يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ضیاء مختاری

ضیاء مختاری
در سال 1283 شمسى میرزا محمدتقى مختارى هنرمند نامدار عصر، صاحب فرزندى شد كه نامش را ضیاء نهادند، ضیاء در محیطى پرورش پیدا كرد كه افراد آن از شخصیت‏هاى مشهور و معروف جامعه هنرى ایران بوده‏اند. مرحوم میرزا محمدعلى سلطان‏الكتاب كه خوشنویس دربار ناصرالدین شاه بود نیاى ارجمند ضیاء است، قرآن‏هایى به خط خوش از این هنرمند توانا باقى مانده است. میراز محمدتقى مختارى پدر ضیاء، علاوه بر خوشنویسى در نقاشى شهره‏ى زمان خود بوده است و سمت نقاش دربار مظفرالدین شاه و محمدعلى شاه و احمدشاه قاجار را به عهده داشته است... از كارهاى بسیار نفیس محمدتقى‏خان مینیاتورهایى است كه روى قلمدان ترسیم كرده و قرآن‏ها و كتاب‏هایى است كه به خط خوش نوشته و تذهیب كرده است خود ضیاء مختارى مى‏نویسد: «در قدیم در امتداد ضلع جنوبى ارگ سلطنتى كه محصور بود، و چهار در داشته است بازارى به نام «گلوبندك» وجود داشته است. در این بازارسرایى به نام «مجمع‏الصنایع» از طرف ناصرالدین شاه ایجاد شده بود كه كلیه صاحبان حرف و صنیاع از قبیل نقاشى و تذهیب كار و خوشنویس هر یك در آنجا حجره‏اى داشتند و خود شاه نیز گاهگاه براى سركشى و تشویق هنرمندان و رفع نیازمندى‏هاى آنان به آنجا مى‏آمد. پدر من و عموهایم منجمله هادى تجویدى پدر آقاى على تجویدى نوازنده‏ى برجسته رادیو ایران در این محیط به نقاشى و مینیاتورسازى روى قلمدان و تذهیب و نویسندگى قرآن كه هم‏اكنون هر یك از آنها جزء آثار عتیقه مى‏باشد اشتغال داشتند... محمدتقى‏خان مختارى پس از چندى به سمت «رتوش‏كننده‏ى عكاسخانه‏ى» دربار سلطنتى منصوب شد و عمویش میرزا هادى تجویدى به استادى مدرسه‏ى كمال‏الملك رسید و میرزا مهدى تائب عموى دیگر او در چاپخانه مجلس شوراى ملى به كارهاى هنرى اشتغال ورزید. ناگفته نماند كه هنر این خانواده منحصر به نقاشى و تذهیب و خطاطى نبود، خود مختارى مى‏نویسد: «افراد خانواده‏ى من در جوار این هنرها با موسیقى نیز كمابیش آشنایى داشته‏اند، برادران ارشد من كه فعلاً از قید حیات آزادند به تار و سه‏تار آشنایى داشتند و در مواقع فراغت نوازندگى مى‏كردند.» ضیاء مختارى در محیطى كه افراد آن به اجمال و اختصار معرفى شدند پرورش یافت. خودش مى‏نویسد: «دوازده ساله بودم كه پس از اتمام تحصیلات ابتدایى وارد مدرسه‏ى دارالفنون شدم، مدرسه دارالفنون در آن زمان مشتمل بر دبیرستان و مدرسه طب و داروسازى و مدرسه‏ى موزیك و دارالمعلمین ورزش بود، تمام این رشته‏ها در همین محل فعلى منتهى در بنایى به سبك قدیم كه در طبقه‏ى فوقانى آن ادارات وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه بود و در طبقه‏ى تحتانى آن قسمت‏هاى آموزشى قرار داشت تدریس مى‏شد... مدرسه موزیك در قسمت شمالى مجاور محل ورزش بود، اغلب كه براى ورزش به آنجا مى‏رفتیم و همچنین در مواقعى كه مدرسه تعطیل مى‏شد صداى سازها و بخصوص اركسترى كه هفته‏اى یك مرتبه عصر روزهاى پنج‏شنبه تمرین مى‏نمودند توجه مرا جلب مى‏كرد و از آهنگ‏هایى كه در اركستر اجرا مى‏نمودند خیلى لذت مى‏بردم و همواره آرزو داشتم من هم شاگرد این مدرسه شوم و اغلب پاى ایوان مدرسه‏ى موزیك مى‏نشستم و مجذوب نواهاى موسیقى مى‏شدم، تا این كه روزى در یكى از روزنامه‏ها اعلانى دیدم كه مضمون آن قبول محصل از طرف مدرسه‏ى موزیك بود. تصور مى‏كنم سال 1297 شمسى و همزمان با رسمیت یافتن مدرسه‏ى موزیك مى‏باشد، قریب یكصد نفر شاگرد اسم‏نویسى كردند كه من هم یكى از آنها بودم. بالاخره من به آرزوى خودم رسیدم ولى البته جلب موافقت پدرم در آن زمان خالى از اشكال نبود چون در آن زمان به چشم دیگرى به موسیقى نگاه مى‏كردند و خانواده‏ها تعصب فراوانى داشتند كه موسیقى را حرفه و شغل رسمى خود و فرزندان خود قرار ندهند از این جهت پدرم با این كه مردى روشنفكر بود ابتدا مخالفت كرد ولى بالاخره توسط یكى از عموهایم موافقتش را جلب كردم. دوره‏ى مدرسه‏ى موزیك هفت تا هشت سال بود و در این مدت شاگردان علاوه بر دروس علمى موسیقى از قبیل نظرى موسیقى، سلفژ، هارمونى، كمپوزیسیون، سازشناسى، اركستراسیون یك ساز بادى و دو ساز دیگر (زهى و پیانو) را نیز فرامى‏گرفتند. مختارى «هویدا» را به عنوان ساز بادى و ویولن و پیانو را به عنوان سازهاى دیگر انتخاب كرده بود. مختارى مى‏نویسد: «دقت و سختگیرى استادن تا آنجا بود كه از یكصد نفر داوطلب تحصیل در مدرسه‏ى موزیك هنگام فراغت از تحصیل فقط چهار نفر باقى مانده بودند و موفق به اخذ دیپلم شدند كه یكى از آنها اینجانب بودم كه در سال تحصیلى 1304 و 1305 از تحصیل موسیقى فراغت حاصل كردم. و چون در میان سایر شاگردان مقام اول را احراز كرده بودم به دریافت مدال علمى نیز مفتخر گردیدم. وقتى از آقاى مختارى پرسیدم اولین اثرى كه به وجود آوردید كدام است و در چه تاریخى ساختید گفتند. «اولین اثر هنرى اینجانب ساختن و هارمونیزه كردن یك آهنگ مارش بود، چون در مواقع امتحانات نهایى دیپلم هر شاگرد مى‏بایست علاوه بر نوازندگى در برابر جمعیت آهنگى را كه شخصاً تصنیف كرده و براى اركستر نوشته است رهبرى كند این بود كه این آهنگ را ساختم و براى اركستر نوشتم و در روز جشن فارغ‏التحصیلى به وسیله‏ى یكى از دستجات موزیك در صحن مدرسه اجرا و رهبرى كردم.» ضیاء مختارى پس از فراغت از تحصیل بنا به تشویق مرحوم سالار معزز كه ریاست مدرسه‏ى موزیك را بر عهده داشت به سمت هنر آموزى تئورى و هارمونى و سلفژ و تدریس سازهاى بادى و پیانو و سیكل اول مدرسه استخدام شد و خود بنا به گفته‏ى خود وى «بعدها در زمان ریاست استاد ارجمند علینقى وزیرى تدریس سلفژ و دیكته موسیقى كلیه كلاس‏ها و سازشناسى كلاس پنجم به اینجانب محول گردید. باید بگویم كه اغلب استادان و هنرآموزان فعلى هنرستان موسیقى از شاگردان من بوده‏اند كه ذكر نام آنان سبب طول كلام مى‏شود». این هنرمند شایسته، خدمات ذیقیمتى به موسیقى كشور خود كرده است، و اولین شخصى است كه پس از تأسیس دایره‏ى سرود و موسیقى مدارس، مدیریت و ریاست آن را بر عهده گرفتند. خود وى مى‏نویسد: «در این زمان بنا به پیشنهاد اینجانب و موافقت وزارت فرهنگ درس سرود و موسیقى جزء دروس امتحانى قرار گرفت و نمره‏ى این درس در امتحانات شاگردان ارزش مستقلى پیدا كرد...» شاید این نكته چندان واجد اهمیت و درخور ارزش به نظر نیاید ولى حقیقت امر این است كه همین موضوع سبب شد كه شاگردان توجه بیشترى به این رشته هنرى مبذول بدارند و استعدادهاى خفته بیدار شوند و آنان كه مهرى به این هنر داشتند براى یاد گرفتن و تكمیل آن در خارج اقدام كنند، اگر بگوئیم همین امر در پیشرفت و توسعه‏ى موسیقى كشور تأخیر بسزایى داشته است سخن گزافى نگفته‏ایم. یكى دیگر از اقدامات سودمند ضیاء مختارى تشكیل اركستر بزرگى مركب از سازهاى بادى و زهى با شركت در حدود سى نفر نوازنده جهت اجراى مارش‏ها و سرودها و آهنگ‏هاى غربى و شرقى است. مختارى آثار خود و قطعات برگزیده‏ى دیگران را شخصاً براى این اركستر مى‏نوشت و به اجرا مى‏نهاد، از جمله آثارى كه با این اركستر نواخته شده سرود درخت‏كارى، سرود هواپیمایى، سرود هنرستان دختران و سرود علم و هنر و نیایش پروردگار را باید نام برد. وى در برابر سؤال من كه راجع به آثار ایشان بود گفتند: «علاوه بر سرودهایى كه به مناسبت‏هاى مختلف و براى دبیرستان‏هاى مختلف ساخته‏ام كه از جمله باید آهنگ‏هاى «دو خاطره» در بیات اصفهان، «آدمیت» در ماهور، «افتتاح اركستر»، «خواب آشفته»، «شكوه‏ى عاشق»، «والس زیبا»، «تانگو شب‏هاى وصل یار» را نام ببرم». این هنرمند عالیقدر علاوه بر قطعات فوق آثار دیگرى كه هر یك از نظر علمى و هنرى واجد ارزش خاصى است ساخته كه به صورت جزوه‏ى مستقلى چاپ گردیده است. خدمت پرارزش دیگر ضیاء مختارى تألیف كتابى است در زمینه مبانى موسیقى علمى. این كتاب كه عنوانش «خودآموز موسیقى» است شامل دو بخش نظرى موسیقى و سلفژ مى‏باشد و سالیان متمادى است كه در مدارس تدریس مى‏شود. مجاهدتى كه این هنرمند گرامى در تدوین این كتاب مبذول داشته جدا در خور تقدیر و تمجید است و از همین رو نیز وزارت فرهنگ به پاس خدمات و فعالیت‏هاى بى‏شمار ایشان در دو نوبت مشارالیه را به دریافت نشان‏هاى درجه دوم و سوم علمى و همچنین تقدیرنامه‏هاى متعدد مفتخر ساخته است. ضیاء مختارى درباره‏ى همكارى خود با رادیو چنین مرقوم داشته: «همكارى من با رادیو از سال 1320 آغاز مى‏شود در این هنگام استاد محترم علینقى وزیرى ریاست موسیقى كشور و رادیو را برعهده داشتند. از ابتدا با سمت ریاست اركستر و نوازندگى پیانو استخدام شدم و تا سال 1324 به فعالیت هنرى در رادیو اشتغال داشتم ولى به جهاتى كه ذكر آن ضرورت ندارد دلسرد شدم و اصلاً از كار هنرى كناره گرفتم و به بازرگانى و تجارت پرداختم. در شهریور ماه 1338 بنا به پیشنهاد شوراى موسیقى رادیو مجدداً به همكارى با رادیو دعوت شدم...» این هنرمند در آغاز كار چند جلسه‏اى به عنوان نوازنده پیانو در یكى از اركسترهاى رادیو به كار پرداختند و پس از آن به سرپرستى اركستر نوین رادیو ایران انتخاب شد و علاوه بر عضویت شوراى موسیقى، سرپرستى و هدایت این اركستر را به عهده داشته است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.