يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

داوود شبیری

داوود شبیری
شهید سید داوود شبیری : فرمانده دسته دوم از گروهان اول گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر8نجف اشرف(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در یکی از روستاهای زنجان ودر یک خانوادۀ مذهبی به دنیا آمد. دوم خرداد 1345 بود.از کودکی خنده رو بود. بزرگتر که شد ،خوش برخوردی اش هم به صورت خندانش اضافه شدواودوست داشتنی تر از قبل بود. قبل از مدرسه به مکتب خانه رفت و قرآن را فراگرفت. علاقۀ زیادی به تلاوت و قرائت قرآن داشت. از سن 8 سالگی بود که بدون وقفه به انجام فرائض دینی پرداخت. با عنایت خداوند متعال و با تربیت موفق پدر و مادرش در درسهایش نمرات درخشانی داشت و در همه ادوار تحصیلی از شاگردان شایسته و جدّی مدرسه بود. دوره ابتدایی را با موفقیت به اتمام رساند و در مدرسۀ راهنمایی انوری (اتّحاد کنونی) به تحصیل خود ادامه داد. در همین دوران بود که انقلاب اسلامی شروع شد. با وجود سن کم، در مبارزاتی که بر علیه رژیم منفور شاه صورت می گر فت ،شرکت فعّال داشت . هر چه بزرگ تر می شد بیشتر اخلاص و پاکی در چهرۀ او ظاهر می شد. همان سال های نخستین انقلاب شالودۀ وجودش در عشق به الله و علاقه به خمینی عزیز پی ریزی شد و با گذشت زمان ابعاد وجودش روز به روز گسترده تر گردید. سید داود شبیری در سنین نوجوانی بعد از پیروزی انقلاب عضو فعال پایگاه مسجد امیرالمؤمنین (ع) بسیج زنجان شد و چون به تبلیغات علاقه فراوانی داشت برای تبلیغ آرمان های اسلام در پایگاه شروع به فعالیت کرد. سید داوود بعد از فعالیت مستمری در پایگاه امیرالمؤمنین (ع) به سمت مسئول تبلیغات پایگاه انتخاب شد.او که عضو مؤثر شورای پایگاه مذکور بود. با اخلاق و رفتار نیکوی خود الگویی برای تمام برادران بسیجی شده بود. هیچگاه چهرۀ شاداب و خندان او در برخورد با برادران بسیجی غمگین و ناراحت نمی شد. در تمام مراسم پایگاه از جمله دعای توسل پیشقدم بود و خودش دعای توسل می خواند. به جهت صدای زیبایش ، زینت بخش مجالس و محافل شهدا بود. دستان پربار داوود بود که در هر مراسمی به حرکت می آمد و در و دیوار مسجد و خیابان های اطراف را با تبلیغات و نوشته های زیبایش مزیّن می کرد. او در هر اعزامی با صدای رسایش رزمندگان را بدرقه می کرد و در هر مراسمی با آوای گرم و جانسوزش زینت بخش مجالس بود . در سال 1362 قبل از عملیات خیبر عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و به عنوان مسئول تبلیغات گردان ولی عصر (عج) از لشگر علی بن ابیطالب تعیین شد . فرماندهی این گردان بر عهده شهید حسن باقری بود. او در عملیات خیبر به صورت نیروی نظامی شرکت کرد و در این عملیات از ناحیه سر مجروح شد. 82 تن از همسنگرانش در این عملیات مفقود گردیدند که از جمله شهید حسن باقری فرمانده گردانشان بود . دفتر خاطراتش از اوصاف این شهید عزیز پر است. سید داود پس از ده روز بستری شدن در بیمارستان امدادی مشهد بهبود یافت و دوباره عازم جبهه های حق علیه باطل شد . در جبهه کارش تبلیغات بود. البته فراموش نشود که در پشت جبهه نیز صدای رسایش همیشه از بلندگوهای تبلیغات طنین انداز بود. در سال 1365 وارد تبلیغات گردان حضرت علی اصغر (ع) از لشگر 8 نجف اشرف شد و بعدها به علت دیدن آموزش نظامی به معاونت یکی از دسته های این گردان درآمد و در عملیات کربلای 5 که در تاریخ 19/10/1365 شروع شد شرکت فعال داشت . دفتر خاطراتش شجاعت و دلیری او را در این عملیات بیان می کند. پس از عملیات پیروزمندانه کربلای 5 همراه با برادران خط شکن گردان امام سجاد در عید 1366 برای زیارت حرم مطهر امام هشتم به مشهد رفت و در تاریخ 11/1/1366 همراه با همان برادران از مشهد برگشتند. در تاریخ 15/1/66 دوباره عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در گروهان1 گردان حضرت علی اصغر (ع) به عنوان مسئول دسته وارد عمل شد و در عملیات کربلای8 به تاریخ 20/1/1366 که هنوز 21 بهار از عمرش سپری نشده بود، جاوید الاثرشد.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.