يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

محمدعلی قاضی طباطبایی

محمدعلی قاضی طباطبایی
عالم ربانى. تولد: 1289(1331 ق.)، تبریز. شهادت: 10 آبان 1358، تبریز. آیت‏الله محمدعلى قاضى طباطبایى، فرزند سید باقر از علماى آذربایجان، تحصیلات مقدماتى علوم دینى در مدرسه‏ى طالبیه تبریز و نیز پدر و عمویش اسدالله قاضى طباطبایى گذراند. ایشان در سال 1347 ق. مقارن با قیام مردم تبریز به سبب شركت در مبارزات به دستور رضاشاه به همراه پدرش از تبریز اخراج گردید، مدت دو ماه در تهران سكنى گزید و پس از آن محل تبعید آنها به مشهد تعویض گردید و پس از یك سال اقامت در مشهد به آذربایجان مراجمعت نمود و به بحث و خدمات دینى دیگر مشغول شد. وى در سال 1359 ق. براى تكمیل درس خود به قم رفت و از محضر اساتید حوزه‏ى علمیه‏ى قم استفاده برد از جمله فلسفه و خارج علل اصول را از امام خمینى (ره) فراگرفت. پس از آن تكمیل متون فقه و اصول و علم و علم درایه و رجال را نزد آیت‏الله سید محمدرضا گلپایگانى و آیت‏الله سید محمد حجت كوه‏كمره‏اى فراگرفت. در همین زمان مدتى نزد آیت‏الله سید حسن صدر به تحصیل پرداخت. آیت‏الله محمدعلى قاضى طباطبایى با تكمیل سطوح در قم، در سال 1327 عازم حوزه‏ى علمیه‏ى نجف گردید. پس از سه سال تحصیل نزد آیت‏الله حكیم، آیت‏الله عبدالحسین رشتى، علامه محمد حسین كاشف الغطاء آیت‏الله میرزا باقر زنجانى و آیت‏الله حسن بجنوردى به ایران بازگشت به تبریز رفت. در تبریز، در كنار فعالیت تحقیق و تألیف و امامت دو مسجد، به فعالیت سیاسى به ویژه در فاصله 1331 تا 1341 در تبریز به فعالیت علیه رژیم پرداخت. فعالیت‏هاى سیاسى وى همزمان با قیام مردم در سال 1342 ابعاد دیگرى یافت. در سیزدهم آبان همان سال به عنوان رهبر نهضت مذهبى در آذربایجان دستگیر و ابتدا به پادگان زرهى تهران فرستاده شد و سپس در زندان قزل قلعه‏ى تهران به مدت دو ماه و نیم زندانى گردید. پس از آن به سلطنت‏آباد تهران منتقل شد. پس از چند روز با ضمانت برادرش آزاد شد كه آزاى وى با قید ممنوع‏الملاقات توأم بود و مأموران ساواك در اجراى این امر نظارت داشتند. پس از چهار ماه به قم مى روند تا امام خمینى (ره) را در این هنگام آزاد شده بود ملاقات كند. وى پس از دیدار با امام خمینى به مشهد رفت و از آنجا كه هنوز در تبعید بود بى‏اجازه رژیم تهران را ترك گفت و به تبریز رفت در تبریز مورد استقبال مردم قرار گرفت و به همین سبب همان شب در منزلش دستگیر و به سلطنت‏آباد تهران منتقل شد. بعد از مدتى با وساطت آیت‏الله سید محمدهادى میلانى آزاد شد. سپس به تبریز مراجعت كرد اما این آزادى وى مدت زیادى طول نكشید زیرا پس از چند روز اقامت در تبریز دستگیر شد و به تهران منتقل گردید. در تهران به سبب كسالت مدت شش ماه در بیمارستان مهر بسترى و در عین حال تحت مراقبت شبانه‏روزى ساواك بود. پس از مرخصى از بیمارستان در یازدهم آذر 1343 پس از یك سال تبعید و دستگیرى‏هاى مكرر به عراق تبعید شد. مدت تبعید در نجف فرصتى پیش آورد تا بیشتر به تحصیل بپردازد و همچنین در این مدت با امام خمینى كه مدتى قبل از ایشان به عراق تبعید گردیده بود ارتباط نزدیك داشته باشد. آیت‏الله قاضى طباطبایى پس از یك سال و نیم اقامت اجبارى در عراق به ایران و تبریز مراجعت نمود اما مبارزه خود را علیه نظام پهلوى به ویژه در مساجد مقبره و شعبان تبریز ادامه داد تا اینكه در روز عید فطر سال 1347، یعنى سى‏ام آذر، به جرم مخالفت با رژیم و اظهار مطلبى علیه رژیم اشغالگر قدس دستگیر و به بافت كرمان به مدت شش ماه تبعید گردید. پس از پایان مدت تبعید از مراجعت آیت‏الله قاضى جلوگیرى و مجددا در تیر 1348 به زنجان تبعید شد. اما وى بدون توجه به دستور تبعید به سوى تبریز رفت كه در روز یازدهم تیز به بوستان‏آباد در شصت كیلومترى تبریز رسیده بود كه رژیم خبردار شد و ایشان را به زنجان بازگرداند. محل استقرار ایشان در زنجان منزل امام جمعه‏ى وقت بود. ایشان همچنان در زنجان تحت نظارت ساواك قرار داشت. مدت تبعید ایشان در زنجان فقط چهار ماه طول كشید و با وساطت علماى بزرگ از تبعید آزاد و در تاریخ بیست و نه آبان 1348 به تهران و سپس در تاریخ ششم آذر 1348 به تبریز مراجعت كرد. در تبریز در كنار تدریس و تألیف همچنان به مبارزه ادامه داد و در عین حال دائما تحت نظر ساواك قرار داشت. در این سال‏ها منزل وى یكى از محل‏هاى توزیع بیانیه‏ها، نوارها و رساله‏هاى امام بود. در سال 1356 در تظاهراتى در بیست و نه بهمن به مناسبت چهلم شهداى نوزده دى قم برگزار شد كه در آن رهبرى آیت‏الله قاضى و نفوذ وى در میان راهپیمایان آشكار بود. ایشان در مدت یك سال پیش از انقلاب فعالیت‏هاى مستمرى علیه رژیم پهلوى داشت. با پیروزى انقلاب اسلامى، از سوى رهبر انقلاب به امامت جمعه تبریز منصوب و به عنوان نماینده حضرت امام (ره) در تبریز انتخاب شد. عنوان‏هاى برخى از نوشته‏هاى ایشان به این شرح است: الاجتهاد و التقلید (عربى و خطى)؛ الفوائد (فقهى و تاریخى)؛ خاندان عبدالوهاب (فارسى، خطى)؛ كتاب فى علم الكلام (عربى، خطى)؛ فصل الخطاب فى تحقیق اهل الكتاب (عربى خطى) ؛ السعاده فى الاهتمام على الزیارة (عربى، خطى)؛ اجوبة الشبهات الواهیه (فارسى، خطى)، رسالة فى اثبات وجود الامام (ع) فى كل زمان (عربى، خطى)؛ سفرنامه بافت (فارسى، خطى)المباحث الاصولیه (عربى، خطى)؛ حاشیه بر رسائل و مكاسب شیخ مرتضى انصارى و كفایة الاصول محمدكاظم بن حسین آخوند خراسانى؛ تقریرات اصول آیت‏الله سید محمد حجت كوه‏كمره‏اى؛ تاریخ قضاء در اسلام؛ صدقات امیرالمؤمنین و صدیقه طاهر علیهماالسلام؛ حدیقة الصالحین؛ رساله در دلالت آیه تطهیر بر اهل‏بیت (علیهم‏السلام)، رساله در اوقات نماز؛ رساله در نماز جمعه، رساله در مباهله، رسالة فى مسألة التربت؛ تعلیقات بر كتاب فردوس اعلى تألیف شیخ كاشف الغطاء (عربى و مطبوع)؛ تحقیق درباره روز اربعین حضرت سیدالشهداء (ع) (فارسى و مطبوع)؛ تعلیقات بر كتاب انوار نعمانیة تألیف آیت‏الله جزایرى (عربى و مطبوع)؛ مقدمه مفصل، تعلیقات و مؤخره بر تفسیر جوامع الجامع (عربى و مطبوع)؛ تعلیقات بر كتاب اسلام صراط المستقیم (فارسى و مطبوع)؛ آثار تاریخى آیت‏الله طباطبایى حكیم قدس سره (فارسى ومطبوع) تعلیقات بر كتاب كنزالعرفان (عربى و خطى)، مقدمه بر كتاب صحائف الابرار كاشف الغطاء (ره)، مقدمه بر تنقیح الاصول مرحوم متوفى، مقدمه بر كتاب مرآت الصلوة، پیشگفتار بر علم امام علامه طباطبایى؛ مقدمه بر كتاب معجزه و شرایط آن تألیف محمد آصفى؛ مقدمه بر كتاب جنة الماوى اثر كاشف الغطاء؛ اللوامع الالهیة فى المباحث الكلامیة اثر علامه حلى؛ مقدمه، تصحیح و تعلیق بر انیس الموحدین اثر علامه حاج مهدى نراقى؛ تحقیق در ارث زن در دارایى شوهر (تنظیم از بیانات ایشان) به كوشش محمد آصفى؛ علم الامام (ع) به زبان عربى (ترجمه به فارسى از محمد آصفى)؛ مقدمه بر العقائد الوثنیه فى الدیانة النصرانیه اثر محمد طاهر التنیر، چاپ بیروت (این كتاب در سال 1391 ق. در تهران افست گردید)؛ ترجمه مسائل قندهاریة (اثر شیخ محمد حسین كاشف‏الغطاء)؛ مقالات متعدد و كثیر در مجلات عربى در صیدا (لبنان). اجازه روایت ایشان را افراد زیر امضا نموده‏اند: آیت‏الله مرتضى چهرگانى؛ پدر ایشان، آیت‏الله محمدباقر طباطبایى؛ بانو علویه هاشمیه؛ آیت‏الله سید محمد حجت كوه‏كمره‏اى؛ آیت‏الله سید صدرالدین صدر موسوى؛ علامه محمدحسین كاشف الغطاء آیت‏الله سید محسن طباطبایى حكیم؛ آیت‏الله سید محمد جواد طباطبایى تبریزى؛ آیت‏الله سید محمد هادى میلانى؛ امام خمینى (ره)؛ علامه آیت‏الله حسن بجنوردى آیت‏الله العظمى گلپایگانى؛ آیت‏الله العظمى مرعشى نجفى؛ آیت‏الله محمد حسینى شاهرودى؛ آیت‏الله عبدالنبى عراقى؛ علامه سید محمدحسین طباطبایى تبریزى؛ آیت‏الله شیخ آقا بزرگ تهرانى. آیت‏الله قاضى طباطبایى در دهم آبان 1358 توسط گروه فرقان ترور شد و به شهادت رسید و در مسجد مقبره به خاك سپرده شد. سید محمد على قاضى طباطبائى ابن العلامه العلام حاج میرزا باقر آقاى قاضى بن السید الجلیل و الفقیه النبیل آیه الله حاج میرزا محمد على بن العلامه الكبرى آقا سید میرزا محسن آقاى قاضى طباطبائى كه ابا عن جد از علماء و اساتید بزرگ تا بحضرت امام حسن مجتبى علیه‏السلام بوده و شرح سلسله نسب ایشان در كتاب خاندان (عبدالوهاب) مشروحا بیان شده است. وى در سال 1333 قمرى در تبریز متولد و در مهد علم و شرف نمو یافته و پس از رشد و تربیت در حجر مرحوم والد ماجد خود و استفاده خصوصى از ایشان و عم گرامش مرحوم آیه الله حاج میرزا اسدالله قاضى طباطبائى متوفى 1348 قمرى وارد مدرسه طالبیه تبریز شده و مقدمات و ادبیات و سطوح اولیه و وسطى را با سطوح عالى نزد مرحوم والد مكرم خوانده و در سال 1357 در موقع انقلاب و شورش اهالى تبریز به اتفاق والدش تبعید به تهران و پس از چند ماه توقف در تهران و رى مراجعت به تبریز نموده تا سال 1359 كه براى تكمیل مبانى علمى به حوزه قم مشرف شده و از محضر اساتید بزرگ حوزه چون آیه الله گلپایگانى بقیه متون فقه و اصول را خوانده و معقول را از محضر آیات دیگر فراگرفته و پس از آن از محضر مرحوم آیه الله حجت فقها و اصولا و هم درایه و رجال و غیر این‏ها را استفاده نموده و هم از محضر آیه الله صدر و پس از ورود آیه الله بروجردى پنج سالى هم از دروس آن جناب بهره‏مند شده تا سال 1369 قمرى كه مشرف به نجف گردیده و در آنجا از محضر آیه الله حكیم و آیه الله حاج شیخ محمد حسین كاشف الغطاء استفاده‏هاى متنوع از فقه و اصول و حكمت و غیره نموده تا اواخر سال 1372 كه روى بعضى از دسایس دشمنان دین مراجعت به تبریز و به انجام وظائف و خدمات و مجاهدات و مبارزات با بیدادگران و اقامه جماعت و غیر آن پرداخته است. آن جناب از غالب مراجع عظام و مشایخ كرام عصر حاضر از اساتید و غیر هم داراى اجازات جامع روایتى و غیره مى‏باشد كه براى اختصار از درج آن خوددارى مى‏نمایم. تألیفات و آثار قلمى ایشان از مطبوع و غیره بقرار ذیل است: 1- رساله فارسى در ترجمه آخوند ملا عبدالرزاق لاهیجى صاحب گوهر مراد 2- تقریرات اصول آیت الله حجت. 3- تقریرات فقه آن مرحوم. 4- تاریخ قضاء در اسلام بفارسى 5- كتاب صدقات امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره علیهماالسلام بفارسى 6- حدیقه الصالحین كه در ج 6 كتاب الذریعه الى تصانیف الشیعه ص 378 ذكر شد 7- تقریرات دروس اساتید نجف 8- المقالات مجلدیست مشتمل بر مقالات عربى كه تدریجا در مجله (الفرمان) مطبعه صید المنان منتشر شده. 9- خاندان عبدالوهاب تراجم انساب خود آن جناب. 10- رساله در شرح و تحقیق درباره حدیث شریف (من صام یوما فى سبیل الله تعالى كان كعمل سنه یصومها) 11- الاجازات كه مشتمل بر اجازه علماء و فوائد بسیاریست 12- ترجمه مسائل قندهاریه از تصانیف آیه الله كاشف الغطام مد ظله رحمه الله. 13- كتابى درباره تحقیق از هر كتاب كه عبادت از كدام طوائف‏اند و راجع بنجاست اهل كتاب و راجع بانبیاء از نظر اسلام. 14- تعلیقات بر انوار نعمانیه طبع تبریز در 4 جلد. 15- تعلیقات و اضافات بر كتاب انیس الموحدین علامه نراقى كه بطبع رسیده است 16- كتابى درباره تعیین اربعین حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام 17- رساله بسیار لطیفى عربى در اثبات وجود امام علیه‏السلام در هر زمان. 18 سفرنامه بافت. 19- الفوائد در مطالب علمى و فوائد فقهى و تفسیرى و رجالى و غیره در جلد بزرگى. (1333- شهادت 1399 ق)، فقیه، عالم امامى و شاعر. نسب وى به حضرت امام حسن (ع) مى‏رسد. در تبریز به دنیا آمد. از محضر پدرش، میرزا باقر، و عمویش، حاج میرزا اسدالله قاضى طباطبایى، استفاده نمود. در مدرسه‏ى طالبیه‏ى تبریز مقدمات و ادبیات و سطوح اولیه و وسطى یا سطوح عالى را نزد پدرش خواند. در 1357 ق به هنگام انقلاب و شورش اهالى تبریز به همراه پدرش به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و رى مجددا به تبریز بازگشت. در 1359 ق براى تكمیل مبانى. علمى به حوزه‏ى قم رفت و در محضر استاتیدى چون آیت‏الله گلپایگانى فقه و اصول را خواند و معقول را از محضر آیات دیگر فراگرفت. پس از آن از محضر آیت‏الله حجت در فقه و اصول و درایه و رجال و از محضر آیت‏الله صدر و همچنین به مدت پنج سال از محضر آیت‏الله بروجردى استفاده نمود. در 1369 ق به نجف رفت و از محضر آیت‏الله حكیم و آیت‏الله حاج شیخ عبدالحسین رشتى و آیت‏الله آقا میرزا باقر زنجانى و آیت‏الله بجنوردى و آیت‏الله حاج شیخ محمد حسین كاشف الغطاء در فقه و اصول و حكمت و غیره استفاده نمود، و از اساتیدش صاحب اجازه بود. در 1372 ق به تبریز بازگشت، و به وظایف دینى و اقامه جماعت مشغول شد. از آثار وى: «تقریرات اصول» آیت‏الله حجت؛ «تقریرات فقه» آیت‏الله حجت؛ «تاریخ قضاء در اسلام»، به فارسى؛ «حدیقه الصالحین»؛ «المقالات»، مجلدى مشتمل بر مقالات عربى؛ ترجمه‏ى «مسائل قندهاریه» آیت‏الله كاشف الغطاء؛ «الفوائد»، مشتمل بر «مطالب علمى و فوائد فقهى و تفسیرى و رجالى؛ تعلیقات و اضافات بر كتاب «انیس الموحدین» علامه نراقى؛ «تحقیق درباره‏ى روز اربعین حضرت سیدالشهداء (ع)»، كه در تألیف آن از بیش از چهارصد و پنجاه عنوان كتاب استفاده شده است.[1]


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.