اینها را بگذارید کنار روایتی از روزنامه انگلیسی «دیلی اکسپرس» که بعد از انتشار به سندی در ساواک تلدیل شده است. روایت این روزنامه از دربار پهلوی و مربوط به زمانی است که مشکلات اقتصادی مردم ایران در سال ۱۳۵۴ به اوج رسیده و دربار پهلوی برای خرید هدیه جشن تولد شازده، دچار سردرگمی و سرگردانی شده است.
صداقت رضا پهلوی در خصوص حمایت از ملت ایران و همراهی با مردم شریف کشورمان را در سندی از سازمان امنیت رژیم پهلوی معروف به ساواک که در سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران آمده بخوانید:
روزنامه «دیلی اکسپرس» در صفحه ۳ شماره ۱۱ دسامبر ۱۹۷۵ (آذرماه ۱۳۵۴) با عنوان «پسری که همه چیز دارد» چنین مینویسد: «مشکل چه چیز خریدن برای نزدیکترین و عزیزترین افراد به عنوان هدیه ایدهآل انسان را به آشفتگی سوق میدهد. اما بیایید در این فصل شادیبخش درباره خانواده شاهزادهای که در هر جشن تولد و یا عید با مشکل بزرگی روبهروست بیندیشیم.
وی از هنگامی که در گاهواره بود، تاکنون هدایای زیادی دریافت داشته است. علیا حضرت فرح، مادر ولیعهد ایران، ابروان خود را در هم کشیده و با کشیدن آن گفت: من نمیدانم دیگر چه هدیهای به او بدهم. شهبانو دستهای خود را به نشانه ناراحتی بالا برده و گفت: به پسری که همه چیز دارد، چه میتوان هدیه کرد؟ بدیهی است انتخاب یک هدیه صحیح برای جوانی که روزی شاهنشاه یا شاه شاهان و ظلالله و مرکز عالم خواهد شد کار بس دشواری است. دادن هدیه طلا و برلیان به وزن خود او تلف کردن وقت است. زیرا شمشهای طلا و سایر اشیای قیمتی در گاوصندوقهای بانک به نام او گذارده شده است و نیازی به پول نقد هم ندارد. نوجوانان آرزوی کاخ برای خود مینمایند، ولی ولیعهد رضا پهلوی کاخ شاهنشاهی دارد و این کاخ مرمر در وسط کاخ نیاوران، آنجایی که والدینش زندگی میکنند واقع گردیده است.
وی دارای سگ اسپانیل است که هنگام ورود به کاخ از او استقبال مینماید و یک اتاق ناهارخوری با نور شمع دارد که از دوستان خود در آن پذیرایی میکند و آخرین مدل وسایل استریو موسیقی دارد که موزیکهای مدرن از آن پخش میکند و در باغ کاخ یک استخر دارد و این کاخ برای هر جوان تنها ایدهآل محسوب میگردد (تنها خانه رویایی محسوب میشود). صد سال قبل پسر شاه ایران برای خود در کاخ، حرم تشکیل میداد، ولی در ایران امروزی دیگر این طوری نیست، ولی با وجود این ولایتعهد از داشتن دوستان مونث برخوردار است.
والاحضرت علاقهمند به داشتن اتومبیل شخصی هستند. علیاحضرت فرمودند: گرچه هنوز خود وی جوان است، در سیزدهمین جشن تولد خود از مادربزرگ خود یک اتومبیل «مینی» هدیه گرفت. والاحضرت در باغ کاخ مثل قهرمان، اتومبیلرانی میفرمایند و گاهی از دوچرخه و موتورسیکلت استفاده میکنند. والاحضرت علاقه وافری به پرواز داشتند و در سن ۱۴ سالگی تنها هدایت هواپیمایی را به عهده گرفتند. علیاحضرت شب قبل از پرواز نگرانی خود را ابراز داشتند و فرمودند من حتی برای آنی نتوانستم بخوابم. وقتی والاحضرت با هواپیما از زمین بلند شدند گویی من مُردم و تا هواپیما به زمین نشست، زنده نشدم. موقعی که والاحضرت برای مسافرت رسمی به مصر با هواپیما عازم آن کشور شدند شخصا هواپیمای جت را به زمین نشاندند. والاحضرت علاقه وافری به فوتبال دارند و فرانک فارل مربی فوتبال به والاحضرت فن بازی فوتبال را تعلیم میدهد. والاحضرت امیدوارند تیم فوتبال ایران را در المپیک ۱۹۷۶ رهبری نمایند. والاحضرت در کلیه ورزشها مهارت دارند و انواع وسایل اسکی و اسکی روی آب و وسایل شکار زیر آب دارند که میتوان با این وسایل یک مغازه را کامل کرد.