يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

علی اصغر احمدی شاهرودی

علی اصغر احمدی شاهرودی
متولد: 1342 ه.ق متوفى: 1411 ه.ق على‏اصغر شهید احمدى شاهرودى فرزند آیت‏اللَّه حاج شیخ محمدتقى احمدى مغزى شاهرودى از افاضل دانشمندان معاصر نجف اشرف بوده‏اند. ایشان در سال 1342 قمرى برابر 1302 شمسى در یكى از مضافات شاهرود به نام مغز به دنیا آمده و در بیت علم و دانش و دامن پدرى چون حاج شیخ محمدتقى شاهرودى (مغزى) كه از شاگردان علامه خراسانى آخوند ملا محمدكاظم صاحب كفایه بودند پرورش یافته و پس از خواندن مقدمات و ادبیات در سال 1358 قمرى به قم آمده و به اتفاق مرحوم استاد مرتضى مطهرى و آقاى حاج شیخ حسینعلى منتظرى كفایه را از محضر آیت‏اللَّه محقق داماد استفاده كرده و حتى تابستان و ایام تعطیل ماه رمضان و عاشوراء كه آقایان براى تبلیغ مسافرت مى‏كردند ایشان دروس را تعطیل نكرده و ادامه مى‏دادند و پس از پایان سطوح به درس خارج آیت‏اللَّه حجت قدس‏اللَّه سره شركت و استفاده نموده و با نامبردگان فوق مباحثه و مذاكره علمى داشتند و آن مرحوم از آن عده و چند نفرى بودند كه امام راحل آیت‏اللَّه خمینى را وادار به گفتن درس اصول كردند و خود شركت مى‏نمودند. مرحوم احمدى به اتفاق دو نفر رفیق و شریك بحث خود تابستانى مسافرت به بروجرد كرده و در آنجا از محضر و مبانى مرحوم آیت‏اللَّه العظمى بروجردى استفاده نموده و از معظم‏له تقاضاى عزیمت به قم را نمودند. و پس از ورود ایشان به قم مهاجرت به نجف اشرف نموده و رحل اقامت افكنده و از درس فقه آیت‏اللَّه حاج سید محسن حكیم استفاده نموده ولى عمده تحصیلات ایشان در فقه و اصول و تفسیر و رجال از محضر انور آیت‏اللَّه العظمى خوئى مدظله الوارف بوده و كم‏كم اختصاص و انقطاع با ایشان داشته و مورد توجه خاص و عنایت مخصوص آن مرجع اعلاى دینى قرار گرفته تا جائى كه در برخى از مسائل ارجاع به ایشان مى‏نمودند و از او تعبیر به آقاى میرزا مى‏فرمودند و به نظریات ایشان توجه داشتند زیرا آن مرحوم در علوم مختلفه اسلامى فقه و اصول و تفسیر و تاریخ و حدیث احاطه كامل داشتند. روحیات و ملكات فاضله اخلاقى آن مرحوم: نگارنده در اوائل طلبگى در مدرسه فیضیه با ایشان مدتى هم حجره و هم غذا بودم هرگز مكروهى از او ندیده و نشنیدم. همواره سبقت سلام داشتند و به هر كس از پیر و جوان و میان سال ابتدا به سلام مى‏كردند. بسیار متواضع و خوش برخورد و اخلاقى و داراى ملكات فاضله اخلاقى بودند و اهتمام خاص به شركت در مجالس عزادارى و سوگوارى خاندان رسالت بالاخص حضرت ابى‏عبداللَّه داشتند و به مجالس دور هم براى فوز به اجر بیشتر پیاده مى‏رفتند و براى درك فیض عظیم بارها و بارها از نجف پاى پیاده به كربلا مشرف مى‏شدند و به مجاورت حضرت امیرالمؤمنین علیه الصلوه والسلام علاقه شدید تامى داشتند و با اینكه مواجه با شدت فشار و سختگیریهاى بعثیهاى عراق بودند كه ناچار به فرستادن خانواده خود به قم شدند خود اقامت با ناراحتى‏ها و خطرات را بر مهاجرت به ایران ترجیح داده و به تنهائى باقى ماندند زیرا معتقد بود حفظ حوزه علمیه هزار ساله نجف اشرف بر هر فرد بخصوص روحانیون و دانشمندان فرض و لازم است مضافا در جواب نامه فرزندش كه اصرار داشتند ایشان به ایران بیایند تا از شر حكومت ظالمانه صدام و بعثیها مصون باشند. مرقوم داشتند كه نبى اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمودند اكثر اعمار امتى بین سنین و سبعین و من در این حدود هستم و مى‏خواهم در جوار مولایم از دنیا بروم و من آرزوئى جز این ندارم. سرانجام در موقع تشرف به حرم مطهر در روز هفتم رمضان 1411 ه.ق در نزدیكى صحن مطهر مورد حمله ناجوانمردانه بعثى‏ها قرار گرفته و با وضع فجیع و دلخراشى شهید گردیده و سه روز جنازه‏اش روى زمین افتاده و كسى نبود و یا جرات نمى‏كردند كه به آن نزدیك شوند تا شبانه برخى از فضلاء با لباس مبدل جنازه‏اش را حمل نموده و به خاك سپردند رحمه‏اللَّه علیه عاش سعیدا و مات سعیدا شهیدا حشره اللَّه مع الشهداء و الصالحین آمین یا رب‏العالمین.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.