در مقابل اگرچه جمهوری اسلامی خواستار تنش در منطقه نبود اما سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت امور خارجه در مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به خبرنگاران درباره تصمیمات ترامپ در آخرین روزهای ریاست‌جمهوری‌اش گفت، «ما به‌عنوان یک دولت برای هر سناریویی آمادگی داریم و به همه سناریوها فکر می‌کنیم و برای هر سناریویی، پاسخ آماده داریم. امیدواریم ایشان دست از تنش‌آفرینی در آخرین روزهای خود در کاخ سفید دست بردارند و میراث بدتری از خود به‌جای نگذارند.»
همچنین در پاسخ به خبرنگاری دیگر گفت، «همه می‌دانند خلیج‌فارس برای ایران چه معنایی دارد، آنها می‌دانند که ایران در حوزه امنیت ملی و دفاعی خود چه سیاستی دارد و می‌دانند که رعایت نکردن خطوط قرمز ایران چه ریسک بالایی را برای آنها به همراه دارد.»
انتقام سخت
البته با گمانه‌زنی بعضی رسانه‌ها از ارتباط این تحرکات با سالگرد شهادت سردار دل‌ها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و وعده‌ی انتقام سخت جمهوری اسلامی برای ترور مذبوحانه فرماندهی سپاه قدس، به گزارش خبرگزاری میزان، سردار «حسین سلامی» فرمانده سپاه پاسداران در حاشیه مراسم نخستین سالگرد شهادت سپهبد سلیمانی و در جمع خبرنگاران در پاسخ به اینکه آیا امروز جمهوری اسلامی ایران از اینکه شاید ترامپ حمله یا اشتباهی علیه ایران انجام دهد، نگرانی دارد، تأکید کرد: «ایران هیچ نگرانی ندارد و ما برای دفاع از استقلال خود، منافع حیاتی و دستاورد‌های انقلاب بزرگمان آماده هستیم و این آمادگی را ظرف ۴۱ ساله گذشته ایجاد کردیم. وی افزود: امروز برای رویارویی با هر قدرتی، هیچ مشکل، نگرانی و دغدغه‌ای نداریم ما حرف‌های نهایی خود را در میدان نبرد با دشمنانمان خواهیم زد.»فرمانده سپاه پاسداران درباره انتقام سخت، اظهار کرد: «انتقام سخت نقطه نیست بلکه یک مسیر است. البته ما انتقام نقطه‌ای این سردار بزرگ و هم‌رزمانش را از عاملان و آمران آن خواهیم گرفت که جدا از همه مسیری است که ما طی می‌کنیم؛ یعنی آنانی که در این شهادت‌ها دست داشتند، آرام نخواهند بود؛ اما زمان، مکان و کیفیت تابع شرایط خاصی است که به وجود خواهد آمد و ما آن شرایط را به اذن خدا به وجود خواهیم آورد. اما مسیر انتقام سخت مسیر فروپاشی رژیم صهیونیستی و اضمحلال سلطه سیاسی آمریکا بر منطقه و اخراج آمریکا از منطقه و دادن سرنوشت مسلمانان به دست خودشان است. عزت عظیم مسلمانان باید حفظ شود و این انتقام سخت به‌عنوان یک طریق و یک مسیر گرفته شود.»
اما حضور اسرائیل
اعلام عبور زیردریایی‌های اسرائیلی از کانال سوئز، هم‌زمان با دیدار بین مقامات اسرائیلی شد که موضوع نشست آنها، بررسی راه‌های مقابله با تهدیدات ایران در منطقه بود. اگر حضور زیردریایی اسرائیلی در منطقه و خلیج فارس صحت داشته باشد، واکنش ایران را قاطع‌تر و محکم‌تر می‌سازد چراکه این مولود نامبارک به‌هیچ‌وجه موردقبول جمهوری اسلامی نیست. عادی‌سازی روابط امارات و بحرین و رژیم صهیونیستی موجب حضور نامبارک اسرائیل در خلیج‌فارس شده، از همین رو تهدیدات ردوبدل شده میان ایران و آمریکا را فاز جدیدی کرده که بر حساسیت موضوع افزوده است؛ زیرا احتمال ایجاد یک پایگاه نظامی اسرائیلی در مناطق شیخ‌نشین حوزه خلیج‌فارس هم‌پیمانش وجود دارد. جای سؤال است که اسرائیل در خلیج‌فارس چه می‌کند؟ حضور نیروهای نظامی ایران در آب‌های خلیج‌فارس امری طبیعی و مسلم است چراکه در خانه خودشان هستند و از مواضعشان دفاع می‌کنند اما اسرائیل چرا به دنبال حضور در آب‌های خلیج‌فارس است!آخرین روزهای ترامپ
از سویی ترامپ با اعمال تحریم‌های کمرشکن و ظالمانه، قصد کشاندن ایران به پشت میز مذاکره را داشت تا از موضع ضعف شرایط آمریکا را بپذیرد و هزینه‌ی مذاکرات دولت ترامپ پایین بیاید. با نتیجه نگرفتن ترامپ از فشارهای تحریمی و مقاومت ایران در برابر فشارهای ناشی از آن و برنامه‌ریزی برای دفع و رفع آنها، این بار با تهدید به جنگ، قصد منزوی کردن ایران و تحمیل شرایط خود بر جمهوری اسلامی را دارد؛ زیرا حل نهایی مسئله ایران در جهت منافع آمریکا یک اولویت درجه اول در سیاست خارجی دولت ترامپ بوده و او در این مسئله احتیاج مبرم به یک پیروزی چشم‌گیر دارد. به‌همین‌جهت گزینه‌هایی که او برای جمهوری اسلامی در نظر دارد، یا مذاکره به‌شرط تسلیم و یا تسلیم پس از درگیری‌های نظامی است. ترامپ در آخرین روزهای ریاست‌جمهوری‌اش نیز دست از این آرزوی بربادرفته‌ی خود برنداشته و هنوز مشغول خیال‌پردازی‌های احمقانه است.موضع ایران
اما در حال حاضر موضع معقولانه‌ی مسئولین ایران در مواجه با ماجراجویی‌های ترامپ بر اساس آنچه مقامات دیپلماتیک و نظامی جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند، عدم ایجاد تنش و یا تشدید آن در منطقه است اما این نکنه را نیز گوشزد کرده‌اند که با تمام توان از امنیت کشورشان دفاع خواهند کرد. لذا بدیهی است در صورت دست‌اندازی و حمله به مواضع ایران، هدف موشک‌هایشان به سمت مواضع آمریکا و اسرائیل خواهد بود و در این مسئله تردیدی نیست. نکته‌ی دیگر مناطق شیخ‌نشین حاشیه خلیج‌فارس هستند که ایران اگرچه برایشان احترام همسایگی قائل است و به دنبال روابط حسنه با آن‌هاست اما آنها را دارای قدرت نظامی نمی‌داند، البته گاهی برای مهار سرکشی‌های آمریکا از آنها استفاده کرده و نقش رابط را ایفا کرده‌اند.وعده حکیمانه رهبر انقلاب
در تنش‌های اخیر نیز بر اساس گزارش المیادین: واشنگتن از طریق قطر پیامی به تهران فرستاد و اعلام کرده، قصد حمله به ایران را ندارد و ناو هواپیمابر را برای تأیید این پیام از منطقه خارج کرد. همچنین وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، جمعه 12 دی‌ماه اعلام کرد که ناو هواپیمابر «یو اس اس نیمیتز»، منطقه عملیات فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه را به سمت پایگاه دریایی «نورفولک» در ایالت ویرجینیا ترک کرد.آمریکا که از تهدید و عربده‌کشی‌های نظامی خود نیز نتیجه نگرفت و ناو «یو اس اس» را از منطقه خارج کرد، وعده‌ی حکیمانه‌ی رهبر معظم انقلاب به کسانی که دوگانه «مذاکره-جنگ» سر می‌دادند، به ذهن یادآور می‌شود که در دیدار با مردم فرموده بودند: «به‌طور خلاصه در دو کلمه به ملّت ایران بگویم: جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد؛ این حالا خلاصه‌ِی حرف بود که بدانید، همه‌ی ملّت ایران بدانند؛ امّا این‌ها استدلال پشت سرش هست، صِرف ادّعا نیست، صِرف گفتن و آرزو کردن و شعار دادن نیست، استدلال هست.»(1).
کلام آخر
دوگانه جنگ و مذاکره حربه‌ایست که آمریکا در پیش‌گرفته تا مستضعفین سیاسی داخلی را متقاعد کند که راهی به‌جز این نیست؛ اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است. آمریکا به‌خوبی می‌داند هزینه جنگ برایش بسیار بالاست و به گفته‌ی ترامپ رئیس‌جمهور فعلی آمریکا در جنگ‌های گذشته نیز هزینه‌های گزاف و بی‌نتیجه داشته‌اند و جز خسارت چیزی برایشان نداشته است. برای همین آمریکا محاسبه می‌کند که در صورت وقوع یک جنگ تمام‌عیار چه چیزهایی نصیبش می‌شود؟ آیا می‌تواند باقدرت بازدارنده ایران، امنیت انتقال سوخت از تنگه هرمز را حفظ و بالاتر از آن حکام دیکتاتور متحدش را در قدرت نگاه دارد؟ آیا در فردای جنگ زمامداران سعودی، امارات، بحرین و ...همچنان حاکم خواهند ماند و یا نقشه خاورمیانه به نفع مقاومت زیر و رو می‌شود؟در دوگانه جنگ و مذاکره، گزینه‌ی سومی به نام «مقاومت» هست که در اقتصاد، تعبیر به «اقتصاد مقاومتی» می‌شود و از تأثیرات تحریم‌های به‌اصطلاح کمرشکن کاسته و آن را به صفر می‌رساند. وضعیت اقتصادی کشور پس از فراز و نشیب‌های فراوان در سال‌های گذشته ثبات یافته و از تشنج ناشی از کاهش صادرات نفت عبور کرده است. همچنین تجربه‌ی مقاومت نشان داده که می‌شود شرایط را در داخل بهبود بخشیده و منجر به تغییر در تصمیم‌گیری‌های محوری و بنیادین نشودد و از سویی دشمن را به گدایی مذاکره مجبور سازد.
بنابراین در چنین شرایطی که کشور از درون دارای اقتدار قابل قبولی است و تحریم‌های دشمن یا اثر نداشته و یا اثر آن قابل‌کنترل بوده، دشمن دست به تهدید می‌زند، تهدید روی دیگر تحریم است و به‌قصد تغییر در تصمیم‌گیری‌ها صورت می‌گیرد. همانگونه که در برابر تحریم‌ها مقاومت کرده‌ایم ،باید در برابر تهدیدها نیز نهراسیم و در مسیر خود حرکت کنیم.
در موضع نظامی نیز جمهوری اسلامی به دنبال جنگ نیست، اما برای انتقام سخت یک فرآیند و مسیر را ترسیم کرده که هدف نهایی آن اخراج امریکا از منطقه است. اگر ایران به دنبال جنگ بود، ناوهای آمریکایی همچون سیبلی ثابت روزهاست در برابر موشک‌های نقطه زن ایران قرارگرفته‌اند اما ایران خویشتن‌داری کرده و از این لقمه‌های آماده چشم‌پوشی کرده است. همچنین رژیم غاصب صهیونیست از حضور در آب‌های خلیج‌فارس که موطن نیروی دریایی ایران است، به دنبال چیست؟ بهتر است رژیم صهیونیستی دل به شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس و دلارهای نفتی‌شان خوش نکند که عاقبت ندارد.
درود خدا بر فرمانده محور مقاومت، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی.
پی‌نوشت:
(1). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم؛ 22/05/1397.
