جمشید مشایخی
جمشید مشایخی (زادهٔ ۵ آذر ۱۳۱۳، تهران) بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ایران است.وی دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است.
زندگینامه
اصالت جمشید مشایخی به تنکابن مازندران می رسد. وی دارای تحصیلات ناتمام در رشته تئاتر است. وی سال ۱۳۳۶ به استخدام اداره تازه تأسیس هنرهای دراماتیک درآمد و به عنوان بازیگر کار خود را در برنامه نمایشی کانال سوم غیردولتی آغاز کرد و با ایفای نقش در فیلم کوتاه «جلد مار» هژیر داریوش به همراه فخری خوروش جلوی دوربین رفت. او حتی به خاطر بازی سینمایی اش برای مدتی از کار تئاتر اخراج شد. در واقع کار حرفهای خود را از سال ۱۳۴۹ بهطور رسمی شروع کرد. بازی جمشید مشایخی در نقش انسانهای بیرحم و همچنین نقشهای تاریخی همچون «شازده احتجاب»، «کمال الملک» و رضا تفنگچی/خوشنویس در سریال «هزار دستان» نشانگر از توانایی بازیگری اوست. با این حال، در کارنامه بازیگری او، نقشهای کم ارزش و گاه بیارزش نیز شاهد هستیم که به گفته خود، پذیرفتن آن نقشها را برای کمک به کارگردانها قبول میکند؛ هرچند که به کارنامه بازیگری اش لطمه وارد شود. او در سال ۱۳۶۳، بابت بازی در دو فیلم گلهای داوودی و کمالالملک، برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد. از نمایشهای مهم او بازی در نقش «بزرگ آقا» در نمایش میراث کارِ بهرام بیضایی در تالار ۲۵ شهریور در آذر ماه ۱۳۴۶ بود.
مشایخی در سال ۹۳ به عنوان سفیر سلامت چشم و بینایی و در سال ۹۴ به عنوان سفیر سلامت از سوی وزارت بهداشت و دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران معرفی و به وی تندیس سلامت اهدا شد.
فعالیتها و آثار
سینما
حکایت دریا ۱۳۹۶
بن بست وثوق ۱۳۹۵
رفقای خوب ۱۳۹۴
پدر آن دیگری ۱۳۹۳
پایان خدمت ۱۳۹۲
رنج و سرمستی ۱۳۹۲
چک ۱۳۹۰
جرم ۱۳۸۹
سیزده ۵۹ ۱۳۸۹
زمهریر ۱۳۸۸
یک گزارش واقعی ۱۳۸۷
نسکافه داغ داغ ۱۳۸۵
این ترانه عاشقانه نیست ۱۳۸۴
یک بوس کوچولو ۱۳۸۴
پل سیزدهم ۱۳۸۳
بله برون ۱۳۸۲
شمعی در باد ۱۳۸۲
آبادان ۱۳۸۱
بانوی من ۱۳۸۱
چشمان سیاه ۱۳۸۱
خانهای روی آب ۱۳۸۰
بادامهای تلخ ۱۳۷۶
طهران روزگار نو ۱۳۷۸
کمیته مجازات ۱۳۷۷
تنها ۱۳۷۶
حریف دل ۱۳۷۵
اعاده امنیت ۱۳۷۴
سلام به انتظار ۱۳۷۴
اشک و لبخند ۱۳۷۳
التهاب ۱۳۷۳
بیقرار ۱۳۷۳
حالا چه شود! ۱۳۷۳
راه افتخار ۱۳۷۳
روز واقعه ۱۳۷۳
کوسهها ۱۳۷۳
مجازات ۱۳۷۳
آلما ۱۳۷۱
دلاوران کوچه دلگشا ۱۳۷۱
شکوه بازگشت ۱۳۷۱
ماه عسل ۱۳۷۱
خانواده کوچک ما ۱۳۷۰
دندان طلا ۱۳۷۰
راز چشمه سرخ ۱۳۷۰
چون ابر در بهاران ۱۳۶۹
گالان ۱۳۶۹
ملک خاتون ۱۳۶۹
دخترک کنار مرداب ۱۳۶۸
رانده شده ۱۳۶۸
سرب ۱۳۶۷
شاخههای بید ۱۳۶۷
تحفهها ۱۳۶۶
سایههای غم ۱۳۶۶
سیمرغ ۱۳۶۶
مکافات ۱۳۶۶
تصویر آخر ۱۳۶۵
حریم مهرورزی ۱۳۶۵
سراب ۱۳۶۵
طلسم ۱۳۶۵
ملاقات ۱۳۶۵
آوار ۱۳۶۴
پدربزرگ ۱۳۶۴
ستاره دنبالهدار ۱۳۶۴
گردباد ۱۳۶۴
گمشده ۱۳۶۴
پیراک ۱۳۶۳
گلهای داوودی ۱۳۶۳
تفنگدار ۱۳۶۲
خانه عنکبوت ۱۳۶۲
کمالالملک ۱۳۶۲
دادا ۱۳۶۱
گفت هرسه نفرشان ۱۳۵۹
سوتهدلان ۱۳۵۶
شارلوت به بازارچه میآید ۱۳۵۶
ماهیها در خاک میمیرند ۱۳۵۶
بتشکن ۱۳۵۵
ماه عسل ۱۳۵۵
ذبیح ۱۳۵۴
صدای صحرا ۱۳۵۴
آب ۱۳۵۳
شازده احتجاب ۱۳۵۳
بیحجاب ۱۳۵۲
نفرین ۱۳۵۲
آبنبات چوبی ۱۳۵۱
اتل متل توتوله ۱۳۵۱
باشرفها ۱۳۵۱
پدر که ناخلف افتد ۱۳۵۱
چشمه ۱۳۵۱
مطرب ۱۳۵۱
آسمون بیستاره ۱۳۵۰
پل ۱۳۵۰
سه تا جاهل ۱۳۵۰
شکار انسان ۱۳۵۰
فریاد ۱۳۵۰
مردان خشن ۱۳۵۰
پسر زایندهرود ۱۳۴۹
جوانی هم عالمی دارد ۱۳۴۹
طلوع ۱۳۴۹
قیصر ۱۳۴۸
گاو ۱۳۴۸
خشت و آیینه ۱۳۴۴
تلویزیون
۱۳۹۶ در جستجوی آرامش
۱۳۹۵ در قصهها زندگی میکنند
۱۳۹۵ پادری
۱۳۹۴–۱۳۹۵ معمای شاه
۱۳۹۳ همه چیز آنجاست
۱۳۹۳ راه شیری
۱۳۹۳ تلهفیلم به من نگو قراضه
۱۳۹۳–۱۳۹۲ نیلیتر از مهتاب
۱۳۹۱ تلهفیلم «اولین باران پائیزی»
۱۳۹۰ تلهفیلم «مأموریت غیرممکن»
۱۳۸۹ ستایش
۱۳۸۹ تبریز در مه
۱۳۸۸ تلهفیلم «غریبهها»
۱۳۸۷ پنهان، اما آشکار
۱۳۸۵ آخرین گناه
۱۳۸۴ بوی گلهای وحشی
۱۳۸۴ عشق گمشده
۱۳۸۴–۱۳۸۳ پیلههای پرواز
۱۳۸۲ مهمانپذیر طوبی
۱۳۸۱ ثارالله
۱۳۸۱ بدون شرح
۱۳۸۱–۱۳۷۸ روشنتر از خاموشی
۱۳۸۰ هفت گنج
۱۳۷۹ طلوع
۱۳۷۹ ذبیح
۱۳۷۹ سیمای پنهان آب
۱۳۷۸ مادر
۱۳۷۸ یکی بود، یکی نبود
۱۳۷۸ شبزدگان
۱۳۷۷ راه سوم
۱۳۷۶–۱۳۷۴ پهلوانان نمیمیرند
۱۳۷۶–۱۳۷۵ بازگشت به خانه
۱۳۷۵ بهشت گمشده
۱۳۷۵ ضیافت
۱۳۷۴ عیاران
۱۳۷۴ دو پنجره
۱۳۷۴ سلام به انتظار
۱۳۷۳ هدف گمشده
۱۳۷۳–۱۳۷۲ باغ گیلاس
۱۳۷۲ سنگ و شیشه
۱۳۷۲ گزارش، نقطه صفر
۱۳۷۲ تاریخ روابط ایران و انگلیس
۱۳۷۱ بیا تا گل برافشانیم
۱۳۷۰ امام علی علیه السلام
۱۳۶۹ پیک سحر
۱۳۶۹–۱۳۶۸ میهمان
۱۳۶۸ چراغ خانه
۱۳۶۷ زندگی و جنگ
۱۳۶۸–۱۳۶۶ با سلسله حکمت
۱۳۶۶–۱۳۵۸ هزاردستان
۱۳۶۴ پاییز صحرا
۱۳۵۶ مستنطق
۱۳۵۶ طلاق
۱۳۵۴ سلطان صاحبقران
۱۳۵۳–۱۳۵۲ گذر خلیل دهمرده
۱۳۵۳–۱۳۵۲ داستانهای مولوی
۱۳۵۲ تلهفیلم «پردهبرداری»
۱۳۴۴ تلهتئاتر «گاو»
۱۳۴۴ تلهتئاتر «کلبهای در جنگل»
۱۳۴۲ تلهتئاتر «افعی طلایی»
۱۳۴۱ تلهتئاتر «آتشکده»
۱۳۴۱ تلهتئاتر «اسب سفید»
۱۳۴۰ تلهتئاتر «مزرعههای سبز»
۱۳۳۹ تلهتئاتر «منطقه جنگی»
۱۳۳۹ تلهتئاتر «بعد از سی سال»
جوایز
برندهٔ تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در هفتمین دورهٔ جشن خانهٔ سینما بابت ایفای نقش در فیلم بانوی من ۱۳۸۲
نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین دورهٔ جشن خانهٔ سینما بابت ایفای نقش در فیلم کمیته مجازات ۱۳۷۸
جایزهٔ بهترین بازیگر مرد بابت ایفای نقش در فیلم پدربزرگ در جشنواره بینالمللی فیلم پیونگیانگ ۱۳۶۴
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر بابت ایفای نقش در فیلم گلهای داوودی ۱۳۶۳
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر بابت ایفای نقش در فیلم کمالالملک ۱۳۶۳
مستند جمشید مشایخی
مروری بر زندگینامه جمشید مشایخی است که در سال ۱۳۸۵ به کارگردانی: الهام قره خانی و امیر مهرتاش مهدوی با حضور ۶۵ نفر از هنرمندان و با گویندگی پرویز پرستویی تولید شدهاست. لوح فشرده این اثر توسط مؤسسه رسانههای تصویری روانه بازار شدهاست. این اثر در دو نمایش عمومی خود: ۱- مراسم پنجاه سال سایه دوست داشتنی جمشید مشایخی در خانه هنرمندان ایران ۲ - جشنواره فیلم شهر در خانه هنرمندان ایران با استقبال بینظیری از سوی تماشاگران روبرو شد.
حاشیهها
عذرخواهی از لیونل مسی
او بعد از حمله کاربران اینترنتی ایران به لیونل مسی روی خط برنامه نود آمد و ضمن عذرخواهی از "لیونل مسی" در مورد رفتار زشت برخی افراد که در فضای مجازی به این بازیکن بیاحترامی کرده بودند، صحبت کرد و گفت: کسانی که این عمل زشت را انجام دادند، ایرانی نیستند
درگیری با رضا عطاران
رضا عطاران در نشست فیلم سینمایی طبقه حساس در جشنواره فیلم فجر عنوان کرده بود: «من برای خنداندن مردم حاضرم شلوارم را نیز پایین بکشم!».
جمشید مشایخی در واکنش به این اظهار نظر عطاران گفت: «آقای عطاران شما میتوانستید برای خنداندن مردم بگوید؛ از بالای یک درخت تبریزی به پایین میپرم نه آنکه آن حرف زشت را که من از گفتن آن خجالت میکشم را به زبان بیاورید؛ آنوقت ما بخاطر این بیاخلاقیها به او جایزه هم میدهیم».
رضا عطاران در مصاحبهای که با احسان علیخانی در ویژه برنامه نوروزی شبکه سوم داشت، نسبت به ماجرای صحبتهایش در نشست خبری طبقه حساس که موجب جنجالهایی شده بود آن را یک سوءتفاهم قلمداد کرد.
درگیری با عزتالله انتظامی
او در جشن منقدان سینما به عزتالله انتظامی حمله شدیدی کرد ودرباره اوگفت: چرا در تیزرهایی که نشان می دهند تنها چهره یک بازیگر نمایش داده میشود.
او گفت: یادگرفتم که مانند علی معلم رک باشم و حرف هایم را بزنم. اگر من می دانستم که فقط یک هنرپیشه برای منتقدین مطرح است سالها پیش این کار را رها میکردم. این مسئله را جدی می گویم. گویا سایرین در تئاتر و سینما زحمت نکشیده اند که فقط یک نفر را نشان می دهند.
این همان بازیگری است که: «روزگاری جلوی شهبانو تنبک میزد، و حالا خانهاش را وقف میکند.»!