یادداشت روزنامهها 22 فروردین ماه
روزنامه کیهان
لبنان به راهحل نصرالله چشم دوخته است/سعدالله زارعی
تحولات لبنان در وضعیت انجماد (Freez) قرار دارد. سعدالدین حریری با گذشت حدود شش ماه از زمانی که دوباره مأمور تشکیل کابینه شده، موفقیتی به دست نیاورده و کابینه «حسان دیاب» که پس از معرفی دوباره حریری از سوی رئیسجمهور به کابینه «تصریف الاعمال» تبدیل شده، در وضعیت «اغماء نسبی» به سر میبرد، در همان حال همهگیری بیماری کرونا و عدم وجود زیرساختهای کافی برای مقابله با آن، لبنان را در وضعیت انجماد قرار داده است. از آن طرف رژیم سعودی با تأکید بر خواستههای قبلی خود که شامل کنار گذاشتن مشارکت حزبالله در دولت از سوی نخستوزیر و گوشمالی میشلعون به خاطر همراه شدن با مقاومت در پرونده سوریه میباشد، بر این انجماد افزوده است. سیاست فرانسه و آمریکا درباره لبنان نیز به گونهای است که مقامات لبنانی از آن به کنار رفتن بیروت از رادار غرب تعبیر میکنند. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:۱- سعد حریری در آبان ماه ۱۳۹۸ در حالی استعفا داد که دولت او از نظر اقتصادی به بنبست رسیده بود و حریری نمیتوانست برای برونرفت از آن کار مؤثری انجام دهد. اقدامات او در هفتههای پایانی مسئولیتش هم بر وخامت وضعیت افزود و سبب شکلگیری اعتراضات شدید خیابانی شد. حریری استعفا داد تا به گمان خود، طرفهای مختلف خارجی و داخلی گرد هم آیند و راهحلی برای برونرفت لبنان از بحران اقتصادی پیدا کنند. لبنان در آن زمان حدود ۱۲۰ میلیارد دلار بدهی داشت که حدود ۸۰ درصد آن ناشی از استقراض از بانکهای لبنانی بود و بدهی داخلی محسوب میشد. حریری امیدوار بود یک هماهنگی داخلی برای خط خوردن بدهی داخلی دولت شکل گیرد و طرفهای خارجی -به خصوص عربستان و فرانسه- نیز در مورد حدود ۲۴ میلیارد دلار بدهی خارجی لبنان که بیش از دو برابر بودجه جاری لبنان در سال است، تفاهم کنند. اما برخلاف انتظار حریری هیچکدام از این اتفاقها نیفتاد. حریری نه تنها نتوانست مخالفان را پای کار بیاورد، حتی نتوانست طیفهای مسیحی و دروز متحدالمستقبل -متحدین سابق- را هم پای کار بیاورد و لذا اوضاع نه تنها به سمت کاهش بحران نرفت، بلکه وخامت بیشتری نیز پیدا کرد. بهگونهای که هماکنون گفته میشود دامنه بدهی لبنان طی این دوره ۱۸ ماهه ۱۶ میلیارد دلار افزایش یافته، به حدود ۱۳۶ میلیارد دلار رسیده است.
حریری پس از آنکه متوجه شد انتظار او بیجاست، برای جلب نظر طرفهای خارجی بحث «دولت تکنوکرات» غیرحزبی را پیش کشید و این در حالی بود که این ایده به خصوص با مخالفت جدی مسیحیها و شخص رئیسجمهور که یک مسیحی مارونی است، مواجه گردید. گفتنی است نظریه دولت تکنوکرات بیش از آنکه مقاومت و شیعیان را تحت تأثیر قرار بدهد، مسیحیان و طیف وابسته به میشلعون را تحت تأثیر قرار میدهد؛ چرا که مسیحیها بیش از نیمی از اعضای کابینه را در اختیار دارند و تن دادن آنان به فرمول دولت تکنوکرات به معنای واگذاشتن نیمی از کابینه به شخص سعد حریری است. از این رو گفته میشود مشکل اصلی حریری در تشکیل کابینه تکنوکرات، مسیحیها بودند و تاکنون هم به همین دلیل، تشکیل کابینه او با مانع مواجه شده است.
۲- خط خارجی در لبنان بر مبنای محدود کردن قدرت مقاومت و گرفتن عرصه سیاسی از آن است در عین حال اختلاف نظرهایی میان عربستان و فرانسه وجود دارد. در حالی که فرانسویها، حزبالله لبنان را به عنوان قدرتی که نمیتوان آن را نادیده گرفت، در نظر دارند، رژیم سعودی بر حذف قطعی حزبالله از عرصه سیاسی لبنان تأکید دارد. سعودی گمان میکند که با کنار زدن حزبالله از معادله سیاسی میتواند با کمک آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس مقدمات عنوانگذاری حزبالله به یک گروه تروریستی و غیرقانونی را فراهم نماید. این در حالی است که سعد حریری در لبنان مشکل خود را نه شیعیان و یا حزبالله بلکه میشلعون و به طور کلی مسیحیان میداند. مشکل حریری در طیف مسیحی تا بدانجاست که او نتوانسته همراهی دو جریان کتائب و قوات (جمیل و جعجع) در شکل دادن به «دولت تکنوکرات» را نیز به دست آورد و از این رو با توجه به عضویت این دو گروه در جریان ۱۴ مارس از عون خواسته است با کنارهگیری جمیل و جعجع، سهمیه این دو گروه مسیحی در دولت را به او واگذار کند که با مخالفت جدی عون مواجه شده است.
۳- حزبالله با هدف تحرک بخشیدن به فضای سیاسی لبنان و خارج کردن این کشور از انجماد سیاسی از یک طرف از عون و حریری خواست که به توافق برسند و کشور را معطل اختلافات خود نکنند از آن طرف از گروههای پارلمانی لبنان خواست که طی مصوبهای، دایره اختیارات حسان دیاب را افزایش دهند تا او بتواند گامهای محکمتری در حل مشکلات اقتصادی بردارد. آیتالله سیدحسن نصرالله در سخنرانی ۲۸ اسفند ماه گذشته اعلام کرد، حسان دیاب مسئولیتپذیر است و شرط و شروطی هم ندارد. اما این درخواست مورد استقبال گروههای دیگر قرار نگرفت. به این نکته باید توجه داشت که براساس قانون اساسی لبنان وقتی فردی از سوی رئیسجمهور مأمور به تشکیل کابینه میشود تا زمانی که رسماً از پذیرش این مسئولیت استعفا ندهد، دولت موجود، دولت تصریف الاعمال (اداره امور جاری با مسئولیت محدود) خواهد بود. در این بین، نه زمان خاصی برای تشکیل دولت از سوی فردی که به تشکیل آن مکلف شده در نظر گرفته شده و نه زمان خاصی برای پایان دولت تصریف الاعمال مدنظر قرار گرفته است. با عدم پذیرش پیشنهاد سیدحسن نصرالله، لبنان به شرایطی برگشت که از زمان استعفای حریری به آن دچار شده است.
۴- وجود بیماری کرونا و ضعف سیستم بهداشت و درمان لبنان در مواجهه با آن هم به یک دلیل مستقل در عدم شکلگیری دولت جدید و انجماد کنونی، تبدیل شده است. کرونا تقریباً لبنان و به خصوص پایتخت آن را به تعطیلی کشانده و دولت هم خود به خود به یک نهاد غیرفعال تبدیل شده است. در این میان بخشهایی از جامعه لبنان که در گذشته از اقتصاد این کشور سهم بیشتری داشتهاند، با خسارت بیشتری مواجه گردیدهاند تا جایی که گفته میشود در شرایط فعلی که حدود ۶۰ درصد لبنانیها زیر خط فقر قرار دارند، عدد جمعیت فقیر در بین مسیحیها و سنیها بیش از دو طایفه دروز و شیعه میباشد. سعد حریری با توجه به این مسئله درصدد برآمد تا در لبنان نوعی دوقطبی میان جامعه سنی و جامعه مسیحی پدید آورده و از طریق تضعیف قطب مسیحی، موقعیتهای آینده را در اختیار بگیرد از این رو در وضع فعلی ما شاهد افزایش اختلافات میان دو طیف مسیحی و سنی هستیم و جالب این است که این اختلاف، مرزهای سیاسی را درنوردیده و گروههای مسیحی و دروز که تا همین چند سال پیش در ائتلاف با حزب المستقبل وابسته به سعد حریری بودهاند هم درگیر کرده است. آنان هم از حریری فاصله گرفتهاند.
۵- قلب اقتصادی لبنان که «توریسم» بوده از کار افتاده است. افزایش قیمت دلار در لبنان، سفر به این کشور را مقرون به صرفه نمیکند. لیر لبنان از سال ۲۰۱۸ تاکنون ۱۰۰۰ بار تضعیف شده است. هماینک یک دلار از ۱۵۰۰ لیر به ۱۲۰۰۰ لیر رسیده است و از سوی دیگر به همریختگی سیاسی و بروز بعضی ناامنیها مشکلاتی را فراروی لبنان قرار دادهاند. از سود قبلی توریسم که گفته شده تا حدود شش میلیارد دلار بود، اینک خبری نیست و لبنان عمدتاً از طریق پولهایی که لبنانیهای شاغل در خارج کشور برای بستگان خود میفرستند و بالغ بر ۷ میلیارد دلار میشود، اداره میگردد. پیشبینی بعضی نهادهای مالی این است که لبنان به یک ابتکار جدی و فوری نیاز دارد. سیدحسن نصرالله در سخنرانی سه هفته پیش خود گفت که این راهحل در دسترس است. او پیشنهاد قبلی خود مبتنی بر برقراری رابطه فعال با سه کشور ایران، روسیه و چین را تکرار کرد. در این بین هر چند میان شرایط فعلی دولت حسان دیاب و یا دولتی که افقی برای تشکیل آن وجود ندارد، با آنچه سیدحسن نصرالله گفت، تفاوتهایی وجود دارد. اما این سه کشور طی دو سال گذشته به شکل غیرجنجالی به سوی تأمین بازار لبنان حرکت کردهاند بهگونهای که امروز اجناس ایرانی به مرور در بازار لبنان مشاهده میشود که با لیر لبنان مبادله میگردند.
روزنامه وطن امروز
مردم؛ قربانی اصلی کارزار مرغ/نیلوفر زارع
کمتر از یک ماه از اعتراض مسؤولان وزارت صمت نسبت به آمار و دادههایی که از سوی وزارت جهاد کشاورزی درباره تولید مرغ ارائه شده، میگذرد. اواخر اسفندماه سال گذشته بود که افزایش قیمت مرغ و ناتوانی مسؤولان در مهار آن، دبیر ستاد تنظیم بازار را بر آن داشت تا با کذب دانستن آمارهای وزارت جهاد کشاورزی، این وزارتخانه را مسؤول گرانی مرغ و بحرانهای به وجود آمده در این بخش بداند. انگشت اتهام وزارت صمت در حالی به سوی وزارت جهاد کشاورزی نشانه رفت که معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در صحبتهای خود اذعان کرد «گرانی مرغ نشان میدهد که من و همکارانم در ستاد تنظیم بازار نتوانستهایم موفق عمل کنیم». به نظر میرسد ماحصل این ۲ اظهارنظر ضدونقیض گویای آن است که وضعیت بازار مرغ، آشفتهتر از آن است که نشان میدهد.اعتراض وزیر صمت به وزیر جهاد کشاورزی، اما بیپاسخ نماند و درست ۲ روز پس از پایان تعطیلات نوروز، وزیر جهاد کشاورزی به رسم دیرینه «هر دیدی، بازدیدی دارد» نامهای به وزیر صمت نوشت و حلقه تقصیر را به گردن وی انداخت. خاوازی در نامه خود به رزمحسینی درباره فروش مرغ قطعهبندیشده به این نکته اشاره کرد که بنا به بررسیهای بهعملآمده در صبح روز ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ از سطح شهر، مرغ تحویلی اصناف به صورت گسترده به شکل قطعهبندیشده در اختیار مردم قرار میگیرد و از فروش مرغ کامل خودداری میشود. وی در ادامه نامه نیز به الزاماتی مبنی بر حضور نمایندگان وزارت صمت در همه کشتارگاههای کشور از ساعت شروع تا پایان فعالیت کشتارگاهها، ارسال مرغ به مقاصد مورد نظر، رتبهبندی کشتارگاهها از نظر میزان همکاری در راستای سیاستهای ابلاغی و جلوگیری از هر گونه قطعه بندی در سطح اصناف اشاره کرد. همچنین از سازمان حمایت مصرفکننده و تولیدکننده خواست با همکاری سازمان تعزیرات حکومتی نسبت به رعایت دقیق قیمتهای مصوب، اقدامات لازم را انجام دهند. کشمکش و اختلاف نظر میان مسؤولان و مدیران دولتی بر سر وضعیت بازار مرغ در حالی ادامه دارد که طبق آمار ارائهشده از سوی مرکز آمار ایران از شاخص قیمت مصرفکننده در اسفندماه سال ۹۹، بیشترین افزایش قیمت در گروه خوراکیها مربوط به گوشت قرمز و گوشت ماکیان بوده است. بر اساس این آمار متوسط قیمت یک کیلوگرم مرغ در بهمنماه سال ۹۹ بیش از ۸۲ درصد نسبت به مدت مشابه سال ۹۸ افزایش داشته است.
بررسی وضعیت بازار مرغ، آمارهای ارائهشده از تغییرات نرخ مرغ و استیصال و ناتوانی مردم برای تامین این ماده خوراکی تنها یک نتیجه دارد و آن اینکه در کارزار دعوای مسؤولان، مردم قربانیان اصلی و بیدفاعی هستند که تاوان ناتوانی، ناکارآمدی و سوءمدیریت مسؤولان را میدهند.
روزنامه خراسان
توسعه هسته ای، برگ برنده مذاکرات/دکترسیدعلی علوی
کمتر از ۴۵ روز مانده به ضرب الاجل ایران به آمریکا و لغو عملی تحریمهایی که معیشت مردم را هدف گرفته و در پانزدهمین سالروز ملی فناوری هسته ای، مجموعهای از ۱۳۳ دستاورد هستهای رونمایی شد. دستاوردهایی که نشان از فعالیت شبانه روزی ایران در حوزه توسعه هستهای طی شش سال گذشته پس از برجام و به خصوص سه سال اخیر پس از خروج آمریکا از برجام دارد. بی تردید یکی از ستاندههای ایران در برجام توجه ویژه به حوزه تحقیق و توسعه صنعت هستهای بود. حوزهای که بعد از شروع گامهای پنجگانه ایران در قبال انجام نشدن تعهدات طرف مقابل در برجام و کاهش تعهدات برجامی و مصوبه مجلس در شکست تحریمها عملا تبدیل به یکی از برگهای برنده ایران در مذاکرات شده است.در واقع پس از خروج ترامپ از برجام و درنهایت یک سال بعد که در فرمانی اجرایی هرگونه معافیت صدور نفت ایران به کشورهای دیگر را ممنوع و عملا صادرات صفر نفت ایران را امضا کرد، جمهوری اسلامی ایران در برابر چنین اقدامی بر اساس مواد ۲۶ و ۳۶ برجام که به نوعی مکانیسم ماشه تهران در توافق هستهای به شمار میرود، گام اول کاهش تعهدات برجامی خود را با موضوع عبور از سقف ذخایر آب سنگین به میزان ۱۳۰ تن و شکستن سقف ذخیره سازی اورانیوم غنی شده تا ۳۰۰ کیلو آغاز کرد. دو ماه بعد در گام دوم خود سقف غنی سازی به میزان ۳.۶۷ درصد را کنار گذاشت و در گام سوم اعلام کرد دیگر هیچ محدودیتی در حوزه تحقیق و توسعه را اجرا نمیکند.
جمهوری اسلامی در گام چهارم کاهش تعهدات برجامی اش غنی سازی در فردو را کلید زد و در پنجمین گام نیز در دی ۹۸ رسما اعلام کرد که دیگر خود را متعهد به هیچ تعهد هستهای نمیداند. ۵ گامی که عملا به جز یک مقطع بسیار کوتاه پس از اقدام ترامپ آن چنان که باید اعمال نشد تا طرف بدعهد غربی را به تکاپو برای بازگشت به تعهدات برجامی وادار کند. در همین راستا در ۱۳ آذر ۹۹ مجلس شورای اسلامی در ادامه اجرای بندهای ۲۶، ۳۶ و ۳۷ برجام طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» را تصویب کرد.
بر اساس این طرح که از سوم دی سال گذشته لازم الاجرا شد، در واقع توسعه پنج گام گذشته ایران است به گونهای که غنی سازی ۲۰ درصد، نصب هزار ماشین IR۲M، زنجیره ۱۶۴ تایی IR۶، ذخیره سازی ۵۰۰ کیلویی اورانیوم غنی شده در هر ماه و... و در نهایت تعلیق اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و کلیه نظارتهای فراپادمانی را شامل میشود. قانونی که عملا باعث شد اقدامات ایران فقط در سطح سیاستهای اعلامی نماند و تبدیل به سیاستهای اعمالی روی زمین شود. موضوعی که شاید اگر زودتر به آن طی سه سال گذشته توجه میشد شاید امروز ابزارهای قدرتمند بیشتری برای چانه زنی داشتیم در هر حال اعمال این قانون باعث شد طبق آخرین گزارش علی اکبر صالحی که به تازگی در یک گفتگو در کلاب هاوس شرکت کرده بود، طی این مدت بعد از ابلاغ قانون هستهای مجلس بیش از ۵۰ کیلو اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد تولید کرده ایم که این رقم باید طی یک سال به ۱۲۰ کیلو میرسید (که البته هم اکنون این رقم به ۵۷ کیلو رسیده است) که اولا نشان از توان بالای هستهای کشور دارد و ثانیا میتواند اهرم مهمی در امتیازگیری از طرف مقابل باشد.
تا اواخر سال گذشته ایران توانسته بود به حدود ۴۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر ۵ درصد برسد و این یعنی افزایش ۱۵ برابری ذخایر غنی شده ایران. همچنین بیش از ۲۰ تن آب سنگین فراتر از سقف ۱۳۰ تن برجام تولید کرده است. در حوزه توان غنی سازی نیز کشورمان پس ازانجام گامهای کاهش تعهدات برجامی و قانون راهبردی مجلس و با بهره گیری از سانتریفیوژهای جدید خود همچون «IR۶، IR۴ و IR۲M» توانست در زمان کوتاهی نه تنها به ظرفیت غنی سازی قبل از برجام با ۱۳ هزار سو برسد بلکه امروز با ۱۶ هزار و ۵۰۰ سو غنی سازی از وضعیت قبل برجام نیز عبور کرده و در کنارش توانسته همه تستهای مورد نیاز خود را برای تایید ماشینهای سانتریفیوژ انجام دهد.
کشورمان در همین مدت بسیاری از تستهای پیشرفته خود در حوزه سانتریفیوژهای جدیدش را به انجام رساند و امروز ایران ۱۶ سانتریفیوژ دارد که از یک سو تا ۵۰ سو از ظرفیت غنی سازی برخوردارند و در حال فعالیت یا تستهای خود هستند که دیروز نیز بخشی از این سانتریفیوژها یعنی سانتریفیوژهای IR۵، IR۶ و IR۶s وارد مرحله تزریق گاز شدند و تستهای پایداری مکانیکی سانتریفیوژ فوق پیشرفته ایرانی به نام IR۹ هم شروع شد تا این ماشین غول پیکر غنی سازی مرحله جدید از حیات خود را برای رسیدن به غنی سازی ۵۰ سو (۵۰ کیلو در سال) تجربه کند. به این فهرست میتوان ورود ایران به بحث ساخت فلز اورانیوم برای تولید سوخت پیشرفته راکتور تهران و گامهای بلند در باز طراحی و ساخت راکتور اراک را نیز افزود که همان طور که گفتیم قطعا علاوه بر پیشرفتهای شگرف فنی، در مباحث چانه زنی سیاسی و مذاکراتی دست ایران را پر خواهد کرد.
بدعهدی و فریب آمریکاییها گرچه برجام را تبدیل به یک عبرت تاریخی کرد، اما ستاندههای برجام در حوزه هستهای و خط قرمزهای تعیین شده در حوزه تحقیق و توسعه و تلاش دانشمندان جوان هستهای در این روزهای سخت تبدیل به یکی از ابزارهای چانه زنی ایران در مذاکرات هستهای شده است. دستاوردهایی که رهبر انقلاب در عید قربان گذشته از آنها این گونه یاد کردند: «با این که حالا در برجام خسارتهای فراوانی به ما وارد شد، اما خوشبختانه اصل این کار صنعت هستهای محفوظ است و کارهای بزرگ و خوبی در این زمینه انجام میگیرد که دشمن این را نمیخواهد». موضوعی که به نظر میرسد در مذاکرات پیش رو فارغ از بازیهای طرف غربی و آمریکایی باید مورد توجه تیم مذاکره کننده باشد.
روزنامه ایران
تبیین ظرفیتها و قابلیتهای سامانه شاد/محسن حاجی میرزایی
بیستویکم فروردینماه سال گذشته، نظام آموزش و پرورش شاهد راهاندازی سامانهای بود که در مدت زمان کوتاهی به اصلیترین ابزار آموزش مجازی در کشور ما تبدیل شد. بعد از بروز کرونا، رشته ارتباطی معلم، دانشآموز و مدرسه به یکباره گسسته شد؛ بتدریج امیدها برای بازگشایی مدارس در کوتاهمدت از دست رفت. آگاه شدن مدیران و معلمان از این واقعیت، آنها را به فکر مسیرهای جایگزین انداخت. آموزش و پرورش، آموزش تلویزیونی را در کمتر از یک هفته برقرار کرد. در یادداشت قبل علل ناکافی بودن این آموزش را تبیین کردم. در شرایط بهوجود آمده بیم آن میرفت که مأموریت مهم آموزش و پرورش مبنی بر ارائه خدمات آموزشی به عموم دانشآموزان با اختلال جدی روبهرو شود. فضای مجازی، در دسترسترین محیطی بود که کادر آموزشی آن را دارای ظرفیت برقراری مجدد آموزش تشخیص دادند. معلمان و دانشآموزان به یکباره در فضای مجازی پراکنده شدند و با تلاش معلم سعی در یافتن یکدیگر داشتند. پیامرسانهای داخلی و خارجی، فضایی برای ایجاد گروههای کلاسی مختلف شد. تعداد زیادی از دانشآموزان ما ناچار شدند برای دریافت آموزش، در این فضا حضور یابند و عمدتاً در فضای پیامرسانهای خارجی آموزش ببینند. روشن است حضور در این فضا چه مخاطراتی برای کودکان و نوجوانان ما در پی خواهد داشت.گوشی تلفن همراه که تا کنون ابزاری مانع آموزش صحیح و ممنوع در محیط مدرسه شمرده میشد، اکنون محیط رسمی آموزش ما محسوب میشد. رسالت آموزش و پرورش در این شرایط چه بود؟ ما موظف به تأمین آموزش و تربیت فرزندانمان بوده و هستیم. زمانی مدرسه و محیط فیزیکی بستر انجام این وظیفه بوده، اما از مقطعی به بعد، فضای مجازی نقش محیط آموزشی را ایفا میکرد. ما نمیتوانستیم دانشآموزان مان را بهدلیل مخاطرات فضای مجازی، از حضور در این فضا و دریافت آموزش منع کنیم و قطعاً هم نمیتوانستیم در مقابل این آسیبها بیتفاوت باشیم. ما باید فضای مجازی را برای حضور دانشآموزان مان ایمن میکردیم. همینطور باید زمینهای فراهم میکردیم که رشته گسسته بین معلمین و دانشآموزان بدرستی پیوسته شود. این ما بودیم که باید مدرسه را در فضای مجازی ایجاد میکردیم.
نتیجهای که بعد از بررسیهای مستمر به آن رسیدیم ضرورت ایجاد فضایی اختصاصی برای آموزش در فضای مجازی بود، فضایی که هم ظرفیت ایجاد کلاس درس را دارا باشد و هم کاربری اصلی و اختصاصی آن تعلیم و تربیت باشد. زمان ما برای اقدام بسیار محدود و محدودیتهای ما فراوان بود. تأمین اعتبارات لازم برای ایجاد چنین فضایی با توجه به شرایط واقعی کشور عملاً منتفی بود. تمام ظرفیتهای کشور را برای این امر احصا کردیم. در گام اول با پیامرسانهای داخلی رایزنی کردیم. اقتضائات و الزامات حداقلی خود برای ایجاد فضای آموزش مجازی را تبیین کردیم. علاوه بر اختصاصی بودن محیط برای دانشآموزان، ما نیاز به زیرساختی داشتیم که قادر به ارائه خدمات به تمامی دانشآموزان باشد. فضایی که روزانه کلاسهای درسی بیش از ۱۴ میلیون دانشآموز روی آن برگزار شود. تجربهای در این مقیاس در کشور وجود نداشت.
ظرفیتهای بالای فنی، زیرساختی، حفاظتی، امنیتی، پشتیبانی و ایزوله (اختصاصی) بودن این سامانه برای آموزش با هدف صیانت از دانشآموزان در فضای مجازی، دیگر الزامات ما برای راهاندازی آن بود. زیرساختهای موجود کشور در آن زمان به هیچ وجه قادر به ارائه خدمات اختصاصی در مقیاس مد نظر ما نبود. تنها مجموعهای که در این شرایط به یاری نظام آموزشی کشور آمد و توانست تأمین الزامات ما را تضمین کند، اپراتور همراه اول بود. آموزش و پرورش توانست با همکاری این مجموعه و بهرهگیری از ظرفیت دانشی و زیرساختی آن، در مدت زمان کمتر از یک ماه، فضایی اختصاصی برای آموزش را بر پایه ارائه خدمات آموزشی در قالب پیامرسان، ایجاد کند. شبکه آموزشی دانشآموز موسوم به شاد حاصل این تلاش و همکاری شبانهروزی بود که در ۲۱ فروردین ۹۹ مقارن با ولادت حضرت، ولی عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف راهاندازی شد.
آنچه ما دنبال آن بودیم اتصال رشته گسسته شده میان معلم، دانشآموز و مدرسه بود؛ به نحوی که بتوانیم استمرار ارائه خدمات آموزشی به همه دانشآموزان و برقراری پیوند آموزشی میان معلمان و دانشآموزان را تضمین کنیم. به همین منظور با اتصال سامانههای اطلاعاتی آموزش و پرورش با سامانه شاد توانستیم کلاسهای درسی خود را در شاد راهاندازی کنیم؛ به نحوی که دانشآموز با ورود کد ملی خود و احراز هویت، به طور خودکار در گروههایی با عنوان کلاس – درس – معلم خود عضو شود. برای نمونه دانشآموز مقطع متوسطه بدون اینکه نیازی به دانستن شماره تلفن همراه معلم، مدیر و سایر دانشآموزان داشته باشد، با احراز هویت در شاد، به طور خودکار در گروههایی که اعضای آن همکلاسیها و مدیر آن معلم هر درس است عضو میشد. همینطور معلم هر کلاس بعد از احراز هویت در شاد، بهطور خودکار در نقش مدیر گروهی که اعضای آن دانشآموزان وی بودند قرار میگرفت.
هیچ فرایند دستی در ایجاد گروهها برای هیچ یک از عوامل آموزشی از جمله مدیر، معلم و دانشآموز وجود نداشت. این قابلیت منحصر به فرد شاد توانست به طور مجدد پیوندهای مورد نیاز ما را برقرار سازد. شاد مانند نخ تسبیح، مهرههای پراکنده این مجموعه را همراستا و هماهنگ کرد و امکان پیوند و ارتباط با معلمان و دانشآموزان، ارائه خدمات آموزشی به آنان و کسب اطمینان از جریان درست تعلیم و تربیت را در سراسر کشور فراهم کرد و ظرفیت فوقالعادهای را برای استمرار آموزش فراهم کرد. مغناطیس شاد دانشآموزان پراکنده در فضای مجازی را به سمت خود جذب کرد. شاد در کمتر از چهل روز توانست با جذب بیش از ۹میلیون کاربر، نرخ رشد کمسابقهای را در میان شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای دنیا تجربه کند.
حدود ۵ میلیون کلاس درس در شاد ایجاد شد. تنها کاری که نیاز بود معلم و دانشآموز در این مسیر انجام دهند، نصب نرمافزار شاد و احراز هویت در آن بود. ایجاد شاد موفقیتی مرهون عزم و اراده جمعی بود. جمعی متشکل از کارشناسان، مدیران، نخبگان، متخصصان و البته همکاری و اقبال معلمان و دانشآموزان. شاد نمونهای موفق از تعامل دولت و بخش خصوصی و تعهد این بخش به تأمین الزامات تعلیم و تربیت دانشآموزان این مرز و بوم است. از این پس، اگر بروز حوادث طبیعی باعث شود تا در کشور یا منطقه مشخصی از آن، بحرانهای آموزشی رخ دهند، نظام آموزش و پرورش غافلگیر نخواهد شد و میتواند آموزش مجازی در بستر سامانه شاد را بسرعت جایگزین آموزشهای حضوری کند. اکنون که یک سال از راهاندازی شاد میگذرد، شبکهای بالنده در اختیار نظام تعلیم و تربیت کشور است که افتخار نظام اسلامی است.
شاد در حال حاضر شبکهای است که توسط بیش از ۲۰ میلیون نفر نصب شده و به طور میانگین، ۱۳ میلیون نفر از ایرانیان در هر هفته حداقل یک ساعت از آن استفاده میکنند. در هر هفته بهطور میانگین ۶۷ درصد از دانشآموزان کل کشور (۱۰ میلیون از ۱۴.۷ میلیون نفر) در شاد حضور فعال دارند؛ یعنی در هر روز آموزشی حداقل به مدت یک ساعت از شاد استفاده میکنند. در مجموع تاکنون ۸۵ درصد دانشآموزان کل کشور (حدود ۱۲.۷ میلیون نفر) در شاد حاضر شدهاند.
در هر روز آموزشی در شاد، به طور میانگین ۶۵۰ هزار کلاس آنلاین برگزار شده و ۲۵۰ میلیون پیام توسط کاربران تبادل میشود. شاد در لحظاتی میزبان ۲.۶ میلیون نفر کاربر فعال بهصورت همزمان است و همچنین موفق شده در لحظاتی با پهنای باند مصرفی ۴۰۳ گیگابیت بر ثانیه پاسخگوی نیاز کاربران باشد؛ که به این ترتیب با اختلاف، رتبهای بهتر از سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی کسب کرده است. نکته مهم کاهش پهنای باند پیامرسانهای خارجی همزمان با افزایش پهنای باند مصرفی شاد است. این یعنی، دانشآموزان ما در حال کوچ از فضای بدون نظارت پیام رسانهای خارجی به فضای آموزشی و تربیتی شاد هستند.
شاد تاکنون گامی مؤثر در افزایش ترافیک اینترنت داخلی برداشته و توانسته است در ساعات اولیه صبح، میزان ترافیک مصرفی داخلی را به دو برابر قبل افزایش دهد. شاد هماکنون ضمن برخورداری از تیم فنی بسیار مجرب و تراز اول، در حال گسترش مرزهای توسعه تکنولوژیهای نرمافزاری در ایران است. دستاوردهای اصلی و جانبی شاد و تبیین قابلیتهای آن نیاز به فرصتی جداگانه دارد که در یادداشت بعدی به آن خواهم پرداخت.
روزنامه شرق
طمع شعله/حجتاله صیدی
شاید تاریکی مطلق، بیشتر در بیان قابلتجربه باشد تا در عمل. از آن روی که فراوان دیدهام مواردی را که پس از ورود به تاریکی، چشم فراختر شده و بدون هیچ کورسویی حتی، تمام آنچه را در محیط هست، دریافته و دیدهام. در اتاقی که ناگهان برق میرود، در نیمهشب جادهای خلوت که هوس میکنی تا دقایقی را با چراغهای خاموش برانی یا در کوهنوردی در دل شبی که نشانهای از ماه و ستاره بر آسمان نیست. قدری که تأمل میکنی، همه چیز دیدنی است و قابل تشخیص. اما تاریکی مطلق را تنها به یک شیوه میتوان ایجاد کرد، با عینک آفتابی؛ در دل تاریکیهایی که شرح نمونههایی از آن رفت. گزارههای غالب دیدارهای نوروزی در سه هفته گذشته از سال نو، در نوع خود شگفت بود، از آن روی که غالبا بوی نومیدی میداد، در شرایطی که بیش از هر زمان دیگری باید سرشار باشد از شور و نشاط. شگفتتر، برخی از صاحبان این گزارهها بودند که به اقتضای مسئولیت و مأموریت مهمی که دارند، این گونه نگریستن به آینده، از آنان به سختی پذیرفتنی است.بیگمان، سرمایه اجتماعی اگر آسیبی دیده باشد، فقط از آن توده مردم نیست که در میان برخی خواص هم رواج یافته است. خواصی که به دلیل جایگاهی که در آن هستند، باید بهتر و دقیقتر ببینند اوضاع را و بهجای آنکه عینک تیرهای در گرگومیش فضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زده باشند، شایستهتر بود تا چشم فراختر کرده و آینده روشن را ببینند. آنچه این بنده در پشت تمام دلنگرانیها و شکوه از تیرگیها به چشم میبیند، نگذاشت تا در این سه هفته، کلام لرزان و یأسآلود برخی دوستان بزرگ، تصویر ماههای آینده را تیره تلقی کند، اگرچه ممکن است قدری تار و کدر باشد.
مسائل ریزودرشت اقتصادی و اجتماعی که از یکسو مردمان را به دشواری معیشت کشانده و از سوی دیگر غبار بر رخ اخلاق و ادب نشانده است، دلایل مهمی برای تزریق نومیدی و بدتر از آن، باور نومیدی است. اما اگر نمیتوانیم در تاریخ دیرین کشور تأمل کنیم، کافی است به تمام چالشهای صد سال اخیر ایران بنگریم تا دریابیم که حق ناامیدی نداریم و فرج بعد از شدت وعدهای حتمی بوده است.
تلقی دوستان دلگیر با گرایشهای سیاسی مختلف و حتی گاه متضاد، آن است که نه در رویکردهای کلی و کنشهای دولتمردان و مسئولان نهادهای مختلف امید گشایشی هست و نه در نامهایی که درست یا نادرست، اما بهطور جدی بهعنوان نامزدهای ریاستجمهوری پیشرو مطرح است. باور آنان این است که دوره چهرههای اثرگذاری که در دورههای پیشین انتخابات ریاستجمهوری رقابت میکردند، اعم از پیروز و شکستخورده، دیگر به سر آمده و در خرداد آینده، در انتخاباتی بیرمق و حداقلی، چهرهای ناتوان زمام امور را به دست خواهد گرفت.
باور روشن این بنده، اما چنین نیست. ارزیابیام این است که اکنون و در اوان سال ۱۴۰۰، نگاه ما به نامها و شخصیت افرادی که در آن دورهها رقابت میکردند، نگاهی پسینی است که تا حدودی، رنگ مطلق نیز به خود گرفته است. کافی است در میان همین نامزدهای مطرح این روزها بگردیم و بیابیم که هم قرینه رقبای اصلی سالهای ۶۸، ۷۲، ۷۶ و ۸۰ وجود دارد و هم مشابه نامزدهای اصلی سالهای ۸۴، ۸۸، ۹۲ و ۹۶. سالها را بدان سبب آوردم تا تصویر را در زمان خود ببینیم نه در ۱۴۰۰ که تفاوتهایی آشکار با آن سالها دارد؛ به واسطه تغییر نسلی اساسی که رخ داده است. ازاینرو، هم رقابتی جدی میتواند شکل گیرد و هم مشارکتی کثیر.
اگر میشد بیشتر نوشت، نمونههای برجستهای میآوردم برای اثبات آنکه به دلیل روشنتربودن فضای کشور و شفافیت مطالبات مردم، بهویژه نسل جوان پرشور و نگران و نیز تجربه گرانسنگی که در دست مدیران کشور هست، از یکسو و تغییر بنیادینی که در وضعیت و موقعیت ایران بزرگ و نقشآفرینیهای مهمش رخ نموده، مانند آنچه در مذاکرات برجامی، همکاری راهبردی با چین، توسعه روابط با همسایگان و همچنین تقویت زیرساختهای اقتصادی درحال رخدادن است، از سوی دیگر، ماههای آینده، دوره پیشرفت و اعتلای کشور خواهد بود. کیست که نداند در دنیای پرتلاطم اکنون، پیشرفت جز با دشواری و عرقریزان روح و جسم محقق نمیشود و حتی گاهی جراحیهایی لازم است که ممکن است درد و زخم نیز به همراه داشته باشد، اما نتیجهاش هرچه باشد، بهبودی است و رستگاری.
ازاینرو، مانند م. امید بزرگیاد در قاصدک مشهورش، نومید نیستم و اعتقادم آن است که نهتنها در اجاقها، خردک شررها فراواناند، بلکه حتی میتوان طمع شعله بست و مسئولیت نخبگان، ترویج گفتمانی است که در آن بهجای تمرکز صرف بر چهره ها، برنامههای عملیاتی برای تحقق اولویتها و ارزیابی توانمندی افراد برای انجام وعدههای مبتنی بر برنامهها معیار انتخاب باشد.
اخبار ویژه 22 فروردین ماه
روزنامه کیهان
نه وعدههای ۱۰۰ روزه یادشان هست و نه تیترهای مرغی
مقامات ارشد دولت روحانی زمانی که مرغ در دولت دهم برای مدت کوتاهی گران شد، خواستار عذرخواهی مقامات آن دولت شدند و گفتند: این نتیجه سوءمدیریت است نه تحریم؛ اما حالا اصلا آن حرفها یادشان نمیآید، بلکه حتی وعدههای ۱۰۰ روزه گشایش اقتصادی را از یاد بردهاند.این یادآوری را روزنامه رسالت در سرمقاله خود انجام داده و نوشته است: «گشایشهای اقتصادی را در پیش داریم چراکه دیپلماسی قوی داریم و دنیا میداند که با ملتی شریف روبهرو است؛ افتخار نیست در دوره مدیریت ما ملت در صف مرغ ایستادند.» این بخشی از سخنان چند روز پیش معاون اول رئیسجمهور است. ماجرای دنبالهدار کمبود و گرانی مرغ، همچون بسیاری از مسائل دیگر، هرچند در برابر ایرادات اساسی دولت فعلی یکی از دهها مورد است، اما نماد و چکیدهای از عملکرد دولت جناب آقای روحانی است.
در دوران دولت دهم، قیمت مرغ به هفت هزار تومان رسیده بود. آن زمان، رئیسجمهور فعلی که رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص بود، رسیدن قیمت مرغ به هفت هزار تومان را نشانه عدم برنامهریزی اعلام کرد. همان زمان، بیشترین انتقادات علیه وضعیت بازار مرغ در پایگاه خبری آفتاب منتشر شد که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک مجمع بود. این تیترهای سایت آفتاب در آن مقطع، مشتی نمونه خروار است: «نمیتوان از دولتی که راهحلی برای کنترل قیمت مرغ پیدا نکرده، انتظار داشت پاسخی برای حل بحران بیکاری بدهد/ چرا دولتیها از مردم عذرخواهی نمیکنند/ مرغ ۶هزار تومانی نتیجه تحریم نیست، نتیجه سوءمدیریت است». آقای روحانی بعید است یادشان باشد، ایشان حتی به یاد ندارد که زمانی وعده 100روزه داده بود و بعدها اصل آن را تکذیب کرد.
از چند ماه پیش مرغ گران میشود. صفهای طولانی مردمی که در انتظار دریافت یک یا دو مرغ هستند، در رسانهها منتشر میشود و دولتی که مدام از عدم توجه مردم به پروتکلهای بهداشتی در دوره کرونا سخن میراند، در این زمینه موضعی نمیگیرد. همچون اغلب موارد مشابه، رئیس محترم جمهور در شأن خود نمیداند که اظهارنظری در این زمینه کند. او گاهی در جلسات رسمی از وزارت صمت گلایه میکند که بازار را رها کرده است، گاهی هم که سخن میگوید، جملاتش با کلمه «باید» شروع میشود. گویی شخص دیگری رئیسجمهور است و روحانی، منتقد وضعیت فعلی و کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری پیشرو است.
از کدام تدبیر شما فیلم بسازند؟ بنزین، مرغ، حراج ارز یا برجام؟!
آقای روحانی ضمن انتقاد تلویحی از سریال گاندو گفت که چرا از دستاوردهای دولت فیلم نمیسازید؟ منظور او کدام دستاورد است؛ وعدههای برجامی؟ فاجعه حراج ارزی؟ فاجعه بیتدبیری بنزینی؟ صفهای مرغ و روغن؟ یا معطل گذاشتن اقتصاد کشور در انتظار تغییر موضع آمریکا و اروپا. این پرسش را روزنامه جوان در واکنش به اظهارات اخیر رئیسجمهور مطرح کرد و نوشت: در سالهای گذشته اغلب اوقاتی که روحانی در مورد دستاوردهای دولتش صحبت کرده، در فضای مجازی عدهای پرسیدهاند که آقای روحانی در مورد کدام کشور صحبت میکند؟ نه آن که کسی معتقد باشد دولتمردان حتی نتوانستهاند دو خط راهآهن بسازند یا آب به زمینهای کشاورزی برسانند، اما برآیند و تجمیع همه اقدامات دولت، چگونه دیده میشود؟ در سواحل به قول او «پرنشاط» مکران یا در تجمعات متعدد کارگری برای حقوقهای گرفته نشده و در دلار ۳۰ هزارتومانی و تورم ۳۶ درصدی و بازار پرتلاطم مسکن و خودرو و طلا و بورسی بههم ریخته و بیکاری بالا؟ روحانی گویا هنوز متوجه نشده که سکانسهای فیلم دولت او برای مردم، درامی تلخ و پرتنش است که اگر ساخته هم شود، مردمی که حتی از مرور آنچه در این سالها گذشته عصبانی میشوند، رغبتی ندارند تماشاچی آن باشند.در ادامه این تحلیل آمده است: صفی طولانی تشکیل شده؛ زن و مرد ماسک بر صورت و اغلب بدون رعایت فاصله اجتماعی ایستادهاند و دوربین هرچه از ابتدای صف دور میشود، صف باز ادامه دارد. مردمی که دقایق و بلکه ساعاتی ایستادهاند تا بتوانند مرغ با قیمت دولتی دریافت کنند. مرغ دونرخی؛ این دستاورد دیگر حتی در مخیله تندترین منتقدان دولت هم نیامده بود! قصه صف در دولت یازدهم و دوازدهم البته در یک سکانس جا نمیگیرد؛ از همان سال آغازین و صف سبد کالا تا صف مرغ، گوشت، دلار، برنج، روغن با کارت ملی!، صف کد بورسی، کارت ملی و... برخی کالاها هم اساساً در دورهای نایاب شد مانند پوشک بچه یا آنقدر گران شد که کسی پی خریدش نرفت؛ همچون موز.
سکانسهای متعددی را مردم ایران در تلاطم بازار ارز و طلا و مسکن و خودرو گذراندند. سرمایههایی که یکشبه نصف شد و پولدارانی که یکشبه ثروتشان چند برابر شد. افزایش همه قیمتها با اوجگیری قیمت دلار زندگی را بر مردم سخت کرد و مهمتر از آن فشار روانی بیثباتی مالی را به جامعه تحمیل کرد.
این میان، دولت برای آنچه مدیریت بازار نامید، تصمیم به توزیع ارز دولتی گرفت و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور با افتخار آن را اعلام کرد. نتیجه، اما توزیع رانتی صدها میلیارد دلار ارز کشور میان کسانی بود که معلوم نشدند چه وارد کشور کردهاند و یا چقدر از آن را در حوزه موردنظر خرج کرده و چقدر را در بازار آزاد فروختهاند. حاصل این سیاست بحران ارزی بود که به گفته خود روحانی در مقطعی، ذخیره ارزی کشور را به صفر رساند. تدبیر دیگری که میشود از آن فیلم ساخت، تصمیم ناگهانی و شبانه برای سه برابر کردن قیمت بنزین است که مردم را ناراحت و عصبانی کرد و موجب موجسواری ضد انقلاب و ایجاد ناامنی شد. از سوی دیگر لغو بالمره تحریمها، یکی دیگر از وعدهها و تدابیر دولت است.
نتیجه سوء تدبیر کرونایی افزایش قربانیان و ۱۰۰ هزار میلیارد خسارت اقتصادی
روزنامهها از طیفهای مختلف اتفاق نظر دارند که بیتدبیری در دادن مجوز سفرهای نوروزی، موجب خسارتهای فراوان ناشی از شیوع مجدد ویروس کرونا شد. روزنامه آرمان با خطاب قرار دادن آقای روحانی نوشت: لطفاً نقشه قرمز امروز ایران را به دقت نگاه کنید و با نقشه زرد اسفند مقایسه کنید. این تغییر دفعی و شیب بسیار تند و نگرانکننده افزایش ابتلا در موج چهارم شیوع کرونا در ایران بیش از هر چیز محصول سوء حکمرانی ستاد ملی کرونا است. بیش از پنج هزار نفر از کارشناسان، کادر درمان و فعالان مدنی کشور پیش از عید این تغییر را پیشبینی و از شما درخواست کردیم که از فرصت طلایی تعطیلات نوروز برای مهار کرونا جهش یافته استفاده کنید و سفر و تردد و تجمعهای نوروزی را در سراسر کشور ممنوع کنید. متأسفانه نکردید. دکتر ایرج حریرچی هم تأیید کرد که در ستاد ملی کرونا و به رغم پیشنهاد وزارت بهداشت این پیشنهاد تصویب نشده است.طبق برآورد تحلیلگران با ادامه روند فعلی و بدون تعطیلی دو هفتهای لااقل ۲۰ هزار تن از هموطنانمان قربانی کرونا خواهند شد. آقای روحانی! این یک عدد سرد نیست. از بیست هزار جان عزیز حرف میزنیم. از طرف دیگر، براساس یک تخمین اولیه تعطیلی نوروز به نسبت تعطیلی بعد از نوروز، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان کمتر به اقتصاد کشور و تولید لطمه میزد. به تعبیر دیگر به خاطر سوء حکمرانی و تصمیمگیری نادرست و بیتوجهی به هشدار کارشناسان حالا امروز شما در ستاد ملی کرونا بین دو گزینه مخیرید: یا تعطیل نکنید و شاهد مرگ ۲۰ هزار ایرانی باشید. یا تعطیل کنید و به نسبت تعطیلی نوروز، بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به اقتصاد ایران لطمه بزنید.
میبینید تأخیر و تصمیم غیرمسئولانه و غیر کارشناسانه چه پیامدهای سهمگینی میتواند داشته باشد؟ به خاطر آنکه پیش از نوروز تصمیم درستی نگرفتید، در هر صورت شما در قبال مرگ هزاران هموطن یا لطمه بیشتر به اقتصاد کشور مسئولید. روزنامه دولتی ایران نیز با بیان اینکه سوءتدبیر موجب تبدیل فرصتی ایرانی به تهدیدی انگلیسی شد، نوشت: تعطیلات نوروز، فرصت بسیار مناسبی بود تا با بسیج همه نهادها و اطلاعرسانی عمومی، با قرنطینهای سراسری و سختگیرانه، شرایط کشور را از حالت درآستانه خطر، به شرایط نزدیک به سفید تبدیل کنیم، اما عملاً این فرصت به تهدیدی مرگبار مبدل شده است. کرونای انگلیسی جایگزین کرونا معمولی شده است و باید انتظار داشته باشیم که تعداد فوتیهای کرونا از بعد از تعطیلات، حتی به عددهای چهار رقمی نزدیک شود.
از سوی دیگر روزنامه وطن امروز در گزارشی انتقادی نوشت: این روزها در حالی وضعیت کل کشور به دلیل موج چهارم کرونا قرمز شده و آمار مرگومیر و مبتلایان به این بیماری به شکل فزایندهای رو به افزایش گذاشته که رئیسجمهور ۷ فروردینماه در اظهارنظری عجیب اعلام کرد: «پیک کرونا تمام شده است».
بیتوجهی به هشدارهای پیدرپی وزیر بهداشت و توصیههای جامعه پزشکی در روزهای پایانی سال گذشته نسبت به تاکید ویژه بر ماندن در خانه و نرفتن مردم به سفر در ایام نوروزی متاسفانه در پی سهلانگاری ستاد ملی مقابله با کرونا و در راس آن تمایل شخص رئیسجمهور نسبت به عدم اعمال محدودیتها و سختگیری در ترددها باعث شد تا دروازه شهرها به روی مسافران نوروزی گشوده شود. در حالی که ویروس جهشیافته انگلیسی در برخی شهرها سر از خاکستر برآورده بود با انجام مسافرتهای گسترده و دید و بازدیدهای نوروزی، این ویروس شعلهور شده و در سراسر کشور افسار پاره کرد.
روزنامه فرهیختگان هم در گزارشی نوشت: با بیتدبیری محض رئیسجمهور و ستاد کرونا، رکورد تعداد ابتلا و مرگ و میر کرونا در چند ماه اخیر شکست و کشور دوباره وارد وضعیت قرمز کرونایی شد. درست است که آقای حریرچی گفت نمیتواند اسامی کسانی را که مانع مهار کرونا در ایام تعطیلات شدند بگوید، اما این افراد غیر از آقای روحانی و برخی اعضای ستاد کرونا نیستند. آقای روحانی در این باره باید عذرخواهی کند.
تکنوکراتهای مدعی ختم انقلاب سیدحسن را میخواهند چه کار؟!
بیصداقتی افراطیون مدعی اصلاحات، مجدداً در بازی با مهره سید حسن خمینی عیان شده است. اخیراً چند نفر از این طیف در پوشش «مجمع ایثارگران اصلاحطلب» با سید حسن خمینی دیدار کردند و از او میخواستند با توجه میدان گرانسنگی که دارد، نامزد انتخابات شود. در میان این جمع کسانی، چون علیرضا علوی تبار، جواد امام (یار غار خاتمی)، غلامرضا ظریفیان و... دیده میشدند. گزارش این دیدار یک روز بعد تبدیل به تیتر یک روزنامه حزب کارگزاران شد. روزنامه سازندگی با تیتر و عکس تمام صفحه (همه با هم) از دعوت سید حسن خمینی به نامزدی انتخابات ریاست جمهوری استقبال کرد.این رفتار افراطیون مدعی اصلاحات از چند جهت منافقانه است. نخست این که طیف مذکور سالها قبل از خط امام (ره) عبور کرده و بارها از «ختم انقلاب» دم زدهاند؛ چنان که یکی از همین تندروها در حاشیه کنفرانس برلین (با شرکت شماری از اصلاحطلبان و عناصر ضد انقلاب) مدعی شد خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت. پس از آن نیز عناصری مانند سحرخیز و تاجزاده و... بارها تصریح کردهاند اصلاح طلبان امام را از اول قبول نداشتهاند یا امروز دیگر اعتقادی به آیتالله خمینی ندارند و با این اوصاف و در حالی که افراطیون، نقش اول را در فتنه براندازانهسبز در سال ۸۸ داشتند، جای پرسش است که از کدام میراث گرانسنگ نوه امام (ره) حرف میزنند؟!
نفاق دوم، درباره شأن مدیریتی- اجرایی رئیسجمهور است. افراطیون مدعی است اصلاحات در گذشته به خاتمی و روحانی را که دارای سوابق اجرایی متعدد بودهاند، «اردکلنگ، شاه حسین، ضعیف و ناتوان، اجارهای و عاریتی» خوانده و ضمناً مدعی شدهاند رئیسجمهور در جمهوری اسلامی، اختیاراتی بیش از ۱۰-۱۵ درصد ندارد؛ بنابراین باید پرسید کسانی که روحانی و خاتمی را با وجود سوابق اجرایی به کفایت مدیریتی نمیشناسند و ضمناً رئیسجمهور را هم فاقد اختیارات میدانند، به چه مناسبت سراغ سیدحسن خمینی رفته و از او خواستهاند بیاید و مشکلات اقتصادی را حل کند؟ اصلاً سید حسن خمینی واجد کدام سابقه اجرایی و مدیریتی، حتی در حد اداره یک بخشداری و یا حتی کارمندی یک اداره دولتی است که حس داشتن حداقل صلاحیتها را در ذهن او تلقین میکنند؟
مشخصاً حزب کارگزاران که مدعی تکنوکراسی (فنسالاری) است و با همین ادعا، طی یکی دو سال اخیر، روحانی را «هو» کرد که دولتش ناتوان از توان مدیریتی و برنامهریزی است، آیا کمترین اعتقادی دارد که آقای سید حسن خمینی در تراز نامزدی انتخابات است؟! اما اگر چپها و راستهای مدعی اصلاحطلبی، میدانند که سید حسن خمینی واجد شرایط ریاست جمهوری (مدیر و مدبر بودن، رجل سیاسی- مذهبی و...) نیست باید پرسید کدام هدف را از این صحنهسازی ایفا میکنند؟ به نظر میرسد پدرخواندههای این طیف مایلند هم از وی برای درگیر شدن در فضای سیاسی و انتخاباتی استفاده کنند و از فشارها روی خود و نامزد اصلی این طیف- در زمینه پاسخگویی نسبت به عملکرد دولت روحانی- بکاهند و هم رد صلاحیت او را- که منطقاً قابل تأیید در شورای نگهبان نیست- هزینه مظلومنمایی و انحراف اذهان از کارنامه پرخسارت خویش کنند.
لااقل این یک مسئله را درست تدبیر میکردید
علیرغم یکسال سخت و تجربهاندوزی، و علیرغم هشدارهای وزارت بهداشت، چنانکه قابل پیشبینی بود همه مراکز استانها و کلانشهرهای کشور به رنگ قرمز درآمده و آمار تلفات کرونا افزایش نگرانکنندهای یافته است. در چنین شرایطی رئیسجمهور میگوید چرا به مدیریت دولت انتقاد میکنید و از موفقیتهای این دولت فیلم نمیسازید؟! سایت الف ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: مدیریت مرغ و گوشت و مواد غذایی و بنزین و همه و همه را کنار بگذارید و همین مورد کرونا را در نظر بگیرید. آنچه باید در مدیریت این بحران دیده شود (فارغ از دستیابی به موفقیت کامل) عقلانیت و تدبیر و هماهنگی است که متاسفانه از همان ابتدای ورود این ویروس به کشور، چنانکه باید از دولت محترم دیده نشده. از جدی نگرفتن این ابتلا تا اعمال محدودیتهای ضعیف و دیرهنگام و معیارهای دوگانه و اختلافنظرهای غیرکارشناسی، جملگی شاهد این ادعا هستند.متاسفانه این رویه در حالی ادامه یافته که مسئولان وزارت بهداشت طی ماههای گذشته همواره نسبت به شیوع نسخه انگلیسی این ویروس که قدرت سرایت چند برابری نیز دارد، هشدار دادهاند. آیا دولت نمیتوانست در ایام نوروز که عملاً اغلب مشاغل و فعالیتهای اقتصادی بهصورت کامل یا نیمه، تعطیل هستند استفاده کند و با اعمال محدودیتهای سخت در رفت و آمد مانع سفر شود؟ این در حالی است که بنا بر اظهار نظر مسئولان وزارت بهداشت که قاعدتاً همه باید تابع نظر کارشناسی آنها باشند، در ستاد ملی مبارزه با کرونا به پیشنهادات آنها بیتوجهی و هشدارهایشان نادیده گرفته میشود.
گویی دولت با رها کردن نقش خود در مدیریت این بحران عملاً خواسته است بار مبارزه با این ویروس را به گردن مردم و (البته کادر مظلوم درمان) بیندازد و خود را خلاص کند! شلکن سفتکن دولت در مدیریت کرونا عملاً هزینههای بسیار بیشتری را نسبت به اعمال محدودیتهای سختگیرانهتر بر دوش نظام اقتصادی و نظام سلامت کشور تحمیل میکند و عجیب است که دولت این رویه را هنوز کنار نگذاشته است.
روزنامه وطن امروز
حکم رهبر انقلاب درباره روزه ماه رمضان در زمان شیوع کرونا
پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر انقلاب اسلامی حکم حضرت آیتالله العظمی خامنهای درباره شرایط روزه ماه رمضان در زمان شیوع بیماری کرونا را اعلام کرد.رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پاسخ به این استفتا که «در شرایط کنونی که بیماری کرونا شیوع پیدا کرده است، روزه گرفتن در ماه رمضان چه حکمی دارد؟» تاکید کردند: «روزه از ضروریات ارکان شریعت اسلام است و ترک روزه ماه رمضان جایز نیست مگر آنکه فرد، گمان عقلایی پیدا کند که روزه گرفتن یا موجب ایجاد بیماری شود و یا تشدید بیماری و یا افزایش طول بیماری و تأخیر در سلامتی». در ادامه پاسخ به این استفتا آمده است: «در این موارد روزه ساقط، ولی قضای آن لازم است. بدیهی است در صورتی که این اطمینان از گفته پزشک متخصص و متدین نیز به دست آید، کفایت میکند؛ بنابراین اگر فردی نسبت به امور یادشده خوف و نگرانی داشته و این خوف منشأ عقلایی داشته باشد، روزه ساقط، ولی قضای آن لازم است».
پیام فرمانده کل سپاه به مناسبت بیستودومین سالروز شهادت امیرسپهبد صیادشیرازی؛ صیاد الهامبخش
فرمانده کل سپاه با صدور پیامی به مناسبت بیستودومین سالروز شهادت امیرسپهبد صیادشیرازی، اندیشههای حرفهای و نظامی این شهید را الهامبخش و راهنمای نسلهای جدید و رویشهای بالنده نیروهای مسلح عنوان کرد. در بخشی از پیام سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی آمده است: به ارواح مطهر شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بویژه طلایهداران وحدت، برادری و یکپارچگی ارتشیان غیرتمند و پاسداران سلحشور انقلاب از جمله شهدای والامقام «علی صیادشیرازی» و «حسن باقری» خالصانه درود میفرستم و با تأکید بر آمادگی همهجانبه نیروهای مدافع انقلاب، استقلال، امنیت و تمامیت ارضی کشور برای مقابله قاطع و ویرانگر با توطئهها، تهدیدات و فتنهآفرینیهای محتمل جبهه دشمنان میهن اسلامی، عزت، سربلندی و موفقیت روزافزون منظومه مقتدر و افتخارآفرین نیروهای مسلح تحت زعامت و رهبری حکیمانه مقام شامخ ولایت و فرماندهیکل قوا حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی را از درگاه حضرت کبریایی مسألت میکنم.دولت جدید آمریکا غیر از وعده و فریب چیزی نیاورده است
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: دولتی که در آمریکا روی کار آمده، غیر از وعده و فریب چیزی نیاورده و پنجه فولادی را در داخل دستکش مخملین فرو برده است. سرلشکر محمد باقری در بیستوپنجمین همایش سراسری فرماندهان، معاونان، رؤسا و مدیران ناجا که به صورت ارتباط تصویری برگزار شد، با بیان اینکه دشمنی که شاخ و شانه میکشید و تهدید میکرد، خود صحنه را با فضاحت ترک کرد و دولت دیگری بر سر کار آمد، گفت: فشارهای حداکثری دشمن شکست خورد، اما دولتی که سر کار آمده، غیر از وعده و فریب چیزی نیاورده است و تجربه نشان میدهد دولتهای دموکراتی که در آمریکا بر سر کار میآیند، پنجه فولادی در داخل دستکش مخملی فرو برده و دائماً در حال توطئه هستند و وعدههای توخالی درباره توسعه و گشایش اقتصادی و رفع تحریمها میدهند. آنها تلاش زیادی میکنند تا با مذاکرات طولانی به همراه مطالبات جدید، اتفاقاتی را رقم بزنند.سفیر فرانسه در تهران: تلاش میکنیم برجام قبل از انتخابات ایران احیا شود!
سفیر فرانسه در تهران در اظهارنظری عجیب مدعی تلاش برای احیای برجام قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شد. فیلیپ تیئبو در گفتگو با روزنامه کار و کارگر گفت: مذاکرات فعلی وین نتیجه سالها تلاش همه طرفهای باقیمانده در برجام است و رئیسجمهور مکرون نیز بارها از این توافق حمایت کرده است. حتی برای حفظ برجام آقای مکرون طرحی را ارائه کرد که متاسفانه کنشگرانی در ایران و آمریکا مانع از اجرایی شدن آن طرح شدند، ولی فرانسه تمام تلاش خود را برای حفظ برجام داشته و حتی آقای ظریف را در اوج تنشهای ایران و آمریکا به اجلاس جی ۷ دعوت کردیم تا پنجره مذاکرات را باز نگاه داریم و خوشبختانه تا امروز پنجره مذاکرات بسته نشده است. در حال حاضر هم همین روند طی میشود و هدف هم این است که تا قبل از شروع انتخابات در ایران شاهد احیای کامل توافق هستهای باشیم.قرارداد با چین صرفاً در حوزههای سرمایهگذاری، عمرانی و اقتصادی است
نایبرئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس در گفتگو با تسنیم، با بیان اینکه قرارداد راهبردی ایران و چین نقشه راه همکاریهای ۲ کشور در ۲۵ سال آینده است، گفت: قطعا انعقاد این قرارداد با چین امتیاز بزرگی برای کشورمان است.حجتالاسلام سیدمحمدرضا میرتاجالدینی ادامه داد: با تحقق عملی، این قرارداد میتواند حتی تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان را رفع کند؛ میتوانیم به صورت ثابت و پایدار نفت و فرآوردههای نفتی را به چین صادر کنیم. نماینده تبریز در مجلس عنوان کرد: همه مسؤولان بر انعقاد این قرارداد متفقالقول بوده و آن حرکتی مثبت در راستای مقابله با تحریمها و خروج از انزوای اقتصادی و همکاری پایدار با کشورهای همسایه است، البته دشمنان انقلاب اسلامی به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی مخالفان این قرارداد هستند و این دلیلی بر اهمیت این قرارداد است. میرتاجالدینی در ادامه تصریح کرد: شایعاتی از قبیل واگذاری فلان بخش یا حوزه به چینیها حقیقت ندارد و این قرارداد صرفا زمینه همکاری در حوزههای سرمایهگذاری، عمرانی و اقتصادی است.
روزنامه خراسان
مصرف سوخت در کشور ترمز برید!
یک مقام مهم دولتی در گزارش جدید خود خطاب به مسئولان نهاد ریاست جمهوری، به آنها متذکر شده همچنان بخش مصرف انرژی در کشور غیرمتعارف است و این موضوع در بخش حمل و نقل، شکل تاسف بارتری به خود میگیرد و علاوه بر هزینه بالا برای کشور، بیشترین میزان انتشار آلایندههای زیست محیطی پس از نیروگاههای حرارتی را به خود اختصاص میدهد و با تداوم این روند، امنیت عرضه سوخت در کشور با مشکل جدی مواجه میشود. در این گزارش تاکید شده، در صورت اصلاح تدریجی قیمت سوخت تا سطح قیمت منطقه ای، بیشترین کاهش از لحاظ میزان مصرف سوخت حاصل میشود.روزنامه ایران
هشدار نسبت به دلالی در تهیه واکسن
خبر اول اینکه، سفیر ایران در روسیه نسبت به ورود واسطهها و دلالان به تهیه واکسن از مسکو هشدار داد. به گزارش ایرنا کاظم جلالی گفت: سفارت ایران در روسیه اخباری دریافت کرده است، مبنی بر اینکه برخی افراد در روسیه به واسطهها و شرکتهای خصوصی ایرانی قول تهیه واکسن دادهاند، اما مطمئناً این افراد قصد سودجویی دارند، چراکه تحت هیچ شرایطی، خارج از ضوابط و کانال رسمی، امکان تهیه واکسن در روسیه وجود ندارد. جلالی با بیان اینکه تنها کانال رسمی فروش و صادرات واکسن از روسیه به ایران و سایر کشورها، نهادی به نام «سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان» زیر نظر مستقیم رئیس جمهوری روسیه است، اظهار داشت: این سازمان براساس قراردادهایی که با کشورهای مختلف، از جمله ایران امضا کرده است، عمل میکند و خارج از آن هیچ فروش یا صادراتی به هیچکدام از کشورهای جهان ندارد.وی به شرکتهای خصوصی ایرانی هم هشدار داد فریب افراد، دلالان و واسطهها را نخورند، چراکه ممکن است این افراد قول تهیه واکسن در قبال مبالغ هنگفتی، بهعنوان پیش پرداخت تهیه واکسن از آنها اخذ کنند، اما در نهایت پول و سرمایه بخش خصوصی به یغما برود. جلالی همچنین با بیان اینکه بر اساس اولین قرارداد خرید واکسن از این کشور تاکنون پنج محموله واکسن «اسپوتنیک وی» شامل بیش از ۵۰۰ هزار دوز واکسن خریداری شده و صندوق سرمایه گذاریهای مستقیم روسیه تعهد کرده است که بزودی مابقی تعهد قرارداد خود را عملی کند. براساس قرارداد جدید که بزودی نهایی میشود دولت جمهوری اسلامی ایران به میزان ۳۰ میلیون دوز واکسن از روسیه خریداری میکند.
شرط ایران برای مذاکره با امریکا
خبر دیگر اینکه، رئیس مرکز دیپلماسی عمومی وزارت خارجه در گفتگو با کریستین امانپور مجری با سابقه سیانان گفت: نیازی به مذاکره با امریکا نیست و جزئیات برجام قبلاً مذاکره شده است. به گزارش خبرآنلاین، سعید خطیبزاده در پاسخ به این سؤال که آیا در هفته آینده مذاکره مستقیمی بین ایران و امریکا در وین انجام خواهد شد گفت: هیچ مذاکره مستقیم یا غیرمستقیمی در وین یا هرجای دیگر انجام نخواهد شد. گفتهایم نیازی به هیچ مذاکرهای نیست چرا که ما درباره تمام جزئیات برجام پیش از این مذاکره کردهایم. به گفته وی، آنچه که اکنون در قالب کمیسیون مشترک برجام انجام میدهیم این است که لیست کاملی از تحریمهایی را که امریکا باید برطرف کند، تعریف میکنیم.۱+۴ کانالی برای گفتگو با امریکا را دارند تا ببینند که امریکا در واقع چگونه میاندیشد. خطیبزاده با بیان اینکه جزئیات برجام قبلاً مذاکره شده است بیان کرد: امریکا باید اقدامی انجام دهد که ما آن را بهعنوان پایبندی به برجام تأیید کنیم. اینکه امریکا و ایران میتوانند گفتگو کنند به این بستگی دارد که آیا امریکا به میز برجام که ایران و دیگران حضور دارند بر میگردد یا نه. تا این زمان، هیچ مذاکره مستقیم یا غیرمستقیمی بین دو طرف وجود ندارد.نامه ضد ایرانی رژیم صهیونیستی به شورای امنیت
شنیدیم که، نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد بار دیگر برخی ادعاها در خصوص نظامی بودن ماهیت برنامه هستهای ایران را تکرار کرد. به گزارش جماران؛ «گیلاد ارادان» نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد طی نامهای به شورای امنیت خواستار تحقیق درباره آنچه «نقض قطعنامه ۲۲۳۱ این شورا توسط ایران» خوانده است، شد. وی بار دیگر برخی ادعاها در خصوص نظامی بودن ماهیت برنامه هستهای ایران را تکرار کرده و مدعی شد: «قاطعانه از شورای امنیت میخواهیم نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط ایران را محکوم کرده و به تهدیدهایی که برنامه هستهای و موشکی و اشاعه تسلیحاتی توسط این کشور ایجاد کرده است، پاسخ دهد».انحلال شورای شهر قرچک بهدلیل اتهام مالی
دست آخر اینکه، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان قرچک در استان تهران از انحلال شورای شهر قرچک بهدلیل مسائل مالی ۶ نفر از اعضای آن خبر داد. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، سعید دوستینژاد افزود: پیرو گزارشهای واصله مبنی بر تخلفات مالی برخی اعضای شورای شهر قرچک موضوع در دستور کار دادستانی قرار گرفت. وی ادامه داد: با جمعآوری اسناد و مدارک لازم توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) تاکنون ۶ نفر از اعضای شورای شهر بهدلیل مسائل مالی به دستگاه قضایی احضار و تفهیم اتهام شدند. دوستینژاد اظهارداشت: برای این ۶ نفر قرار نظارت منع شرکت در جلسات صادر شده که این امر موجب انحلال شورا خواهد شد. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان قرچک تصریح کرد: سایر اعضای شورا نیز در خصوص این پرونده احضار شدهاند و اطلاعات تکمیلی متعاقباً اعلام میشود.روزنامه شرق