یادداشت روزنامههای ۱۲ مهر
روزنامه کیهانچرایی یک دستور/کمال احمدی
طی روزهای اخیر خبر ممنوعیت واردات لوازم خانگی از کره جنوبی که با دستور رهبر معظم انقلاب و ابلاغ رئیسجمهور صورت گرفت بازتاب فراوانی در محافل رسانهای و صنعتی داشت و واکنشهای متعددی را برانگیخت. تبیین چرایی این دستور در شرایط فعلی از اهمیت بسزایی برخوردار است که در این نوشتار در حد بضاعت خود، قدری به آن میپردازیم. کرهایها از اواسط دهه ۷۰ شمسی و با حمایت دولتهای سازندگی و اصلاحات، ایران را به تدریج به بارانداز محصولات خود در حوزه لوازم خانگی و صوتی تصویری تبدیل کردند. این واردات بیرویه در شرایطی صورت گرفت که کارخانههای ایرانی فعال در این زمینه همچون ارج و آزمایش پس از سختیهای اوائل انقلاب و دوران جنگ تازه میخواستند به پویایی و تحرک بیشتر بپردازند که ناگهان با انبوه کالاهای رقیب خارجی مواجه شدند. این کارخانهها بعدها به دلیل عدم حمایت کافی برای بروزرسانی تجهیزاتشان از دور رقابت با غولهای بیشاخ و دم کرهای کنار رفتند و دست آخر هم در دولت تدبیر قفل تعطیلی بر دربشان زده شد و هزاران کارگر ایرانی شاغل در آنها بیکار شدند. البته کره ایها در کنار تسخیر بازار لوازم خانگی ایران به فکر تصرف فضای فرهنگی ما هم افتادند و با صادرات پی درپی سریالهای افسانهای خود بخش مهمی از وقت رسانه ملی ما را اشغال کردند و سود هنگفتی هم از این ناحیه به جیب زدند.چشم بادامیهای کرهای با این همه امتیازاتی که از جانب کشور ما دریافت کردند مهمانان نمکنشناسی بودند و طی دهه اخیر دو بار زیر پیمانشان با ملت ایران زدند. اینان که بیش از هفت میلیارد دلار پول ما را سه سال است به دستور ارباب آمریکاییشان بلوکه کرده و سودش را میخورند حالا به دستور همان ارباب و این بار با هدف جلوگیری از رشد تولید داخلی کشورمان به دنبال واردات کالاهای مصرفی خود به ایران هستند. این اتفاق نشان میدهد تحریمهای آمریکا در دوره بایدن کاملا هوشمندانه دنبال میشود و آنها هر جا ببینند تحریمها سبب پویایی و بالندگی ایرانیها میشود بلافاصله معافیتی اعمال میکنند تا مانع از رشد توان ما شوند. در همین موضوع لوازم خانگی و در طول سه سالی که شرکتهای دوقلوی کرهای در ظاهر بازار ما را رها کردهاند تولیدکنندگان داخلی توانستند رشد بالایی کسب کنند تا حدی که طبق گفته فعالان این صنعت، ایران در وسایل مهمی مانند تلویزیون، اجاق گاز. ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی و یخچال به خودکفایی رسیده و ارزش صادرات لوازم خانگی ما در سال ۹۹ از ۱۴۰ میلیون دلار فراتر رفته است و امسال احتمالا به بیش از این رقم خواهد رسید.
آمریکاییها که این شرایط رو به رشد صنعت لوازم خانگی ما را دیدند بلافاصله دست به کار شده و به نوکردست به سینه کرهایشان فرمان دادند با استفاده از معافیت ۹۰ روزه، محصولات الجی و سامسونگ را در ازای پول بلوکه شده ایرانیها به آنجا بفرست تا با یک تیر دو نشان بزنند؛ هم مانع از رشد تولیدات ایرانی شدهاند و هم ما را از دستیابی به پولهایمان محروم کردهاند. در این شرایط، رهبر فرزانه و هوشمند انقلاب با یک دستور کوتاه نقشه آمریکاییها را خنثی کردند و ضمن حمایت از تولیدکنندگان داخلی خواستار ممنوعیت ورود کالاهای کرهای به داخل کشور شدند. این اقدام هوشمندانه که با استقبال وسیع کارگران، تولیدکنندگان و فعالان واقعی صنعت داخلی همراه شد در عین حال جیغ بنفش کاسبان تحریم و مخالفان رشد تولید ایرانی اعم از داخلی و خارجی را درآورد. هر چند در این میان، برخی دلسوزان نیز نگرانیهایی را مطرح کردند که در این باره نکاتی را یادآور میشویم:
۱- ممنوعیت ورود کالاهای مشابه داخلی صرفا محدود به ایران نیست و در سایر کشورها نیز بنابرشرایطشان رخ داده است. همین کرهایها که امروز به دنبال هجوم به بازار ما هستند در سال ۱۹۶۰ میلادی و با تصویب لایحهای، صنعت الکترونیک خود را از طریق ممنوعیت واردات مورد حمایت قرار دادند وبا توسعه صنعت مذکور، ممنوعیت واردات قطعات محصولات الکتریکی را نیز ابلاغ کردند. کمی بعد هم فروش کالاهای قاچاق با قدرت توسط دولت کره ممنوع شد. در آن زمان شرکت گلداستار که بعدها به الجی تغییر نام داد تنها تولیدکننده لوازم الکتریکی در کره بود و این سیاست به افزایش فروش رادیوهای گلداستار به ۴۰ درصد کل سهم بازار رادیو در سال ۱۹۶۲ منجر شد. انگلیس هم که یکی از قطبهای صنعت نساجی است، در آغاز عصر صنعتیشدن و تا آخر قرن ۱۹ برخلاف قواعد تجارت آزاد عمل کرد تا تولید داخلیاش جان بگیرد و واردات پارچه را برای تقویت نساجی خود ممنوع کرد. کشور ژاپن هم در مقطعی واردات کالاهایی را که نمونه مشابه داخلی داشت ممنوع کرد و هرگز اجازه واردات آزاد در صنایعی که قدرت رقابت با تولیدات جهانی را نداشتند، نداد و دائما تا تحقق قدرت رقابتی بالا از صنایع خود حمایت کرد. با این اوصاف ادعای کسانی که میگویند فقط ایران سیاست ممنوعیت واردات را اجرا کرده صحیح نیست.
۲- برخی افراد نگرانند که با این ممنوعیت و در نبود شرکتهای کرهای بازار لوازم خانگی ما مثل بازار خودرو دچار انحصارشده و رقابت از بین میرود. در یادداشت قبلی پاسخ این نگرانی داده شد که «اولا حتی حامیان دوقلوهای کرهای در ایران هم خلاف این نگرانی را میگویند. نعمتزاده وزیر صمت دولت نخست روحانی با انتقاد از وجود بیش از ۱۰۰ برند داخلی در صنعت تولید لوازم خانگی در کشور مدعی شده بود «با ۱۰۰ برند نمیتوانیم در بازارهای جهانی حضور موفقی داشته باشیم»؛ بنابراین صنعت لوازم خانگی هرگز محدود به یکی دو تا تولیدکننده نیست که در نبود خارجیها انحصار در این حوزه شکل بگیرد.
ثانیا مگر در خود کره جنوبی انحصار تولید لوازم خانگی در اختیار دو شرکت سامسونگ و الجی نیست؟ چطور انحصار در آنجا خوب است و اینجا بد؟!» ثالثا طی روزهای اخیر گزارشهای متعددی منتشر شد که نشان میداد سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار لوازم خانگی به صورت ته لنجی و کوله بری وارد کشور میشود که همین امر نشان میدهد بازار اصلا در انحصار تولید کنندگان داخلی نیست و این کالاهای قاچاق هستند که در بازار ما جولان میدهند.
۳- نکته به حقی که بسیاری از دلسوزان مطرح میکنند اینکه تولیدکنندگان لوازم خانگی باید قدرشناسی خود نسبت به دستور رهبری را در عمل نشان دهند و ضمن ارتقای کیفیت محصولاتشان موضوع کاهش قیمت را به طور جدی دنبال کنند. فعالان این صنعت باید توجه داشته باشند که نرخ انرژیهایی که استفاده میکنند هرگز دلاری نیست و ریالی است و این مسئله نقش مهمی در قیمت تمام شده محصولشان دارد علاوهبراین، اگر آنها خواهان اقبال عمومی هستند باید خودشان را با قدرت خرید مردم وفق دهند نه اینکه به بهانه افزایش نرخ ارز مدام قیمت تولیداتشان را بالا ببرند و نهایتا هم از رکود وکسادی بازار بنالند.
۴- دستور رهبری مبنی بر ممنوعیت ورود کالاهای کرهای یک فرمان واضح و غیر قابل خدشه است و لذا بایستی همگان اعم از دستگاههای عمومی دولتی و غیردولتی به شکل جدی آن را اجرا کنند. اینکه عدهای به بهانه ته لنجی، کولهبری و یا شوتی به دنبال دور زدن این دستور باشند عملا در حال خیانت به عموم مردم، کارگران و تولیدکنندگان ایرانی هستند و طبیعی است در این شرایط دستگاههای اطلاعاتی و قضایی باید ضمن شناسایی خائنان آنها را به مجازات برسانند. بسیاری از دلسوزان و فعالان صنعت داخلی معتقدند اگر فرمان آتش زدن جنس قاچاق در همان سر مرز که چند سال پیش اعلام شد با «انقلت» آقایان مواجه نمیشد امروز هرگز شاهد حجم عظیمی از اجناس قاچاق در مغازهها و بیکاری میلیونها کارگر ایرانی نبودیم. کمیسیون اقتصادی مجلس سال گذشته حجم سالانه قاچاق را ۲۵ میلیارد دلار اعلام کرد و اخیرا هم نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار گفت: «به ازای واردات هر یک میلیارد دلار کالای ساخته شده ۱۰۰ هزار فرصت شغلی از بین میرود». با این حساب، سالانه دو و نیم میلیون فرصت شغلی با قاچاق کالا از بین میرود. راه مقابله با این وضع ناهنجار اجرای دقیق نسخه دلسوزانه رهبری از سوی آحاد مسئولین، تولیدکنندگان و مردم است.
روزنامه وطن امروز
باک خالی بریتانیای کبیر!/مالک شیخی
بحران سوخت در انگلیس این روزها اگر چه بلای جان این کشور استعمارگر شده و درگیریهای متعددی را بین پلیس و مردم در پی داشته است، اما رسانههای جهان همچنان سعی دارند چهره این کشور را متمدن و دارای سیاستمدارانی مدبر جلوه دهند. بررسی مطبوعات و خبرگزاریهای مطرح جهان مانند نیویورکتایمز، آسوشیتدپرس، سیانان، بیبیسی، رویترز و بلومبرگ نشان میدهد این رسانهها، کمترین و کوتاهترین بخش اخبار خود را به این بحران اختصاص دادهاند تا دنیا متوجه نشود بریتانیای کبیر، آنچنان که میگویند کبیر نیست و امروز یک کشور درمانده است که عنوان صغیر هم برای آن زیاد است.این پدیده اگر چه ریشههای سیاسی دارد، اما بررسی آن از منظر روزنامهنگاری بینالملل نیز حاوی نکات ارزشمندی است. شاید نتایج پژوهشهای گلیفورد بتواند بهتر از بقیه دلایل این سانسور خبری را بیان کند. گلیفورد طی تحقیقات خود متوجه شد چهرهای که از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم به دنیا مخابره میشود اغلب اخباری درباره مناقشات و بحرانهاست، اما خبرهایی که از کشورهای توسعهیافته مانند انگلیس مخابره میشود اخباری از پیشرفت و آرامش است. جان هربرت در کتاب Global Journalism آورده است انگلیس در بیش از ۹۰ درصد خبرهای جهانی به واسطه خبرنگاران خود حضور دارد.
اکنون برای رسانههای مدعی آزادی بیان جای سوال است که چگونه این ۹۰ درصد هیچ خبری از این بحران را در دنیا مخابره نکردهاند، حال آنکه اغلب این رسانهها منشور اصول بینالمللی اخلاق حرفهای در روزنامهنگاری را که توسط فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ) ابلاغ شده پذیرفته و همواره از آن به عنوان اهرم فشاری برای دیگر کشورها برای اثبات ادعای نفی آزادی بیان در رسانههای آنها بهره بردهاند. این موضوع قطعا موید این نظریه است که جریان خبری در فضای بینالملل از کشورهای توسعهیافته به سمت کشورهای در حال توسعه جهتگیری میشود و این کشورها صرفا به عنوان مصرفکننده اخبار آنها دیده میشوند بهطوری که دیگر پژوهشگران رسانه نیز مانند گیفارد و لارسون که تحقیقات مفصلی در حوزه روزنامهنگاری داشتهاند بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کشورهایی مانند انگلیس رفتاری دوگانه در قبال اخبار بینالمللی دارند و بر انتشار اخبار منفی از کشورهای در حال توسعه و ارائه چهرهای تکنولوژیک و انسانی از خود برای جامعه جهانی تلاش میکنند.
شاید تصور در جامعه ایران این باشد که دلیل این نوع جهتگیری رسانهای اختلافات ایدئولوژیک این کشورها با ایران است، اما بررسیها نشان میدهد کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس که در صدر منبعهای خبری قرار دارند، در قبال دیگر کشورها نیز عامدانه این سیاست را دنبال میکنند. شاید برای مخاطبان نیز جالب توجه باشد که نگارنده این یادداشت به عنوان یک روزنامهنگار آزاد، دلیل موضوع سانسور خبری بحران سوخت در انگلیس را از طریق پلتفرمهای ارتباطی روزنامهنگاران و کارشناسان سیاسی و رسانهای بینالملل مانند Profnet، Haro، Experts و... نیز مطرح کرده و هیچ پاسخی از آنها نیز دریافت نکرده است. گویی استعمار انگلیسی بر کارشناسان و اهالی رسانه جهان نیز تسری داشته و مستعمران فکری آنها دارای استقلال عقیده برای پاسخ به افکار جهان نیستند. به هر تقدیر چه رسانههای جهانی بخواهند چه نخواهند آنچه در بحران سوخت در انگلستان هویدا شد، موید این نکته است که «بریتانیای کبیر»، تنها واژهای در ورقهای سیاه تاریخ است که دلایل آن را نه در برگزیت ۲۰۱۶، بلکه در باک خالی انگلستان در بحران سوخت ۲۰۲۱ باید جستوجو کرد.
روزنامه خراسان
آمریکا دنبال چگونه افغانستانی است؟/سید احمد موسوی مبلغ
واقعیت این است که طی ۲۰ سال گذشته، آمریکا حتی یک روز هم به دنبال مبارزه با تروریسم و سرکوب تروریستها نبود، بلکه آن چه که در افغانستان از سوی آمریکا دنبال شد، صرفا مدیریت تروریستها بود. پروسه احیای طالبان و ایجاد شبکههایی در درون این گروه که هم سو با سازمان امنیتی آمریکا (سیا) فعالیت کند، اندکی پس از ورود آمریکا به افغانستان کلید خورد و روند مشروعیت بخشی به این گروه نیز از سال ۲۰۱۱ و همزمان با افتتاح دفتر طالبان در قطر، در دستور کار قرار گرفت.همان گونه که رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت ا... خامنهای در سخنان روز گذشته خود فرمودند، آمریکا پس از ۲۰ سال ادعای مبارزه با تروریسم، افغانستان را رسماً به گروه طالبان که از سوی آمریکا، تروریست خوانده میشود، تحویل داد و علاوه بر آن، تجهیزات فوق العاده مدرن و پیشرفتهای را که گفته میشود برابر یا یک سوم تسلیحات نظامی اروپاست، به طور سالم و کامل در اختیار طالبان گذاشت. شاید، در نگاه اول، این تصور ایجاد شده باشد که خروج آمریکا از افغانستان، بسیار عجولانه و بدون برنامه انجام شده است، اما شواهد زیادی میتوان اقامه کرد که بر اساس آن میشود گفت شکل خروج آمریکا از افغانستان، کاملا برنامه ریزی شده و هدفمند بوده است.
قدر متقن این است که یک افغانستان با ثبات و آرام، حتی اگر یک حکومت کاملا آمریکایی هم بر آن مسلط باشد، به نفع آمریکا نخواهد بود. چه این که چنین وضعیتی، به توسعه مبادلات مالی و تجاری و نیز تقویت زیرساختهای امنیتی کشورهایی منجر خواهد شد که همگی در همسایگی افغانستان هستند و در عین حال، رقیب آمریکا نیز به حساب میآیند. آمریکاییها به شدت علاقهمند هستند آتش جنگ در افغانستان شعله ور باقی بماند تا چین و روسیه و هند و ایران که از ثبات افغانستان بیشترین نفع را میبرند، از رسیدن به اهداف خود باز بمانند، اما از سوی دیگر، به دنبال آن هستند که هزینههای این جنگ، بر همین همسایگان افغانستان که رقبای آمریکا هم هستند تحمیل و میان آنها سرشکن شود. تغییر استراتژی آمریکا در افغانستان مبنی بر خارج شدن از زیر بار هزینههای جنگ در افغانستان و تحمیل کردن این هزینه بر رقبا، از سالهای پیش عملا کلید خورده است.
همچنین، گزارشهای متعددی از انتقال تروریستهایی که قبلا در سوریه و عراق جنگیده اند با هماهنگی و همکاری آمریکا به شمال افغانستان پیشتر منتشر شده بود و ادعاهایی مطرح شده که این نیروها در تصرف بخشهای زیادی از نیمه شمالی افغانستان به طالبان کمک کرده اند. از سوی دیگر، خبرهایی از وجود اختلافات عمیق میان رهبران طالبان در حال انتشار است. شکافی که هر آن، ممکن است موجب فروپاشی حکومت نیم بند این گروه شود. زمانی که مجموع این رویدادها را کنار هم بگذاریم، به عنوان یک سناریوی قوی در آینده افغانستان میتوان این گونه گفت که آمریکاییها در طول چند سال گذشته، نه تنها با تروریسم مبارزه نکردند، بلکه سعی وافری در ایجاد ارتباط سازمانی با آنها و فراهم کردن شرایط رشد و تقویت آنها به خرج داده اند.
آن چه که ممکن است در آیندهای نزدیک شاهد آن باشیم، احتمال فروپاشی طالبان از درون و تقسیم شدن این گروه به دستههای مختلفی است که از یک سو به مجهزترین سلاحهای نظامی تجهیز شده اند و از سوی دیگر، هیچ تعهدی هم به کشورهای همسایه افغانستان نداده اند. در چنین وضعیتی، تأثیرگذاری این شبکهها بر همسایگان افغانستان، کشورهای منطقه را ناچار خواهد کرد که برای مقابله با این گروههای تا بن دندان مسلح، وارد میدان افغانستان شوند. سناریویی که میتواند هزینههای بسیاری را بر منطقه تحمیل کند؛ لذا باید هوشیارانه با شرایط موجود در افغانستان برخورد کرد.
روزنامه ایران
چشمانداز بازار سرمایه در نیمه دوم سال/همایون دارابی
بازار سرمایه روند پرنوسانی را در سالجاری ایجاد کرده است. از ابتدای سال تا خرداد ماه روند منفی و بعد از آن از خرداد تا میانه شهریور با رشدی شتابدار بیش از ۵۰ درصد بازدهی را به ثبت رساند تا وارد یک دوره آرامش توأم با اصلاح شود. درمورد دلایل اصلاح باید گفت بازار درگیر بحثهای متعددی بوده، اما مهمترین عامل در این میان نگرانی بازار از بحث کسری بودجه دولت بوده است. در حال حاضر هر چند قیمت نفت و فرآوردههای نفتی در اوج به سر میبرد، اما همچنان بحث کسری بودجه دولت پررنگ است، کسری بودجه دولت دو نگرانی عمده برای بازار سرمایه به همراه دارد که به نحوه جبران این کسری بودجه باز میگردد: نخست بحث تأمین بودجه از محل اوراق دولتی است به عبارت دیگر بازار سرمایه نگران آن است که تلاش دولت برای فروش بیشتر اوراق به رشد نرخ بهره منجر شود.رشد نرخ بهره به معنای رکود اقتصادی و فشار شدید بر بازار سرمایه است، براساس محاسبات هر ۲ درصد افزایش نرخ بهره به معنای ۱۰ درصد کاهش شاخص بورس است از این رو افزایش نرخ بهره در دو هفته پایانی شهریور ماه که منجر به فروش اوراق ۲۲ درصد دولت گردید و تأمین کننده حقوق کارکنان دولت بود به کاهش نزدیک ۱۵۰ هزار واحدی شاخص کل منجر شده و شاخص را از مرز یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد به یک میلیون و ۳۵۰ هزار واحد عقب راند. در همین حال افزایش نرخ بهره باعث تخصیص پول از سوی صندوقها و شرکتها به خرید اوراق دولتی و از سوی دیگر کمبود پول برای خرید سهام میشود.
نگرانی دوم برای بازار از محل کسری بودجه بحث تأمین کسری بودجه دولت از طریق تحمیل هزینههای بیشتر به بنگاهها است، افزایش قیمت حاملهای انرژی، قیمت فروش خوراکها و افزایش هزینههای مالیاتی و عوارض گوناگون میتواند منجر به ترس سهامداران شود. در مقابل این دو نگرانی بازار با خبرهای امیدوارکنندهای نیز مواجه است، همچنان بهای نفت در سطح آرمانی به سر میبرد و در همین حال بهای فلزات و مواد خام هرچند شکننده همچنان بالا قرار دارد این امر برای شرکتهای بورس تهران که عموماً صادر کنندگان مواد پایه هستند خبر خوبی است. در همین حال با انتخابات ریاست جمهوری بهای ارز در سامانه نیما حالت با ثباتی به خود گرفته است.
در حال حاضر اگرچه شرکتهای صادر کننده ایران به واسطه فروش در سامانه نیما ۲۵ درصد جریمه میشوند و از این نظر ایران یکی از محدود کشورهایی است که به جای تشویق صادرات به جریمه صادر کنندگان میپردازد، اما حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و رشد احتمالی نرخ ارز نیما -هر چند در حال حاضر به دلیل بالا بودن قیمت نفت دور از ذهن است- میتواند برای شرکتهای ایرانی خبر خوبی در نیمه دوم سال باشد. در همین حال به تشدید نشانههای سیاستهای نامناسب قیمتگذاری دستوری بویژه در صنعت خودرسازی و دارو و غذا امیدواریهای بیشتری برای حذف این سیاست مخرب به چشم میخورد، در صورت اینکه دولت بتواند سیاست قیمتگذاری دستوری را ترک کند خبری بسیار خوب برای شرکتها خواهد بود.
در حال حاضر برای نیمه دوم سال بازار سرمایه در چنبره و احاطه سیاستهای دولتی بیش از پیش بهنظر میرسد؛ از اینرو سیاستهای دولت در نحوه جبران کسر بودجه بوده و همچنین سیاست ارزی و نرخ بهره دولت برای شش ماهه دوم برای بورس حیاتی و تعیین کننده است، در واقع نیمه دوم امسال بورس، نیمه دولت و سیاستهای آن است.
روزنامه شرق
الگوی توسعه دریا محور و امنیت ملی/کوروش احمدی
فرزندان ما در آینده از شنیدن اینکه ذهن پدرانشان در این دوره تاریخی درگیر چه مسائل پیش پا افتادهای بوده، انگشت به دهان خواهند ماند. آنها مشکل خواهند توانست باور کنند که روزی اقتصاد و امنیت ملی کشور معطل این بوده که آیا آژانس بینالمللی انرژی اتمی محق به تعویض حافظه دوربینهایش در مرکز سانتریفیوژسازی کرج بوده یا خیر. یا گفته وزیر خارجه وقت مبنی بر اینکه مذاکرات هستهای «بهزودی» از سرگرفته میشود، به چه معنی است. آمایش سرزمین و توسعه کرانههای خلیج فارس و دریای عمان یکی از دهها موضوعات اساسی است که در این گیر و دار تقریبا هیچگاه قادر به رساندن خود به رده بالای اولویتهای ملی نبوده و بیتوجهی به آن یکی از موانع توسعه همهجانبه، متوازن و پایدار کشور است. اگرچه در چند دهه اخیر بهطور پراکنده و در برخی اسناد رسمی الگوی توسعه دریامحور مطرح بوده، اما هیچگاه ارادهای بر تمرکز بر این مهم شکل نگرفته است. در سال ۱۳۵۳ دولت وقت ایران شرکت مشاور فرانسوی ستیران را مأمور ارائه طرحی درباره آمایش سرزمین کرد.در این طرح که در ۱۳۵۶ تکمیل شد و بهخاطر انقلاب مسکوت ماند، از جمله به توسعه کرانههای جنوب پرداخته شده و از «دادن اولویت اساسی به توسعه کرانههای جنوب و ایجاد بنادر و نواحی صنعتی متعدد در این کرانهها»، «ایجاد یک محور ممتاز توسعه، متشکل از اهواز، بندر شاهپور بندر بوشهر، بندر عباس و چاهبهار» و «استقرار مجتمعهای صنعتی بزرگ معطوف به صادرات در سواحل خلیج فارس و دریای عمان بهخاطر آسانی دسترسی به منابع (نفت، گاز، مس، آب، مواد اولیه وارداتی، نیروی انسانی خارجی و...) و بازارهای جهانی» سخن رفته و این مجتمعها و شبکههای ارتباطی مربوطه به سود توسعه همه مناطق جنوبی و جنوب شرقی کشور دانسته شده بود. در این مطالعه بر اهمیت استراتژیک این محور نیز تأکید شده بود. دو طرح آمایش سرزمین دیگر (نظریه پایه توسعه ملی و طـرح پایـه سرزمین اسلامی) نیز در دوره بعد از انقلاب تهیه شد، اما آنها نیز به جایی نرسیدند. ایران حداقل از دهه ۱۳۴۰ بهلحاظ سطح فناوری و ارتباطات امکان این را داشته که توسعه مناطق ساحلی در جنوب را در مرکز توجه قرار دهد و اندکی از توسعه خشکیمحور فاصله بگیرد.
در آن دوره بهرهبرداری از منابع نفتی و انجام واردات و صادرات کشور از طریق دریا تهران را به ناچار متوجه توسعه این دو حوزه در خلیج فارس کرد؛ اما الگوی توسعه اقتصادی-اجتماعی همچنان خشکیمحور و مبتنی بر توسعه مناطق مرکزی به هر قیمت باقی ماند که یکی از عوارض آن استقرار صنایع و تأسیسات آببر و جمعیت در مناطق نیمهخشک مرکزی و تلاش برای اجرای طرحهای عظیم انتقال آب از حواشی کشور بود؛ اما نهتنها مناطق مرکزی توسعه چندانی نیافت، بلکه بخشهایی از مناطق حاشیه نیز رو به ویرانی گذاشت. این الگوی توسعه خشکیمحور که یکی از دلایل آن «سندروم ترس از حاشیه» و بافت خاص حاشیه است، در بُعد داخلی به یکی از عوامل تضعیف انسجام و وحدت ملی و تغذیه خردهفرهنگها در مناطق پیرامونی به ضرر فرهنگ ملی تبدیل شده است. این الگوی توسعه موجب عقبماندگی نسبی سواحل دوهزارو ۸۵۰ کیلومتری و منطقه انحصاری اقتصادی ۱۶۵ هزار کیلومتر مربعی ایران در خلیج فارس و دریای عمان شده، تا آنجا که به گفته وزیر پیشین راه و شهرسازی سهم اقتصاد دریا در تولید ناخالص داخلی ایران تنها دو درصد است.
تأثیر روند توسعه بر جمعیت در دو ساحل شمالی و جنوبی خلیج فارس مهاجرپذیری در جنوب و مهاجرفرستی در ساحل شمالی را رقم زده است. جمعیت شهرستانهای ساحلی چهار استان ساحلی ایران (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان) از حدود ۳.۵ میلیون نفر یعنی کمتر از پنج درصد جمعیت کل کشور تجاوز نمیکند. درحالیکه جمعیت در سواحل شش کشور جنوبی خلیج فارس در فاصله ۵۰ سال گذشته بین ۷ تا ۳۳ برابر افزایش یافته است؛ برای مثال، جمعیت امارات از ۳۰۰ هزار نفر در ۱۹۷۱ به بیش از ۱۰ میلیون نفر و جمعیت قطر از ۱۲۰ هزار نفر به دومیلیونو ۸۰۰ هزار نفر افزایش یافته است. درحالحاضر کل جمعیت شش کشور جنوب خلیج فارس که در مناطق ساحلی این پهنه آبی ساکن هستند (با احتساب پنج میلیون جمعیت استان شرقی عربستان و سه میلیون جمعیت مناطق دریایی عراق) به حدود ۳۳ میلیون نفر، یعنی تقریبا ۱۰ برابر جمعیت ساکن در کل کرانههای ایران در خلیج فارس و دریای عمان بالغ میشود.
توسعهیافتگی کرانه عربی و عقبماندگی کرانه ایرانی مشکل بزرگتری است. با وجود اینکه سواحل ایران از نظر مزیتهای ژئوپلیتیک، عمق بیشتر آب، آلودگی زیستمحیطی کمتر (به علت چرخش آب در جهت خلاف عقربه ساعت)، جذابیتهای توریستی بیشتر و... در موقعیت بهتری قرار دارد، اما روند توسعه کرانه ایرانی با وجود برخی اقدامات مانند تأسیس مناطق آزاد و...، اصلا قابل مقایسه با توسعه کرانه عربی نیست. تولید ناخالص داخلی امارات از زمان تأسیس در ۱۹۷۱ تا ۲۰۱۹ حدود ۲۳۸ برابر شده و از ۷۷/۱ میلیارد دلار به ۴۲۱ میلیارد دلار افزایش یافته و تولید ناخالص داخلی عمان که توسعه کمتری به نسبت پنج کشور دیگر داشته، در همین فاصله ۲۵ برابر شده است. کیفیت توسعه این کشورها نیز قابل توجه است. امارات و عمان در سال ۲۰۱۹ به ترتیب حدود ۲۲ میلیون و ۴.۱ میلیون نفر گردشگر داشتهاند.
درآمد امارات از محل گردشگری در همان سال حدود ۴۴ میلیارد دلار بوده است. توسعه بنادر و فرودگاههایی در مقیاسهای جهانی، ایجاد صدها جزایر مصنوعی، تولید روزانه ۲۰ میلیون متر مکعب آب شیرین در سال ۲۰۱۸ در کرانه عربی و... گویای شکاف عظیمی در بهرهبرداری از امکانات خلیج فارس در کرانه عربی و کرانه ایرانی است. مشکل مهمتر این است که عقبماندگی در حوزه توسعه بهسرعت در حوزه امنیت به معنای وسیع کلمه بازتاب مییابد و به شکل تهدیدات ژئوپلیتیک بروز میکند. همکاریهای امنیتی بین کرانه عربی و قدرتهای فرامنطقهای این تهدیدات را وسعت بیشتری داده است.
ادامه روند جاری و افزایش شکاف در درجه توسعهیافتگی دو کرانه عربی و ایرانی میتواند هویت ایرانی خلیج فارس را که بخشی از امنیت ملی ایران است، تحت تأثیر قرار دهد که یکی از عوارض فرعی آن در معرض خطر بیشتر قرارگرفتن نام تاریخی خلیج فارس است. اتخاذ نوعی الگوی توسعه دریامحور به نحوی که مشوق جمعیت کرانه ایرانی برای ماندن در منطقه و جمعیت غیرمحلی برای مهاجرت به مناطق ساحلی باشد، اکنون به یک ضرورت اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
اخبار ویژه ۱۲ مهر
روزنامه کیهانعلیاف شیطنت میکند؟ پس به آمریکا باج بدهیم(!)
یک روزنامه زنجیرهای غربگرا میگوید: برای اینکه غائله رویدادهای شمال غرب (مرز جمهوری آذربایجان) بخوابد، ایران باید با آمریکا مذاکره کند(!) روزنامه آفتاب یزد، همان روزنامهای است که برخلاف واقعیتهای عهدشکنی اروپا، تیتر دروغین «هرچه تهران بگوید» را در کنار انتشار عکس فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا منتشر کرده بود. اما سپری شدن زمان نشان داد که اروپا صرفا بازیچه آمریکاست و ماموریت وقتکشی به ضرر ایران را با وعدههای بی محتوایی مانند راهاندازی کانال مالی اسپیوی و اینستکس برعهده دارد.این روزنامه اکنون درباره اتفاقات مرز ایران و آذربایجان، از قول علی بیگدلی مینویسد: «بسیاری از چالشهای نسبتا عمیق ما از راه دیپلماسی قابل حل است.» وی تاکید میکند: «ادامه اختلافات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ترک یکجانبه مذاکرات برجامی زمینهساز ایجاد فشارهای همهجانبه و تشکیل جبههای هماهنگ علیه ایران است که قطعا عواقب تلخی برای ما در پی خواهد داشت». او معتقد است: «اگرچه قدرت دفاعی و تکیه بر تکنولوژیهای بهروز نظامی بخشی از اقتدار سیاسی است، اما وقتی در سایه دیپلماسی میتوان ارزانتر و کمهزینهتر و بدون درافتادن با همسایگانی که با آنها سوابق دیرینه تاریخی - فرهنگی و دینی - زبانی داریم بر مشکلات و اختلافات فائق آمد چرا باید واکنشها همه به سمت و سوی حل نظامی ماجراهایی اینچنینی در حرکت باشد؟»
علی بیگدلی در گفتوگوی خود میافزاید: «امیدواریم آن قوه عاقلهای که در «شورای عالی امنیت ملی» وجود دارد، مقدمات بازگشت ایران به میز مذاکرات و رسیدن به تفاهماتی حداقلی را فراهم سازد و نیز با برخی ابتکارات، چند اختلاف ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز رفع شود. ورود به فضای مذاکرات و آغاز گفتگوهای برجامی، بسیاری از این دست غائلهها را پایان خواهد داد. شرایط منطقه به نفع ما نیست و ادامه طفره رفتنها برای بارگشت به میز مذاکرات برجامی عملا ایران را در موضع جنگطلبی قرار داده است. این در حالی است که اساسا ایرانیها نیازی به اتخاذ ادبیاتی که بوی تقابل با همسایگان و دیگر کشورها بدهد ندارند!»
وی همچنین گفته است: وقتی میدانیم پشت نمای چالشهای مرتبط با ایران، آمریکاست، بهتر نیست مستقیم با کاخ سفید وارد گفتگو شویم؟ انتشار این اظهارات از سوی روزنامه اجارهای در حالی است که روزنامه مذکور و همطیفانش هنوز درباره خسارتهای حاصل از بزککردن آمریکا در مذاکرات منتهی به برجام پاسخگو نبودهاند. آن زمان هم ادعا همین بود که برای حل مشکلات اقتصادی و مسائل با دیگر کشورها باید با کدخدا بست!
و در این بستن با کدخدا به حدی افراط شد که به تصریح برخی مقامات دولتی، حتی موجبات ناملایماتی برخی طرفهای اروپایی را فراهم کرد. اما خروجی واگذاری امتیازات فراوان در برجام، دادن چک بیمحلی به نام وعده تعلیق تحریمها به ایران از سوی آمریکا و ضمنا دو برابر کردن حجم تحریمها در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن و در ۶ ساله پسابرجام بود؛ ضمن اینکه دولت مستکبر آمریکا در کنار نقض عهد، طلبکاریهای جدیدی را هم در حوزه موشکی و منطقهای پیش کشید. تحلیلگر روزنامه زنجیرهای توضیح نداده که چرا باید برای حل مشکلات با همسایگان، باید سراغ آمریکا رفت و چرا همین مدل در برجام، جواب عکس داد و به عنوان مثال باعث تشدید تنشها با عربستان سعودی شد؟!
از طرف دیگر، منطق روشن دیپلماسی در دنیا این است که در برابر تهدیدسازی و تهدیدتراشی دشمن نمیتوان پاسخ متقابل و قاطع بر تهدید، در پی دیپلماسی رفت و دنبال واسطه و دلال گشت. براساس این نسخه احمقانه مثلا وقتی صدام به ایران حمله کرد، یا داعش پشت مرزهای ایران اردو زد، کشورمان بهجای قدرتنمایی و تادیب تهدیدسازان، باید از آمریکا التماس میکرد تا امنیت و حقوقش تضمین شود! این همان نسخه مضحکی است که عرفات در فلسطین در پیش گرفت و به از دست رفتن تمامیت ارضی فلسطین ختم شد؛ و بالاخره اینکه تاکنون کمتر سابقه داشته یک نشریه ایرانی با این صراحت و وقاحت، باجخواهی آمریکا و غرب را ترجمه و توجیه کند.
اندیشکده ایتالیایی: اروپا در برجام بیکفایتی خود را ثابت کرد
یک اندیشکده ایتالیایی تصریح کرد اقدام متقابل ایران در تعلیق تعهدات برجامی، بهخاطر ناتوانی اروپا در عمل به تعهدات خود بود. مؤسسه مطالعات سیاسی و بینالملل ایتالیا در گزارشی خاطرنشان کرده است: نمیتوان اروپا را بازیگری که بهدرستی بر رویدادها در برجام اثرگذاشت، محسوب کرد. این ناتوانی اتحادیه اروپا برای اجرای یک ابتکار عمل مستقل در راستای منافع خود، با خروج آمریکا از برجام کاملاً نمایان شد. وقتی از استقلال در استراتژی صحبت باشد، اتحادیه اروپا جایگاه چندان معتبری ندارد. در حقیقت، واشنگتن هیچ تمایلی به در نظر گرفتن نگرانیهای متحدان خود درباره عواقب احتمالی ناشی از تصمیم به خروج از توافق نشان نداد، چه برسد توجه به منافع اروپا. از دیدگاه اروپاییها واقعیت خطرناکتر این بود که برخلاف گذشته، عامل محرک تصمیم ایالات متحده برای از سرگیری سیاست معمول آن، عدم پایبندی ایران به توافق نبود و بیشتر به هوس ناشی از اعتقاد متکبرانه مبنی بر توانایی مذاکره دوباره برای «معامله بهتر» شباهت داشت تا یک انتخاب محاسبه شده منطقی.ایالات متحده، پس از خروج از توافق سیاست رادیکال «اعمال فشار حداکثری» شامل تشدید تحریمها و مجبورکردن دولت ایران به مذاکره از موضع ضعف را آغاز و در این راستا، اساساً هرگونه تعامل تجاری بین ایران و اتحادیه اروپا را مسدود کرد و بر سوئیفت فشار آورد تا دسترسی ایران به سیستم پیامرسانی مالی را قطع کند. اعمال مجدد تحریمهای ثانویه آمریکا که به موجب برجام به حالت تعلیق درآمده بودند، امتناع از تجدید و تمدید معافیتهای معاملات نفتی، تحریم صنعت فلزات ایران و همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مقامات کلیدی ایران در نهایت خسارت قابل توجهی به اقتصاد ایران وارد کرد، اما نتوانست این کشور را به میز مذاکره برگرداند و در تغییر رفتارهای منطقهای ایران که یکی دیگر از اهداف اصلی استراتژی اعمال فشار حداکثری بود، نیز شکست خوردند.
اتحادیه اروپا با هدف محافظت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای آمریکا به اجرای مجدد قانون انسداد پرداخت. قانون انسداد از نظر تئوری بهگونهای تدوین شده که از شرکتهای اتحادیه اروپا در برابر جریمههای احتمالی ناشی از تعامل با نهادهای ایرانی تحت تحریمهای آمریکا محافظت میکند؛ اما از عمل این اقدام بینتیجه بوده، چون عواقب احتمالی مانند جلوگیری از دسترسی به بازار ایالات متحده و جریمههای سنگین برای شعبههای آمریکایی شرکتها آنقدری بود که شرکتهای اتحادیه اروپا را از تعامل با همتایان ایرانی منصرف کند.
سایر پیشنهادهای اروپا نظیر تمدید تسهیلات اعطای وام به شکل محدود به ایران، بسته کمک ۱۸ میلیون یورویی و اعلام کانال اسپیوی و اینستکس آنقدر نمادین و بیارزش بود که عملاً بیاهمیت و بیفایده محسوب میشوند. ایران در نهایت در پاسخ به ناکارآمدی اقدامات اتحادیه اروپا در اجرای صحیح برجام به سیاست «صبر راهبردی» خود پایان داد و سیاست «مقاومت حداکثری» را آغاز کرد. اعمال فشار آمریکا سبب شد ایران به طور تدریجی از تعهدات برجامی عقبنشینی کند و استراتژی افزایش سهم در بازی را به آن در پیش بگیرد.
عضویت در پیمان شانگهای پیروزی دیپلماتیک برای ایران بود
پژوهشگر مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه میگوید: ایران نشان داده میتواند بدون غرب، کارهای خود را پیش ببرد. سایت فرانسوی «لوکوریکس» در تحلیلی، ابعاد عضویت ایران در پیمان شانگهای را بررسی کرده و نوشت: ایران با پیوستن به اتحاد روسیه و چین در سازمان همکاری شانگهای، توجه خود را از غرب به شرق معطوف کرده است. ایران پس از بیش از ۱۳ سال تلاش برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای به آن پیوست. در حالی که این کشور تلاش میکند از انزوا خارج شود، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید ایران، نخستین پیروزی دیپلماتیک خود را جشن میگیرد. ابراهیم رئیسی در بازگشت از تاجیکستان از این «موفقیت راهبردی و دیپلماتیک» ابراز خرسندی کرد. همزمان این خبر در مطبوعات ایران نیز با استقبال مواجه شد. یک کارشناس مسائل ایران در بنیاد ژان ژورس، توضیح میدهد: «ایران با دو مشکل مواجه است: مسئله هستهای و تحریمهای اقتصادی، جنگ اقتصادی آمریکا با چین در نهایت این کشور را وادار کرد تا عضویت ایران را بپذیرد».به گفته ولادیمیر ساژین، شرقشناس روسی، سقوط کابل به دست طالبان نیز تصمیم اعضای این سازمان را که اکثر آنها با افغانستان هممرز هستند، سریعتر میکند. وی به روزنامه روسی «وزگلیاد» گفت: «از لحاظ تاریخی، ایران از نفوذ قوی در افغانستان برخوردار بوده است و سازمان همکاری شانگهای میداند که بدون آن، گره افغانستان پیچیدهتر خواهد شد». دلیل آن هرچه باشد این پیروزی دولت جدید ایران است.
ابراهیم رئیسی، رویکرد سلف خود (روحانی) را که به کشورهای غربی متمایل بود، کنار گذاشته است. تهران اکنون اعلام کرده که «توجه خود را به شرق» معطوف کرده است. برنارد هورکاد، محقق برجسته مرکز ملی پژوهشهای عملی فرانسه، میگوید: «ایران میتواند بدون غرب کار خود را انجام دهد و به پیش رود. این کشور روابط خود را با چین که مارس گذشته قرارداد همکاری راهبردی و تجاری ۲۵ ساله امضا کرده بود، عمیقتر کرده و پذیرفتن عضویت ایران در شانگهای میتواند این روابط را عمیقتر هم بکند».
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل، رسانه فرانسوی آمده است: عضویت تهران در سازمان همکاری شانگهای به ایران این امکان را نیز میدهد که به غرب بیش از پیش فشار بیاورد، آن هم در زمانی که احتمال آغاز مذاکرات هستهای در زمان نزدیک بسیار وجود دارد.
اخیرا ابراهیم رئیسی گفت: «جهان وارد دوره جدیدی شده است. هژمونی و یکجانبهگرایی شکست خورده و به سود توزیع مجدد قدرت در کشورهای مستقل در حال تغییر است». بیشک ایران خود را کشوری میبیند که از این توزیع مجدد قدرت میتواند سود ببرد و سهمی از آن داشته باشد. برای همین تلاش خواهد کرد تا آنجا که توان دارد بیشترین سهم را از این توزیع قدرت از آن خود کند.
حمایت از ۳۰۰ هزار کارگر ایرانی با ممنوعیت واردات لوازم خانگی
ممنوعیت واردات لوازم خانگی، حمایت از اشتغال بیش از ۳۰۰ هزار کارگر ایرانی است. روزنامه ایران با اشاره به استقبال تولیدکنندگان داخلی از ممنوعیت واردات لوازم خانگی از کره جنوبی نوشت: طبق گزارشهای منتشر شده. کره جنوبی برای آزادسازی حدود ۷ میلیارد دلار داراییهای بلوکه شده ایران در این کشور، پیشنهاد صادرات لوازم خانگی به جای پول را داده است که با نامه رهبر معظم انقلاب پاسخ ایران به این پیشنهاد منفی بوده است. ضمن اینکه به اعتقاد کارشناسان، در مقابل بدعهدی کرهایها، اعلام ممنوعیت واردات از این کشور، منطقی و پاسخ روشنی به همراه دارد. در همین ارتباط، فعالان صنعت لوازم خانگی، از این فرمان ممنوعیت استقبال کردهاند و تنها نگرانی آنها، تشدید ورود لوازم خانگی خارجی از طریق قاچاق است که به گفته برخی فعالان تا ۵۰ درصد از بازار ایران را در اختیار دارد.در همین زمینه حسینی شاهرودی دبیرکل انجمن لوازم خانگی ایران گفت: با توجه به زمزمههایی که اخیراً در مورد واردات لوازم خانگی بهگوش میرسید صنعتگران احساس خطر کرده و برای حمایت از تولید داخل به رهبری نامه نوشتند. رهبری نیز با حمایت از تولید داخل، دستور منع واردات را به رئیس جمهوری دادند. شاهرودی افزود: سرمایهگذاری کلانی در حوزه تولید لوازم خانگی در داخل شد و با اشتغالزایی خوبی که صورت گرفت بیش از ۳۰۰ هزار نفر مشغول به کار شدند و قطعاً با ورود مجدد شرکتهای کرهای، صنایع ایرانی زمینگیر میشد.
مرسل صدیق، رئیس انجمن سازندگان قطعات لوازم خانگی گفت: دولت باید حمایت خود را از صنعت لوازم خانگی ادامه دهد و این دغدغه واحدهای صنعتی است که با واردات اشتغال آنها را تحت تأثیر قرار دهد؛ این در حالی است که قطعات تولیدی این صنعت باکیفیت است و فقط خلأ تکنولوژیکی داریم. از دهه ۶٠ تا ٩٠ تحول بزرگی در حوزه صنعت لوازم خانگی داشتیم و اکنون نرخ بهره بالا در کنار تورم ناشی از سیاستهای کلی پولی و ارزی دولت، برای صنعت آزاردهنده است. بازار نباید به سمت خرید کالاهای خارجی برود و این اگر زمانی رخ دهد اشتغال دچار مشکل میشود.
حمیدرضا غزنوی، سخنگوی انجمن صنفی تولیدکنندگان لوازم خانگی هم گفت: تا قبل سال ٩٧ به خاطر تحریم آمریکا بازار ایران در سیطره لوازم خانگی خارجی بود. ما به اجبار تحریم و مدیریت منابع ارزی واردات را ممنوع کردیم و امروز در حوزه تولیدکنندگان لوازم خانگی داخلی افزایش اشتغال داشتیم و تولیدکنندگان به مقیاس اقتصادی رسیدند. سخنگوی انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی با بیان اینکه ۷۰ تا ۸۰ درصد بازار لوازم خانگی در اختیار داخلیها است، تأکید کرد با حمایتهایی که حالا از صنعت لوازم خانگی انجام شده، لازم است تولیدکنندگان برنامهریزی طولانی مدت داشته باشند، سرمایهگذاری خود را توسعه دهند و کیفیت کالاها و خدمات پس از فروش را دور از انتظار بالا ببرند.
در همین حال عباس هاشمی، دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی در گفتگو با روزنامه همشهری تصریح کرد: نامه اخیر مقام معظم رهبری روشن و شفاف است. تولیدکنندگان باید قدر این فرصت طلایی را بدانند و از آن استفاده کنند. این نامه تکلیف مشخصی را بر دوش تولیدکنندگان داخلی میگذارد. در این شرایط باید تولید کنندگان داخلی براساس برنامه زمانبندی مشخصی که ارائه میکنند، به سرمایهگذاری برای توسعه بخش تحقق و توسعه، ارتقای پیوسته کیفیت و فناوری در واحدهای تولیدی، تعدیل و کاهش هزینههای تولید و منطقیسازی قیمت کالای نهایی اقدام کنند. به نوعی باید با ارتقای پیوسته لوازم خانگی تولید داخل از طریق همکاری با شرکتهای دانشبنیان و مراکز نوآوری، تعمیق ساخت داخل و حمایت کامل از قطعهسازان زمینه ثمربخشی ابلاغیه رهبری را برای رشد تولید و رضایت مشتریان فراهم کنند.
روزنامه وطن امروز
بیانیه نمایندگان مجلس / هر گونه تغییرات ژئوپلیتیک منطقه خط قرمز ایران است
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بیانیهای تصریح کردند: هر گونه تغییرات ژئوپلیتیک منطقه و تغییر در مرزهای کشورهای همسایه، خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است و ما در مقابل هر اقدام بیگانگان کوتاه نخواهیم آمد. در بخش دیگری از بیانیه نمایندگان ملت آمده است: «رابطه ما با مردم و کشورهای همسایه از جمله مردم مسلمان و کشور برادر جمهوری آذربایجان دیرینه و پایدار است. اختلاف افکنیهای دشمنان و القائات جعلی رژیم اشغالگر اسرائیل این وحدت و برادری را نخواهد گسست. مردم ایران هرگز در مقابل تعرض به امنیت منطقه و مصالح کشور کوتاه نخواهند آمد. جمهوری اسلامی ایران، برادری و حسنهمجواری با کشورهای همسایه از جمله با جمهوری آذربایجان را بارها به اثبات رسانده است. اظهارات تفرقهافکنانه و فتنهانگیز عدهای، خلاف حسن همجواری است و انتظار این است که آذربایجان هر چه زودتر با فتنهانگیزیها مخالفت کرده و با رفتارهای تفرقهافکنانه مقابله کند».«فرشاد مهدیپور» معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد شد
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم در حکمی، دکتر فرشاد مهدیپور را به سمت معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد و با مأموریت اصلی «بازآرایی ساختار رسانهای کشور» منصوب کرد. «حمایت مادی و معنوی از مطبوعات و اصحاب رسانه»، «تقویت زیرساخت پایگاههای خبری و نشریات الکترونیک»، «پیگیری تدوین و تصویب نظام جامع رسانهای کشور»، «توسعه مبادلات رسانهای با سازمانهای منطقهای و بینالمللی»، «بازطراحی ساختار معاونت متناسب با تحولات فضای مجازی و توجه به رسانههای اجتماعی» و «تکمیل نحوه اجراییسازی مصوبه شورای عالی فضای مجازی درباره مقابله با اخبار جعلی» از جمله ماموریتهایی بود که وزیر فرهنگ و ارشاد در حکم انتصاب مهدیپور به آنها اشاره کرده است.فرشاد مهدیپور متولد ۱۳۵۷ است و در رشتههای دکترای سیاستگذاری فرهنگی، کارشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی و کارشناسی خبرنگاری تحصیل کرده است. وی مؤسس و سردبیر روزنامه صبحنو، عضو هیاتمدیره خبرگزاری مهر و روزنامههای جامجم، صبحنو و تهرانتایمز و سایت خبری فردا، مدیر خبرگزاریهای خانه ملت و شانا (پایگاه اطلاعرسانی وزارت نفت)، سردبیر هفتهنامههای پنجره، سروشهفتگی و آیندهسازان، دبیر روزنامههای همشهری و خبر و خبرنگار روزنامههای قدس و جامجم و خبرگزاری فارس بوده است. مهدیپور همچنین مؤسس «مرکز مطالعات فضای مجازی» پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز بوده است.
اسلامی در کمیسیون انرژی: تا یک سال آینده استارت رآکتور IR۲۰ اراک میخورد
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس به نقل از رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: هدف این سازمان تولید ۸ هزار مگاوات برق یا احداث نیروگاه هستهای است، ضمن اینکه تا یک سال آینده استارت رآکتور IR۲۰ اراک خواهد خورد.مصطفی نخعی در گفتگو با فارس در تشریح جزئیات جلسه روز گذشته این کمیسیون اظهار داشت: در این نشست محمد اسلامی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی حضور داشت. وی افزود: از آنجا که باید بیشتر به مباحث صنعتی، حرفهای، فنی و تخصصی صنعت هستهای توجه شود و از نگاه صرف سیاسی و امنیتی به این موضوع پرهیز کرد، در این جلسه بر این موضوع تاکید و مقرر شد مباحث فنی و تخصصی بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه رئیس سازمان انرژی هستهای ضمن ارائه و تشریح اهداف مورد نظر خود در حوزه هستهای، برنامههایی نیز درباره توسعه صنعت هستهای ارائه و تولید سوخت نیروگاهی، انرژی، افزایش و متنوعسازی کاربرد پرتوها و تحقیق و توسعه را به عنوان ۴ محور اصلی کار سازمان انرژی اتمی معرفی کرد، افزود: همچنین مقرر شد این محورها در اختیار کمیسیون قرار گیرد تا در جلسات بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد.
نخعی گفت: به گفته اسلامی هدفگذاری سازمان انرژی اتمی در حوزه تولید انرژی روی تولید ۸ هزار مگاوات برق یا احداث نیروگاه هستهای گذاشته شده است و به موازات آن برنامه مشخصی برای تولید سوخت نیروگاهی دارد. نخعی خاطرنشان کرد: رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین خبر داد تا یک سال آینده استارت رآکتور IR۲۰ اراک خواهد خورد. وی با بیان اینکه متعادل کردن بهای برق اتمی مانند انرژیهای تجدیدپذیر درخواست رئیس سازمان انرژی اتمی از کمیسیون انرژی بود، گفت: از آنجا که قیمت برق تجدیدپذیرها وضعیت بهتری نسبت به برق اتمی دارد، به همین دلیل درخواست ایجاد تعادل میان نرخ برق انرژی اتمی و تجدیدپذیرها مطرح شد تا به صرفهتر باشد. در واقع بهای برق باید اصلاح شود تا صرفه لازم را برای تولید برق هستهای ایجاد کند. به گفته وی، تولید ۸ هزار مگاوات برق هستهای و تولید سوخت نیروگاهی نشان میدهد صنعت هستهای در ایران به عنوان یک فن و تخصص در حال رشد است و به سمت تولید انرژی سوق داده شده است.
روزنامه خراسان
جزئیات اجرایی مالیات برخانههای خالی مشخص شد
فارس- رئیس سازمان مالیاتی دستورالعمل نحوه محاسبه مالیات واحدهای مسکونی خالی را ابلاغ کرد. بر این اساس، در یک سال شمسی برای تمام املاک مشمول مالیات خانههای مسکونی خالی هر شخص حقیقی یا حقوقی، یک برگ مطالبه صادر و تمام املاک، سهم مالکیت، ماخذ محاسبه مالیات، مالیات هر واحد و جمع مالیات مورد مطالبه در آن درج میشود.پیروزی شرکت بازرگانی پتروشیمی در پرونده ۳۵۰ میلیون دلاری در دادگاه اماراتی
فارس- شرکت بازرگانی پتروشیمی از پیروزی تاریخی این بنگاه اقتصادی ایرانی در دادگاه عالی امارات و استیفای حقوق آن به معادل ارزش حدودی ۳۵۰ میلیون دلار خبر داد. این شرکت با اشاره به جزئیات این دستاورد مهم اظهار کرد: سرانجام پس از گذشت ماهها کارزار نفس گیر حقوقی، حکم صادر شده در دعوای حقوقی شرکت بازرگانی پتروشیمی (PCC) علیه شرکت هیزل، به تأیید نهایی دیوان عالی دبی در امارات متحده عربی رسید.واردات لوازم خانگی خارجی در قالب ته لنجی و کوله بری
فارس- سخنگوی انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی با بیان این که هم اکنون واردکنندگان به جای واردات لوازم خانگی از گمرک، آن را از طریق پیله وری وارد میکنند، اظهار کرد: در این شرایط ثبت سفارش در استانها صورت میگیرد، سامانه سازمان توسعه تجارت از این طریق باز است و در واقع کالاها توسط پیلهوران و با سرمایه واردکنندگان به کشور وارد میشود. غزنوی با بیان این که هم اکنون لوازم خانگی وارداتی از طریق پیلهوران سهم ۳۵ تا ۴۰ درصدی در بازار لوازم خانگی دارد، خاطر نشان کرد: با این روش، محصولات مختلف از جمله ماشین ظرف شویی، ماشین لباس شویی، یخچال و تلویزیون رنگی به کشور وارد میشود.روزنامه ایران
تحقق وعده رئیسجمهوری؛ محل اسکان معدنکاران طبس بهسازی شد
خبر اول اینکه، رئیسجمهوری روز جمعه نوزدهم شهریور در سفر به شهرستان طبس، به معدن زغالسنگ پروده این شهرستان رفت و بهصورت چهره به چهره با کارگران و معدنچیان به گفتگو پرداخت. یکی از موارد مطرح شده از سوی کارگران، وضعیت نامطلوب محل اسکان و خوابگاهها در محل معادن بود. به گزارش ایرنا، رئیس جمهوری ۲۰ روز به پیمانکاران فرصت داد تا وضعیت زندگی کارگران را متحول کنند. دیروز رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان طبس از پایان عملیات بهسازی محل اسکان کارگران معدن طبس خبر داد. محمود زارع نیا گفت: در این مدت در قالب یک برنامه کوتاهمدت یکسری اقدامات رفاهی، تسطیح محوطه، تخریب کانکسها و محیطهای نامناسب، رنگآمیزی مجموعه، تأمین تخت و پتو، تعویض کابلها و شبکه برق انجام و محوطه مجدداً نوسازی شد. وی اعتبار هزینه شده در این زمینه را ۲ میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: در این مجموعه ۳۳۶ نیروی معدنکار در ۲ شیفت ۱۵ روزه فعالیت دارند. درخصوص موارد مربوط به دستمزد و حقوق کارگران معدن نیز جلساتی با سازمان تأمین اجتماعی برگزار و مکاتباتی انجام شده است.رزمایش «فاتحان خیبر» هیچ حادثهای نداشت
خبر دیگر اینکه، فرمانده قرارگاه منطقهای شمالغرب نیروی زمینی ارتش وقوع سانحه در رزمایش فاتحان خیبر را تکذیب کرد. به گزارش صداوسیما امیر حاجیلو، با تکذیب شایعات و دروغ افکنی معاندان و بدخواهان در خصوص رزمایش فاتحان خیبر گفت: هیچ سانحه، فوتی و مجروحی در این رزمایش نداشتیم و خبرهای منتشر شده و شایعات در این خصوص بیاساس است. حاجیلو افزود: این رزمایش مرحله تکمیل آموزشهای مشابه میدانی و جنگی و به نوعی ارزیابی آمادگی نیروها، یگانها و مدیریت فرماندهان بود. در این رزمایش از پهپادهای ویژه ارتش رونمایی شد و مورد استفاده قرار گرفتند. استقرار ۱۵ یگان در کمتر از ۴۸ ساعت در منطقه رزمایش فاتحان خیبر رکورد جابهجایی نیروهای نظامی بود.پیشرفت مذاکرات ایران و عربستان
دست آخر اینکه، رئیسجمهوری عراق تأکید کرد که مذاکرات ایران-عربستان پیشرفت خوبی داشته است و عراق ومنطقه نیازمند این امر است. به گزارش ایسنا به نقل از اسپوتنیک، برهم صالح، تأکید کرد: همچنان چالشهایی مقابل این گفتگوها وجود دارد، اما امیدواریم که گشایش بزرگ به وجود بیاید و این گفتگوها مداوم باشد. عراق و منطقه نیازمند این امر است. برهم صالح در ادامه ایران و عربستان را دو کشور بزرگ منطقه توصیف کرد. او همچنین گفت که کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه باید راه حل ریشهای برای مشکل آب و حقابه ایجاد کنند. به گفته رسانهها اخیراً دور چهارم گفتگوهای ایران وعربستان به میزبانی عراق انجام شده است. وزیر خارجه سعودی هم در نشست خبری مشترک با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تأکید کرد: گفتگوها با ایران همچنان در مرحله استکشاف و شناسایی است و امیدواریم که مسائل مورد اختلاف را فراگیرد. بورل هم تأکید کرد که با عربستان در مورد بحران یمن و پرونده هستهای ایران رایزنی کرده است.روزنامه شرق