يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

روح الله شکوری

روح الله شکوری
شهید روح الله شکوری : فرمانده گردان علی ابن ابی طالب (ع)تیپ36انصار المهدی(عج)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) پنجم خرداد 1339 در روستای شاه بلاغ از توابع شهرستا ن زنجان به دنیا آمد . خانواده شکوری همچون اغلب روستاییان زندگی متوسطی داشت و از راه کشاورزی و دامداری زندگی خود را می گذراندند . در دوران کودکی روح الله، خانواده اش به زنجان نقل مکان کردند و پدرش که جهت آوردن چوب به روستای شاه بلاغ رفته بود در برگشت با اتومبیل تصادف کرد وبه رحمت خدا رفت. مادرش سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت .بعد از فوت پدر ، خانواده روح الله در کمال فقر روزگار می گذراند ؛ به همین دلیل برادر ش حبیب الله برای کار عازم تهران شد . روح الله در کنار مادر ماند و مشغول تحصیل شد . او در سال 1346 وارد دبستان خاقانی زنجان شد و در سال 1351 دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان رسانید . روح الله ، قرائت قرآن و احکام اسلامی را در دوران کودکی ، ابتدا نزد پدر بزرگش و بعد در کلاس های استاد علوی ؛ فرا گرفت . علاو ه بر این در مجالس قرآن و احکام که در منازل تشکیل می شد حضور می یافت و به کتب مذهبی از جمله قرآن و نهج البلاغه علاقه وافری داشت . پس از اتمام دوره دبستان وارد مدرسه راهنمایی انوری شد . سوم راهنمایی را در این مدرسه پشت سر گذاشت و از این زمان به بعد به علت فقر مالی و ضرورت پرداختن به کار ،تحصیل را رها کرد . روح الله ، بسیار مهربان و خوش اخلاق بود . رفتارش با برادران و خواهرانش بسیار دوستانه بود و نسبت به مادرش عشق و علاقه خاصی داشت . مادرش می گوید : شبی روح الله وقتی از مسجد بر گشت چون من خواب بودم برای اینکه بیدارم نکند و باعث ناراحتی ام نشود دو باره به مسجد بر گشت و تا صبح همان جا ماند و صبح به خانه بر گشت . با اوجگیری انقلاب اسلامی به صورت فعال و گسترده در فعالیتهای انقلابی شرکت می کرد . مادرش در این باره می گوید . به خاطر دارم که در اکثر راهپیماییها شرکت می کرد به طوری که وقتی بر می گشت سر تا پا خاکی بود ، با خودش کبریت می برد و با کمک دوستانش مواد منفجره درست می کرد که در جریان این فعالیتها یکی از دوستانش به شهادت رسید . در سال 1359 وارد خدمت سربازی شد ، دوره آموزش را در پادگان قزل حصار کرج گذراند ، سپس در بیمارستان شهر بانی تهران مشغول انجام خدمت وظیفه شد . دوران سربازی او با آغاز جنگ تحمیلی مصادف شد و او داوطلبانه به منطقه جنگی رفت. در عملیات مختلفی نظیر بیت المقدس ، آزادی خرمشهر و رمضان شرکت کرد . برادرش می گوید : به او گفتم سربازیت را تمام کن و به خانه بر گردد تا بعد از مدتی که مشکلات زندگی ما رفع شد به مناطق جنگی اعزام شوی . گفت : اگر من و امثال من به جبهه نروند پس چه کسی باید برود ؟ روح الله پس از اتمام دوره ی سربازی عضو بسیج شد و به جبهه کردستان اعزام شد و پس از آن به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و برای گذراندن دوره ی آموزش مربیگری به پادگان امام حسن (ع) تهران رفت . بعد از این دوره برای ادامه تحصیل در کلاسهای شبانه ثبت نام کرد اما حضور مستمر در جبهه مانع ادامه تحصیل او شد . در سال 1362 ازدواج کرد .صغری کریمی – همسر روح الله می گوید : روح الله نوه ی عمه ام بود و من به خاطر دیانت و اخلاق پسندیده با او ازدواج کردم . بعد از ازدواج ، ما با مادرش در یک جا زندگی می کردیم . در این هنگام روح الله مسئول آموزش رزمی سپاه زنجان بود و با حقوق سپاه زندگی خانواده ومادرش را اداره می کرد . بعد از ازدواج مشکلات او دو برابر شد ولی با وجود سمتهای مهمی که داشت هر گز از امکانات سپاه استفاده نمی کرد . با هر فشار و سختی بود در محله اسلام آباد زنجان خانه ی کوچکی خرید و با مادرش در آنجلا ساکن شدند . روح الله از همان آغاز عضویت در سپاه به جبهه اعزام شد و در عملیات مختلف شرکت کرد . او به جز دفعه اول که به عنوان سرباز وظیفه به جبهه اعزام شد ، در دفعات بعدی سمتها و مسئولیتهای زیادی داشت ؛ در ابتدا در کردستان فرمانده دسته بود و سپس مربی تاکتیک در پادگان امام حسن (ع) و بعد از آن در پادگان مالک اشتر شد . در آنجا یک اصل را که بر آن اصرار داشت این بود که افراد آشنا را قبول نمی کرد . در کار آموزش سخت گیر و جدی بود و می گفت : اگر در پشت جبهه عرق بریزیم بهتر از این است که در جبهه خونمان ریخته شود؛فرمایشی که مولاومقتدای شیعیان حضرت علی(ع)داشته اندکه:هرچه در زمان صلح عرق بیشتری بریزیم در جنگ خون کمتری خواهیم داد . از طرف دیگر به این نکته هم واقف بود که افراد باید در کنار این سختیها تشویق شوند تا هر روز بیشتر از روز پیش در نیل به اهداف راسخ تر باشند . بعد از عملیات کربلای 4 به منطقه شلمچه اعزام رفت و در آنجا مسئول آموزش نظامی و رزمی تیپ انصار المهدی سپاه زنجان شد.او همزمان عضو شورای فرماندهی و همچنین فرمانده محور عملیاتی بیز بود. مدتی نیز فرمانده گردان علی بن ابیطالب (ع) در منطقه اسلام آباد غرب شد . مادرش می گوید :روح الله در عملیات والفجر 10 روزی یک ماشین تویوتا به خانه آورد و گفت که به تهران می رود . بعد از چند روز به خانه بر گشت در حالی که شیشه ماشین شکسته بود و چهره اش سوخته و سیاه شده بود ، از اوپرسیدم مگر تهران را بمباران هوایی کردند که شیشه ماشین شکسته است . روح الله جواب داد . خیر . پرسیدم حتما در مناطق جنگی بودی و از ما مخفی می کنی . گفت بله ولی به کسی نگویید . وقتی از او پرسیدم برای چه نمی خواهی کسی از آن مطلع شود ، گفت : به خاطر اینکه عده ای از دوستان در منطقه به شهادت رسیدند و اگر مادرانشان بفهمد حتما به سراغ من خواهند آمد و از سلامتی فرزندانشان خواهند پرسید و من توان پاسخگویی ندارم . روح الله به امام خمینی بسیار علاقمند بود و چند بار موفق به ملاقات با حضرت امام شد . همسرش می گوید : هر بار که به دیدن امام می رفت ، بسیار متحول و دگر گون می شد . روح الله در اواخر عمر عضو هیئت مذهبی امیر المومنین (ع) بود که هر هفته در خانه یا محله ای بر گزار می شد .علاوه بر این عضو پایگاه شماره 2 مسجد امیر المومنین (ع) بود و نقش فعالی در این پایگاه داشت . روح الله شکوری بعد از پذیرش قطعنامه 598 به خانه باز گشت . برادرش می گوید : از او پریسیدم حالا که جنگ تمام شد قصد داری چه کاری انجام دهی ؟ گفت : هدفی برای آینده ام در نظر نگرفته ام . چند روز بعد با حمله منافقین به ایران و با اعزام نیرو برای دفاع در برابر منافقین ؛ عملیات مرصاد شروع شد . او به همسرش گفت : که برای تسویه حساب به منطقه می رود ولی مرتب می گفت : حال و هوای دیگری در سر دارم ، حس می کنم که دیگر بر نمی گردم . همچنین عکس دخترش فاطمه را از همسرش گرفت تا به هنگام سفر بتواند عکس او را ببیند . با شروع عملیات مرصاد، روح الله به منطقه اسلام آباد غرب رفت . اودر تاریخ 6 مرداد سال 1367 به هنگام پیاده شدن از بالگرد هدف اصابت گلوله منافقین قرار گرفت و زخمی شد ، اما همچنان به مقاومت ادامه داد تا اینکه گلوله ای برای شلیک نداشت و با اصابت گلو له ای به سرش که توسط یکی از دختران منافق شلیک شده بود ، به شهادت رسید . جنازه شهید به خاطر ماندن در بیابان و نداشتن پلاک پس از چند روز در سرد خانه توسط یکی از آشنایان شناسایی شد .


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.