مجلس دهم فکر میکرد مهر تایید بر رفتارهای دولت به معنی همراه بودن با آن است. در صورتی که مجلسی قوی، مجلسی است که در قانونگذاری و نظارت بر حسن انجام آن دولت را کمک کند. نه آنکه او را یله و رها به دست تقدیر بسپارد. دقیقا مشکل مجلس دهم همین بود. این مجلس فکر میکرد هر چه دولت گفت را باید تایید کند و هر چه خواست را در اختیار او قرار دهد. جالب آنکه خود دولت هم این وضعیت را نمیپسندد، چون ولت نمیتواند هم وضع کننده قانون باشد، هم مجری قانون باشد، هم ناظر بر آن و هم بررسی کننده چالشهای آن. مجلس کارآمد و مجلسی که میگویند باید در راس امور باشد، مجلسی است که در قانونگذاری دست تخلف را از پشت ببندد و سختیهای دولت در مواجه با قانون گریزان را کم کند. مجلس قوی باید با قانون گرایی دولت را کمک کند و بر عمل به قانون تاکید کند. مجلس کارآمد مجلس است که مانند مادر دلسوز باشد و مانند پدر مقتدر؛ مجلس کارآمد مجلسی است که هرچه دولت خواست تایید نکند بلکه هرچه به صلاح او و مردم و کشور است را همراه با کار کارشناسی و دقتهای لازم و با نگاه به تجربهها و در نظر گرفتن اتفاقات آینده به تصویب برساند. آنچه که مجلس دهم از آن خالی بود همین تشخیصهای به جا و مفید و به موقع بود!
بالاخره تمام شد!
به هر حال مجلس دهم پایان یافت و پرونده ناکارآمدی آن بسته شد. ناکارآمدیای که به قیمت فقیر شدن تعداد زیادی از مردم، تحمیل ضررهای مادی و معنوی و اخلاقی و... منتهی شد. مجلسی که باعث به وقوع پیوستن پیش آمدهای سخت و ناگوار که تا سالیان سال خاطره تلخش در ذهن مردم باقی میماند، شد. این مجلس هیچگاه نخواست واقعیتها موجود در جامعه را قبول کند و طبق آن یه دولت یاری برساند.مجلس یازدهم اما با حاشیههایی شروع شد. حاشیههایی قبل از انتخابات مانند جوسازی سیاسیون در مورد رد صلاحیتها و پس از انتخابات در مورد مشارکت مردم و اقلیت یا افراطی خواندن منتخبان ملت. سیاسیونی که خود را روشن فکر میخوانند! بدون اعتنا و ارزش نهادن به رای مردم به منتخابان حمله میکنند و پیش از گام برداشتن مجلس، آن را ناکارآمد میخوانند. تا جایی که مردم فقط اغراض شخصی و سیاسی را در این تحلیلها و پیشبینیها احساس میکنند. زیرا برخی از این سیاسیون نمایندگان مجلس دهم بودند که در کارآمدی و انجام وظایف نمرهای در حد صفر گرفتند. البته از کسانی که قسم خود برای خدمت به ملت را زیر پا میگذارد، توقع بیشتری نمیرود و بیش از این انتظار نیست. یکی از این نمایندگان که اتفاقا از پر حاشیهترین آنان بود، مشارکت در انتخابات را پایین خواند و علت آن را نه ناکارآمدی مجلس دهم، بلکه رد صلاحیت امثال خودش خواند! جالبتر آن که او گفت «جایگاه مجلس روز به روز سقوط خواهد کرد!» نه اینکه سقوط کرده... در حالی که خود نمایندگان مجلس دهم مدعی هستند جایگاه مجلس بر اساس روش رفتاری نمایندگان مجلس دهم از جایگاه اصلی خود سقوط کرد.
انتقاد رئیس انتقاد از رئیس!
از دیگر حاشیههای مجلس یازدهم انتخاب آقای قالیباف برای ریاست مجلس بود. برخی جریانات انتخابات روز اول مجلس را نمایشی خواندند و ادعا کردند که قالیباف از قبل برای ریاست مجلس انتخاب شده بود. ریاست آقای قالیباف که خود با حاشیههایی وارد مجلس شد و شاید بهتر بود فردی بدون حاشیه بر کرسی صندلی ریاست مجلس تکیه میزد، ترس و دلهره عجیبی در دل برخی جریانات و سیاسیون و حتی دولت به راه انداخت، که مطمئنا این ترس و دلهره به دلیل احساس ناکارآمد شدن مجلس به واسطه ریاست قالیباف و مشکلات مردم نیست، بلکه فقط انگیزه های رقابتی دخالت دارد. به عبارتی تنها چیزی که در مخالفتهای این جریانات دیده نمیشود، خدمت به مردم و رفع مشکلات آنان است، وگرنه دلایل بسیار زیادی برای تخریب قالیباف در نظر دارند. منتقدان ابتدا برای تخریب رئیس جدید مجلس اخلاق اداری او را زیر سوال بردند. آنان اداره مجلس را با اداره نیروی انتظامی و شهرداری متفاوت خواندند و سعی کردند به قالیباف بفهمانند که فکر نکند با تکیه بر صندلی مجلس میتواند تحکمی و با نگاه بالا به پایین برخورد کند. آنان در قالب توصیههای فنی یک به یک اختیارات رئیس مجلس را ذکر کردند و حدود اختیارات و مرز دخالتها را برای او شکافتند.انتقادها به روشهای مختلف ادامه یافت تا آنکه اولین نطق رسمی رئیس مجلس صورت گرفت. رسانههای خارج از کشور این سخنان را اولین تقابل مجلس و دولت و حمله قالیباف به روحانی خواندند. اما در میان سخنان قالیباف یک جمله توجه رسانهها و منتقدان داخلی را جلب کرد و آن این بود که قالیباف گفت «مجلس یازدهم بنای تقابل و مچگیری ندارد...» این جمله بسیاری از افراد و رسانههای مخالف قالیباف را خرسند و ذوق زده کرد. آنان میخواهند طبق پیش بینیهای خود هیچ تنشی میان دولت و مجلس در یک سال باقی مانده دولت اتفاق نیوفتد. البته این موضوع ذوق زدگی ندارد چه آنکه این رسانه ها در محیط اختلافی و تنش آمیز بهتر میتوانند نان خوری و نان بری کرده و تفرقه افکنی کنند! ذوق زدگی رسانه های منتقد به حدی بود که جمله قالیباف را به طور کامل تیتر نکردند و روی آن صحه نگذاشتند. شاید لزومی ندیدند یا میخواهند فضایی کدر میان مجلس و دولت به وجود نیاید. زیرا قالیباف گفت: «مجلس یازدهم نه بنای تقابل و مچگیری دارد و نه در پیگیری منافع و حقوق مردم مسامحه میکند». حال چرا قسمت دوم در رسانهها تیتر نشد، نمیدانیم.
اولین واکنش دولت همراه با تهدید
مهمتر از آن اینکه واکنشهای نابجای برخی دولتیها که سابقه سخنان نابجا زیاد دارند، در همین اولین نطق آغاز شد و رسما خواستار برخورد و تذکر به مجلس شدند تا هوس انتقاد از دولت به سرش نزند. یکی از آنان مشاور رئیس جمهور بود. اکبر ترکان گفت: «من انتظار داشتم که دیگران هم مثل روحانی سعی کنند رابطه دولت و مجلس وارد سیر تعاملی شود، اما آنچه که مشاهده کردیم چیزی به جز این بود. رئیس مجلس جدید به جای آنکه سعی کند در همین ابتدای کار سعی داشته باشد با دولت صلح کند و اولویتهای کشور را در نظر بگیرد شروع به تیکه پرانی به رئیسجمهور و هیات دولت کرد و به دولت الفاظ خسته و فرسوده را نسبت داد و فهرستی از بدوبیراه را نثار دولت کرد، من این رفتار را نپسندیدم.» البته ترکان هنگام انتقاد از لفظ خسته و فرسوده به سن و سال خود نگاه نکرد و سوابق همکارانش در بیحالی برای رفع مشکلات را در ذهن مرور نکرد. او همچنین گفت: «پاسخ دعوتی که دولت از مجلس یازدهم داشت این رفتار نبود و نباید با دولت با این لحن سخن میگفتند، چرا که روحانی از مجلس جدید دعوت به همکاری داشت اما آنها به شکل دیگری پاسخ دادند که مورد انتظار نبود.بر همین اساس باید از امروز به آنها هشدار داده شود که بر اساس مصالح کشور قدم بردارند و اجازه ندهند تنازعات سیاسی، دغدغههای مردم را کم اهمیت جلوه دهد، اما در نهایت دولت باید مقاومت کند و نباید با این حرفها مماشات کند.» اینکه ترکان پیشنهاد میدهد مجلس فضای جامعه را آرام کند، سخن خوبی بود، اما تهدید او در مورد برخورد با مجلس آن هم از روز اول، فضایی تنش آمیز میان دولت و مجلس را ترتیب میدهد. زیرا هیچ کدام از طرفین این کشمکش نمیخواهد با سعه صدر و برخوردهای عاقلانه اختلافات را به حداقل برساند و آنچه در ادامه این اظهارات انتظار میرود این است که مجلس و دولت با اتحاد روز افزون در اظهار نظرها نمیخواهند آب خوش از گلوی مردم پایین برود!