انتقاد در صورتیکه هوشمندانه انجام شود آثار بسیار ارزندهای خواهد داشت، در غیر اینصورت ممکن است با واکنشهای منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیانبار خواهد شد که امروز میخواهیم درباره سود و زیان آن صحبت کنیم.
انتقاد در لغت به معنای 1- خالص کردن 2- جدا کردن خوب از بد 3- خرده گرفتن 4- برشمردن درستیها و نادرستیهای یک کار میباشد. همچنین نقد به بررسی و ارزیابی هرچیزی میگویند که در امروزه بیشتر در نشریات، نقد فیلم، نقد کتاب و فضای مجازی کاربرد دارد.
انواع انتقاد
انتقاد جهاتی دارد و هرجهت انواعی دارد که به بحث در رابطه با تاثیرآن میپردازیم.1- انتقاد سازنده: این روش در بسیاری موارد میتواند، جنبهای سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقاد کننده دوستانه باشد بیشتر موثر واقع شده و شنونده بدون آنکه مورد حمله قرار گیرد از معایب خود مطلع میشود.
2- انتقاد غیرمستقیم: انتقاد میتواند به صورت غیرمستقیم بیان شود.
برای مثال: اگر طرف مقابل شما خصوصیت بدی داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگویید «به نظر شما آدمهایی که دارای این خصوصیت اخلاقی هستند، غیرقابل تحمل نیستند؟» این شیوه انتقاد باعث میشود که یک حس هوشیاری در وی بیدار شود و وی متوجه شود که دارای چنین مشکلی است.
حتماً این مثل را شنیده اید که میگوید «به در می گویند تا دیوار بشنود». این یک مثال متداول در فرهنگ ما برای ابراز همین موضوع است.
3- انتقاد تهاجمی و صریح: رک بودن نشانه صراحت و صداقت است ولی همیشه برای مخاطب خوشآیند نیست بهخصوص اگر خیلی ناپخته بیان شود. این نوع انتقاد نه تنها هیچ نوع سازندگی در بر ندارد بلکه شنونده را هم در موضع تدافعی قرار میدهدکه در این رابطه بحث خواهیم کرد.
4- انتقاد همراه با تعریف و تمجید: در این روش ابتدا میتوان به تعریف و تمجید ویژگیهای ارزشمند فردی که مورد انتقاد میباشد پرداخت؛ برای مثال: «تو فرد توانمندی هستی». پس از کاربرد یک مقدمه مناسب نظر انتقادی خود را بیان و سعی کنید آن را در پوششی از سخنان خوب و دلپذیر قرار دهید. البته منظور شما اصلاً تملق نیست بلکه نخست خصوصیات خوب او را گوشزد کرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشته اید.
5- محکوم کردن: گاهی به جای انتقاد همراه با راهنمایی، انتقاد کننده مخاطب را در یک دادگاه یک طرفه محاکمه و محکوم میکند. او به خود این حق را میدهد که در مورد دیگران اظهار نظر کرده و الگوی فکری خود را به وی تحمیل کند که در ادامه توضیح خواهیم داد.
انتقاد در فضای مجازی
امروزه عضو بسیار حیاتی جامعه ما فضای مجازی است و اگر با درایت وارد این فضا نشویم ما را درگیر خود میکند که این مشکلاتی را نیز برای ما دارد. طی چندسال اخیر دشمنان از جنگ سخت صرف نظر کردند و به جنگ نرم روی آوردن و در حال حاضر فضای مجازی در کشور ما متاسفانه تقریبا تحت کنترل دشمنان است؛ که اگر از آن لحظهای غافل شویم جنگ روانی بزرگی برای ما درست میشود که علاج آن سخت است.متاسفانه در سالهای اخیر دشمنان از این فضای بسیار نزدیک به حقیقت برای سوء استفاده بر علیه ملت همیشه بیدار ایران اسلامی استفاده کرده اند که یکی از ترفند های آنان انتقاد است. انتقاد برخی اوقات روشی است برای برهم زدن امنیت روانی جامعه و منفعل کردن آن، بدینصورت که: از یک شایعه و یا یک خبر غرض شخصی و سازمان یافته خود را با استفاده از روش محکوم کردن به خورد جامعه میدهند که الگوی فکری خود را به جامعه تحمیل کنند.
امروزه نیز برخی به تقلید از دشمنان برای جذب مخاطب بیشتر در فضای مجازی و کسب درآمدهای نجومی دست به انتقاد میزنند، نه انتقاد هنری بلکه انتقاد سیاسی و اجتماعی؛ انتقاد با اغراض شخصی و با استفاده از فنون جذب مخاطب جز تباهی برای جامعه ندارد. ظاهرا انتقاد برای روحیه برخی افراد جذاب است و آنها را مجذوب خود میکند.
سواد رسانه ای
با این تفاسیر که بیان شد هر جامعهای نیاز مبرم به بالا بردن سواد خود دارد تا خوب را از بد تشخیص دهد، اما در اینجا منظور سواد خواندن و نوشتن نیست مراد «سواد رسانهای» است.سواد رسانه ای از زبان یونسکو:
«برای بقا و توسعه، برای تصمیمگیری و حل مشکلات در همه جنبهها و وجوه زندگی اعم از اینکه شخصی، اجتماعی، آموزشی و حرفهای باشد، افراد، جوامع و ملتها به اطلاعاتی در مورد خود و محیطهای فیزیکی و اجتماعی اطرافشان نیازمند هستند.
این اطلاعات از طریق سه فرآیند قابل دسترسی است: مشاهده و تجربه/آزمایش، صحبتکردن و مشاوره. قابلیت انجام اینکار را به شکل مؤثر و نتیجهبخش، سواد اطلاعاتی و رسانهای مینامند.
سواد رسانهای و اطلاعاتی عبارت است از دانش، رفتارها و مجموعه مهارتهای مورد نیاز برای تشخیص زمان و نوع اطلاعات مورد نیاز، نحوه و محل دستیابی به آن اطلاعات، نحوه ارزیابی اطلاعات از دید انتقادی و سازماندهی اطلاعات پس از دستیافتن به آن و همچنین نحوه استفاده اخلاقی از اطلاعات بهدست آمده. مفهوم سواد رسانهای و اطلاعاتی فراتر از فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و یادگیری، تفکر انتقادی و مهارتهای تفسیری فراتر از مرزهای آموزشی و حرفهای است. سواد رسانهای و اطلاعاتی شامل همه انواع منابع اطلاعاتی، اعم از منابع شفاهی، چاپی و دیجیتال میشود.»
پس دریافتیم روح جامعه نمیتواند بدون سواد رسانهای زنده بماند و این بحث جزو واجبات زندگی شده است. یعنی با داشتن سواد رسانهای میتوانیم بر ترفندها و اغراض دشمن جلوگیری کرد تا به هدف نرسد.
انتقاد یا غرض
بحث انتقاد با غرض کاملا جداست در اینجا میخواهیم به فرق انتقاد با غرض بپردازیم. همانطور که گفتیم انتقاد به معنی خالص کردن کاری یا جدا کردن خوبی از بدی است، اما غرض به معنای دشمنی و نیت بد است.»بلایی که دشمن بر سر جامعه ما میآورد این است که انتقاد به حق و درست از جامعه را به غرض و میل باطل خودش تبدیل میکند. او سعی دارد با این ترفند در جامعه حس ناامیدی و بیاعتمادی را القا کند که باید با هوشیاری به آن پاسخ داد که تاثیراتش بر روی جامعه هدف عملی نشود.
اما در کشور ما رسم شده که برخی همانطور که گفتیم از دشمنان تقلید میکنند. برخی افراد در مورد مسائلی نظر میدهند که در آن تخصصی ندارند و هر زمانی که از محبوبیتشان کم میشود با یک انتقاد به عملکرد حکومت، دولت و.. خود را سر زبانها میاندازند تا مردم را جذب خود کنند.
اما کاش انتقاداتشان سازنده بود و حداقل خودشان برای رفع مشکلات کاری میکردند، ولی در واقع نه تنها کاری نمیکند بلکه برخی اوقات آشوب و نگرانی هم درست میکند. یک مثال کوچک از این اقدامات، در سیل نوروز سال1398 بود که بعضی از به اصطلاح سلبریتیها با انتقاد به نحوه خدمترسانی به مردم سیلزده با بیاعتمادسازی مردم به هلال احمر و مراجع قانونی مقادیر زیادی پول از مردم دریافت کردند و مشخص هم نشد چطور، چگونه و در کجا خرج شد؟!
مضرات انتقاد
انتقاد فارق از همه خوبیهایی که دارد، اگر بیرویه و بدون اساس باشد، ممکن است مضراتی را داشته باشد.مضرات آن عبارت است از:
1- ناامیدی: ناامیدی عنصری است که میتوان با تزریق آن، یک جامعه را در معرض فروپاشی قرارداد. بنابراین انتقاد بیرویه از عوامل ناامیدی در جامعه است.
2- منفعل شدن: منفعل شدن یعنی کاری از پیش نبردن، گاهی دشمن از راه محکوم کردن یک جامعه را سرگرم خود میکند و از طریق دیگری اهداف خود را پیش میبرد؛ یعنی اگر یک جبهه شروع به انتقاد بیاساس و با غرض کند جبهه دیگر مجبور به پاسخ دادن به آن است که این باعث هرج و مرج و اختلاف افکنی میشود و دشمن فرصت پیدا میکند با استفاده از آن خط مقدم جبههها را تصرف کند و الگوی رفتاری خود را پیاده کند و یا اینکه دیگر کسی جرئت نمیکند از ترس اینکه از او انتقاد شود و مورد سنجش بدون آگاهی قرار بگیرد هیچ کاری بکند.
3- سوق دادن جامعه به عیبجویی: افراد جامعه وقتی میبیند نخبگان مشغول انتقاد بیرویه هستند ناخواسته وارد این جریان میشوند و وقتی انتقاد در کسی یا موضوعی پیدا نمیکنند، اقدام به عیبجویی و اظهار نظر در موضوعی میکنند که از آن هیچ اطلاعی ندارند.
4- تشخیص درست و غلط ناممکن میشود: وقتی جامعه به عیبجویی و انتقاد بیجا سوق پیدا کرد، تشخیص درست و غلط برای عده زیادی در جامعه دشوار است، به حدی که دیگر سخنان کارشناسان یک موضوع نادیده گرفته میشود. وقتی این اتفاق افتاد، سخنان و شایعات بیهوده در جامعه پا میگیرد که انتاج آن سختیهای بسیاری را برای یک جامعه در پی دارد.
پس تا اینجا متوجه شدیم که انتقادهای بیهوده چه تاثیرات مخربی برای جامعه میتواند داشته باشد. حال اینکه انتقاد درست در خیلی اوقات میتواند موثر باشد.
مزایای انتقاد
در کلیه مطالب بالا گفتیم نقد یا انتقاد از چیزی یا شخصی شرایطی دارد که این شرایط باید رعایت شود و اگر رعایت نشود آثار مخربی دارد. البته که نظر کارشناسان این است که انتقاد به جا خیلی خوب است و خیلی اوقات باید اینکار، برای اصلاح امور جامعه انجام شود.
اگر فرهنگ نقد و انتقادپذیری رایج گردد، حد و مرز انتقاد و ویژگیهای اهل نقد شناخته میشود و نقادان حقیقی به عرصه نقد ورود یابند، بسیاری از تنش ها و کشمکش ها فروکش کرده و بسیاری از ضعفها، نقص ها و کاستی ها زمین های ظهور نمی یابند.
و حتی امام علی(علیهالسلام) «از مردم می خواهند تا از ابراز سخن حق و خیرخواهی نسبت به روش حکومت خودداری ننمایند»(1) کسانی هم که مورد انتقاد واقع میشوند، نباید نقد و انتقاد را کینه و عداوت تلقی کنند و آن را تضعیف موقعیت خود بدانند، چرا که در یک چرخه صحیح نقد و انتقاد پذیری، منتقد برادری دل سوز، تیزبین و خیرخواه است که با نمایاندن نواقص و کاستیها به دنبال بهبود وضعیت موجود است.
در خیلی از بحثها مقوله امر به معروف و نهی از منکر را با انتقاد اشتباه میگیردند که این دو بحث جداگانه هستند، ولی امربهمعروف و نهیازمنکر شباهت بسیار زیادی با انتقاد بهجا و سازنده دارد. این واجب فراموش شده به کلی متفاوت است با بحثی که در بالا آمد، زیرا پشت آن غرض ورزی و امیال شخصی نیست.
پس نتیجهگیری میکنیم برای بهبود وضعیت فعلی جامعه بدون دانش انتقاد نکنیم؛ زیرا باعث دلسرد شدن عوامل موثر جامعه میشود. اما در مقابل برخی اوقات باید انتقاد کرد برای بهتر شدن جامعه اطرافمان. باید مکان و موقعیت انتقاد را بدانیم، بسنجیم و حتما از آن موضوع علم داشته باشیم تا سازنده باشد و الا اگر غیر این باشد اثرات مخربی در جامعه دارد.
پینوشت:
1- نهج البلاغه، فیضالاسلام، خطبهی 207