سلما سلطانی: چه کسی فکرش را میکرد از وقتی که پای یک ویروس به دنیا باز شود، بتواند اینقدر تغییر و تحول ایجاد کند. از تغییر در سبک کار و زندگی و روابط بگیر تا تغییر در رفتار و روح و روان... ورود این ویروس به طور غیرمنتظرهای سلامت و اقتصاد کل دنیا را دچار مخاطره کرد و اختلال بسیاری در زندگی روزمرهمان بهوجود آورد. طوری زیرسایه سنگین این تهدید زندگی و گذر میکنیم که خودمان هم باورمان نمیشود، ولی گویا تغییراتی که در ما و روابطمان ایجاد کرده است، تا ابد باقی خواهد ماند.
ویروسِ بد میرود، ما خوب بمانیم
قرنطینه، فاصلهگذاری اجتماعی، اختلال در ارائه خدمات، تعطیلی مراکز خرید، تعطیلی فروشگاهها، لغو سفرها، بسته شدن مرز کشورها به روی یکدیگر، محدودیتهای صادرات و واردات، نوسانات شدید قیمت در بازار، عدم تأمین به موقع مواداولیه و محصولات مورد نیاز مشتریان در برخی از صنایع و... عواملی هستند که در این مقطع از زمان برای زندگی روزمره و علیالخصوص کسب و کارها شرایط بحرانی ایجاد کرده است.خیلی از فرصتهای شغلی از بین رفته و برخی از کسب و کارها به پایان رسیدهاند، در صورتی که در این میان، هستند کسبوکارهایی که با استفاده از این شرایط بحرانی از تهدید بحران استفاده کرده و آن را به فرصت تبدیل میکنند. این تغییرات باعث شد افراد شیوه جدیدی از زندگی را تجربه کنند.
ویروسی که همه چیز را تحتالشعاع قرار داد
در کشور ما ایران این تغییرات بهصورت محسوستر و قابل لمستر وجود دارد. ما در کشوری زندگی میکنیم که مردم از نظر عاطفی ارتباطات گستردهتری دارند، در نتیجه هر نوع مانعی در این خصوص، تأثیر مستقیم بر روح و روان مردم دارد. از طرفی بهدلیل بحرانهای سالهای اخیر دچار فشار اقتصادی و تحریمهای زیادی بودیم و در نتیجه اقتصاد جامعه به شدت شکننده و تأثیرپذیر از عوامل و سیاستهای بیرونی است.از پا درآمدن خیلی از کسب و کارها و بیکاری عدهای از مردم، فقر و مشکلات معیشتی مردم به دلیل بیکاری یا تورم بالا و خانوادههایی که مدتهاست موادغذایی سالم و موردنیازشان را نتوانستهاند تأمین کنند، افزایش دورکاریها و نبودن نظارت مستقیم در محیط کاری، تدریس آنلاین برای دانشآموزان و پایین آمدن کیفیت آموزش، نبود و کمبود ابزار آموزشی برای اغلب دانشآموزان، پایین بودن و قطع و وصل شدن اینترنت داخل کشور و هزینههای آموزش مجازی، تنهایی کودکان در منزل بیشتر از قبل در حالتی که والدین مشغول به کار خارج از منزل هستند و تهدیدها و خطرهایی که در این میان برای این کودکان چه در منزل و چه در دنیای مجازی وجود دارد، افزایش و بالارفتن قیمتها در اثر تورم، کمبود جا و امکانات در بیمارستانها جهت ویزیت و پذیرش و قرنطینه بیمار کرونایی در منزل و نگرانیها و استرسهای حاکی از آن، هزینههای بالای درمان و بستری بیماران کرونایی در بخشهای خصوصی، فوت ناگهانی و داغدار شدن شماری از هموطنان به صورت روزشمار و بالا رفتن آمار مرگ و میر بر اثر این بیماری و غم از دست دادن و گذر کردن در این شرایط بدون برگزاری مراسم در خلوت و تنهایی برای خانواده متوفی و سنگینی بار این غم و ترس از دست دادن عزیزان بیشتر و افسردگیها و اضطرابات نشئت گرفته از آن ترس از اینکه چگونه میتوان در امان بود، همه و همه عواملی هستند که فکر و ذهن و قلب همه ما را تحتالشعاع خود قرار میدهد و میفشارد.
حذف روابط و مناسباتی که دلتنگمان کرده است
مادر من ماههاست مرا نبوسیده است. پدرم را نمیتوانم در آغوش بگیرم. خواهرم کنارم نمینشیند تا با من حرف بزند. برادرم را مدتهاست از طریق تماس تصویری میبینم و... از رفقا و جمعهای دوستانه و بیریا که میشد در آن از تمامی مشکلات روزمره و غمها رها شد و ساعاتی را خندید، بگذریم. سفرهای کنسل شدهای که به مناسبتهای مختلف از تفریحی بگیر تا زیارتی و دیدن عزیزان راه دور مخصوصاً مادر و فرزندانی که به دلایل مختلف تحصیلی یا شرایط زندگی از خانوادههای خود دور هستند و تشدید دلتنگی به تناسب آن. برنامههای مختلف و مراسمهایی که به این دلیل و با تعطیلی اماکن مربوطه به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی، بههم خورد و به سرانجام نرسید یا ساده برگزار شد. عزیزی میگفت: رفیقم را یک شبه از دست دادم، حتی نتوانستم برای خاکسپاری بهترین رفیقم حاضر باشم. نتوانستم برای مادر داغدارش مرهمی یا پای برای پدر کمر شکستهاش باشم.حتماً دیده یا شنیدهاید در اقوام یا نزدیکان کسانی را که درگیر استرس و اضطراب کرونا و افسردگی ناشی از آن هستند. مشکلی که فقط و فقط به واسطه آمدن همین مهمان کوچک و ناخوانده در اغلب خانههای ایران مشاهده میشود.
سازگاری با آنچه در حیطه اختیار ما نیست
بیشک در دنیا تاکنون عاملی به این قدرتمندی وجود نداشته است تا تمامی تغییرات را بهصورت یکجا بهوجود بیاورد. تغییراتی که اثرات قرنطینگی و کمکاریهای طولانی ایجاد میکند، قطعاً تا مدتها پس از تمام شدن این مسئله باقی خواهد ماند. گرچه لاجرم مجبور به سازگاری با این مهمان ناخوانده هستیم. ناگزیریم از پذیرفتن این ویروس و تغییر سبک و سیاق زندگی. بهگونهایکه کمتر آسیب بزنیم و کمتر آسیب ببینیم.در این میان باید کمی اندیشه کرد. به این موضوع بیندیشیم که چند درصد از زندگی ما، در اختیار خودمان است؟ میتوان گفت بخش اعظمی از روند یک زندگی، مستقیماً به خود ما ربط دارد. یعنی میتوانیم در این محدوده اختیار انتخاب داشته باشیم، اما وقتی نیرو و عاملی خارج از محدوده توان و اختیار ما به سمت ما هجوم میآورد، تنها کاری که میتوان کرد این است که او را بپذیریم، زیرا در حیطه اختیارات ما نیست و درستترین و منطقیترین کار سازگاری با آن است. درست است که با شیوع این ویروس زندگی همه انسانها تغییر چشمگیری کرد، اما این تغییر به معنای پایان زندگی نیست.
درسهای کرونا بهرغم آسیبهایش
میتوان با تغییر در مهارتها و بهدست آوردن مهارتهای جدید فردی، سبک زندگی خود را تغییر داد. فارغ از آسیبهای بیشمار کرونا، با نگاهی مثبت به این ویروس میتوان گفت، کرونا با ورودش توانست برخی سبکهای غلط زندگی را تغییر دهد. در این میان میتوان به شستن مکرر دستها و رعایت کامل بهداشت که مدتها بود الزامی به آن نداشتیم، بیتوجهی به یکدیگر در خانه و خانواده و صحبت نکردن عمیق با یکدیگر و توجه بیشتر به دنیای مجازی از طریق گوشیهای همراه، عدم تعادل بین کار و زندگی، بیتوجهی به طبیعت و از بین بردن آن، آلودگی محیطزیست از طریق زبالهها یا ضایعات کارخانهها و غیره، بیتوجهی به وفور نعمت، بیتوجهی به زمان آن هم فقط با یک کلیک برای داشتن هر آنچه موردنیاز بود و اما در نهایت با آمدن این ویروس با تمامی اتفاقات و تأثیرات بد آن، درسهایی هم گرفتیم. این ویروس به ما آموخت قدر سلامتی خود و خانوادهمان را بدانیم. قدر کنار هم بودنمان و از یکدیگر باخبر بودنمان. قدر داشتههایمان و تلاش برای نداشتههایمان. فهمیدن نیاز عزیزترین کسانی که در کنار ما هستند و گذراندن وقت برای شناختن و شناخته شدن بیشتر.این ویروس به ما آموخت بیشتر از قبل مراقب طبیعت باشیم و به آن آسیب نزنیم. مراقب هوای شهر و آلوده نکردن آن باشیم و با دور دور کردنهای غیرضروری و چرخ زدن بیهوده با اتومبیل، آسمان را آلوده نکنیم و هوایی را که تنفس میکنیم، پاکیزه نگه داریم. این ویروس به ما یاد داد هنوز میتوان در آسمان ستارهها را دید و هنوز میتوان قدم زد و دوید.
این ویروس به ما آموخت احتکار و گرانفروشی ماسک، الکل، موادشوینده، دارو و هر چیزی که مستقیم به سلامتی تکتک افراد بستگی دارد، زنجیروار به سلامتی همه جهان متصل است. پس نمیتوان از خارج از این محدوده قدم گذاشت که اگر خلاف این باشد، با زیاد شدن بیماران، لاجرم شاهد درگیری کل جامعه و در نهایت فوت افراد بیشتری خواهیم بود که شخص یا اشخاص گرانفروش و احتکارکننده از آن مصون نخواهند بود. پس سلامت یکی به سلامتی دیگری و سلامتی همه به یکدیگر زنجیروار متصل است.
پس بیایید با رعایت هر چه بیشتر نکات بهداشتی و قوانینی که در این مسیر برای حفظ سلامتی، مقرر و مشخص شده است، هوای یکدیگر را داشته باشیم و برای سلامتی جسمی و روحی خود و دیگران ارزش قایل شویم. حواسمان باشد که از سر خستگی، کلافگی، بیکاری، افسردگی یا تنهایی، اندوهی به دل دیگران وارد نکنیم. هوای کسب و کارهای دیگران را داشته باشیم و از آب گلآلود ماهی نگیریم. کرونا دیر یا زود میرود، این ویروس بد بالاخره میرود، اما ما خوب بمانیم و خود را برای سبک زندگی پساکرونا آماده کنیم.
منبع: روزنامه جوان