امام سجاد(علیه السلام) خداوندی که ماهی با این عظمت را آفریده و سفرهای را با این برکت پهن کرده، تقدیس میکند و میگوید: «اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَایَا تِلْکَ الْوَظَائِفِ، وَ خَصَائِصِ تِلْکَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِی اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ، وَ تَخَیَّرْتَهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ، وَ آثَرْتَهُ عَلَى کُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِیهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ، وَ ضَاعَفْتَ فِیهِ مِنَ الْإِیمَانِ، وَ فَرَضْتَ فِیهِ مِنَ الصِّیَامِ، وَ رَغَّبْتَ فِیهِ مِنَ الْقِیَامِ، وَ أَجْلَلْتَ فِیهِ مِنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ خدایا! تو از خالصترین آن وظایف و برگزیدهترین آن فرایض، ماه رمضان را قرار دادی که آن را از میان سایر ماهها برگزیدی و از میان همهٔ زمانها و روزگارها انتخاب کردی و بر همهٔ اوقات سال برتری دادی؛ به خاطر آنکه قرآن و نور را در آن نازل کردی و ایمان را در آن چند برابر ساختی و روزه گرفتن در آن را واجب کردی و به شبزندهداری در آن تشویق فرمودی و شب قدر را که از هزار شب بهتر است، در آن بزرگ داشتی.
ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ، وَ اصْطَفَیْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ، فَصُمْنَا بِأَمْرِکَ نَهَارَهُ، وَ قُمْنَا بِعَوْنِکَ لَیْلَهُ، مُتَعَرِّضِینَ بِصِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ لِمَا عَرَّضْتَنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ، وَ تَسَبَّبْنَا إِلَیْهِ مِنْ مَثُوبَتِکَ، وَ أَنْتَ الْمَلِیءُ بِمَا رُغِبَ فِیهِ إِلَیْکَ، الْجَوَادُ بِمَا سُئِلْتَ مِنْ فَضْلِکَ، الْقَرِیبُ إِلَى مَنْ حَاوَلَ قُرْبَکَ؛ سپس ما را به سبب آن، بر دیگر امّتها برتری دادی و در پرتو فضلش ما را از میان همهٔ ملّتها برگزیدی؛ پس به فرمانت روز را روزه گرفتیم و شبش را به یاریات به عبادت برخاستیم، در حالیکه خود را به سبب روزه و شبزندهداریاش در معرض رحمتت قرار دادیم؛ زیرا خودت ما را در این ماه در معرض رحمتت قرار دادی و آن را وسیلهٔ رسیدن به پاداشت انتخاب کردیم و تو به انجام آنچه از درگاهت طلب شود توانایی؛ و به آنچه از احسانت درخواست شود، جواد و بخشندهای؛ به کسی که برای تقرّب به تو بکوشد، قریب و نزدیکی.»(دعای45، فراز20 و 21)
نکات بسیاری در متن این دعا آمده است که ماهیت یک ماه روزهداری را برای ما مشخص میکند. در واقع، اینکه در این ماه چه چیزی در دسترس ما قرار گرفته و اصلاً برای چه روزه گرفتیم و عبادت کردیم؟ چرا در این ماه مبارک خداوند نگاه ویژهای به بندگان خود دارد و این همه وعده برای جاری شدن نعمتها و بخشش بندگان و پاداش فراوان برای چه بوده است؟ همه این پرسشها در دعای وداع ماه مبارک رمضان پاسخ داده شده است که لازم است با عنایت ویژه آن را بخوانیم و در عباراتش دقت کنیم.
ما باید جنس ماه مبارک را بشناسیم، آنچه در این ماه در اختیارمان قرار داده شده، ببینیم و با چشم باز از سفرهای که پهن شده است، استفاده کنیم. البته سفره ماه مبارک رمضان با سفرهای که در ذهنمان است و مادی است، تفاوت دارد. جنس غذایی که در سفره ماه مبارک رمضان قرار دارد، جنس غذای مادی نیست که با خوردن آن سیر بشویم و از فرط پرخوری نتوانیم به کارهای روزمره برسیم.
غذای سفره ماه مبارک از انوار الهی است که میهمان با استفاده هرچه بیشتر آن نورانیتر میشود. همراهی با این سفره ناپسند نیست و مانند سفرههای مادی نشستن طولانیمدت در کنار آن آزاردهنده نیست. «سلام بر تو که مصاحبتت ناپسند و معاشرتت نکوهیده نیست»؛ ضمن آنکه استفاده بیشتر از این سفره، مانند سفره مادی نیست که با دلخوری صاحب خانه مواجه شود! هر چه بیشتر از این سفر برداریم، صاحب سفره خوشحالتر میشود.
صاحب این سفره هر چه را که داشته، در آن قرار داده و با مهربانی همه انسانها را به بهره تمام و کمال از آن توصیه کرده است و حتی برای نفسش کشیدن در کنار این سفره و در این ماه اجر و پاداش در نظر گرفته شده است: «أنفاسکم فیه تسبیح».
این سفره با سفرههای مادی در تنوع محدود غذایی و کم بودن فضای سفره تفاوت دارد، منتها شباهتی که دارد، این است که مانند سفرههای مادی زمانی محدود دارد. آنچه در دعای وداع ماه مبارک رمضان در صحیفه سجادیه میبینیم، تأکید به همین کوتاه بودن زمان برای بهره بیشتر از این سفره است. وداع برای کسی که با این ماه مأنوس و همراه بوده، سخت است؛ مانند کسی که نمیخواهد لذت غذا خوردن از یک سفره را از دست بدهد.
این فرد با فردی که درکی از ماه رمضان ندارد؛ متفاوت است. در اولی وصل آسان و فراق سخت است. «اینک آن را وداع میگوییم وداع کسی که هجرانش بر ما غمانگیز است»؛ و در دومی وصل سخت است و فراق راحت؛ این حالت برمیگردد به نشناختن ماه رمضان و ندیدن نعماتی که در آن قرار دارد. دلبستگی به این ماه و نعمتهای آن بهترین دلبستگیهاست و دلکندن از آن سخت و دشوار است و حتی موجب وحشت میشود که نکند بیبهره مانده باشد. «وَغَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا»؛ و روی گرداندنش ما را به اندوه و وحشت دچار کرده است.
همانطور که انسان گناهکار وقتی هم که میخواهد عبادت کند، سنگینی گناهانش باعث سنگین شدن عبادتش میشود. این ماه هم برای گناهکاران سخت و سنگین است و برای مؤمنان لذتبخش و سبک. «سلام بر تو که زمانت بر گنهکاران چه طولانی بود، و در دل مؤمنان چه هیبتی داشتی!» همیشه قبل از وصال، انتظار مطلوب است و این انتظار هم تکالیفی دارد و هم لذتهایی. اینکه با خیال وصل به محبوب و معشوق روزهایمان را سپری کنیم و مدام در فکرشان باشیم، خود به معرفت و شناخت ما کمک میکند.
این انتظار انسان را فعال میکند و از روزمرگی خلاصش میکند. امام سجاد(علیه السلام) خود را از منتظران ماه مبارک معرفی میفرماید و با این عبادت تکالیفی را برای مؤمنان مفروض میگیرد. «سلام بر تو که قبل از آمدنت در آرزویت به سر میبردیم و پیش از رفتنت بر هجرانت محزونیم». بهترین دوست آن است که خداوند او را به ما معرفی کرده باشد.
بیهیچ نگرانی میتوانیم با این دوست مهربان همراه شویم و از او برای رسیدن به خدا کمک بگیریم. دوستی که هجرش به امید وصال زیباست و فراقش هم به امید وصل دوباره لذتبخش است. کاش قدر این دوست و محبوب پر برکت را بدانیم.
فرایض دینی به اوامر و دستورات خداوند اشاره دارد. این اوامر، در انجام آنها، ثواب و در ترکشان، عذاب وجود دارد. در قرآن و روایات، اهمیت انجام فرایض بسیار بیان شده است. انجام فرایض، مقام بندگی و رسیدن به مقام کامل از ایمان و تقوا را به همراه دارد. ابزار تشخیص وظیفهها، عبارتهای الهی و روایات از امامان معصوم(علیهمالسلام) است. اداء فرائض، راهی به سوی رستگاری و نزدیکی به خداوند متعال است.
فرایض، واجبات و سنتها
بهتر است در مورد تفاوت فرایض، واجبات و سنت ها مطالبی را هم عرض کنیم تا اهمیت و اولویت هر یک مشخص شود؛فرایض؛ تعریف: فرایض به اوامر و دستورات خداوند اشاره دارد. این اوامر، در انجام آنها، ثواب و در ترکشان، عذاب وجود دارد. اهمیت: در قرآن و روایات، اهمیت انجام فرایض بسیار بیان شده است. انجام فرایض، مقام بندگی و رسیدن به مقام کامل از ایمان و تقوا را به همراه دارد. مثال: نماز، روزه، حج، زکات و… از جمله فرایض اسلامی هستند.
واجبات؛ تعریف: واجبات نیز به دستورات خداوند اشاره دارد. اما مهمترین تفاوت آن با فرایض این است که واجبات ممکن است بدون جعل باشند (یعنی از نظر عقلی واجب باشند)، مثل وجوب شکر منعم. عموم و خصوص: نسبت فرایض به واجبات عموم و خصوص مطلق است. به این معنا که هر فرضی واجب است، اما هر واجبی فرض نیست. به طور خلاصه، هر دو فریضه و واجب، اهمیت بسیاری در دین اسلام دارند و انجام آنها جزء اعمال بندگی است.
سنتها؛ تعریف: سنتها نیز به دستورات خداوند اشاره دارد. اما مهمترین تفاوت آن با فرایض این است که سنتها ممکن است بدون جعل باشند (یعنی از نظر عقلی واجب باشند)، مثل وجوب شکر منعم. عموم و خصوص: نسبت فرایض به سنتها عموم و خصوص مطلق است. به این معنا که هر فرضی واجب است، اما هر واجبی فرض نیست. به طور خلاصه، هر دو فریضه و سنت، اهمیت بسیاری در دین اسلام دارند و انجام آنها جزء اعمال بندگی است.