همین سایه انداختن ابهام بر کنش نهایی مردم درخصوص انتخابات هم هست که باعث شده خیلیها یا سردرگم شوند یا چراغخاموش حرکت کنند تا با روشن شدن فضا تصمیم دقیقتری بتوانند بگیرند. در چنین شرایطی این نظرسنجیها هستند که به میدان میآیند و درصورتیکه قابلاعتنا باشند میتوانند مطالبه و خواست عمومی را مشخص کرده و از این مسیر عاملی برای برنامهریزی دقیقتر فعالان و گروههای سیاسی باشند و کمک کنند تا حاکمیت، طیفهای مختلف و چهرههای فعال تصمیم صحیحی برای تعامل با جامعه بگیرند.
باتوجه به همین مساله، یکی از مراکز افکارسنجی دانشگاهی نزدیک به اصلاحطلبان که در ادوار گذشته انتخابات ورود نسبتا بادقتی به مساله نظرسنجی داشت و توانست نتایجی نزدیک به نتیجه نهایی پیشبینی کند، نسبتبه انجام یک نظرسنجی در مقیاس ملی اقدام کرده و سوالاتی درباره میزان مشارکت، محبوبیت افراد و گفتمانهای غالب را در آن مدنظر قرار داده است. رجوع به این نظرسنجی که البته به احتمال فراوان با تغییر و تحولات سیاسی در روزهای آتی تغییر خواهد کرد، مختصات نسبتا خوبی از نگاه افکار عمومی به انتخابات ارائه میدهد که هم در نوع خود جالب است و هم میتواند پایهای برای تصمیمگیریها باشد.
اول: میزان مشارکت
مطابق معمول اولین موضوعی که در این نظرسنجی به آن اشاره شده، میزان مشارکت است. آنچنانکه مشخص است، مشارکت در انتخابات آتی مانند انتخابات مجلس گذشته تحتتاثیر مستقیم دو عامل مهم قرار دارد؛ یکی شیوع کرونا که پروتکلهای سنگینی را برای زندگی مردم تجویز کرده و طبعا احتیاطهایی را برای حضور در مجامع در پی خواهد داشت و دوم عملکرد دولت که تاثیر بسیار منفی و مخربی بر مشارکت و میزان اعتماد عمومی به قوه مجریه گذاشته است. با اینحال اما در این نظرسنجی مردم پاسخ قابلتاملی درباره مشارکت داشتهاند. 42.1 درصد از افراد درخصوص مشارکت پاسخ دادهاند که حتما در انتخابات آتی شرکت خواهند کرد و6.2 درصد نیز گزینه به احتمال زیاد را انتخاب کردهاند. جمع این دو عدد نشان میدهد از همین امروز میتوان روی مشارکت بیش از 48 درصدی مردم حساب کرد و امید داشت که با افزایش شور عمومی در ایام منتهی به انتخابات میزان مشارکت بالاتر هم برود؛ قاعدهای که در همه ادوار مشابه بوده و اگر اتقاق خاصی نیفتد، در این دوره هم میتوان انتظار آن را کشید.نکته دیگر درمورد این بخش این است که 23.7 درصد جامعه آماری گفتهاند که هنوز تصمیمی برای مشارکت نگرفتهاند که اگر بنا به قانون احتمال تصور کنیم نیمی از آنها در انتخابات شرکت خواهند کرد، باید برای انتخابات ریاستجمهوری آینده انتظار مشارکتی حدودا 60 درصدی را کشید.
البته در این میان باید به دو مساله دیگر هم اشاره کرد؛ یکی اینکه نظرسنجیهای مشابه در آذرماه سال 95، گویای عددی بالاتر هستند و فاصلهای حدودا 8 تا 10 درصدی را نشان میدهند و دوم اینکه با افزایش چالشهایی چون تورم سنگین یا اخبار ناامیدکننده از عملکردهای دولت و مجلس ممکن است این میزان مشارکت کاسته شود؛ موضوعاتی که البته میتواند یک زنگ هشدار برای مسئولان هم باشد تا هم نسبتبه یافتن راهی برای مشارکت ایمن در ایام کرونا تلاش کنند هم با بیتدبیریهای خود مسیر رشد مشارکت را متوقف نکرده یا از آن نکاهند. آخرین عدد جالبتوجه در این بخش این است که از میزان مشارکت در افراد بالای 50 سال، بیشتر از 50 درصد و حدود 55 بوده و در افراد کمسنوسالتر، عدد مشارکت روی 38 درصد ایستاده است.
دوم: شرایط شرکت در انتخابات
در این بخش از افرادی که در سوال قبلی گفته بودند احتمالا در انتخابات شرکت میکنند یا برای شرکت در انتخابات مردد هستند، پرسیده شده است «در چه صورتی در انتخابات ریاستجمهوری سال بعد شرکت میکنید؟» سوالی که پاسخهای جالب توجهی داشته است. دو آمار اصلی در پاسخها را مرور میکنیم.40.5 درصد پاسخدهندگان گفتهاند مشارکتمان بستگی دارد به اینکه چه کسانی در انتخابات کاندیدا شوند؟ که این خود نشان میدهد حضور شخصیتها و افراد موجه برای مردم اهمیت بالایی دارد و میتواند بر شور عمومی بیفزاید.درکنار این مساله ۳۸درصد از مشارکتکنندگان در این نظرسنجی گفتهاند در صورتیکه شرایط اقتصادی بهتر شود، از دودلی خارج شده و در انتخابات شرکت خواهند کرد. این عدد هم در نوع خود بسیار جالبتوجه است، چراکه بهخوبی توصیف میکند بهبود شرایط اقتصادی چه اثری در امید مردم برای تلاش و نقشآفرینی در مسیر تعیین سرنوشتشان دارد، یا بهتر بگوییم بهبود شرایط اقتصادی چه تاثیری بر فهم عمومی درباره نقش انتخابات و نظام سیاسی حاکم در شرایط زندگی آنها دارد. چنانکه این موضوع همپای اینکه چه کسی در انتخابات کاندیدا شود، بر میزان مشارکت موثر است و اگر مسئولان کشور بتوانند تا خرداد آینده تغییری در وضعیت عمومی زندگی و معیشت مردم ایجاد کنند، به احتمال فراوان خواهند توانست مشارکت را بالاتر از 50 درصد نگه دارند.
بد نیست در همین بخش به ذکر یک موضوع دیگر که در صفحه قبلی مربوط به انتخابات گفته بودیم، اشاره کنیم؛ آنهم اینکه وقتی 38 درصد از کسانی که نسبتبه حضور در انتخابات مرددند، میگویند با تغییر شرایط اقتصادی نگاهشان به حضور در انتخابات مثبت خواهد شد این است که مردم خواه ناخواه با شرایط کنونی جامعه در دو گفتمان اصلی بیشتر جای میگیرند؛ یکی گفتمان کارآمدی و دیگری عدالت است که هر دو بهصورت مستقیم به عملکرد اقتصادی سیستم اجرایی کشور مربوط میشود و طبعا اگر کسی از یکسو داعیه برقراری عدالت در جامعه را داشته و بتواند این گفتمان را نمایندگی کند و از سوی دیگر در کارنامه خود عملکرد اجرایی مثبتی را ثبت کرده باشد به احتمال زیاد خواهد توانست بخش مهمی از آرای عمومی را بهخود جلب کند.
تاثیر انتخابات آمریکا بر ایران
یکی از موضوعاتی که مدتهاست برخی سیاسیون را درگیر خود کرده و آنها را از انجام بسیاری از امور وا داشته، ماجرای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و تاثیری است که این انتخابات بر مسائل سیاسی و انتخاباتی در ایران میگذارد. البته باید اعتراف کرد و همزمان تاسف هم خورد که در اثر رفتار سوء دولتمردان دولتهای یازدهم و دوازدهم طی 7.5 سال گذشته که بهصورت انکارناپذیری سیاست، اقتصاد و حتی آب خوردن مردم را به سیاست خارجی گره زدند، نگاه خیلیها به جای اینکه به تغییرات داخلی و تصمیمات مدیریتی خودمان باشد، به قیام و قعود افراد در کاخ سفید و فراز و فرودهای سیاسی در کاخ سفید است. همین وضعیت هم سبب شده برخی سیاسیون تصور کنند که تحولات انتخاباتی در آمریکا میتواند بر تغییر نظرات مردم ایران اثر بگذارد و در سایه همین چارچوب ذهنی هم دست به دعا بردارند که فلان شخص در انتخابات 2020 پیروز شود و دیگری بازنده. نظرسنجی اخیر اما نکته مهمی را از میان پاسخهای مردم به سوالات حاصل میکند که بهواقع خط بطلانی بر ایده یادشده است. در یکی از سوالات این نظرسنجی تاثیر نتایج انتخابات آمریکا بر شرایط ایران مدنظر قرار گرفته و از مشارکتکنندگان پرسیده شده که با توجه به تغییر ریاستجمهوری در آمریکا چه تغییری در شرایط ایران ایجاد خواهد شد؟از میان پاسخدهندگان 52.3درصد گفتهاند که پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا سبب تغییری در وضعیت ایران نخواهد شد و شرایط کشور نه بهبود مییابد و نه بدتر میشود. 23.4درصد از مشارکتکنندگان در پاسخ به این سوال گفتهاند که با حضور بایدن در کاخ سفید وضعیت ایران بهتر خواهد شد و 7.3درصد هم گفتهاند که این تغییر باعث بدتر شدن وضعیت ایران میشود. باقی افراد که 17درصد هستند نیز درمورد این سوال اعلام بیاطلاعی کردهاند. دقت در این اعداد گویای چند نکته مهم است. اول اینکه اکثریت مردم که حداقل 60درصد را تشکیل میدهند، مطمئن هستند که تحولات آمریکا در شرایط ایران بیتاثیر است و این دقیقا برخلاف نظر برخی اعضای دولت یا نزدیکانشان است که تصورات مشابهی در گذشته بروز داده بودند. نکته دوم اینکه این اتفاق احتمالا در نتیجه تجربه دو سال اجرای برجام از زمستان 94 تا بهار 97 است؛ جایی که با وجود ادعای رفع تحریم تغییر مورد انتظار در شرایط اقتصادی کشور ایجاد نشد و بعضا در برخی موارد چالشها نیز تشدید شد.
رای احتمالی به شخصیتهای سیاسی
جذابترین قسمت هر نظرسنجی انتخاباتی در هر مقطعی احتمالا بررسی نظرات عمومی درمورد کاندیداتوری و رایآوری افرادی است که در فضای سیاسی کشور فعال بوده و گمان آن میرود که کاندیدای انتخابات شوند. در این نظرسنجی هم در دو بخش به این مساله پرداخته شده و درصد موفقیت حضور یا فعالشدن برخی چهرهها در انتخابات از دید مردم بررسی شده است.بخش اول: کاندیداتوری اشخاص
در این بخش ابتدا کسانی که گفتهاند بههیچعنوان در انتخابات شرکت نخواهند کرد از جامعه آماری نظرسنجی حذف شده و از افراد باقیمانده پرسیده شده که «اسم چند شخصیت سیاسی را میخوانیم. درصورت کاندیدا شدن هرکدام از اینها تا چه حد ممکن است به وی رای دهید؟» پاسخها را برای هر فرد در ادامه مرور میکنیم. توضیح اینکه از میان چهرههایی که احتمال کاندیداتوری آنها میرود، نام 10نفر در این نظرسنجی آمده است و پاسخها هم درقالب نمیدانم، نمیشناسم، زیاد، تاحدی، کم و اصلا تقسیمبندی شده است.
سیدابراهیم رئیسی: رئیس کنونی دستگاه قضا که در انتخابات قبلی موفق شده بود 15.8میلیون رای از مردم به دست آورد، در این نظرسنجی با اختلاف در جایگاه اول قرار دارد. رای قطعی 35.2درصد پاسخدهندگان با اوست و گفتهاند به احتمال زیاد به او رای خواهند داد و 17.7درصد نیز تاحدی به او تمایل دارند. 9.2درصد تمایلشان به وی کم است و 12.5درصد هم قطعا به وی رای نخواهند داد که در حکم رای منفی قطعی رئیس تلقی خواهد شد. 14درصد هم گفتهاند سیدابراهیم رئیسی را نمیشناسند.
محمدباقر قالیباف: نفر دوم لیست رئیس مجلس شورای اسلامی است کسی که در انتخابات96 بهنفع سیدابراهیم رئیسی کنار کشید و در انتخابات قبلتر هم نتوانست در رقابت با حسن روحانی به پیروزی برسد.19.2درصد از پاسخدهندگان گفتهاند به احتمال زیاد به وی رای خواهند داد و 20.7نیز گزینه تاحدی نسبت به او تمایل دارند را انتخاب کردهاند.15.1درصد تمایلشان کم است و 25.2درصد هم قطعا به وی رای نخواهند داد.
محمدجواد ظریف: وزیر امور خارجه که این روزها در رسانههای اصلاحطلب نام او زیاد شنیده میشود در جایگاه سوم قرار دارد ، هرچند بارها گفته قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارد. او در این نظرسنجی جایگاه سوم را دارد چراکه 18درصد از شرکتکنندگان گفتهاند به احتمال زیاد درصورت کاندیداتوری به وی رای خواهند داد. محمدجواد ظریف 27.3درصد هم رای منفی دارد و این میزان از افراد گفتهاند که اصلا به او رای نخواهند داد. از میان نظرات 17.3درصد هم گفتهاند به وی تاحدی تمایل دارند و همچنین 13.8گفتهاند با احتمال کمی ممکن است به او رای بدهند.
علی لاریجانی: رئیس چند دوره مجلس در ادوار اخیر با فاصله معناداری نسبت به سه نفر اول قرار دارد و بهعبارتی میتوان گفت که او صدرنشین نیمه دوم جدول 10نفره است. علی لاریجانی در نگاه حاضران در نظرسنجی تنها 6/6درصد رایآوری با احتمال زیاد دارد و البته 33.1درصد هم رای منفی دارد که در جمع 10نفره از همه بالاتر است.
سردار حسین دهقان: از اینجای جدول به بعد یک ویژگی مهم درخصوص آرای عمومی به چهرههایی که احتمال دارد کاندیدای انتخابات شوند وجود دارد و آن ویژگی این است که غالب افراد آن هم با درصد بسیار بالایی گفتهاند اساسا این شخصیتها را نمیشناسند. در این جمع نفر اول حسین دهقان، وزیر دفاع دولت حسن روحانی است. 66.8درصد گفتهاند اصلا حسین دهقان را نمیشناسند که بخواهند به او رای بدهند یا خیر. 5.3درصد از افراد گفتهاند به احتمال زیاد به وی رای خواهند داد و 9.8درصد هم گفتهاند حتما به او رای نخواهند داد.
مسعود پزشکیان: نفر ششم نایبرئیس مجلس دهم و وزیر بهداشت دولت اصلاحات است. مسعود پزشکیان که البته اعلام تمایلی برای حضور در انتخابات نکرده است 4درصد رای با احتمال زیاد دارد، 9.7درصد گفتهاند اصلا به او رای نخواهند داد و 70.8درصد هم گفتهاند او را نمیشناسند.
عزتالله ضرغامی: جایگاه هفتم دراختیار رئیس اسبق صداوسیماست. او هم مانند 6نفر آخر جدول کمتر شناختهشده است و 50.8درصد گفتهاند او را نمیشناسند. در عین حال ضرغامی رای منفی بالایی دارد و 19درصد گفتهاند اصلا به وی رای نخواهند داد. 3.2درصد هم به احتمال زیاد در انتخابات به او رای میدهند.
سورنا ستاری: معاون علمی رئیسجمهور نفر هشتم است. 76.2درصد او را نمیشناسند، 3.1درصد با احتمال زیاد به او رای میدهند و 9.4درصد هم اصلا به وی رای نخواهند داد.
پرویز فتاح: رئیس بنیاد مستضعفان نفر یکی مانده به آخر این لیست است. 71.6درصد از افراد گفتهاند وی را نمیشناسند، 2.8درصد با احتمال زیاد به وی رای خواهند داد و 10.1درصد هم رای منفی دارد.
مهرداد بذرپاش: رئیس دیوان محاسبات نفر آخر این لیست است. 77.4درصد وی را نمیشناسند، کمتر از یکدرصد به او با احتمال زیاد رای میدهند و 10.5درصد هم رای منفی دارد.
بخش دوم تمایل افراد به چهرههای سیاسی
در این بخش از حاضران در نظرسنجی پرسیده شده که از نظر سیاسی نظر شما به کدامیک از افرادی که نامشان ذکر میشود (محمود احمدینژاد، سیدابراهیم رئیسی، محمد خاتمی، حسن روحانی و علیاکبر ناطقنوری) نزدیکتر است. نکته جالبتوجه اینجاست که 35.7درصد گفتهاند که به هیچیک از افرادی که نامشان پرسیده شده نزدیک نیست! 22.7درصد رئیس دولتهای نهم و دهم را انتخاب کردهاند، 20.2درصد سیدابراهیم رئیسی رئیس قوهقضائیه و 10.6درصد هم محمد خاتمی رئیسجمهور دوره اصلاحات.نکته قابلتوجه این است که تنها 2.6درصد حسن روحانی را در این نظرسنجی برگزیدهاند که این خود گویای میزان محبوبیت رئیسجمهور است، 0.9درصد هم ناطقنوری را انتخاب کردهاند و 7.3درصد هم ترجیح دادهاند این سوال را بیپاسخ بگذارند.
ترجیحات عمومی درمورد ویژگیهای رئیسجمهور بعدی
همواره در ایام منتهی به انتخابات برخی شبهات خاص با این امید که توان انحراف افکار عمومی و مسالهسازی برای جلوگیری از عدم تمرکز مردم روی مسائل اصلی را داشته باشند از جانب برخی رسانههای داخلی و خارجی در جامعه ایجاد میشود. پمپاژ تبعیض یکی از اهداف اصلی این عملیات روانی است و طبعا تلاش میکند یا مردم را از حضور در انتخابات بازدارد یا گزینه انتخابات محدود و تحدید آزادی را بپروراند.یک: ریاست جمهوری زنان یا مردان
اولین سوال در نظرسنجی یادشده از مردم درباره این القائات، مربوط به مساله جنسیت رئیسجمهور آینده است. از جمع مشارکتکنندگان پرسیده شده که در دوگانه مرد یا زن بودن رئیسجمهور آینده ایران، کدامیک برایشان اولویت دارد که آنها با رقم بالایی گفتهاند برایشان فرقی نمیکند. دقیقا ۶۵ درصد از جامعه آماری این نظرسنجی گفتهاند دغدغه زن بودن یا مرد بودن رئیسجمهور بعدی ایران را ندارند، ۲۵ درصد ذکر کردهاند مرد بودن رئیس دولت را ترجیح میدهند و ۹ درصد هم بیان کردند که اولویتشان با حضور یک زن در جایگاه ریاست قوه مجریه است. این اعداد بهخوبی گویای این است که تلاش برای ایجاد یک دوقطبی در این زمینه چقدر با مطالبات عمومی مغایر است و نمیتواند در جامعه اثربخش باشد.دو: ریاست جمهوری یک فرد نظامی
یکی از موضوعاتی که این روزها در دستورکار رسانههای خارجی و برخی اصلاحطلبان داخلی قرار دارد، پرداختن به مساله ریاستجمهوری یک فرد نظامی در ایران است. باوجود اینکه فعلا و تنها کسی که از میان افراد نظامی بهصورت رسمی اعلام کرده در رقابتهای انتخاباتی حاضر خواهد شد، حسین دهقان، وزیر دفاع دولت حسن روحانی است. این دست رسانهها تلاش میکنند از حضور یک فرد نظامی در جایگاه ریاستجمهوری تعبیر و تفسیری دیکتاتورمآبانه داشته باشند و بگویند با چنین اتفاقی چالشهایی برای مساله آزادی در کشور ایجاد خواهد شد و... .حالا اما این نظرسنجی یکی از سوالات اصلی خود را به این موضوع اختصاص داده و از مردم پرسیده است که در دوگانه ریاستجمهوری یک فرد نظامی یا یک فرد غیرنظامی چه انتخابی خواهید داشت؟ اعداد جالبتوجه است. 1/58 درصد پاسخ دادهاند اساسا چنین دوگانهای در ذهنشان نیست و فرقی نمیکند رئیس هیات دولت آینده ایران یک نظامی باشد یا یک فرد غیرنظامی.31.9 درصد گفتهاند ترجیح میدهند یک فرد غیرنظامی رئیس دولت بعدی ایران باشد و 9.5 درصد هم ریاستجمهوری یک فرد نظامی را انتخاب کردهاند.
سه: حوزوی یا غیرحوزوی بودن
این چالش که البته قدری قدیمیتر هم هست، در این نظرسنجی هم به سنجش در میان افکار عمومی گذاشته شده و از آنها پرسیده شده که در دوگانه حوزوی یا غیرحوزوی بودن رئیسجمهور بعدی کدام گزینه را انتخاب میکنید. در این مورد هم پاسخ مردم نشان داده که اکثریت اولویتشان چیز دیگری است و این دوگانه در ذهنشان جایی ندارد.59.1 درصد از پاسخها مبنیبر این بوده که فرقی نمیکند رئیس دولت بعدی حوزوی باشد یا خیر، 34.9 درصد توضیح دادهاند که علاقه به ریاستجمهوری یک فرد غیرحوزوی دارند و4.5 درصد هم ذکر کردهاند که علاقهمند به تکرار ریاستجمهوری یک فرد حوزوی در دوره بعدی دولت جمهوری اسلامی ایران هستند.
چهار: جوان بودن رئیسجمهور
یکی دیگر از موضوعاتی که شاید بیشتر از گذشته در این انتخابات محل بحث باشد، موضوع جوان یا پیر بودن رئیسجمهور است؛ موضوعی که شاید بیشتر از گذشته بهخاطر کرختی موجود در دولت حسن روحانی دیده میشد و مساله جوانگرایی که تقریبا و بهجز یکیدو مورد در دولتهای یازدهم و دوازدهم به وقوع نپیوست.حالا همین موضوع در این نظرسنجی مطرح و از مردم خواسته شده که نظرشان را درمورد دوگانه رئیسجمهور جوان یا پیر بگویند. در میان نظرات پاسخدهندهها دقیقا 50 درصد گفتهاند که برایشان هیچ تفاوتی ندارد رئیسجمهور بعدی جوان باشد یا پیر، مابقی هم38.8 درصد گفتهاند که ترجیح میدهند رئیس دولت آینده یک فرد جوان باشد و 10.7 درصد هم پیر بودن و احتمالا داشتن تجربه بیشتر را مدنظر قرار دادهاند.
در جمعبندی این بخش نهایتا باتوجه به نتایج هر چهار مورد دوگانه یادشده، باید گفت همچنان همان مساله اصلی مبنیبر پیش بودن دوگانههای اصلیتری چون دوقطبی در زمینه کارآمدی برای مردم اولویت بیشتری دارد و احتمالا فارغ از پیر یا جوان بودن، نظامی یا غیرنظامی بودن، زن یا مرد بودن و حوزوی یا غیرحوزوی بودن، به کسی رای خواهند داد که بتواند کارآمدی از خود نشان داده و درعمل تغییری در وضعیت اقتصادی و معیشت زندگی مردم بهوجود بیاورد.
منبع: فرهیختگان