نیروی دریایی سپاه از حدود یک دهه قبل و پس از تفکیک وظایف با نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت حراست از خلیج فارس و تنگه هرمز را بهعهده گرفت و در این مسیر از انواع تجهیزات هوایی، دریایی، راداری، موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین بهره میبرد.
در این گزارش با توجه به اظهارات اخیر سرلشکر سلامی، به بررسی بیشتر، تبیین خصوصیات و گمانهزنی درباره شناورهای تندروی سپاه در آینده خواهیم پرداخت.
شاید هیچ استراتژیست نظامی در دنیا در دهه 80 میلادی تصور نمیکرد که قایقهای پرسرعتی که ایرانیان بهعنوان بازیگر جدید در منطقه خلیج فارس وارد کارزار کردهاند، روزی صاحب افتخاری تحت عناوین "تغییردهنده معادلات نبرد" و "تغییردهنده راهبرد آمریکا" شود اما واقعیت این است که این شناورهای تندرو موفق شدند آمریکاییها را وادار به تبعیت از راهبرد ایران کرده و سبب ایجاد هزینههای سنگین نظامی برای ارتش این کشور در منطقه خلیج فارس شوند؛ شناورهای تندرویی که در ردههای وزنی و سرعتی و با تسلیحات مختلف بهطور کامل ساخت داخل کشور بوده و بهتعداد کافی ساخته شده و در حال خدمت هستند.
شناور سوئدی ساخت شرکت باگهامر، اولین قایق تندروی سپاه بود که در سال 1362 وارد خدمت شد/ سردار رحیم صفوی در مرکز تصویر مشاهده میشود
بهعلاوه با توجه به اینکه ابتکار عمل در حوزه شناورهای پرسرعت با یک پشتوانه دانشی و فناورانه بومی در اختیار ایران است، همواره نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک گام از دشمن جلوتر بوده و برای آینده نیز بهدنبال حفظ این برتری است.
ایجاد قابلیتهای پنهانکاری خصوصاً در زمینه راداری و حرکت گسترده بهسمت شناورهای بدون سرنشین، از مؤلفههای حفظ برتری سپاه بر دشمنان در منطقه خلیج فارس است، البته در زمینه شناورهای بیسرنشین، سپاه قبلاً یک شناور راکتانداز بهنام «یا مهدی(عج)» را توسعه داده و عملیاتی کرده است، بنابراین تجارب اولیه کافی برای شروع یک حرکت جهشی در این زمینه وجود دارد.
شناور بدون سرنشین و پرسرعت «یا مهدی(عج)» در حال شلیک راکت سنگین فلقــ1
یکی از هزینههایی که شناورهای پرسرعت به دشمن تحمیل کرد در زمینه تسلیحات بود. با توجه به سرعت بالای این شناورها، امکان مورد اصابت قرار دادن آنها توسط توپخانه حتی توپهای چندلوله چرخشی معروف به گتلینگ، پایین است.
چند ویدئوی معروف در این زمینه در فضای مجازی قابل دسترس است که یک شناور نهچندان پرسرعت در آزمایشی در حال نزدیک شدن به ناو آمریکایی بوده و سلاح گتلینگ ناو از مورد اصابت قرار دادن آن عاجز است. در همین زمینه تلاشهای گستردهای صورت گرفته تا با پایدارسازی بهتر سلاح و ردگیری دقیقتر با پیشبینی حرکات شناور، دقت تیراندازی افزایش یابد.
استفاده از توپهای لیزری راهکار دیگری بود که آزمایشهای متعددی نیز روی آن انجام گرفت اما لیزرهای فعلی در هوای نامساعد و شرایط رطوبت بالا دچار مشکل شده و امکان آسیبزنی به هدف توسط آنها کاهش مییابد، در نتیجه در این زمینه نیز شرکتهای بزرگ تسلیحاتی دست به دامن دانشمندان فیزیک شدند تا شاید لیزری با توان بالا که کمترین تأثیرپذیری را از شرایط جوی داشته باشد، به دست آورند.
حوزه تسلیحاتی دیگر، توسعههای مختلف روی موشکهای برد کوتاه مانند میسترال، هلفایر و بریمستون و نیز بمبهای کمقطر یا SDB بود. دو موشک هلفایر و بریمستون که از بهترین تسلیحات ضدزره کوتاهبرد هوا به سطح ناتو محسوب میشوند سوابق عملیاتی درخشانی علیه اهداف ثابت یا با سرعت بسیار کم مانند تانکها و زرهپوشها داشتهاند اما اولین آزمایش این سلاحها علیه قایقهای سریع ناامیدکننده بود.
شلیک موشک هلفایر بهصورت عمودپرتاب از شناور دریایی آمریکایی
پس از سالها تلاش، هماکنون این موشکها موفق شدند قایقهایی با سرعت 20 نات را مورد اصابت قرار دهند که تقریباً یکسوم سرعت قایقهای پرسرعت سپاه است. البته وجه شاخص میزان موفقیت فعلی دشمن در این زمینه، امکان درگیر شدن همزمان با تعدادی قایق مثلاً 4 فروند است. نکته مهم اینجاست که هرچند سطح کنونی توان موشکهای ضدزره فوق برای درگیری با شناورهای تندروی پایین است اما احتمال دارد بالاخره این توان افزایش یابد که باید از امروز بهفکر چاره برای آن بود.
در زمینه بمبهای کمقطر ساخت آمریکا که سلاحی نوآورانه برای نبردهای مدرن بودند، پس از نسل اول آنها که محصول شرکت بوئینگ بوده و GBU-39 نام داشت و برای انهدام اهداف ثابت توسعه یافته بود، شرکت مشهور ریتئون برنده قرارداد نسل جدید این نوع تسلیحات شد که از ابتدا بهمنظور ایجاد قابلیت درگیر شدن با اهداف متحرک و سریع در دست توسعه بود.
همین هدف مدنظر قرارگرفته در پروژه فوق سبب افزایش هزینهها شد زیرا سامانههای هدفگیری و هدایت مورد نیاز برای درگیر شدن با اهداف متحرک بسیار پیچیدهتر از نمونه مورد نیاز برای انهدام اهداف ثابت بود، به همین منظور در نسل دوم بمبهای کمقطر یا SDB-2 که به نام GBU-53 معرفی شده گفته میشود که در آنها از سه حسگر مختلف شامل لیزری، رادار موج میلیمتری و دوربین تصویرساز حرارتی بهرهبرداری شده است.
تصویری تبلیغاتی از GBU-53 مربوط به نزدیک به یک دهه پیش که قایقهای پرسرعت سپاه در شیشه حسگر آن نقش بسته است
بنابراین رویکرد گسترده دشمن به توسعه تسلیحات مختلف برای انهدام قایقهای پرسرعت که تا کنون نیز هزینههای هنگفتی به آنها تحمیل کرده سبب میشود تا سپاه بهطور جدی بهفکر افزایش حداکثری قابلیتهای پنهانکاری شناورها خصوصاً پنهانکاری راداری باشد.
برای این منظور دو روش اصلی استفاده از مواد جاذب امواج رادار و طراحی شکل وسیله مطابق اصول پنهانکاری راداری است، در نتیجه باید انتظار داشت که نسل جدید شناورهای تندروی سپاه از ظاهری بسیار متفاوت با نمونههای فعلی بهرهمند باشند.
شناور بدون سرنشین پرسرعت سراج ساخت وزارت دفاع و در اختیار نیروی دریایی سپاه؛ بدنه کامپوزیتی آن نشان میدهد که ایران در ساخت شکلهای پیچیده و از جنسهای غیرفلزی گلوگاهی ندارد
البته تا امروز بسیاری از قایقهای پرسرعت سپاه از مواد مرکب غیرفلزی ساخته شده است که به خودی خود قابلیتهایی در جذب انرژی امواج رادار دارند اما برای افزایش هرچه بیشتر این قابلیت نیاز به استفاده از مواد مرکب متناسبتر و همچنین رنگهای جاذب امواج است.
در مورد قایقهای تندروی فلزی نیز امکان استفاده از مواد مرکب مدرن با توانایی تحمل تنش بالا بهجای فلز در نمونههای نوساز و هم استفاده از رنگهای جاذب چندلایه برای فرکانسهای راداری مختلف برای پوششدهی شناورهای فعلی راهکارهای در دسترس و قابل بررسی است.
شکل ظاهری تعدادی از شناورهای آزمایشی و عملیاتی که با اصول پنهانکاری راداری ساخته شدهاند
شناور چینی عملیاتی تایپ-22 تا حدودی از اصول پنهانکاری راداری بهره برده است
اما ویژگی محوری دوم شناورهای پرسرعت آینده سپاه، بدون سرنشین بودن آنهاست. رویکرد استفاده از شناورهای بدون سرنشین بهدلایلی تا به امروز همانند هواپیماهای بدون سرنشین گسترش نیافته است، شاید یکی از دلایل آن، محیط بسیار پیچیده دریا باشد؛ پیچیدگیای که حتی سبب شده تا پهپادهای مورد استفاده در نیروهای دریایی دنیا نیز غالباً از انواع دوزیست یعنی با قابلیت فرود روی آب نباشند اما پیشرفتهای چشمگیر جمهوری اسلامی ایران در عرصه هواپیماهای بدون سرنشین که برخی از آنها مداومت پروازی بالای یک روز و برد 3000 کیلومتر دارند بالاخره برای حوزه دریایی نیز راهگشا خواهد بود.
از جلوههای مهم توانمندی بسیار بالای کشور در حوزه تجهیزات بدون سرنشین، تهاجم موفق نیروی هوافضای سپاه با رویکرد حمله گروهی چندین پهپاد به مواضع داعش در شرق سوریه در مهر 1397 بود. این رویکرد که به آن SWARM گفته میشود نیازمند مسائل فنی و تکنیکی خاص خود در زمینه هدایت گروهی پهپادها، هدفیابی و توزیع اهداف بین آنها و بازگشت ایمن به منطقه خودی است.
لازم به ذکر است که یکی از وجوه ایجادکننده برتری برای راهبرد قایقهای پرسرعت سپاه در برابر آمریکا در دهههای گذشته همین رویکرد حمله گروهی آنها به شناور دشمن است، بنابراین حمله گروهی باید در شناورهای بدون سرنشین آینده سپاه نیز توسعه یابد که مقدمات آن پیشتر در پهپادها بهصورت عملیاتی بهکار گرفته شده است.
قایق بدون سرنشین ساخت انگلیس (تصویر بالا)، رژیم صهیونیستی و آمریکا
با استفاده از شناورهای بدون سرنشین که قابلیت حمله گروهی داشته باشند، عملاً ضمن حذف خطر از بین رفتن تعدادی از نیروهای انسانی در پاسخ متقابل سامانههای دفاعی دشمن، میتوان با اتونوموس یا خودکارسازی شناورها در یک گروه شناور یا با استفاده از روش پیرو ــ رهبر (یک قایق رهبر و سایر قایقها پیرو) با تعداد نیروی انسانی کمتر، یک عملیات تهاجمی به شناور دشمن را به انجام رساند، این امر بهنوبه خود باعث کاهش احتمال بروز خطای انسانی نیز میشود.
یکی دیگر از جنبههای مفید بدون سرنشین کردن شناورهای پرسرعت، امکان استقرار آنها در عوارض طبیعی ساحلی یا تونلهای زیرزمینی بدون نیاز یا با کمترین نیاز به توسعه امکانات استقرار نیروی انسانی است، به این ترتیب با هزینه و ریسک بسیار کمتر، شناورها در نقاط مختلفی مخفی شده و در روز واقعه بهصورت کنترل از راه دور عملیاتهای از پیش طراحیشده را به اجرا در میآورند.
بهاحتمال بسیار زیاد در آینده شاهد نسل جدیدی از تسلیحات راکتی و موشکی و البته تیربارها و توپهای کالیبر پایین پایدارشده و کنترل از راه دور و شاید سامانههای دفاع فعال برای انهدام موشکهای دشمن روی شناورهای سپاه خواهیم بود.
امروزه برد دورایستایی موشکهای پرتابشونده از شناورها و بالگردهای دشمن عمدتاً بین 6 تا 8 کیلومتر است بنابراین بدیهی است که افزایش هرچه بیشتر برد دورایستایی تسلیحات به در امان ماندن از سامانههای دفاعی دشمن میانجامد.
نکته دیگر استفاده از مجموعهای از تسلیحات مختلف با قابلیتهای مختلف در یک عملیات تهاجمی برای از کار انداختن هرچه سریعتر ماشین جنگی دشمن است. این تسلیحات که شامل نمونههای اصلی و فریب است هر یک برای مأموریتی مشخص بهسمت شناورهای دشمن رهسپار میشوند که میتواند شامل موشکهای کروز ضدکشتی، موشکهای کوچک نقطهزن برای انهدام تجهیزات خاصی روی شناور دشمن و اژدرهای حملهکننده از عمق و البته شلیک پرتعداد راکتهای ارزانقیمت با دقت نسبی باشد.
تصویری از حرکت تهاجمی گروهی شناورهای پرسرعت سپاه
کنار رویکردهای پنهانکاری راداری (رادارگریزی)، بدونسرنشینسازی شناورها، استفاده از تسلیحات جدیدتر و هوشمند و توسعه رویکرد حملات گروهی، سپاه همچنان بهدنبال افزایش سرعت پایدار شناورهای خود است زیرا وجه اصلی برتری این راهبرد یعنی استفاده از قایقهای تندرو، سرعت بسیار بالاتر آنها نسبت به شناورهای دشمن بوده و همچنان نیز به افزایش این سرعت نیاز وجود دارد، همین افزایش سرعت، کار موشکها و سامانههای توپخانهای دشمن را برای درگیری مؤثر با قایقهای سپاه دشوارتر میکند.
دو سنگ نشانه یا Milestone بعدی سپاه در حوزه افزایش سرعت شناورهای خود دستیابی به سرعت 100 تا 110 نات و در مرحله بعدی، سرعت بالای 140 نات است که امید میرود با بهبود رویههای پژوهشی و بهکارگیری هرچه بیشتر تمامی امکانات در زمان کوتاهتری نسبت به گامهای قبلی، شناورهای بسیار پرسرعت جدید وارد رده عملیاتی شوند.