يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ابراهیم بوذری

ابراهیم بوذری
ابراهیم بوذرى به سال 1274 شمسى در قریه كرود از توابع طالقان دیده به جهان گشود، پدرش ملا على‏اصغر بود، جد وى مرحوم سلطان محمد بود كه قرآن‏هاى بسیارى به خط زیباى وى موجود مى‏باشد. بوذرى، ابتدا در مكتبخانه‏ى كرود، شروع به فراگیرى دروس فارسى و قرآن كرد و حدود پنج سال داشت به تهران آمد و در منزل مرحوم شیخ محمد آقا بوذرى طالقانى كه از افاضل زمان و مدرس مدرسه عالى شهید مطهرى (سپهسالار) بود اقامت گزید. مرحوم شیخ محمدآقا بوذرى طالقانى در منزل حوزه‏ى علمیه داشت كه فضلا و مدرسین و طلبه‏ها در این منزل آمد و شد داشتند و مرحوم ابراهیم بوذرى در این منزل و در چنین محیطى پرورش یافت. ابتدا، ادبیات فارسى، عربى، اصول و فقه را نزد مرحومان شیخ مسیح اوانكى، آیت‏اللَّه كاشانى، حاج میرزا خلیل كمره‏اى و على شوشترى فراگرفت و از مرحوم شوشترى موفق به دریافت اجازه در امور حسبیه گرفت. در هنر خطاطى، در رشته نستعلیق ابتدا شاگرد مرحوم حاج زین‏العابدین كه نواده‏ى مرحوم میرزا زكى‏خان نورى بوده رفته، سپس نزد مرحوم عماد طاهرى (عمادالشریعه) كه از شاگردان مرحوم امیرحسین خوشنویس بود به تلمذ پرداخت و بالاخره در محضر عمادالكتاب به كمال رسید. در خط ثلث شاگرد مرحوم امیرالكتاب استاد بى‏نظیر خط كه در ادب و شعر و شاعرى «شرفى» تخلص مى‏كرد رفت و در اندك زمانى گوى سبقت از همگنان خود ربود و خط نسخ و رقاء را در محضر آشیخ على عبدالرسولى (پدر مرتضى عبدالرسولى از شاگردان مرحوم حبیب سماعى) كه از شاگردان سید محمدتقى شرف‏المعالى بود به كمال آموخت. مرحوم استاد ابراهیم بوذرى، خود از بنیان‏گذاران كلاس‏هاى انجمن خوشنویسان كه سلف انجمن خوشنویسان فعلى ایران مى‏باشد بود و در این رشته شاگردان فراوانى كه همگى هم‏اكنون از استادان خوشنویس مى‏باشند تربیت نمود. وى سالها در دبیرستان‏هاى مختلف تهران از جمله تمدن و اسلام به تعلیم خط پرداخت و از سال 1327 شمسى به استاد خط دانشگاه روحانى معقول و منقول انتخاب و مشغول تعلیم شد. استاد بوذرى بیش از سى سال كارشناس خط در وزارت دادگسترى بود و خطاط رسمى كتابخانه مجلس شوراى ملى سابق و اداره‏ى مباشرت و دارالانشاء بود كه همكارى وى در این ادارات بیش از 37 سال ادامه داشته و در سال 1341 بازنشسته گردید. آثار چاپى وى تا آنجا كه در دسترس نگارنده است عبارتند از: دیوان خواجه شیراز، منتخبات دیوان مسعود سعد سلمان، كتاب تاریخ دبیرستاها، صرف و نحو براى دبیرستانها، جوامع‏الحكایت مرحوم اوفى ترجیع‏بند مرحوم صفى علیشاه، منتخبات مثنوى، پاورقى نقد مرحوم حكمت اشعار مرحوم حاج ذوالریاستین (مونس علیشاه)، كتیبه‏هاى آرامگاه شیخ شیراز سعدى، كتیبه‏ى آرامگاه شاه خلیل‏اللَّه در تفت یزد، كتیبه‏ى دروازه‏ى قرآن شیراز، وقف‏نامه‏ى بیمارستان نمازى شیراز، تاریخچه‏ى آب شیراز و... استاد بوذرى، واقعاً هنرمندى بى‏نظیر بود كه خداوند استعدادى در نهاد او به ودیعه نهاده بود كه در كمتر انسانى مى‏شود مشاهده كرد، زیرا با توجه به این همه هنر، در رشته آواز و موسیقى از نوادر روزگار بود از صدایى رسا و خوش برخوردار بود و دستگاهها و گوشه‏هاى آوازهاى ایرانى را نزد اقبال‏السلطان، سید حسین طاهرزاده، ابوالحسن صبا فراگرفت كه باید یادآور شد كه اقبال‏السلطان دو شاگرد بیشتر نداشته كه یكى رضاقلى ظلى و دیگرى ابراهیم بوذرى بوده‏اند. متأسفانه مشغله‏ى فراوان و گرفتارى‏هاى استاد به وى اجازه نداد كه در رشته‏ى آواز شاگرد بپذیرد و یا آثارى آنچنان از خود به جاى نهد تنها چند نوارى از وى به جاى مانده كه در آرشیو وزارت ارشاد اسلامى (فرهنگ و هنر سابق) موجود مى‏باشد كه امید است روزى پخش و براى هنرجویان مورد استفاده قرار گیرد و چاپ دو كتاب در مورد تعزیه و تعزیه‏خوانى است كه از طرف وزارت فرهنگ و هنر (ارشاد اسلامى فعلى) در سال 1354 چاپ كرد و به سرعت نایاب گردید. مرحوم استاد ابراهیم بوذرى در عرفان هم صاحب مكتب و نظر بود و اشعار زیبایى هم سروده كه خود جاى بحث‏ها و گفتگوهاى جداگانه دارد و یكى از دو بیتى‏هاى استاد را كه فى‏البدیه ساخته و آن چنین بوده كه روزى دوستى، فندكى به رسم یاد بود توسط دوست مشتركى براى استاد مى‏فرستد و مرحوم بوذرى به قدرى تحت تأثیر این محبت و دوستى قرار مى‏گیرد كه این دو بیتى را براى وى مى‏سراید: جانا غم هجران تو اندك نبود در دوستى ما به خدا شك نبود خود آتش دوریت طى سوختنم بس باشد و محتاج به فندك نبود فرزندان مرحوم ابراهیم بوذرى پنج پسر و دو دختر مى‏باشند به نامهاى: على‏اصغر، یوسف، پروین، منوچهر، على، شیرین و فریدون كه كلیه ایشان از خطى زیبا و خوش برخوردار مى‏باشند. از خاطرات استاد بوذرى این كه یكسال مرحوم اقبال‏السلطان از تبریز به تهران مى‏آید و در سرچشمه منزل مرحوم شیخ محمد بوذرى طالقانى كه یكى از شب‏هاى ماه مبارك رمضان بوده مهمان مى‏شود. هنگام سحر كه در آن زمان از گلدسته‏هاى مدرسه عالى سپهسالار (شهید مطهرى فعلى) براى بیدار شدن مردم، جهت اداى فرائض دینى و صرف سحرى، توسط تنى چند از خوش‏صداترین مؤذنان گلدسته‏ها، مناجات سر مى‏دادند آن شب مردم متوجه‏ى وضع دیگرى شدند چرا كه شب‏هاى گذشته و سال‏هاى قبل هر یك از مناجات كنندگان از گلدسته‏هاى متعدد این مدرسه مى‏خواندند و هر یك جواب یكدیگر را مى‏دادند ولى آن شب با خواندن مرحوم اقبال آذر در مدرسه و از پایین گلدسته‏ها آن خوانندگان همه ساكت شدند و تنها صداى رسا و خوش مرحوم اقبال‏السلطان به گوش مردم مى‏رسید و فردا تمام اهالى خیابان‏هاى سرچشمه، سیروس، ایران، پامنار، بهارستان، مخبرالدوله و بسیارى خیابان‏هاى دوردست دیگر از یكدیگر مى‏پرسیدند راستى این چه كسى بود كه دیشب این چنین زیبا و عالى مناجاب سر داده بود؟ فقط كسانى كه ساكن منزل مرحوم شیخ محمدآقا بوذرى بودند مى‏دانستند كه صاحب صداى مناجات اقبال‏السلطان است. استاد ابراهیم بوذرى هم در سال 1365 درگذشت و جهان فانى را بدرود گفت و با آثارى كه از خود به جاى نهاد، نامش همیشه زنده و جاوید و خدماتش به فرهنگ و هنر كشور در تاریخ ثبت است. روانش شاد. (1365 -1274 ش). موسیقیدان، خواننده، خطاط و ادیب. در روستاى كرود از توابع طالقان به دنیا آمد. تحصیل خود را از مكتب خانه‏ى زادگاهش شروع كرد، در سن پنج سالگى به تهران آمد و در مدرسه‏ى سپهسالار اقامت گزید. ادبیات فارسى، عربى، اصول و فقه را نزد شیخ مسیح ایوانكى، آیت‏اللَّه كاشانى، حاج میرزا خلیل كمره‏یى و على شوشترى فراگرفت. در هنر خطاطى از محضر حاج زین‏العابدین، عماد طاهرى، عمادالكتاب و امیرالكتاب بهره برد. وى از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان بود. بوذرى سالها در دبیرستانهاى مختلف به تعلیم خط پرداخت و بیش از سى سال كارشناس خط در وزارت دادگسترى بود؛ همچنین خطاط رسمى كتابخانه‏ى مجلس شوراى ملى سابق و اداره‏ى مباشرت و دارالانشاء نیز بود. ابراهیم صدایى رسا و خوش داشت و دستگاهها و گوشه‏هاى آوازهاى ایرانى را نزد اقبال‏السلطان، سید حسین طاهرزاده و ابوالحسن صبا آموخت، مدتى نیز از حبیب‏اللَّه كاشانى تعلیم گرفت و سرانجام اقبال آذر را به استادى انتخاب كرد. در عرفان هم صاحب مكتب و نظر بود، اشعار زیبایى هم سروده است. از آثار چاپى وى: «دیوان» خواجه شیراز؛ «منتخبات دیوان» مسعود سعد؛ كتاب «تاریخ» دبیرستانها؛ «صرف و نحو» براى دبیرستان‏ها؛ «جوامع الحكایات» عوفى كتیبه‏هاى آرامگاه شیخ شیراز و كتیبه‏ى دروازه قرآن شیراز.[1] خوشنویس، مدرس خوشنویسى. تولد: 1274، طالقان. درگذشت: 1 بهمن 1365، تهران. ابراهیم بوذرى، فرزند على‏اصغر طالقانى پس از فرا گرفتن علوم مرسوم زمان مانند ادبیات فارسى و عربى و فقه و اصول و غیره به مطالعه رشته‏ى قضاء پرداخت و از محضر آیت‏الله خلیل كمره‏اى و آیت‏الله كاشانى و همچنین آیت‏الله شوشترى استفاده كرد و از آیت‏الله شوشترى اجازه در امور حسبیه گرفت و داراى مدرك اجتهاد شد. دیرى نگذشت كه به عرصه‏ى خوشنویسى وارد شد و نكات و دقایق اولیه‏ى خط نستعلیق را در محضر زین‏العابدین ساعت ساز فراگرفت و سپس از استاد حاج آقا محمد مشهور به عماد طاهرى كه از شاگردان میر حسین خوشنویس باشى بود استفاده برد و براى تكمیل این خط و همچنین براى آموختن خط ثلث، نزد استاد عبدالحمید ملك‏الكلامى مشهور به امیرالكتاب (متوفى 1328) به تملذ پرداخت. وى چندى نیز جهت تكمیل خط نستعلیق در محضر استاد محمدحسین عمادالكتاب سیقى قزوینى (متوفى 1315) حضور یافت. سپس خط نسخ را در مكتب استاد محمدتقى كمال و آقا شیخ عبدالرسولى آموخت. وى پس از سال‏ها خدمت در دستگاه‏هاى دولتى سرانجام در سال 1330 بازنشسته شد. وى مدت‏ها به فرمان‏نگارى و خوشنویسى احكام در مجلس شوراى ملى و طى خدمتش در وزارت دادگسترى به كارشناسى رسمى خطوط و امضاى فارسى نیز اشتغال داشت. استاد بوذرى به موسیقى نیز علاقه‏مند بود و از جمله اساتید وى در این زمینه اقبال آذر تعزیه‏خوان معروف به اقبال‏السلطان بودند. تجربه‏هایى از او در «ردیف»، «پرده»، «نوا» و ایرانى به یاد مانده است. بوذرى جزء نخستین كسانى بود كه بنیاد كلاس‏هاى آزاد و رایگان خوشنویسى را به وجود آورده و به همراه دیگر استادان (حسین میرخانى و على‏اكبر كاوه) سرانجام انجمن خوشنویسان ایران را پایه‏گذارى كرد. او تا آخرین لحظات عمر خود در آن انجمن به عنوان مشاور شوراى عالى با حفظ مقام استادى و نیز عضویت در شوراى تعیین شایستگى مقام استادى به كار ادامه داد. ابراهیم بوذرى ابتدا به سبك میر حسین و بعدا به اسلوب ملك‏الكلامى و عمادالكتاب گرایش پیدا نمود و سرانجام داراى شیوه‏اى خاص خود گردید كه به اسلوب مستقل بوذرى معروف شد. از آثار كتابت به جاى مانده از وى مى‏توان به این عنوان‏ها اشاره نمود: ملخص مثنوى؛ منتخب دیوان سعد سلمان؛ جلد اول جوامع الحكایات؛ پارسى نغز؛ تاریخچه‏ى آب شیراز؛ وقف‏نامه‏ى بیمارستان نمازى؛ وقف‏نامه‏ى موقوفات مسجد فخرالدوله؛ جزوه‏هاى قرآن چاپ معروف به حاج ضیاءالدنى؛ ارمغان پاك؛ دیوان حافظ؛ كتب كلاسیك؛ كتیبه‏ى آرامگاه سعدى؛ كتیبه‏ى شاه خلیل‏الله در یزد؛ كتیبه رو به تهران دروازه شیراز به خط ثلث؛ یك دوره كتاب‏هاى درسى سال‏هاى مختلف دبستان و دبیرستان.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.