ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

اعترافات هولناک اپوزیسیون در سالگرد آشوب که خود را در وضعیتی بسیار عقب‌تر از آنچه سال پیش در آن قرار داشتند، توصیف می‌کنند، مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. حسین باستانی گفت «اپوزیسیون درحال‌حاضر در نقطه...
يکشنبه، 26 شهريور 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

اپوزیسیون: به قهقرا رفتیم

علی علوی - رحیم زیادعلی: اعترافات هولناک اپوزیسیون در سالگرد آشوب که خود را در وضعیتی بسیار عقب‌تر از آنچه سال پیش در آن قرار داشتند، توصیف می‌کنند، مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. حسین باستانی گفت «اپوزیسیون درحال‌حاضر در نقطه عقب‌تر از زمان شروع جنبش سال گذشته قرار دارد». مسعود بهنود گفت «رضا پهلوی به‌اندازه یک گاو مهربان نمی‌فهمد و عجب از خرانی که به دنبال او افتاده‌اند و به او امید بسته‌اند». عبدالله مهتدی گفت که دنبال تجزیه‌طلبی با سران عرب و بلوچ بوده است، اما «بزرگ‌ترین فرصت تاریخی را از دست داده، چون جمهوری اسلامی از دشمنانش عاقل‌تر است». هوشنگ امیراحمدی گفت «رضا پهلوی از نزدیک با اسرائیل کار می‌کند و می‌خواسته با کمک اسرائیل و آذربایجان به ایران بازگردد تا ایران را دوباره مزدور امریکا و اسرائیل کند». مصی علینژاد گفت که امریکا از او خواسته با هویتی جدید برای همیشه از انظار پنهان شود و سرانجام خود رضا پهلوی نیز از مردم خواهش کرد به سفر نروند و پای انقلاب بایستند!

چالش‌برانگیزترین و تأسفبارترین بخش ماجرای رسانه‌های فارسی‌زبان به‌عنوان بازوی تبلیغاتی براندازان آنجاست که خبرنگاران و گزارشگران این شبکه‌ها که شبانه‌روز ایران را ویران و روبه‌زوال، توصیف و مردم را دعوت به آشوب و براندازی با رهبری امثال رضا پهلوی و سلبریتی‌های نان‌خور سازمان‌های جاسوسی غرب می‌کنند، خود اعتقادی به این حرف‌ها ندارند و در پشت و روی صحنه، نشان می‌دهند به براندازی به چشم یک کار احمقانه و به رهبران آن به چشم یک مشت «گاو احمق» می‌نگرند و بااین‌حال، گروهی از افراد ساده‌لوح آن‌ها را جدی می‌گیرند. بعد از ماجرای رعنا رحیم‌پور و افشای ماهیت تجزیه‌طلبانه شبکه اینترنشنال، که منجر به اخراج رحیم‌پور از بی‌بی‌سی شد، روزنامه جوان نوشت مطابق برخی اسناد، بسیاری از خبرنگاران شبکه‌های فارسی‌زبان اصولاً باور‌هایی خلاف آنچه پشت تریبون می‌گویند، دارند. حالا نوبت به مسعود بهنود و حسین باستانی و هوشنگ امیراحمدی رسیده که به براندازی و به پهلوی و مصی و اسماعیلیون بخندند و براندازان و افراد ساده‌لوح دنباله‌رو آن‌ها را «خرانی که دنبال گاوان افتاده‌اند»، بنامند.

بهنود و گاوان و خران
بهنود در یک جلسه خصوصی که ظاهراً برای عده‌ای از جوانان صحبت می‌کند، با توهین به ملت ایران می‌گوید «پهلوی به‌اندازه یک گاو هم نمی‌فهمد و چقدر یک ملتی باید خر باشد که بیفتد دنبال او». بهنود البته احتمال کمی هم داده که صدایش به دیگران برسد، به همین خاطر به جای آن دسته قلیل رفقای سلطنت‌طلب و برانداز خود در همان شبکه‌ها و در خیابان‌های اروپا و نام بردن از آنان، از اسم «ملت ایران» به‌عنوان کسانی که «افتاده‌اند دنبال رضا پهلوی» استفاده می‌کند، وگرنه او منظورش از خرانی که افتاده‌اند دنبال رضا پهلوی همان دارودسته رفقای خودش در لندن و امریکا است: «حرف من را قبول کنید. رضا پهلوی به‌اندازه یک گاو هم نمی‌فهمد. به‌اندازه یک گاو مهربان هم نمی‌فهمد! اون ملت بدبختی که راه می‌افتد و می‌گوید ما همه امیدمان به اوست... آخه چهل سال هیچ کاری نکرد، اسم شاهزاده هم با او بوده است. چقدر باید یک ملتی خام و مجموعه یک ملتی خر باشد که بیفتد دنبال او.»

بهنود البته به همان جوانان مخاطب خود در توهینی دوباره و این‌بار به ایرانیان خارج از کشور می‌گوید: «خواهش می‌کنم ذره‌ای به این حرفی که می‌زنم فکر کنید، می‌دانم پذیرفتن حرف دیگران وقتی آدم سخت زیر فشار است، کار بسیار مشکلی است، اما مرفه‌ترین کشور دنیا که بریتانیا است و قدرتمند‌ترین کشور دنیا که امریکا است، همه این‌ها مثل خر تو گل مانده‌اند. این را شما از من داشته باشید. به‌خاطر اینکه مشکلاتی را که در ۶۰ سال گذشته به وجود آمده است، آنچنان بزرگ کردند که همه مثل خر در آن ماندند. شما فکر نکنید که فقط ما‌ها هستیم، به همین جهت یک لحظه خود شما فکر کنید چگونه است که کشور کوچولویی مثل ایران توانسته چهل و چند سال دنیا را دست بندازد. چگونه توانسته است؟! خیلی سؤال خوبی است، دیگر جوابی نداریم. چراکه وضع مخالفان و کشور‌های دیگر خراب‌تر از این حرف‌هاست. بنابراین اینکه شما در یک نقطه‌ای گیر کردید که در آن نقطه راه حل پیدا نمی‌کنید، بعد فکر کنید به یک جای دیگری مهاجرت کنید که نه زبان آنجا را می‌دانید و نه مقررات و نه چیز‌های دیگر، بعد مشکل شما حل شود، بدانید همچنین جایی در دنیا وجود ندارد. در همین لندن حدود یک‌و‌نیم‌میلیون نفر زندگی می‌کنند که تا ۲۰ سال پیش پنج تا شش کتابفروشی فارسی بزرگ داشته است، هم کتابفروشی و هم ناشر وکتابخانه با پول آدم‌های ثروتمند اداره می‌شد. دو تا کتاب فروشی رایگان هم وجود داشت. یعنی هر ایرانی می‌توانست در آنجا بشیند و هر کتاب، مجله و روزنامه‌ای را که می‌خواست بخواند. خوبه اینها؟ ولی زمانی که داریم من و شما صحبت می‌کنیم، هیچ کدام از این‌ها نیست. همه این‌ها تعطیل شده است! به‌خاطر اینکه ایرانی‌های محترم نه کتاب دوست داشتند بخوانند و نه دنبال این کار رفتند و نه دنبال شعور رفتند! و اول اینکه ایستادند دنبال یکی رفتن و راهی آماده پیداکردن؛ کلاه‌برداری کردند! واقعیت این است که از من بپذیرید الان هم‌سن‌وسال‌های شما در ایران جزو خوشبخت‌ترین‌ها هستند. در‌حال‌حاضر همین افراد در امریکا هم به اندازه شما خوشبخت نیستند. شما هر جای ایران را مدنظر قرار دهید، بالاخره هم‌سن‌وسال‌های شما زیر یک سقفی می‌خوابند. در هیچ جای دنیا یک سیستم مادر به اسم دولت وجود ندارد که این قدر کمک کند. من انواع کمک عمومی را می‌گویم و با کمک‌های شخصی کاری ندارم. یعنی یک بیمارستان هست که وارد شوید شما را پذیرش کند.»

این حرف‌های بهنود را وقتی که احساس می‌کند با چند جوان ایرانی حرف حق و خصوصی دارد و باید آن‌ها را از عواقب مهاجرت یا درافتادن با نظام ایران به رهبری کسی مثل رضا پهلوی آگاه کند، مقایسه کنید با حرف‌های معمول او و همکارانش در بی‌بی سی تا معلوم شود رسانه‌های لندنی چه ماهیت کثیف و دروغینی دارند. بهنود در اکانت توییتری که منسوب به اوست، فایل صوتی لورفته را تأیید کرده، اما گفته آن صفت مذکور (گاو مهربان) را با دستکاری در سخنان او گنجانده‌اند! جالب است که بهنود مدعی شده «گاو»‌گفتن به رضا پهلوی کار او نبوده است، اما یادش رفته که درباره «خر» خواندن ملت هم همین ادعا را بکند و بگوید جاسازی شده است! ادعایی که موجب شد کاربران به او بگویند:خودتی!

رضای خائن صهیونیست!
هوشنگ امیراحمدی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه راتگرز امریکا هم که از اپوزیسیون شناخته‌شده است، گویا فاتحه پهلوی و سلطنت‌طلب‌ها را خوانده‌شده می‌داند. او در یک برنامه تلویزیونی می‌گوید: «برنامه رضا پهلوی به‌طور‌مشخص این است که از این سالگرد خانم امینی استفاده کند، در ایران جریانی را ایجاد کند تا در سایه آن جریان به‌صورت تدریجی اسرائیلی‌ها به همراه جمهوری آذربایجان آقای پهلوی را به سمت ایران بیاورند. آقای پهلوی از نزدیک با اسرائیل کار می‌کند. اسرائیل آن‌قدر در‌به‌در است که افتاده به دنبال رضا پهلوی و امید این رژیم به پهلوی است تا برای آن کاری انجام دهد! اسرائیل به‌دنبال آن است که رضا پهلوی را به ایران برگرداند تا او با اقداماتی مثل جمع‌کردن هسته‌ای، ایران را دوباره تبدیل به مزدور امریکا و اسرائیل کند؛ روز از نو روزی از نو! اصلاً حکومت در ایران هم سرنگون شود، آیا رضا پهلوی جرئت برگشت به ایران را خواهد داشت؟! قطعاً نه، همانند پدرش یکی باید او را به ایران برگرداند! آرزو بر جوانان عیب نیست! اگر چه آقای پهلوی دیگر جوان نیست. آقای پهلوی از شما و من بهتر می‌داند که در ایران نیرویی نیست که در خیابان حضور پیدا کند و حکومت را سرنگون کند. اصلاً من نمی‌دانم آقای پهلوی چه کسی را در نظر دارد و گویا کسی هم در نظر ندارد جز خودش! پهلوی سر اسماعیلیون، مصی قمی و بقیه کلاه گذاشت و به بقیه خیانت کرد تا خود را مطرح کند.»

آنچه خواندید سخنرانی پیش‌از خطبه‌های نماز جمعه نبود! این‌ها اعترافات کسانی است که سال پیش و سال‌ها پیش هم همین عقاید را داشتند. خود پهلوی نیز بر همین باور است؛ و این آسیب‌هایی که کشور با فریب این اوباش سیاسی می‌بیند، برعهده آن‌ها و کسانی است که آن‌ها را دنبال و باور می‌کنند.

حسین باستانی ناامید از براندازی
حسین باستانی، تحلیلگر ارشد بی‌بی‌سی که از دفتر رئیس‌جمهور اصلاحات به لندن رفت نیز غم سنگینی از پرت‌شدن براندازان به پس پشت آن‌چیزی که قبلاً بودند، دارد که خارج از اندازه و مقدار است. او نیز به خود بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید: «اپوزیسیون ایران نتوانسته از اتفاقات سال پیش در جهت شعار‌های خود استفاده کند. شاید اغراق آمیز نباشد که بگویم اپوزیسیون درحال‌حاضر در نقطه عقب‌تر از زمان شروع جنبش سال گذشته قرار دارد؛ به‌لحاظ تجربه تشکیلاتی و همکاری با هم و همچنین تأثیرگذاری در جامعه بین المللی عقب‌تر است. در واقع اقدامات اپوزیسیون تناسبی با عمق جنبش داخل ایران نداشت. شاید چیزی را که در سطح اپوزیسیون اتفاق افتاد، بتوان براندازی بی‌خطر توصیف کرد. براندازی که شعار‌های محکم و سازش‌ناپذیری دارد، اما در‌عین‌حال در حوزه عمل نمی‌تواند پیشرفت زیادی ایجاد کند. در این یک سال اپوزیسیون سعی کرد به تجربه‌های دیگر کشور‌ها رجوع کند و موارد آسان تحولات این کشور را مدنظر قرار دهد و این تصور را ایجاد کند که گویا همه چیز تمام شده است. به‌عنوان‌مثال تجربه آفریقای جنوبی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. روایت آسان این ماجرا این گونه است که غرب تحریم کرد و حکومت آفریقای جنوبی تغییر کرد. درحالی‌که به تشکیلات با سابقه و مؤثری که در این کشور وجود داشت، اشاره‌ای نمی‌شود. اپوزیسیون ایران فاقد این تشکیلات است. تمجید‌های زیادی در این یک سال از جنبش‌های بی‌سر صورت گرفت. البته این قابل فهم است و تجربه هم شده است که جنبش‌هایی وجود داشته باشند که پیروز شوند، بدون اینکه رهبر واحدی داشته باشند. ولی تصور پیروزی یک حرکت انقلابی بدون وجود تشکیلات رهبری‌کننده یک تصور غیر‌واقعی است. ما تا به امروز همچین تجربه‌ای را نداشتیم. ممکن است که رهبر واحد وجود نداشته باشد، اما باید تشکیلات واحد رهبری‌کننده که اعتراضات خیابانی را تبدیل به تغییر حکومت کند، وجود داشته باشد. ممکن است در شبکه‌های اجتماعی فراخوان داد و افراد جمع شوند، این اتفاق رخ داده است ولی اعتصاب‌های بزرگ با هدف سرنگونی یک حکومت به تشکیلات رهبری بزرگ نیاز دارد. تشکیلات رهبری لازم است تا قسمت‌های مختلف یک انقلاب را رهبری کنند، هم مذاکره و حل اختلاف کنند، هم در سطح یک جنبش به‌میزان زیادی مذاکره و حل اختلاف کنند، هم با قدرت‌های خارجی و هم با کسانی که داخل حکومت هستند تا در مراحل آخر انتقال قدرت [مذاکره کنند تا]با هزینه کمتری انجام شود. این‌ها در صورتی است که یک تشکیلات رهبری‌کننده معتبر وجود داشته باشد که به رسمیت شناخته شود. هر چیزی که فعالان بگویند مشخص نیست که ضمانت اجرا داشته باشد یا اصولاً عملیاتی نشود.»

آیا باستانی و دوستانش در بی‌بی‌سی بعد از یک‌سال به این صرافت افتاده‌اند که در ایران ظرفیت براندازی وجود نداشته است و کسی دنبال براندازی نیست و این براندازی، رهبر و تشکیلات رهبری نداشته است؟! نه آن‌ها از ابتدا به این مهم واقف بودند، اما دستوری که به آن‌ها داده شد، به آشوب‌کشاندن خیابان‌ها برای تضعیف نظام و تحمیل کشته‌ها و آسیب اجتماعی و سیاسی به کشور بود تا ایران را در عرصه جهانی یک کشور درگیر مسائل داخلی نشان دهند؛ و حالا به‌یکباره ژست روشنفکری و تحلیل دقیق مسائل را به‌خود می‌گیرند! آن‌هم نه از چند هفته پیش که همچنان امید داشتند آشوب در سالگرد آن بازگردد- و صفحات بی‌بی‌سی همین را نشان می‌دهد- بلکه در آستانه سالگرد که از بازگشت آشوب کاملاً ناامید شدند، به فاز تحلیل ضعف‌های آن بازگشتند! این اوج خیانت امثال باستانی و بهنود و دیگران است. خیانتکارانی که در تاریخ بشریت مانند آنان انگشت‌شمارند.

مهتدی هم اعتراف کرد
عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک کومله نیز به تازگی افشا می‌کند که جریان ضدایرانی چطور قصد نابودی ایران با اتحاد گروه‌های تجزیه‌طلب را داشته‌اند. او همانی است که در روز‌های ناآرامی تأکید می‌کرد «کومله دنبال تجزیه‌طلبی نیست». بخشی از صدای مهتدی که به‌نظر در جلسات داخلی احزاب تجزیه‌طلب ضبط شده است، به توضیح اختلافات سران پیمان موسوم به همبستگی اشاره می‌کند، آنجا که رضا پهلوی از بی‌احترامی علی‌نژاد ناراحت شده و گفته «دیگر نمی‌آیم»، اما بخش اصلی و اعتراف هولناک او در جایی است که مهتدی توضیح می‌دهد «گر یک هفته صبر می‌کردند کار تمام بود» و دلیل موفقیت‌آمیز نبودن این پروژه «ناکافی بودن تجربه سیاسی» آنان بوده است. مهتدی در این جلسه به فردی به‌نام کاک حمید توضیح می‌دهد که «سران حزب رادیکال عرب و بلوچ» نزد او آمده و خواسته‌اند در آن منشور «جایی هم برای آنان باز کند»! رئیس کومله در ادامه به شرفش (!) قسم می‌خورد که چطور قصد داشته بزرگ‌ترین ائتلاف ضد ایرانی را دور خود جمع کند، اما اعتراف هم می‌کند که «بزرگ‌ترین فرصت تاریخی» را از دست داده‌اند. مهتدی همچنین اعتراف می‌کند که «جمهوری اسلامی از مخالفانش عاقل‌تر و دوراندیش‌تر بود که توانست ائتلاف ضدایرانی را نابود کند».

پهلوی و مصی چه می‌گویند
ناامیدشدن از رضا پهلوی و دیگر سلبریتی‌های کارگزار سیا و موساد البته در اظهارات خود آن‌ها نیز منعکس است. پهلوی در روز‌های گذشته از مردم خواست به سفر نروند و پای انقلاب بایستند! این اظهارنظر او به‌شدت مورد تمسخر کاربران فضای مجازی که شاهد سفر و تعطیلات و عزاداری میلیون‌ها ایرانی بودند، قرار گرفت. مصی علینژاد هم در سالگرد آشوب خبر داده که دولت امریکا از او خواسته با هویتی جعلی برای همیشه از انظار پنهان شود! هرچند برخی مدعی هستند اگر چنین چیزی درست باشد، به‌معنی آن است که امریکا می‌خواهد او را معدوم کند و سپس مدعی شود که برای همیشه از انظار پنهان شده است!

فی‌الجمله سالگرد آشوب پاییزی پارسال در سال جدید تبدیل به اعتراف و حمله اپوزیسیون به خودشان شد. اپوزیسیونی که سال پیش بدون آنکه خود باور به شدنی‌بودن براندازی داشته باشند، عده‌ای را در طمع آن تهییج کردند و حالا که اقتدار ایران در پیش‌بردن سیاست‌خارجی و پیوستن به نظام‌های بزرگ جهانی و بازگرداندن قدرت‌ها به توافقات، منجر به قطع‌شدن آلاف‌والوف اپوزیسیون شد، روحیه دوستان خود را تخریب می‌کنند! چنین خائنانی که حزب بادند و حتی بدتر از حزب باد! /جوان
 

کنگره آمریکا در آستانه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل طرح تحریمی «مهسا» را علیه ایران وضع کرد

«مهسا»؛ قانونی که فقط مصرف رسانه‌ای دارد
علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: در آستانه سفر رئیس‌جمهور به نیویورک برای شرکت در مجمع سازمان ملل، کنگره آمریکا روز چهارشنبه قانونی تحت‌عنوان قانون «مهسا» تصویب کرده و دولت این کشور را موظف به اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران کرد. قانونی که به‌نظر می‌رسد به تصویب سنا نیز برسد. اما مفاد مهسا چیست و چه میزان در اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران اثرگذار است؟

قانونی تنها با 3 مخالف!
قانون مهسا نخستین‌بار از سوی جیم بنکس، عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا حدود ۹ ماه پیش ارائه شده بود و حالا پس از بحث و بررسی در آستانه سالگرد فوت مهسا امینی با امضای 410 نفر از نمایندگان کنگره به تصویب رسیده ‌است، تنها سه نفر یعنی ایلهان عمر، رشیده طالب و توماس مسی به تصویب این قانون رای منفی دادند. عمر نماینده مسلمان کنگره در حساب توئیتری خود دلیل مخالفتش با این قانون را نمایشی بودن و بی‌اثر بودن آن دانست. قانونی که به‌احتمال زیاد با رای حداکثری توسط مجلس سنا تصویب خواهد شد و درصورت این تصویب حتی مخالفت ریاست‌جمهوری این کشور با آن بی‌اثر خواهد بود.

ورود رهبر ایران به آمریکا ممنوع!
در این قانون پس از طرح ادعاهایی علیه ایران درمورد حقوق بشر و تروریسم تحریم‌هایی علیه چهره‌های حقوقی مسئول در ایران وضع‌شده که دامنه آن حتی رهبر انقلاب را نیز شامل می‌شود و رئیس‌جمهور آمریکا موظف‌شده هر 90 روز گزارشی از روند اجرای آن به کنگره بدهد. شخصیت‌های حقوقی تحریم‌شده به این شرح در بندD مورد اشاره قرار گرفته‌اند:
1- رهبر ایران و هر مقامی که در دفتر مقام‌معظم‌رهبری مسئولیت دارد.
2- رئیس‌جمهور ایران و هر مقامی که در دفتر رئیس‌جمهور مسئولیت دارد و همچنین کابینه رئیس‌جمهور اعم از وزیران کابینه و معاونان اجرایی رئیس‌جمهور.
3- هر نهادی اعم از بنیادها و مجتمع‌های اقتصادی تحت نظارت دفتر رهبر انقلاب.
4- هر مقام رسمی از هر نهادی که تحت‌مالکیت یا کنترل رهبر انقلاب یا دفتر مقام‌معظم‌رهبری است.
علاوه‌بر این موارد هر فردی که توسط توسط وزیر خزانه‌داری آمریکا، با مشورت یا به توصیه وزیر امور خارجه این کشور تعیین شود نیز به بهانه‌های حقوق بشری می‌تواند تحت تحریم قرار گیرد.

تلاش برای گرفتن ضرب صحبت‌های رئیس‌جمهور
دولت‌های غربی و خرده ابزارهای اپوزیسیون آنها همواره سعی داشته‌اند با خیمه‌شب‌بازی‌ صحبت‌های نماینده ایران در این تریبون را به حاشیه ببرند. سال گذشته فوت مهسا امینی این دستاویز را فراهم آورد و امسال نیز سالروز فوتش به بهانه تبدیل شده است. همزمان با انتشار فراخوان‌های اپوزیسیون برای التهاب خیابان‌های ایران در آستانه سفر رئیس‌جمهور به نیویورک برای شرکت در مجمع سازمان ملل کنگره آمریکا روز چهارشنبه قانونی تحت‌عنوان قانون مهسا را تصویب و دولت این کشور را موظف به اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران کرد. تحریم‌هایی که رهبر انقلاب و رئیس‌جمهور کشورمان را نیز شامل می‌شد تا بتواند پس از شکست پروژه سال گذشته یک پیام حمایتی برای تکرار‌کنندگان آشوب ساطع کرده باشد؛ پیامی که سیاست‌های درحال اجرای دولت آمریکا خلاف آن را نشان می‌دهد و به‌نظر نمی‌رسد بیش از یک بازی رسانه‌ای کاربردی داشته باشد. پیش از این اپوزیسیون خارج‌نشین با سوءاستفاده از نام مهسا امینی منشوری به نام او منتشر کرد که قرار بود سند همبستگی‌‌اش باشد اما دعوا‌های منفعت‌طلبانه صاحبان منشور مهسا خیلی‌زود مسیر سطل آشغال را در مقابل آن قرار داد. واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد قانون کنگره که عنوان مهسا روی آن نهاده شده نیز احتمالا سرنوشتی مشابه پیمان همنام خود خواهد داشت.

در صحنه عمل اتفاق دیگری درحال رخ دادن است
آمریکایی‌ها علی‌رغم اینکه بارها حمایت خود از آشوب‌ها را اعلام کرده‌اند و مدعی بودند که برنامه‌ای برای بازگشت به میز مذاکرات احیای برجام ندارند، نهایتا با دیوار واقعیت جامعه ایران برخورد و حتی نسبت به شرکای اروپایی خود هم در بازگشت به مذاکره پیش‌دستی کرده‌اند. خروجی این مذاکرات به تبادل پنج جاسوس آمریکایی با پنج ایرانی انجامید که به‌زودی مراحل اجرایی آن پس از بازگشت 6 میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران نهایی می‌شود. این توافق صدای رضا پهلوی را نیز درآورده و او در گفت‌وگویی خواستار آن شده که پول‌های بلوکه‌شده به جای ایران در اختیار اپوزیسیونی قرار گیرد که او آنها را مردم می‌نامد. آمریکایی‌ها پس از این مذاکرات درمورد از سرگیری مذاکرات احیای برجام که به‌طوری غیرمستقیم از طریق واسطه اروپایی آن را دنبال می‌کردند، اعلام آمادگی کرده‌اند. در پاسخ وزیرخارجه کشورمان بارها اعلام کرده که درصورت از سرگیری مذاکرات متن سپتامبر مبنا خواهد بود، یعنی همان متنی که همه طرف‌ها نسبت به محتوای آن اعلام رضایت کرده بودند و آشوب‌های ایران باعث شد طرفین غربی از امضای آن سر باز بزنند.

قانونی برای قدرت‌نمایی
با وجود آنکه این طرح نام قانون را دارد، اما برای تبدیل شدن به قانون باید به تصویب سنا و سپس امضای رئیس‌جمهور آمریکا برسد و هنوز این طرح شکل قانون اجرایی را به خود نگرفته است اما به‌نظر می‌رسد که به تصویب خواهد رسید. چه تا زمان تصویب و چه بعد از تصویب قانون مهسا آمریکایی‌ها قرار است استفاده رسانه‌ای جدی از آن داشته باشند. اما از آنجا که چهره‌ها و نهادهای ذکرشده در این قانون از پیش هم جزء تحریم‌های آمریکا بودند، امکان سفر آنها به این کشور پیش از این هم وجود نداشت و هیچ تحریم بانکی و نفتی یا حتی اقتصادی که برای جمهوری اسلامی ایران مهم باشد در آن وجود ندارد، اینها باعث می‌شود این قانون تنها به یک اقدام سیاسی فرمالیته در جهت قدرت‌نمایی‌های آمریکا تلقی شود.

نمونه‌هایی دیگر از قانون‌های نمایشی آمریکا
این نخستین‌بار نیست که کنگره آمریکا برای ظهور و بروز رسانه‌ای تن به تصویب قوانین نمایشی علیه ایران می‌دهد. پیش از این در سال 2015 کنگره آمریکا قانون «اینارا» را به تصویب رسانده بود. مطابق این قانون که لایحه بازبینی توافق هسته‌ای ایران نام دارد هر توافق مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران که ایالات ‌متحده را درقبال ایران متعهد کند، باید به کنگره گزارش شود و کنگره این حق را خواهد داشت هر توافقی را که در مذاکرات گروه 1+5 با ایران با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای حاصل شده ‌است، مورد بازبینی قرار دهد. این قانون درحالی در می 2015 به تصویب رسید که دوماه پس از آن ایران و اعضای 1+5 بدون هیچ گونه مشورتی از کنگره برجام را امضا کردند.

توافق اخیر ایران و آمریکا درمورد تبادل زندانیان و آزادسازی دارایی‌‌های بلوکه‌شده ایران که برخی گزارش‌های رسانه‌های غربی از پیوست هسته‌ای آن خبر داده بودند نیز نمونه دیگری است که نشان می‌دهد این قانون کارکرد جدی نداشته و در مواقع لازم به آن توجهی نمی‌شود. همچنین در مصوبه دیگری که به تصویب کنگره رسیده دولت آمریکا ملزم شده است که اگر بخواهد علیه کشوری اعلان جنگ بکند باید از کنگره مجوز بگیرد اما افغانستان، عراق، روسیه و لیبی همگی مواردی هستند که آمریکا در آنها وارد جنگ‌شده اما اعلام جنگ نکرده است تا نیاز به گرفتن مجوز نداشته باشد. در ماجرای ترور شهید سلیمانی که به‌نوعی اعلان جنگ با ایران بود و پیامد‌های منفی برای کاخ سفید داشت ترامپ از کنگره مجوز نگرفت و باید گفت قانون مهسا به همین ترتیب خروجی خاصی نخواهد داشت.

‌مهسا‌ فقط مصرف رسانه‌ای دارد
همزمان با نزدیک شدن به سالگرد التهابات سال گذشته کشور، قانون مهسا به نظر می‌رسد قرار است آتش خاموش‌شده درگیری‌‌ها و التهابات را دوباره روشن کند. چون به گفته بسیاری از کارشناسان بین‌المللی به جز استفاده رسانه‌ای و تنها تحت فشار گذاشتن روانی مقامات ارشد کشور کارایی دیگری از جمله سیاسی و اقتصادی نخواهد داشت و تنها مصرف رسانه‌ای آن می‌تواند در شهریورماه و برای فشار هرچه بیشتر به تیم ایرانی دولت جمهوری اسلامی ایران در مدت اقامت در نیویورک برای شرکت در نشست سازمان ملل متحد باشد.

در گفت‌وگویی که با حمیدرضا غلامزاده، کارشناس مسائل بین‌الملل پیرامون اثرات قانون مهسا داشته‌‌ایم، او بر این گزاره تاکید دارد که قانون مهسا از کارهای نمادین آمریکاست که بخش زیادی‌اش به سیاست داخلی آنها باز‌می‌گردد. او در این‌باره توضیح می‌‌دهد: «به‌طورکلی بخش عمده‌‌ای از سیاست آمریکا نمایشی و نمادین است. در سیاست خارجی هم همین است. تصویب قانون مهسا یکی از این نمادهاست که صرفا کارکرد جو‌سازی علیه ایران دارد. نمایندگان کنگره با این کار به دنبال این بودند که بگویند یک کاری انجام داده‌اند و قانون‌شان هیچ نتیجه عملیاتی نخواهد داشت. دیگر تحریمی برای اعمال کردن باقی نمانده است و این قانون هم اگر به سنا رفته و رئیس‌جمهور آن را امضا کند، صرفا چند اسم به لیست تحریم‌ها اضافه خواهد شد و چیز جدیدی نیست. نمایندگان کنگره چه برای انتخابات ریاست‌جمهوری و چه برای انتخابات یک‌سوم سنا نیاز به این ژست‌های سیاسی دارند. افکار عمومی آمریکا طبیعتا دارد رسانه‌‌های جریان اصلی را دنبال می‌کند و اخبار اپوزیسیون ایران را از تریبون رسانه‌‌های غربی می‌‌شنود. این امر باعث ایجاد فشار روانی می‌شود که نمایندگان را وادار به چنین کنش‌هایی می‌‌کند. آمریکایی‌‌ها اگر لازم باشد به‌موقعش از مواضع‌شان عقب‌نشینی کرده و همراهی کاملی با ایران خواهند داشت و این قانون هیچ اثری بر سیاست خارجی آمریکا ندارد.»

حرکت اروپایی‌‌ها روی ردپای کنگره
همزمان با تصویب قانون مهسا توسط کنگره آمریکا، تروئیکای اروپایی با قرائت بیانیه‌ای ضدایرانی در نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ضمن متهم کردن ایران به عدم اجرای برجام اعلام کرده‌اند که به لغو تحریم‌‌های ایران پایبند نمی‌مانند. تحریم‌هایی که با رسیدن بندهای غروب موعد لغو آن‌ها یک به یک درحال رسیدن است و طرف‌‌های غربی با نارضایتی از این امر به دنبال مانع شدن در روند اجرای آن هستند. غلامزاده این اقدام طرف‌‌های اروپایی را این‌گونه تحلیل می‌کند: «اروپایی‌ها نمی‌‌خواهند از برجام بیرون آمده و بگویند که آن را قبول ندارند. از طرف دیگر کاری از دست آنها برنمی‌‌آید.

آنها تحریم‌‌های سازمان ملل را که مطابق برجام لغو می‌‌شوند بر‌نمی‌‌دارند و تحریم‌‌های سازمان ملل تبدیل می‌شود به تحریم‌‌های تفکیک‌شده کشورها و به این ترتیب اروپایی‌‌ها و آمریکایی‌‌ها خودشان جداگانه علیه ایران تحریم وضع می‌کنند. تحریم‌‌های این کشورها صرفا یک تلاش خام‌ است تا هم در حفظ محدودیت‌های برجام کم‌کاری نکرده باشند و هم مجبور نشوند بگویند ما برجام را از بین برده‌ایم، در نتیجه برجام در وضعیت کما و حیات نباتی نگه داشته می‌‌شود. به نظرم بهترین وضعیت برجام همین چیزی است که الان اجرا می‌شود. ایران روابط سیاسی و اقتصادی‌اش را با جهان ارتقا داده است. همکاری با سازمان شانگهای، عضویت در بریکس و سیاست توسعه روابط با همسایگان بدون احیای برجام و بدون اینکه ایران محدودیتی را بپذیرد، پیش رفته است. این یعنی ایران بی‌نیاز از رفع تحریم‌‌ها از طریق برجام توانسته روابط خودش را جلو ببرد و اروپایی‌‌ها در این ماجرا دست‌شان خالی شده است.

در برجام هم دست برتر را ندارند و میزان فروش نفت ایران به وضعیت عادی بازگشته است. به همین دلیل اروپایی‌‌ها با عدم لغو تحریم‌‌ها ژست رسانه‌‌ای می‌‌گیرند. اگر تحریم‌‌ها را بر‌ندارند اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد، چون ایران نهایتا به انگلیس و آلمان و فرانسه که نمی‌خواهد اسلحه بفروشد. ما با دیگران داریم کار می‌کنیم و کاری هم با آنها نداریم. هر زمان تحریم‌ها را بردارند ما هم بهتر استفاده می‌کنیم اما الان شرایطی به وجود آمده که دست برتر با ماست و آنها مجبورند که با فضا‌سازی و ژست از موضع بالا برخورد کنند. روابط دیپلماتیک نرمال و عادی جلو می‌‌رود و معلوم است که اروپایی‌‌ها فضای سال قبل را ندارند.

قانون مهسا و آزادسازی دارایی‌ها؛ حرکاتی متضاد اما غیرمتزاحم
کنگره آمریکا درحالی قانون ضدایرانی مهسا را تصویب کرده است که همزمان دولت این کشور درحال اجرایی کردن توافقی برای آزادسازی منابع بلوکه‌شده ایران و تبادل زندانیان با تهران است. برخی این اقدام کنگره را واکنشی به توافق ایران و آمریکا می‌دانند. واکنشی که قرار است از هجمه به دولت برای نمایندگان کنگره رای تولید کند. غلامزاده اما قانون مهسا و مذاکرات ایران و آمریکا بر سر آزادی دارایی‌های بلوکه‌شده را غیرمتزاحم با یکدیگر دانسته و در این‌باره توضیح می‌دهد: «برای اینکه قانون مهسا بخواهد اجرا شود ابتدا باید به تصویب سنا و سپس به امضای رئیس‌جمهور برسد که طی کردن این فرآیند زمان زیادی می‌‌طلبد.حتی رئیس‌جمهور نیز برای بررسی و امضای قانون دو هفته زمان دارد. به همین دلیل بر فرض اینکه این قانون به امضای رئیس‌جمهور برسد. تزاحمی با این موضوع ندارد. همچنین در سیاست خارجی کشورها مسائل را از یکدیگر تفکیک کرده تا بتوانند به راه‌حل برسند. در ماجرای تبادل دو طرف دارند کاملا عملیاتی نگاه می‌کنند. ایران می‌خواهد پول‌‌ها آزاد شود. آمریکایی‌‌ها نیز می‌خواهند زندانیان‌شان آزاد شوند و طبیعتا کاری نمی‌کنند که مانع از این توافق شود به همین دلیل نیز وقعی به اعتراضات نخواهند نهاد. فرآیند آزاد‌سازی پول‌‌ها آغاز شده و احتمالا تبادل هم انجام شود. هجمه و فضا‌سازی علیه توافق خواهد بود همان‌طور که ترامپ هم قبلا در مورد آن صحبت کرده است ولی خیلی تزاحمی ندارد.»

آمریکا برای مشکلات حقوق‌بشری خود قانون بنویسد
آمریکا که به بهانه‌های حقوق بشری دولت‌های مخالف خود را تحت تحریم و فشار قرار می‌دهد خود با انبوهی از مشکلات حقوق‌بشری مواجه است که به هیچ عنوان توسط امپراتوری رسانه‌ای کاخ سفید نمایش داده نمی‌شود. حضور بیش از دومیلیون نفر در زندان‌های آمریکا و در اختیار داشتن جایگاه نخست جهان از این نظر، کشته شدن بیش از 40 هزار آمریکایی با گلوله اسلحه تنها در سال 2022، داشتن بیش از نیم میلیون بی‌خانمان، اسلام‌هراسی و تبعیض نژادی علیه سیاه‌پوستان و آسیایی‌تبارها بخشی از مهم‌ترین فجایع حقوق بشری است که دولتمردان آمریکا در داخل این کشور با آن درگیرند. به این فجایع می‌توان لیست بلند‌بالایی از حملات نظامی خارجی به‌ویژه در خاورمیانه را اضافه کرد که مطابق تحقیقات دانشگاه براون، منجر به کشته شدن بیش از 900 هزار نفر شده و 6 تریلیون دلار نیز هزینه مالی داشته است. /فرهیختگان

 

فیلم

 
 
 
 
اپوزیسیون به جان هم افتاد! سکویی، مصی علینژاد رو فحش‌کش کرد و با بولدوزر از براندازان کاسب رد شد! 
 
سرکار گذاشتن مجریان شبکه بهایی من‌و‌تو توسط مخاطبین! وقتی که مردم اینگونه از خجالت مزدوران من‌و‌تو در می‌آیند
 
اینکه کاخ سفید هم از مصی علینژاد خواسته هویتش رو تغییر بده معانی خیلی مهمی داره: ۱- آمریکا هم علیرغم هارت و پورت ظاهری، فهمیده به این جریان ضد ایران هیچ امیدی نباید بست، بلکه بهتره در پستو پنهانش کرد!    ۲- کسی که مملکت و ملت خودش رو به بیگانه میفروشه، عاقبت باید هویت خودش رو هم رایگان بده بره!

نظر کاربران فضای مجازی

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران


ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران


ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران

ماجرای سالگرد شکست یک انقلاب به همراه نظرات کاربران
 

خوابی که تعبیر نشد

حسن بایور: جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب درگیر بحرانهای مختلفی بوده است که این بحرانها گاهی از ناکارآمدی مسئولان و گاهی نیز تحمیلی بوده و از سوی دشمنان انقلاب طراحی و توسط برخی افراد نفوذی و فریب خورده اجرا شده است. اگرچه اعتراض به یک رفتار سیاسی امری پذیرفته شده و به موجب قانون یکی از حقوق اساسی ملت هاست اما گاهی این اعتراضها از حالت یک رفتار اعتراض آمیز خارج میشود و رنگ فتنه و شورش در قالب اغتشاش و ناامنی می گیرد.
 
آنچه در سال ۱۴۰۱ بعد از درگذشت مهسا امینی در کشور ایران اتفاق افتاد رفتاری خارج از دایره یک اعتراض معمولی به رفتار گشت ارشاد بود. در لحظات اولیه این اتفاق شاهد یک سوژه سیاسی بودیم که با گرادهی رسانه های نفوذی در داخل و هدایت رسانه های فارسی زبان خارج از کشور به سمت و سویی فراتر از یک اعتراض می رفت؛ به گونه ای که رفتار خشونت آمیز افراد شرکت کننده در اغتشاشات برآمده از هدایتگری رسانه بود و اغتشاشگران ضمن زیر پا گذاشتن ،قانون در جهت بر هم زدن نظم و آرامش عمومی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده از هر وسیله و آلات قتالهای علیه مأموران انتظامی و امنیتی و حتی مخالفان مردمی خود استفاده میکردند مولفه های روشنی در اثبات سازمان یافته بودن رفتار اغتشاشگران از سوی گروههای تجزیه طلب منافقین سلطنت طلب ها و.... وجود دارد که اگرچه مسبوق به سابقه است اما این بار به صورت ویژه و با هدف ضربه زدن اساسی به نظام دنبال میشد.
 
رفتارهای خشن و مشکوکی مانند به شهادت رساندن برخی از نیروهای امنیتی و مردمی و همچنین رفتارهای خارج از عرفی چون حمله به زنان و دختران محجبه و نیز عمامه پرانی فضای کشور را با ناامنی کم سابقه ای مواجه کرد. در این میان، شاهد بسیج سلبریتی ها هنری ورزشی دانشگاهی و حتی سیاسی...) بودیم که اغلب برای بیشتر دیده شدن و جمع کردن فالوئر در فضای رسانه ای و مجازی تمام قد به مقابله با نظام برخاستند و نه تنها در اغتشاشات اغتشاشگران را همراهی کردند بلکه بر آتش اغتشاشات نیز دمیدند و بعضاً از سوی سفارتخانه‌های خارجی نیز مدیریت می‌شدند. دامنه اغتشاشات به مجامع علمی از جمله دانشگاه ها با تحریک دانشجویان به رفتارهای غیر علمی و غیرقانونی نیز کشیده شد.
 
اما نکته برجسته در اغتشاشات ۱۴۰۱ در ،ایران نقش فعال رسانه ها در داغ کردن تنور اغتشاشات و همچنین هدایت اغتشاشگران حتی در قالب ساخت مواد منفجره و بمبهای دستی در شبکه های تلویزیونی فارسی زبان خارج از کشور بود. این نکته بیانگر آن بود که اغتشاشگران از مسیری مشخص و واحد آموزش دیده و در ظاهری فریبنده با شعار «زن، زندگی آزادی برای اهدافی از پیش تعیین شده به خیابان آمده اند.
 
این رسانه ها در پی بروز ناآرامی ها به شدت بر تلاشهای مخرب خود در حمایت و تحریک معترضان برای نا آرامی ها و به خشونت کشاندن آن می افزودند و طی این مدت به طور فعال آن را پوشش خبری دادند و به نوعی فراتر از اطلاع رسانی در تحریک و هدایت نا آرامیها و تضعیف روحیه نیروهای کنترل نقش ایفا می کردند.  در هر صورت اغتشاشات با مدیریت و تدابیر مسئولین نظام به ویژه رهبر معظم انقلاب، مهار شد و این بار نیز تیر دشمنان به سنگ خورد.
 
اما بازیگران همیشگی اغتشاشات در ایران که اغلب یا سابقه اقدامات مسلحانه و تروریستی در کارنامه خود دارند یا با ادعای جدایی طلبی و تجزیه ایران فعالیت میکنند برای گرم کردن تنور اغتشاشات به بهانه سالگرد مهسا امینی با تمام توان رسانه ای خود باز هم به میدان آمدند و دیدارهای علنی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی با عناصر رسانه های حامی اغتشاشات و بیان رسمی تهدید و ترور آخرین تلاش برای روشن کردن تنور اغتشاشات بود.
 
نفوذ برخی افراد معاند و وابسته به گروهکهای تجزیه طلب در وارد کردن سلاح های گرم و سرد و همچنین کشف کارگاه های تولید بمب های دستی و مواد منفجره و نیز تردد برخی آشوبگران در لباس پلیس حکایت از برنامه ریزی گسترده دشمن برای برپایی اغتشاشات در داخل کشور داشت.
 
رسانه های معاند با دروغ پردازی و سناریوسازی های خود در شبکه های تلویزیونی و فضای مجازی با پخش و ترند کردند خبر دروغ بازداشت پدر مهسا امینی سعی در تحریک افکار عمومی و بسترسازی برای ایجاد یک اغتشاش دیگر داشتند که این توطئه ها با هوشیاری رسانه ها نیروهای امنیتی و سربازان گمنام امام زمان (عج) خنثی شدند. اغتشاشات ۱۴۰۱ و توطئه های امسال برای سالگرد مهسا امینی نشان داد که وحدت مسئولان و دلسوزان انقلاب می تواند تمام نقشه ها و حربه های دشمن را ناکارآمد کند. همچنان که رسانه اصلی اغتشاشگران یعنی اینترنشنال زیر شدت فشار تهدیدات انگلیس را رها و به آمریکا نقل مکان کرد. از طرفی منافقین که خواب بازگشت به کشور را می‌دیدند ریر لگد پلیس آلبانی تحقیر شدند و آوارگی را تجربه میکنند در نهایت پدرخوانده اغتشاشگران یعنی رژیم صهیونیستی علاوه بر مشکلات متعدد داخلی زیر ضربات سنگین عملیاتهای محور مقاومت درون سرزمین های اشغالی قرار گرفته است.
 
غرب با ایجاد این اغتشاشات که نخستین بار نبوده و قطعا آخرین بار نیز نخواهد بود، نتوانست جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کند اما ایران اسلامی بعد از یک سال از بزرگ ترین جنگ ترکیبی و شناختی، توانست پایه های نظام خود و جبهه مقاومت را مستحکم تر کند و امروز در سالگرد اغتشاشات شاهد رخدادهایی هستیم از جمله: استقرار سفارت عربستان در تهران فروش نفت و آزادسازی پول‌های بلوکه شده افتتاح فاز ۱۱ بزرگترین میدان گازی پیوستن ایران به بریکس و شانگهای وارد کردن جنگنده های جدید داغ شدن بازار فروش تسلیحات ایرانی امیدواریم که دنیا همواره شاهد موفقیت ها و پیروزی های جمهوری اسلامی در حوزه های مختلف باشد. /شهروند
 

پروژه اغتشاش و اعتصاب ناکام ماند

پی در پی شکست!
در حالی که همه رسانه‌های معاند در چند روز گذشته تلاش کردند تا در کشور آشوب و اغتشاش ایجاد کنند اما تیرشان به سنگ خورد و شکست سنگینی را متحمل شدند. همه امکانات دشمن برای فتنه‌ای دیگر در کشور به بهانه سالگرد درگذشت مهسا امینی بسیج شد تا بتواند بار دیگر کشور را نا امن کند و آشوب و اغتشاش بچا کند اما با این وجود آنها به این هدف دست نیافتند. شبکه‌های ماهوراه‌‌ای فارسی زبان همچون بی بی سی، اینترنشنال،‌ من و تو، وی او ای و دیگر شبکه‌های ماهواره با همراهی شبکه‌های فضای مجازی با بمباران رسانه‌ای و بهره گیری از عوامل و نیروهای نفوذی خود تلاش کردند تا شاید بتوانند هواداران خود را به خیابان‌ها بکشانند اما مردم خواهان آرامش و امنیت هستند.

سال گذشته در یک اقدام برنامه ریزی شده کشور 6 ماه در آشوب و فتنه بود و همه فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به تعطیلی کشیده شد،‌در فضای بین‌الملل نیز هجمه‌های گسترده‌ای علیه ایران شکل گرفت و برخی کشورهای اروپایی و غربی علیه ایران موضع گیری کردند و حتی افراد سرشناس خود از جمله هنرپیشه‌ها را وادار به موضع گیری علیه ایران نمودند در حالی که فجایع و جنایات زیادی در کشورهای غربی و اروپایی اتفاق می‌‌افتد که در دنیا مطرح و پیگیری نمی‌شود نمونه آن جورج فلیود سیاه پوست آمریکایی بود که زیر زانوی پلیس آمریکا مقابل چشم رهگذران جان باخت اما هیچگاه برای این جنایت پرونده‌ای تشکیل نشد و جهان نسبت به آن بی‌تفاوت بود.

چرایی آن بهره بردن از رسانه‌هایی است که در اختیار آمریکا و غرب است و اجازه نمی‌دهد جنایاتی که حاکمیت‌های کشورهای غربی علیه مردم خود مرتکب می‌شوند در افکار عمومی جهان بازتاب داشته باشد. اکثریت مردم ایران خواهان امنیت و آرامش در جامعه هستند و در وطل یکسال گذشته نیز این خواسته خود را مطرح کرده و پیگیری نموده‌اند. مردم به خوبی می‌دانند که با وجود ناامنی‌هایی از جنس شهریور سال گذشته،‌ نمی‌توانند به امورات زندگی خود بپردازند و کسب و کار آنها تحت تأثیر ناامنی‌ها قرار خواهد گرفت.

در چند روز گذشته که حجم گسترده‌ای از تبلیغات منفی و فراخوان برای حضور در خیابان‌ها از سوی دشمنان پیگیری می‌شد، میلیون‌ها تن از مردم کشورمان به مشهد رفتند تا بارگاه و مزار علی بن موسی الرضا(ع) را در سالروز شهادت ایشان زیارت کنند و برخی هم به دیگر شهرهای کشور مسافرت کردند و عملا بی‌توجهی کامل به آنچه در رسانه‌های معاند پیگیری می‌شد، شکل گرفت. رسانه‌های فارسی زبان معاند حتی با انتشار اخبار دروغ سعی در تحریک افکار عمومی داشتند با این وجود باز هم نتوانستند کاری انجام دهند. چند روز است که رسانه‌های بیگانه و معاند، با استفاده از تمام امکانات و با تبلیغات گسترده رسانه‌ای، مردم سقز زادگاه مهسا امینی و استان کردستان را به اعتصاب، تجمع و اغتشاش دعوت می‌کنند که با واکنش سرد مردم روبرو شد.

کردستان و سقز در آرامش
در حالی که طبق فراخوان رسانه‌های معاند و ضد انقلاب، قرار بود مردم شنبه ۲۵ اردیبهشت ساعت ۹ در میدان زندان این شهر تجمع کرده و از آنجا به سمت آرامستان آیچی برای برگزاری سالگرد فوت مهسا امینی حرکت کنند این فراخوان با هوشیاری مردم و حضور نیروهای امنیتی و انتظامی، ناکام ماند. برخی از شهروندان سقزی به واسطه تعطیلی ادارات، در پارک‌ها و فضاهای سبز حضور داشتند و برخی نیز حتی مشغول به انجام بازی‌های محلی بودند. شایعه دستگیری امجد امینی پدر مهسا امینی از سوی نیروهای امنیتی نیز که در رسانه‌های معاند و فضای مجازی هر از گاهی بازنشر می‌شد از سوی مقامات استان تکذیب شد. حتی برخی از هموطنان که به استان کردستان و سقز سفر کرده بودند در سطح شهر دیده می‌شدند که در پارک‌ها چادر زده و ساکن شده‌اند یا در حال خرید از مغازه‌ها هستند.

خنثی سازی حمله تروریستی در سقز
همزمان با سالگرد آغاز اغتشاشات در ایران، عناصر یک تیم وابسته به گروهک های تروریستی که از اقلیم کردستان عراق وارد کشور شده و قصد داشتند به سمت تجمع احتمالی در سقز تیراندازی کنند، بازداشت شدند. از این تیم ۴ نفره ۳ اسلحه کلاش، کلت، سلاح شکاری ساچمه‌زنی، ۲ دست لباس نیروهای نظامی و تعدادی اسلحه سرد به ‌دست آمده است. همراه داشتن لباس نیروهای نظامی ایران نشان ‌دهندۀ سناریوی شلیک به تجمع ‌کنندگان و انتساب عمل جنایتکارانه به حافظان نظم و امنیت کشور است. تحقیقات از تروریست‌های بازداشت ‌شده ادامه دارد. در چند روز گذشته چندین گروه تروریستی مسلج از سوی نیورهای اطلاعاتی و امنیت کشور شناسایی و دستگیر شدند. پروژه اعتصاب که از سوی رسانه‌های معاند با گستردگی هر چه تمامتر پیگیری می‌شد با شکست روبرو شد و همه کشور در روزهای تعطیل هم فعال بود. /سیاست روز


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط