خشونت علیه زنان در ادیان بزرگ؛ از یهودیت تا اسلام

خشونت علیه زنان یکی از مهم‌ترین معضلات اجتماعی است که در طول تاریخ همواره گریبان‌گیر جوامع بوده است. این معضل که در قالب‌های مختلفی همچون خشونت جسمی، روانی، اقتصادی و فرهنگی بروز یافته، نه تنها به تضعیف جایگاه زن به‌عنوان نیمی از جامعه منجر شده، بلکه ساختار خانواده و انسجام اجتماعی را نیز تهدید کرده است.
دوشنبه، 5 آذر 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: پیمان زرکش
موارد بیشتر برای شما
خشونت علیه زنان در ادیان بزرگ؛ از یهودیت تا اسلام
خشونت علیه زنان یکی از مهم‌ترین معضلات اجتماعی است که در طول تاریخ همواره گریبان‌گیر جوامع بوده است. این معضل که در قالب‌های مختلفی همچون خشونت جسمی، روانی، اقتصادی و فرهنگی بروز یافته، نه تنها به تضعیف جایگاه زن به‌عنوان نیمی از جامعه منجر شده، بلکه ساختار خانواده و انسجام اجتماعی را نیز تهدید کرده است. در این مقاله، ضمن بررسی جایگاه زن در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام، به تحلیل تطبیقی آموزه‌های این ادیان درباره خشونت علیه زنان پرداخته و تلاش می‌شود تا نقاط قوت و برتری آموزه‌های اسلامی در مقابله با این معضل روشن گردد.
 

 مقدمه: روز جهانی منع خشونت علیه زنان

روز جهانی منع خشونت علیه زنان که هر ساله در 25 نوامبر گرامی داشته می‌شود، فرصتی است برای تأمل درباره مسئله‌ای که زندگی میلیون‌ها زن را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. این روز با هدف افزایش آگاهی عمومی درباره خشونت علیه زنان و بسیج تلاش‌های جهانی برای مقابله با آن تعیین شده است. نامگذاری این روز به یاد خواهران میرابل، سه زن اهل جمهوری دومینیکن، صورت گرفت که قربانی خشونت سیاسی رژیم دیکتاتوری حاکم شدند. با وجود تلاش‌های گسترده، خشونت علیه زنان همچنان به‌عنوان یکی از گسترده‌ترین موارد نقض حقوق بشر در جهان شناخته می‌شود.

تاریخچه نامگذاری روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

قتل خواهران میرابل در 25 نوامبر 1960 توسط نیروهای امنیتی دیکتاتوری دومینیکن، نقطه آغازی بر تلاش‌های جهانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان بود. این سه زن، که از فعالان سیاسی بودند، به دلیل فعالیت‌هایشان علیه دیکتاتوری رافائل تروخیلو دستگیر، شکنجه و کشته شدند. سال‌ها بعد، در همایش بوگوتا (1981) مدافعان حقوق زنان پیشنهاد دادند این روز به نمادی جهانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان تبدیل شود. سرانجام، سازمان ملل متحد در سال 1999 این روز را به رسمیت شناخت و از آن زمان، فعالیت‌های گسترده‌ای برای افزایش آگاهی و پیشگیری از خشونت علیه زنان انجام شده است.
خشونت علیه زنان در ادیان بزرگ؛ از یهودیت تا اسلام

 

انواع خشونت علیه زنان: تحلیل روانی، اجتماعی و دینی

خشونت علیه زنان به اشکال مختلفی ظاهر می‌شود:

خشونت جسمی:

مواردی مانند ضرب و شتم، قتل، ختنه زنان و اجبار به بارداری نمونه‌هایی از خشونت فیزیکی هستند. آثار این نوع خشونت، مستقیم و قابل مشاهده است و شامل آسیب‌های جسمی و در موارد شدیدتر، مرگ می‌شود.

خشونت جنسی:

آزار و تجاوز جنسی، بهره‌کشی جنسی و ازدواج اجباری نمونه‌هایی از این نوع خشونت هستند که کرامت انسانی زنان را به‌شدت خدشه‌دار می‌کنند.

خشونت روانی:

تحقیر، تهدید، کنترل بیش از حد و محدودیت آزادی‌های فردی از مصادیق خشونت روانی هستند که اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

خشونت اقتصادی:

محروم کردن زنان از منابع مالی، وابسته نگه‌داشتن آنان به مردان و بهره‌کشی اقتصادی از آنان، شکل دیگری از خشونت است که تأثیرات منفی طولانی‌مدتی دارد.

آمارهای جهانی نشان می‌دهد که از هر سه زن در دنیا، یک زن در طول زندگی خود نوعی از خشونت را تجربه می‌کند. این مسئله، علاوه بر آسیب‌های فردی، مانع جدی در مسیر کمالات فردی و اجتماعی است. همینطور ارقام تخمینی سالانه در آمریکا نیز نشان می‌دهند که تعداد زنانی که در این کشور مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند، بین ۲ تا ۴ میلیون نفر است.

در کشورهای اسلامی نیز این خشونت دیده می‌شود و عده‌ای از تحلیلگران این خشونت را به اسلام ربط می‌دهند؛ اما خشونت رفتاری است که در همۀ کشورها مشاهده می‌شود و گروه‌های ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر، مانند زنان، کودکان، سال‌خوردگان و گروه‌های اقلیت، قربانیان ستم‌پذیر نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی‌اند. این در حالی است که از نگاه اسلام نمی‌توان گفت زن برتر از مرد است یا مرد برتر از زن؛ زیرا هر دو انسان هستند و تنها در صورتی یکی بر دیگری برتری دارد که علم و تقوای او بیشتر باشد. ازاین‌رو احکام خشونت‌بار نمی‌تواند احکام اسلام باشد.

جایگاه زن در متون دینی یهودیت

در یهودیت، زنان در بسیاری از موارد تابع و تحت تسلط مردان تلقی می‌شوند. قوانین یهودی مانند "هلاخا" نقش زنان را به‌عنوان همسر و مادر محدود می‌کند و آنان را از بسیاری از فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی منع می‌کند. برای مثال در یهودیت زنان از بسیاری از عبادات و فرایض دینی مستثنا هستند و نقشی فرعی در مراسم مذهبی دارند. این قوانین نشان‌دهنده دیدگاه سنتی مردسالارانه‌ای است که زنان را از حقوق برابر محروم کرده است.

همچنین در تلمود که یکی از کتاب های اصلی یهودیت است، جایگاه زن چنین بیان شده است: "انسان موظف است که هر روز این سه دعا را بخواند: متبارک است خدایی که مرا یهودی خلق کرد، که مرا زن نیافرید و مرا یک بی سواد و بی معرفت به وجود نیاورد. (تلمود / 177)

نگاه مسیحیت به زنان: نقد آموزه‌های عهد جدید

در مسیحیت، به‌ویژه در آموزه‌های عهد جدید، زنان اغلب موظف به سکوت دانسته میشوند. برای نمونه:
  • پولس رسول در نامه خود به قرنتیان می‌گوید: "زنان باید در کلیساها سکوت کنند؛ آنان نباید سخن بگویند."
  • در بسیاری از تفاسیر مسیحی، زنان به‌عنوان وسوسه‌گر و منشأ گناه معرفی شده‌اند.
این رویکرد، گرچه در متن خود ممکن است توجیهاتی داشته باشد، در عمل زمینه‌ساز محدودیت‌های گسترده‌ای برای زنان بوده و تأثیرات منفی بر جایگاه اجتماعی آنان داشته است.

جایگاه زن در اسلام: کرامت انسانی و حقوق متقابل

در طول تاریخ، جایگاه و منزلت زن در ادیان مختلف، چه توحیدی و چه غیرتوحیدی، تفاوت‌های بسیاری داشته است. در آیین بودا، زن به‌عنوان موجودی خطرناک و مکار توصیف می‌شد، همچون تمساحی که در کمین نشسته تا قربانی خود را شکار کند. در یهودیتِ تحریف‌شده، زن از هرگونه منزلت انسانی بی‌بهره بود و جایگاه او به‌شدت پایین تصور می‌شد. هرچند پیامبران الهی همواره بر ارزش و کرامت زن تأکید داشته‌اند، اما قوانین تحریف‌شده کتب مقدس باعث شده بود که زنان و دختران در یهودیت به‌عنوان مایه ننگ شناخته شوند. در آیین زرتشت نیز زن نه به‌عنوان یک انسان مستقل، بلکه به‌عنوان یک شیء بی‌اراده تلقی می‌شد که حتی در تصمیم‌گیری‌های فردی کوچک نیز آزادی نداشت.
در مسیحیت نیز، با وجود آموزه‌های اصلی این دین که سرشار از محبت و رحمت است و بر مهربانی و مدارا با زنان تأکید دارد، تحریف‌های واردشده باعث کاهش ارزش زن شد. او به‌عنوان "شر ضروری" و "وسوسه‌ای طبیعی" شناخته می‌شد و همچنان به‌عنوان "حوای گناهکار" که آدم را از بهشت محروم ساخت، معرفی می‌گردید.
با ظهور اسلام، اما تحولی بنیادین در نگاه به زن ایجاد شد. اسلام افق‌های جدیدی از ارزش و کرامت را به روی زنان گشود. در این دین، جایگاه زن به‌گونه‌ای برجسته شد که یازده امام از نسل دختر پیامبر اسلام (ص)، حضرت فاطمه زهرا (س)، برگزیده شدند. پیامبر اسلام (ص) با گرامیداشت زنان، به‌ویژه احترام خاص به دخترش، سنت‌های نادرست و خرافی دوران جاهلیت را از میان برداشت و جایگاهی بی‌سابقه برای زنان در جامعه فراهم کرد. اسلام، برخلاف یهودیت و مسیحیت، نگاه کاملاً متفاوتی به زن ارائه می‌دهد. زن در اسلام موجودی مستقل و برابر با مرد در انسانیت است. قرآن کریم می‌فرماید: "یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ...)نساء:1). این آیه نشان می‌دهد که زن و مرد از یک ذات و گوهر آفریده شده‌اند و با یکدیگر برابرند.

بخشی از حقوق متمایز زنان در اسلام:

  1. حق مالکیت: زنان حق دارند اموال خود را به‌طور مستقل مدیریت کنند.
  2. حق ارث: برخلاف جاهلیت که زنان را از ارث محروم می‌کرد، اسلام سهم مشخصی برای آنان تعیین کرده است.
  3. حق آموزش: پیامبر اسلام(ص) به تعلیم و تربیت زنان اهمیت بسیاری می‌داد.
  4. حق انتخاب همسر: ازدواج در اسلام باید بر اساس رضایت زن صورت گیرد.

آیات قرآنی مرتبط با روابط زن و مرد

قرآن کریم با دستورهای خود تلاش کرده است تا عدالت و محبت را در روابط زن و مرد برقرار کند. برخی از مهم‌ترین آیات در این زمینه عبارت‌اند از:
  •   وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...)نساء:19): معاشرت با زنان باید بر اساس نیکی و محبت باشد.
  •   هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ...)بقره:187): زن و شوهر مکمل یکدیگر هستند.

شبهه تنبیه زنان در اسلام: بررسی دقیق آیه 34 سوره نساء

یکی از شبهات رایج درباره اسلام، مسئله تنبیه زنان است که در آیه 34 سوره نساء مطرح شده است(وَاضْرِبُوهُنَّ) این واژه در بخری از تفاسیر به معنای تنبیه بدنی تعبیر شده، اما مفسران بزرگ اسلام مانند علامه طباطبایی و آیت‌الله مکارم شیرازی تأکید دارند که این آیه:
  1. صرفاً در موارد خاص ( عدم رعایت حقوق واجب) و به‌عنوان آخرین مرحله ( پس از چندین راهکار دیگر) قابل اجراست.
  2. زدن در اینجا نمادین و با وسایلی مانند شاخه گندم و به‌گونه‌ای است که هیچ آسیبی نرساند ( که اگر منجر به زخم، کبودی و موارد مشابه شود، فعل حرام تلقی شده و دیه بر وی جاری میشود. 
  3. هدف این امر، ابراز نارضایتی و اصلاح روابط خانوادگی است.
  4. با توجه به موارد مطرح شده، تعبیر تنبیه، خشونت و یا زدن نادرست بوده و با توجه به معانی واژه ضرب در عرب، تعبیر ابراز و اعلام به صحت نزدیک تر میباشد.

اصلاحات اجتماعی اسلام در راستای کاهش خشونت علیه زنان

اسلام با قوانین خود گام‌های مهمی برای کاهش خشونت علیه زنان برداشته است:
  • محدود کردن تعدد زوجات به شرط عدالت.
  • ممنوعیت خشونت‌های جسمی و روانی.
  • توصیه به محبت و احترام به زنان در خانواده.
  • ممانعت از افعالی که ظلم و تبعیض جنسیتی تلقی میشد همچون زنده به گور کردن دختران، مکلف دانستن ایشان، اختصاص حقوق اختصاصی به زنان و... که نشان‌دهنده عنایت اسلام به زنان میباشد.
همچنین پیامبر اسلام(ص) می‌فرمود:"بهترین شما کسی است که با خانواده‌اش بهترین رفتار را دارد."
 

نتیجه‌گیری: پیام عدالت‌محور اسلام در روابط انسانی

اسلام، به‌عنوان آخرین دین الهی، با رویکردی عدالت‌محور و انسانی، جایگاه زن را تعالی بخشیده و الگوی برتری برای روابط زن و مرد ارائه داده است. مقابله با خشونت علیه زنان مستلزم بازگشت به آموزه‌های اصیل اسلام و اصلاح برداشت‌های نادرست است.
سخن پایانی: با شناخت دقیق آموزه‌های اسلامی و پاسخ به شبهات، می‌توان جایگاه والای زنان در اسلام را به‌خوبی تبیین و الگویی عملی برای جوامع مدرن ارائه کرد، همچنان که تاکید مقام معظم رهبری همواره بر رویکرد تهاجمی و مطالبه گرانه از غرب در پاسخ به موضوع زنان بوده است. 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.