شهامت (True Grit)

سه‌شنبه، 23 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شهامت (True Grit)

کارگردان: جوئل و اتان کوئن.
شهامت
TRUE GRIT
وسترن/درام/ماجرايي
بازيگران:جف بريجز(روستر کاگبرن)، مت ديمون (لابوف)، جاش برولين(تام چيني)، هيلي استينفلد(متي راس )، بري پير (لاکي ند). 110 دقيقه.درجه نمايشي: PG-13
غير کوئني ترين فيلم برادران کوئن و شهامت فيلمِ سر راست ساختن و لذت بردن از سادگي محض.
برادران کوئن تاکنون فيلم هاي اصيل و نابي به دوستداران سينما ارايه کرده اند. نام هاي اين دو برادر در تيتراژ هر فيلمي معادل با نامتعارف بودن، اصالت، کليشه شکني و خرق عادت بوده. اما تازه ترين فيلم کوئن ها، غير کوئني ترين فيلم آنهاست. شهامت يک و سترنِ نابِ کلاسيکِ با شکوه است. يک کار ژانري سرر است. ظاهراً کوئن ها پس از ساختن انبوهي از فيلم هاي اريژينال نا متعارفِ زيبا، حالا متوجه لذت هاي فيلمسازي ساده و سر راست نيز شده اند.
شهامت در عين حال اثبات اين ادعاست که بازسازي ها هميشه بد نيستند. اين از معدود مواردي است که فيلم بازسازي شده از سلفِ خود جلو زده است. اولين شهامت در سال 1969 از روي رماني به قلم چارلز پورتيس ساخته شد. هنري هاتاوي، کهنه کار هاليوودي، اين فيلم را با بازيگري جان وين در نقش يک مارشال پيرِ الکلي به اسم کاگبرن کارگرداني کرد؛ فيلمي که در ايران با نام جوانمرد به روي پرده ي سينما ها رفت. در نسخه ي کوئن ها، جف بريجز نقش مارشال کاگبرن را بازي مي کند. قصه ي فيلم در اواخر قرن نوزدهم در شهر فورت اسميت در ايالت آرکانزاس مي گذرد. قصه، قصه ي انتقام است. دختر چهارده ساله اي به اسم متي راس (هيلي استينفلد) پدر خود را از دست داده. مردي که پدر متي را به قتل رسانده، جنايتکاري است که اسم تام چيني (جاش برولين). چيني بلافاصله در پي کشتن پدر متي، از صحنه ي جنايت گريخته و خود را به «منطقه سرخپوست ها» رسانده و سپس عضو گنگي شده که رهبري آن به عهده ي لاکي ند پير (بري پير) است. متي خواهان انتقام است اما مي بيند که مجريان قانون توانايي دستگيري متهم را ندارند. متي با اين حال تصميم مي گيرد که مارشال پيرِ الکلي يک چشم، يعني مارشال روستر کاگبرن، را قانع کند که قاتل را بيابد و وي را به مجازات عمل اش برساند. کاگبرن در ابتدا علاقه اي به اين کار نشان نمي دهد اما نهايتاً مي پذيرد که قاتل پدر متي را بيابد. در ادامه ي ماجرا، يک رنجر تگزاسي به اسم لابوف (مت ديمون)نيز به کاگبرن و متي ملحق مي شود. لابوف نيز در صدد است چيني را به خاطر قتل يک سناتور دستگير کند.
همانطور که مي توان انتظار داشت تدريجاً روابطي بين اين سه نفر شکل مي گيرد؛ هر چند که رابطه ي اصلي رابطه ي دختر و پيرمرد است. کاگبرن پير وقتي عزم متي را مي بيند و متوجه مي شد که او در سختي ها کم نمي آورد، تحسين اش مي کند. متي هم زماني که شهامت و شجاعت کاگبرن را در موقعيت هاي خطرناک مي بيند، احترام و ستايش بيشتري براي او قائل مي شود.
کوئن ها «غرب کهن» را با جزئيات دقيق در فيلم خود بازآفريني کرده اند. مثلاً شهر فورت اسميت در فيلم اصلاً شبيه شهرک هاي کليشه اي و سرهم بندي شده ي فيلم هاي وسترن نيست. اين يک شهر پرهياهوي واقعي است. يک شهر مدرن تر و متمدن تر، هر چند که هنوز بي قانوني و خشونت رفع نشده.فيلمبرداري راجر ديکينز، معرکه است و ما را به ياد کارهاي عالي اين فيلمبردار کارکشته در سال هاي دور مي اندازد.فيلمنامه ي شهامتِ 2010 به مراتب بهتر و تراش خورده تر از شهامتِ 1969 است.گام و ضرباهنگ فيلم تندتر و خشونت صحنه هاي آن به مراتب بيشتر شده. با اين حال طنز فيلم هم نسبت به نسخه ي چهل سال پيش پر مايه تر شده است. و بي شک بازي ها در مجموع بهتر از بازي هاي فيلم نخست است. البته، حساب جان وين را بايد کنار گذاشت. جان وين به خاطر بازي در آن فيلم يک جايزه اسکارگرفت که تنها جايزه اسکار زندگي اش بود. جف بريجز سعي و تلاشي نکرده که بازي جان وين را تقليد کند. بريجز نقش را مال خودش کرده و بايد گفت که در طول 110 دقيقه ي فيلم حتي براي يک لحظه هم دل تان براي جان وين تنگ نمي شود. البته بريجز با تقليد برخي از افه هاي کلامي جان وين، اداي احترامي ظريف و در خور به اين ستاره ي فراموش نشدني سينما کرده است. بازي هيلي استينفلد در نقش متي راس يکي از نقطه قوت هاي فيلم است. در فيلم چهل سال پيش کيم داربي اين نقش را بازي کرد. داربي در زمان بازي در اين فيلم 21 ساله بود اما هيلي استينفلد 13 ساله است و اين دقيقاً مطابق با سنِ کاراکتري است که در رمان چارلز پورتيس وجود دارد. بازي استينفلد از هر حيث جان دارتر و تأثير گذارتر از کيم داربي است. جاش برولين هم در دومين همکاري خود با کوئن ها و مت ديمون در اولين همکاري خود با کوئن ها در کارهاي خود کاملاً موفق و از همتايان چهل سال پيش خود يک سر و گردن بالاترند.
شهامتِ هنري هاتاوي به تعبير بسياري از منتقدان بيشتر نشانه ي زوال و فرسودگي اشکالِ سنتي ژانر تلقي شد تا گشاينده ي روزنه هاي اميد براي آينده؛ هر چند که فيلم در گيشه موفق بود و در سال 1975 دنباله اي از آن تحت عنوانِ روستر کاگبرن(استيوارت ميلر) با بازيگري جان وين و کاترين هپبورن ساخته شد.اما شهامت برادران کوئن بيشتر نشانه ي حيات رو نشاطِ اشکال سنتي ژانر است. از حالا مي توان انتظار داشت که کوئن ها به سراغ ديگر ژانرهاي «منسوخ» سينما بروند  ما را دوباره از لذت تماشاي فيلم هاي سر راستِ کلاسيکِ قصه گو برخوردار کنند.
منبع: مجله دنياي تصوير، شماره ي200
 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.