يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

علی اکبر سرخوش

علی اکبر سرخوش
على‏اكبر سرخوش یكى از هنرمندان با سابقه در هنر موسیقى و فن سازسازى مى‏باشد، وى به سال 1302 در تهران متولد شد و از زمانى كه چشم باز كرد، گوشش و چشمش به نواهاى آسمانى موسیقى و سازهاى مختلف بخصوص سنتور و تار كه پدرش مى‏ساخت و مى‏نواخت آشنا گردید. پدر بزرگ وى سلیمانخان سرخوش سنتور را بسیار خوب مى‏نواخت ولى هیچ گاه در محافل و مجالس سنتور ننواخت و هر زمان هم كه صداى ساز وى بلند مى‏شد تنها براى دل خود و اندك دوستان نزدیك بود. پدر على‏اكبر سرخوش در تهران خیابان ناصرخسرو باغچه علیجان، كارگاه كوچكى داشت كه در آن به ساختن تار و سنتور مشغول بود نگارنده كه كودكى بیش نبودم و ساكن همان محل بودم روزها كه از جلوى كارگاه وى گذر مى‏كردم محو نواختن سنتور ایشان مى‏شدم به طورى كه مدت‏ها بدون این كه خود متوجه باشم آنجا ایستاده و به نواى گرم ساز او گوش مى‏دادم و به خوبى یادم هست كه روزى جهت خریدن نان رفته بودم و تابستان بود و زیر بازارچه باغچه علیجان بسیار خنك و من آنقدر به نواختن سنتور وى گوش داده بودم كه نان تمام شد و من دست خالى به خانه بازگشتم و آن روز كتك مفصلى از پدرم خوردم و پدرم وقتى علت را فهمید آمد و به مرحوم كریم سرخوش كه او را اهل محل (دادا) مى‏نامیدند گفت كه اگر باز هم پسرم آمد اینجا و معطل شد او را دعوا كنید تا دنبال كار خود برود زیرا مى‏ترسم كه به نواختن ساز علاقه‏مند شود و در آینده به موسیقى روى آورد! و از كار اصلى خود كه درس خواندن است بازبماند. ناگفته نماند در محل ما (باغچه علیجان) در آن زمان، مرحوم حسین صبا نیز سكونت داشت كه هر روز مى‏آمد و در مغازه‏ى كریم سرخوش از نواختن ساز سرخوش بهره مى‏گرفت و خانم ملوك ضرابى نیز كه خانه‏اش در همان حوالى بود هر وقت كه از جلوى كارگاه این پیر استاد مى‏گذشت مدتى با وى صحبت و احوالپرسى و راجع به موسیقى و هنر گفتگو مى‏كرد و نگارنده خود به خوبى اینها را یادم هست. على‏اكبر سرخوش هنوز به سن 10 سالگى نرسیده بود كه در كارگاه پدر و زیر نظر او مشغول فراگیرى فن سازسازى شد و چون از گوش دقیق و حساس بهره‏ى كافى داشت در كوك سنتور یكى از خبره‏گان است و سالهاى متمادى كوك این ساز را حتى براى بسیارى از نوازندگان بزرگ اركستر به عهده دارد. على‏اكبر سرخوش، بیش از پنجاه سال است كه مشغول ساختن سازهاى مختلف بخصوص سنتور است و به نواختن سازهایى مثل: سنتور، سه‏تار، تار، كمانچه، پیانو و آكوردئون آشنایى كامل دارد و اولین هنرمندى است كه روى آكوردئون ربع پرده قرار داد كه بشود آهنگ‏هاى ایرانى را با آن نواخت. سازهاى ساخت سرخوش سالها است كه مونس هنرمندان كشور مى‏باشد و بسیارى از آنها به خارج كشور برده شده كه سفارشات زیادى هم به ایشان جهت ساخت شده ولى گویا به واسطه‏ى بعضى ناهماهنگى‏ها، ایشان رغبتى به صادر كردن آنها ندارد. چون سازهاى ساخت وى از درخت‏هاى آزاد مى‏باشد كه بسیار مورد نظر هنرمندان بوده و داراى صدایى صاف و رسا مى‏باشد. در اینجا بى‏مناسبت نیست یادآور شوم كه صنعت و هنر سازسازى جزو هنرهاى ظریفه مى‏باشد كه نمایانگر فرهنگ صوتى هر كشور نیز هست، با توجه به فرهنگ و هنر بزرگ ایران اگر دولت امكاناتى فراهم آورد و حمایتى هم نه چندان زیاد در حد همكارى دستگاههاى دولتى مى‏توان با توجه به تقاضاهاى فراوان ممالك خارج سازهاى دست‏ساز ملى ایران به آن كشورها صادر شود تا هم هنرمندان به كار گمارده شوند و هم ارز بسیار به كشور سرازیر شود و هم موسیقى و نمونه‏ى سازهاى ملى ایران به جهانیان شناسانده شود. على‏اكبر سرخوش كه از سالهاى اولیه رادیو با این مؤسسه همكارى داشته و در اركستر مرحوم استاد ابراهیم منصورى شركت مى‏كرده خود به نواختن تمام سازها آشنایى دارد و خود یكى از سلیست‏هاى خوب كشور مى‏باشد. ابراهیم سرخوش برادر بزرگ وى بود كه در نواختن تار چیره‏دست بود.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.