سونامی طلاق و راه‌های مقابله با آن

کسی که در زندگی‌اش دچار مشکلی می‌شود و فکر می‌کند طلاق راه حل نجات اوست شاید مشکلات زندگی کنونی‌اش زیاد باشد و نتواند تحمل کند اما نسبت به مشکلات بعد از طلاق ناچیز شمرده می‌شود، بعلاوه اینکه قبل از طلاق فرصت حل مشکل وجود دارد ولی بعد از طلاق، این فرصت از فرد گرفته می‌شود.
شنبه، 2 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: اخبار و تحلیل راسخون
موارد بیشتر برای شما
سونامی طلاق و راه‌های مقابله با آن

کسی که در زندگی‌اش دچار مشکلی می‌شود و فکر می‌کند طلاق راه حل نجات اوست شاید مشکلات زندگی کنونی‌اش زیاد باشد و نتواند تحمل کند اما نسبت به مشکلات بعد از طلاق ناچیز شمرده می‌شود، بعلاوه اینکه قبل از طلاق فرصت حل مشکل وجود دارد ولی بعد از طلاق، این فرصت از فرد گرفته می‌شود.
 
به گزارش راسخون به نقل از فارس، گرچه پدیده «طلاق» به عنوان یک امر تلخ، همواره از سوی عموم جامعه، مورد تقیبح بوده است، ولی امروزه آمارها حکایت از این دارد که متأسفانه در دهه اخیر، درصد طلاق به شدت بالا رفته، به گونه‌ای که در شهرهای بزرگ از هر 3-4 ازدواج، یکی به طلاق منجر شده است. البته این پدیده مذموم اجتماعی، ریشه در عوامل گوناگونی دارد که برخی از آن‌ها، ناشی از تهاجم فرهنگی غرب است که جامعه و خانواده را مورد هدف قرار داده است، اما بخش اعظمی مربوط به خودمان است.
 
مسلماً ادامه این روند، برای فردای خانواده و جامعه، بسیار نگران‌کننده است و ‌می‌تواند به یک معضل بزرگ برای جامعه تبدیل شود. مسئله طلاق فقط یک موضوع فردی نیست بلکه آسیب‌های اجتماعی زیادی در پی دارد. گسترش فساد و افزایش بچه‌های خیابانی و بزهکار مهمترین آسیب‌های اجتماعی طلاق هستند. در این مقاله سعی داریم در مرحله اول علل و عوامل طلاق را بررسی کنیم و در مرحله بعد راه‌های گریز از طلاق و روش‌های جایگزین را مطرح خواهیم کرد.
 
عواملی همچون عدم شناخت کافی از همسر، دخالت‌های بی‌مورد خانواده‌ها و فضاهای مسموم همچون فضای مجازی باعث شده است خانواده‌های زیادی در معرض خطر قرار بگیرند و نهایتاً یا بنیان خانواده در هم می‌شکند و یا طلاق عاطفی جایگزین طلاق رسمی می‌شود. امروزه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی در فرو پاشی خانواده‌ها قبل و بعد از ازدواج دارند یعنی فعالیت در این شبکه‌ها به نوعی متضمن جدایی در اینده هست و دختر پسر قبل از ازدواج طلاق شان مسجل می‌شود چون اشنایی و ازدواج شان از راه غیر صحیح انجام گرفته است.
 
برای مقابله با سونامی طلاق راهکارهایی همچون اندیشیدن به نتیجه طلاق و ایجاد مهر و محبت در خانواده توصیه می‌شود که اگر این امر محقق بشود جلو خیلی از فروپاشی‌ها گرفته می‌شود و آسیب‌های این امر به حداقل می رسد.

عوامل مهم طلاق در جامعه :

1-نداشتن شناخت کافی زوجین از همدیگر
 
اولین علت اصلی این پدیده را می‌توان نداشتن شناخت مناسب زوجین از همدیگر پیش از ازدواج دانست. به عبارت دیگر؛ خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگی‌اش آگاهی کافی ندارند و با نداشتن شناخت کافی وارد زندگی شده و آن وقت است که دچار مشکلاتی در زندگی زناشویی می‌شوند و اگر در ادامه زندگی رسیدگی درستی به آن نشود، در نهایت می‌تواند منجر به طلاق و جدایی زوجین از همدیگر شود.

2-دخالت‌های بیجای دیگران به ویژه خانواده‌ها
 
متأسفانه تعداد قابل توجه‌ای از زوج‌ها، این مجال و اجازه را به دیگران و خانواده‌های خود می‌دهند که از همان روزهای نخستین زندگی‌شان مداخله‌های بیجا کنند. چه بسا علت این دخالت هم به نداشتن اعتماد کافی خود فرد و وابستگی او به خانواده نخستین‌اش باز می‌گردد. در حالی که هر دختر و پسری هنگامی که درصدد تشکیل زندگی مشترک می‌شوند، لازم است حداقل وابستگی‌های مضر خود را از خانواده قطع کنند و خانواده‌ها هم باید به خود و دیگران اجازه دخالت و ورود به حریم زندگی زوجین ندهند.

3-اعتیاد و بیکاری مرد
 
یکی دیگر از عوامل طلاق اعتیاد و بیکاری مرد است که عامل مهمی در بوجود آمدن جدایی و ناهنجاری‌ها در جامعه است. با توجه به اینکه بیش از یک میلیون و 300 هزار معتاد رسمی در جامعه موجود هستند و چند برابر این رقم، معتادان و مصرف کنندگان غیررسمی در کشور نیز وجود دارد، می‌توان به راحتی تصور کرد که زندگی چه درصدی از جامعه متزلزل است.

4- بی‌اخلاقی‌های زوجین
 
یکی دیگر از عوامل مهم طلاق در جامعه، بی‌اخلاقی‌های بعضی از زوجین در زندگی از جمله چشم‌چرانی، خیانت، روابط نادرست زوجین با نامحرمان، خشونت و ... است. درباره خشونت این نکته قابل ذکر است که خشونت‌های خانگی چه از نوع فیزیکی و چه از نوع روحی روانی، یکی از دلایل اصلی طلاق، زوج‌ها محسوب می‌شوند. معمولاً اثبات خشونت‌های روحی بسیار سخت‌تر است و با نام‌هایی از قبیل تحقیر، ناسازگاری توصیف می‌شود.

5-مسائل جنسی
 
احمد برجعلی استاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره یکی از عوامل مهم طلاق بیان کرده است: «50 درصد طلاق‌های کشور به دلیل مسائل جنسی است و این امر ضرورت ارائه آموزش قبل از ازدواج را نشان می‌دهد.»
 
بر اساس آمارهای پژوهشکده مرکز سلامت ایران، بالای 78 درصد علت طلاق را به مسائل جنسی مربوط می‌‌دانند و این مسئله واقعاً یک هشداری برای جامعه و خانواده‌ها است.
 
6- موج فرهنگ فمینیسم در جامعه
 
یکی از دلایلی که باعث شده آمار طلاق در بعضی از شهرها افزایش پیدا کند، موج فرهنگ فمینیسم در بعضی از این شهرهاست که البته شبکه‌های ماهواره‌ای نیز با برنامه‌ها و فیلم‌های خود توانسته است این موج را در بسیاری از شهرها و روستا ایجاد کند و نقش به سزایی در ترویج این فرهنگ داشته باشد.
 
ترویج برابری زن و مرد از آثار همین فرهنگ فمینیسم است که زنان و مردان جامعه را به آن ترغیب می‌دهد؛ به گونه‌ای که امروزه زنان و مردان تحت تأثیر همین فرهنگ، مدام به فکر حق و حقوق خود نسبت به اعضای خانواده، نسبت به دیگران، نسبت به جامعه و غیره هستند و از فرهنگ تکلیف مداری فاصله گرفته‌اند.
 
مسلماً فرهنگ تکلیف مداری با فرهنگ حق مداری تفاوت دارد، در فرهنگ تکلیف مداری است که نهاد خانواده معنا پیدا می کند، اما در فرهنگ حق‌مداری، خانواده به پایداری و ثبات نخواهد رسید؛ زیرا در چنین فرهنگی، اشخاص به دنبال حق و حقوق خود نسبت به همسر، فرزند، پدر و مادر و جامعه هستند و مفاهیمی مانند گذشت، وظیفه، تکلیف و مانند آن که موجب پایداری خانواده می‌شوند معنایی پیدا نمی‌کنند.

7-نداشتن مهارت‌های زندگی
 
یکی دیگر از عواملی که باعث شده است تا زوجین در زندگی زناشویی با همدیگر ناسازگار شوند، نداشتن مهارت‌های ارتباطی، رفتاری و کلامی و در یک کلام نداشتن مهارت‌های زندگی است. به دلیل نداشتن همین گونه مهارت‌ها است که متأسفانه زندگی زوجین به طلاق عاطفی و در نهایت به طلاق رسمی منجر شده است. متأسفانه بیشتر جوان‌های امروزه آستانه تحمل کمی دارند و علتش این است که خانواده‌ها در زمان شکل‌گیری شخصیت فرزندان در دوره کودکی، نسبت به آموختن صبر و بالا بردن قدرت تحمل آن‌ها بی‌توجه بوده‌اند و نمی‌دانستند این بی‌توجهی در دوره جوانی نمود پیدا می‌کند و موجب درگیر شدن خانواده می‌شود.

8- فضای مجازی
 
فضای مجازی یکی از علل مهم و نو ظهور طلاق است که شاید بتوان گفت سونامی طلاق ریشه در فضای مجازی دارد و مباحثی همچون اعتیاد و غیره در حاشیه قرار گرفته‌اند.
 
فروپاشی خانواده و آسیب رساندن به آن از جمله مهم‌ترین مسائلی است که دنیای نوظهور مجازی در سرعت بخشیدن به آن نقش بسیار موثری ایفا کرده و آثار آن را از درون خانواده و لایه‌های پنهان، به محیط‌های اجتماعی کشانده است که بارزترین نمود آن را در مشاجرات خانوادگی و درخواست‌های طلاق که یکی پس از دیگر به دادگاه‌های خانواده سرازیر می‌شود، شاهد هستیم.
 
حال سؤال اینجاست که آیا می‌توان یکی از عوامل اصلی افزایش طلاق در جامعه کنونی را استفاده ناصحیح از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی دانست؟ و اگر این‌گونه باشد، این تأثیرگذاری به چه میزان است؟
 
درپژوهشی که در این زمینه با عنوان «بررسی علل طلاق در دادگاه‌های خانواده تهران» صورت گرفته شده است، به صورت میانگین، پنج عامل اولی مشکل‌ساز در طلاق از جانب مرد و زن، به ترتیب عـدم تـوانایی حل اختلاف که منجر به دعـوا مـی‌شود، حرف‌های تـحقیرآمیز هـمسر، نـارضایتی‌ از روابط و عدم درک همسر، نارضایتی از ویژگی شـخصیتی و نـارضایتی از نحوه ابراز عشق و احساسات، بیان شده است که ما در یک نگاه کلی تمامی این موارد را می‌توانیم در مشکلات شخصیتی، هویتی و اخلاقی هر یک از همسران دنبال نماییم. وقتی همسران جوان، از فرهنگ غنی اسلامی ایرانی فاصله بگیرند و هویت خود را از دست بدهند و در ابعاد شخصیتی خود احساس خلاء و ضعف داشته باشند، طبیعی است که زندگی مشترک در این فضا به مشکلات عدیده‌ای گرفتار می‌شود و سردی شدیدی بر روابط همسران حاکم می‌شود.
 
حال زمان پاسخ دادن به این سؤال است که آیا استفاده‌ای که در این زمان از فضای مجازی می‌شود، این‌گونه علل و عوامل را تقویت کرده است یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال نیز باید به سراغ آمارها برویم که بیشترین محتواهایی که در این فضا دیده می‌شود چه تاثیری بر شخصیت و روان کاربران گذاشته است تا بتوانیم نتیجه بگیریم که آیا فضای مجازی و استفاده ناصحیحی که از آن می‌شود می‌تواند به عنوان مقوّم علل و عوامل طلاق در جوامع بشری خصوصا کشور عزیزمان باشد یا نه؟
 
شکی در این نیست که طراحی اولیه و اصلی ارتباطات مجازی به این شکل گسترده، با مدیریت قاطع صهیونیست بین‌الملل، برای تأثیر بر فرهنگ‌ها و استحاله آنها است که در این راستا استحاله فرهنگ‌ها مستلزم تغییر در هویت و شخصیت افراد و جدا کردن آنها از باورها و اعتقادات عمیق‌شان است؛ اعتقاداتی که سال‌ها با آن زیسته‌اند و حتی بر درستی آن تردیدی ندارند.
 
تغییر هویتی نسل جوان به مثابه متغیر وابسته‌ای است که به تعدد مراجعه به دنیای مجازی بستگی دارد و این بدان معناست که فضای مجازی به دلیل ساختار خاصی که دارد اجازه می‌دهد فرد تمرین کند و حتی عادت نماید که برای ورود به این فضا هویت اصلی خود را کنار بگذارد و هویت جدیدی را برای خود برگزیند و برای مدت مدیدی با آن زندگی کند.
 
اسلام و مسئله طلاق
 
علت طلاق هر کدام از موارد بالا باشد از منظر اسلام به شدت تقبیح شده است هر چند طلاق، یکی از احکامی است که در اسلام، حکم به جواز آن شده و در رساله‌های عملیه نیز به چگونگی اجرای آن اشاره شده است؛ اما با اندک توجهی به متون دینی، می‌توان در عین حکم به جواز طلاق در موارد خاص، به مبغوضیت آن نیز علم پیدا کرد.

در اینجا به برخی از این روایات اشاره و به و شرح آنها می‌پردازیم:

1-لرزاننده‌ عرش الهی و منفورترین حلال خدا
 
چنانکه می‌دانیم خداوند متعال در قرآن کریم، بر مفهوم عرش الهی در جاهای مختلفی اشاره کرده که در تمامی آنها به نوعی عظمت الهی مورد اشاره قرار گرفته است. حال تصور کنید که این جایگاه عظیم، توسط یکی از افعال بنی‌آدم به لرزه درآید! طلاق چنین عملی است که بر اساس روایات آن را عاملی برای لرزاندن عرش الهی معرفی کرده‌اند! چنانکه رسول مکرم اسلام(ص) در این باب می‌فرمایند: « ازدواج کنید و طلاق ندهید، چرا که به تحقیق، طلاق، عرش الهی را به لرزه در می‌آورد!»پس صحیح است که به استناد روایات متعدد طلاق را مبغوض‌ترین حلال خداوند معرفی کرد. چنانکه امام صادق (ع) می‌فرمایند: «خداوند چیزی را که نزد او منفورتر از طلاق باشد را حلال نکرده است». وقتی در این روایت، صحبت از مبغوضیت خداوند می‌شود، به معنای این خواهد بود که با انجام آن کار، انسان که عامل آن کار محسوب می‌شود نیز مورد خشم خداوند متعال قرار خواهد گرفت! و آیا این عقلانی است که انسان، خود را در مقابل خداوندی قرار دهد که تنها امیدمان این است که مشمول لطف و رحمت او باشیم؟!

2-منع از روحیه‌ تنوع طلبی و طلاق به خاطر آن
 
شاید بتوان یکی از عوامل پدیدآورنده‌ طلاق را حس تنوع طلبی در انسان معرفی کرد. حسی که با آن انسان، به هیچ انتهایی نخواهد رسید و کسی که به این بیماری اخلاقی مبتلا شده باشد، هیچ‌گاه نمی‌تواند رنگ آسایش را ببیند؛ لذا در روایات متعددی از این رذیله‌ اخلاقی نیز که عاملی برای تحقق طلاق است نهی صورت گرفته است.
 
چنانکه رسول مکرم اسلام(ص) در این باب می‌فرمایند: «زنان را طلاق ندهید، مگر از روی دلیل محکم؛ چراکه خداوند، مردان و زنان تنوع طلب را دوست ندارد!» و چه چیزی از این بدتر که انسان، با این رذیله اخلاقی و تنوع طلب بودن، از دایره‌ی دوستی خداوند خارج شده و مرتکب طلاق شود؟!

3- رجعی بودن طلاق، وسیله‌ای برای بازگشت
 
با توجه به احادیث فوق، و بد بودن جایگاه طلاق در متون دینی، اسلام تا آنجا که می‌تواند از تحقق این عمل جلوگیری کرده است و با مطرح کردن راه‌کارهایی سعی کرده تا آنجا که ممکن است جلوی تحقق آن و از بین رفتن کانون خانواده را بگیرد.
 
یکی از این موارد، مسئله رجعی بودن طلاق است. رجعی بودن به این معنا است که حتی برفرض تحقق طلاق و جدایی، تا سه بار زن و شوهر برایشان ممکن است باز هم به یکدیگر رجوع کنند!
 
در روایتی از حضرت رضا(ع) در بیان علت اینکه چرا با یک بار طلاق، زن و شوهر بر یکدیگر حرام نمی‌شوند و می‌توانند تا سه بار به یکدیگر رجوع داشته باشند، چنین بیان شده است: «علت مقرر شدن سه بار طلاق این است که از طلاق اول تا سوم، فرصتى است براى آنکه میل و رغبتى به از سر گرفتن زندگى زناشویى پیش آید، یا اگر عصبانیت و خشمى در کار بوده فروکش کند و نیز براى آن که زنان ترسان و متنبه شوند و از نافرمانى شوهرانشان باز ایستند؛ زیرا (فرض بر آن است که) زن از این رو مستحق جدایى و طلاق شده است که مرتکب عمل ناشایستِ نافرمانى از شوهرش شده است.
 
و اما علت حرمت ابدى زن بر مرد بعد از نُه طلاق این است که مرد، طلاق را بازیچه قرار ندهد و به زن زورگویى نکند و در کارهاى خود با چشم باز عبرت‌آموز بنگرد و بداند که بعد از نُه طلاق از زندگى کردن با او براى همیشه محروم خواهد شد.» در این مسئله به ما آموخته شده است که حتی اگر برفرض، عمل ناپسند طلاق هم صورت گرفت، باز همه چیز را پایان یافته ندانیم، بلکه به دنبال این باشیم که شاید بتوانیم همین ویرانه را آباد کنیم! آری شاید انجام طلاق، به خاطر یک حس زودگذر بوده باشد؛ از این رو باز هم، تا حداقل سه بار، فرصتی برای بازگشت قرار داده شده است. یکی دیگر از دستوراتی که در شرع، برای پرهیز از وقوع اتفاقات احساسی در نظر گرفته شده است، منع از تحقق سه طلاق در یک جلسه است تا زن و مرد بتوانند در فرصت مناسب مروری بر رفتارهای خود نمایند و شرایط را برای بازگشت مهیا نمایند.
 
4- نهی از سنگ انداختن برای بازگشت
 
چنانکه بیان شد بازگشت زن و مرد حتی بعد از وقوع طلاق مورد توجه متون دینی ما است و راه را برای آن سهل گرفته است.
 
در کتاب‌های تفسیری نقل کرده‌اند: در صدر اسلام، شخصی به نام معقل بن یسار، خواهری داشت که برایش احترام زیادی قائل بود و برای او جایگاه رفیعی را در نظر داشت؛ تا آنجا که اگر کسی به خواستگاری خواهرش می‌آمد نمی‌پذیرفت؛ و به این برخورد ادامه می‌داد تا سرانجام خواستگاری پسرعمویش را نسبت به خواهرش قبول و ازدواج صورت گرفت.
 
بعد از گذشت مدتی، متاسفانه بین این زن و شوهر اختلافی پیش آمد که منجر به طلاق آنها شد و این طلاق ضربه‌ای شدید را به معقل بن یسار وارد کرد... به هر حال طرفین تصمیم خود را گرفته بودند و طبق دستور شرع حکم طلاق جاری، و زن عدّه را نیز به پایان رساند. بعد از اتمام عده، مرد از عمل‌کرد خود پشیمان شد و میل به بازگشت به این زن را پیدا کرد؛ لذا با مهر و کابینی جدید، پیکی را به سمت همسر سابقش فرستاد، زن هم بر این بازگشت تمایل داشت، اما این بار معقل بن یسار در مقابل آنان ایستاد و قسم خورد که اجازه‌ این کار را نخواهد داد چراکه طلاق جاری شده بود و او احساس می‌کرد در این بین بی‌احترامی صورت گرفته است. بعد از این اتفاق آیه 232 سوره بقره نازل شد و در آن آمد: «و چون زنان را طلاق دادید و به مدت خویش رسیدند، منعشان نکنید که با شوهران خود به شایستگى به همدیگر رضایت داده‌‏اند زناشویى کنند، هر که از شما به خدا و روز جزا ایمان دارد از این اندرز مى‏‌گیرد، این براى شما بهتر و پاکیزه‌‏تر است خدا مى‏‌داند و شما نمى‏‌دانید». بعد از نزول این آیه شریفه معقل بن یسار کفاره‌ سوگند را پرداخت کرد و به این ازدواج اجازه داد.
 
پس می‌توان گفت در شریعت اسلام هیچ حلالی را بدتر از طلاق، که نتیجه‌اش پاشیده شدن کانون یک خانواده است، نمی‌توان پیدا کرد! لذا تا آنجا که ممکن است می‌بایست با دور نگاه داشتن احساسات موقت و کاذب از تحقق این اتفاق دوری کرد تا مصداقی برای مبغوضین الهی محسوب نشویم.
 
با توجه به اینکه گفتیم از منظر اسلام طلاق امری مذموم و قبیح است پس بهتر است از این امر برحذر شود.
 
راه‌های جلوگیری از طلاق

1- ایجاد مهر و محبت در خانواده

الف- حق محوری
 
رعایت حق و حقوق در بین اعضای خانواده می تواند زمینه ساز آرامش و نشاط و افزایش محبت باشد، بدین صورت چون اگر ظلمی تحقق پیدا کند مهر و محبت جای خود را با کینه عوض خواهد کرد، در این صورت روند خانواده به سمتی حرکت می کند که راضی بخش نمی شود، و افراد انگیزه ابراز محبت و علاقه را ندارند.
 
خدای متعال: «... لم تلبسون الحق بالباطل...؛ ... چرا حق را به باطل در می آمیزید.»(آل عمران، 71) حق محوری و حرکت در مسیر حق دستور الهی است و می تواند پایه های زندگی را محکم و زندگی را جذاب کند.
 
ب- حسن خلق
 
در منابع اسلامی، حسن خلق عاملی بسیار موثر در موفقیت زندگی و تحکیم بنیاد خانواده معرفی شده است. این نکته در رابطه میان والدین و فرزندان تاثیر فراوانی دارد؛ زیرا رابطه سالم، مفید و موفق والدین و فرزندان با استحکام خانواده ارتباط مستقیم دارد. طبیعی است که در یک خانواده اخلاق مدار، روابط صمیمی و عاطفی در آن تثبیت و تقویت می شود و همین مبنا می تواند کانون خانواده را گرم و مهر و محبت را در آن شعله ور سازد.

ج- احترام و تکریم
 
بر پا داشتن اصل احترام و تکریم در ین اعضای خانواده می تواند زمینه ساز مهر و محبت و علاقه بیشتر باشد. خطاب مودبانه و پرهیز از نا سزاگویی، تخریب و در مواقعی اغماض از خطا و اشتباه می تواند گام موثری در تقویت و افزایش مهر و محبت بین اعضاء خانواده باشد.

د- قدر دانی
 
قدردانی و تشکر یکی از مهارت‌های مهم در زندگی است، رعایت این اصل باعث می‌شود که خانواده احساس خوبی را نسبت به همدیگر داشته باشند، و همین احساس خوب در ایجاد فضای عاطفی و صمیمی بیشتر تاثیر گذار خواهد بود.
 
ه - داشتن روحیه گذشت
 
عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزش های دیگران، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوش بین، وفادار و با محبت نگاه می‌دارد بدین منظور رعایت همین اصل در زندگی و بستر خانواده خیلی مهم و اساسی است. امام سجاد(ع) در دعای مکارم الاخلاق می فرماید:« خدواندا!!...مرا ثابت قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان و دغل‌ها خیر خواهانه برخورد کنم، و هر کس از من دوری گزید، من به او نیکی کنم، و به کسی که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم، و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم و کسی که غیبت مرا کرده است، به خوبی یاد کنم، توفیقم ده که نیکی را سپاسگزار باشم، و... از بدی، چشم پوشم و در گذرم. (صحیفه سجادیه، دعای 20)

و- دوری از کینه ورزی
 
کینه زدایی یکی از آثار گشاده رویی است. بر طرف ساختن کینه هایی که بتدریج در فرد نفوذ پیدا کرده‌اند، کاری بسیار دشوار و ناممکن است؛ اما مواجه شدن با روی گشاده؛ داروی موثری است که کینه‌های سخت و دیرینه را به راحتی از بین می‌برد. امام کاظم(ع) در روایتی از رسول خدا می‌فرمایند: «خوش‌رویی کینه را می‌زداید». وقتی فردی از کینه و کدورت در امان ماند، دیگر قلب آمادگی پذیرش محبت را خواهد داشت، این موضوع کینه زدایی در بستر خانواده خیلی مهم است، چون اگر رعایت شود، زمینه رشد و ایجاد روابط گرم و صمیمی بین اعضای خانواده می‌شود.

ز- آغازگر نیکی
 
گاهی کسی از انسان چیزی می‌طلبد، انسان هم پاسخ می‌دهد. ولی اخلاق جوانمردانه آن است که حفظ آبروی دیگران کنی و بیش از سؤالشان، در رفع نیازشان بکوشی که این خصلت، مردانگی و فتوت است. نشانه کرامت روح به تعبیر حضرت علی(ع): «کریم کسی است که آغازگر نیکی باشد و شروع به احسان کند. معمولا خانواده موفق در انجام نیکی‌ها نسبت به همدیگر سبقت می‌گیرند و همین موضوع، در افزایش تعامل و صمیمت خیلی تأثیر گذار است.

ح- آشتی و صلح
 
ترک رفتارهای قهر گونه و ایجاد رابطه صلح و آشتی می‌تواند، در افزایش و محبت بین اعضای خانواده مؤثر واقع شود. قهر کردن و قطع رابطه در بین اعضای خانواده صحیح نیست، حتی تا آنجا که در روایت است‌، وقتی‌ شخص‌، می‌پرسد: «یا رسول‌الله! پدر و مادر، به من ظلم می‌کنند، آیا می‌توانم آن دو را ترک کرده و قهر کنم‌» حضرت گفتند: «اگر این کار را کنی‌، خدا نیز از تو دوری می‌کند. از آن دو، دور نشو، تا خداوند، یار و یاورت باشد».

ط-داشتن صبر و بردباری
 
«سعه صدر»، وسعت نظر و ظرفیت لازم داشتن، از نمونه‌های دیگر «مردم‌داری» است. گاهی افراد، بی‌حوصله‌اند، از جایی و چیزی ناراحتی دارند، یا ضرر و آسیبی دیده‌اند، یا تحت فشار و گرفتاری‌اند، توقع‌هایشان بالاست، عصبانی می‌شوند حرف تند می‌زنند، و همین روش برای آنها مشکل ساز می‌شود. اما اگر فرد در مقابل تندی‌ها و بداخلاقی‌ها صبور باشد می‌تواند در ارتباط با دیگران رابطه خوبی را تجربه کند و بتدریج همین روش می‌تواند زمینه ساز محبت باشد. همین اصل در یک خانواده موفق و صمیمی اگر رعایت شود، مهر و محبت و صمیمیت را بیشتر و تنش‌ها را کم خواهد کرد.

2-عاقبت طلاق
 
یکی از مباحث جدی و قابل اهمیت در بحث طلاق، عاقبت طلاق و به عبارتی اوضاع و احوال زندگی بعد از طلاق است. که شاید توجه به این عواقب خطرناک بتواند نقش مؤثری در تصمیم به زندگی داشته باشد یکی از مواردی که فردِ دچار مشکل باید به آن توجه داشته باشد این است که قبل از هر تصمیمی سعی کند آینده زندگی خود را پیش بینی کند. او باید بتواند زندگی بعد از طلاق و جدایی از همسرش را ببیند. این پیش بینی از این نظر ضروری است که گاهی اوقات تصمیم ما دائرمدار بد و بدتر است؛ یعنی ما در شرایطی قرار می ‌گیریم که دو انتخاب بیشتر نداریم که هر دو بد است و مشکلاتی در آن هست؛ اما یکی بد و دیگری بدتر است.
 
در چنین شرایطی عقل سلیم حکم می‌کند که بین این دو، بد را انتخاب کنیم نه بدتر را. وقتی فرد بتواند شرایط زندگی فعلیش را با شرایط بعد از طلاق مقایسه کند، می‌تواند بررسی کند که بین این دو شرایط، انتخاب کدام یک ضرر کمتری برای او دارد.
 
شاید به جرأت بتوان گفت در غالب موارد اگر فرد هوشیار باشد، سختی زندگی بعد از طلاق را درک خواهد کرد و آن موقع سختی زندگی فعلی برایش سهل و آسان خواهد شد؛ اما متأسفانه خیلی از افراد با نگرش اشتباهی که دارند فکر می کنند اگر از همسر خود جدا شوند، نجات یافته و زندگی خوبی در انتظارشان است. برای اینکه گوشه چشمی از زندگی بعد از طلاق را به شما نشان دهیم به چند مورد از مشکلات آن اشاره‌ای خواهیم کرد:
 
الف-احساس تنهایی شدید: افراد زیادی از این مسئله شکایت دارند و به دنبال راه چاره می‌گردند. در خیلی از موارد هم، این افراد تنها با دیدن همین مشکل به خود آمده‌اند و از طلاق خود ابراز پشیمانی کرده‌اند. این مسئله تا حدی شایع است که افسردگی بعد از طلاق خود یکی از بیماری‌های شایع در مراجعان به مراکز مشاوره و روان درمانی است.

ب-سخت شدن ازدواج مجدد: قطعا کسی که طلاق گرفته به دلیل مشکلات فرهنگی که در جامعه وجود دارد با مشکل ازدواج مجدد هم روبرو است و حتی شاید برای سال‌ها مجرد بماند و نتواند ازدواج کند.

ج-تن دادن به ازدواج های نامناسب: یکی از موارد شایع دیگر هم که باز در این زمینه مراجع زیاد است این است که فرد به خاطر سختی این دوران بعضاً تن به ازدواجی می‌دهد که اصلا مناسب نیست و حتی مشکلاتش از ازدواج اول او هم بیشتر است؛ اما به خاطر سختی شرایط بعد از طلاق مجبور به چنین تصمیمی شده است.

د-مشکلات زندگی با خانواده: هر چند خانواده دختر یا پسری که طلاق گرفته باید با فرزندشان مدارا کنند و رفتار مناسبی با او داشته باشند تا او سرخورده نشود؛ اما با این شکایت‌های زیادی در این باره به ما می‌رسد که بعد از طلاق و برگشت به خانه پدری، خانواده با آنها سازگاری گذشته را ندارند. البته همیشه هم اینطور نیست که خانواده مقصر باشند و چه بسا رفتارهایی که با او می شود همان رفتارهایی که قبلا می‌شد؛ اما چون او با یک شکست در زندگی مواجه شده، تحمل آن رفتارها نیز برای او سخت خواهد شد. حتی برای پدر و مادر هم از جهاتی این مسئله سخت است و با وجود اینکه فرزندشان را دوست دارند؛ اما حضور او را نمی‌توانند به راحتی تحمل کنند

ه-نگاه‌های هوس‌آلود نسبت به خانم‌های مطلقه: در یک جامعه همه جور آدمی وجود دارد و گاهی اوقات تحمل آنها سخت خواهد شد. یک خانم مطلقه از این نظر نیز با مشکل مواجه می‌شود و چه بسا مزاحمت‌های زیاد و غیر قابل تحملی برای او ایجاد شود؛ به خصوص اگر محیط زندگی او کوچک باشد. در چنین محیط‌هایی حتی اگر خود او هم مانع از مزاحمت‌ها باشد، باز هم از گزند نیز و کنایه‌ها و حرف و حدیث و بعضا تهمت‌ها در امان نخواهد بود.

و- عدم تحمل نیازهای جنسی و عاطفی: قطعا کسی که زندگی متأهلی را تجربه کرده باشد و لذت آن را چشیده باشد نسبت به کسی که تا به حال چنین تجربه‌ای نداشته، در مقابله با نیازهای جنسی و عاطفیش توانایی کمتری دارد. به همین خاطر احتمال لغزش او به مراتب بیشتر است. حتی اگر بخواهد در مقابل این نیازها مقاومت کند، باز هم بدون مشکل نخواهد بود و احتمالا با مشکلات روحی روانی دیگری مواجه خواهد شد.

ز- هدر رفتن عمر: کسی که طلاق می‌گیرد، مثل کسی است که خانه‌اش را ویران کرده و می‌خواهد از نو بسازد. قطعا ساختن خانه جدید نیاز به صرف زمان زیادی دارد که بهترین فرصت‌ها را از انسان می‌گیرد؛ به خصوص کسی که در اوج جوانی زندگی‌اش خراب می‌شود.

ح-مشکلات تربیتی فرزندان طلاق: اگر بگویم همه مشکلاتی که تا اینجا گفتیم یک طرف و این مشکل هم یک طرف گزافه نگفته‌ایم. مسئله تربیت فرزندان یکی از مسائل مهمی است که بعد از طلاق با آسیب‌های خیلی جدی مواجه است؛ تا حدی که بسیاری از بزهکاری‌ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی نتیجه طلاق والدین یک فرد است.

این چند مورد گوشه‌ای از مشکلات بعد از طلاق بود و موارد زیاد دیگری هم هست که فعلا از طرح آن خودداری می‌کنیم. به نظرم کسی که در زندگی‌اش دچار مشکلی می‌شود و فکر می‌کند طلاق راه حل نجات اوست، ابتدا نگاهی به این مشکلات بیندازد و حتی با ارتباط گیری با افراد مطلقه که این مشکلات را از نزدیک لمس کرده‌اند آنها را لمس کند و بعد تصمیم بگیرد. چه بسا همانطور که عرض کردم مشکلات زندگی الانش هر چند زیاد است و نمی‌تواند تحمل کند؛ اما نسبت به مشکلات بعد از طلاق ناچیز شمرده شود. بعلاوه اینکه قبل از طلاق فرصت حل مشکل وجود دارد؛ اما بعد از طلاق دیگر این فرصت از فرد گرفته می شود.

3-وظیفه زوجین:
 
- انتخاب صحیح همسر و توجه به ملاک‌های کفویت
 
- تحقیق و بررسی برای شناخت یکدیگر قبل از ازدواج
 
-انجام مشاوره پیش از ازدواج
 
-شرکت در کلاس‌های آموزش مهارت‌های زندگی و استفاده از آنها در زندگی
 
-انتخاب سبک زندگی اسلامی
 
-داشتن روحیه قناعت و دوری از تجمل‌گرایی
 
- توجه به مسائل جنسی و زناشویی و مراجعه به متخصص و مشاور در صورت وجود هرگونه مشکل
 
- مراقبت در استفاده از فضاهای مجازی
 
- مراقبت در ارتباط با نامحرم و کنترل نگاه‌
 
- پرهیز از تماشای فیلم‌های جنسی خصوصا آنهایی که ترویج خیانت زناشویی می‌کند
 
- توجه به مسائل معنوی و دینی در زندگی
 
-توجه به همسر و دوری از رفیق‌بازی
 
- مراجعه به مشاور یا متخصص به محض ایجاد هرگونه مشکل روحی، ارتباطی و یا جسمی خاص
 
- برخورد خوب و مناسب با همسر و فرزندان در اخلاق و رفتار

 
4-وظیفه خانواده‌ها:
 
- حمایت مالی زوجین
 
- پرهیز شدید از ازدواج اجباری
 
- پرهیز از عجله در برگزاری مراسم عروسی و فرصت دادن به دختر و پسر برای شناخت یکدیگر
 
- کمک به فرزندان جهت انجام تحقیقات لازم برای شناخت کامل
 
- توجه به نیازها و شرایط خاص نسل امروز در امر ازدواج
 
- داوری صلح‌جویانه بین زوجین و سعی در برطرف کردن مشکلات زناشویی
 
- تشویق زوجین برای حضور نزد مشاور برای حل مشکل
 
- عدم دخالت در زندگی زوجین


5- وظیفه دولت و نهادهای حکومتی:
 
- بررسی علل و عوامل فردی و اجتماعی طلاق و سعی در کاهش آنها
 
- فراهم کردن تسهیلات و زمینه‌های لازم برای برگزاری مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره خانواده و کلاس‌های مهارت‌های زندگی به صورت گسترده در فضاهای حقیقی و مجازی.
 
- فراهم کردن تسهیلات لازم و برگزاری رایگان مشاوره‌های طلاق در سراسر کشور
 
- حمایت‌های مالی و فراهم کردن زمینه‌های مناسب برای ازدواج، تهیه مسکن، اشتغال مناسب
 
-ترویج سبک زندگی اسلامی
 
-عدم تبلیغ و ترویج تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی خصوصا در رسانه‌ها
 
-بررسی حقوقی مسائل ازدواج و طلاق و حقوق مربوط به خانواده و سعی در اصلاح یا برطرف کردن خلاءهای قانونی.
 
-توجه ویژه در امر مبارزه با مواد مخدر و فراهم کردن زمینه و امکانات لازم برای ترک اعتیاد معتادان.


بنابراین، اینکه در کشور آمار طلاق بیشتر شده است بر هیچ ارگان و نهادی پوشیده نیست و امروزه جا دارد تمامی نهادها در آموزش خانواده ها آستین بالا بزنند و نهادهای فرهنگی نیز همپای نهادهای آموزشی زمینه‌های فرهنگی را برای بازگشت به سبک زندگی اسلامی آماده کنند چرا که همانطور که در این یادداشت بررسی کردیم ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی فاصله گرفتن از سبک زندگی اسلامی است و تا زمانی که برنامه‌های پویای اسلامی در خانواده‌ها جاری نشود مشکلات رفع نمی‌شود.
/2759/



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.