این خانواده که درآمد اصلی شان از طریق نانوایی است در یک خانه در شمال غربی انگلیس زندگی میکنند. این خانه قدیمی ۱۰ خوابه است که او را حدود ۱۰ سال پیش خریداری کرده اند.
در ویدئوی زیر خانه این خانواده پرجمعیت را میبینید و کمی با نحوه زندگی آنها آشنا میشوید:
احتمالا بجز این خانوده خوشبخت تصاویر و اخبار زیادی از خانواده های پرجمعیت در اروپا دیده باشید. در بسیاری از کشورهای اروپایی؛ دولتها قوانینی تشویقی برای فرزندآوری خانوادهها ایجاد کردهاند. مثلا در ایتالیا هرکس فرزند چهارمش را به دنیا بیاورد به او یه قطعه زمین میدهد و یا در سوئد و دانمارک با پرداخت کمک هزینهای زوجین را کمک میکنند. همچینن سلبریتی ها نیز با فرزند آوری به نوعی در حال تبلیغ این مسئله هستند.
با این وجود جهان غرب نسخه دیگری برای ما و کشورمان پیچیده است. هجمههای آنها در سالهای اخیر با تکیه بر فشارهای اقتصادی و مسائل اجتماعی خانوادهها را در کشور تشویق میکنند تا فرزند کمتری به دنیا بیاورند. حتی در یک برهه زمانی شبکههای فارسی زبان خارج نشین؛ سلسله برنامههایی درباره زندگی با سگها یا گربهها به فارسی پخش میکرد تا ایرانیان را بیشتر با فرهنگ و زندگی با این حیوانات خانگی آشنا کند که متاسفانه نتیجه آن رشد این فرهنگ غربی در کشور شد و سند آن تاسیس قارچ گونه پتشاپها و کلینیکهای حیوانات در کشور بود.
غرب در دهه اخیر از هیچ اهرمی برای تلقین این فرهنگ به ایرانی ها فروگذار نبوده است. متاسفانه ما نیز در کشورمان با تبلیغ نکردن و حمایت نکردن از خانوادهها برای فرزندآوری، به نوعی به این هجمهها کمک کردیم. بر اساس گزارش رئیس مرکز آمار ایران، نرخ رشد جمعیت ایران در سال ۱۳۹۵ کاهش چشمگیری نسبت به سال ۱۳۹۰ داشته است.
مدیرکل دفتر جمعیت مرکز آمار ایران به خبرگزاری تسنیم اعلام کرده بود: جمعیت ایران در سال ۹۸ به حدود ۸۳ میلیون نفر رسیده و رشد ۱.۲۴ درصدی داشته است. جمعیت پیر با رشدی ۳.۶۹ درصدی افزایش و جمعیت جوان با نرخ رشد منفی ۳.۲۴ درصدی درحال کاهش است.
کمفرزندی به عقیده کارشناسان با پیروی مردم از یک سبک زندگی نه چندان درست، در خانواده ها رخنه کرده است.
درگذشته فرزند آوری به عنوان یک سرمایه اقتصادی، معنوی و عاطفی برای خانواده محسوب می شد، اما در حال حاضر با تغییر نگرشها و ایجاد ایدههای مشترک با جوامع دیگر، فرزندآوری نه تنها سرمایه محسوب نشده بلکه فرزندان خود به عنوان قطب جذب سرمایهها به شمار میآورند.
با این حال در کشور ما هم زوج هایی هستند که به فرزندآوری هنوز به چشم یک سرمایه معنوی نگاه میکنند و خود را درگیری حساب و کتابهای اقتصادی آن نمیکنند. نمونه آن طلبه جوانی است که همراه با همسرش ۱۰ فرزند را بزرگ میکنند یا پدر ۳۸ ساله و مادر ۳۶ ساله قمی که یازدهمین فرزندشان در راه است. از خدا میخواهند که این آخرین فرزندشان نباشد. میگویند اگر به گذشته برگردیم، باز هم قدم در این راه میگذاریم و فرزندان زیاد میخواهیم.