یادداشت روزنامههای ۲۹ مهر
روزنامه کیهانمذاکره، اقتصاد و آمریکوفیلهای تقلیلگرا/جعفر بلوری
بدون اغراق، این یک واقعیت است که در این کشور عدهای زندگی میکنند که، برای حل همه انواع مشکلات (سیاسی، اقتصادی، محیط زیستی، امنیتی و...) یک راهحل بیشتر نمیشناسند. این عده، کار وقتی به آسیبشناسی و یافتن دلایل مثلا بروز یک معضل هم میرسد، فقط «یک دلیل» برای بروز آن میبینند. مثلا، هنگام بروز مشکلی اقتصادی یا غیراقتصادی، چون یک دلیل برای بروز آن میبینند، در نتیجه فقط یک راهحل و یک نسخه برای حل آن میپیچند. آنها، چون عامل همه مشکلات را «تحریم» میبینند، راهحل همه مشکلات را در «مذاکره با تحریمکنندگان» میبینند. کاری که ۸ سال تمام کردند و به نتیجه هم نرسیدند.کاری که خیلی از کشورها هم کردهاند و به نتیجه نرسیدهاند. هر روز، هم میگویند، هم مینویسند و هم در عمل نشان میدهند با «مذاکره» با خارجیها، میتوان همه مشکلات را حل کرد، حتی این مشکل اگر وجود فساد اقتصادی در یک سازمان اداری یا معضلی مثل قاچاق کالا، رشوه و احتکار باشد! شاید باورتان نشود، اما عضوی از این طیف زمانی گفته بود، از وقتی بر سر مسائل هستهای مذاکره کردیم، وضعیت آب و هوای کشور هم خوب شده! یعنی بهبود شرایط آب و هوایی کشور را هم مرتبط با مذاکره میبینند! انگار راهحلی جز مذاکره نمیشناسند. درد آنجاست که متوجه میشوی، مذاکره هم بلد نیستند. (رجوع شود به اظهارات اخیر آقای ظریف درباره متن برجام و وجود کلمه رفع و تعلیق تحریم و...) این طیف این روزها هم به اندازه ۸ سالی که در قدرت بودند فعالند و هنوز هم بدون استثناء هر روز مینویسند و میگویند، «راهحل مشکلات همان است که ما میگوییم... تحریم دلیل اول و آخر همه مشکلات کشور است.»
گاهی برخی از این طیف بیاخلاقی هم میکنند؛ این بیاخلاقی گاهی آنقدر تند و تیز میشود که نتیجهاش میشود آن گزارش پراشکال و پرشیطنتِ منسوب به «سازمان برنامه و بودجه» و دلار کذاییِ ۳۰۰ هزار تومانی و شارلاتانیزم رسانهای. همان که گفته میشود یک روز قبل از مراسم تنفیذ تنظیم و به تمام دستگاهها ارسال شده و سربزنگاه و در آستانه تحولات دیپلماتیک، رسانهای میشود. تا ضمن ترس انداختن به دل مردم، افکار عمومی را دوباره فریب داده و چرخشی را که در نحوه حل مشکلات ایجاد شده، مجدداً به سمت همان راهحل خطای خودشان بگردانند!
تحریم، حتما در بروز مشکلات موثر است، اما کارشناسان میگویند، تحریم با تمام فشارهایش سیری سینوسی دارد. یعنی در ایام ابتدایی اعمال، ممکن است کشور قربانی را تحت فشار قرار دهد و این فشار سیری صعودی به خود بگیرد، اما «گاهی» پس از گذشت مدت زمانی بنا به دلایل متعدد از جمله، تدابیری که مدیران کشور قربانی اعمال میکنند و راهحلهایی که مییابند، این روند، سیر نزولی به خود گرفته و کمکم، کماثر، بیاثر و کاملاً خنثی میشود. حتی گاهی نتیجه عکس داده باعث رشد کشور تحریم شونده در آن حوزه تحریمی میشود. از این هم بالاتر، گاهی این ابزار بُرنده دشمن علیه خود دشمن فعال میشود. چگونه؟ در ادامه میخوانید.
یک نکته مهم دیگر اینجاست که حریف، در مواقع بسیاری وقتی میبیند تحریمی سیر نزولی به خود گرفته و بیاثر شده، همان تحریم بیاثرشده را در مذاکرات بهعنوان امتیاز میفروشد! و این طیف هم با قدرت رسانهای که دارد، آن امتیاز تقلبی را بهعنوان یک دستاورد به مردم میفروشد!
وقتی «نیکی هیلی»، نماینده وقت ترامپ در سازمان ملل مینویسد: «ایران از طریق ناوگان اشباح نفتکشها، تحریمها را نقض میکند. هر بشکه نفتی که چین از ایران میخرد، نقض تحریمهاست... ایران و چین اخیراً اتحاد خود را یک قدم پیشتر برده و مشارکتی راهبردی را نهایی کردهاند. این برای آمریکا خوب نیست و اگر دولت بایدن ایران و چین را پاسخگو نکند، کنگره باید این کار را انجام دهد... ایران و چین در حال پیروزی و آمریکا و متحدانش در حال بازنده شدن هستند» یعنی برای رفع یا بیاثر کردن تحریمها، فقط یک راهحل (مذاکره) وجود ندارد.
اظهارات اخیر رئیسجمهور فعلی آمریکا که یک روز قبل از انتشار یادداشت نیکی هیلی در واشنگتنپست منتشر شد نیز همین واقعیت مهم را نشان میدهد. او هم گفت تحریمها بیاثر شده و باید راهحلی برای موثر کردن مجدد آن پیدا کنند: «باید تدابیر موثرتری در روند تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه سایر کشورها اتخاذ شود. در حال حاضر اعمال تحریمهای اقتصادی موجب کاهش استفاده از دلار و رواج بیشتر رمز ارزها شده که این میتواند برای اقتصاد ما ناخوشایند باشد...» بایدن اینجا از خطر جایگزین شدن ارزهای دیگر بهجای دلار بر اثر تحریمها میگوید! این هم یعنی، فقط با مذاکره نیست که، اثر تحریمها - نه تنها خنثی- که، به خودشان بازمیگردد.
شاید برای عدهای باورکردنی نباشد، اما عینِ همین اظهارات را سالها پیش باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا در پنجم اوت سال ۲۰۱۵ (۱۴ مرداد ماه سال ۱۳۹۴) طی سخنانی در دانشگاه امریکن گفته و از امکانپذیر نبودن ادامه تحریمها در صورت عدم مذاکره با ایران خبر داده بود. او تضعیف دلار و توقف حمایتهای متحدانش از این تحریمها را بهعنوان دو دلیل مهم خود برای توافق با ایران آورده بود. دوباره دقت کنید- «وعده» رفع تحریمهایی را که در حال بیاثر شدن بودند را بهعنوان امتیاز در مذاکرات به ایران قالب کردند!
جامعهشناسان اصطلاحی دارند به نام «تقلیلگرایی» (Reductionism). این اصطلاح وقتی به کار میرود که یک پژوهشگر، بروز یک معضل را «تک عاملی» میبیند. یعنی بدون توجه به دهها عاملی که میتواند در بهوجود آمدن یک معضل دخیل باشند، یک عامل را برجسته و پژوهش خود را بر مبنای آن جلو میبرد. نتیجه چنین پژوهشی، از قبل معلوم است و حتما تمام جوانب را کشف نخواهد کرد، لذا معضل هم حل نخواهد شد. اینکه بروز همه مشکلات (اقتصادی و غیراقتصادی) در کشور را صرفا در عاملی مثل «تحریم» ببینیم و تنها راهحل عبور از تحریم را هم مذاکره، در خوشبینانهترین حالت، دچار تقلیلگرایی شدهایم! لذا نباید از وضعی که پس از ۸ سال مذاکره به آن رسیدهایم، تعجب کنیم.
اما اگر بخواهیم خوشبینانه به قضیه نگاه نکنیم، میتوان گفت در آن جریان سیاسی که خود را «اصلاحطلب» و «اعتدالگرا» مینامد، با نوعی از تفکرات «امریکوفیلی» مواجهیم! وقتی فردی مجذوب مثلا غرب میشود، قطب نمایش در هر حالتی، همان جهت را نشان میدهد. برای همین است که وقتی قبله آمال و آرزوهایش هم فریاد میزند، ایران موفق به دور زدن تحریمها شده و به کمک متحدانش در حال پیروزی است(اظهارات دیروز نیکی هیلی) یا هفته نامهای در تراز «اکونومیست» جلوتر رفته و مینویسد: «حالا این ایران است که آمریکا را تحت فشار حداکثری قرار داده است»، نمیتواند بشنود و دوباره میگوید هیچ راهی جز مذاکره وجود نداریم!
روزنامه وطن امروز
گروه تروریستی احرارالشام/روحالله اژدری
گروه احرارالشام توسط اخوانالمسلمین و انصارالشریعه همزمان با ارتش آزاد سوریه تشکیل شد. در شرایطی که شماری از افسران و سربازان ارتش سوریه تمرد کرده و ارتش این کشور را ترک کردند و در میان شورایی قرار گرفتند که رهبران سوسیالیست یا لیبرال سکولار سوریه مانند عبدالحلیم خدام (که قبلا معاون رئیسجمهور بود و سال ۲۰۰۶ سوریه را ترک کرده بود)، برهان غلیون و احمد بن جلون رهبری آن را بر عهده داشتند، نیروهای اسلامگرای سنی سلفی سوری تصمیم گرفتند نیرویی موازی با ارتش آزاد سوریه با گرایشهای اسلامگرایانه ایجاد کنند که منجر به ایجاد احرارالشام در نیمه نخست سال ۲۰۱۱ شد. احرارالشام را میتوان شاخه نظامی اخوانالمسلمین سوریه دانست. احرارالشام تا سال ۱۳۹۴ به استثنای حوالی درعا و بخش کوچکی از شهر حلب، منطقه چندان حساسی را در سراسر سوریه در اختیار نداشت. احرارالشام سالهای ابتدایی بحران سوریه در مقایسه با داعش و جبههالنصره نتوانست مزیت چندانی به لحاظ نظامی در این زمینه به دست آورد. آنها بر بخشهای کوچکی از حلب و قسمتهایی از شهر درعا که مناطق کوچک سنینشین سوریه هستند تسلط یافتند. (ابراهیمی/ ۱۳۹۴)* ایدئولوژی احرارالشام
برخی بنیانگذاران این گروه مانند حسن عبود و عبدالناصر یاسین قبل از آزادی در بهار ۲۰۱۱ در زندان سدنیا زندانی بودند. به ادعای رهبران این گروه، آنها فکر شکل دادن به یک گروه اسلامی برای مبارزه با حکومت سکولار سوریه را در زندان داشتهاند. آنها اقرار کردهاند که ارتباط با گروههای افراطی و معتدل در زندان موجب شد یک ایدئولوژی اعتدالی را در پیش بگیرند. احرارالشام از ابتدای تاسیس هیچ تعهدی به القاعده و داعش نداشت. رهبران این گروه بیش از آنکه جهانی فکر کنند، ملی میاندیشیدند و نگاه ناسیونالیستی عربی داشتند. آنها متأثر از اندیشههای سلفی و تکفیری بودند، لذا سال ۲۰۱۳ شروع به همکاری با جبههالنصره و داعش کردند. بر اساس همین قرابت ایدئولوژیک، داعش و النصره را برادران خود میدانستند. برخلاف داعش و النصره، احرارالشام توسط آمریکا و سازمان ملل در فهرست گروههای تروریستی قرار نگرفت. حتی اتحادیه اروپایی در مقابل روسیه در تلاش بود با لابیگری در شورای امنیت سازمان ملل از قرار گرفتن نام احرارالشام در لیست سیاه تروریستی جلوگیری کند. احرارالشام بر اساس نگاه ناسیونالیستی خود در صدد ایجاد یک امارت اسلامی در سوریه بود که قوانین شریعت را به اجرا درآورد، لذا با هرگونه اندیشه سکولار و دموکراتیک مخالفت میکرد. (Göldner, Elsayed۲۰۱۹:۷)
* رفتار سازمانی احرارالشام
از نظر سازمانی، احرارالشام کمتر از تصمیمگیری سلسلهمراتبی بهره میبرد. این گروه ساختار نظامی غیرمتمرکزی داشت و به همین دلیل توانایی آنها در فرماندهی و کنترل نیروهای خود در مقایسه با جبههالنصره و داعش ضعیفتر بود. نیروهایش عمدتا از شبهنظامیان محلی و سوری بودند؛ یک نیروی جنگجوی مرکزی کوچک، ولی با تجربه داشت که میتوانستند به سوی مکانهای مختلف حرکت کنند و نیروها را آموزش بدهند. احرارالشام سال ۲۰۱۵ ادعا کرد ۴۰ هزار نیروی جنگنده در اختیار دارد که آن را به یکی از قدرتمندترین گروههای مخالف مسلح سوریه تبدیل میکند. احرارالشام در مناطق تحت کنترل خود بخشهای مختلفی را برای ارائه خدمات ایجاد کرده بود. این بخشها شامل دفتر مسائل شرعی، دفتر سیاسی، دفتر فنی و دادگاههای داخلی بود. این گروه هرگونه راهحل سیاسی را برای حل بحران سوریه رد میکرد و بشدت با مداخله بینالمللی مخالف بود. همچنین به ساختار مخالفان سوریه مستقر در ترکیه معترض و معتقد بود آنها نماینده تمام نیروهای مخالف سوریه نیستند. به همین دلیل اعضایش متهم شدند به انقلاب سوریه خیانت کرده و باعث تفرقه در بین مخالفان شدهاند. (Göldner, Elsayed۲۰۱۹:۹)
* رابطه احرارالشام با داعش و جبههالنصره
گروه احرارالشام و سایر گروههای تشکیلدهنده «جبهه اسلامی سوریه» که بازوی نظامی رسمی گروه اخوانالمسلمین و القاعده در سوریه به شمار میآیند، ارتباطات بسیار مستحکمی با القاعده داشته و دارند. بنا بر تصاویر منتشره در منابع رسانهای، موسس اصلی این گروه فردی به نام «ابوخالد سوری» بوده است.
همزمان با آغاز بحران تروریستی- تکفیری علیه مردم و دولت سوریه، ابوخالد سوری به همراه گروهی از فرماندهان و رهبران اصلی القاعده بنا بر دعوت سازمانهای جاسوسی عربستان سعودی و قطر که در طول فعالیتهای این گروه در دهههای ۸۰ و ۹۰ از سوی آمریکا متولی هدایت و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی آن بودند، در یک جلسه در شهر استانبول حاضر شدند. از دیگر حاضران در این جلسه ۲ تن از رهبران اخوانالمسلمین سوریه، معاون سازمان جاسوسی ترکیه (میت)، روسای سرویسهای جاسوسی قطر و عربستان سعودی بودند. از مصوبات این جلسه تشکیل گروهی متشکل از نیروهای دارای تفکرات تکفیری با حمایت مستقیم تدارکاتی - تسلیحاتی ترکیه، عربستان و قطر بود. در همان ماههای ابتدایی بحران سوریه گروهی با نام «حرکه احرارالشام» با نظارت مستقیم ابوخالد سوری به فرماندهی گروهی از اعضا و فعالان اخوانالمسلمین سوریه در مناطق حاشیه شمالی استانهای ادلب، حلب و دمشق آغاز بهکار کرد. فرماندهان اصلی گروه احرارالشام شامل این افراد بودند: ابو عبدالله الحموی (حسان عبود) فرمانده کل، ابو یزن الشامی (مسؤول شاخه نظامی)، ابوعبدالملک الشرعی (مسؤول صدور فتوا و امور به اصطلاح شرعی)، ابو یوسف بنش، ابو طلحه الغاب، ابو حمزه الرقه، ابو زبیر الحموی و ابوساریه الشامی. (تسنیم/ ۱۳۹۴)
روزنامه خراسان
چماقهای جدید روی میز مذاکرات!/دکتر حامد رحیم پور
در حالی که بحث و گفتگو درباره آغاز مذاکرات احیای برجام در کانون توجه محافل سیاسی و رسانهای قرار گرفته و تهران لغو همه تحریم ها، راستی آزمایی آن و تضمین خارج نشدن دولت آمریکا از برجام را خواستار شده است، بازیگرانی در طرف مقابل به شدت در تکاپو هستند تا ادامه فشار حداکثری علیه تهران و همچنین روی میز قرار دادن گزینههای دیگر از جمله گزینه نظامی را دوباره نقل محافل کنند. از هفته گذشته و همزمان با دیدار آنتونی بلینکن، وزیر خارجه بایدن با یائیر لاپید، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، اظهارنظرها در خصوص «برنامه جایگزین آمریکا» به جای بازگشت به تعهدات برجامی آغاز شده است.رسانههای آمریکایی در اقدامی هماهنگ یادداشتهایی را درباره «ضرورت اعلام گزینههای جایگزین دولت آمریکا برای مقابله با برنامه هستهای ایران» منتشر کردند. در یک چنین فضایی، نشستی سه جانبه بین وزرای امورخارجه آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات در واشنگتن برگزار شد که بلافاصله وزیرامورخارجه عربستان هم به آنها پیوست و در جریان این دیدارها و نشستها هم مقامات دولت بایدن از گزینههای دیگر سخن گفتند و هم این که مقامات عربستان در اظهارات خود بار دیگر از لحن آشتی جویانه فاصله گرفتند. همزمان جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در موضعی هدفمند پای «نقشه جایگزین» یا همان «پلن بی» را وسط کشید تا بار دیگر بازی دوگانه اروپاییان در قبال کشورمان به نمایش گذاشته شود.
دو روز پیش نیز رژیم صهیونیستی که خود اولین و آخرین تهدید هستهای و غیرهستهای در منطقه است با اعلام خبری در شبکه ۱۲ خود از اختصاص بودجه یک و نیم میلیارد دلاری برای حمله به تاسیسات هستهای ایران ظرف امسال و سال آینده خبر داد و همزمان مدیرکل سیاسی کار آژانس با طرح ادعاهای واهی و با استناد به گزارشها و اسناد جعلی ارائه شده از سوی نتانیاهو، به نظر میرسد پروندههایی را که قبلا و در جریان امضای برجام بسته شده بود، مجدد فعال کرده و با توسعه فضای بیاعتمادی، عملا به مشکلی در مسیر آغاز مذاکرات تبدیل شده است. حال سوالی که پیش میآید این است که چرا در این مقطع زمانی یک چنین اخبار و موضع گیریهایی اعلام و منتشر میشود و متعاقب آن تبلیغات گستردهای در رسانههای بیگانه به خصوص فارسی زبان صورت میگیرد؟ پاسخ این سوال را با مراجعه به تحولات جاری میتوان دریافت کرد.
این موج بلافاصله بعد از آن شکل گرفت که در پی سفر فرستاده اتحادیه اروپا به ایران اعلام شد دور جدید مذاکرات میان ایران و طرفهای غربی و هستهای در وین و بروکسل از سرگرفته خواهد شد؛ بنابراین فضاسازیهای اخیربا این هدف از سوی برنامه ریزان طرفهای مقابل طراحی شده است که نقش چماق را در دور جدید مذاکرات هستهای بازی کند. واقعیت این است از آنهایی که از «پلن بی» دوباره سخن میگویند باید پرسید اگر منظورشان وضع تحریمهای جدید اقتصادی است، آیا اصلا طرحی مانده که علیه ایران طی سالهای گذشته به خصوص در دوره ترامپ اعمال نشده باشد؟ و اگر منظورشان از «پلن بی» گزینه نظامی است، عاملان اجرای این گزینه احتمالی یعنی تل آویو به خوبی میداند تهران در طول این سالها در کنار پیشرفت در برنامه هستهای خود برای هرگونه اشتباه محاسباتی این رژیم تدارک لازم را دیده است.
ضمن این که باید گفت علاوه بر قدرت بازدارندگی ایران، پراکندگی سایتهای هستهای و از این گذشته بومی شدن دانش هستهای کاربرد هر گونه راهکار نظامی را با مانع روبه رو میکند. در هرحال، نه جوزف بورل و نه دیگر مقامات اروپایی و آمریکایی در جایگاهی قرار ندارند که بخواهند در خصوص گزینههای مواجهه با ایران سخنی به میان بیاورند. اکنون مقامات غربی صرفا باید میان دو گزینه دست به انتخاب بزنند: پایبندی واقعی به توافق هستهای و احیای آن با استناد به مؤلفههای حقوقی و گزینه دوم، عدم به رسمیت شناختن حقوق هستهای ملت ایران و البته پذیرش تبعات این سرکشی، هر چند که به نظر میرسد تبعات خروج غیرمسئولانه آمریکا از افغانستان و افزایش انتقادات از آن در فضای داخلی آمریکا، کاخ سفید را به سوی کسب یک دستاورد دیپلماتیک در غرب آسیا سوق داده که در این بین، پرونده هستهای ایران میتواند از اولویت بیشتری برخوردار باشد. در کنار آن، تلاش برای حل پروندههای منطقهای آمریکا و متحدانش در دیگر مناطق برای افزایش تمرکز بر مهار چین که در انعقاد قرارداد اخیر «آکوس» نمایان شد نیز میتواند نمود دیگری از تلاش آمریکا برای تسریع در این مذاکرات باشد. این جاست که با توجه به فضاسازیهای اخیر به سیاست نخنمای چماق و هویج غرب در آستانه مذاکرات دورهفتم وین بیش از گذشته پی میبریم.
روزنامه ایران
گرفتاریهای دوگانه جو بایدن*/مترجم: وصال روحانی
جو بایدن عمیقاً اعتقاد دارد که در دو جبهه برای پیروزی آنچه دموکراسی میانگارد، میجنگد. در داخل امریکا او مشغول پس زدن جمهوریخواهانی است که هنوز غرش میکنند و پشت دونالد ترامپی ایستادهاند که بر سر نتایج انتخابات سال ۲۰۲۰ بلوای کمسابقهای را به راه انداخت. در خارج از کشور نیز بایدن در حالی روبهروی چین قرار گرفته که معترف است واداشتن این دولت شرق آسیایی به رعایت قواعد غربی شاید سالها طول بکشد و فرجام آن از مهمترین مباحث قرن بیستویکم به حساب میآید.اما رئیس جمهوری امریکا به این اشارهای نمیکند که چرا تلاش بینتیجه اسلاف وی که ادعاهای مشابهی درمورد استقرار عدالت داشتند، به گردابهای سیاسی بغداد و کابل و در نهایت فرار سراسیمه نیروهای امریکایی از افغانستان منجر شد و به این مسأله هم توجهی ندارد که مهم از هر برد احتمالی در خارج از خاک امریکا، فتح جبهههای داخلی است، زیرا اگر او به همان شدت و حدتی در نظرسنجیهای محبوبیت تنزل درجه داشته باشد، در انتخابات ۲۰۲۴ با بدترین وضعیت به جمهوریخواهان خواهد باخت.
بایدن همیشه ادعا کرده است که با پرهیز از رویکردهای اشرافگرایانه ترامپ هر تصمیم داخلی یا فرامرزیاش برمبنای حفظ حقوق طبقات متوسط و مردم معمولی کشورش اتخاذ خواهد شد، ولی او طی ۹ ماه زمامداریاش در امریکا درگیر چالشهای اقتصادی و مسائل پیشپا افتادهای بوده که بهرههای احتمالی آن به هیچیک از قشرهای جامعه ازهمگسیخته امریکا اختصاص نمییابد و فقط ضعفهای کاخ سفید با رهبری خود وی را آشکار میسازد. ازجمله نه تنها ضایعات کرونایی در امریکا در قیاس با دوران ترامپ مهار و کمتر نشده بلکه چند برابر افزایش یافته و بدیهی است که آشفتگیهای داخلی دست بایدن و شرکایش را برای قدرتنمایی در عرصههای بینالمللی هم بیش از پیش بسته باشد.
بایدن میداند که استمرار شکستهای اخیر امریکا مقابل چین در عرصههای اقتصادی، ابتکار عمل را فزونتر از گذشته به دست این غول شرق آسیایی خواهد سپرد و اینجا از آن قبیل میدانها نیست که امریکا بتواند با سلاحهای نظامیاش و با سیاست بمباران به توفیقهایی برسد که در یک رقابت اقتصادی و در دادوستد منصفانه کالاها به شکلی آشکار از آن بینصیب مانده است. شاید بایدن هم مثل باراک اوباما به این نتیجه برسد که بهترین سیاست، تعریف و ترسیم مجدد قراردادهایی اقتصادی با طرفهای شرق آسیایی و نه فقط چین بلکه کره جنوبی و ژاپن باشد، ولی پس از لغو یکطرفه آن قراردادها توسط ترامپ که جای اوباما را گرفت، قدرتهای شرق آسیایی اعتماد و تمایلی به این تفاهمنامههای بیپشتوانه نشان نمیدهند.
رویکرد مجدد به پیمان اقتصادی موسوم به «CPTPP» (پیمان همکاری تجاری بین اقیانوسیه) که یک پای آن ژاپن بود، ظاهراً راهحل خوبی برای برونرفت امریکا از بحران مبارزهاش با چین جلوه میکند، ولی چین بهتازگی خواستار عضویت در این نهاد نیز شده و اگر درخواستش پذیرفته شود، بیرون راندنش از این جمع و حتی تعویق انداختن در عضویت چین کار بسیار سختی خواهد بود. بایدن همواره تأکید کرده که بیرون کشیدن نیروهای نظامی کشورش از افغانستان و عراق را با هدف کاستن از بودجههای عظیم و کمثمر به کار گرفته شده در غرب آسیا انجام داده، اما حالا هم که این بنیه اقتصادی را بازیافته و باید آن را در زمینههای مفیدتر خرج کند، در جنگهای استراتژیک خود با چین و روسیه به هیچ توفیق قابل ذکری نزدیک نشان نمیدهد. همه اینها بهانهها و شاید هم دلایلی محکم در دست حزب جمهوریخواه امریکاست که دائماً میکوشد بایدن را پیر و ناکارآمد و فاقد صلاحیت برای اداره امریکا توصیف کند و این رئیس جمهوری در آستانه ۷۹ ساله شدن هرچه انجام میدهد، قدمی ناخواسته در راه تحقق هرچه بیشتر چنین تصور و تجسمی از خود است.
*منبع: Financial Times(گیدئون راچمن، تحلیلگر امریکایی)
روزنامه شرق
گمانهزنی در رهبری و ترکیب دولت آینده عراق
نتایج اولیه انتخابات پارلمانی عراق نشان میدهد تعداد آرای ائتلاف سیاسی به رهبری مقتدی صدر، رهبر جریان صدر افزایش یافته و هیچیک از ائتلافهای سیاسی برای تشکیل دولت به تنهایی رأی کافی به دست نمیآورند. به همین دلیل رایزنیها برای توافق بین احزاب گوناگون و معرفی نامزد نخستوزیری آغاز شده است. خبرگزاری فرانسه احتمال شکلگیری ائتلاف بین گروههای گوناگون و نامزدهای مقام نخستوزیری را بررسی کرده است. یک احتمال، تشکیل ائتلافی بین جبهه سیاسی به رهبری مقتدی صدر و گروههای وابسته به حشدالشعبی است که بخش اعظم نیروهای آن در واحدهای نظامی و انتظامی دولت عراق ادغام شدهاند. یک منبع در ائتلاف «فتح» گفت برخی از رهبران این نیرو به مقتدی صدر تشکیل یک ائتلاف گسترده از تمامی گروههای شیعه را پیشنهاد دادهاند. احتمال دیگر تشکیل ائتلافی بین جبهه مقتدی صدر با حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی و گروههای سیاسی کوچکتر از جمله حزب «پیشرفت» به رهبری محمد الحلبوسی، رئیس سابق پارلمان است. تشکیل چنین ائتلافی به تصمیم مقتدی صدر و میزان مقاومت او در برابر فشارهای حشدالشعبی بستگی خواهد داشت. باید در نظر داشت که حشدالشعبی با وجود کاهش چشمگیر آرا، هنوز هم به دلیل همسویی برخی از اعضای احتمالی پارلمان که خود را مستقل توصیف میکنند و همگرایی با گروه تحت رهبری نوری المالکی، نخستوزیر سابق عراق، در پارلمان آینده وزنه مهمی خواهد بود.نخستوزیر بعدی کیست؟
تاکنون نام هیچکس بهعنوان نامزد مقام نخستوزیری مطرح نشده است. مقتدی صدر ادعا کرده بود نخستوزیر آینده را او معرفی خواهد کرد، ولی کارشناسان معتقدند طبق معمول نامزد این مقام باید مورد توافق تمامی گروههای قدرتمند قرار بگیرد. یکی از نامزدها ممکن است مصطفی الکاظمی، نخستوزیر فعلی باشد. او با تهران و واشنگتن مناسبات خوبی دارد و در واکنش به اعتراضات گسترده در اواخر سال ۲۰۱۹ انتخابات پارلمانی عراق را یک سال زودتر از موعد مقرر برگزار کرد. با توجه به اینکه کاظمی عضو پارلمان نیست و حزب یا نیروی سیاسی خود را ندارد، ممکن است برای جلب توافق همه طرفها گزینه خوبی باشد.اخبار ویژه ۲۹ مهر
روزنامه کیهان
خودآموز روزنامه اجارهای؛ چگونه با آمار میشود دروغ گفت؟!
تیتر یک روزنامه اعتماد برای القای این مضمون که اصلاحطلبان بهترین عملکرد اقتصادی را در سه دهه اخیر داشتهاند، نشان داد چگونه میشود با آمار دروغ گفت و سیاسیکاری کرد. روزنامه فرهیختگان با اشاره به تیتر یک چند روز قبل روزنامه زنجیرهای اعتماد به قلم عباس عبدی نوشت: نویسنده گزارش با به خدمت گرفتن دادههای اقتصادی برعکس تلاش میکند جریان سیاسی مورد علاقه خود را به مخاطب القا کند: ادعای اینکه اصولگرایان بدترین عملکرد اقتصادی را داشتهاند و اصلاحطلبان بهترین عملکرد را. گزارش مذکور دو فرض محوری دارد؛ نخست آنکه اصلاحطلبان را منحصر در دولتهای هفتم و هشتم دانسته؛ گویا اصلاحطلبان هیچ نقشی در عملکرد ضعیف اقتصادی دولت اعتدال نداشتند.درحالی که علیرغم حضور جدی اصلاحطلبان در دولت اعتدال، ایشان همواره حامی رئیسجمهور پیشین بودند؛ مثلا محمدرضا خاتمی پیش از انتخابات سال ۱۳۹۶ صراحتا اعلام میکند که «ما تضمین روحانی هستیم.» دومین ایراد این است که عنصر تحریم را از تحلیلها و مقایسه دولتها بیرون نکشیده است؛ درحالی که میتوان استدلال کرد اگر دولت خاتمی نیز بهلحاظ زمانی در دهه ۱۳۹۰ واقع شده بود، با تشدید تحریمهای ظالمانه مواجه میشد.
ایراد فنی دیگر در تحلیلهای عبدی، در بخش «فقر» گزارش خودش را نشان داده است. در گزارش مورد بحث وقتی سخن به مساله فقر میرسد، میتوان دو اشکال را وارد دانست: نخست آنکه تحلیل نمودار فقر برگرفته از محاسبات جواد صالحیاصفهانی، توسط عباس عبدی به سوگیری سیاسی آلوده شده و دقیق و قابل اتکا نیست. دوم آنکه نویسنده عملا شاخص نابرابری را سانسور میکند و در تحلیلهایش نمیآورد.
این نمودار با دو تفاوت در گزارش اعتماد آمده است؛ یکی آنکه نمودار حاضر محاسبات تا سال ۲۰۱۵ (برابر با سال ۱۳۹۴ شمسی) را نشان میدهد، ولی نمودار گزارش مذکور آمارها را تا سال ۲۰۱۹ (برابر با سال ۱۳۹۸ شمسی) دارد. تفاوت دوم نیز آن است که نمودار چاپشده در روزنامه اعتماد بهقدری کوچک است که مخاطب بهسختی میتواند به ارقام مربوط به سالها توجه کند! نتیجه این دو تفاوت آن شده که نویسنده آن گزارش بتواند ادعا کند کاهش نرخ فقر در دوره احمدینژاد متوقف شد و حتی تا حدی افزایش هم یافت. این درحالی است که در نمودار فوق، روشن است که تا سال ۲۰۱۳ (برابر با سال ۱۳۹۲ شمسی و پایان دولت احمدینژاد) نرخ فقر افزایش قابل ملاحظهای نداشته و روند افزایشی از دولت اعتدال (که اصلاحطلبان تضمین آن بودند) آغاز شده است.
برداشت عبدی از نمودار صالحیاصفهانی صحیح نیست و وضعیت فقرا در دولتهای نهم و دهم بهبود پیدا کرده است؛ بنابراین پرسشی که اصلاحطلبان باید به آن پاسخ دهند این است که چرا تضمین دولت نئولیبرال حسن روحانی شدند و بخش مهمی از کرسیهای این دولت نئولیبرال را اخذ کردند؟! اساسا خود اصلاحطلبان در سوگیریهای نئولیبرال دولت روحانی چه نقشی داشتند؟! آیا هیچگاه این جهتگیری را نقد کردند؟ پرسش دیگری که عبدی باید به آن پاسخ دهد این است که چرا در تحلیل خود سخنی از شاخص ضریب جینی (که نشاندهنده تغییرات نابرابری درآمدی است) به میان نیاورد؟! آیا به این خاطر نبود که ضریب جینی در دولت سیدمحمد خاتمی بهبود چندانی نداشت و سپس در دولتهای نهم و دهم از ۴۲ درصد به ۳۶ درصد کاهش یافت و سپس دوباره در دولت نئولیبرال حسن روحانی از ۳۶ درصد به بالای ۴۰ درصد افزایش یافت؟!
طبق نمودارها در سالهای ۸۶ و ۸۷ و در مرحله دیگر از سال ۸۹ تا ۹۰، کاهش جدی نابرابری داشتیم که پرداخت یارانهها یکی از دلایل آن است. این روند در دولت روحانی (اعتدال) برعکس شد. عدم توجه به طبقات پایین درآمدی، کنار گذاشتن هدفمندی یارانهها و ثابت نگهداشتن مبلغ ریالی یارانه (و البته آب رفتن ارزش دلاری و قدرت خرید آن) مهمترین دلایل بازگشت اختلاف طبقاتی و از دست رفتن دستاورد دولتهای نهم و دهم (با طرحهای اقتصادی خوبی مانند مسکن مهر و هدفمندی یارانهها) هستند؛ بنابراین واضح است که اطلاعات عبدی در گزارش روزنامه اعتماد، در حوزه فقر نیز غلط بوده و در حوزه نابرابری با مساله سانسور آمارها مواجه است.
در گزارش روزنامه اعتماد، دو محور مغالطاتی مهم دیگر نیز وجود دارد: یکی جداسازی و تبایننمایی دولتهای سازندگی، اصلاحات و اعتدال است که نیازمند پژوهشی مستقل است تا روشن شود تا چه حد این دولتها بهلحاظ کارگزاران و همچنین خطوط کلی سیاستهای مدنظر همپوشانی داشتهاند. همچنین موضوع دیگر آنکه تشدید تحریمها در دهه ۱۳۹۰ بیارتباط با انقلاب نفت و گاز شیل آمریکا، کاهش نیاز آمریکا به نفت غرب آسیا و همچنین منتفیشدن جایگاه ایران بهعنوان تامینکننده امنیت واردات انرژی غرب (بهصورت نانوشته) از سال ۱۳۹۰ به بعد نیست. با بررسی دقیقتر علل تحریمها روشن میشود که مساله نه ایدئولوژیک است و نه سیاسی؛ بلکه اقتصادی است و باید به آن پاسخی اقتصادی نیز داد. نهایتا گزارش روزنامه اعتماد واجد اطلاعات ناقص و غلط است و همچنین از سانسور دادههای اقتصادی - بهویژه در مسئله نابرابری- رنج میبرد.
تجارت فردا: دورنمای اقتصاد امیدوارکننده است
یک نشریه اقتصادی وابسته به طیف اصلاحطلبان تأکید کرد امیدواری در نیمه دوم سال، به اقتصاد کشور باز میگردد. «تجارت فردا» در گزارشی با همین مضمون نوشت: از سال ۱۳۹۷ تاکنون، اقتصاد ایران دستخوش بیثباتی است. تغییر پیاپی وضعیت در اثر شوکهای خارجی و داخلی، ویژگی بارز این دوره است. در این دوره، کاهش شدید پیشبینیپذیری وضعیت اقتصاد کلان، حتی در افق زمانی چندماهه، همپای تحریم و تورم به اقتصاد ایران لطمه زده است.
مساله خشکسالی در سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ علاوه بر اثرگذاری بر تولید برق، بهطور مستقیم بر تولید بخش کشاورزی اثر گذاشت؛ بهطوریکه افت نزدیک به ۲ درصدی ارزش افزوده بخش کشاورزی در کل سال ۱۴۰۰ پیشبینی میشود. اما از سوی دیگر، روند احیای اقتصاد جهانی از بحران کرونا در سال ۲۰۲۱ و رشد خوب اقتصاد و تجارت جهانی که افزایش تقاضا و قیمت کالاهای پایه و انرژی را در پی داشت، باعث بهبود تجارت خارجی و افزایش درآمدهای ارزی کشور شد. ارزش صادرات گمرکی در ۶ماه سال ۱۴۰۰ حدود ۶۱ درصد و ارزش واردات ۳۷ درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل رشد داشته است. این روند تجارت، استمرار رشد اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۰ را تضمین میکند. (هرچند که بانک مرکزی برخلاف مرکز آمار ایران رشد بخش ساختمان در بهار ۱۴۰۰ را منفی برآورد کرده است، اما رشد قابلتوجه اشتغال بخش ساختمان، همسو با برآورد مرکز آمار ایران، از رشد ارزش افزوده بخش ساختمان حکایت میکند). در بخش خدمات نیز، روند کاهش محدودیتهای کرونایی، در کنار انتظار رشد بخش صنایع و معادن و خدمات وابسته به آن، باعث میشود تا در سال ۱۴۰۰ انتظار رشد مثبت در این بخش را داشته باشیم.
در مجموع، در سال ۱۴۰۰ انتظار میرود رشد اقتصادی غیرنفتی بین یک تا دو درصد محقق شود و شاهد استمرار افزایش اشتغال کشور تا پایان سال باشیم. با توجه به اینکه احتمالا بهدلیل بهبود تقاضای جهانی، روند تولید و صادرات نفت کشور نیز در سال جاری نسبت به سال گذشته بهبود یافته است، به نظر میرسد رشد اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۰ بتواند به میزان حدود یک واحد درصد بیشتر از رشد اقتصادی غیرنفتی محقق شود. اما آنچه باعث نگرانی است، تداوم تورم بالا بهدلیل استمرار عوامل تورمساز در اقتصاد کشور است. واقعیت آن است که پس از بازگشت تحریمهای اقتصادی از سال ۱۳۹۷ و افت درآمدهای نفتی در بودجه، اقدام اصلاحی جدی برای تامین کسری بودجه از طریق افزایش درآمدهای پایدار، بهویژه درآمدهای مالیاتی انجام نشده است. در این دوره، اوراق بدهی، کسری درآمدهای نفتی را جبران کرده است.
این سیاست، در این مقطع زمانی ویژه باعث شد تا شوک درآمدی دولت بر اثر تحریمها، به افت هزینهکرد دولت منجر نشود. در نتیجه، به غیر از سال ۱۳۹۷ که بخش غیرنفتی اقتصاد بر اثر شوک بزرگ ارزی و تجاری ناشی از تحریم با افت ۱/۳ درصدی روبهرو شد، در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ بهرغم فشار سنگین تحریم و تورم سنگین، شاهد رشد مثبت بخش غیرنفتی اقتصاد هستیم. همچنین استفاده از بازار بدهی برای تامین کسری بودجه، مانع از انتقال فشار کسری بودجه به بانک مرکزی شده است. در نتیجه اقتصاد کشور از افتادن در دام ابرتورم و اضمحلال پولی نجات یافت. لازم بود دولت، از همان سال ۹۷ بهطور جدی به فکر یافتن منابع پایدار مالیاتی بهعنوان جایگزین درآمدهای نفتی بودجه میبودند تا در سال ۱۴۰۰ شاهد چنین سطحی از استقراض دولت نمیبودیم.
اما متاسفانه، دولت وقت به این دلیل که به پایان دوره خود نزدیک میشد، انگیزهای برای پیگیری اصلاحات مالیاتی نداشت و سایر ارکان حاکمیت نیز در این باره غفلت کردند. با این حال، گذشته را نمیتوان چاره کرد و باید به فکر آینده بود. بودجه ۱۴۰۱ اولین بودجه دولت سیزدهم خواهد بود. انتظار میرود اصلاحات مالیاتی از جمله، افزایش مالیات ارزش افزوده با افزایش پوشش و نرخ و کاهش معافیتها و راهاندازی و گسترش مالیات بر مجموع درآمد، به سرعت در دستور کار قرار بگیرد و تمهیدات قانونی و اجرایی مورد نیاز فراهم شود. شنیده شده است در بودجه ۱۴۰۱، افزایش ۱۰ درصدی حقوق کارکنان دولت پیشبینیشده است. این تصمیم در کنار سایر تصمیمهای مهمی که در این ماهها باید اتخاذ شوند، سیگنالهای لازم برای کاهش انتظارات تورمی را به جامعه مخابره میکنند و راه دولت را برای تعدیل کسری بودجه ۱۴۰۱ و کاهش تورم در این سال هموار خواهند کرد.
مبارزه قاطع با نجومیبگیران معطل انتشار دریافتی همه مدیران
در بعد از ماجرای فیشهای حقوقی نجومی در سال ۱۳۹۵ که در رسانهها انعکاس فوقالعادهای یافت، اقدام ارزندهای در برنامه ششم توسعه (۱۴۰۰ ـ ۱۳۹۶) در راستای شفافسازی حقوق کارکنان دولت صورت گرفت، اما متاسفانه ثبت و انتشار حقوق همه مدیران عملیاتی نشد. به نوشته سایت «الف»، بر اساس ماده ۲۹ قانون برنامه پنجساله ششم توسعه، دولت مکلف شد طی سال اول اجرای قانون برنامه نسبت به راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا اقدام کند و امکان تجمیع کلیه پرداختها به مقامات، رؤسا، مدیران کلیه دستگاهها و دسترسی برای نهادهای نظارتی و عموم مردم فراهم شود.در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ آئیننامه اجرایی این ماده قانونی در هیئت دولت بررسی و مقرر شد که از ابتدای مهرماه همان سال اطلاعات روی این سامانه قرار گیرد. با این وجود برخلاف دستور صریح قانون برنامه توسعه، تلاش جدی از سوی دولت دوازدهم برای محقق شدن آن صورت نگرفت. جمشید انصاری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی، ۲۴ دیماه سال ۱۳۹۷، درباره وضعیت ثبت اطلاعات حقوق و دستمزد کارکنان اعلام کرد با وجود اینکه باید ۳۹۴۶ دستگاه اطلاعات خود را در سامانه حقوق و دستمزد ثبت میکردند، اما بیش از ۲۲۰۰ دستگاه در این رابطه وارد نشدهاند.
در قانون بودجه سال ۱۳۹۹ نیز تأکید شده بود که اطلاعات سامانه ثبت حقوق و مزایا میباید بهروزرسانی شود. در تبصره (۲۱) قانون برنامه عنوانشده بود که دستگاههای اجرائی موضوع ماده (۲۹) که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی استفاده مینمایند و شرکتهای دولتی مکلفاند اطلاعات کارکنان رسمی، پیمانی و قرارداد کار معین (مشخص)، کارگری و کارکنان حوزه سلامت بر اساس قانون مربوط به خدمت پزشکان و پیراپزشکان را تا بیستم اردیبهشتماه سال ۱۳۹۹ در «سامانه کارمند ایران» و «سامانه ثبت حقوق و مزایا» ثبت یا بهروزرسانی نمایند.
بااینوجود مطابق گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۹، تهیهشده توسط دیوان محاسبات، تعداد ۲۳۲ دستگاه اجرایی اطلاعات خود را در «سامانه کارمند ایران» و تعداد ۶۳۲ دستگاه اجرایی، اطلاعات خود را در «سامانه ثبت حقوق و مزایا» ثبت یا بهروزرسانی ننمودهاند. در سالهای گذشته تلاش بسیاری در راستای راهاندازی کامل سامانه ثبت حقوق و مزایا صورت گرفت که منجر به نتیجه نشده است. به همین دلیل بود که در تاریخ ۲۰ مردادماه سال جاری، نمایندگان مجلس با تقاضای تحقیق و تفحص از پرداخت حقوقهای نامتعارف و نجومی با ۲۱۱ رأی موافق، ۷ رأی مخالف، ۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۴ نماینده حاضر در جلسه موافقت کردند.
محورهای موردنظر متقاضیان تحقیق و تفحص از حقوقهای نجومی چرایی تداوم پرداختهای نجومی در دولت و شرکتهای وابسته، علت غفلت و استنکاف دولت از راهاندازی سامانه شفافیت حقوق و مزایا، دلیل استنکاف دولت از اجرای قانون و عدم معرفی خاطیان به قوه قضائیه و تعیین آخرین وضعیت دریافتکنندگان حقوقهای نجومی است. مهمترین مسئولیت بر عهده دولت و سازمان امور استخدامی قرار دارد که حداکثر تلاش خود را در این زمینه انجام دهد و نهادهای نظارتی نیز میباید گزارش دقیق از روند ثبت اطلاعات نهادها انجام دهند تا زمینه برای اجرایی شدن کامل ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه فراهم شود؛ بنابراین مطالبه جدی از دولت سیزدهم وجود دارد تا حداکثر تلاش خود را انجام دهد تا حداقل در سال پایانی اجرای قانون برنامه ششم توسعه این امر مهم محقق شود.
مردم عملکرد روحانی را دیدهاند او احیا شدنی نیست
عضو شورای سیاستگذاری (منحله) اصلاحطلبان گفت هاشمی شدن روحانی، توهم است. علی صوفی وزیر دولت اصلاحات، در گفتگو با نامهنیوز و درباره فضاسازی حزب کارگزاران برای «هاشمی نمایی روحانی» گفت: آقای روحانی این موفقیت را ندارد که به قطب منتقد دولت جدید تبدیل شود. وی میافزاید: اینکه اصلاحطلبان بگویندای مردم دوباره به ما اعتماد کنید، هم مفت و مجانی حاصل نمیشود، چون مردم قبلا این را تجربه کرده، به اصلاحطلبان اعتماد کرده و به روحانی یا لیست امید رای دادند، اما از مجلس و دولت خیری ندیدند. نارضایتی مردم هم از عملکرد همین دولت و مجلس بوده، لذا ناکامی رئیسی فرصتی برای اصلاحطلبان ایجاد نخواهد کرد. صوفی در پاسخ به این سؤال که «آیا اصلاحطلبان کاملا به حاشیه میروند؟ چون همانطور که شما هم اشاره کردید این جریان در شرایط موجود حتی ظرفیت تبدیل شدن به جریان منتقد دولت را هم ندارد»، گفت: دقیقا همین طور است. ما زمانی نامزد غیراصلاحطلب معرفی میکردیم مردم رای میدادند. لیست تلفیقی میدادیم، رای میدادند. البته این به معنی آن نیست که جریان اصلاحطلبی باید کنار بنشیند.این جریان باید خودش را بازسازی کند. «در این شرایط، طیف اعتدالگرا و طیف نزدیک به آقای روحانی کجا ایستاده است؟ آقای علی مطهری در مصاحبهای گفته اگر روحانی شهامت بیشتری به خرج دهد، میتواند نقش هاشمی را ایفا کند. به نظر شما این تحلیل درست است؟ اساسا در روحانی این شهامت بیشتر است و یا حتی تمایل به آن را میبینید؟» صوفی در پاسخ این پرسش گفت: خیر، آقای روحانی دیگر نمیتواند احیا شود. واقعیت این است که مردم اهمیت دارند. باید دید که مردم الان از کی حرفشنویی دارند و حرف چه کسی را میقاپند. آقای روحانی با آن عملکرد منفی و سیاهی که در دور دوم از خود بهجای گذاشت و عامل بدبختی مردم شد به هیچ وجه از طرف مردم پذیرفته نخواهد شد، چه برسد به اینکه جای آقای هاشمی را بگیرد. آقای هاشمی سعی میکرد با اتکا به مردم در مقابل برخی جریانات سیاسی و حاکمیتی بایستد، اما روحانی هیچ وقت چنین موقعیتی نداشته و الان هم نمیتواند آن را کسب کند. به نظر من این یک توهم یا خیال واهی است.
روزنامه وطن امروز
اعتلای ارزشهای فرهنگی و دینی را با جدیت پیگیری میکنیم
رئیسجمهور تأکید کرد: دولت در کنار مقابله با کرونا و تلاش برای رفع مشکلات معیشتی مردم، اعتلای ارزشهای فرهنگی و دینی جامعه را با جدیت پیگیری میکند. حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در دیدار رئیس و اعضای جامعه روحانیت، با تاکید بر اهتمام دولت برای ارتباط نزدیک و صمیمانه با علما و فرهیختگان حوزه و دانشگاه، گفت: دولت مصمم است از دیدگاهها و نظرات دلسوزانه همه قشرها به ویژه روحانیون در پیشبرد امور کشور و رفع مشکلات و دغدغههای مردم استفاده کند. رئیسجمهور تأکید کرد: دولت در کنار مقابله با کرونا و تلاش برای رفع مشکلات معیشتی مردم، اعتلای ارزشهای فرهنگی و دینی جامعه را با جدیت پیگیری میکند. رئیسی افزود: روحانیت همواره مورد اعتماد بوده و مردم همچنان برای رفع مشکلات خود به این جریان اعتماد دارند و باید از این اعتماد برای رفع دغدغههای مردم در بخشهای مختلف اقتصادی و فرهنگی استفاده کنیم. رئیسجمهور گفت: مصمم هستیم بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب، در مسیر ایجاد تحول و شتاب در روند پیشرفت کشور حرکت کنیم. وی افزود: بهرغم همه مشکلات، آینده را بسیار امیدبخش میبینم و مصمم هستیم با ایجاد گشایشهای مختلف، شرایط مناسبی در وضع زندگی مردم ایجاد شود.امیرعبداللهیان: فلسطین همچنان مسأله نخست جهان اسلام است
وزیر امور خارجه با بیان اینکه فلسطین همچنان مسأله نخست جهان اسلام است، تأکید کرد: وزارت امور خارجه از تمام ظرفیتها و امکانات خود برای حمایت همهجانبه از آرمان فلسطین بهره خواهد برد. همزمان با هفته وحدت و میلاد نبی مکرم اسلام، عصر روز گذشته جمعی از فعالان و نمایندگان سازمانهای مردمنهاد حامی فلسطین با حضور در محل وزارت امور خارجه، با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان دیدار و گفتگو کردند. در این جلسه که در فضایی گرم و صمیمی برگزار شد، اعضای مجمع سازمانهای غیردولتی و فعالان حامی آزادی قدس شریف نظرات و پیشنهادات خود را درباره حمایت عملی و رسانهای از فلسطین مطرح کردند.حاضران همچنین بر لزوم همافزایی نهادها و دستگاهها برای زنده نگه داشتن آرمان فلسطین و مقابله با اشغالگران تأکید کردند. امیرعبداللهیان در این نشست ضمن گرامیداشت یاد سردار شهید قاسم سلیمانی، مرحوم شیخالاسلام و مرحوم محتشمیپور، از تلاشهای مجمع سازمانهای غیردولتی و فعالان حامی فلسطین در پشتیبانی از مقاومت و حقوق مردم فلسطین تمجید کرد. وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه فلسطین همچنان مسأله نخست جهان اسلام است، تأکید کرد: وزارت امور خارجه از تمام ظرفیتها و امکانات خود برای حمایت همهجانبه از آرمان فلسطین بهره خواهد برد و در این زمینه با سازمانهای مردمنهاد حامی فلسطین همکاری کامل خواهد داشت.
*بازدید امیرعبداللهیان از اداره تأیید اسناد و میز خدمات کنسولی
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان به صورت سرزده از اداره تایید اسناد و میز خدمات کنسولی وزارت امور خارجه بازدید کرد. در حاشیه این بازدید کارشناسان مربوط ضمن بیان مشکلات و مسائل مورد نظر، پیشنهادات و راهکارهایی برای ارتقای خدمترسانی به مراجعان بیان کردند. وزیر امور خارجه نیز ضمن ابراز خشنودی از اقدامات جدید به عمل آمده در نحوه خدماترسانی و تسهیل امور ارباب رجوع، موارد لازم جهت تقویت و ارتقای خدمترسانی را بیان و از کارشناسان خدوم کنسولی تقدیر کرد.بازدید از امکانات رزم دریایی جزیره «کرونشتات» در خلیج فنلاند
سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان که به روسیه سفر کرده است، در ادامه بازدید از امکانات نظامی این کشور، از امکانات رزم دریایی جزیره راهبردی کرونشتات در خلیج فنلاند بازدید کرد. بنا بر این گزارش، سرلشکر باقری به دعوت رسمی ارتشبد «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه عازم روسیه شده تا درباره توسعه همکاریها و مناسبات مشترک دفاعی و نظامی، مبارزه با تروریسم و بررسی تحولات منطقهای و بینالمللی با مقامات بلندپایه روس گفتگو و تبادل نظر کند.
اطلاعیه وزارت اطلاعات درباره خبر منتسب به اتباع افغانستانی
وزارت اطلاعات در اطلاعیهای اعلام کرد انتشار برخی مطالب و شایعات علیه اتباع افغانستانی در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی از سوی این وزارتخانه صحت ندارد. متن این اطلاعیه به شرح زیر است: «نظر به انتشار برخی مطالب و شایعات علیه اتباع افغانستانی در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مبنی بر هشدار و ایجاد ترس و وحشت نسبت به اتباع مذکور در جامعه، مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت اطلاعات اعلام مینماید انتشار چنین مطالبی از سوی وزارت اطلاعات صحت ندارد و تاکید میگردد تنها مرجع اطلاع رسانی اخبار این وزارتخانه، مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی است و هر گونه اخبار، اطلاعیه، هشدار و... از طریق سایت واجا منتشر میگردد».روزنامه خراسان
صادرات «ال پی جی» ایران به بالاترین رقم ۲ سال گذشته رسید
به گفته منابع تجاری، صادرات ال پی جی ایران از جولای (تیر) تا آگوست (مرداد) به نزدیکی بالاترین رقم ۲ سال گذشته یعنی ۵۰۰ هزار تن در ماه رسید و ماه سپتامبر (شهریور) نیز افزایش بیشتری خواهد داشت. یک منبع آگاه گفته است ال پی جی ایران با تخفیف خوبی ارائه میشود و واردات چین امسال به دلیل قیمت رقابتی از ایران افزایش یافته است. هم اینک ال پی جی ایران با تخفیف ۲۰ دلار در هر تن یا حتی ۳۰ دلار در هر تن نسبت به سایر محمولههای غرب آسیا عرضه میشود، رقمی که به نسبت تخفیفی که ایران در دور اول تحریمها در سال ۲۰۱۲ به چین میداد، کمتر است. پکن در آن زمان ال پی جی ایران را با تخفیف ۴۰ تا ۵۰ دلار در هر تن خریداری میکرد.جزئیات افزایش قیمت جدید تایر
طبق ابلاغیه اخیر انجمن صنعت تایر به شرکتهای زیرمجموعه این انجمن، قیمت تایر سواری و ون ۳۰ درصد و تایر بایاس و رادیال نیمه سنگین ۴۰ درصد افزایش یافت. بر اساس نامه انجمن تایر به شرکتهای عضو این انجمن، قیمت تایرهای سواری و ون درمجموع ۳۰ درصد افزایش مییابد که این رشد قیمت در مرحله اول ۲۰ درصد و در مرحله دوم ۱۰ درصد خواهد بود. همچنین قیمت تایرهای بایاس و رادیال نیمه سنگین، سنگین و کشاورزی در مجموع ۴۰ درصد افزایش یافته که در مرحله اول ۳۰ درصد و در مرحله بعد ۱۰ درصد رشد قیمت خواهد داشتایران بزرگترین وارد کننده غلات از روسیه شد
بر اساس اعلام رسانههای روسیه، ایران با وارد کردن ۳.۷ میلیون تن غلات در سه ماه نخست سال کشاورزی جاری (اول ژوئیه ۲۰۲۱- ۳۰ ژوئن ۲۰۲۲)، بزرگترین وارد کننده غلات از این کشور شده است.روزنامه ایران
گروسی به تهران میآید
خبر اول این که، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سفر قریب الوقوع خود به ایران خبر داد و ابراز امیدواری کرد بتواند با سران ایران برای حل اختلافات درخصوص بازرسیهای آژانس که از نظر او در شرایط حساس و شکنندهای قرار دارد، گفتگو کند. به گزارش ایسنا، «رافائل گروسی» در گفتگو با شبکه بلومبرگ با اشاره به توافق اخیرش با ایران برای ادامه بازرسیها درباره محتوای سفر آتیاش به ایران گفت: در سفر پیشین گفتگوهای فنی داشتیم، اما واضح است که این، یک موضوع گسترده است که علاوه بر جنبه فنی دارای موضوعات عمیق سیاسی نیز هست که میبایست درباره آنها بحث و رایزنی کنیم تا به یک فهم مشترک برسیم.گروسی با بیان این اعتقاد که «دولت جدید ایران دیدگاههای سرسختانهتری درخصوص برنامه هستهای، همکاری با سازمانهای بینالمللی ازجمله آژانس اتمی دارد»، افزود: در نتیجه ما باید با یکدیگر هماهنگ شویم، همانطور که در هر رابطه دیگری باید این اتفاق بیفتد، اما من هنوز فرصت آن را نداشتهام، بنابراین به ایران بازمیگردم. او با بیان اینکه دیدارهایش در تهران با مقامات سطح بالای سیاسی خواهد بود، در پاسخ به این سؤال که آیا با رئیس جمهوری ایران هم ملاقات خواهد داشت، گفت: البته اگر او آنقدر مهربان باشد که با من دیدار کند. گروسی درباره وضعیت منفی موجود پیرامون برجام نیز گفت: در حال حاضر با یک وضعیت بلاتکلیف مواجه هستیم، چراکه قرار بود این روند (مذاکرات) ادامهدار باشد، اما یک وقفهای بهوجود آمده است. به نظر میآید که تمام مذاکره کنندگان در حال آماده کردن خود برای بازگشت (به مذاکرات برجامی) هستند، اما من نمیتوانم آنها را تفسیر کنم و کار خودم را انجام میدهم.
شناسایی فساد مالی ۲۵ هزار میلیارد ریالی در گلستان
خبر دیگر اینکه، بازرسیهای کل استانهای سازمان بازرسی کل کشور طی روزهای اخیر اقدامات و نتایج بازرسی خود را منعکس کردهاند که براساس آن بازرسیکل استان گلستان از کشف یک شبکه و باند فساد در یک مؤسسه مالی و اعتباری در این استان خبر داد. به گزارش میزان، بر اساس گزارش این بازرسیکل، با بررسی حسابهای متهمان و گردشهای مالی یکی از مؤسسات مالی و اعتباری در استان گلستان مشخص شد که مسئولان مؤسسه مذکور در سال ۹۸ با ایجاد شبکه و باند فساد (بالغ بر ۳۵۰ نفر) اقدام به اختلاس، اخلال در نظام اقتصادی، تحصیل مال از طریق نامشروع، جعل و استفاده از اسناد مجعول، خیانت در امانت و پولشویی کردند.گزارش بازرسی کل استان گلستان در پرونده تخلف این مؤسسه مالی و اعتباری در مرجع قضایی با برگزاری جلسات متعدد مشترک با بازپرس پرونده در فرایند رسیدگی به موضوع و همچنین رصد گردشهای مالی، در شهریور امسال منجر به صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست برای تعداد زیادی از متهمان شد. مبلغ این فساد مالی ۲۵ هزار میلیارد ریال است. همچنین در بررسی عملکرد شرکت ذغالسنگ کرمان مشاهده شد مسئول روابط عمومی و امور ورزش شرکت ذغالسنگ با مشارکت مدیرعامل شرکت و با همکاری تعدادی از فروشندگان کالا، بیش از ۱۰ میلیارد ریال وجوه شرکت را اختلاس کردهاند. پس از ارسال مستندات اولیه به مرجع قضایی، مسئول روابط عمومی و امور ورزش شرکت بازداشت و برای مدیرعامل شرکت حکم جلب صادر شد، ولی تاکنون به محل شرکت مراجعه نکرده که این موضوع سبب صدور حکم ممنوعالخروجی وی شده است.
ارمنستان: یک بزرگراه راهبردی به سوی ایران احداث میکنیم
شنیدیم که، وزیر توسعه منطقهای و زیرساختهای ارمنستان از تلاش برای ساختن یک بزرگراه راهبردی با ایران با مشارکت شرکتهای روس و احتمالاً ایرانی خبر داد. به گزارش فارس، گنل سانوسیان وزیر توسعه منطقهای و زیرساختهای ارمنستان در حاشیه هشتمین مجمع بین منطقهای ارمنستان و روسیه گفت که ارمنستان انتظار دارد شرکتهای روسی در مناقصه احداث بزرگراه راهبردی شمال به جنوب منتهی به ایران شرکت کنند. به گزارش خبرگزاری تاس، این مقام ارشد دولت ارمنستان گفت: «در این مجمع ما درباره مشارکت شرکتهای روسی در ساخت پروژه شمال-جنوب بحث نکردیم، اما یک فرایند مناقصه نسبتاً گسترده خواهیم داشت که در آن شرکتهای مختلف بینالمللی شرکت خواهند کرد. فکر میکنم که شرکای روسی ما در این مناقصه شرکت خواهند کرد.» به گفته سانوسیان، ایران نیز علاقهمند به مشارکت در این پروژه راهبردی است. پیشتر «نیکل پاشینیان» نخستوزیر ارمنستان اعلام کرده بود که دولت این کشور قصد دارد حدود یک میلیارد دلار برای ساخت جاده شمال-جنوب هزینه کند. در روزهای گذشته کارشکنیهای جمهوری آذربایجان مشکلاتی را برای رانندگان کامیونهای ایرانی فراهم کرد. ارمنستان نیز روز دوشنبه از اذیت و آزار رانندگان خود از سوی پلیس راهور جمهوری آذربایجان خبر داد.انتقاد از حق مأموریت سفرهای خارجی
دست آخر اینکه، یک نماینده مجلس شورای اسلامی با انتقاد از مبالغ پرداختی برای حق مأموریت سفرهای خارجی گفت: اختصاص حق مأموریت با وجود بلیت رایگان هواپیما یا هتل رایگان معنی ندارد. به گزارش فارس، حجتالاسلام حسین جلالی نماینده رفسنجان و انار در جلسه علنی دیروز مجلس و در تذکر شفاهی با اشاره به موضوع حق مأموریت نمایندگان مجلس و کارکنان دستگاههای دولتی گفت: معنی ندارد که وقتی افراد با بلیت رایگان و هتل رایگان به مأموریت خارجی میروند که مثلاً از یک نمایشگاه بازدید کنند، مبالغی مانند ۱۵ میلیون یا ۲۰ میلیون تومان حق مأموریت برایشان در نظر گرفته شود. جلالی تأکید کرد: از آقای کوثری میخواهیم که این موضوع را پیگیری کنند که یا حق مأموریتها قطع یا کم شود. وی همچنین با بیان اینکه دولت الکترونیک یک تحول اداری و انقلاب اداری ایجاد میکند، اظهار داشت: ضرورت سلامت اداری و تکریم ارباب رجوع با استفاده از دولت الکترونیک در ایام کرونا بیشتر احساس میشد، اما متأسفانه ما بیشتر از ۲۵ درصد از این ظرفیت استفاده نکردهایم که لازم است در این خصوص تدبیر شود.روزنامه شرق
زدن گردن مسگر/سیدمصطفی هاشمیطبا
مطابق معمول صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در روز ۲۰ مهرماه جاری مصاحبهای مفصل و زنده درباره روابط ایران و جمهوری آذربایجان برگزار کرد که ظاهرا هدف آن تداوم حمله به دولت آقای حسن روحانی و مقصر شناختهشدن او در مسائل اخیر مرزهای شمال غربی ایران بود. میگویند دانشآموزی از جغرافیای جهان فقط به جغرافیای افغانستان احاطه داشت و بنابراین هر سؤال جغرافی را به لطایفالحیل به افغانستان مرتبط میکرد و سپس شرح وافی درباره افغانستان میداد. برای مثال اگر درباره اردن از او سؤال میشد، میگفت اردن همسایه عراق است و ایران همسایه عراق و افغانستان همسایه ایران است و سپس اطلاعات خود درباره افغانستان را ارائه میکرد. حال هم ترجیعبند همه مسائل ایران از نظر صداوسیما، حسن روحانی است و همهچیز را مرتبط با رفتار او و دولت هشتسالهاش میدانند.تردیدی نیست که دولت روحانی میتوانست در امور کشور عملکرد بهتری داشته باشد و نیز دولت روحانی همراه با تصمیمات اتخاذشده از سوی حکمرانی میتوانست شرایط جاری را دگرگون کند، اما دولت روحانی که مجری مقامات کشور و از جمله مجلس شورای اسلامی است، دستورالعملی درباره چگونگی اداره کشور نه دریافت کرد و نه مورد سؤال جدی قرار گرفت. طبعا موارد مختلفی در اداره کشور را میتوان یافت که حسب ادعا امکان بهتر ادارهکردن آن وجود داشت، اما تاکنون هیچکس نگفته که دولت روحانی در زمینههای مختلف چگونه باید عمل میکرد.
در طول هشتسال هم ارائه طریقی عملی از سوی مقامهای مربوطه برای بهترشدن وضع صورت نگرفته و اگر سخنی گفته شده فقط نظرات مختلف افراد دلسوز و علاقهمند بوده که صدالبته حسن و قبح آن ثابت نشده است. همچنانکه معلوم نیست اگر دستورالعملی هم به او داده میشد، نتیجه مطلوب به بار میآورد. میخواهیم در این مختصر به تحلیل بیانات کارشناس صداوسیما بپردازیم و اینکه عدم فعالیت و ناتوانی وزارت خارجه در رابطه با همسایگان و از جمله جمهوری آذربایجان موجب تنشهای اخیر شده و، چون آقای حسن روحانی همه تخممرغها را در سبد برجام ریخته، چنین مسائلی پیش آمده است. هرچند هم کارشناس ذکرشده صداوسیما و هم مجری خاص آن به مسائل مختلف آشنا هستند، اما از باب یادآوری نکات زیر را میتوان به سادگی دریافت.
۱- اولین رئیسجمهوری (خودخوانده) جمهوری آذربایجان حیدر علیاف بود. او که عضو پولیت بورو اتحاد جماهیر شوروی بود، دشمنی خاصی با ایران داشت و به نقل از مطبوعات در پولیت بورو مخالف سرسخت جمهوری اسلامی شناخته میشد. اگر هم در مقام ریاستجمهوری آذربایجان بعدا روابطی با ایران داشت، از سر دوستی و محبت نبود؛ بلکه بهاصطلاح بیشتر میخواست دندانهای ما را بشمارد.
۲- الهام علیاف، رئیسجمهوری کنونی هم دستکمی از پدر ندارد، او نه اعتقاد به اسلام دارد و نه جمهوری اسلامی ایران را قبول دارد و البته در پی محکمکردن پایههای حکومت خود است و حداقل اگر نسبت به ایران بیتفاوت بود، برای استحکام خود به غرب و اسرائیل روی میآورد؛ چراکه دوستی با کشوری که پیشگام مبارزه با آمریکا و اسرائیل است، جز تحریم و عدم همکاری فنی و اقتصادی چیزی برای او به ارمغان نمیآورد؛ بنابراین موضع ایران در مقابل آمریکا و اسرائیل مشوق حکومت ضدمذهبی و مخالف شریعت الهام علیاف برای دوری از ایران بوده است و اتفاقا دولتهای ایران در برابر همه فتنههای شکلگرفته از درون جمهوری آذربایجان مانند وجود مدعیان بهقول خود «آذربایجان جنوبی» و بودن پایگاه فرقه ضاله صهیونیستی در آنجا، سعی در تلطیف روابط و ارتباط با جمهوری آذربایجان داشتهاند.
۳- اصولا همانطورکه مقام معظم رهبری گفتند، طراحی سیاست خارجی ایران با مقامات بالادست دولت و وزارت خارجه است و صدالبته سیاستهای کشورهای مجاور ایران تحت تأثیر قدرتهای بزرگ و از جمله آمریکا و نماینده آن یعنی اسرائیل است. تقریبا همه دولتهای همسایه و منطقه یا از سیاستهای آمریکا پیروی میکنند یا بهدلیل برخی سیاستهای جمهوری اسلامی منافع خود را در خطر میبینند و میتوان بهطور جزءبهجزء آنها را مطرح کرد.
در مورد جمهوری آذربایجان که مطلب گفته شد؛ در مورد تاجیکستان که همزبان ما هستند، به دلیل استقبال از رهبر مخالفان رئیسجمهور تاجیکستان در تهران، رابطه شکرآب شد و تاجیکستان مانع عضویت ما در پیمان شانگهای شد و البته دولت آقای روحانی توانست روابط را اندکی بهبود بخشد. ترکیه که خود عضو ناتو است و طبیعی است که نه سیاستمداران لائیک آن و نه گروه مسلمانان مرید حکومت عثمانی سابق دل خوشی از جمهوری اسلامی ندارند و پایگاه نظامی آمریکا نیز در آنجاست و نیاز به مراودات اقتصادی با اروپا و آمریکا دارد. عربستان هم که مفتیهای وهابی آن شیعیان را مجوس و مهدورالدم و نجس میدانند و ما را موالی خود میشمارند، با آمریکا پیمان استراتژیک دارد و آمریکا در قبال تضمین نفت، حکومت آن را ضمانت کرده است و کوششهای مرحوم هاشمیرفسنجانی در ارتباط با ملک عبدالله اینک خیانت خوانده میشود، به دلیل کارگزاری سیاستهای آمریکا با ما خصومت دارد و حتما دوستان کارشناس صداوسیما خواهند گفت بهدستور حسن روحانی به سفارت عربستان در تهران حمله شده و کنسولگری آن در مشهد مورد تهاجم قرار گرفته و به این دلیل رابطه ما خراب شده است.
پاکستان هم که در سیطره نظامیان آمریکایی دوست و مفتیهای وهابی سعودی است و نیز حمایتکننده طالبان ضدشیعه و عناصر ضدانقلاب جنوب شرقی ایران است و اینها با جمهوری اسلامی سرناسازگاری دارند. فراموش نکنیم که بمب اتمی پاکستان با همکاری آمریکا برای مقابله با هندوستان شورویدوست ساخته شد. امارات و بحرین هم که دستنشانده انگلیس و آمریکا هستند و همه پیشرفت خود را با الگوهای آنها و تحت قیومیت آنها رقم زدهاند و اینک با اسرائیل رابطه دوستانه و مودت برقرار کردهاند و بهقول معروف گل بودند و به سبزه آراسته شدهاند و ما از ناچاری مراوداتی اقتصادی که بیشتر به نفع امارات است، با این شیخنشین داریم. اگر خاطرمان باشد، پس از پیمان کمپدیوید با مصر قطع رابطه کردیم، اما اینک پس از علنیشدن مراودات اسرائیل با امارات فقط آن را محکوم کردیم. درباره ترکمنستان و عراق و کردستان عراق هم کموبیش چنین است.
آنها منافع خود را در دوری از ایران و نزدیکی با آمریکا میدانند و آخرین آنها هم افغانستان است که آمریکا، طالبان را، چون میخی در پهلوی ایران فروکرد تا آنچه را که آمریکا در افغانستان علیه ایران نتوانست انجام دهد، بهکار ببرند. پس دولت روحانی چه باید میکرد؟ سیاستها را که وزارت خارجه تعیین نمیکند، کشورها هم بیشتر تابع آمریکا هستند و در برابر حکومت شیعی ایران حداقل احتیاط میکنند و تقریبا اغلب همسایگان مخالف حکومت شیعی و دینی ایران هستند. البته این محبت! همسایهها سابقه قبلی و چندصدساله دارد. به خاطر آوردیم که پس از سرنگونی صفویه و البته در اواخر حکومت رسمی بازماندگان صفوی ایران از سوی ترکمنها، ازبکها، ابدالیها، غلجانیها، عثمانیها و روسها و برخی طوایف منطقهای اشغال و دچار ناآرامی شد و نادر بهعنوان منجی ایران همه را شکست داد و از ایران بیرون کرد و به ایران وحدت بخشید.
این مثال نه به خاطر ضرورت حرکت نظامی مشابه نادر است، زیرا زمانه تغییر پیدا کرده است و امروز تقویت وحدت ایران و استقامت در مقابل دشمنان و دفع آنها و شاید جذب آنها تدبیر مناسب خود را میطلبد. در آن زمان هریک از دشمنان شمالی، غربی و شرقی میخواستند ایران را تجزیه کنند و تکههایی از آن را برای خود بردارند و اینک نیز دشمنان در پی تجزیه ایران و ازبینبردن وحدت ایران هستند. ارتباط با همسایگان باوجود نکات منفی ذکرشده البته کموبیش وجود دارد، اما نکث در آن و عدم افزایش ارتباطات و عدم اعتماد آنها به ما، ربطی به دولتها ندارد. دولت حاضر هم کاری بیشتر از دولت روحانی نمیتواند انجام دهد. این نوشته بهخاطر مخالفت با سیاستهای برونمرزی جمهوری اسلامی نیست بلکه مخالفت با کسانی است که با تحلیلهای نادرست به مردم آدرس غلط میدهند. ما سزاوارانه در منطقه ایستادهایم و طبعا هزینه این ایستادگی را هم تحمل میکنیم.
نقل است که از حضرت مولی علی(ع) پرسیدند شما چگونه انسانی هستید که اینگونه زندگی میکنید. فرمودند مثال من مثال آن تکدرختی است که در بیابان روییده و در برابر همه ناملایمات از قبیل باد و طوفان و بیآبی مقاومت آورده است. ایران هم میتواند در برابر همه ناملایمات مقاومت و استقامت کند، اما بهشرط آنکه از داخل فرونریزد. این فروریختن حاصل سیاستهای مردمنمایی (پوپولیسم) و عدم تدبیر در مورد آب و خاک و سایر منابع طبیعی خداداد کشور است که، چون موریانه از داخل کشور را تهی میکند و هم سیاستهای تبعیضآمیز و عدم مقابله با فشار و رانتخواری و تداوم بیعدالتی و نداشتن تدبیر در خصوص مقابله با تحریمهای اقتصادی است و میخواهیم باوجود همه تحریمها ظاهر کشور را همسان کشورهای مرفه جلوه دهیم و این هر دو استقامت را بیمعنی میکند و در این راه هم باید با اقتدار کامل نظامی در حفظ مرزها بکوشیم و هم در داخل از فروپاشی پیشگیری کنیم.
مهم آن است که با مردم صادق باشیم و صداوسیما که به قول رهبر فقید انقلاب (ره) یک دانشگاه است، مشکلات را حسب ضربالمثل «گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری» به مخالفان سیاسی خود نسبت ندهد و اگر لازم است مردم مقاومت کنند -که باید مقاومت کنند- حقیقت را عیان و روشن برای مردم بگوید.
بیپرده باید گفت تا هنگامی که حکمرانی در ایران ایدئولوژیک است، همسایگان تسلیم ایران نمیشوند بلکه کارگزار قدرتی میشوند که پایههای حکومت آنها را تقویت کند. انتظار از کشورهای وابسته به سلطهگران یا کشورهای تابع آن نوع ایدئولوژی که تکفیر ایران و ایرانی و شیعه در دستور کار آنان است، برای پیوند دوستی بیهوده است، اما درعینحال بهقول سعدی، چو جنگآوری با کسی در ستیز/ که از وی گریزت بود یا گزیر.