روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی

بسیجی بودن برای خمینی بزرگ مرز و نژاد و ملیت نمی‌شناسد. سالروز تشکیل بسیج فرصتی برای نمایشی دیگر از مردمانی نزدیک به ماست. افغانستانی‌های آزاردیده.
يکشنبه، 11 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی
بسیجی بودن برای خمینی بزرگ مرز و نژاد و ملیت نمی‌شناسد. سالروز تشکیل بسیج فرصتی برای نمایشی دیگر از مردمانی نزدیک به ماست. افغانستانی‌های آزاردیده.

در روزگار رسانه‌زده ما، شاید گفتگو از افغانستانی‌ها در سالروز تشکیل بسیج به دستور حضرت امام (ره) دورترین گزینه باشد. رسانه‌هایی که سالهای سال است با جدیتی باورنکردنی چه در سطح نخبگانی و چه در سطح عمومیت جامعه ایران مشغول دور کردن ایرانی‌ها از افغانستانی‌ها و منحرف کردن افکار عمومی ایرانی‌ها از واقعیت افغانستانی‌ها هستند. اما آنها که کمی از فضای رسانه‌ای ایران درباره افغانستانی‌ها فاصله گرفته‌اند و کمی به مردمان خوش‌قلب افغانستانی نزدیک شده‌اند می‌دانند که ماجرای عشق و ارادت و  علاقه افغانستانی‌ها، هموطنان سالهای دور و رفیقان این سال‌های ایرانی‌ها،  به سرزمین ایران، انقلاب ایران و  امام خمینی، ماجرای طویل و دنباله‌داری است.
روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی
در روز پنجم آذر، سالروز تشکیل بسیج به فرمان امام خمینی به مواردی از این اتفاقات نادر رسانه‌ای و معمول واقعی اشاره می‌کنیم با امیدواری به اینکه بسیجیان واقعی خمینی سرانجام روزگاری در سرزمین ایران، سرزمین آرمانگرایان فارغ از ملیت و نژاد شناخته شوند.
 

سر طرفداران خمینی بر سر دار

چند سال پیش اسنادی از دوران حکومت وقت کمونیستی منتشر می‌شود که بی‌یقین یکی از اسناد مهم تاریخ انقلاب ماست. این اسناد ثابت می‌کند که  روزگاری در سالهای ابتدایی انقلاب ایران، در حکومت کمونیستی وقت افغانستان، جرمی به نام «طرفدار خمینی بودن» به دایره لغات جرایم حقوقی حکومت اضافه شد. چیزی در حدود ۵۰۰ افغانستانی عاشق امام به جرم «طرفداری از خمینی» محاکمه شدند و بر سر دار رفتند و جالب این جاست که در فهرست شهدای حکومت کمونیستی؛ نام شماری از دانش‏‌آموزان  دبیرستانی نیز  به اتهام طرفداران حضرت امام نشر شده است. این اتفاق چند سال پیش با انتشار اسامی منتشر شده پنج هزار شهید افغانستانی  که در سالهای ۵۷- ۵۸ توسط سازمان امنیت دولت  کمونیستی وقت افغانستان موسوم به (اگسا)  به صورت دسته جمعی به شهادت رسیدند موجب حیرت دستگاه‌هایی شد که در تمام این سالها سعی و تلاش فراوانی کرده بودند تا دایره بسیجی خمینی بودن را تنگ‌تر و سفت‌تر کنند؛ مدام بخشنامه و آئین‌نامه صادر کنند و روند بسیجی شدن را بیشتر کانالیزه کنند و بیشتر اداری‌زده سازند. 
روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی

روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی
خمینیست‌های افغانستانی که در آن روزگار بر خمینیست بودنشان ایستاده بودند تا سر دار رفته بودند؛ البته از هیچ کدام از شرایطی که به تازگی برای بسیجی خمینی شدن گذاشته شده است آگاه نبودند و البته چیزی هم از مزایای بسیجی شدن نمی‌دانستند و نداشتند.

دبیرستانی‌های افغانستانی عاشق خمینی که بر سر دار شدند ، تفاوتی با دبیرستانی‌های عاشق خمینی در ایران که زیر تانک‌ها رفتند داشتند؟

 

برای سقف بالای مزار باید پول بدهید

عکس زیر تصویر سنگ مزار شهید علی‌دوست شهبازی است. شهید شهبازی در سال ۱۳۴۳ در افغانستان به دنیا آمده و در جنگ « ما » شهید شده. روز ۱۳ فروردین مهمان خانواده شهید در بهشت زهرا بودیم. برادر شهید از علاقه‌ شهید به امام و انقلاب می‌گفت و این که چه مدت جبهه بوده و یک بار هم مجروح شده و دوباره به جبهه می‌رود. گفتم دستگاه‌های دولتی و متولیان ایثارگران از شما سراغی می‌گیرند؟ کمی فکر کرد و گفت: تا به حال فقط یک بار با ما تماس گرفتند آن هم از طرف شهرداری بود. گفتند "برای سقف بالای مزار باید پول بدهید". به هر شکلی شده این پول را جور می‌کنند.
روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی


در ضمن موتورم را هم بفروشید و پولش را به جبهه‌ها واریز کنید

" در ضمن موتورم را هم بفروشید و پولش را به جبهه‌ها واریز کنید" این پایان وصیت‌نامه شهید رجب‌علی غلامی است. شهید غلامی دو سال در کردستان در تیپ ویژه شهدا به عنوان تخریب‌چی فعالیت می‌کرد.در اسفندماه سال 64 به شهادت رسید و پیکر او در همان اسفندماه سال 64 به خاک سپرده شد. وی در زمان بمباران افغانستان توسط شوروی از خانواده‌اش جدا و برای فرار از خدمت به حکومت کمونیستی به ایران مهاجرت کرد و در شهر بجستان سکنی گزید. روی مزار این شهید که در بجستان قرار دارد، نوشته شده است: «باشد مهاجر هم مجاهد در ره حق/او را شهادت در ره قرآن کمال است/ افغانی‌الاصل است اما قبر پاکش/هر هفته بهر عاشقان رمز وصال است/ای خواهران ای مادران اینجا بنالید/ زیرا غریب است و دلش غرق ملال است» افغان‌های شهید باید غریب می‌ماندند؟...

حکایت حضور افغانستانی‌ها در جنگ ایران حکایتی شنیدنی است. می‌گویند آمدند تا از سرزمین امام زمان دفاع کنند؛ خیلی‌هایشان اصلا ایران زندگی نمی‌کرده‌اند و با شروع جنگ به ایران می‌آیند و مستقیم راهی جبهه‌ها می‌شوند، با همسر و فرزندی چشم انتظار. شاید نتوان ملتی دیگر را پیدا کرد که اینقدر نزدیک و همدل به ما باشند و دلشان برای انقلاب بتپد و دل نگران آرمان‌هایش باشند و خون دل هم برایش بخورند . خیل فراوانی از جانبازان و شهدای افغان را می‌توان شاهد آورد. اما  این طرف ماجرا هم هست. با کمی صراحت غیرمعمول می‌توان رفتارهای ما را هم با همین مهاجران لیست کرد که کام همین مردان بزرگ را تلخ کرده و این افراد با صبوری تحمل می‌کنند و شکایت به غیر نمی‌برند...

 
روایتی از بسیجی‌های افغانستانی خمینی


 

مطالب مرتبط
قم، میزبان قدوم سراسر نور خواهر بزرگوار هشتمین‌ خورشید ولایت
شهر زیرزمینی کیش که در عمق 22 متری زمین قرار دارد + تصویر
آیا زلزله‌ کرمانشاه به دلیل آزمایش های نهادهای نظامی است؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.