يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
مصطفي ملكيان در سال 1335 شمسي در شهرضاي اصفهان متولد شد.وي به علت علاقه اي كه به مباحث عقلي و فلسفي داشت تحصيلات خود را در رشته مهندسي رها كرد و تامقطع كارشناسي ارشد در دانشكده الهيات دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد . در تعليم مباحث فلسفي وي در كنار تحصيلات دانشگاهي تلاش مستمري در مطالعه و تحقيق در شاخه هاي مختلف علوم عقلي داشت . استاد ملكيان تاليفات و ترجمه هايي در زمينه فلسفه و تاريخ فلسفه عرضه داشته است . گروه : علوم انساني رشته : فلسفه والدين و انساب : مصطفي ملكيان در سال 1335 شمسي در شهرضاي اصفهان متولد شد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : مصطفي ملكيان پس از گذراندن تحصيلات مقدمايت و متوسطه در شهرضا به ادامه تحصيل در رشته مهندسي پرداخت. وي به دليل علاقه به مباحث عقلي و فلسفي آن رشته را رها كرد و تحصيلات دانشگاهي خود را تا مقطع كارشناسي ارشد دانشكده الهيات دانشگاه تهران ادامه داد. ملكيان به تحصيلات رسمي و دانشگاهي قانع نشد و خود با تلاش پيوسته و خستگي ناپذير به مطالعه و تحقيق در شاخه ها و شعب مختلف علوم به ويژه علوم عقلي پرداخته است. استادان و مربيان : مصطفي ملكيان خود را پيرو سنت استادي- شاگردي نمي داند. و اين مساله را ناشي از وسواسي مي داند كه در امور علمي و فكري در اعتماد نسبت به افراد داشته است. اين تفكر باعث شده است كه در حوزه و دانشگاه از استادان، مخصوصا به صورت حضوري خيلي كم استفاده كند و در دانشگاه و اغلب در كلاس درس اكثر استادان حاضر نشود. و بالعكس هر گاه استادي را در حوزه مورد علاقه اش يعني فلسفه، عرفان و ادبيات قوي و مسلط مي يافت با شور و شوق بصورت مستمع آزاد در كلاس درس حاضر مي شد. به اين ترتيب وي از محضر درس استاداني چون مرتضي مطهري، مرحوم دكتر امير حسين يزگردي، مرحوم دكتر عبدالحسين زرين كوب، مرحوم دكتر غلامحسين صديقي، مرحوم دكتر مهرداد بهار (كه او را از شريف ترين انسانهايي مي داند كه چشم روزگار به خود ديده است) بهره برده است. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مصطفي ملكيان در دانشكده الهايت دانشگاه تهران تدريس مي كند. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مصطفي ملكيان از آنجا كه فكرش خاص در انتخاب استاد داشته است كه خود از آن «مشكل پسندي و دير پسندي» نام مي برد. بيشتر به مطالعه متون مكتوب روي مي اورد. البته در اين مورد نيز در اخنتخاب نويسندگان، مترجمان كتابها، رسائل و مقالات هم حساسيتهاي خاص در دنبال مي مي كند. استاد ملكيان خود حصال اين وضع و حال را نوعي آموختگي ذكر مي كند و محاسن و معايب آن را ياد مي آورد. آرا و گرايشهاي خاص : - تاثير شناخت تاريخ فلسله در شناخت خود فلسفه مصطفي ملكيان معتقد است كه بر تاثير اطلاع بر تاريخ فلسفه در فهم فلسفه بايد بصورت مضاعف تاكيد نمود علت اين تاكرد را از آن جهت مهم مي داند كه موضوعات مورد بحث فلسسفه امور محسوس نبوده بلكه امور انتزاعي را شامل مي شود و اين امور انتزاعي چيستي شان وابسته به مقوصد كسي است كه درباره آن سخن مي گويد. مصطفي ملكيان اين اهميت را چنين تشريح مي كند كه اگر لفظ دال ابيك امور انتزاعي در طول تاريخ وحدت داشته باشد و هيچونه تغييري نكند، ولي مولفه هاي مفهومي آن امر آهسته آهسته در ذهن متفكران عوض بشود، در اين صورت با هويتهاي مختلفي سرو كار خواهيم داشت. لذا اين مساله مهم است كه اطلاع كسب شود كه يك مفهوم اذهان متفكراني كه با لفظ متناظر ‎آن مفهوم سرو كار داشته اند، چه تطوري پيدا كرده است. - ارائه تقسيم بندي كلي در تاريخ نگاري هاي فلسفه مصطفي ملكيان تاريخ نگاري هاي فلسفه را به چهار قسم تقسيم مي كند: 1- تاريخ نگاري فيلسوفان يا به تعبيري تاريخ نگاري فلسفه از حيث شخصيتهاي فلسفي (با رعايت تقدم و تاخر تاريخي) 2- تاريخ نگاري فلسفه بر حسب مكاتب فلسفي، كه به دو صورت با لحاظ تقدم و تاخر زمان پيدايش مكاتب، دوم تاريخ نگاري مكاتب از حيث نظم و ترتيب منطقي بين مكاتب. 3- تاريخ نگاري بر حسب سنتهاي فلسفي( سنت در اينجا به معناي همه كساني است كه سلسله النسب فكريشان به شخص واحدي م يرسد)، اين نوع تاريخ نگاري كمتر متعارف است. 4- تاريخ نگاري موضوعي- مساله اي فلسفي است (لفظ موضوعات به لحاظ تصورات فلسفي و لفظ «مسائل»‌را به لحاظ تصديقات فلسفي بكار رفته است). در اين شيوه كه برخي دايره المعارفهاي فلسفي نيز به اين شيوه مدخل يابي كرده اند اگر آرا و نظريه هاي فيلسوفان زير هر موضوع يا مساله با تتيب تاريخي ذكر شود خود نوعي تاريخنگاري است. كه هر چهار شيوه محاسن و معايب اص خود را دارند و مابقه المجع هم نيستند. توصيه ملكيان در مطالعه تاريخ فلسفه از آن جهت كه فهم فلسفي توقف گريز ناپذيري به اطلاع از تاريخ آن دارد، قسم چهارم تاريخ نگاري را به اين منظور سودمند مي داند. - معناي فلسفه اسلامي مصطفي ملكيان در خصوص فلسفه ديني معتقد است واقعا نمي توان مفاهيمي چون «فلسفه» را با مضاف اليه «مسيحيت» يا «اسلام» يا ... صفت «مسيحي» يا «‌اسلامي»‌يا ... تركيب كرد. به دليل اين كه در فلسفه هيچ نفي و اثباتي و رد و قبول و نقض و ارابي صورت نمي گيرد مگر به مقتضاي برهان و دليل عقلي. همچنين وي معتقد است در صورتي كه فلسفه اسلامي را به اين معنا كه اين فلسفه بيشتر موضوع و مسائل خود را از اسلام مي گيرد تقلي مي شود.، با اين فرض نيز ديده مي شود كه موضوعات و مسائل فلسفه به اصطلاح اسلامي چندان تابع ميزان تاكيد و اهميتي كه متون مقدس ديني براي موضوعات و مسائل قائلند نيست. در تقلي سومي كه از فلسفه اسلامي به اين معنا كه فلسفه اسلامي، فلسفه اي است كه مشتغلان و نويسندگان آن مسلان بوده اند بر اين عقيده است كه در تاريخ فرهنگ اسلامي، صاحب تئولوژي و الهيات اسلامي هستيم و كساني كه به فيلسوف و در اين عرصه محمد بن زكرياي رازي يگانه فيلسوف (كسي كه سير فكري و عقلاني اش واقعا سيري آزاد باشد) بزرگ جهان اسلام است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تاريخ فلسفه غرب ويژگي اثر : اين كتاب با نام مصطفي ملكيان به چاپ رسيده است و مجموعه دروس ايشان در خصوص فلسفه غرب از ابتدا تا دوره معاصر در قم است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.