یادداشت روزنامههای ۳۰ آبان
روزنامه کیهان
عراق؛ نمای نزدیک، نمای دور/سعدالله زارعی
نتایج انتخابات پارلمانی عراق که ۱۸ مهر ماه گذشته برگزار شد، مورد مناقشه گروههای مختلف میباشد و بر همین اساس تجمعات خیابانی در بغداد و بعضی دیگر از مراکز استانهای عراق ادامه دارد و تاکنون دستکم سه نفر از معترضین جان باختهاند. به همین نسبت در مورد فراکسیون اکثریت و نخستوزیر آینده و دولتی که با رأی این پارلمان سرکار میآید، اختلافنظرهای پردامنهای وجود دارد و چشمانداز تحولات سیاسی این کشور را با ابهاماتی مواجه کرده است. درخصوص شرایط فعلی و مسایل پیشروی عراق نکات زیر حائز اهمیت است؛۱- انتخابات ششم پارلمانی عراق که حدود ۸ ماه زودتر از موعد برگزار شد، از نظر فنی و نحوه برگزاری با پنج انتخابات قبل متفاوت بود. تغییر قانون انتخابات، یکی از مطالبات معترضین بود که از اواسط شهریور ۱۳۹۸ در بعضی از میادین عراق دست به تحصن زده بودند و سیستم سیاسی به آن تمکین کرد. براساس روش برگزاری انتخابات در پنج دور گذشته، هر استان یک حوزه رأیگیری به حساب میآمد و نمایندگان برگزیده شده نماینده استان محسوب میشدند. از سوی دیگر در انتخاباتهای گذشته اگرچه افراد هم میتوانستند کاندیدا شده و احیاناً وارد پارلمان هم بشوند، اما غلبه با فهرستهایی بود که از سوی احزاب و یا ائتلافها ارائه میگردید. بر این اساس برای عضویت هر فرد حدنصابی از رأی نیاز بود و جمع آراء فهرست تعیین میکرد که چه تعداد از افراد یک فهرست وارد پارلمان میشوند.
به عنوان مثال اگر نصاب رأی یک کاندیدا برای ورود به پارلمان ۳۰۰۰۰ رأی بود و در یک لیست تعدادی از کاندیداها بیش از این عدد رأی آورده بودند و عدهای موفق به کسب نصاب رأی نشده بودند از آراء دسته اول برای رساندن رأی دسته دوم به نصاب استفاده میشد. به عبارت دیگر، در پنج دور انتخابات قبل عراق، رقابت لیستها و ائتلافها با یکدیگر بود. در انتخابات ششم این قانون تغییر کرد. تعداد حوزهها از ۱۸ به ۸۳ تغییر کرد یعنی هر استان به چند حوزه تقسیم شد و نیز اگرچه رقابت احزاب و ائتلافها هم وجود داشت، اما - مانند انتخابات پارلمانی ایران - هر فرد باید خود رأی لازم را کسب میکرد و نمیتوانست از آراء دیگران در لیست استفاده کند. این روش، عملاً وجود لیست و ائتلاف را کماثر و یا بلاموضوع کرده است. در این انتخابات میان رأی کسب کرده یک گروه با کرسیهای بهدست آورده اختلاف اساسی پدید آمده است.
۲- مسئله اصلی امروز عراق، انتخابات و نتایج و پیامدهای آن نیست. مسئله عراق وجود دولت کارآمد، مستقل و پیشرفته است که البته این مهم جز در سایه همکاری جریانات سیاسی و مذهبی عراق به دست نمیآید. شکلگیری دولت کارآمد در عراق با دو مانع مواجه است؛ یکی اختلافات گروهها و دیگری یک طرح خارجی ناظر به عقب نگه داشتن این کشور است و البته این عقب نگه داشتن هم جز از طریق دامن زدن به اختلافات داخلی و قرار دادن اقوام عراقی در برابر یکدیگر میسر نمیباشد.
دولت آمریکا در سند اطلاعاتی عملیاتی منتشره خود - که حدود پنج سال پیش منتشر شده و به سند ۲۰۳۰ موسوم میباشد - عراق ۲۰۳۰ را «فشل»، «درگیر»، «ورشکسته» و «فاقد دولت مؤثر» معرفی کرده است. این سند پیشگویی آمریکا نیست پیشبینی و برنامه آمریکا برای عراق است. کما اینکه روند اقدامات آمریکا در این کشور در طول این ۲۰ سال همین را نشان میدهد. براساس این سند، عراق نباید شاهد همگرایی گروههای مؤثر خود باشد، عراق نباید در محیط منطقهای با آن دسته از کشورهایی که خواهان عراقی قوی و پیشرفته هستند، روابط خوب داشته باشد. براساس سند ۲۰۳۰، عراق نباید در سطح بینالمللی با کشورهایی - مانند چین و روسیه - که حاضرند برای عبور عراق از بحران اقتصادی به آن کمک کنند، رابطه خوب داشته باشد. رابطه عراق در بعد بینالمللی باید منحصر به رابطه با آمریکا و ناتو باشد که براساس سند مذکور، عراقی فشل و ورشکسته را برای تسلیم در مقابل مطامع و دستاندازیهای غرب، مطلوب میدانند. در بعد منطقهای عراق باید با عربستان و امارات رابطه داشته باشد که آشکارا دولتهای منتخب مردم در این کشور را به دروغ «طایفی» و «وابسته به ایران» لقب داده و خواهان از بین رفتن آنها بودهاند.
آمریکاییها از انتخابات فعلی و نتایج آن استقبال کردهاند، اما نه به دلیل آنکه مردم عراق در روند دموکراسی شرکت کردهاند، به این دلیل که با دستکاری سرویسهای اطلاعاتی امارات و... نحوه برگزاری و نتایج این انتخابات سبب تشدید اختلافات داخلی شده است. از نظر آنان دولتی که از چنین انتخاباتی روی کار میآید، نمیتواند از مانایی و اقتدار لازم برخوردار باشد که البته اینطور نخواهد بود.
جالب این است که آمریکاییها در نظرسنجیهایی که در همین هفتههای اخیر از جامعه عراق انجام دادهاند به مواردی اعتراف کردهاند که این خلاف سند ۲۰۳۰ آنان درباره عراق میباشد. نظرسنجی سه هفته پیش آمریکاییها میگوید در حالی که مقبولیت اقدامات آمریکا در بین مردم عراق کاهش یافته، محبوبیت اقدامات ایران در عراق رشد داشته و به شصت و هشت درصد رسیده است. این مؤسسه آمریکایی میگوید شصت و دو درصد عراقیها معتقدند مداخلات خارجی مهمترین دلیل وخامت وضع اقتصادی کشورشان است. این نظرسنجی میگوید مردم عراق، عربستان و امارات را «غیردوست» ارزیابی کرده و سیاستهای این دو کشور را به ضرر کشورشان میدانند. جالبتر این است که همین مؤسسه محبوبیت سردار سلیمانی در عراق در اکتبر ۲۰۲۱ را هشتاد و پنج درصد ذکر کرده است.
در جلسه اواخر مهر ماه که در وزارت خارجه انگلیس و با حضور کارشناسهای بخش ایران آن برگزار شد، به نتایج انتخابات اخیر عراق اشاره و گفته شد کاهش کرسیهای جریان مقاومت در عراق ناشی از عدم اطلاع رأیدهندگان از سیستم جدید الکترونیکی انتخابات بوده و محبوبیت جریانهای شیعه طرفدار مقاومت کم نشده است. در این جلسه، نومیدانه گفته شده باید این بستر اجتماعی را از هواداران مقاومت در عراق گرفت. در این جلسه پیشبینی شده نتایج انتخابات، تغییری در روند امور به نفع غرب ایجاد نمیکند. همین دو خبر هم بیانگر آن است که آمریکا، انگلیس و... برای تبدیل عراق به کشوری درگیر و ضعیف برنامههایی دارند و درصدد تغییر وضع کنونی عراق هستند.
۳- آنچه از عراقیها انتظار میرود توجه به دسیسههای دشمن میباشد. آنان باید بدانند «عراق عزیز، قوی، مستقل و پیشرفته» - که در بیانات ۲۶/۷/۱۳۹۷ امام خامنهای ذکر شد- دشمنانی جدی دارد و راهحل آن هم -همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۳۰/۳/۱۳۹۶ بیان فرمودند-: «هوشیاری و همکاری همه جریانهای سیاسی و مذهبی عراق» است.
نتایج نشان داد سیستم غیربومی نمیتواند از طمعورزی دشمنان عراق و مهندسی بدخواهان دور باشد. به نفع عراقیها است که تغییراز طریق توافق صورت گیرد و در نهایت فاصله زیادی میان انتخابات و زمان تشکیل دولت توافقی نباشد؛ چرا که تأخیر زیاد در تشکیل دولت جدید، بازی کردن در میدان سند ۲۰۳۰ آمریکا و زمینه دادن به طمعورزی کشورهایی نظیر انگلیس، عربستان و امارات است. گروههایی که رأی بیشتری آورده و در عین حال کرسی کمتری نصیبشان شده است، به جهت نسبتی که با «مقاومت» دارند، بر این خردورزی و خویشتنداری برای برون رفت از این شرایط سزاوارترند.
۴- در حال حاضر ادبیات متعارضی میان بعضی از گروههای شیعی جریان دارد. ادبیاتی که همدیگر را متهم کرده و برای یکدیگر خط و نشان میکشند. در این بین افراد بیتجربه و کسانی که از بیرون به این ادبیات نگاه میکنند، وضع را تیره و تار تصور میکنند، اما آنان که تجربه ۲۰ ساله اخیر عراق را در دست دارند، میدانند که این ادبیات تند در عراق، در حدفاصل برگزاری انتخابات تا تشکیل دولت، چندان غیرطبیعی و غیرمنتظره نیست. مثلاً مقتدا صدر در بیانیهای خود را فراکسیون بزرگتر قطعی خوانده و هر گونه اقدام خارج از لیست خود برای انتخاب نخستوزیر و دولت را مردود شمرده و نیز به طور ضمنی از گروههای شیعی خواسته است پای ایران را به توافقات پس از انتخابات باز نکنند. متقابلاً گروههای دیگر شیعه هم همکاری با صدر را مردود شمردهاند. اینها همه ادبیات حدفاصل انتخابات تا تشکیل دولت است و فقط صورت ماجرا را نشان میدهد. گروههای انتخاباتی در حد فاصل انتخابات تا تشکیل دولت، از یکسو با هم جلسه میگذارند یعنی به توافق فکر میکنند و از سوی دیگر با کار رسانهای درصددند تا کفه ترازو را به نفع خود سنگینتر نمایند.
روزنامه وطن امروز
تأملی اجمالی پیرامون عدل و قسط در قرآن
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی نیکاقبال*: قرآن کریم در آیه ۲۵ سوره مبارکه حدید میفرماید: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَالله مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ إِنَّالله قَوِیٌّ عَزیزٌ» «ما پیامبرانمان را با دلایل آشکار فرستادیم. همچنین، کتابهای آسمانی را فرستادیم و میزان را؛ تا مردم به عدالت رفتار کنند؛ و آهن را در اختیار بشر قرار دادیم که مستحکم است و مردم میتوانند از آن استفادههای بسیار برند. همه اینها برای اینکه خدا معلوم دارد چه کسانی او و پیامبرانش را در نهان، یاری میکنند. همانا که خدا قوی و عزیز است».مقصود از «بینات» اظهار چیزی از علم و قدرت وهبی پروردگار توسط نبی است که دال بر انتساب و اتصال او با پروردگار باشد. یعنی مردم بفهمند این پیامبر از جانب خدا آمده و پیام خدا را برای ایشان آورده است. مقصود از «کتاب» تمام کتب آسمانی است که توسط پیامبران نازل شده. این آیه نشان میدهد کثیری از انبیا دارای کتاب بودند؛ یعنی معارف مستقیم الهی که توسط پیروان ایشان مکتوب و به آن عمل میشده است. مقصود از «میزان» الگوی عملی عمل به کتاب است تا افراط از تفریط بازشناخته شود. میزان اعمال، حجت خدا بر زمین است؛ یعنی نبی یا اوصیای پس از او. مختصرالبصائر از امام باقر (ع) روایت میکند که میزان، امام است.
با عبارت «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» غایت نبوت را که عبارت است از اقامه عدل و قسط بیان کرده. فاعل این اقامه خود مردمند، یعنی خودشان با توجه به تعالیم انبیا باید اقدام به چنین کاری کنند و ملائکه از آسمان نمیآیند برایشان چنین کاری کنند. مراد از اقامه این «داد» هم فقط در جامعه نیست و در رفتارهای فردی و عالم درون فرد هم هست. یعنی فرد باید الهی شود سپس جامعه هم الهی شود. جامعه معتدل یا مقسط تجمیعی از افراد متعادل و اهل قسط است. این آیه از آیاتی است که مومنان را به بنیان نهادن جامعهای عادلانه موظف میکند و از این رو از سیاسیترین آیات قرآن است. وسیله این کار کتاب و میزان و البته در جایش و برای هموار کردن راهش، داغ و درفش است. برخی کتاب و میزان و حدید را با قوای مقننه و قضائیه و اجرائیه تطبیق دادهاند.
مراد از «حدید» احتمالا مطلق فلزات است، نه فقط آهن مصطلح، چون مناط در همه آنها مشترک است و قوام و شکلپذیری آنها موجب شده که بشود با آنها سلاح و ابزارهای رفاه ساخت. «باس» هم بیشتر به سفتی و سختی میخورد تا ترس، اما چون آن را از «منافع» که تامین رفاه میکند جدا کرده، محتمل است که مراد از آن همان خوفی باشد که از حامل آن سلاح در دلها میافتد و از تعدی (با تشدید) جلوگیری میشود. یا لااقل کاربرد درست سلاح چنین است و نزولش یعنی آفرینشش برای بشر، برای این بوده.
قید «بالغیب» در «لِیَعْلَمَالله مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْب» کمی نامفهوم است و میتواند چند جور معنا شود؛ از جمله:
تا خدا بداند چه کسی در سویدای قلبش با او است و او و پیامبرانش را نصرت میکند. یا: تا خدا بداند چه کسی از جهنم که اکنون غیب است میترسد و لذا او و پیامبران او را نصرت میکند. یا: تا خدا از پس پرده غیب بداند چه کسی او و پیامبرانش را نصرت میکند. یا: تا خدا بداند چه کسی او و پیامبران و غیبش را نصرت میکند. اما بهترین معنا همان معنای اول است، یعنی ایمان به دین و نصرت آن باید با طیب خاطر باشد تا ارزشمند باشد. اتمام آیه با عبارت «قَوِیٌّ عَزِیزٌ» هم کاملا مناسب مقام است. این، ذکر خوبی است برای مجاهدان و محافظان و البته کنایه میزند که خدا به هیچیک از شما برای نصرت دینش نیاز ندارد و نصرت دین، فرصت و توفیقی برای خود شماست. چنانکه بارها با توفان و رعد و رجفه و باد و پرندگان ابابیل و عنکبوت و ملائکه و رعب، دینش را نصرت کرده است.
همچنین آیه ۹ سوره حجرات میفرماید:
«وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِالله فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّالله یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» در این آیه هم صحبت از «عدل» شده و هم صحبت از «قسط»، عدل عبارت است از حق هر چیز را رعایت کردن و به دور از افراط و تفریط به او پرداختن. عدل یک واژه کلی و فراگیر است، اما وقتی میخواهد در عالم ماده محقق و عملی شود و به شکل نصیب و قسمت هر کس درآید و به اصطلاح سهم هرکس را بدهد، به آن «قسط» میگویند. یعنی، چون خدا عادل است پس به هر کس آنچه مستحق است میدهد. این قضیه وقتی در عالم ماده به شکل برکات مادی بخواهد محقق شود از آن تعبیر میشود به «قسط». قسط به معنای تساوی نیست، چنانکه در تقسیم ارث، تساوی رعایت نمیشود و طبق حکم خدا پسر ۲ برابر دختر نصیب دارد؛ چون چنین حقی را خدا برایش قرار داده است. کلید عدل و تحقق مادی آن یعنی قسط، ۲ چیز است؛ یکی انصاف و دیگری، شریعت الهیه. البته شریعت الهیه معمولا طبق همان انصاف حکم میکند و اگر تقابلی میان آن با انصاف دیده شد، یا برداشت ما از شریعت الهیه نادرست است یا در حکم به انصاف، به جانب احساس متمایل شده و از عقل قدسی فاصله گرفتهایم.
در هر حال در این آیه با اشاره به «امرالله» خواسته به شریعت اشاره کرده باشد تا مفهوم عدل، میزانی هم داشته باشد و در آن اختلاف نشود. البته از سیاق آیه پیداست که مفهوم «عدل» و «قسط» مفهومی وجدانی و شناخته شده توسط انسان است. پس معنای «إِنَّالله یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» میشود «إِنَّالله یُحِبُّ الْمُنصفین». «اصلاح به عدل» هم خودش نکتهای است، چون خیلی وقتها اصلاحهای ما طبق مصلحت است، مثلا به یکی از دو طرف میگوییم زورت به طرف دیگر نمیرسد، پس بهتر است کوتاه بیایی! چنین اصلاحی، اگرچه حفظ نفوس میکند، اما مرافعه را برطرف نمیکند و فقط آن را به تعویق میاندازد برای قیامت، لذا حقیقتا اصلاح نیست. وقتی اصلاح واقعی انجام میشود که هر دو طرف به حکم خدا تسلیم باشند، نه اهل بغی و تعدی. * مفسر قرآن
روزنامه خراسان
نزدیک شدن به زمان طلایی در مذاکرات هستهای/دکترهادی محمدی
گفته شده تا ۷۲ ساعت پس از وقوع یک زلزله، زمان طلایی برای حداکثر زنده یابی از زیرآوارماندگان است و هر چه این ساعات بیشتر میشود احتمال زنده ماندن هم کمتر. در مذاکرات بین المللی این ساعات طلایی بالعکس است یعنی طرفین هر میز مذاکرهای بعد از تعیین زمان مذاکره، سعی دارند تا آخرین روزها و ساعات نزدیک به مذاکره، هرچه میتوانند دست خود را از ابزارهای مذاکراتی پر کنند تا پشت میز گفتگوها بتوانند آن ابزارها را به امتیاز برای خود بدل سازند. دقیقا دو هفته دیگر، ۸ آذر است و طبق قرار قبلی، مذاکره کنندگان ارشد ایران و ۱+۴ به صورت مستقیم و مذاکره کننده آمریکا به صورت غیرمستقیم و از طریق ۱+۴ به وین میآیند. این دوهفته زمان طلایی این مذاکرات هستند و همه طرفها به ویژه ایران و آمریکا سعی دارند تا میتوانند از این زمان برای پر کردن دست خود استفاده کنند و از ابزارهای کسب شده برای یافتن امتیاز از میان آوار برجام و مذاکرات قبلی وین سود ببرند. مثلا رابرت مالی مسئول ایران در وزارت خارجه آمریکا به تازگی در تور منطقهای خود تلاش کرد تا این پیام را به ایران منتقل کند که در روند مذاکرات جدید، آمریکا ماموریت دارد تا نگرانیهای کشورهای عربی منطقه خلیج فارس راجع به ایران را دنبال کند و به نوعی رویکرد مذاکراتی آمریکا را به روندهای منطقهای پیوند بزند از سوی دیگر او به سرزمینهای اشغالی نیز سفر داشته تا پیام قاطعی برای ایران و همراهی رژیم صهیونیستی با آمریکا را نمایش دهد.در بخش غیردیپلماتیک نیز برخی مقامات آمریکایی به طعنه از وجود گزینههای دیگر سخن میگویند و در جایی که نمیخواهند خودشان به صراحت ایران را تهدید نظامی کنند، عناصر اسرائیلی را جلو میاندازند تا مثلا در حوزه فضاسازی برای خود از ابزار تهدیدات این رژیم هم بهره برده باشند. در کنار این همراه سازی عربی و عبری و تهدیدات صریح و پنهان، با در لفظ انداختن عباراتی همچون «توافق موقت» سعی میکنند خود را حامی مذاکرات و دارای طرح نو برای خروج از بن بست نشان دهند تا در صورت هر شکست احتمالی، ایران متهم میدان لقب بگیرد. همه اینها در کنار فشارهای حقوق بشری به تهران که نشانه هایش را در قطعنامه مجمع عمومی و بیانیه شورای حقوق بشر سازمان ملل و برگزاری دادگاه نمایشی آبان ۹۸ در لندن شاهد بودیم تلاش دارند تا موضع خود را در مذاکرات ۲۹ نوامبر قوی نشان دهند.
در سوی مقابل، اما ایران به اقدامات فنی هستهای خود که دو سال و نیم قبل آغاز کرده و یک سال است شدت بخشیده ادامه میدهد تا جایی که بدون نظارت فراپادمانی ۲۲ دوربین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازرسان این نهاد، توانسته است بیش از ۲۱۰ کیلو uf۶ با غنای ۲۰ درصد و بیش از ۲۵ کیلو UF۶ با غنای ۶۰ درصد تولید کند و ظرفیت غنی سازی را به بیشترین حد از زمان غنی سازی در ایران، یعنی ۱۶ هزار سو برساند. همچنین براساس گزارش برجامی اخیر آژانس، کارخانه ساخت فلز اورانیوم ایران در اصفهان نیز آماده بهره برداری است و همه اینها نشان میدهد ایران اگر اراده کند در آستانه ایجاد یک نگرانی بزرگ امنیتی برای اروپا و آمریکا خواهد بود. جمهوری اسلامی در کنار اقدامات فنی خود با دادن اجازه به رافائل گروسی مدیرکل آژانس که در هفتههای اخیر مواضع غیر سازندهای علیه تهران داشت، به نوعی بازی چماق و هویج را اجرا کرده و در کنار چماق پیشرفت سریع هستهای خود، هویج راه دادن گروسی به تهران را در آستانه نشست فصلی آژانس به اجرا گذاشته است. همچنین استدلال منطقی ایران مبنی بر این که آمریکا طرف برهم زننده برجام بوده است و اروپاییها با دنباله روی از واشنگتن به شکست برجام کمک کرده اند، در کنار صبر یک ساله ایران که نشانه روشنی از تمایل تهران به حفظ توافق هستهای است، مهمترین برگ برنده مذاکراتی ما در کنار ابزارهایی است که پیشرفت برق آسای صنعت هستهای برای کشورمان به دست آورده که باید توسط مذاکره کنندگان ایرانی به خوبی استفاده شود.
طرفهای مقابل میدانند ایران دیگر به راحتی وعدههای آنها و حواله کردن اقدامات به بعد از انجام تعهدات هستهای خود را قبول نمیکند و شرایط منطقه و جهان و درگیریهای سیاسی و اقتصادی میان کشورهای بزرگ و صنعتی هم نشان از تغییرات بزرگی است که اجماع سازی ایالات متحده را آن چنان که در دهه ۹۰ شمسی میتوانست اجرا کند، بسیار سخت کرده است بنابراین یک راه مهم، برد- برد و کم هزینه بیشتر ندارد و آن پایان دادن به رفتارهای غیراصولی که تنها وقت همه را تلف میکند و التزام واقعی به لغو تمام تحریمها در چارچوب برجام است.
روزهای پیش رو همزمان با طلایی بودن از جهت قدرت بخشی به ابزارهای دیپلماتیک ما میتواند خطرناک، از جهت افتادن در دامهایی باشد که محورهای ضد ایرانی همچون تندروهای آمریکایی، صهیونیستها و سعودیها چیده اند. به نظر میرسد تیم مذاکراتی ایران که همچنان در حال کامل شدن است و خبرهای جدید رسیده از ترکیب، نشانههای خوبی از حضور افراد متبحر دارد، باید با دقت کامل مراقبت کند تا ضمن توجه به دامهای دیپلماتیک و بازیهایی همچون پلیس خوب و بد در میان ۱+۴ و آمریکا با توجه به این نکته که در ارائه طرحها و پیشنهادهای خود کاملا محاسبه شده و با در نظر گرفتن جلوگیری از اجماع سازی رقیب گام بردارد، از قبول وعدههایی که امکان عملیاتی شدن نداشته و تنها به شکست مذاکرات به هزینه ایران میانجامد، پرهیز کند. بهترین راه برای دور زدن چنین حقهای، داشتن شاخصهای قابل اندازه گیری و راستی آزمایی است که با توجه به تجربه برجام، پیش روی ما قرار دارند.
روزنامه ایران
از نخبه کشی تا مهاجرت نخبگان/داوود مهدوی زادگان*
مطلوبترین وضعیت برای نظام سلطه و استعمار نسبت به جوامع عقب مانده یا توسعه نیافته این است که آنها از نخبگان علمی تهی بمانند و آن تعدادی که هستند به متروپلهای غربی مهاجرت کنند. چون تربیت هر نخبه علمی در کشورهای مستعمره به مثابه سپر ملی برابر تهاجمات سلطه گرانه است. جامعه محروم با هر نخبه علمی میتواند بندی از بندهای وابستگی خود را پاره کند و به سوی آزادی و استقلال گام بردارد. از این رو، برای نظام استعمارگر مهم است که بلاد مستعمره از جهت نخبه پروری عقیم بمانند.نخبه کشی؛ مولود غربزدگی
آن فرهنگی که میتواند جامعه را از جهت نخبه پروری عقیم سازد، همان فرهنگ غربزدگی است. غربزدگی تصویری رؤیایی از غربی شدن را به جامعه نشان میدهد، ولی هرقدر که جامعه غربزده پیش میرود به شاخصهای توسعه و پیشرفت نمیرسد تا آنجا که به سراب بودن آن تصاویر پرطمطراق پیمیبرد. مهمترین دستاورد فرهنگ غربزدگی القای «ما نمیتوانیم» است. بدین ترتیب، جامعه غربزده بواسطه باورهای غلط عقیم کننده، از نخبگان و روحیه نخبه پروری بهشدت دور میشود. بهعبارت دیگر، غربزدگی نوعی فرهنگ نخبهکشی است. غربزدگی هرگونه روحیه نخبهگرایی را در نطفه خاموش میکند. البته فرهنگ غربزده به دولتی وابسته به نظام سلطه نیاز دارد. چون غربزدگی بواسطه چنین دولتی به فرهنگ رسمی جامعه تبدیل میشود و در نتیجه بر تمام نهادهای آموزشی و پژوهشی و مراکز و مؤسسات تولید فرهنگ مسلط میشود.
غفلت؛ مقدمه غارت
مقام معظم رهبری از کارکرد فرهنگ غربزدگی که غفلت ورزیدن است، سخن گفتند. ایشان در این بیانات از غارتگری استعمارگران یاد میکنند که چگونه برای رسیدن به این مقصود، از سلاح نرم افزاری خود استفاده میکند.«در آفریقا تمدنهای بزرگی وجود داشته -در بخشی از آفریقا، در غرب آفریقا، در نقاط دیگر- که اینها به کلی نابود شده، از بین رفته. نهرو در این خاطراتش، در [کتاب]نگاهی به تاریخ جهان، میگوید: قبل از اینکه انگلیسها وارد هند شوند، هند از لحاظ صنایع داخلی خودش یک کشور خودکفا بود. انگلیسها که وارد شدند، اول کمپانی هند شرقی، بعد هم دولت انگلیس، وضع را به جایی رساندند که هندیها احساس میکردند که جز با مصنوعات انگلیسی و خارجی امکان زندگی وجود ندارد؛ انکار تواناییهای یک ملت. در کشور خود ما هم همین جور است؛ ما تقریباً بیش از دویست سال به این بلیه مبتلا بودیم، تا قبل از انقلاب اسلامی. شنیدهاید که وقتی بحث ملی شدن نفت مطرح شد که ایرانیها نفت دارند و خودشان نفت را اداره کنند و مانند اینها، نخستوزیر دوره طاغوت در مقام انتقاد از این فکر میگفت که ایرانیها بروند لولهنگ بسازند! لولهنگ را شماها ندیدهاید؛ لولهنگ یعنی آفتابهای که حتی با حلبی ساخته نمیشود، با گل ساخته میشود. آن قدیمها، زمان نوجوانی و بچگی ما، هنوز لولهنگ بود؛ آفتابهای که با گل درست میشود. [میگفت]ایرانیها بروند لولهنگ درست کنند! یعنی یک ملت را به اینجا میرسانند. وقتی که غفلت از توانایی خود بر ملتی حاکم شد، غارت آن ملت آسان میشود. ببینید، غفلت و غارت مکمل هم هستند؛ غفلت مقدمه غارت است، غارت افزایشدهنده غفلت است؛ غفلت و غارت با همدیگر همراهند. این در مورد کشورهایی که مستقیم تحت استعمار بودند صدق میکند، در مورد جایی مثل کشور ما که استعمار مستقیم هم نشده صدق میکند؛ لذاست که میخواهند غافل باشیم» (بیانات/ ۲۶ آبان ۱۴۰۰).
روحیه انقلابی نخبه پروری
با وقوع انقلاب اسلامی و تأسیس نظام سیاسی مستقل در ایران، سلطه مستقیم نظام جهانی استکبار بر مردم از بین رفت. بواسطه سیطره گفتمان انقلاب اسلامی بر ذهنیت و عمل جامعه ایرانی دولت و فرهنگ غرب زده که پهلویها پایهگذار آن بودند، از رسمیت افتاد. از این پس، فرهنگ غربزدگی برای تداوم حیات منحوس خود مجبور به نقاب زدن بر چهره خود بود. اما نگرانیهای نظام سلطه نسبت به تداوم انقلاب اسلامی بسیار فراتر و عمیقتر از تهدید قدرت نرم افزاری خود بود. آنها خوب میدانند که جامعه ایرانی نخبه پرور است. کافی است که این جامعه از سیطره دولت و فرهنگ غربزده رها شود و مسیر بازگشت به خویشتن را پی بگیرد، آنگاه است که استعداد نخبه پروری این جامعه شکوفا میشود. این آگاهی بسیار مهم، پیش از همه توسط مستشرقین برای قدرتهای بزرگ غربی روایت شده بود. غربیها سابقه دیرینهای از قدرت تمدنسازی ایرانیان دارند. آنان خوب میدانند که هرگاه مردم ایران در مسیر تمدنسازی قرار گرفته است، از هماوردی و مصاف با آن عاجز بوده و مجبور به پذیرش قدرتی برتر در همسایگی خود شده است. از این رو، نظام سلطه غربی از همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی مجبور شد مأموریت نخبهکشی و عقیمسازی نخبهپروری در ایران را که توسط دولت و فرهنگ غربزده پیگرفته میشد، خود دنبال کند. بواقع، یکی از اهداف جنگ تحمیلی نخبهکشی و به تأخیر انداختن روحیه نخبه پروری در ایران بود. حتی این هدف شوم بعد از دفاع مقدس تا به همین امروز از طریق ترور فیزیکی دانشمندان و نخبگان علمی و نظامی ادامه یافته است.
دلیل تداوم سازندگی و حرکت رو بهجلو
نظام سلطه جهانی شاهد آن است که با وجود به راه انداختن پروژه نخبه کشی در ایران، جامعه ایران قدرت نخبه پروری خود را باز یافته است و هر قدر که فشارها بر این جامعه بیشتر میشود، قدرت نخبه پروری آن هم رو به تزاید است. حتی به راه انداختن تحریمهای فلجکننده هم نتوانسته عزم مردم ایران را در تربیت نخبگان علمی متوقف سازد. چون قدرتهای بزرگ غربی شاهد آن هستند که ایران با وجود تحریمهای فلج کننده زمینگیر نشده و مملکت دست از راهبرد سازندگی و پیشرفت برنداشته است. حتی آنها خود را با تهدیدات نظامی و سایبری از سوی ایران مواجه میبینند. تهدیداتی که در دوره پهلویها نه فقط سابقه نداشت که قابل تصور هم نبود. بههمین خاطر، برای استراتژیستهای غربی این پرسش بیش از پیش مطرح است که دلیل توان رو به تزاید قدرت نرم و سخت جمهوری اسلامی در چیست؟ چه چیزی قدرت پایداری مردم ایران برابر قدرت جهانی غرب را تا این اندازه بالا برده است؟
بدون تردید آنچه مردم ایران را تا این اندازه در مقابل نظام سلطه مقاوم و پایدار ساخته است، در عمیقترین لایههای عاملیت ترقی و تمدن سازی، عنصر هویت ملی و گفتمان انقلاب اسلامی است که هر دو از منبع وحیانی سیراب میشوند. این دو عنصر اساسی است که توانسته در دوران چهل و اندی ساله بعد انقلاب، با وجود همه دشواریها و نامهربانیها، فرهنگ نخبهپروری را پیبگیرد. اکنون استراتژیستهای غربی به این نتیجه رسیدهاند که با وجود جامعه نخبگانی در ایران، نظام سلطه جهانی قادر به هیچ کاری نیست. از این رو، راهبرد شوم «مهاجرت نخبگان علمی» بیش از گذشته در نظر آنها اهمیت پیدا کرده است. اهمیت این راهبرد خرابکارانه بعد از انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و روی کار آمدن دولت سیزدهم از دو جهت شدت بیشتری یافته است؛ نخست آنکه دولت غربگرایی که توانسته بود برای هشت سال سرعت نخبه پروری را کند نماید، روی کار نیست. دوم آنکه یک دولت انقلابی که میتواند سرعت این روحیه را مضاعف سازد، جایگزین دولت غربگرا شده است. این دو عامل اساسی زمینهها و شرایط علمی و اجرایی مساعدتری را برای پیروی از رهنمودهای، ولی فقیه در ارج نهادن به مقام و ارزش نخبگان علمی و بهکار گرفتن آنان توسط حاکمیت پدید آورده است. به همین خاطر است که میگوییم ایده جامعهستیز «مهاجرت نخبگان علمی» در ذهنیت نظریه پردازان و برنامهریزان نظام سلطه غربی بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است.
لکن تجربه زیسته مردم ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی گواهی میدهد که گرچه بخش اندکی از نخبگان علمی متأثر از جوسازیها و سیاهنماییهای نظام سلطه اقدام به مهاجرت نمودهاند، ولی اکثریت آنان با ماندن در ایران و تحمل پارهای از نامهربانیها و مشقتها، ثابت کردهاند که شکرگزار، ولی نعمتان خود که همانا خدا و معلمان و جامعه نخبه پرور خود میباشند، هستند. اکنون مملکت توسط متخصصان دانشگاهی و فرهیخته سر پا نگه داشته شده است. نیک میدانیم که حتی بخش زیادی از آن جمع اندک، مهاجرتشان به قصد اقامت دائم نیست، بلکه امید است که آنان پس از فراگیری دانشهای روز با دستانی پر از سرمایه علمی و شوق به اعتلای میهن، به جمع نخبگان مقیم ملحق شده تا تمدن نوین ایرانی- اسلامی را پایهگذاری کنند.
*دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
روزنامه شرق
حزب آب/کیومرث اشتریان
مشکل آب ناشی از ناکارآمدی سیاستهای نامتوازن توسعه، فشار لابیهای استانی در بخش صنعتی، تعارض صنعت با کشاورزی، کمبارشی و تعارض منافع استانهای گوناگون است. بخشی از مسئله، مشکل اجتماعی است؛ کشاورز اصفهانی با کشاورز چهارمحالی، این دو با صنعتگر اصفهانی، این سه با کشاورز خوزستانی، این چهار با مردم تشنه اهوازی و.... بخشی دیگر از مسئله البته مشکل مردم با تدبیر حکومتی است. اما اینکه تصور شود این تصمیم دولت یا اقدامات فنی است که میتواند مشکل را حل کند، تصور باطلی است. مسئله فقط دولت نیست.مسئله تعارض استانهای گوناگون با یکدیگر و یک مسئله اجتماعی-سیاسی است که راهحل سیاسی- اجتماعی دارد. این مواجهه مطالبات گوناگون گروهها، بخشها، قشرها، شهرها و استانهای گوناگون است که پدیدهای گریزناپذیر در زندگی اجتماعی است. اگر حل این مسئله از تفاهم تدریجی اجتماعی-اقتصادی مردم برنخیزد، هیچ دولتی نمیتواند آن را حل کند.
آنگاه که این مواجهه بر سر اصلیترین مایه حیات یعنی آب باشد، میتواند مقابله و مواجههای سنگین باشد. حکومت در تعارضی چندجانبه قرار دارد. سیاستهای دولتی نمیتواند جامعیت لازم را داشته باشد. وجود احزاب و گروهای گوناگون که رصد مدنی را برای این سیاستها فراهم میکند، ضروری است. منظورم از رصد مدنی صرفا آن دسته از جوانان نیستند که از سر احساس مسئولیت اجتماعی و بدون اینکه منافعی داشته باشند، دغدغه کلی محیط زیست دارند، نه! منظورم فقط اینها نیستند. منظورم رصد اجتماعی از سوی کسانی است که مستقیما معاش و زندگیشان در معرض سیاستهای زیستمحیطی است.
در مَثَل، مانند نظارتی که کشاورزان یک روستا بر سر «نوبت آب» دارند. انحصار وظیفه سیاستگذاری در دستان دولت، در چنین موضوعاتی، از اساس اشتباه است. بدون حضور و نقش دولت نیز این مواجهه در میان «مردم» وجود دارد؛ دولت در اینجا واسطه تفاهم اجتماعی است. مطالبات و خواستها، مواجهه منافع است و اساس سیاست همین مبارزه و مواجهه و مقابله منافع است. در این مورد بخصوص دامنه گروههای درگیر در بدنه اجتماع بیشتر است تا در کریدورهای قدرت. آن دسته از احزاب سیاسی که دامنه فعالیت خود را صرفا در سرسراهای باشکوه حکومتی میبینند، چشمان خود را بر این عرصههای اجتماعی بستهاند. در نتیجه جایی که احزاب باید کارکرد داشته باشند، وجود و حضور ندارند. عنوان این مقاله «حزب آب» است. «حزب آب» چیست؟ حزب آب، حزب حیات است، حزب منافع مردمی است، حزب دغدغه زیستمحیطی است، حزب کشاورزان است و در یک کلام حزب قدرت مردم است.
پیش از این گفتهایم که موضوعاتِ بهظاهر «غیرسیاسی» اساسا «سیاسیاند» و احزاب میتوانند به ساخت و تولید قدرت از درون همین مسائلِ بهظاهر غیرسیاسی بپردازند. از این منظر، اینک، اصفهان نمادی از «آب سیاسی»، کژکارکردی دستگاههای اداری و البته ناکارآمدی احزابی است که رویکردهای غیرسیاستی دارند. از این پس و با گسترش بحرانهای زیستمحیطی در جهان هر حکومتی نیاز به احزاب زیستمحیطی دارد. البته نمیگویم راهحل مسئله آب فقط تأسیس حزب است و همین فردا «حزب آب اصفهان» یا «حزب آب چهارمحال» یا «حزب آب خوزستان» تأسیس شود و آنگونه که مرسوم است، به اجبار مقررات، عبارت «اسلامی-ایرانی» را هم به نام این احزاب بچسبانند بلکه میخواهم بگویم حزب، نوع مواجهه مردم را با این معضل خردمندانه میکند.
مگر میشود جلوی قدرتورزی مبتنی بر منافع مردم را گرفت؟ مطالبات مردم باید از طریق نهادهایی در بدنه حکومت جریان یابد. از طریق حزب، از طریق انتخاب نماینده، از طریق انتخاب مجریان و.... درصورتیکه این مهم اتفاق نیفتد، طبیعی است که مطالبات انباشت میشود و گاه از مسیر طبیعی خود نیز ممکن است خارج شود. حزب، این مسئله را به فرایندی تاریخی-سیاسی میبرد و راهحلهای تدریجی و اجتماعمحور را برای آن فراهم میکند. محیط زیست، آب، جنگل، سلامت و... همگی وجهی سیاسی، یعنی معطوف به مواجهه قدرتهای اجتماعی، دارند. اگر چنین احزابی وجود میداشت؛ اولا، فرایندی دانشی-تاریخی را بهتدریج وارد عرصه حکومتی میکرد و جرعهجرعه سیاستهای توازنبخش آبی را به درون شریانهای حیاتی حکومت وارد میکرد. ثانیا، به تولید اطلاعات شفاف و فهم اجتماعی از پدیدههای زیستمحیطی در گذر زمان کمک کند و ثالثا، این امکان را فراهم میکرد که منازعه استانهای همجوار به مصالحهای اجتماعی تبدیل شود. میتوانست لابیهای صنعتی و انحرافات سیاست صنعتی را نشان دهد و تأثیرگذاری آنها را در سیاستگذاریها به نفع محدودیتهای آبی کاهش دهد تا چنین یکباره و سرزده و مقطعی به تصمیمگیری در بحران دچار نمیشدیم.
اخبار ویژه ۳۰ آبان
روزنامه کیهان
لال در برابر غربگراها زباندراز در مقابل دولت انقلابی
یک روزنامه همسو با مدعیان اصلاحات و اعتدال که ۸ سال سرگرم توجیه سیاستهای اشتباه دولت روحانی بود، میگوید: نمایندگان مجلس که برای آمدن رئیسی بیانیه امضا کردند، حالا چرا از برخی عملکردهای دولت انتقاد میکنند؟(!) روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای نوشت: «پیشبینی میشد که عدهای از نمایندگان مجلس یازدهم سرانجام زبان به انتقاد از دولتی که خودشان با اشتیاق آن را تدارک دیده بودند باز کنند، ولی نه قبل از گذشت حتی سه ماه از استقرار این دولت. تعدادی از نمایندگان مجلس در آبانماه جاری یعنی فقط دو ماه و چند روز بعد از شروع به کار دولت سیزدهم، انتقادهای تندی به این دولت وارد کردند که هم از نظر زمانی و هم از نظر محتوایی غیرمنتظره بود. این واقعه قبل از هرچیز نشان میدهد شرایط اقتصادی کشور، به قدری غیرعادی است که حتی در حاکمیت کاملاً یکدست نیز امکان تابآوری در برابر رفتارهای اجرائی نامتناسب با شرایط معیشتی مردم وجود ندارد.عدهای از جمله آن دسته از نمایندگان مجلس که در روزها و هفتههای گذشته انتقادهای صریح و تندی علیه سیاستها و عملکرد دولت مطرح کردهاند، تصورشان اینست که مشکلات اقتصادی موجود نتیجه عملکرد دولت است. همین تصور را همین افراد درباره دولت دوازدهم داشتند و با شدت بیشتری به آن دولت هم اعتراض میکردند. امید تمام این انتقادکنندگان - اگر فرض این باشد که انتقادهایشان از روی اعتقاد بود و قصد و غرض سیاسی نداشتند - در دوران دولت گذشته این بود که دولت سیزدهم خواهد توانست از عهده حل مشکلات برآید و به وضعیت معیشتی مردم سروسامان بدهد.
اکنون که نزدیک سه ماه از استقرار دولت سیزدهم گذشته، آن امید محقق نشده و شرایط بگونهای رقم خورده که حتی نمایندگان مجلس یازدهم که برای رئیسجمهور شدن آقای رئیسی طومار ۲۲۰ نفره امضاء کرده بودند نیز با صراحت و شدت از دولت دلخواه خود انتقاد میکنند. روشن است که این انتقادها بهدلیل فشارهایی است که مردمِ خسته شده از مشکلات معیشتی به نمایندگان میآورند و از آنها میخواهند برای وادار کردن دولت به حل این مشکلات کاری بکند.
انتقادهای نمایندگان و البته مردم کوچه و بازار این روزها اینست که برخلاف وعدههای رئیسجمهور رئیسی، ارزاق عمومی هر روز گرانتر شدهاند، حقوقهای نجومی برقرارند، ارز و سکه با روند صعودی خود تمام عرصههای معیشتی را تحت تأثیر قرار دادهاند و در یک کلام، زندگی کردن برای اقشار ضعیف و متوسط هر روز سختتر میشود. به همین دلیل همه سؤال میکنند پس چرا خبری از مهار شدن تورم و جلوگیری از گرانی نیست و چرا مشکلات معیشتی رو به حل شدن نمیروند.
نکته اساسی اینست که مشکلات معیشتی را نه باید به حساب این دولت گذاشت و نه دولت قبل. علت اصلی این مشکلات، تحریمها هستند و ماجرای برجام که عدهای تا قبل از این دولت تلاش میکردند آن را به هیچ بگیرند، ولی حالا همان حضرات به این نتیجه رسیدهاند که تا این علت را معالجه نکنند، نمیتوانند اقتصاد بحرانزده را سروسامان بدهند و مشکلات معیشتی را حل کنند. همه باید خوشحال باشیم که دولتمردان کنونی به چنین نتیجهای رسیدهاند. البته شرط موفقیتشان در معالجه علت اصلی اینست که از شعارزدگی فاصله بگیرند و در مذاکرات، ضمن رعایت منافع ملی و استقلال و عزت کشور، به واقعیتها نیز توجه نمایند».
نویسنده این مقاله احتمالا نمایندگان مجلس را هم به کیش خود و همطیفانش پنداشته که ۸ سال صدای به ستوه آمدن مردم را میشنیدند، اما همهچیز را گل و بلبل نشان میدادند! چه کسی گفته نمایندهای که به لحاظ راهبردی و گفتمانی از آقای رئیسی حمایت میکند، نباید از عملکرد اجزای دولت انتقاد کند؟!
دوم، استاد شهید مطهری میفرمودند ما حاضریم به مارکسیستها و کمونیستها در دانشگاه کرسی بدهیم که تدریس بکنند، اما گروههای التقاطی حق ندارند از امام خمینی دم بزنند یا در تظاهرات خود عکس آیتالله خمینی را سر دست بگیرند، بلکه اقتصادی صداقت و انصاف این است که عکس لنین و استالین را بلند کنندو تشخیص را برای مردم دشوار نکنند. حالا متاسفانه همین حرف را باید به برخی متولیان روزنامه «جمهوری اسلامی» یا برخی عناصر نفوذی و غربگرا یادآور شد که اگر میخواهید سنگ غربگراها و عناصر معارض با کشور به انقلاب و جمهوری اسلامی را بر سینه بزنید، مختارید. اما حق ندارید این کار را با گرو گرفتن روزنامه «جمهوری اسلامی» انجام دهید و به قول معروف، گندمنمایی و جو فروشی بگیرید!
شرایط اقتصادی موجودحاصل عملکرد طیفی از مدیران است که برخلاف نصیحت و هشدار دلسوزان- به ویژه رهبر حکیم انقلاب- به آمریکا اعتماد کردند، امتیاز نقد دادند و وعدههای دشمن را به مردم فروختند و هرگاه هم از مسئولین تکتک اعضای دولت سؤال شد، بارها و بیربط به موضوع لغو تحریمهایی حواله دادند که طبق وعده روحانی با مردم باید یکجا در روز اجرای توافق (دیماه ۹۴) لغو میشد نه اینکه در یک فرآیند زمانی ۸ ساله و توسط ۳ دولت اوباما و ترامپ و بایدن، بیش از ۲ برابر شود. آیا با این کلاه بزرگی که دشمن با پیشاهنگی عناصرآلوده به نفوذ بر سر ملت ایران گذشتند، گردانندگان روزنامه منتسب به جمهوری اسلامی خجالت نمیکشند که همچنان از موضع خردمندی (!) نسخه برجام میپیچند؟! آیا خبر ندارند که تورم از صدقه سر دولت «برجام و دیگر هیچ» در اقلام مختلف ۷۰۰ تا بیش از ۱۰۰۰ درصد افزایش داشت؟!
از طرف دیگر آیا مطالبهای را که ظرف ۸ سال (۹۶ ماه) زبانشان بند آمده بودند و نمیتوانستند از دولت یازدهم و دوازدهم بخواهند، حالا طلبکارانه و ظرف ۳ ماه از دولت جدیدی میخواهند که ۴۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه و ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی و تورم نزدیک ۵۰ درصد را به ارث گرفته است؟! ضمناً باید گفت دولت در همین دو سه ماه موفق شده فروش نفت و فرآوردههای نفتی را افزایش دهد، ۳/۵ میلیارد دلار از درآمدها را بیاعتنا به تحریمهای آمریکا به کشور بیاورد و بالغ بر ۸۵ میلیون دز تزریق واکسن را در کمتر از ۳ ماه انجام دهد، و حال آنکه در ۷ ماهه دولت سابق، ۱۴/۷۰۰ هزار دز واکسن تزریق شده بود.
افزایش چشمگیر صادرات نفت و فرآوردههای نفتی در مقایسه با سال ۹۹
میزان درآمدهای نفتی ۷ ماه اخیر، از کل درآمد نفتی ۱۲ ماهه در سال گذشته بیشتر شده است. روزنامه ایران درباره جهش درآمدهای نفتی کشور در اوج تحریمها گزارش داد: منابع آگاه از افزایش صادرات نفت کشور و نیز درآمدهای وصولی حاصل از صادرات نفت در ماههای اخیر خبر میدهند.یک مقام آگاه به «ایران» توضیح میدهد: «نه تنها صادرات نفت خام، فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی افزایش داشته؛ بلکه درآمدهای نفتی ایران بخصوص میزان وصولیها طی ۷ ماه نخست امسال از کل درآمد نفتی سال گذشته به میزان قابل توجهی بیشتر شده است. این مساله به تراز هزینهها و مخارج بودجه ۱۴۰۰ کمک کرده است.» او ادامه میدهد: «وزیر امور اقتصادی و دارایی در روزهای اخیر اعلام کرد که دولت اقدام به استقراض از بانک مرکزی نکرده است. یک دلیل آن همین افزایش صادرات نفت و درآمدهای نفتی است. دلیل دیگر، تحقق فراتر از ۱۰۳ درصدی درآمدهای ذکر شده در تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۰ است. بخش قابل توجهی از این درآمدها از محل فروش گاز و محصولات پالایشی رقم خورده است.
در همین حال، صندوق بین المللی پول نیز دوهفته قبل گزارشی را منتشر کرد که در بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی آن آمده است: «ذخایر ارزی ایران از ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰، به ۳۱.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ (یک سال منتهی به ماه جاری) رسیده است.» افزایش صادرات نفت ایران و همینطور افزایش وصولیهای حاصل از صادرات نفت حتی نسبت به فصل بهار، مبحث مهمی برای اقتصاد کشور به شمار میرود. شرایط به گونهای است که نه تنها وصولیها از محل صادرات کنونی نفت است، بلکه بخشی از درآمدهای معوق شده نیز در حال پرداخت هستند.
در همین حال براساس تازهترین گزارش ماهانه اوپک - بر اساس گزارش منابع ثانویه - در ماه اکتبر ۲۰۲۱ (مهر-آبان) تولید نفت خام ایران ۲میلیون و ۵۰۲ هزار بشکه در روز برآورد شده؛ که نسبت به میانگین سال ۲۰۲۰ حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز بیشتر است. از نظر کارشناسان ۲ عامل اصلی، در این افزایش تولید و صادرات نقش داشته است. نخست افزایش مذاکرات نفتی در دولت سیزدهم و دوم افزایش کشش بازار برای فروش نفت. اما تنها بازار نفت نیست که این روزها شاهد حضور پررنگتر ایران است. به گفته رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران «۱۲کشور نیز میزبان فرآوردههای نفتی ایران بویژه بنزین و گازوئیل هستند. ایران بیش از ۶۰ میلیون لیتر در روز بنزین و گازوئیل به این ۱۲ کشور صادر میکند که ارزش محصول صادراتی با توجه به افزایش قیمت نفت و گاز به رقم قابل توجهی رسیده است. این یک خبر خوش برای اقتصاد ایران است.»
۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی میراث دولت روحانی
یک روزنامه اصلاحطلب میگوید: دولت روحانی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی برای دولت جدید به ارث گذاشته است. روزنامه اعتماد با اشاره به گزارش مستند مرکز پژوهشهای مجلس نوشت: در این گزارش نکاتی عنوان شـده که تا پیش از این به صورت جسـته وگریخته توسط برخی مسئولان گفته میشد، اما تایید ضمنی این نکات نشان میدهد که تا چه اندازه سیاستهای نادرست موجب وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی شده است. براساس این گزارش مهمترین دلیل تشدید کسری بودجه در سال گذشته افزایش تا ۵۰ درصدی حقوق و مزایا بوده است. از آنجایی که تورم سالانه تا مهر سـال جاری ۴۵/۴ درصد اعلام شـده، بنابراین عدم افزایش حقوقها در سال آینده میتواند موجب فقیرتر شدن اقشار کمدرآمد شود.سایر دادههای رسمی از بازار پولی و مالی نیز نشان میدهد که عمده راهکارهای جبران کسری بودجه که این مرکز ۲۲۹ هزار میلیارد تومان تخمین زده. واگذاری اوراق، استقراض از بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی عنوان شـده است. همین راهکارها باعث شده که بدهی دولت که شامل شرکتهای دولتی نیز میشود به حدود ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان برسد؛ برای پی بردن به بزرگی این عدد کافی اسـت بدانیم که رقـم بدهیهای دولت، ۴۷ درصد از کل نقدینگی ایجاد شـده تا پایان سال ۹۹ بوده است.
در بخش دیگری از گزارش آمده که بخشی از بدهی دولت به صندوق توسعه ملی به صورت «بدهی» در ترازنامه مالی دولت لحاظ نشده است. از این رو بیم این میرود که مبالغی که دولت از این صندوق قرض گرفته و بهصورت بدهی نیز نمایش داده نشده هیچگاه به صندوق بازنگردد. این امر علاوه بر اینکه از بین رفتن ثروت بین نسلی است، به تورم کشور نیز میافزاید و حتی ممکن است رویهای برای دولتهای آتی باشد تا از صندوق وام بگیرند، ولی منابع را بازنگردانند. اعتماد در ادامه مینویسد: دولت (در سال ۹۹) ۳۵ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی با اتکا به درآمدهای نفتی بدون اینکه ارزی در دسترس باشد، استقراض کرده است. همچنین عملیاتهای مالی برای جبران کسری تراز عملیاتی که ۲۳۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده شده بود، ۱۲۳ تا ۱۲۵ هزار میلیارد تومان به پایه پولی کشور اضافه کرد. از سوی دیگر ۳۶ درصد از کل منابع بودجه از طریق استقراض از صندوق توسعه ملی و فروش اوراق مالی و نیز استقراض مستقیم از بانک مرکزی بوده است.
بر اسـاس این گزارش طی سالهای ۹۸ تا ۹۹ حـدود ۳۳۱/۵ هزار میلیارد تومـان به بدهیهای دولت افزوده شده تا جایی که مبلغ کل بدهیها به حدود ۴۷ درصد از نقدینگی کشور تا پایان ۹۹ رسید. مهمترین دلیل ایـن افزایش نیز اهتمام دولت برای انتشـار اوراق بدهی بود تا بخشـی از کسری بودجه جبران شـود. به مانند آنچه در سـالهای گذشته رواج داشـته، بیش از ۵۰ درصـد کل بدهی دولت و شرکتهای دولتی که رقمی بالغ بر ۷۵۰ هزار میلیارد تومان میشـود به بانک مرکزی، سـازمان تامین اجتماعی، دارندگان اوراق بدهی، بدهی شرکت ملی نفت به بانک مرکزی و بدهی این شرکت به صندوق توسعه ملی است.
روزنامه وطن امروز
توقیف یک فروند کشتی خارجی در آبهای پارسیان
تفنگداران دریایی ناوتیپ پارسیان یک فروند کشتی خارجی حامل سوخت قاچاق را در آبهای شهرستان پارسیان توقیف کردند. سرهنگ پاسدار احمد حاجیان، فرمانده ناوتیپ ۴۱۲ ذوالفقار شهرستان پارسیان صبح روز گذشته در جمع خبرنگاران گفت: با رصد اطلاعاتی و در عملیات منسجم، تفنگداران دریایی این ناوتیپ موفق به توقیف یک فروند کشتی خارجی با ۱۱ خدمه در آبهای استان هرمزگان شدند. وی اظهار کرد: پس از بازرسی از این شناور بیش از ۱۵۰ هزار لیتر گازوئیل قاچاق کشف شد و هر ۱۱ خدمه خارجی آن برای طی مراحل قانونی به حوزه قضایی شهرستان پارسیان معرفی شدند. فرمانده ناوتیپ ۴۱۲ ذوالفقار شهرستان پارسیان بیان کرد: ناوتیپ ۴۱۲ ذوالفقار در حمایت از اقتصاد کشور با هرگونه قاچاق سوخت در دریا به صورت قاطعانه برخورد خواهد کرد.انتصاب رؤسای ستادهای کشوری شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
آیتالله احمد جنتی، نماینده ولیفقیه و رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با صدور احکام جداگانهای، رمضان شریف را به سمت رئیس ستاد انتفاضه و قدس، علیمحمد نائینی را به سمت رئیس ستاد بزرگداشت یومالله نهم دی و انسیه خزعلی را به سمت رئیس ستاد هفته بزرگداشت مقام زن و روز مادر منصوب کرد.آمریکا تحریمهای شرکت «ماهانایر» را تمدید کرد
وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» و ۱۲ شرکت بینالمللی را که با این شرکت همکاری داشتند برای مدت ۶ ماه تمدید کرد. به گزارش راشاتودی، در اسناد رسمی که روز جمعه توسط دفتر امنیت و صنعت، وابسته به وزارت خزانهداری آمریکا منتشر شده، تحریمهای اعمال شده علیه ماهان ایر و ۱۲ شرکت برای ۶ ماه دیگر تمدید شده است. این تحریمها شامل ممنوعیت فروش هرگونه تجهیزات آمریکایی مربوط به صنعت هوایی یا قطعات یدکی به این شرکتها میشود.نشست سران قوا به میزبانی رئیسجمهور برگزار شد
نشست هفتگی سران قوا عصر دیروز به میزبانی رئیسجمهور برگزار شد. به گزارش فارس، نشست هفتگی سران قوا بعدازظهر روز گذشته به میزبانی حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور، در نهاد ریاستجمهوری برگزار شد. روسای ۳ قوه در این نشست به بررسی مهمترین مسائل و معضلات روز کشور بویژه در حوزه اقتصاد پرداختند.ایران رفع گام به گام تحریمها را نمیپذیرد
وزیر اسبق امور خارجه گفت: اگر غربیها بخواهند برداشتن تحریمها را به صورت گام به گام انجام دهند، ما نیز باید درباره اجرای محدودیتهای هستهای، گام به گام عمل کنیم. منوچهر متکی در گفتوگو با مهر در واکنش به آغاز دور جدید گفتوگوها برای رفع تحریمهای ظالمانه، گفت: روند پرونده برای افکار عمومی و مردم جهان روشن است. ما فکر میکنیم نخستین نکته لازم برای اینکه بتوانیم نسبت به مذاکرات جدید خوشبین باشیم، این است که در طرفهای مذاکرهکننده اراده سیاسی لازم وجود داشته باشد. وزیر اسبق امور خارجه تاکید کرد: الان آمریکاییها در مقابل یک تجربه شکستخورده هستند؛ ترامپ و هیات حاکمه آمریکا گمان میکردند با افزایش فشارها و به تعبیر خودشان تحریمهای کشنده، موفق خواهند شد ایران را تسلیم کنند. متکی با اشاره به اینکه درباره برجام زمانی که آمریکاییها احساس کنند تدابیر گذشتهشان در رابطه با ایران شکست خورده است، اراده سیاسی برای ورود به یک مذاکره جدی پیدا میکنند، اظهار داشت: این یک واقعیت است که دولت بایدن باید آن را درک کند و اگر به این درک برسند، در مذاکرات نیز جدی میشوند. وی گفت: ما یک بار دیگر نیاز داریم مبانی منطق و مواضعمان را بیان کنیم؛ هدفگذاری ما برگرداندن آمریکا به برجام نیست، بلکه آمریکاییها جرمی مرتکب شدهاند و باید نسبت به آن پاسخگو باشند. متکی تصریح کرد: شرط اصلی نیز این است که متعهد به اجرای تعهدات خودشان باشند. اگر آمریکاییها و کشورهای دیگر عضو ۱+۵ سابق بپذیرند همه تعهدات خودشان را عمل کنند، ما هم به اجرای برجام فکر میکنیم.حمله به ساختمان کنسولگری ایران در هامبورگ
رسانهها در آلمان از حمله افراد ناشناس به ساختمان سرکنسولگری ایران در شهر هامبورگ خبر دادند. به گزارش دویچهوله، افرادی با پرتاب «کوکتل مولوتف» به ورودی ساختمان کنسولگری ایران خسارت وارد کردهاند. پلیس درباره انگیزههای این حمله تحقیق خود را آغاز کرد. به نوشته روزنامه «بیلد» آلمان، سرنشین یک خودروی عبوری شامگاه جمعه ۱۹ نوامبر متوجه دودی شده که از در ورودی ساختمان کنسولگری به هوا برخاسته و علاوه بر آن ۲ مرد را مشاهده کرده که با سرعت از آن مکان دور میشدند. مقامهای محلی احتمال دادهاند این آتشسوزی بر اثر پرتاب «کوکتل مولوتف» توسط مهاجم یا مهاجمان رخ داده باشد. در این حادثه به کسی آسیب نرسیده و فقط ورودی ساختمان کنسولگری خسارت دیده است. بنا بر اعلام رسانههای آلمانی، مقامهای امنیتی شهر بلافاصله تحقیق درباره این حمله را آغاز کردهاند و احتمال انگیزههای سیاسی را منتفی ندانستهاند.روزنامه خراسان
قیمت مسکن در تهران طی ۳۰ سال ۶۳۸ برابر شد
بررسی آمارهای مسکن شهر تهران از سال ۱۳۷۰ تا هفت ماه نخست امسال نشان میدهد میانگین قیمت هر مترمربع زیربنای مسکونی در این شهر با رشد ۶۳۸ برابری از ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان در سال ۱۳۷۰ به بیش از ۳۰ میلیون تومان در هفت ماه نخست امسال رسیده است.اوراق تسهیلات مسکن ۸۰ هزار تومانی شد
هر برگه تسهیلات مسکن با عبور از مرز ۸۰ هزار تومان، به گرانی هزینه دریافت وام خرید مسکن دامن زد. برخی کارشناسان اقتصادی علت افزایش قیمت اوراق تسهیلات مسکن را افزایش تقاضای خرید این اوراق با توجه به افزایش سقف تسهیلات خرید مسکن از ابتدای مهر امسال و افزایش تحرکات در بازار مسکن میدانند. هم اکنون متقاضیان دریافت تسهیلات خرید مسکن ویژه زوجین تهرانی تا سقف ۴۸۰ میلیون تومان باید ۹۶۰ برگه ۵۰۰ هزار تومانی خریداری کنند که با احتساب میانگین قیمت هر برگه ۸۲ هزار تومان، ۷۸ میلیون و ۷۲۰ هزار تومان هزینه دریافت این تسهیلات خواهد شد.باران گوجه فرنگی را گران کرد
رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی علت افزایش قیمت گوجه فرنگی و سیب زمینی را بارشهای اخیر دانست و گفت که این بارشها منجر شد تا بخشی از محصولات آسیب ببینند و ورود آنها به بازار با کندی انجام شود.تورم ۱۴۴ درصدی لبنان
نرخ تورم لبنان بار دیگر افزایش یافت. نرخ تورم لبنان در دوره ۱۲ ماه منتهی به سپتامبر به ۱/۴۴۴ درصد رسید که این نرخ تورم در مقایسه با دوره مشابه منتهی به ماه قبل ۲/۶ درصد بیشتر شده است. لبنان که پیشتر نیز درگیر بحران ارزی شده بود پس از انفجار مرگبار بیروت با شرایط پیچیده تری مواجه شده است و بسیاری از کارشناسان گفته اند وضعیت اقتصادی این کشور در ماههای پیش رو بدتر خواهد شد.لاستیک کامیون داخلی ۲۵ درصد گران شد
مهر - شرکتهای تولیدکننده لاستیک از افزایش ۲۵ درصدی لاستیک سنگین بایاس و ۱۵ درصدی رادیال خبر داده اند. هفته گذشته کریمی، دبیر کانون سراسری کامیون داران از «روی آوردن رانندگان به خرید لاستیکهای تاریخ مصرف گذشته که با کولبری از اقلیم کردستان عراق وارد کشور میشود» و همچنین «افزایش اقبال به خرید لاستیک دست دوم و کارکرده ناوگان نفتکش که به دلایل ایمنی مجبور به نوسازی لاستیکهای خود با فواصل زمانی کوتاه هستند»، خبر داده بود.روزنامه ایران
اول نیکزاد، بعد من!
خبر اول اینکه، رحمتالله بیگدلی فعال سیاسی اصلاحطلب در مطلبی مدعی شده بود که رئیس جمهور علیرغم سابقه طولانی در دستگاه قضا، در نامه معرفی «یوسف نوری» به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، به جای واژه حقوقی «اصل ۱۳۳ قانون اساسی» از عبارت «ماده ۱۳۳ قانون اساسی» استفاده کرده است. استناد بیگدلی به سخنان علی نیکزاد، نایب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی در زمان قرائت نامه آیتالله رئیسی برمیگردد به این که نیکزاد به جای اصل ۱۳۳ قانون اساسی، ماده ۱۳۳ را قرائت کرده است. این درحالی است که رسانهها پیش از این، نامه رئیس جمهور خطاب به مجلس را منتشر کرده بودند که در آن به درستی از واژه «اصل ۱۳۳» استفاده شده بود و در واقع این اشتباه از ناحیه علی نیکزاد رخ داده است. بیگدلی در گفتگو با خبرنگار «ایران» پیرامون ادعای خود گفت: بهتر این است که نیکزاد به اشتباه خود اعتراف کند و من هم در آن صورت حرف خود را پس میگیرم!تعیین پاداش ۱۰ میلیون دلاری برای ۲ هکر ایرانی
دست آخر اینکه، تابناک به نقل از یورونیوز خبر داده که برنامه «پاداش برای عدالت» وزارت خارجه امریکا اعلام کرد که در صورت ارائه اطلاعاتی که به اجرای عدالت درباره «سجاد کاشیان» و «سید محمدحسین موسی کاظمی» منتهی شود، پاداشی تا ۱۰ میلیون دلار در نظر گرفته شده است. سید محمدحسین موسی کاظمی، ۲۴ ساله و سجاد کاشیان، ۲۷ ساله متهم هستند که اطلاعات محرمانه انتخاباتی ایالات متحده را از دستکم یک وب سایت انتخاباتی ایالتی دریافت کردهاند و با دیگر افراد برای انتشار اطلاعات نادرست بهمنظور تضعیف اعتماد امریکاییها به روند انتخابات توطئه کردهاند.روزنامه شرق
توقف ساخت پایگاه نظامی محرمانه در امارات
پایگاه نظامی محرمانه چین که در بندر خلیفه ابوظبی در حال ساخت بوده، موجب تنش در روابط آمریکا و امارات شده و با فشارهای آمریکا متوقف شده است. نشریه آمریکایی والاستریت ژورنال در گزارشی به نقل از مقامات بلندپایه آمریکایی خبر داد دستگاه اطلاعاتی آمریکا بهتازگی اطلاع یافته چین به صورت محرمانه در حال ساخت پایگاه نظامی در یک بندر اماراتی است. بر اساس این گزارش، این پایگاه نظامی که در بندر خلیفه ابوظبی در حال ساخت بوده، موجب تنش در روابط آمریکا و امارات شده و با فشارهای آمریکا متوقف شده است. این گزارش افزوده که در پی فشارهای آمریکا، مشاور امنیت ملی و فرستاده ویژه آمریکا به خاورمیانه از این پایگاه دیدن و تأکید کرده که واشنگتن به ابوظبی هشدار داده هرگونه حضور نظامی چین در امارات به روابط دو کشور آسیب جدی خواهد زد.سفارت امارات در واشنگتن در پاسخ به درخواست والاستریت ژورنال برای توضیح تأکید کرده اطلاعی دراینباره ندارد. پیش از این همین نشریه در گزارش دیگری تأکید کرده بود گسترش روابط امارات و چین موجب نگرانی شدید آمریکا شده است. مقامات آمریکایی گفتهاند گسترش روابط ابوظبی و پکن ممکن است قرارداد فروش جنگندههای اف-۳۵ به امارات را تحت تأثیر قرار دهد و آمریکا را به دریافت ضمانت از امارات درباره جلوگیری از دستیابی چین به فناوری این جنگنده وادار کند.
در اکتبر گذشته، کمیته امنیت مجلس نمایندگان آمریکا، رئیس سازمان اطلاعات ملی این کشور را مأمور کرد که در ۶۰ روز گزارش جامعی از ابعاد گوناگون روابط امارات و چین ارائه دهد. روابط چین و امارات در سالهای اخیر گسترش فراوان یافته و وارد فاز نظامی هم شده و امارات ازجمله خریداران پهپادهای چینی بوده است.
امارات بزرگترین شریک تجاری غیرنفتی چین در خاورمیانه است و حجم مبادلات تجاری دو کشور سالانه ۵۰ میلیارد دلار است و هر دو اعلام کردهاند این حجم را تا ۲۰۳۰ به ۲۰۰ میلیارد دلار خواهند رساند.