دوشنبه، 9 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

نبی الله شاهمرادی

نبی الله شاهمرادی

در هشتمین روز اردیبهشت ماه ۱۳۴۱ در شهر چادگان و در خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه‌ی وجود گذاشت و دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر سپری کرد. در اواخر ۱۳۵۵ و در حالی که چهارده سال بیشتر نداشت با جریانات سیاسی آن زمان آشنا شد. در سن چهارده‌سالگی در اثر مطالعه کتاب حکومت اسلامی حضرت امام(ره) وارد جریانات سیاسی کشور شد بطوریکه در سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت با تهیه، تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها، نوارها و کتب امام خمینی(ره) در منطقه فریدن اصفهان تأثیر بسزایی در جهت ارتقاء سطح فکر مردم منطقه گذاشت. به دلیل فعالیتهای انقلابی گسترده او در منطقه وی بارها و بارها توسط مزدوران رژیم شاه مورد تهدید و ضرب و شتم قرار گرفت و چندین بار از جمله در محرم سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت منزل پدری ایشان به بهانه به اصطلاح «دفاع از قانون اساسی» مورد حمله قرار گرفت. پس از طلوع خورشید فروزان انقلاب اسلامی به عضویت کمیته‌ی انقلاب اسلامی درآمد و مدت کوتاهی مسئولیت اطلاعات و عملیات این ارگان را در اصفهان به عهده گرفت. با تشکیل جهاد سازندگی به آن نهاد پیوست و سرانجام پس از استقرار سپاه پاسداران در منطقه فریدن در سال هزار و سیصد و پنجاه و هشت از اولین افرادی بود که به عضویت این نهاد مقدس درآمد. شهید نبی‌الله شاهمرادی واحد اطلاعات سپاه فریدن را با توجه به تجربیات خویش راه‌اندازی نمود. ایشان طی این دوره از فعالیت خود خدمات مهمی را به انجام رسانید که از مهمترین آنها می‌توان به شناسایی و مبارزه با عوامل مروج جریان انحرافی بهائیت، مبارزه با تحرکات گروهکهای ضدانقلاب به ویژه گروههای چپ و کمونیستی، شناسایی و دستگیری تعداد قابل توجهی از عوامل و مرتبطین کودتای نوژه و جمع‌آوری تعداد زیادی سلاح و مهمات غیر قانونی در منطقه اشاره نمود. همزمان با شروع جنگ تحمیلی علی‌رغم مسوولیت وی در سپاه فریدن، به عنوان فرمانده تعدادی افراد داوطلب و در معیت شصت نفر دیگر از همرزمانش عازم جبهه شوش شد. این شهید بزرگوار موفق شد اطلاعات دقیقی از وضعیت دشمن را به رده‌های بالا منتقل نماید و در نتیجه حساسیت و اهمیت این محور از جبهه جنگ را برای مسوولین محرز کند و نهایتاً با برنامه‌ریزی‌های انجام شده جلوی نفوذ عوامل و تیم‌های جاسوسی و خرابکاری عراق از این محور مسدود ‌شد. شهید شاهمرادی در سال هزار و سیصد و شصت و دو به دنبال اوج‌گیری فعالیت گروهک‌های ملحد ضد‌انقلاب در استان‌های کردستان و آذربایجان غربی، عازم منطقه شمال‌غرب شده و در راستای ایجاد امنیت و شناسائی و دفع توطئه‌های دشمنان خارجی اقدام به سرکوبی عوامل مسلح ضد انقلاب که اقدام به شرارت و ناامنی می‌نمودند کرد. از جمله مهمترین اقدامات شهید شاهمرادی در این دوره طراحی دهها عملیات اساسی و مؤثر علیه گروهکهای ضدانقلاب بود که در مجموع باعث افت شدید توان نظامی و تشکیلاتی آنها گردید. شهید شاهمرادی در تیرماه سال هزار وسیصد و شصت و چهار ازدواج نمود که حاصل این ازدواج سه فرزند صالح می‌باشد. پانزده روز بعد از ازدواج به همراه همسر خود به منطقه شمال غرب باز گشت. این شهید بزرگوار در تمام فعالیت‌های خود در منطقه شمال غرب و به تأسی از فرامین حضرت امام(قدس‌سره) و الگو قراردادن رفتار سردارشهید محمد بروجردی، همواره وبا ظرافت خاصی صف مردم محروم و ستمدیده کُرد را از صف ضدانقلاب جدا می‌نمود و رفتار بسیار محبت‌آمیزی با مردم منطقه داشت بطوریکه تعدادی از اشرار فریب‌خورده ضدانقلاب از طریق این رفتار اسلامی و محبت‌آمیز سلاح را برزمین گذاشته و تسلیم نیروهای جمهوری اسلامی ایران شدند. تیزبینی خاص، اشراف عمیق بر اهداف دشمن و تسلط کافی بر منطقه، مدیریت محبت‌آمیز و رفتار صمیمی او با همکاران و نیروهای تحت امرش گره‌های زیادی را گشود و موفقیتهای متعددی را نصیب کشور و منطقه شمال غرب نمود. دوران دفاع مقدس که به پایان رسید او هنوز شوق خدمت در دورنش فروکش نکرده بو و این چنین شد که در ابتدای سال هزار و سیصد و شصت و نه به عنوان معاون اطلاعات قرارگاه حمزه سید‌الشهداء(ع) فصل جدیدی از زندگی خود را آغاز نمود. او طی یازده سال اقدامات بسیار مؤثری در جهت منسجم نمودن و هدفمند کردن فعالیتهای جاری در منطقه انجام داد که نقش مؤثری در جهت تأمین امنیت کامل و اقتدار نظام جمهوری اسلامی در منطقه ‌شد. از جمله نکات بارز این مقطع معرفی سردار کاظمی به عنوان فرمانده قرارگاه حمزه‌سید‌الشهداء(ع) بود که از این زمان دور جدیدی از فعالیتهای شهید حنیف آغاز شده و ایشان در رکاب این فرمانده شجاع به فعالیت ادامه داد. این دو شهید بزرگوار با همکاری یکدیگر موفق ‌شدند بالاترین سطح اقتدار را برای جمهوری اسلامی ایران در منطقه بوجود آورند بطوریکه با فکر تیزهوشانه و تدابیر سردار حنیف و در پرتو فرماندهی مقتدرانه سردار کاظمی، صحنه جنگ با ضد انقلاب که تا پیش از این در مناطق داخلی و مرزی کشورمان بود به آن سوی مرز(عمق خاک عراق) منتقل ‌گردید و همین موضوع باعث زمین‌گیر شدن گروهکهای ضدانقلاب شد چرا که از این زمان به بعد ضد انقلاب مجبور بود توان خود را جهت دفاع از نیروها ومقرهای خود در خاک عراق بکارگیری نماید و به این ترتیب توان عملیاتی و نظامی آنان کاملاً از بین رفت. با این تدابیر وضعیت نیروهای خودی از حالت تدافعی و پایگاهی به حالت تهاجمی و آفندی تبدیل شد و به این ترتیب ابتکار عمل در صحنه کاملاً در دست جهموری اسلامی و سپاه پاسداران قرار گرفت. شهید نبی‌الله شاهمرادی در ۱۳۷۴ و به دنبال فعالیتها و خدمات ارزنده‌اش در منطقه شمال غرب به درجه سرتیپ دومی مفتخر گردید و در ۱۳۸۰ با توجه به تثبیت امنیت در منطقه، ایشان به عنوان جانشین ستاد فرماندهی نصر و مسوول اطلاعات و عملیات و فرمانده قرارگاه نصر شمال غرب منصوب شد و دوران جدیدی در خدمت به مردم ستمدیده عراق برای او بوجود آمد. در این دوره سردار شاهمرادی تلاش زیادی جهت برقراری وحدت و هماهنگی بین گروههای معارض رژیم بعث داشت که نتیجه آن اتحاد گروههای شیعه و کرد در مبارزه علیه رژیم دیکتاتور صدام بود. نکته قابل توجه در فعالیت سردار شاهمرادی طی این دوره نگاه واقع بینانه به مسائل عراق و نیز برخورد صادقانه با گروههای عراقی بود که همین مسئله روابط محبت‌آمیز خاصی را بین سران این گروهها با سردار شاهمرادی بوجود آورده بود. هم از این رو است که سران گروههای معارض عراقی به هنگام شنیدن خبر شهادت این عزیز بسیار اندوهگین شده و از جمله آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق و رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق، مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات و عبدالعزیز حکیم رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق اقدام به ارسال پیام‌های تسلیت کم‌نظیری می‌نمایند. به دنبال انتصاب سردار احمد کاظمی به عنوان فرمانده نیروی زمینی سپاه و با توجه به آشنایی کامل ایشان با توانایی‌ها و تجربیات سردار شاهمرادی در منطقه شمالغرب، از ایشان دعوت به همکاری نموده و در مهرماه سال هزار و سیصد و هشتاد و چهار وی را به عنوان معاون اطلاعاتی خود برمی‌گزیند. شاهمرادی که علاقه بسیار زیادی به سرداراحمد کاظمی داشت و از طرفی تجربه بسیار موفق و شیرینی از همکاری با ایشان در منطقه شمال غرب کشور را چشیده بود، با تکیه بر تجارب ارزشمند ۲۶ گذشته خود و تحت فرماندهی مقتدرانه احمد کاظمی شروع به فعالیت و خدمت در عرصه جدید می‌نماید. سر انجام در ۱۹ دیماه۱۳۸۴ و در آستانه روز عرفه و در حالی که با فرمانده نیروی زمینی سپاه و جمعی از بهترین دوستان قدیمی خود عازم منطقه شمال‌غرب بودند، در سرزمین مهدی باکری در منطقه‌ای که پیش از بیست و دو سال از عمر خود را وقف خدمت در آنجا نموده بود، در اثر سانحه سقوط هواپیما به فیض شهادت رسید. خانواده، همکاران، دوستان و مریدان این شهید عزیز با سینه‌ای مالامال از اندوه و غم و گلویی پر از بغض، از اقصی نقاط کشور گرد هم آمده و در زیر بارش برف، پیکر او و دیگر دوستانش را تشییع نموده و جلوه‌های کم‌نظیری از وفاداری، عشق و محبت خود را به این شهید ابراز نمودند. پیکر این شهید عزیز در کنار دو تن از شهدای دیگر این سانحه، فرمانده و دوست دیرینه‌اش شهید احمد کاظمی و شهید یزدانی و در جوار شهدای والا مقامی همچون شهید حسین خرازی مصطفی ردانی‌پور، در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.