تعریف علم
خداوند در قرآن کریم 14 مرتبه از سیر کرن، گشتن، جستوجو کردن و تحقیق سخن گفته است که 13مرتبه از آن سیر و گردش در زمین را دستور داده است. انسانی که میخواهد یک زندگی دنیایی و آخرتی خوب برای خود رقم بزند، باید با تحقیق درباره تکالیف خود، عاقبت مجرمان و مستکبران و احوال انسانهایی را که قبل از او در زمین زندگی میکردند، رشد علمی و عقلی پیدا کند و از اشتباهات گذشتگان عبرت بگیرد و افعال نیک آنان را سرمشق خود قرار دهد.این آیات مانند: «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ... بگو: در روى این زمین سیر کنید، پس بنگرید که سرانجام کسانى که پیش از شما بودند (از طاغیان و ستمپیشگان و ثروتاندوزان) چگونه بود!»(روم/42)؛ « أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ... و آیا در روى زمین سیر نکردند تا بنگرند که سرانجام کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟ در حالى که آنان نیرومندتر از اینها بودند؛ و هرگز خدا چنین نبوده که چیزى او را در آسمانها و در این زمین درمانده کند، چرا که همواره او دانا و تواناست.»(فاطر/44) و
«أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ... و آیا آنها در زمین سیر نکردند تا بنگرند عاقبت کار کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بوده؟ آنها از اینان از نظر نیرو (ى انسانى و مالى) و آثار وجودى در روى زمین (مانند قلعهها، شهرها و بناها) بیشتر و قوىتر بودند، پس خدا آنها را به کیفر گناهانشان مؤاخذه کرد و براى آنها نگهدارندهاى از (عذاب) خدا نبود.»(غافر/21) «أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ... پس آیا در زمین سیر نکردند تا بنگرند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟ کسانى که از اینان بیشتر و نیرومندتر و داراى آثار وجودى بیشتر در روى زمین (از قبیل قصرها، بناها، نهرها، سدها و باغات) بودند، اما آنچه به دست مىآوردند (عذاب الهى را) از آنان دفع نکرد.»(غافر/82) .
«أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ... پس آیا آنان در روى زمین سیر نکردند تا بنگرند که عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟! خداوند آنچه را داشتند (از نفوس و عائله و اموال) هلاک نمود و (البته) براى این کافران نیز امثال این عاقبتها و عقوبتها خواهد بود.»(محمد/10) و
«أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ ۖ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ و آیا در روى زمین سیر نکردند تا بنگرند که عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟ آنها که نیرومندتر از اینان بودند و زمین را (براى زراعت و نهال و غیره) شخم زدند و بیش از آنکه اینان آباد کنند آباد کردند، و پیامبرانشان دلائل روشنى (از توحید و رسالت و معاد) براى آنها آوردند (لکن به کیفر انکار و تکذیب هلاک شدند)، پس خدا بر آن نبود که به آنها ستم کند و لکن خودشان به نفس خود ستم مىکردند.»(روم/9) و... می باشند که از تجربه کسب کردن و عبرت گرفتن برای زندگی صحیح دینی می گویند.
خداوند به رسول خود میفرماید: «بگو که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده...(تا از مشاهده اسرار خلقت نخست بر شما به خوبی روشن شود...)»(عنکبوت/20) انسان باید از مبدأ خلقت مخلوقات و خلقت خودش شروع کند به تحقیق و علمآموزی تا چگونگی زندگی صحیح و همه این تجربهها را چراغ راه خود قرار دهد.
سیر در زندگی مردم دنیا چه آنان که در گذشته بودند و چه آنان که در زمان حال و در قید حیات هستند می تواند درجات معنوی و مادی برای ما ایجاد کند و از لحاظ علمی و اعتقادی کمک زیادی به ما داشته باشد. دستور خداوند در قرآن برای مشاهده مخلوقات اول برای این است که با خالق بی همتا آشنا شویم و معرفتمان نسبت به او زیاد شود و این ازدیاد معرفت ما را به ایمانی استوار ، اعتقادی راسخ، عزم و اراده قوی و خشوع در برابر پروردگار برساند.
این سیر که باید مادی و معنوی و اخلاقی باشد می تواند به زندگی خوب به ما کمک کند و مشکلات ما را در مسائل گوناگون به صفر برساند. ضمن آنکه می تواند لذت هم داشته باشد و زندگی شادابی برای ما رقم بزند. ما می توانیم در مشاهده آثار تاریخی و باستانی در کنار لذت این آثار عبرت آموزی هم داشته باشیم و بدانیم هر کاری در این دنیا می تواند آثار خوب و بد داشته باشد. انسان در این دنیا زندگی می کند، چیزهایی می گذارد و چیزهایی با خود می برد.
کسب معرفت
امام کاظم(علیه السلام) درباره این جستوجو و کسب معرفت میفرمایند: «وَجَدْتُ عِلْمَ الناسِ فی أرْبَعٍ: أولُها أنْ تَعْرِفَ رَبک، وَالثانِیةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِک، وَالثالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْک، وَالرابِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُک عَنْ دینِک»؛ تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسایی کردهام: اولین آنها اینکه پروردگار و آفریدگار خود را بشناسی و نسبت به او شناخت پیدا کنی؛ دوم اینکه بفهمی از برای وجود تو و نیز برای بقای حیات تو چه کارها و تلاشهایی صورت گرفته است؟ سوم، بدانی که برای چه آفریده شدهای و منظور چه بوده است؟ چهارم، معرفت پیدا کنی به آن چیزهایی که سبب میشود از دین و اعتقادات خود منحرف شوی؛ یعنی راه خوشبختی و بدبختی خود را بشناسی و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنی.(کافی، ج۱، ص۵۰)خداوند در قرآن کریم درباره این تمایزات تذکرات بسیاری داشته و بارها فرموده است، کسی که معرفت دارد، تحقیق میکند، علم کسب میکند تا تکلیف خود را بشناسد هرگز با کسی که خود را به نفهمیدن میزند، برابر نیستند و جایگاه بسیار متفاوتی در قیامت دارند. برای نمونه میفرماید: «مثل این دو گروه به مانند نابینایان ناشنوا و بینایان شنواست، آیا اینان با هم برابرند؟ پس چرا نمیاندیشید و به هوش نمیآیید؟!»(هود/24)
در «کشفالاسرار» خواجه عبدالله انصاری آمده است: «نابینای به حقیقت اوست که نه دیده عبرت دارد تا از روی استدلال به آیات آفاق نظر کند، نه دل فکرت دارد تا در آیات انفس تأمل کند، نه بصیرت حقیقت دارد تا به نور فراست مکاشفات اسرار غیبی ببیند و بینای به حقیقت اوست که به علم الیقین شواهد افعال نگرد.»
در هرصورت خداوند کسی را که معرفت دارد و زندگی را خلاصه در دنیا و داشتههای فانی آن نمیبیند، بینا میداند و کسی را که غرق در شهوات دنیایی هست، نابینا میخواند؛ اما فراموش نکنیم بیانات شریف ائمه معصوم(علیهم السلام) هم معطوف به روشنایی بخشیدن و معرفتافزایی است. ایشان بهطور خلاصه رمز زندگی را در اختیار ما قرار دادند تا با سرعت به بالاترین جایگاه و بهترین مقاصد برسیم. ما به هیچ وجه نمیتوانیم این لطف بیحدوحصر اهل بیت(علیهم السلام) در تبیین قرآن و فلسفه زندگی و شناساندن راه درست را بفهمیم و جبران کنیم.