بازي ؛ افزایش توهم قدرت وکنترل در کودکان

همه ما به خاطر داريم که در دوران کودکي، قادر به بيان احساسات ،عواطف وارتباط با ديگران نبوديم اما دربازي هاي کودکانه مان،فرا گرفتيم که چگونه بخنديم،گريه کنيم، فرار کنيم، محبت کنيم، همدردي کنيم.
سه‌شنبه، 11 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازي ؛ افزایش توهم  قدرت وکنترل در کودکان
راسخون : کودکان از طریق بازی هایی که انجام می دهند، مهارت های بی شماری کسب می کنند.بازی استعداد، توانایی و قابلیت های کودکان را پرورش می دهد و موجب تقویت ذهن، جسم و روان آن ها می شود و روح سازگاری،تفاهم وهمدلی، نظم و قانون حاکم بر زندگی اجتماعی را درکودکان رشد می دهد.
 
مطلب زیر حاصل گفتگوی راسخون با دکتر فريبا يزدخواستي،روانشناس، مشاور واستاد دانشگاه دررابطه با بازي وکودک است.
 
 
بازي ؛ افزایش توهم  قدرت وکنترل در کودکان
 
تعریف شما از بازي چيست؟
 
بازي ابزاري طبيعي، لذت بخش وپررمزو راز مي باشد که کودک از طريق آن به بيان احساس،تجربه،رؤياها وارتباط با ديگران مي پردازد.
 
چه چيزي کودک را به سمت بازي سوق مي دهد؟
 
کودک ازنظر توانايي هاي شناختي و کلامي درحد بزرگسالان نيست، بنابراين بازي به منزله وسيله اي براي ارتباط عيني وطبيعي وکنارآمدن با محيط اطراف مي باشد.
 
کارکردهاي بازي چه هستند؟
 
از نظر،نظريه پردازان مختلف،بازي کارکردهاي متفاوت ومختلفي دارد. بنابر نظر فرويد روان شناس معروف، مهترين کارکرد بازي،کاهش اضطراب مي باشد. به نظراو کودکان از دونوع اضطراب رنج مي برند،يکي اضطراب عيني که همان ترس از محرک هاي محيطي است وديگري ترس غريزي که ترس ازابرازخواسته ها یی است که باعث ناخشنودي جامعه ي بزرگسالان مي شود.در واقع کودک ازطريق بازي براين دواضطراب فائق مي آيد.
 
دربازي، کودک به توهم  قدرت وکنترل  دست مي يابد، يعني جهان بزرگي را که به طور طبيعي قادربه کنترلش نيست، دربازي کوچک کرده وآن را کنترل مي نمايد.به طور مثال کودکي که بطورطبيعي قادر به ابراز قدرت درمقابل پدرخود نيست، دربازي،عروسکي را نماد پدر مي کند وقدرتش را به او نشان مي دهد.
 
بازي همچنين کودک را قادر مي سازد تا بدون ترس از سرزنش بزرگسالان به اعمالي بپردازد که درحالت عادي قادر به انجامش نيست.مثلاً کودک اگردرمحيط خانوادگي ميل به پرخاشگري خود را  در ارتباط  با خواهر، برادر و يا دوستانش نشان دهد،موردسرزنش قرار مي گيرد، ولي اگر همين خواسته را نمادين نسبت به عروسکي از خودنشان دهد، با هيچ پيامد نامطلوبي مواجه نخواهد شد. ژان پياژه روان شناس ديگري مي باشد که نظريه اش درارتباط با بازي بسيارکاربرد دارد.اورشد کودک تا يازده سالگي را به سه مرحله تقسيم نموده است:درمرحله اول که از صفر تا دوسالگي است، بازي هاي کودک بيشتر بربدن وسپس براشياء متمرکزاست.يعني کودک درابتدا براعضاي بدن خود وسپس براشياء ومحيط اطراف ، تسلط مي يابد.
 
مرحله دوم که دو تا هفت سالگي را دربرمي گيرد، شامل دوگروه بازي مي باشد .در سن دوتا پنج سالگي به اين علت که ، کودک قادربه تجسم سازي يا نماد سازي مي باشد، بازي ها نیزبيشتر جنبه نمادي مي يابند. درطي اين مرحله کودک با نقش ها و انتظارات مختلف از اين نقش ها، آشنا مي گردد، شيوه ي حل مشکلات،حل تعارضات وارضاي نيازها را مي آموزد وبه تدريج براي بازي هاي گروه بعدي يعني بازي هاي با قاعده که ازپنج سالگي شروع مي شوند، آماده مي گردد.
 
درمرحله دوم اين بازي ها يعني از 5تا 7سالگي، قواعد بربازي اضافه مي شوند وبازي ها شکل قانوني ورقابتي پيدا مي کنند.اين نوع بازي تا پايان مرحله سوم رشد، يعني از 7 تا 11 سالگي ادامه مي يابد.
 
بازي ؛ افزایش توهم  قدرت وکنترل در کودکان
 
علاوه براين موارد،بازي چه اثرات ديگري مي تواند داشته باشد؟
 
علاوه برموارد فوق بازي درتسهيل رشد چهاربعد کودک يعني رشد فيزيکي،شناختي، هيجاني واجتماعي، نقش اساسي را ايفا مي نمايد.براي مثال رشد فيزيکي اگرچه دردرجه اول به رشد سيستم عصبي وعضلاني وابسته است ولي ،ازفرصت هايي که کودک براي تمرين دراختيار دارد نيز،تاثيرمي پذيرد .به طورمثال، کودکي که از فرصت کافي براي بازي مثل دستکاري کردن،بالا وپايين پريدن و.... برخورداراست،رشد بهينه تري نسبت به کودکاني که ازاين فرصت ها برخوردار نيستند،خواهد داشت.
 
واگر بازي از زندگي کودک حذف شود چه اتفاقي خواهد افتاد؟
 
بطور کلي مي توان اذعان داشت که بازي وسيله اي است که تنها ارتباط دوجانبه کودک با اطرافيان وبزرگسالان را آسان مي سازد و تسهيل کننده فرايند رشد اودرهرچهاربعد نيز می باشد. حال اگر بازي از زندگي کودک حذف شود شايد در يکي از اين چهاربعد، کودک به رشد کافي يا ناقص برسد، بطورخلاصه کارکردهاي بازي دررابطه با اين کودکان با مشکل مواجه اند.
 
به نظر شما کودکان کار که از این حق طبیعی به طور کامل برخوردار نیستند ممکن است در آینده با چه مشکلاتی روبرو شوند؟
 
اعتقاد من بر این است که بازی می تواند اثرات مثبت ومفیدی بر زندگی کودک در آینده ی بگذارد، اما از طرف دیگر به این هم معتقدم که اگر این کودک از نظر مادی با مشکلی مواجه نباشد، او هم می تواند مثل دیگر کودکان از این موقعیت کودکانه استفاده نماید، پس تا کودک شکم سیرنداشته باشد ؛ به اجبار خانواده یا هر مساله دیگری ملزم به کار کردن است.
 
بازی کردن در درجه دوم یا چندم اهمیت قرار می گیرد؛ تا کودکی از نظر رشد جسمی و توان بدنی به حد لازم نرسد، نیرویی هم برای بازی کردن ندارد. بنابراین بهتر است اول او را از نظر مادی به حد تعادل برسانیم و سپس به بازی یا موارد دیگر در رابطه با او بپردازیم.
1041/2759

منتظر اخبار ، انتقاد و پيشنهادات شما هستيم :
news@rasekhoon.net

جذب خبرنگار افتخاري


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.