در این مطلب آمده است که ماس با دست خالی به تهران رفت و با دست خالی هم از این کشور بازگشت؛ سفر وزیر امور خارجه آلمان به ایران این موضوع را هم روشن کرد که نقش اروپا در غرب آسیا چندان موثر نیست با این حال این اقدامات دیپلماتیک همچنان مهم هستند.
دویچهوله در ادامه نوشت که هیچ معجزهای برای تهران رخ نداد و این یعنی کاری برای حفظ توافق هستهای انجام نشد و در منطقه هم جریانی برای تنشزدایی به راه نیافتاد. در هر صورت همانطور که سخنگوی ماس هم گفت، هیچکس نباید هیچ انتظار خاصی از این سفر داشته باشد. (چرا که) طرف مسئول ایجاد تنش در منطقه خلیجفارس یعنی آمریکا برای مذاکره پای میز مذاکره حاضر نبود.
این گزارش مدعی شده است که کمپین «فشار حداکثری» در واشنگتن، اقتصاد ایران را هدف قرار داده است. صادرات نفت این کشور به شدت کاهش پیدا کرده است. تورم رو به افزایش است و ارزش پول ملی این کشور کاهش یافته است. فشار بر عرصه سیاسی ایران هم بیشتر شده و نتیجه این شده است که صبر راهبردی ایران رو به پایان است. تهران خواستار کمک های سازنده در جهت مقابله با تحریمهای آمریکاست در غیر این صورت، تهران تهدید کرده است که از هفتم جولای (16 تیرماه) تعهدات خود به توافق هستهای (برجام)به ویژه موارد مربطو به غنیسازی اورانیوم را به صورت کنترل شده، نقض خواهد کرد.
اروپاییها هیچ چیزی ندارند که به ایران بدهند
این شبکه خبری نوشت که ماس برای رهایی از تحریمهای مالی آمریکا، بیشتر از کانال مالی با ایران موسوم بهاینستکس که مد نظر اروپاییهاست، کار دیگری نمی تواند بکند و این در شرایطی است که تاکنون حتی یک تبادل مالی هم به وسیله این کانال انجام نشده است. اروپاییهای با دلایل خوبی از حفظ توافق هستهای حمایت میکنند اما آنها با تلاش کردن به منظور حفظ توافق بدون آمریکا، اقدام بیهودهای را در پیش گرفتهاند. آنها نمیتوانند روابط بازرگانی و تبادل کالا با ایران داشته باشند به طور ویژه بانکها و نیز سرمایهگذاران از پیامدهای اقدام آمریکا در روابط اقتصادی با ایران نگرانند. شرایط، با اقدامات آمریکا از جمله «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا پیچیدهتر هم شده است. اگر آمریکا واقعا می خواهد مذاکرات بیشتری صورت گیرد همان چیزی که هم ترامپ و «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا گفتهاند، در این صورت چرا چنین پیشنهادی با فشارها و تحریمهای بیشتر همراه است؟در ادامه گزارش دویچه وله آمده است که سوال واقعی اینجاست که در هر صورت ایران چرا باید هر گونه وعده جدید آمریکا را بپذیرد، آنهم در شرایطی که کاخسفید میخواهد مذاکره قبلی را بار دیگر به مذاکره بگذارد. همهراههای مذاکره با وجود حضور ناو هواپیمابر و نظامی و اسکادران بمب افکن در منطقه باید باز باشند. هیچکدام از طرفین خواستار جنگ نیستند. در شرایط موجود سوء برداشت می تواند به یک فاجعه منجر شود.
دویچهوله نوشت که جهان به مذاکره مستقیم میان آمریکا و ایران علاقمند است اما ایران در شرایطی که چاقوی تحریمها روی گلویش قرار دارد، به سختی حاضر میشود که پای میز مذاکره حاضر شود.