يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

جهانگیر تفضلی

جهانگیر تفضلی
داستان نویس، شاعر. تولد: 1293. درگذشت: 1369. جهانگیر تفضلى دوره دانشسراى عالى را در رشته‏ى ادبیات گذراندن و پس از شهریور 1320 به نویسندگى سیاسى پرداخت و اغلب با نام‏هاى مستعار «مازیار»، «آسمان»، «نگین»، «رامین» در روزنامه‏ها و مخصوصا روزنامه «پیكار» (ناشر افكار حزب پیكار) مقاله مى‏نوشت. پس از آن در سال 1322 اجازه‏ى انتشار روزنامه‏ى «ایران ما» را همراه با غلامعلى پرویزى گرفت. بعدها همراه قوام‏السلطنه به مسكو رفت و چندى معاون عبدالحسین هژیر (در دوره نخست وزیرى) شد. در دوره‏ى مصدق پیرو آیت‏الله سید ابوالقاسم كاشانى شده بود. پس از آن به ریاست اداره‏ى تبلیغات و سرپرستى دانشجویان در اروپا و وكالت مجلس شوراى ملى و وزارت و سفارت (افغانستان و الجزایر) رسید. كتاب‏هایى كه از وى چاپ شده بر روى شن‏هاى ساحل (داستان) و هایده (داستان) و زهره (شعر) است. در 1291 در شهر مشهد تولد یافت. پدرش غلامرضاخان مصدق‏السلطان از اهل علم و عرفان و یكى از مریدان و تربیت یافتگان حاج ملا سلطانعلى گنابادى بود و در عرفان و ادب فارسى و عربى مقامى شامخ داشت. جهانگیر پس از انجام تحصیلات مقدماتى و ابتدائى دوره‏ى مدرسه‏ى متوسطه را در مشهد پایان داد و به تهران عزیمت نمود و وارد دارالمعلمین عالى شد و در 1314 لیسانس تاریخ و جغرافیا اخذ نموده به خدمت فرهنگ درآمد و در مدارس آن روز تهران زبان فرانسه و تاریخ و جغرافیا تدریس مى‏نمود. بعد از شهریور 1320 و آغاز بحران دموكراسى، به فكر روزنامه‏نگارى افتاد و سرانجام با خسرو اقبال و تنى چند از یاران، روزنامه‏ى تندرو و منقد نبرد را انتشار دادند. نبرد پس از چند ماهى در محاق توقیف قرار گرفت و سپس نبرد ما جاى آن را گرفت و سرانجام در 1322 امتیاز روزنامه‏ى چپ‏رو و مخالف دولت به نام ایران ما صادر شد. اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجله عبارت بودند از: اسمعیل پوروالى، محمود تفضلى، خسرو اقبال، محمود هرمز و دكتر دهنائى. این روزنامه روزانه بود و تدریجاً حسن ارسنجانى و سید جلال شادمان هم در زمره‏ى نویسندگان آن قرار گرفتند. روزنامه‏ى ایران ما مرتباً توقیف مى‏شد ولى بجاى آن امتیازاتى تحصیل نموده بودند كه به جاى ایران ما منتشر مى‏گردید. در شهریور ماه 1322 دو تن از گردانندگان روزنامه‏ى ایران ما توسط نیروهاى متفقین به جرم ژرمانوفیلى دستگیر و به زندان اراك منتقل شدند. جهانگیر تفضلى و خسرو اقبال ابتدا در زندان اراك و سپس زندان رشت مدتى در اسارت قواى بیگانه بودند ولى بازداشت آنها طولانى نشد و زودتر از یك سال از زندان مستخلص شدند. جهانگیر تفضلى در سال 1324 موضع خود را تغییر داد و خود را به حزب آزادى قوام‏السلطنه متمایل نمود و همین موضوع سبب شد كه قوام كه در اواخر سال 1324 به نخست‏وزیرى رسید و در رأس هیئتى براى مذاكره به مسكو رفت، جهانگیر تفضلى یكى از اعضاى میسیون بود و در آن سفر مورد توجه و محبت قوام‏السلطنه قرار گرفت. تفضلى پس از مسافرت به مسكو به ایران بازنگشت و به فرانسه رفت و مدتى در آن كشور بسر برد. در 1325 روزنامه‏ى ایران ما، كه توسط محمود تفضلى اداره مى‏شد پس از ائتلاف حزب توده و حزب ایران، به حزب توده پیوست و چند ماهى با حزب توده همكارى داشت ولى سرانجام در دى ماه 1326 از وابستگى به حزب توده كنار رفت. بطور كلى روزنامه‏ى ایران ما از روز انتشار تا پایان حیات خود نشریه‏اى معتبر و مورد توجه تمام طبقات بود و حتى محمدرضا پهلوى و اشرف پهلوى بدان توجه خاص داشتند بطورى كه شاه با هیئت تحریریه‏ى روزنامه‏ى ایران ما جلسات ماهیانه داشت و اشرف پهلوى هم با جهانگیر تفضلى حشر و نشر زیادى پیدا كرد و او را جز محارمین خود قرار داد. احمد قوام سرانجام پس از مقاوله‏نامه‏ى نفت شمال، به سرعت در سراشیبى سقوط قرار گرفت و در آذر ماه 1326 با رأى عدم اعتماد نمایندگانى كه حزب دموكرات تعیین كرده بود، ساقط شد و ابراهیم حكیمى براى بار سوم به زمامدارى رسید و از همان نخستین روزهاى نخست‏وزیرى او معلوم بود كه محلّلى بیش نیست. در كابینه‏ى حكیم‏الملك، على سهیلى و عبدالحسین هژیر وزیران مشاور بودند و براى جانشینى او تلاش مى‏كردند. در خرداد ماه 1327 اشرف موفق شد تا عبدالحسین هژیر را به كرسى صدارت برساند. بدون تردید در این كابینه، اشرف پهلوى نقش اول را عهده‏دار بود. از اینرو از نخستین روزهاى نخست‏وزیرى هژیر، جلسات مداوم شبانه در پل رومى (سفارت آلمان) كه مقر نخست‏وزیرى بود، با شركت اشرف پهلوى، عبدالحسین هژیر و جلال شادمان تشكیل مى‏شد. تمام وزیران كابینه‏ى هژیر توسط اشرف تعیین شدند و بالاخره به دستور اشرف، جهانگیر تفضلى به معاونت سیاسى نخست‏وزیر تعیین شد. این انتصاب در آن روز كه عده‏ى زیادى از رجال صدر مشروطه هنوز حیات داشتند، با تعجب تلقى شد. یك روزنامه‏نویس جوان در سن 35 سالگى در یك سمت حساس قرار گرفت. كابینه‏ى هژیر با مخالفت شدید آیت‏اللَّه كاشانى و فدائیان اسلام دوام زیادى نكرد ولى قبل از سقوط كابینه، جهانگیر تفضلى از كار كناره‏گیرى نمود و به سمت بازرس دولت در بانك صنعتى و معدنى قرار گرفت. در حكومت دكتر مصدق هم كار مهمى به او ارجاع نشد، فقط چندى مدیرعامل بیمه كارگران بود تا در انتخابات دوره‏ى هیجدهم كه پس از كودتاى 28 مرداد انجام گرفت، به نمایندگى مجلس از زابل تعیین شد. در سال 1334 در نخست‏وزیرى حسین علاء، مورد توجه علم وزیر كشور قرار گرفت و به عنوان سرپرست محصلین به اروپا رفت و قریب پنج سال در آن سمت باقى بود. تفضلى علاوه بر سرپرستى محصلین، سفیركبیر ایران در یونسكو نیز بود. در 29 بهمن ماه 1341، علم و وزیران كابینه‏ى او استعفا دادند و علم مجدداً مأمور تشكیل كابینه شد و در روز سى‏ام بهمن كابینه‏ى جدید را معرفى كرد. در این كابینه، جهانگیر تفضلى وزیر مشاور و سرپرست اداره كل تبلیغات و انتشارات شد. اصولاً كار سانسور مطبوعات از بدو تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت با آن سازمان بود. به ترتیب سرهنگ هژبر كیانى و سرهنگ ابوالحسن سعادتمند و سرهنگ فرهنگ شاهین، كار سانسور را انجام مى‏دادند. در اوایل نخست‏وزیرى دكتر على امینى، سانسور مطبوعات از ساواك منفك و ضمیمه‏ى اداره تبلیغات و انتشارات و بعد وزارت اطلاعات گردید. جهانگیر تفضلى در مقام سرپرستى تبلیغات و انتشارات، رویه‏ى خشن و تندى را اتخاذ نمود. از جمله حداقل تیراژ روزنامه‏ها در تهران بایستى پنج هزار شماره باشد و این امر در آن ایام كه روزنامه‏ها با بهاى آگهى‏هاى دولت اداره مى‏شدند، امكان‏ناپذیر بود و لذا قریب 50 روزنامه و مجله را در تهران تعطیل و محل انتشار آن را در شهرستان‏ها تعیین كردند كه طبعاً مدیران آن دسته به شهرستان‏ها نرفتند. جهانگیر تفضلى روز 18 خرداد ماه 1342 پس از وقایع خونبار 15 خرداد، از سمت رئیس اداره انتشارات و تبلیغات و وزارت مشاور استعفا داد. پس از آن چندى عضو هیئت نظارت سازمان برنامه بود تا اینكه در فروردین ماه 1350 با سمت سفیركبیر عازم كابل گردید و تا مرداد ماه 1354 در آن سمت باقى ماند. صاحب ترجمه مردى جسور، صحنه‏ساز، بى‏بندوبار و خوشگذران بود و به زبان و ادبیات فارسى و فرانسه تسلط داشت. نویسنده‏اى متفكر و در عین حال منقد بود. بیشتر مقالات او با نام مستعار «مازیار» در ایران ما و سایر جراید منتشر مى‏شد. در جریان اصلاحات ارضى و اصول ششگانه‏ى انقلاب سفید، مشاور محمدرضا پهلوى بود و بیشتر نطق‏هاى شاه را او تهیه مى‏كرد. در اواخر عمر خاطرات خود را با مدد گرفتن از حافظه تدوین نمود. این خاطرات سرانجام در سال 1376 از حوزه‏ى هنرى دفتر ادبیات انقلاب اسلامى به كوشش یعقوب توكلى با مقدمه‏ى محققانه‏اى و زیرنویس‏هاى لازم، چاپ و انتشار یافت. جهانگیر تفضلى در سال 1370 دست به خودكشى زد. این فكر از چندى پیش در مخیله‏ى او وجود داشت و همواره با دوستان نزدیك خود این مطلب را بیان مى‏نهاد. آنقدر در این مورد سخن گفته بود كه دوستانش او را مسخره مى‏كردند. ولى سرانجام فكر خود را جامه عمل پوشانید. پس از چندى، دختر او استاد دانشگاه شهید بهشتى بود نیز خودكشى نمود.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.