به مناسبت تخریب قبور ائمه بقیع در هشتم شوال سال1344 قمری

ادله‌های ما برای حضور در کنار مزار انبیا و ائمه(ع)

از شأن نزول آیه135 سوره آل‌عمران به این اصل پی می‌بریم که رفتن نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای استغفار و طلب بخشش موضوعیت دارد اما وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در حیات ظاهری نیستند چه باید کرد؟ نتیجه آن‌که تنها راه برای دور ماندن از انحراف، تحریف، بدعت، افراط و تفریط توجه به سنت و سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین(علیهم السلام) است.
سه‌شنبه، 20 ارديبهشت 1401
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ادله‌های ما برای حضور در کنار مزار انبیا و ائمه(ع)
در طول تاریخ اسلام و مباحث مختلف میان مسلمین در مورد اسلام و ماهیتش، تنها کسانی‌که همیشه با تکیه به استدلال، علم و عقل جلو می‌رفتند، شیعیان بودند. پیروان اهل‌بیت(علیهم السلام) به تأسی از ایشان همیشه سعی داشتند رفتارها و آداب دینی را با آنچه که خداوند و اهل‌بیت(علیهم السلام) دستور ‌دادند منطبق کنند.

یکی از این دستورات آداب زیارت و توسل بود که علمای امامیه به دقت آن‌را از آیات قرآن، فرامین و رفتار ائمه(علیهم السلام) استخراج می‌کردند. بسیار از مذاهب و فرقه‌های ساختگی در مورد زیارت و توسل به اهل قبور به کج‌راهه رفتند و نتوانستند این مقوله را درک کنند. آنها یا تمام مباحث این موضوع را زیر سوال بردند یا نتوانستند به درک واقعی همه بخش‌های آن پی ببرند. در همین اثنا این شیعیان بودند که با مواجه به این موضوع در کنار استخراج دستورات صحیح با بدعت‌ها و افراط و تفریط‌ها نیز مبارزه می‌کردند و مسیر اعتدال و میانه‌روی را پیش می‌گرفتند. البته هدف مخالفان زیارت و توسل فقط دور کردن انسان‌های حق طلب از اهل‌بیت(علیهم السلام) بود اما در کمال ناباوری نه‌تنها این اتفاق نیوفتاد بلکه هر روز بیشتر از روزهای قبل مردم به حق بودند راه ائمه طاهرین(علیهم السلام) پی بردند.

در کل این‌که مسلمانان و همه انسان‌ها با تلاش‌های علمی و اخلاقی، با موازین صحیح و اسلام ناب آشنا شوند، رسالتی بود برعهده بزرگان شیعه که از امامان خود به امانت گرفتند و در به ثمر رساندن آن از جان مایه گذاشتند. این راه تنها راهی است که باید ادامه داده شود، راهی که همیشه بهترین بود و بهترین خواهد ماند. در مقابل وضعیت برای شیعیان رنج‌آور بود. حملات متعدد، دسیسه‌های مختلف، آزار رساندن به علما و به شهادت رساندن آنان، طرح شبهات فراوان، ایجاد فضای ناامن برای محبان اهل‌بیت(ع)، دروغ بستن، جعل کردن، خرافه درست کردن، مضحکه کردن و... بخشی از رفتارهایی بود که شیعیان و علمای آن تحمل می‌کردند. این اتفاقات البته هیچ‌وقت نتوانست خستگی و ناامیدی در این راهی پرفراز و نشیب ایجاد کند.

برخی از فرقه‌ها در این میان به تبرک جستن و زیارت قبور مطهر اهل‌بیت(علیهم السلام) ایراد وارد کردند و آن‌را مصداق شرک دانستند. این استدلال ابتدا در ذهن افراد قلیلی رشد کرد که به‌مرور زمان با حمایت دشمنان اسلام جهت ایجاد اختلاف میان مسلمانان و تضعیف اسلام در میان تعداد زیادی از مسلمانان قوت گرفت و توسعه پیدا کرد تاجایی‌که به تخریب قبور ائمه بقیع(علیهم السلام) و قبور مسلمانان صدر اسلام و مساجد انجامید. تاریخچه این اتفاق و علت رشد این تفکر مفصل است که خواندن آن و عبرت گرفتن از آن برای هر مسلمان، خصوصا هر شیعه‌ای لازم است. در خصوص قبرستان بقیع باید گفت: هنگامی‌که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دستور دادند اولین مسلمانان یعنی «اسعد بن زراره» و «عثمان بن مظعون» در بقیع دفن شوند، فرمودند: «عثمان بن مظعون را در بقیع دفن کنید تا شاخص و یادگاری از گذشتگان ما باشد و چه شاخص نیکی است عثمان.»(وفاءالفاء، ج3، ص893) سپس سنگی را به‌عنوان علامت بر سر مزارش قرار داد. پس از آن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بارها در بقیع حضور یافت و برای اهل قبور دعا و طلب مغفرت کردند و ‌فرمودند که: «من از طرف خدای خود مأمور هستم که برای اینان دعا کنم.»(تاریخ المدینه، ج1، ص90)

احادیث زیادی در عظمت قبرستان بقیع و دیگر قبرستان‌ها وجود دارد که هم به اهمیت توسل اشاره دارد و هم به‌نحوه حضور در قبرستان‌ها و ارتباط با اموات. در این حوزه سوالات فراوان و البته شبهات زیادی وجود دارد. به‌طور مثال وقتی در مقابل شبهه توسل و سلام به اهل‌بیت(علیهم السلام) می‌گوییم سلام دادن به اموات در قرآن هم آمده، می‌گویند آنها پیامبران الهی بودند! درحالی‌که سلام دادن به همه اموات جزو آداب ورود به قبرستان‌ها آمده است. شبهه مقبره درست کردن برای اموات را هم باید با سنت و تقریر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) پاسخ دهیم. وقتی که اموات در خانه‌ها دفن می‌شدند و ایشان به آن ایرادی وارد نمی‌کردند. حتی زمانی‌که بر روی قبور اموات اتاق‌هایی ساخته می‌شد با تایید ایشان همراه بود.

جالب آن‌که ائمه بقیع(علیهم السلام) از همان اول در خانه عقیل بن ابی طالب و در کنار مزار عباس عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد دفن شدند. همانند پیامبر(صلی الله علیه و آله) که در منزل خودشان به‌خاک سپرده شدند. باید توجه کرد که حضور در قبرستان و دعا برای اموات سنت‌ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است. روایت خالد بن عوسجه(وفاءالفاء، ج3، ص890) یکی از آنهاست که به قول و فعل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قبرستان بقیع اشاره دارد. همان‌طور که گفته شد تدفین در بقیع ابتدا مرسوم نبود اما پس از مدتی خانه‌هایی که به آن اشاره شد تبدیل به بقعه‌هایی گردید برای زیارت اهل قبور. زمانی هم که شیعیان بدن مطهر امام صادق(علیه السلام) را به بقیع آوردند آنجا تبدیل به حرم اهل‌بیت(علیهم السلام) شده بود و با این نام شناخته می‌شد.

این‌که به مرور خانه عقیل و امثال آن تبدیل به بقعه و حرم گشت به‌جهت مراجعه زائران بود و برای تامین آسایش حال آنان؛ زیرا شیعیان فقط برای زیارت قبور نمی‌آمدند بلکه جهت گفتن و شنیدن فضائل اهل‌بیت(علیهم السلام)، شناخت هر چه بیشتر آنان، توجه به زندگی ایشان و تقریب به خداوند در کنار مذار ایشان حضور پیدا می‌کردند.(تاریخ بقیع، ص24)  این رفتار نیز جزو سنت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) بود و مسلمانان به تأسی از ایشان به زیارت قبور اهل‌بیت(علیهم السلام)  خاندان ایشان می‌آمدند حتی این رفتار از خلیفه دوم در بیت المقدس دیده شد. در ادله‌های قرآنی آیه69 سوره نساء را داریم که به رفاقت با انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین امر می‌کند که هم دنیایی هست و هم آخرتی در آیه خداوند می فرماید: «وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا؛ و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو هم دمانند.» حال در این دنیا رفاقت با انبیا و شهدا چگونه است، وقتی آنان در قید حیات نیستند؟ ما استدلال می‌کنیم که با زیارت مزار ایشان می‌تواند این رفاقت در دنیا شکل بگیرد.

همچنین آیه135 آل‌عمران که می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ؛ و آنان که چون کار زشتى کنند یا بر خود ستم روا دارند خدا را به یاد مى ‏آورند و براى گناهانشان آمرزش مى‏ خواهند و چه کسى جز خدا گناهان را مى ‏آمرزد و بر آنچه مرتکب شده‏ اند با آنکه مى‏ دانند [که گناه است] پافشارى نمى کنند.» از شأن نزولش به این اصل پی می‌بریم که رفتن نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای استغفار و طلب بخشش موضوعیت دارد اما وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در حیات ظاهری نیستند چه باید کرد؟ نتیجه آن‌که تنها راه برای دور ماندن از انحراف، تحریف، بدعت، افراط و تفریط توجه به سنت و سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین(علیهم السلام) است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.