یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 14 آذر 1400)

خبرگزاری رویترز، کشور‌های غربی با «چگونگی» تعامل با طالبان پس از تسلط بر افغانستان در ماه آگوست و خروج نیرو‌های تحت رهبری آمریکا از این کشور، دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. پس از به‌قدرت‌رسیدن طالبان و تصرف کابل، آمریکا و کشور‌های غربی سفارت‌هایشان را در افغانستان بستند و دیپلمات‌هایشان را از این کشور خارج کردند. نیرو‌های طالبان دولت جدیدی را برای خود اعلام کردند که اعضای آن تحت تحریم آمریکا و سازمان ملل هستند. ا
يکشنبه، 14 آذر 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 14 آذر 1400)

یادداشت روزنامه‌های ۱۴ آذر



روزنامه کیهان

توپ توی زمین آمریکاست/دکتر محمدحسین محترم

۱- اروپایی‌ها در مذاکرات هفته گذشته نشان دادند همچنان سردرگم و فعلاً در حال نبض سنجی هستند که آیا می‌توانند از ایرانی‌ها امتیازی بگیرند یا نه؟! چراکه میخائیل اولیانوف نماینده روسیه توئیت کرده که آمریکایی‌ها گفته‌اند «فهرست تحریم‌هایی که قرار است برداشته شوند، منوط به مذاکره است»! این در حالی است که مذاکرات قبلاً در برجام انجام و تحریم‌هایی که باید لغو شوند، مشخص شده است؛ لذا مسیر خطرناکی که اکنون آمریکایی‌ها در پیش گرفته‌اند، پیگیری تحریم‌ها و موضوع هسته‌ای در دو مسیر موازی است تا با فریبکاری، مجدد تعهدات هسته‌ای را بر ایران تحمیل و از زیر بار لغو تحریم‌ها فرار کنند.

آن‌گونه که رویترز خبر داده اروپایی‌ها یک جدول زمانی برای گفتگو به ایرانی‌ها ارائه کرده و منتظر تأیید ایران بودند! اما پس از برگزاری نشست مشترک دو کارگروه تحریم و هسته‌ای و در کمال ناباوری با پاسخ قاطع و آماده ایران مواجه شدند و محاسبات آن‌ها به هم ریخت. تیم ایرانی اسناد متوازنی بر اساس توافق ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ و پیش‌نویس شش دور مذاکرات قبلی را به اروپایی‌ها ارائه و اعلام کرد «اراده و اختیار لازم را برای ادامه گفتگو‌ها تا زمانی که لازم باشد، دارد». به گفته مذاکره‌کننده ارشد ایرانی «در دو سند ارائه شده رفع تحریم‌ها گام‌به‌گام نخواهد بود و سند سومی هم آماده شده که هنوز ارائه نشده است».

هرچند باید منتظر فضا‌سازی‌های تخریبی علیه این اسناد در روز‌های آینده از سوی غربی‌ها و آمریکایی‌ها باشیم، ولی برخورد حرفه‌ای، بیان روشن مطالبات ملت ایران، ارائه متن متقن و واکنش سریع و جدی تیم مذاکره‌کننده ایرانی، فضای حاکم بر مذاکرات وین را عوض کرد، تا جایی که مقامات اروپایی را مجبور به عقب‌نشینی از «لحن تهدیدآمیز» ابتدایی خود و «انریکه مورا» را وادار به «عذرخواهی» نمود و از آن به «سوءتفاهم» یاد کرد! اروپایی‌ها از آنجا که سردرگم بودند و انتظار آمادگی تیم ایرانی تا این حد را نداشتند؛ با متوقف کردن مذاکرات به پایتخت‌های خود برگشتند تا بر اساس زمین بازی که ایرانی‌ها تعریف کردند، سناریوی خود را طراحی کنند.

این در حالی است که تاکنون فریبکارانه و تهدیدآمیز خواستار آغاز سریع گفتگو‌ها و رسیدن سریع به نتیجه بودند! و این نشان داد که خود آن‌ها هنوز اراده و عزم لازم و جدی برای مذاکرات را نداشتند؛ لذا این اولین دستاورد مذاکرات جدید وین بود و بر همین اساس وزیر خارجه ایران در گفت وگوی تلفنیِ همتای ژاپنی‌اش که خواستار انعطاف ایران شده بود تأکید کرد «اکنون زمان احیای حقوق ملت ایران است و ایران با عزم جدی و دستور کار روشن به وین رفته، اما درباره اراده و نیت آمریکا و سه کشور اروپایی خوش‌بین نیستیم».

۲-گزارش خبرگزاری‌ها و شبکه‌های تلویزیونی غربی و آمریکایی از تحقیر تیم آمریکایی از حواشی جالب این مذاکرات بود. فاکس نیوز تأکید کرد «تهران در زمان گفتگو‌ها مقامات آمریکایی را بیرون از اتاق نگه داشت». ریچ گلدبرگ مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها گفت «آمریکا حتی اجازه نیافت که در اتاق مذاکرات وین حضور یابد». روزنامه وال‌استریت ژورنال نیز در تیتر اصلی خود نوشت «یک میز بی‌ارزش و کوچک در پایین سالن در وین در اختیار ما قرار‌دادند که از لحاظ دیپلماتیک بسیار شرم‌آور بود». رئیس‌هیئت مذاکره‌کننده آمریکا هم در گفت وگوی تلویزیونی با این جمله استیصال خود را نشان داد که «در اتاق هتل منتظر می‌مانیم تا گزارشی از آنچه در مذاکرات اتفاق می‌افتد، بشنویم»...!

۳- در بطن ادعا‌ها و فضا‌سازی‌های ابتدایی مقامات آمریکایی و اروپایی مبنی بر اینکه «ایران اگر با ما توافق نکند به نقطه غیرقابل بازگشت در برجام برمی‌گردد»، نیز نوعی التماس و ترس مُستتر بود. همان‌گونه که زمانی محمدجواد ظریف با ترساندن آمریکایی‌ها از جناح رقیب داخلی، به آن‌ها التماس می‌کرد «اگر شما با ما به توافق نرسید، دیگر نمی‌توانید به توافق برسید»، حالا با برگشتن ورق بازدارندگی، اروپایی‌ها و دموکرات‌ها _ که خود نیز قانون کاتسا و تحریم‌های دیگر علیه ایران را بعد از برجام اعمال و تشدید کردند _ ایرانی‌ها را از جمهوری‌خواهان می‌ترسانند و به ایرانی‌ها التماس می‌کنند «اگر با ما به توافق نرسید، دیگر نمی‌توانید به توافق برسید»! اما باید به آمریکایی‌ها گفت «آن مرد که با تهدیدات شما، به هر قیمتی توافق می‌کرد، رفت!».

۴- در نشست مجازی و نمایشی شورای حکام قبل از آغاز مذاکرات وین، نمایندگان آمریکا و سه کشور اروپایی با متهم کردن ایران به عدم همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شُوی تبلیغاتی و فضا‌سازی نخ‌نمایی راه‌انداختند که اگر ایران چنین و چنان نکند، ما چنان و چنین می‌کنیم و «نشست فوق‌العاده برای رسیدگی به بحران تشکیل می‌دهیم»! اینکه آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها این بار نیز مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را جلو انداختند و به استناد گزارش سیاسی او می‌خواهند علیه ایران فضا‌سازی کنند، هم خود آن‌ها و هم افکار عمومی به‌خوبی می‌دانند که اکنون در دور جدید مذاکرات وین اصلاً بحث راستی آزمایی اقدامات و عمل به تعهدات ایران که بار‌ها خود آژانس به آن اذعان کرده، در دستور کار نیست، بلکه دستور کار این دوره راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها و عمل به تعهدات برجامی اروپایی‌ها و آمریکاست؛ لذا بحث آژانس و بازرسی‌ها و گزارش مدیرکل آن و ورود وی به موضوع مذاکرات جدید و میزان غنی سازی و سانتریفیوژ‌های ایران در این دوره بسیار بی‌معنی و حربه‌ای بی‌اثر است.

۵- با توجه به اینکه به گفته دیپلمات‌ها «فضای مذاکرات متفاوت و گاهی تند و گاهی آرام بود» و هماهنگ‌کننده اتحادیه اروپا گفته «ما نفس راحتی نکشیدیم، اما خوش‌بین هستیم»! مسئله نخست و مشکل اصلی در وین این است که آیا تیم بایدن می‌توانند تضاد میان تعهد به پایبندی کامل به توافق هسته‌ای و تحریم‌های اولیه آمریکا را حل کنند یا نه؟ مسئله دوم هم این است که ترامپ حدود ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران وضع کرد که ۸۰۰ مورد آن همان تحریم‌های قبلی هسته‌ای است که تحت عنوان تروریسم و حقوق بشر مجدداً اعمال کرد؛ لذا اینکه گفته می‌شود تحریم‌های حقوق بشری و تروریسمی ربطی به برجام و موضوع هسته‌ای ندارد، ادعایی فریبکارانه‌تر از تغییر عنوان تحریم‌هاست که در آینده نیز تکرار خواهد شد!

۶-خبرگزاری‌های غربی با وجود تمام فضا‌سازی‌های دروغین شان علیه جمهوری اسلامی نتوانستند واقعیت موجود را کتمان کنند و با بیان اینکه در آغاز سال ۲۰۲۱ شاهد کاهش چهار میلیارد دلاری ذخایر ارزی خارجی ایران بودیم، از قول صندوق بین‌المللی پول اعلام کردند «ذخایر ارزی ایران از حدود ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ به ۳۱ میلیارد دلار تا پایان سال جاری افزایش می‌یابد»؛ لذا ریچ گلدبرگ مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها در مصاحبه با فاکس‌نیوز اذعان می‌کند «اینکه اقتصاد ایران به ثبات رسیده و غنی سازی را به ۲۰ و بعداً به ۶۰ درصد افزایش داده و در منطقه به اقدامات آمریکا واکنش سریع نشان می‌دهد و... همه این‌ها نشان می‌دهد که ما در این مذاکرات حتی قبل از شروع، شکست خوردیم». وی تأکید می‌کند «برجام در حال منقضی شدن است و دیگر شاهد توافقنامه طولانی‌تر و قوی‌تر نخواهیم بود». کارشناس سعودی هم از چگونگی پیدا کردن راه‌های دور زدن تحریم‌ها از سوی ایران ابراز تعجب می‌کند!

۷-، اما چرا آمریکایی‌ها سردرگم هستند و اراده لازم برای مذاکرات و لغو تحریم‌ها را ندارند؟! مجله نیوزویک که چند هفته قبل از «سیاست توافق موقت بایدن» رونمایی کرده بود، همزمان با آغاز مذاکرات وین از راهبرد دائمی آمریکا علیه ایران با حمایت دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه رونمایی کرد. بر اساس گزارش نیوزویک نمایندگان کنگره آمریکا از جمله جیم بنکس و پت فالون و سناتور تام کاتن با همکاری مایکل ماکوفسکی رئیس و مدیرعامل موسسه یهودی برای امنیت آمریکا و از مقامات پیشین پنتاگون به دنبال تصویب طرحی هستند که از آن می‌توان به «قانونِ محکم کردنِ قانونِ تحریم‌های ایران» یاد نمود! در صورت تصویب این طرح، دیگر «هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا» نمی‌تواند تحریم‌ها علیه ایران را لغو و حتی با فرمان اجرایی تعلیق کند. نکته مهم این است که این طرح از ماه آوریل یعنی حتی زمانی که شش دور مذاکرات قبلی با دولت حسن روحانی در جریان بود، در سنا تدوین شده است.

طراحان آن از فرمان اجرایی رئیس‌جمهور به عنوان راه دور زدن قانون یاد و «احیای واقعی برجام» و عمل کردن آمریکا به تعهداتش را «خودزنی» توصیف و تأکید کردند «غروب بند‌های برجام نشان خواهد داد که آمریکا، ابرقدرتی در حال فرار است»! همچنین به نوشته واشنگتن فری بیکن، بعد از ارسال بیش از ۱۰ نامه از طرف اعضای کنگره به بایدن، ۲۵ قانون‌گذار دیگر کنگره نیز ۸ آذر، روز آغاز مذاکرات در وین، در نامه‌ای به بایدن تأکید کردند هدف از این طرح «منوط کردن هرگونه پیشنهادی در گفتگو با ایران، به رأی کنگره است و هرگونه توافقی با ایران موقتی خواهد بود!». همزمان پیش‌نویس قانونی تحت عنوان «متوقف کردن پهپاد‌های ایرانی» ارائه شده تا تحریم‌ها شامل انتقال پهپاد‌ها به ایران و از ایران نیز بشود؛ لذا باور کنیم بایدن هم ترامپی است که در پلتفرم‌های جعلی دموکراسی در «ویش-Wish» (فروشگاه آنلاین با کالا‌های تقلبی) سفارش داده شده است!

۸- با توجه به اینکه ایران نه چیزی فراتر و نه چیزی کم‌تر از برجام می‌خواهد و در این مذاکرات هیچ‌گونه موضع سرسختانه‌ای اتخاذ نکرد، آن‌گونه که مذاکره‌کننده ارشد ایران در جلسه رسمی مذاکرات وین تأکید کرده «اگر همه تحریم‌ها لغو نشود و آمریکا تضمین ندهد، ایران به برنامه هسته‌ای اش ادامه خواهد داد»، موضع به حقی که رسانه‌ها هم به‌خوبی از آن به عنوان یک تهدید جدی تعبیر کردند!


روزنامه وطن امروز

برج میلاد منتقل خواهد شد؟/مالک شیخی

شاید هیچ ملتی مانند ما، استعداد کور کردن چشم به قصد اصلاح ابرو را نداشته باشد. آنچنان که هر بار بحرانی بر جامعه آوار می‌شود بدون هیچ برآوردی، نظرات غیرکارشناسی از آسمان و زمین می‌روید و به جای حل مشکل، دستاورد دیگری تخریب می‌شود. اعتراض مردم اصفهان به خشکی زاینده‌رود از جدیدترین این بحران‌هاست که بعضا اظهارنظر‌هایی شاذ، به عنوان راهکار نجات از این بحران را به گوش می‌رساند.

یکی از داغ‌ترین این راهکار‌ها که از قضا پشتوانه رسانه‌ای و تاییدات برخی مسؤولان را نیز به همراه داشته این تئوری اعجاب‌برانگیز بوده است که با توجه به مصرف آب توسط کارخانه‌های فولادی اصفهان، راه نجات زاینده‌رود، انتقال فولاد مبارکه و ذوب‌آهن به ساحل خلیج‌فارس است. فارغ از سهم اندک صنایع از مصرف آب، نمی‌دانم تصور آن رسانه و آن مسؤول از صنعت فولاد در چه حد بوده، اما لازم است برای روشن شدن این راهکار ارائه‌شده، قدری به ابعاد آن بپردازیم. برای امکان اجرایی شدن این پیشنهاد به بررسی یکی از ۲ کارخانه بزرگ فولادی اصفهان بسنده می‌کنیم.

در نخستین گام تنها با یک جست‌وجوی ساده متوجه می‌شویم کارخانه فولاد مبارکه ۳۵۰۰ هکتار مساحت دارد که ۱۷۰۰ هکتار آن مختص سالن‌های تولید با تجهیزات غول‌پیکر است. صرفا ابعاد این مساحت از سالن تولید برابر با ۳۴۰۰ زمین فوتبال است. ۳۴۰۰ برابر ورزشگاه آزادی! تا اینجا شاید موضوع طبیعی به نظر برسد، اما ماجرا وقتی قابل تامل می‌شود که بدانیم سازه‌های این کارخانه حدود ۲ میلیون مترمکعب بتن‌ریزی شده است که این حجم در مقابل حجم بتن‌ریزی برج میلاد تهران به عنوان یک سازه ملموس برای مقایسه، حدود ۴۰ برابر است. همچنین حجم خاک‌برداری برای فولاد مبارکه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب است که ۲۰ برابر خاک‌برداری ابرپروژه مشهدمال بوده و ساخت این کارخانه نیز ۱۳ سال طول کشیده است. پس تا اینجای کار، برای انتقال فولاد مبارکه به نقطه‌ای دیگر، ما به ۱۳ سال زمان و تلاشی به قدر انتقال ۴۰ برج میلاد، ۲۰ مشهدمال و ۳۴۰۰ ورزشگاه آزادی به مکانی دیگر نیازمندیم.

اما یکی دیگر از راهکار‌های عملیاتی برای مقابله با خشکسالی که در حال حاضر نیز اجرای آن آغاز شده است، پروژه انتقال آب از خلیج‌فارس به اصفهان، یزد و کرمان به طول ۹۱۰ کیلومتر است؛ پروژه‌ای با هزینه‌ای بالغ بر ۳۶ هزار میلیارد تومان که فولاد مبارکه نیز ۲۸ درصد هزینه آن را سرمایه‌گذاری کرده است. طبق اخبار، همین شرکت برای اجرای تونل سوم کوهرنگ و جاری شدن زاینده‌رود نیز ۵۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کرده است. اکنون تصور کنیم فولاد مبارکه در اصفهان نباشد و برای پروژه انتقال آب از خلیج‌فارس به اصفهان، قرار بود دولت و استانداری اصفهان بودجه اجرای این پروژه‌ها را تامین کنند؛ لذا لازم است بدانیم کل بودجه استان اصفهان در سال ۱۴۰۰ تنها ۲۰ هزار میلیارد تومان است (مجدد تاکید می‌کنم کل بودجه استان).

حال بر فرض که فولاد مبارکه در اصفهان نبود، آیا بودجه استانداری اصفهان تحمل پرداخت هزینه این ۲ ابرپروژه را داشت؟ ناگفته روشن است در بیشتر مناطق ایران میزان بارندگی زیر ۱۰۰ میلی‌لیتر و میانگین تبخیر سالانه ۲۵۵۶ میلی‌لیتر است؛ این در حالی است که بحران آب، مشکلات زیست‌محیطی، اجتماعی و سیاسی‌ای را به وجود می‌آورد که چاره آن را قبل از وقوع باید کرد، اما گویا بیش از بحران اجتماعی، بحران فکری نیز در برخی رسانه‌ها و مسؤولان کشور رخ داده و هر راهکار غیرمنطقی را نیز قابل ارائه می‌دانند، حال آنکه گاهی چیزی نگفتن بهتر از هر چیزی گفتن است.

پی نوشت: حکایت است شبی، مردی سکه طلای خود را سر کوچه‌ای گم کرده بود، ولی برای پیدا کردن آن، انتهای کوچه را می‌گشت. فرزندش از او پرسید پدر چگونه است که تو سکه را ابتدای کوچه گم کردی، ولی در انتهای کوچه به دنبال آن می‌گردی. مرد رو به پسرش گفت: فرزندم! ابتدای کوچه تاریک است و نمی‌توانم جایی را ببینم، ولی انتهای کوچه را به خاطر چراغی که روشن است بهتر می‌توانم ببینم!

روزنامه خراسان

سیاه و سپید دگردیسی بودجه ریزی/محمد حقگو

دولت سیزدهم در ادامه رویکرد‌های جدید خود در اقتصاد، اصلاح ساختار بودجه را در دستور کار دارد و تا این جا که مشخص شده، نخستین تغییر بودجه سال آینده، تغییر شکل و شمایل و کوچک سازی آن است. بودجه‌ای که اصطلاحاً در جیب جا خواهد شد. آن طور که تاکنون بیان شده، دیگر خبری از ۹ هزار ردیف بودجه به تفکیک ریز دستگاه‌ها و فعالیت‌های آنان نیست و این ردیف‌ها در قالب ۸۵ ردیف کلان ملی و استانی و نیز ۳۰، ۴۰ دستگاه خلاصه خواهد شد. طبق اظهارات قادری رئیس کمیته اقتصادی کمیسیون برنامه و بودجه، قدرت تصمیم‌گیری به وزارتخانه‌ها و استان‌ها داده خواهد شد تا برای تخصیص به زیرمجموعه‌هایشان تصمیم بگیرند. این کمک می‌کند که سازمان برنامه و بودجه نیز با تعداد کمتری از دستگاه‌ها سروکار داشته باشد.

این اقدام نسخه تقریباً مشابهی در گذشته دارد. طبق گزارش خبرگزاری فارس، در دولت دهم نیز با استناد به سه اصل لزوم شفافیت، کاهش پیچیدگی و پراکندگی، کاهش ردیف‌های بودجه از حدود ۷۰۰ ردیف به ۶۹ ردیف انجام شد. اما این روش بودجه ریزی در ادامه ضمن تناقضاتی به مذاق نمایندگان مجلس و سپس دولت بعد خوش نیامد و ساختار بودجه به روال گذشته بازگشت. با این حال، هم اینک سوال اساسی این جاست که چه تضمینی وجود دارد که شاهد تکرار یک تجربه شکست خورده در بودجه ریزی نباشیم؟

برای پاسخ به این سوال باید به اساس این روش بودجه ریزی توجه کرد. قواعد مدیریتی بر این نکته صحه می‌گذارند که یکی از ابزار‌های موثر برای رشد هر سازمانی، تفویض اختیار صحیح مدیران به زیردستان است. از آن جایی که در ساختار‌های سنتی، به دلیل خرد شدن مسئولیت ها، اختیارات نیز به همان اندازه کاهش می‌یابند، بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که لایه‌های پایین‌تر در برخورد با تغییرات محیطی بتوانند واکنش چابک و سریعی داشته باشند. در آن صورت، حتی شکست در ماموریت‌های کلان نیز چندان دامن گیر سطوح پایین نخواهد شد. چرا که مسئولیت آن‌ها به تناسب اختیارشان، پایین است.

بالعکس در صورت تفویض اختیار صحیح که خود شامل تعریف شفاف اهداف و نتایج و همچنین اصول و قواعد رسیدن به آن‌ها و نیز سپردن مسئولیت فرایند‌ها به بخش‌های توانمند است، می‌توان شاهد آن بود که قوه عاقله کل سازمان نیز به جریان بیفتد و در مواجهه با چالش‌های عینی، عملکرد بهتری را از خود نشان دهد. با این اوصاف می‌توان گفت تغییر ریل بودجه ریزی می‌تواند به کمک اقتصاد ایران بیاید چرا که بخش دولتی در کشور ما در سال‌های اخیر، به رغم تغییر محیط پیرامون اقتصاد ایران به یک محیط پر چالش و تحریم زده که در بخش‌های متعدد نیازمند تصمیم گیری و اجرای منطقه‌ای تصمیمات اقتصادی است، کماکان با سوخت بودجه ریزی و تصمیم گیری سنتی و متمرکز اداره می‌شود.

آن هم در شرایطی که قوه عاقله این سیستم، هنوز به جمع بندی درستی از چگونگی پیگیری فرایند توسعه و پیشرفت در مناطق مختلف دست نیافته است. با این حال در همین جا، الزامات توفیق این مدل بودجه ریزی خود را نشان خواهد داد. اولین موضوع، تعریف شفاف ماموریت‌ها و اهداف مناطق و دستگاه‌های مختلف است. در نبود چنین طرحی، معلوم نیست بودجه کشور تا چه میزان از اهداف کلانی که حتی در سیستم سنتی بودجه‌ای به راحتی تامین می‌شد، فاصله خواهد گرفت. داشتن چشم اندازی از تقسیم کار منطقه‌ای بر اساس سیاست توسعه صنعتی مناطق، آمایش سرزمین و ... می‌تواند تا حدی حصول این هدف را میسر سازد.

دومین موضوع به میزان تمرکززدایی باز می‌گردد. حتی در صورت وجود برنامه‌های توسعه منطقه‌ای که در بالا بدان اشاره شد، میزان تمرکز زدایی بودجه‌ای باید صرفاً تا جایی که امکان کنترل بودجه وجود داشته باشد، پیشروی کند. در این زمینه باید گفت متاسفانه به رغم تجربه سال‌ها بودجه ریزی سنتی، کماکان زیرساخت‌های بودجه‌ای حتی برای اجرای همان شکل بودجه نیز در کشور تکامل نیافته است. مثال بارز آن، نبود آمار روشنی از دریافتی و حقوق کارمندان دولت تا همین اواخر یا نبود آمار دقیق املاک تحت تملک دولت است. با این اوصاف بدیهی است که اجرای سیاست کاهش تمرکز بودجه ریزی، امکان تشدید آشفتگی اوضاع را بیشتر می‌کند. سومین موضوع به میزان توانمندی دستگاه‌ها و مناطق بازمی‌گردد. در نبود نظارت موثر و نیز توانمندی بومی در حوزه‌های مختلف، کاستن از بار تمرکز بودجه ریزی، عملاً به معنای تشدید ناهماهنگی و نبود توازن در بین بخش‌های مختلف است.

چهارمین موضوع نیز مربوط به اقتصاد سیاسی بودجه ریزی است. در شرایطی که بودجه ریزی سنتی در کشور ما متاثر از فشار‌ها و لابی‌های سیاسی است، می‌توان گفت در صورت تمرکز زدایی از بودجه ریزی به سطوح پایین‌تر استانی و بخشی، امکان تاثیر این نیرو‌های غیر فنی بر فرایند بودجه ریزی بیشتر می‌شود؛ بنابراین صیانت از این آفت با تعریف شاخص‌های عملکردی و فرایندی مناسب، ضروری است. در مجموع، با اذعان به این که باید منتظر بسته سربسته بودجه ۱۴۰۱ بود، می‌توان گفت، کاستن از تمرکز بودجه‌ای می‌تواند موجب تقویت رقابت اقتصادی در داخل کشور و به خصوص در حوزه برونگرایی اقتصاد شود. مشروط به رعایت الزامات آن. در این فرایند همچنین باید مراقب احکام بودجه‌ای مفید گذشته بود تا در فرایند تغییر ریل بودجه ریزی فدا نشوند.

روزنامه ایران

ضمانت عینی از توهم تا واقعیت/امیرمحمد نوری بیات

قبل از شروع دور جدید مذاکرات وین، یکی از شروط ایران برای به نتیجه رسیدن مذاکرات، ارائه ضمانت عینی از سمت طرف‌های غربی بود. ارائه تضمین، خواسته بحقی بود که دولت سیزدهم برای جلوگیری از وقوع اتفاق‌هایی مانند خروج امریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ مطرح کرد. بعد از بیان لزوم ارائه تضمین، علاوه بر مقامات غربی، عده‌ای در داخل نیز از عدم واقعی بودن این خواسته صحبت کرده و علاوه بر متهم کردن ایران به جدی نبودن در مذاکرات، اظهار کردند که در روابط بین‌الملل هیچگونه تضمینی نمی‌توان ارائه داد. همچنین بعضی از سناتور‌های امریکایی از این نیز جلوتر رفته و گفتند که حتی در صورت ارائه تضمین و تبدیل شدن برجام به یک قانون در کنگره نیز، رئیس‌جمهور بعدی امریکا از آن خارج خواهد شد.

ویژگی ضمانت عینی
ضمانت مطرح شده از سمت ایران دارای ویژگی‌هایی است که طرف‌های غربی به صورت عامدانه آن را نادیده می‌گیرند. حرف اصلی ایران در ارائه ضمانت، ایجاد یک توافق متوازن است. زمانی که یک توافق در عناصری مانند میزان بازگشت‌پذیری، زمان، هزینه تعهدات و... متوازن منعقد شده باشد، باعث می‌شود تا طرف خاطی یا از توافق خارج نشود و یا در صورت خروج، متحمل هزینه سنگینی به واسطه اقدام متقابل طرف دیگر شود. به عبارت دیگر، ضمانت حقیقی در توافقات بین‌المللی نه در روی کاغذ، بلکه در وجود اصلی به نام اقدام متقابل است.

این نوع توافق، علاوه بر مزیت مطرح شده فوق، گذشته سیاهی را که امریکا و اروپا به واسطه عدم انجام تعهداتشان رقم زدند جبران می‌کند. خروج امریکا از برجام، اعمال تحریم‌های جدید، معطل کردن ایران در این توافق توسط اروپایی‌ها و در نهایت عدم انجام تعهداتشان، مسائلی است که عده‌ای سعی دارند با نادیده گرفتن تجربه آسیب‌های عدم وجود این تضمین‌ها، اهمیت ضمانت عینی را به حاشیه ببرند. البته، خوشبختانه سیاست‌های دولت سیزدهم در مذاکرات، نشان از شکست این پروژه دارد.

فعال شدن جریان فریب
خواسته ایران در ارائه ضمانت عینی به قدری دارای منطق و استدلال محکم بود، که جامعه نخبگانی و مقامات جوامع مختلف نیز به مشروعیت این خواسته اعتراف کردند. به عنوان مثال، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان ملل، در سخنانی درخواست ضمانت از امریکا توسط ایران را منطقی دانست. بعد از ایجاد جوی در فضای بین‌الملل در جهت تأیید ارائه ضمانت از سمت طرف غربی، جریان فریب شروع به کار کرده و با به حاشیه بردن مسأله و طرح موضوعاتی غیرواقعی سعی در ذبح کردن این طرح دارند. در روز‌های اخیر، مقاله‌ای با عنوان «تضمین‌های فنی برای بازگرداندن و حفظ توافق هسته‌ای» توسط دو مرکز «بورس و بازار» و «شبکه راهبری اروپا» منتشر شد، که در بعضی روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های داخلی نیز منعکس شد.

در این مقاله، بیان شده است که ضمانت‌های سیاسی و حقوقی که به طور معمول در توافقات بین‌المللی مطرح می‌شوند ناکارآمد بوده و نمی‌توانند از به هم خوردن یک توافق جلوگیری کنند. به عنوان مثال در این یادداشت، خروج امریکا از برجام به عنوان عدم کارآیی ضمانت سیاسی و ناتوانی دیوان بین‌المللی دادگستری در مواجهه با امریکا در قضیه پیمان مودت، به عنوان عدم کارآیی ضمانت حقوقی مطرح شده است. بعد از بیان این موضوع، نویسندگان، ضمانتی جایگزین را با عنوان «ضمانت فنی» مطرح می‌کنند. این نوع ضمانت بنابر ادعاها، به دلیل دارا بودن اقدامات فیزیکی و سازمانی قابل مشاهده برای همه، مانند همکاری در پروژه‌های فنی مشترک تعریف شده در توافق، می‌توانند علاوه بر دوام تعهدات، منافع طرفین را نیز تأمین کنند. باید به این نکته توجه داشت که ظاهر مطلب اشاره شده موضوعی خوب و درست است، ولی در ادامه، زمانی که مقاله به مصداق‌ها و اهداف اقتصادی مطرح شده از طرف نویسندگان می‌رسد، باطن سراب‌گونه خود را نشان می‌دهد.

این مقاله به اقداماتی، چون نوسازی ناوگان هوایی و سرمایه‌گذاری در بخش خودروسازی به عنوان مناقع اقتصادی توافق اشاره می‌کند، اما اشاره‌ای به مسیر رسیدن به این اهداف نمی‌کند. چنانکه قبل از برجام نیز به اهدافی مانند دستیابی به ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی اشاره می‌شد، اما، چون مسیر آن مشخص نبود و ضمانتی برای همکاری بانکی وجود نداشت هیچگاه دسترسی به درآمد‌های ارزی به راحتی امکان‌پذیر نبود.

مقاله همچنین به مشکلاتی، چون ریسک اقتصادی ناشی از تحریم‌ها نپرداخته و مسیر رفع این ریسک‌ها و ساختار تحریم‌ها مشخص نشده است. علاوه بر این، بعضی مصادیق و اهداف بیان شده نیز در گذشته مطرح و به دلیل ناتوانی و بی‌مسئولیتی طرف اروپایی شکست خورده‌اند. به عنوان مثال، در این مقاله صحبت از ایجاد یک بانک تجاری جدید به منظور تسهیل روابط بانکی به میان آمده است. حال سؤال اینجاست، طرف اروپایی که حتی در ایجاد یک کانال مالی مانند اینستکس ناتوان بود، چگونه می‌خواهد از ایجاد یک بانک تجاری جدید با هدف بیان شده، حمایت و وزارت خزانه‌داری امریکا را مجبور به همکاری کند؟

در نهایت باید بیان کرد که اهداف اقتصادی می‌توانند ضامن باشند، ولی در صورتی که مسیر رسیدن به آن‌ها روشن و دقیق بوده و این مسیر باید متوازن و قابل راستی‌آزمایی باشد تا تجارب و آسیب‌های گذشته تکرار نشوند. بخصوص که بانک‌ها و شرکت‌ها یک‌بار خروج از برجام را تجربه کرده‌اند و اکنون برای همکاری مجدد، کمتر حاضر به ریسک می‌شوند. باید به این نکته توجه داشت که برجام به ما نشان داد منافع حاصله از یک توافق، نمی‌توانند به خودی خود مشکلات ذاتی یک قرارداد نامتوازن را برطرف کنند و ضمانت عینی مطرح شده برای رفع این مشکل زمانی مؤثر است که ناظر به مسیر رسیدن به منافع باشد. به طور خلاصه، هرگونه راه‌حل مطرح شده برای رسیدن به توافق و بهره مندی از منافع اقتصادی، بدون روشن شدن مسیر آن، توهمی بیش نیست و هیچ خاصیتی ندارد.

روزنامه شرق

چگونه می‌اندیشیم؟/کیومرث اشتریان

مهم‌ترین انقلاب‌های تاریخ بشری نه انقلاب‌های سیاسی بوده‌اند و نه انقلاب‌های اقتصادی یا صنعتی، بلکه این انقلاب‌های فکری‌اند که تأثیرگذارترین مؤلفه در تاریخ بشری‌اند. انقلاب فکری، ما را به بازنگری در خود و در دانش و در ابزار‌های شناخت وامی‌دارد. اعتبار شناخت و چیستی و چگونگی آن را به پرسش می‌کشد. نقد روشِ تفکر یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب‌های فکری است. به همین سان نحوه اندیشیدن یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در تصمیم‌گیری سیاست‌گذاران، مدیران و پژوهشگران است. ما باید همواره از خود بپرسیم که چرا و چگونه می‌اندیشیم و ویژگی‌های تفکر ما و سیاست‌مداران ما چیست؟

فهم نظام فکری و روش اندیشیدنِ مدیران و سیاست‌گذاران و سیاست‌مداران یکی از وظایف اصلی و مباحث مهم در حوزه مطالعاتی سیاست‌های عمومی است. تحلیل و بررسی اینکه گروه پیشین یا کنونی مذاکرات برجامی چگونه می‌اندیشند و چه افق دیدی به جهان و روابط بین‌الملل دارند، می‌تواند ما را در بازشناسی و خودشناسی ملی یاری دهد. ارزش‌های ما چیست و به پدیده قدرت چگونه می‌نگریم؟ آیا می‌ترسیم یا شجاعیم؟ آیا قدرتِ قدرتمندان در برابر دیدگان ما دوچندان است یا کم‌و‌بیش واقع‌بینانه است؟ آیا پدیده شناخت حادثه‌ای روانی است یا امری عقلانی؟ آیا بر توسن خیالیم یا در پیچ و خم زمین ناهموار؟ آیا تجربه زیسته ما در بازار و صنعت و اقتصاد و کسب‌وکار منشأ شناخت ما بوده است یا صرفا «تجربه»‌ای ذهنی از امور داریم؟ این‌ها پرسش‌هایی است که فراروی ما قراردارد و همواره باید نسبت به آن ذهن نقادی داشته باشیم. این یک وظیفه پژوهشی ملی است. نباید صرفا در امور روزمره غرق شویم. ورای حوادث روزمره و در متن همین امور روزمره به خود بیاییم و بپرسیم که من چگونه می‌اندیشم؟ ما چگونه می‌اندیشیم؟ سیاست‌مداران ما چگونه می‌اندیشند؟ آیا در حصاریم؟ آیا در تعامل «عینی» با واقعیاتیم؟ فکر ما چگونه بارور می‌شود؟ امور ملی و بین‌المللی چگونه در ذهن ما ساخت و پرداخت می‌شوند؟ چرا به برخی اخبار روی خوش نشان می‌دهیم؟ چرا فقط به سایت‌هایی که باب میلمان است سر می‌زنیم؟ چرا نمی‌خواهیم اخباری را که به مذاقمان خوش نمی‌آید، بشنویم؟ چرا گاهی برای خود فیلتر‌هایی گوناگون برساخته‌ایم و خودمحصوری می‌کنیم؟ یا چرا فکرمان را یله و رها کرده‌ایم تا هر نسیم آلوده‌ای ما را به این سو و آن سو ببرد؟

اگر یک فرد عادی و معمولی باشیم این پرسش‌ها به حوزه فردی و خصوصی مربوط می‌شود، اما اگر سیاست‌مداریم حکایت متفاوت است و سرنوشت منافع عمومی با نحوه اندیشیدن ما رقم می‌خورد؛ بنابراین هر سیاست‌مداری باید همواره دغدغه این را داشته باشد که چگونه می‌اندیشد؟ گاهی ممکن است پیامد‌های نحوه اندیشیدن ما به خسارت‌های بزرگ ملی بینجامد و گاهی نیز ممکن است هراس روانی نحوه تصمیم‌گیری‌مان را آن‌چنان متأثر کند که «وابدهیم» و شکست را پیشاپیش بپذیریم. یک بخش از عوامل مؤثر بر اندیشیدن به خصوصیات درونی افراد بازمی‌گردد: عقال منفعتی، روانی، اجتماعی، قومی و قبیله‌ای و عشیره‌ای که پای ذهن را می‌بندد و او را در حصار‌های نامرئی گرفتار می‌کند. آیا وزنه‌های سنگین روانی، سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی ذهن را جهت‌دار کرده است؟ شناخت، امری چندسویه است؛ هم روانی و هم تجربی.

یک بخش از عوامل نیز مربوط به روش اندیشیدن است. یکی از دریچه‌ها برای شناختِ نحوه اندیشیدنِ یک مدیر یا یک سیاست‌مدار آن است که ببینیم آیا نظم فکری دارد؟ براساس تجربه می‌اندیشد یا درگیر رؤیا و خیال است؟ آیا فلسفی می‌اندیشد؟ ذهنی منضبط دارد؟ آشفته است؟ نظریه‌پرداز است یا نظریه‌شناس یا هیچ‌کدام؟ آیا ذهنش سرشار از پیش‌فرض‌هاست؟ آیا تجربه‌ای و ذهنی میان‌رشته‌ای و چندرشته‌ای دارد؟ آیا توان مدیریت ذهن و مدیریت دانش‌های گوناگون دارد؟ آیا ذهن باز و ظرفیت نوآوری دارد؟ شجاعت و جسارت فهمیدن دارد؟ شماری از مدیران ما براساس تجربه‌های عینی نمی‌اندیشند. اساسا گاهی به‌دلیل غیرحرفه‌ای بر سرکار آمده‌اند و فاقد تجربه عملی هستند یا همچون منِ معلم بریده از هر گونه تجربه عینی و اجتماعی‌اند. از‌این‌رو مذاکرات و گفتگو‌های مدیریتی یا سیاسی آنان منحصر به مبارزه ذهنیت‌ها و پیش‌فرض‌ها یا «کم‌سوادی» آنهاست. در برابر موضوعات جدید معمولا موضع مخالف دارند، چون اساسا آن را فهم نمی‌کنند. با اندکی «ابهام» به «انکار» پدیده‌های جدید می‌رسند. با کوله بار سنگینی از توهم با دیگران می‌جنگند.

تردید آن‌چنان درونشان را می‌خورد که به همه‌کس بدبین می‌شوند تا در نهایت به‌نوعی «فرقه‌گرایی خویشاوندی» در سیاست می‌رسند. شماری دیگر از ما انحصار‌هایی بزرگ‌تر و «مدرن‌تر» داریم. اسیر اقتدار فکری خارجی‌ها هستیم. به مجرد آنکه منبع و منشأ یک نظریه یک اندیشمند غربی است سپر می‌افکنیم. با تلاش فراوان سعی در فهم و انتشار آن داریم، به آن می‌بالیم، بر آن اساس عمل می‌کنیم و درنهایت به فرقه‌گرایی نخبه‌گرایانه و بریده از واقعیات بومی می‌رسیم. بسیاری از سیاست‌مداران به‌صورت خودآگاه یا ناخودآگاه برداشتی انسان‌شناسانه یا تحلیلی هستی‌شناسانه دارند و بر پایه آن برداشت‌ها، نظامی سلسله‌مراتبی از حقیقت بنا می‌گذارند. به بیان دیگر، پیش‌فرض‌هایی از خود و از جهان اطرافشان دارند و براساس آن یک نظام طبقاتیِ سیاسی - اقتصادی بنا می‌نهند. این سلسله‌مراتب را پایه‌ای برای تخصیص منابع، گزینش نیروی انسانی و انتخاب‌های سیاستی، روابط سیاسی و بین‌المللی قرار می‌دهند. ضروری است که این‌ها را بشناسیم و نقد کنیم و به آن بیندیشیم. شاید ریشه‌ای‌ترین پرسش‌ها در سیاست، پرسش از نحوه اندیشیدن و ویژگی‌های تفکر سیاست‌مداران و متفکران باشد. قصد من در اینجا فقط ارائه پرسش‌هایی درباره نحوه اندیشیدن بود. همین.
 

اخبار ویژه ۱۴ آذر

روزنامه کیهان

درماندگی بی‌سابقه اسرائیل مقابل ایران

مرور مواضع مقامات اسرائیل و تحلیلگران غربی، از درماندگی و هراس بی‌سابقه رژیم صهیونیستی در مقابل ایران حکایت می‌کند. این هراس و درماندگی به این علت است که اصرار صهیونیست‌ها بر خروج آمریکا از برجام، به افزایش اقتدار ایران ختم شده و اکنون صهیونیست‌ها مورد شماتت محافل داخلی خود و غرب قرار دارند که چرا موجب شده‌اند توافقی با آن کارکرد بی‌نظیر در مهار برنامه هسته‌ای ایران و موثر در سایر فشار‌های امنیتی و اقتصادی به هم بخورد و ایران اقتدار خود را باز یابد. از سوی دیگر اسرائیل با اصرار نسجیده بر بلوف‌های «تهدید نظامی»، هم گزینه نظامی را از اعتبار ساقط کرده و هم موجب ضربات بی‌سابقه نظامی و امنیتی به مراکز صهیونیستی در فلسطین‌اشغالی و نیرو‌های آمریکا در منطقه شده است.

جالب و مضحک اینکه چند روز قبل لاپید وزیر خارجه اسرائیل در مذاکره با ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه، در حالی که ادعا می‌کرد «تهدید نظامی تنها راه متوقف کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران است»، یک راز مگو را فاش کرد. او از واژه «تهدید نظامی باورپذیر» استفاده کرد؛ که نشان می‌دهد‌هارت و هورت‌های سگ زنجیری آمریکا در منطقه و حتی خود آمریکا، به اعتبار شکست‌های سهمگین شان در عراق و افغانستان و سوریه و لبنان و یمن، خریداری در ایران ندارد.

رفتار تحمیقی وزیر خارجه اسرائیل با مقام فرانسوی در حالی است که نفتالی بنِت نخست‌وزیر اسرائیل هفته گذشته در اعترافی توام با سرشکستگی و تحقیرشدگی گفت «ایرانی‌ها در حالی که با امنیت در تهران نشسته بودند، اسرائیل را با موشک محاصره کردند. آن‌ها ما را از راه دور آزار می‌دهند و آسیب می‌زنند.» لیبرمن، وزیردفاع پیشین رژیم صهیونیستی هم اخیرا با غیر قابل مقایسه توصیف کردن اسرائیل با قدرت ایران گفته است: «ایران ۷۴ بار از ما بزرگ‌تر و جمعیت آن ۹ برابر ما است. در اسرائیل همه چیز در مرکز متراکم است، اما در ایران فاصله دو کلانشهر تهران و مشهد ۹۰۰ کیلومتر است. وضعیت ما با ایران کاملا متفاوت است».

در این میان روزنامه هاآرتص چند روز درباره‌اشتباه راهبردی آمریکا در خروج از برجام نوشت: «اسرائیلی‌ها سرانجام حقایق را در مورد ترامپ شنیدند. برخی مقام‌های اسرائیل، تصمیم ترامپ برای خروج از برجام را به خاطر اینکه موجب افزایش غنی سازی اورانیوم از سوی ایران شده، اشتباه اصلی دهه گذشته درباره ایران خواندند، از جمله رئیس‌سابق موساد، و وزیر دفاع و فرمانده ارتش اسرائیل. زمانی که رئیس‌جمهور سابق آمریکا تصمیم به خروج از توافق هسته‌ای با ایران گرفت، بنیامین نتانیاهو -نخست‌وزیر وقت اسرائیل این تصمیم را به یک جشن سیاسی تبدیل کرد. اما حالا مقامات اسرائیلی می‌گویند این‌اشتباه بزرگ دهه گذشته درباره ایران بوده است.»

توماس فریدمن تحلیلگر ارشد آمریکایی نیز دیروز در روزنامه نیویورک تایمزنوشت: «خروج ترامپ از برجام، که پمپئو و نتانیاهو به شدت از آن حمایت کردند، یکی از احمقانه‌ترین، ضعیف‌ترین و بی‌نتیجه‌ترین تصمیمات امنیت ملی ایالات متحده در دوران پس از جنگ سرد بوده است. این تنها مدعای من نیست و بسیاری بر این دیدگاه هستند. «موشه یعلون» که در زمان امضای برجام وزیر دفاع اسرائیل بود و به شدت با آن مخالفت کرده بود، هفته گذشته گفت: «به همان‌اندازه که برجام بد بود، تصمیم برای خروج از آن- با تشویق نتانیاهو- بدتر بود. یعلون تصمیم ترامپ را مهم‌ترین اشتباه در عرصه سیاست خارجی و امنیتی دهه گذشته درباره ایران دانست.

دو روز بعد، ژنرال «گادی آیزنکوت» فرمانده ارشد نظامی اسرائیل در زمانی که ترامپ از توافق خارج شد، اظهارات مشابهی را ارائه کرد. او گفت: «تصمیم ترامپ، ایران را از همه محدودیت‌ها رها کرد و برنامه هسته‌ای آن را به یک موقعیت بسیار پیشرفته‌تر سوق داد». البته آمریکا و اسرائیل به هنگام تدارک برای خروج ترامپ از برجام، تصور می‌کردند دست ایران بسته است و بنابراین رو به قبله خواهد شد؛ هم مجبور است تعهدات برجامی را یکطرفه به اجرا بگذارد و هم تحریم‌ها را دو برابر بیش‌تر حس می‌کند و بنابراین به زانو در می‌آید(!)

آن‌ها متاسفانه در این طراحی خباثت‌آلود، روی انفعال برخی دولتمردان وقت ایران حساب ویژه باز کرده بودند. آمریکا و اسرائیل چنانکه فدریکا موگرینی فاش کرد مطئمن شدند که دولت روحانی حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، تعهدات هسته‌ای را کاهش نمی‌دهد. ضمنا می‌شنیدند که برخی مدیران وقت در دولت چگونه ضمن بزرگ‌نمایی تحریم‌ها، اظهار ناتوانی می‌کنند؛ بنابراین دچار این توهم شدند که به قول معروف، هم از توبره بخورند و هم از آخور! هم تعهدات آمریکا را به صفر برسانند و هم دولت ایران را گروگان برجام نگه دارند!

اما روی کار آمدن نمایندگان انقلابی در مجلس یازدهم از خرداد ۱۳۹۹ و سپس انتخاب زئیس جمهور باورمند به توانمندی‌های مردم و نظام در خرداد ۱۴۰۰ تمام رشته‌های آمریکا و اسرائیل را پنبه کرد و درماندگی فعلی را‌گریبانگیر آن‌ها ساخت. اکنون شرایط به گونه‌ای است که روزنامه وال‌استریت ژورنال می‌نویسد: توافق جو بایدن با ایران ضعیف‌تر از توافق اوباما خواهد بود. ایران در این مذاکرات به دنبال این است که کم‌ترین تعهدات ممکن را داده و البته در عوض بیش‌ترین امتیازات را بگیرد. این رویکرد به توافقی ختم خواهد شد که بسیار بسیار کم‌تر از توافق اوباما قادر به تامین اهداف و منافع آمریکا خواهد بود؛ یک توافق ضعیف‌تر از اوباما.
 

بلد نبودید تضمین بگیرید لااقل به ترامپ تضمین نمی‌دادید!

روزنامه غربگرایی که شش سال پیش ادعا می‌کرد «امضای وزیر امور خارجه آمریکا تضمین برجام است»، حالا از موضع طلبکاری ادعا می‌کند توقع داشتن تضمین، به‌خاطر فقر دانش تاریخی روابط بین‌الملل است. روزنامه شرق در گذشته با تیتر‌هایی مانند، «امضای کری تضمین است»، «اینک بدون تحریم»، «فروپاشی سازمان تحریم»، «پیروزی بدون جنگ» سعی در بزک توافق با آمریکا داشت، اما در ادامه با خروج آمریکا از برجام تیتر زد «برجام بدون آمریکا»!

این روزنامه، اما اخیرا برای سبک کردن بار آمریکا و غرب (در زمینه مسئولیت ارائه تضمین)، از قول دیاکو حسینی (همکار سابق حسام آشنا در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری) نوشت: «ما در ایران شـایـد بـه خاطر فقر دانش تاریخی روابط بین‌الملل، بیش از اندازه مناسبات بین کشور‌ها را با روابط اجتماعی انسـان‌ها مقایسه می‌کنیم». او با رد تمثیل معامله که در این‌باره مطرح می‌شود، ادامه داد: «در روابط بین‌الملل برخلاف امور اجتماعی در درون جوامع، هیچ پلیس یا حکومت جهانی نیست که بخواهد حق را بین افراد تضمین کند و عدالت را اجرا کند... در روابط بین‌الملل و در سیستم بین‌المللی و اساساً چنین نهاد‌هایی وجود ندارند و اراده کشـورها، اولین و آخرین تعیین‌کنندگان امور هستند. در چنین وضعیتی تنها قدرت کشورهاست کـه تعیین می‌کند تا چه اندازه می‌توانند از خودشـان دفاع کند».

حسینی تصریح کرد: «تضمین در روابط بین‌الملل در حالی که با یک ابرقدرت مواجه هستید بی‌معنی است، چون به محض اینکه این ابرقدرت اراده کند می‌تواند به راحتـی، بدون هیچ مانعی و با پرداخت کمترین هزینه، از توافق عقب بکشد. «بی‌جهت نیست که شما حتی یک نمونه سراغ ندارید که یک کشور در توافق با کشـور دیگری، خصوصاً با یک ابرقدرت از آن ابرقدرت تضمین گرفته باشـد و در اجرای آن تضمین موفق بوده باشـد. فکر می‌کنم تضمین به هیچ وجه ممکن نیست. البته شاید امتیاز‌هایی ردوبدل شود، ولی اسمش تضمین نیست».

در عین حال گفت: نظر او رها کردن بحث تضمین از سوی ایران نیست، «ولی باید واقع بین باشیم و بدانیم مابه‌ازای آنچه می‌خواهیم، چیست. مابه‌ازایش واقعاً تضمین نخواهد بود. می‌تواند مقداری امتیاز بیشتر باشد». توجه هم بکنیم که اگر آقای بایدن بخواهد چنین کاری انجام بدهد، درحالی که هیچ امتیاز دیگری از ایران نگرفته، داخل آمریکا بیچاره‌اش می‌کنند». او به قطبی بودن صحنه سیاسی آمریکا به‌خصوص درباره ایران اشـاره کرد و افزود: «فروختن توافقی با ایران با چنین شـرایطی در انتخابات آینده برای او مشـکل جدی ایجاد خواهد کرد». او راه‌حل را در زمینه بخت‌هایی دانست که آمریکایی‌ها مصمم هستند بعد از برجام مطرح کنند درباره مسائل منطقه و مسائل دیگر با ایران وارد گفتگو شوند: «ما می‌توانیم اسـتدلال کنیم، وقتی شما نمی‌توانید، یک توافق موجود را تضمین کنید و اجرا کنید و در گذشته هم چنین نکردید، طبیعی اسـت که نباید درخواست اضافه مبنی بر مذاکرات بعدی داشـته باشید و این می‌تواند مابه‌ازای آن در یک معادله سیاسی تعریف شود».

حسینی همچنین درباره بحث تحریم‌ها نیز دیدگاه متفاوتی داشت: «اگر تحریم‌ها هم برداشـته شـود... از آنجا که شـبکه تحریم‌ها علیه ایران بسیار گسترده است و از آنجایی‌که آینده سیاسـی ایران و آمریکا به شـدت مبهم اسـت، حتی رو به تاریکی و تیرگی هم می‌رود، طبیعتاً حتی با وجود برداشتن برخی تحریم‌های وعده داده شـده در برجـام، در میان‌مدت امکان تشـویق ســرمایه‌گذاری‌های گسترده در ایران وجـود نخواهد داشـت». درباره رویکرد روزنامه شرق گفتنی است که اولا؛ کج‌فهمی درباره مسئله تضمین اجرای برجام، صرفا به فقر دانشی مربوط نمی‌شود؛ بلکه گاهی مطامع جناحی یا ماموریت و معذوریت در پادویی غرب هم می‌تواند موجب تجاهل شود؛ چنانکه روزنامه شرق اگر تیتر زد «امضای کری تضمین است»، بدان خاطر بود که مدیرمسئول آن بعد‌ها اعتراف کرد برای جا انداختن برجام، ناچار به اغراق و بزک و دروغ شده‌اند!

ثانیا؛ باید از روزنامه شرق و امثال دیاکو حسینی و طیف متبوع آن‌ها پرسید اگر به ادعای شما توافقات بین‌المللی تضمین‌بردار نیست و آمریکا هم در این زمینه بدسابقه است، چرا اعتماد به آمریکا را ترویج کردید و چرا برای تدوین و اجرای نامتوازن برجام به هر قیمت، فضاسازی کردید؟ اگر قرار بود از آمریکا تضمین نگیرید، چرا اجرای تعهدات ایران را یکجا (ظرف ۲ ماه) و قبل از اجرای تعهدات نسیه آمریکا و غرب انجام دادید؟!

ثالثا؛ اگر قدرت کشورها، تضمین هر توافقی است، چرا اصرار به تضعیف اقتدار ایران، چه در حوزه هسته‌ای، و چه در حوزه نظامی و نفوذ منطقه‌ای داشتید؟ چرا طرف ایرانی را ضعیف وانمود کردید؟ و از آن طرف، این پالس (اطمینان و تضمین) را به آمریکا دادید که در صورت خروج از توافق و نقض تمام و کمال آن، همچنان در توافق می‌ماندید و یک‌طرفه آن را اجرا می‌کنید؟ فرض کنیم نمی‌توانستید تضمین بگیرید، تضمین و اطمینان دادن‌تان به آمریکا چه بود؟ از سر ساده‌لوحی و ناشیگری بود، یا...؟!

رابعا؛ مطالبه تضمین معتبر برای دادن اجازه بازگشت دوباره آمریکا به برجام (و طبعا دادن اجازه دسترسی به مکانیسم ماشه)، یک تعارف یا ابزار چانه‌زنی برای گرفتن خرده امتیاز نیست؛ بلکه یک مطالبه راهبردی است که نمی‌گذارد از موضع بدهکاری و قانون‌شکنی خارج شده و در جایگاه طلبکاری از ایران بایستد. ضمن اینکه شرط اجرای دوباره تعهدات ایران، اخذ تضمین معتبر، در کنار مطالبه خسارت چند سال عهدشکنی برجام و پیش‌بینی خسارت دادن آمریکا در صورت عهدشکنی مجدد است. اتفاقا بر اساس بند آخر گزارش شرق، آمریکا موظف است تعهد بدهد که سرمایه‌گذاران در ایران را پس از بازگشت به برجام، تهدید نمی‌کند.
 

آمریکا برای کسب رضایت ایران چه تضمین‌هایی باید بدهد؟

آمریکا برای اینکه بتواند دوباره به برجام بازگردد، باید تضمین‌های معتبر ارائه کند. این مطلب را روزنامه فرهیختگان مورد تأکید قرار داده و درباره مصادیقی از تضمین‌هایی که آمریکا باید بدهد، نوشته است: در میان بحث درباره نحوه احیای مجدد برجام نباید از یاد برد آنچه که هم اکنون باعث افزایش جدل‌ها پیرامون توافق هسته‌ای با ایران شده، خروج آمریکا از آن بوده است؛ پس یک نقطه مهم در مذاکرات فعلی علاوه بر بازگشت آمریکا به برجام سال ۲۰۱۵ و لغوتمامی تحریم‌ها، تأکید بر کسـب تضمین‌های قابل اتکا از واشنگتن برای عدم تکرار مجدد این اتفاق است.

از آنجایی‌که ایران به آمریکا بی‌اعتماد است، نمی‌تواند به تضمین‌های این کشور اعتماد داشته باشد. از این رو تصمین‌های حقوقی برای عدم خروج واشنگتن از برجام به هیچ وجه مطمئن تلقی نمی‌شود. ریچارد فونتین، مدیرعامل اندیشگده CNAS درباره یکی از شاخه‌های تضمین حقوقی برجام که تصویب آن در گنگره آمریکا است، می‌گوید: «حتی اگر برجام تبدیل به یک پیمان شود و در کنگره نیز تصویب شود، بازهم تضمین‌کننده عدم خروج آمریکا و بازگشت تحریم‌ها نیست، زیرا تاریخ نشان داده در زمانی که جورج بوش از پیمان ۳۰ سـاله ABM و ترامپ از INF خارج شدند، کنگره در مقابل آن‌ها ایستادگی نکرد.» این مسئله که مورد اعتراف آمریکایی‌هاست نشان می‌دهد که ایران باید به‌دنبال کسـب تضمین‌های قابل اتکایی به جز تضمین‌های حقوقی باشد. حتی اگر تضمین‌های حقوقی وجود نداشته باشد باز تضمین‌های مادی کارایی خود را خواهد داشت. در حوزه تضمین‌های مادی آمریکا می‌تواند بخشی کوچکی از ذخیره طلای خود را به داخل خاک ایران منتقل کند. این ذخایر همانند آنچه در ذخایر آمریکا می‌گذرد، در ذخایر ایران تا زمان خروج احتمالی این کشور از برجام دست‌نخورده باقی می‌مانند. آمریکا دارای بیش از ۸ هزار تن ذخایر طلا است. هر تن طلا ۷۰ میلیون دلار قیمت دارد. انتقال ۲۰۰ یا ۴۰۰ تن طلا به ارزش ۱۴ تا ۲۸ میلیارد دلار یک تضمین قابل اتکا برای عدم خروج واشنگتن از برجام است.

ایران در صورت خروج مجدد آمریکا از برجام به زمان زیادی برای تولید مواد هسته‌ای به همان میزان که از کشور خارج شده است، نیاز دارد. همین مسئله یکی از عوامل انگیزه‌دهنده به واشنگتن برای خروج از برجام بود. در تضمین جدید ایران باید با کشـور‌های عضو توافق هسته‌ای یا یکی از آن‌ها مانند روسیه که در دور قبل مقصد اورانیوم‌های صادرشده از ایران بود، به توافقی دست یابد که بر اساس آن درصورت خروج آمریکا از برجام اورانیوم غنی‌شده به همان میزانی که از ایران خارج شده به آن بازگردانده شود. این نوع از تضمین می‌تواند به کاهش انگیزه‌های آمریکا در خروج از برجام کمک کند.

تضمین‌های برجام، اما نباید تنها منحصر به آمریکا باقی بمانند؛ زیرا واشنگتن حتی در زمانی که عضوی از توافق هسته‌ای بود به مفاد آن به‌طور کامل عمل نمی‌کرد. آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها پس از اجرایی شـدن برجام ادعا می‌کردند قادر بـه ارائه تضمین درباره همکاری بانک‌هـای بین‌المللی با ایران برای تامین مالی نیستند، زیرا این موسسات خصوصی به‌حساب می‌آیند و خود درباره فعالیت‌هایشان تصمیم می‌گیرند. این یک مسـئله داخلی برای کشـور‌های عضو برجام اسـت و ایران نباید هزینه آن را بپردازد. این موضوع همچنین دارای راه‌حل‌های چندان پیچیده‌ای نیست و این کشور‌ها می‌توانند از آمریکا مجوز فعالیت شرکت‌های خصوصی در ایران را اخذ کنند. به جز سرمایه‌گذاری در ساخت کارخانه‌ها، پالایشگاه‌ها و تاسیسات اقتصادی کشـور‌های عضو برجام همچنین باید مقادیر مشخصی سپرده‌گذاری ارزی بلندمدت در بانک‌های ایران داشته باشند. در شـاخه سوم نیز باید خرید سطحی حداقلی از نفت به کشور‌های غربی تضمین شود.
 

جنایت‌شویی بی‌سابقه رئیس‌جمهور فرانسه

رسانه رسمی دولت فرانسه تصریح کرد: دیدار رئیس‌جمهور فرانسه با ولیعهد جنایتکار سعودی، در ازای قرارداد فروش سلاح و برای بازسازی وجهه بین‌المللی بن‌سلمان بوده است! همزمان با سفر امانوئل ماکرون به ریاض و دیدار با بن‌سلمان، وب‌سایت رادیو فرانسه در گزارشی نوشت: «بعد از سفر به امارات متحد عرب و قطر، امانوئل ماکرون به عربستان سعودی رفت و با ولیعهد این کشور دیدار کرد. بعد از قتل جمال خاشقجی و روشن شدن نقش بن‌سلمان به عنوان آمر قتل، اکثر رهبران سیاسی جهان از ملاقات با وی شانه خالی می‌کنند. اما رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید که برای ایجاد ثبات در منطقه، باید با همه گفتگو کرد. از زمان قتل جمال خاشقجی روزنامه‌نگار سعودی که در کنسولگری عربستان در استانبول قطعه‌قطعه شد، بن‌سلمان شهرت جهانی بسیار زشتی یافت. اگرچه دونالد ترامپ این واقعه هولناک را چندان به روی خود نیاورد، اما جو بایدن در روز‌های کارزار انتخاباتی‌اش حکومت عربستان را «دولت مطرود» خواند و به‌ویژه از ولیعهد این کشور فاصله گرفت.

در این شرایط، دیدار ماکرون با محمد بن‌سلمان، اعتراض برخی سازمان‌های مدافع حقوق بشر و رسانه‌ها را برانگیخته است. اما ماکرون در آستانه ورود به عربستان گفت که برای حفظ ثبات منطقه باید با همه طرف‌ها گفتگو کرد. برخی معترضان معتقدند که هدف اصلی ماکرون فروش سلاح است. طی سفر ماکرون به امارات، قرارداد فروش هشتاد هواپیمای جنگی رافال به امضا رسید. در سال‌های اخیر، عربستان نیز یکی از مشتریان تسلیحات فرانسوی بوده است. همچنین بدون تردید، پرونده هسته‌ای ایران، یکی از موضوعات گفت‌وگوی ماکرون با برخی سران عرب منطقه است.» یادآور می‌شود اولین‌بار ترامپ بود که از بن‌سلمان ولیعهد عربستان و دیگر مقامات سعودی به عنوان گاو شیرده یاد کرد و تاکید نمود از طریق آن‌ها توانسته ۴۵۰ میلیارد دلار قرارداد امضا کند. فرانسه در کنار دولت آمریکا شریک جنایات سبعانه رژیم سعودی در یمن بوده است.

نشریات فرانسوی هم مانند رادیو فرانسه تصریح کرده‌اند ملاقات ماکرون با بن‌سلمان برای فروش بیشتر تسلیحات به عربستان بوده است. از سوی دیگر ماکرون در جریان سفر به عربستان مدعی شد «احیای برجام بدون در نظر گرفتن خواسته‌های اسرائیل و کشور‌های عربی، شانس چندانی ندارد». این سخن مجددا نقش فرانسه به عنوان پلیس بد در جریان مذاکرات برجام در ۶ سال قبل را یادآور می‌شود. در همین حال جرج قرداحی وزیر اطلاع‌رسانی لبنان اخیرا ضمن اعلام استعفا فاش کرد: در دیدار نخست‌وزیر نجیب میقاتی پی بردم که فرانسوی‌ها مایلند من، پیش از سفر ماکرون به ریاض استعفا کنم، شاید که این موضوع به گشودن باب گفتگو با مسئولان سعودی درباره لبنان کمک کند.

در واقع، ماکرون می‌خواسته استعفای قرداحی از وزارت را که خواسته سعودی‌ها بود، برای آن‌ها فاکتور کند. در همین حال وب‌سایت بی‌بی‌سی در تحلیلی پیرامون سفر ماکرون به ریاض و ملاقات با بن‌سلمان نوشت: «ماکرون نخستین رهبر یک کشور مهم اروپایی است که از زمان قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار عربستانی در سال ۲۰۱۸، به این کشور سفر کرده است. براساس گزارش سازمان‌های امنیتی آمریکا، محمد بن‌سلمان شخصا دستور قتل جمال خاشقجی را صادر کرده بود. از زمان کشته شدن این روزنامه‌نگار در ترکیه، محمد بن‌سلمان به کشور‌های اروپایی یا آمریکا سفر نکرده است. آقای ماکرون که پیش از عربستان به قطر و امارات سفر کرد، روز جمعه با ارجاع به مسئله قتل جمال خاشقجی گفت: تصمیماتی برای رفتن به جده به معنای تایید هیچ چیز نیست. ما همواره درباره مسائل مرتبط با حقوق بشر یا این مورد مشخص، مواضعمان روشن بوده است. او گفت که عربستان در این مدت نشست سران جی-۲۰ را برگزار کرد و به‌رغم مسئله خاشقجی، تعداد زیادی از قدرت‌های جهان این نشست را بایکوت نکردند. البته این نشست که ماکرون اشاره می‌کند، به شکل مجازی برگزار شد.»

بی‌بی‌سی می‌افزاید: سفر رئیس‌جمهور فرانسه به سه کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس، تا اینجا سود اقتصادی قابل توجهی برای این کشور اروپایی داشته است. امارات متحده عربی یک توافق خرید تسلیحاتی با فرانسه امضا کرد که بیش از ۱۹ میلیارد دلار ارزش دارد. خرید ۸۰ هواپیمای رافال از فرانسه، بخش مهمی از این توافق بزرگ تسلیحاتی است. این توافق با انتقاد سازمان دیده‌بان حقوق بشر روبه‌رو شد. این سازمان می‌گوید امارات نقش قابل توجهی در «جنایاتی که در جریان عملیات نظامی در یمن» رخ داد، ایفا کرده است. در سال ۲۰۲۰ نیز عربستان که رهبری عملیات نظامی در یمن را بر عهده دارد، بزرگ‌ترین خریدار اسلحه از کشور فرانسه بود».

روزنامه وطن امروز

ورود «هزار راه نرفته» به پرونده مهارت‌های زندگی

برنامه «هزار راه نرفته» در ۳ هفته پیش رو به مهارت‌های زندگی و نقش آن در پایداری و استحکام خانواده می‌پردازد. به گزارش «وطن‌امروز»، «هزار راه نرفته» با محوریت مهارت‌های زندگی به موضوعاتی همچون مهارت در گفتگو و مهارت‌های ارتباطی و مذاکراتی می‌پردازد و در این راستا نقش نداشتن مهارت در خانواده‌های اختلاف‌دار، بررسی تاثیر مهارت‌های ارتباطی در خانواده‌های موفق، ساده‌انگاری و عدم استفاده از تبحر مذاکره در بخش «راز» و... را مورد بررسی قرار خواهد داد. معیار‌های انتخاب همسر و رابطه والد و فرزند نیز از دیگر بخش‌های مورد توجه این برنامه است که با محوریت این موضوع روانه آنتن خواهد شد. فصل جدید «هزار راه نرفته» همچون فصل‌های پیشین به تحکیم خانواده می‌پردازد. اهمیت تشکیل خانواده، روابط مناسب بین افراد خانواده، مسیر‌هایی برای ادامه زندگی مشترک و حل چالش‌های فراروی خانواده‌ها و... از جمله محور‌های این برنامه روانشناسانه است.

بخش‌های مختلف این برنامه عبارتند از‌: پرداختن به سوالات مهم برای جوانان در شرف ازدواج، بیان چالش‌ها توسط افراد و ارائه راه‌حل توسط کارشناسان، بخش خانواده موفق و سازگار، خانواده‌های در آستانه جدایی، «ایفای نقش» که مشکلات در یک آیتم نمایشی ارائه می‌شود و مشاور به صورت مستقیم راهکار ارائه می‌دهد و بخش «راز» که موضوعات مبتلابه خانواده‌ها به صورت نامه خوانده و توسط کارشناس تحلیل می‌شود. فرشته موتابی، آسیه اناری، شهریار شهیدی، محمدعلی مظاهری، منصوره‌سادات صادقی، رضا رستمی، پرویز آزاد‌فلاح، حجت‌الاسلام محمدحسن سعیدی، جمال شمس و... از جمله کارشناسان و مشاوران این برنامه هستند. «هزار راه نرفته» کاری است از گروه خانواده به تهیه‌کنندگی ناهید سادات‌شریفی به کارگردانی علیرضا برزگردانایی که از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۹:۴۵ از شبکه ۲ سیما روانه آنتن می‌شود.
 

جایزه جشنواره «جنایات و مکافات» به «قصیده گاو سفید» رسید

«قصیده گاو سفید» جایزه بهترین فیلم داوران آکادمیک جشنواره «جنایات و مکافات» استانبول را از آن خود کرد. به گزارش «وطن‌امروز»، «قصیده گاو سفید» به کارگردانی بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم و تهیه‌کنندگی غلامرضا موسوی در ادامه موفقیت‌های بین‌المللی خود، در بخش مسابقه جشنواره «جنایات و مکافات» استانبول حضور یافت و موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم داوران آکادمیک از این جشنواره شد. مریم مقدم، علیرضا ثانی‌فر، آوین پوررئوفی و پوریا رحیمی‌سام بازیگران نقش‌های اصلی این فیلم هستند.
 

پدرام شریفی با «کابل پلاک ۱۰» همراه شد

پدرام شریفی در فیلم سینمایی «کابل پلاک ۱۰» به کارگردانی نوید محمودی به ایفای نقش پرداخت. به گزارش «وطن‌امروز»، پدرام شریفی در فیلم سینمایی «کابل پلاک ۱۰» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی نوید محمودی به ایفای نقش پرداخت. پیش از این الناز شاکردوست به عنوان بازیگر نقش اول این فیلم معرفی شده بود. فیلمبرداری «کابل پلاک ۱۰» هم اکنون به پایان رسیده و سازندگان فیلم تلاش دارند با انجام مراحل فنی، فیلم را برای نمایش در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر آماده کنند. «کابل پلاک ۱۰» مضمونی متفاوت نسبت به سایر فیلم‌های نوید محمودی دارد. در خلاصه فیلم آمده است: «ثریا: لیلی جان چی رو نگاه می‌کنی؟ آدم که مردن خودشو تماشا نمی‌کنه».
 

«لیپار» پروانه نمایش گرفت

شورای پروانه نمایش فیلم‌های سینمایی با صدور پروانه نمایش ۲ فیلم موافقت کرد. به گزارش «وطن‌امروز» به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی- بصری، شورای پروانه نمایش فیلم‌های سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای فیلم «لیپار» به تهیه‌کنندگی سعید خانی و کارگردانی حسین ریگی و «شهرک» به تهیه‌کنندگی علی سرتیپی و کارگردانی علی حضرتی موافقت کرد.
 

اکران «تی‌تی» به تعویق افتاد

اکران فیلم سینمایی «تی‌تی» به کارگردانی آیدا پناهنده به تعویق افتاد. به گزارش «وطن‌امروز»، چهارمین فیلم سینمایی آیدا پناهنده با عنوان «تی‌تی» با بازی الناز شاکردوست، پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا بنا بود اواخر آذرماه سال جاری اکران شود، اما با تغییر برنامه اکران فیلم، گروه تهیه و پخش «تی‌تی»، امیدوارند بزودی و در شرایط مناسب‌تر این فیلم را به نمایش عمومی درآورند.
‎ «تی‌تی» درباره زنی معروف به «تی‌تی خُله» است که می‌خواهد بشریت را نجات دهد و آشنایی او با یک استاد فیزیک، ماجرا‌های تازه‌ای در زندگی‌اش به وجود می‌آورد.
 

کارگردان «لباس شخصی» با «ضد» به فجر می‌آید

دومین فیلم سینمایی امیرعباس ربیعی با نام «ضد» این روز‌ها در سکوت خبری پیش می‌رود تا برای چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده شود. به گزارش «وطن‌امروز»، فیلمبرداری فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی که از اواسط مهرماه در سکوت خبری کلید خورد، همچنان ادامه دارد. همزمان با انتشار نخستین خبر رسمی از «ضد» بازیگران این فیلم معرفی شدند؛ مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، مجید پتکی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی در «ضد» ایفای نقش می‌کنند. «ضد» به نویسندگی حسین تراب‌نژاد، درامی سیاسی است که در بستر یکی از حوادث مهم و ملتهب ابتدای انقلاب اسلامی روایت می‌شود. این فیلم از تازه‌ترین محصولات سازمان سینمایی حوزه هنری است که خود را برای حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده می‌کند. ربیعی پیش از این فیلم سینمایی «لباس شخصی» را کارگردانی کرده بود که نامزد بهترین فیلم اول در سی‌و‌هشتمین جشنواره فیلم فجر شد.

روزنامه خراسان

سکاندار بورس: دامنه نوسان را به تدریج باز می‌کنیم

رئیس سازمان بورس با بیان این که فرایند توزیع سود نقدی تبدیل به یک چالش جدی شده است که پیش از این وجود نداشت، اظهار کرد: قبول دارم که باید دامنه نوسان را باز کنیم، اما به تدریج و با زمان بندی آن را انجام می‌دهیم و در برنامه‌های ما هم هست.
 

نرخ بهره بین بانکی پس از ۶ ماه کاهش یافت

دیروز شنبه ۱۳ آذر نرخ بهره بین بانکی پس از شش ماه روند صعودی کاهش یافت. نرخ سود بین بانکی در حالی کاهش یافته است که برخی کارشناسان معتقد هستند که کاهش نرخ بهره بین بانکی عموماً منجر به رونق بورس و افزایش فرایند‌های مولد اقتصادی در شرکت‌های بورسی خواهد شد. بر این اساس، نرخ سود بین بانکی که به صورت هفتگی توسط بانک مرکزی اعلام می‌شود از ۲۱.۰۹ به ۲۱.۰۶ کاهش یافت.
 

تمدید ثبت نام نهضت ملی مسکن تا پایان آذرماه

ایسنا - معاون وزیر راه از تمدید مهلت ثبت نام در طرح نهضت ملی مسکن تا پایان آذر ۱۴۰۰ خبر داد. در روز‌های اخیر پیشنهاد‌هایی برای تسهیل شرایط ثبت نام طرح جهش تولید و تامین مسکن ارائه شد که به تایید اولیه دولت رسیده است. از جمله این موارد می‌توان به ثبت نام افراد مجرد بالای ۱۸ سال، کاهش سابقه سکونت در برخی شهر‌ها از پنج سال به دو تا سه سال و سابقه مالکیت خصوصی از ۱۶ سال به پنج سال اشاره کرد.
 

سرکشی دلار روی ۳۰ هزار تومان

حساسیت بالای نرخ دلار به مذاکرات وین موجب رشد آسانسوری نرخ آن تا بیش از ۳۰ هزار تومان هم شد. به گزارش اقتصادنیوز، پس از پایان دور هفتم مذاکرات وین، قیمت دلار در بازار ارز با ۶۰۰ تومان افزایش به ۲۹ هزار و ۹۵۰ تومان رسید و در مقاطعی حتی تا مرز ۳۰ هزار تومان نیز پیش رفت. کاهش عرضه دلار در هفته گذشته نیز در روند صعودی دلار تاثیرگذار بود. طبق اعلام کانال‌های تلگرامی قیمت دلار حتی دیروز از مرز ۳۰ هزار تومان هم عبور کرد و تا ۳۰ هزار و ۱۲۰ تومان هم معامله شد. با این حال نرخ‌های بعدازظهر سامانه سنا نشان می‌داد که در صرافی‌های رسمی، قیمت فروش دلار در سطح ۲۷ هزار و ۹۰۰ تومان تعیین شده است. بر اساس این گزارش، رفتار نوسانی قیمت دلار در این روز‌ها تشدید و ریسک معامله در بازار دلار زیاد شده است. اگرچه انتظارات سهم به اثبات رسیده‌ای در نوسان بازار‌ها دارند، با این حال، به نظر می‌رسد حساسیت زیاد بازار ارز به مذاکرات وین به طرز قابل توجهی بالاست. در این حال، نورنیوز شبکه رسانه‌ای نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در گزارشی نوشت: مجموعه اطلاعاتی که به دست «نورنیوز» رسیده است نشان می‌دهد که ایجاد نوسان در نرخ ارز در داخل کشور بر مبنای یک نقشه کاملا طراحی شده و به احتمال قوی از سوی کانون‌های ارزی در چند کشور خارجی همسایه صورت می‌گیرد و عناصری در داخل در این سناریو ایفای نقش می‌کنند.

روزنامه ایران

تهدید امام جمعه اهواز علیه اشرافی‌گری یک مسئول

خبر اول اینکه، حجت‌الاسلام محمدنبی موسوی‌فرد امام جمعه اهواز در خطبه‌های نماز جمعه اهواز، اظهار کرد: برخی مدیران زندگی تجملی برای خود فراهم کردند در حالی که در شهر و محله آن‌ها کسانی هستند که شب گرسنه خوابیده‌اند و در برخی شرکت‌ها کارگران ما به خاطر مشکلات معیشتی، نداشتن امنیت شغلی و تبدیل وضعیت دست به اعتراض می‌زنند. به گزارش رجانیوز، وی با انتقاد از مدیرانی که سوار بر ماشین‌های کذایی می‌شوند و در کاخ‌های آنچنانی زندگی می‌کنند، افزود: در همین اهواز مسئولی می‌شناسیم که خانه‌ای ۱۰ هزار متری دارد؛ خودش بهتر است این خانه را تخلیه کند قبل از اینکه مجبور شویم به این موضوع ورود کنیم. موسوی‌فرد تصریح کرد: البته فراموش نکنیم که تازه سه ماه است یک دولت انقلابی روی کار آمده است شک نکنید آقای رئیسی دست افراد متخلف را کوتاه می‌کند و این خواسته مردم است که در اسرع وقت این اتفاق بیفتد.
 

تمدید معافیت عراق برای خرید انرژی از ایران

خبر دیگر اینکه، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا روز گذشته گفت که دولت امریکا معافیت‌های پیشین عراق برای واردات و خرید برق و گاز از جمهوری اسلامی ایران را تمدید کرد. براساس این معافیت، عراق می‌تواند به‌مدت چهار ماه دیگر یعنی از اوایل آوریل تا آگوست، به واردات برق و گاز از ایران ادامه داده و مشمول تحریم‌های ظالمانه واشنگتن نخواهد شد. به گزارش ایرنا، عراق بیش از ۶ میلیارد دلار بدهی‌های معوقه بابت واردات برق از ایران دارد که تحریم‌های ظالمانه امریکا مانع پرداخت و تسویه این مبلغ شده است. منابع غربی و عراقی به خبرگزاری فرانسه گفتند که امریکا به مقامات عراقی چراغ سبز نشان داد تا دو میلیارد دلار بدهی واردات گاز به ایران از طریق حساب بانکی سوئیس را آزاد کنند. عراق بیش از یک سوم انرژی مورد نیاز خود را از طریق واردات برق و گاز از جمهوری اسلامی ایران تأمین می‌کند. صنعت انرژی ایران در اواخر سال ۲۰۱۸ با تشدید تحریم‌ها، در لیست سیاه قرار گرفت، اما به‌دلیل عدم تأمین مبدأ جایگزین، امریکا به بغداد برخی معافیت‌های موقت به منظور واردات گاز و برق از ایران را اعطا کرد.
 

تحویل چهارمین محموله میعانات گازی ایران به ونزوئلا

دست آخر اینکه، با اعلام یکی از اعضای مجلس ونزوئلا، ایران چهارمین محموله میعانات گازی را در سال‌جاری میلادی به ونزوئلا تحویل داده است. به گزارش تسنیم، شرکت نفت دولتی ونزوئلا نیازی حیاتی به این میعانات گازی دارد، چون به‌خاطر تحریم‌های امریکا هیچ گزینه دیگری برای تهیه آن ندارد. از این نفت خام فوق‌سبک برای ترکیب با نفت خام بسیار سنگین ونزوئلا استفاده می‌شود تا آن را رقیق‌تر و آماده صادرات کند. ایران و ونزوئلا که هر دو تحت تحریم‌های امریکا قرار دارند، در سال‌جاری میلادی قراردادی امضا کرده‌اند که طبق آن ایران میعانات گازی خود را به کاراکاس می‌فرستد و نفت خام ونزوئلا را به‌ازای آن دریافت می‌کند. وزیر نفت ایران اعلام کرده بود: «ما قصد داریم ۱۴۵ میلیارد دلار برای توسعه صنعت نفت در بخش اکتشاف، تولید و پتروشیمی طی ۴ تا ۸ سال آینده سرمایه‌گذاری کنیم، بنابراین از حضور سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی در این صنعت استقبال خواهد شد.» ونزوئلا هم صادرات نفت خود مخصوصاً به چین و مالزی را افزایش داده است.


روزنامه شرق

تأسیس هیئت دیپلماتیک مشترک در افغانستان

رئیس‌جمهوری فرانسه گفت که تعدادی از کشور‌های اروپایی در حال تأسیس یک «هیئت مشترک» در افغانستان هستند که سفیران آن کشور‌ها را قادر می‌سازد تا به افغانستان بازگردند. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، کشور‌های غربی با «چگونگی» تعامل با طالبان پس از تسلط بر افغانستان در ماه آگوست و خروج نیرو‌های تحت رهبری آمریکا از این کشور، دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. پس از به‌قدرت‌رسیدن طالبان و تصرف کابل، آمریکا و کشور‌های غربی سفارت‌هایشان را در افغانستان بستند و دیپلمات‌هایشان را از این کشور خارج کردند. نیرو‌های طالبان دولت جدیدی را برای خود اعلام کردند که اعضای آن تحت تحریم آمریکا و سازمان ملل هستند. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، در دوحه قبل از رفتن به جده به خبرنگاران گفت: ما به نهادی میان چندین کشور‌های اروپایی فکر می‌کنیم؛ یک مکان مشترک برای چندین اروپایی که به سفیران ما این امکان را بدهد که در آنجا حاضر شوند. آمریکا، کشور‌های اروپایی و سایرین تمایلی به رسمیت‌شناختن طالبان ندارند و آن‌ها را متهم به «عقب‌نشینی» از تعهدات سیاسی، قومیتی، حمایت از حقوق زنان و اقلیت‌ها می‌کنند.
 

هشدار بایدن به همتای روسی‌اش: ادامه کار برای پوتین دشوار می‌شود

رئیس‌جمهوری آمریکا می‌گوید که اقدام نظامی احتمالی روسیه علیه اوکراین را برای ولادیمیر پوتین «خیلی خیلی سخت» خواهد کرد. به گزارش ایندیپندنت، جو بایدن روز جمعه گفت که دولت او برای جلوگیری از تهاجم روسیه، مجموعه‌ای از ابتکار‌های فراگیر را در دست تدوین دارد. او گفت: «این مجموعه ابتکار‌ها کار آقای پوتین را در انجام آنچه همه نگرانش هستند، خیلی خیلی سخت خواهد کرد». بایدن درباره جزئیات این ابتکار‌ها توضیحی نداد، اما سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه که روز پنجشنبه با آنتونی بلینکن، همتای آمریکایی خود دیدار کرد، گفت که ایالات متحده روسیه را به وضع تحریم‌های بیشتر تهدید کرده است. از سویی، به گزارش آسوشیتدپرس، نشانه‌هایی دیده می‌شود که کاخ سفید و کرملین در‌حال تدارک مقدمات گفت‌وگویی در هفته آینده میان بایدن و پوتین‌اند. یوری اوشاکوف، مشاور امور خارجی پوتین، روز جمعه به خبرنگاران گفت که تاریخ این گفتگو پس از نهایی‌شدن جزئیات اعلام می‌شود. هم‌زمان، وزیر دفاع اوکراین روز جمعه گفت که ۹۴ هزار نظامی روس پشت مرز این کشور مستقر شده‌اند. به گزارش آسوشیتدپرس، اولسکی رزنیکوف گفت این نیرو‌ها که در شبه‌جزیره کریمه گرد آمده‌اند، ممکن است تا پایان ماه ژانویه به اوکراین حمله کنند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط
موارد بیشتر برای شما