سیلی پشت سیلی
شاید زمانی که رهبری معظم انقلاب در ابتدای امسال، سال 1398 را «سال فرصتها، سال امکانات و گشایش» برای ملت ایران دانستند، کمتر کسی عمیقاً باور داشت که این پیروزیها محقق خواهد شد. در واقع، آن زمان ابهام این بود که علیرغم تحریم و فشارهای جامع و حداکثری دشمن، امسال چگونه میتواند سال فرصت، امکانات و پیروزیهای بزرگ برای ما باشد. چگونگی و نقطه شروع این موضوع را باید در تغییر راهبرد در قبال برجام از انفعال به «مقاومت فعال» دانست؛ راهبردی که پیگیری آن سبب شد تا دشمن و شبکه همکار منطقهای آن وادار به تحمیل هزینه و عقبنشینی شود.در واقع، از ابتدای سال 98 تاکنون، چند ضربه و سیلی محکم بر صورت دشمن زدهایم؛ از سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته آمریکایی گرفته تا توقیف مقتدرانه نفتکش انگلیسی در خلیج فارس، ضربه به منافع دشمن و همکاران منطقهای آن توسط نیروهای محور مقاومت و اخیراً خلق دو یومالله مهم؛ تشییع میلیونی پیکر مطهر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و حمله با موشک نقطه زن به پایگاه هوایی آمریکایی عینالاسد در عراق.
نکته جالب توجه آنکه همه این دستاوردها در حالی حادث شده که ایران در شرایط فشارهای حداکثری و جامع دشمن به سر میبرد و دشمن هیچگاه تصور آن را نداشت که ایران بتواند اینگونه قاطعانه در برابر آن ظاهر شود. به عبارتی، تصور دشمن آن بود که با حداکثر سازی فشارها، ایران دیر یا زود تسلیم خواهد شد. لذا شاهد بودیم که رئیسجمهور تروریست آمریکا اعلام می کرد که ایرانیها به زودی به من زنگ میزنند. اما علیرغم این توهم آمریکاییها، روند تحولات درست در جهت عکس اوهام آنها پیش رفت.
با این وجود، بحث اصلی در اینجا آن است که همانگونه که در ماههای اخیر، نقشه و توهم دشمن را در ابعاد مختلف خنثی کردهایم و آن را بیش از پیش ناامید کردهایم، ضروری است تا در روزهای باقی مانده تا پایان سال نیز بار دیگر همچون حضور در راهپیمایی 22بهمن، با شرکت در انتخابات دوم اسفند سیلی دیگری بر صورت دشمن بزنیم. در واقع، اگرچه در بُعد منطقه ای و سپس در بعد داخلی، با خلق یوم الله تشییع پیکر حاج قاسم، سیلیهای محکمی بر صورت دشمن نواخته ایم، اما ضروری است تا به طور مجدد، با حضور در انتخابات، یک سیلی همگانی و میلیونی دیگر به صورت دشمن زده شود تا بار دیگر، تصورات موهوم دشمنان باطل شود. آنچه که اهمیت این حضور را مضاعف میکند، هدف دشمن از اعمال فشارهای حداکثری و تصور وی از فضای داخلی ایران است؛ به این ترتیب که دشمن با اعمال فشارهای حداکثری درصدد بود تا عرصه را بیش از پیش بر ملت ایران تنگ کرده، آنها را ناراضی ساخته، اتصال و پیوند آنها با نظام را تضعیف کرده و به اعتراض وادارد.
بهانه سازی از داخل
اعمال این فشارها و اظهارات نسنجیه برخی افراد در داخل کشور، به تدریج دشمن را به این جمعبندی رساند که در فضای داخلی ایران، پتانسیلهای لازم برای مشتعلسازی آشوب و اغتشاش وجود دارد و چنانچه جرقهای زده شود، مردم ایران خود وارد مبارزه میشوند و کار جمهوری اسلامی را یکسره میکنند! مبتنی بر همین تصور، دشمن گمان میکرد که چنانچه قهرمان ملی ایرانیان را نیز ترور کند، نه تنها با اعتراض و انزجار، بلکه با استقبال و تشکر ایرانیان مواجه خواهد شد. اما به لطف الهی و بصیرت و حضور آگاهانه مردم در تشییع پیکر مطهر سردار سلیمانی و پیش از آن، عدم همراهی آنها با آشوبگران در وقایع آبان ماه امسال، مهر ابطال بر این توهم دشمنان زده شد. مردم با حضور میلیونی خود در تشییع پیکر سردار سلیمانی، شکست سیاست فشار حداکثری و جامع ترامپ را به وی نشان دادند. حال با خلق حماسه میلیونی و مشارکت حداکثری در انتخابات، سیلی محکمتری بر صورت ترامپ زده خواهد شد و شکست فشارهای حداکثری او بیش از پیش نمایان شده و به باوری مستحکم نزد وی تبدیل خواهد شد.ابطال باطل
در این میان، اکنون این شبهه در جامعه مطرح است که با وجود مشکلات(بویژه مشکلات اقتصادی) و ضعف و ناکارآمدی برخی مسئولان، چرا باید در انتخابات شرکت کنند؟ در پاسخ به این سؤال نیز باید گفت که ریشه مشکلات کنونی کشور را باید در دو عامل؛ فشارهای خارجی و ضعفها و ناکارآمدیهای داخلی دید که اتفاقاً در برهه کنونی، رهایی از این دو، منوط به شرکت در انتخابات است. به این ترتیب که با مشارکت حداکثری در انتخابات، همانگونه که در بالا گفته شد، میتوان امیدوار بود که سیاست فشار حداکثری ترامپ بیش از پیش ترک بردارد.در ارتباط با عامل دوم نیز باید گفت که مسئولانی که امروزه ناکارآمد و ضعیف هستند و خود عاملی برای تشدید مشکلات موجود هستند، محصول انتخاب ما مردم هستند و قطعاً با تغییر مسئولان ناکارآمد و انتخاب مسئولانی کارآمد، انقلابی، شجاع، دغدغهمند و اهل عمل، نیز میتوان امیدوار بود که وضعیت موجود تغییر کند. شاید نوع مدیریت برخی مسئولان در شرایط عادی موفق باشد، اما در شرایطی که کشور با فشار و تحریم خارجی مواجه است، ایجاب میکند که مسئولان بر شدت و میزان چالاکی و چابکی خود بیافزایند و بیش از پیش بر استفاده از ظرفیتهای داخلی تمرکز کنند. دلیل ناکارآمدیهای مسئولان به طور عمده به این نقیصه برمیگردد که با انتخاب مسئولان کارآمدی که بتوانند در شرایط تحریم، با نگاه به درون، کارآمدی نظام را تثبیت کنند، این نقیصه نیز مرتفع خواهد شد.