![نمره بالا در تحقق عدالت نمره بالا در تحقق عدالت](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/news/c8ca9238-83a1-42d2-8ccb-81c84dbd2c2f.jpg)
همچنین به معنای قرار دادن هر چیز در جای شایستهاش است. این مفهوم که از آن بهعنوان پایه و اساس هستی یاد میشود، در سیستمهای اجتماعی و فردی باید مورد توجه قرار گیرد. خداوند در آیه18 سوره آلعمران عدالت را بهعنوان نشانهای از توحید معرفی میکند، بدین معنا که بدون وجود عدالت، هیچ نظامی قادر به حفظ نظم و کمال نخواهد بود.
بنابراین، عدالت نه تنها در روابط انسانی بلکه در کائنات و نظام هستی نیز ریشه دارد و این مطلب از دیدگاه دینی تاکید دارد که هر بیعدالتی در حقیقت مخالفت با اصول اساسی آفرینش است. زیرا آفرینش دارای نظم و شایستگی است و عدالت از مهمترین نشانههای نظم آفرینش است. از آنجا که عدالت باید در سطح جامعه پیاده شود، این امر نیازمند همکاری همه آحاد جامعه است.
قرآن در آیات مختلف، از جمله آیه 21 سوره آلعمران، بر اهمیت قیام همگانی برای اجرای عدالت تأکید میکند. اجرای عدالت تنها از سوی یک فرد یا گروه خاص میسر نخواهد شد، بلکه باید تمامی اقشار و طبقات جامعه در آن مشارکت کنند تا عدالت بهطور کامل در جامعه محقق شود.در واقع آمران به عدالت مردم هستند که در اشکال مختلف به ایجاد عدالت کمک می کنند. گاهی با عمل به یک امر عادلانه، گاهی با یک تصمیم و گاهی هم با امر به معروف و نهی از منکر از جامعه پاسداری می کنند تا عدالت و هنجارهای اجتماعی شکل گرفته، رشد کنند و بالنده شوند. در این حالت است که جامعه عادلانه شکل می گیرد.
در این راستا، وظیفه پیامبران نیز دعوت به اقامه عدالت و قسط بوده است. این وظیفه، نه تنها در قالب تعلیم و آموزش بلکه در عمل نیز باید تحقق مییافت، بهگونهای که مردم نهتنها با مفهوم عدالت آشنا شوند بلکه آن را در زندگی اجتماعی خود پیاده کنند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز با الگوهای رفتاری خود، بهترین شیوه برای دعوت به عدالت را به نمایش گذاشت. اجرای عدالت در سطوح مختلف اجتماعی نیازمند پایبندی به اصول اخلاقی و دینی است. در آیات مختلف قرآن بهویژه در سورههای مائده و نساء، تأکید بر رعایت عدالت در روابط اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی نیز وجود دارد.
خداوند در آیات 58 و 135 سوره نساء از مومنان خواسته است تا در اعمال خود، همواره عدالت را رعایت کنند و حتی در مواردی که احساسات و عواطف شخصی دخالت دارد، از انحراف از مسیر عدالت پرهیز کنند. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا؛ خدا قاطعانه به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش بازگردانید و هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید. یقیناً [فرمان بازگردانیدن امانت و عدالت در داوری] نیکو چیزی است که خدا شما را به آن موعظه می کند؛ بی تردید خدا همواره شنوا و بیناست.»
همچنین می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ ۚ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا ۖ فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَنْ تَعْدِلُوا ۚ وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا؛ ای اهل ایمان! [همواره در همه امور زندگی] قیام کننده به عدل، و گواهی دهنده برای خدا باشید، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشانتان باشد. اگر [یکی از دو طرف نزاع] توانگر یا فقیر باشد [با لحاظ کردن وضع آنان، بر خلاف خدا گواهی ندهید؛ زیرا] خدا به حمایت از آنان و رعایت حالشان سزوارتر است. پس [در هنگام گواهی دادن] از هوای نفس پیروی نکنید تا از حق منحرف شوید. و اگر زبانتان را [به سوی گواهی ناحق و دروغ] بپیچانید، یا از گواهی دادن روی برتابید؛ یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
اسلام بهویژه به رعایت حقوق دیگران خصوصا در روابط نزدیکتر در خانواده تأکید دارد، چرا که بیعدالتی در این روابط میتواند تأثیرات منفی گستردهای داشته باشد. در قرآن، عدالت اجتماعی بهگونهای مطرح میشود که در آن هر فرد از حقوق و فرصتهای برابر برخوردار باشد و نهادهای اجتماعی، دولتی و فردی باید بر اساس این اصول به تعامل با یکدیگر بپردازند. در بعد اقتصادی، عدالت اجتماعی به توزیع عادلانه منابع و رفع نابرابریهای اقتصادی اشاره دارد. این امر از طریق اصلاحات اقتصادی، توجه به نیازهای جامعه و زدودن فساد از سیستمهای اقتصادی و مدیریتی ممکن است.
در این راستا، قرآن و آموزههای دینی تاکید دارند که هر فرد باید سهم خود از امکانات اجتماعی را بر اساس استحقاق و نیاز دریافت کند و هیچکس نباید مورد ظلم یا بیعدالتی قرار گیرد. تحقق عدالت اجتماعی در جامعه نیازمند تغییر نگرشهای فردی و اجتماعی است. این تغییرات باید از طریق اصلاحات در سطح فردی، گروهی و نهادی انجام گیرد. آگاهی بخشی به مردم درباره حقوق خود و حقوق دیگران، زدودن تبعیضهای نژادی، قومی و دینی و ایجاد ساختارهای اقتصادی و اجتماعی عادلانه از جمله اقدامات اساسی در تحقق عدالت اجتماعی است و اما موانع مهم در تحقق این عدالت، شامل فساد اداری، تبعیضهای نهادینهشده، بیتوجهی به حقوق اقشار ضعیف و عدم همکاری تودههای مردم است.
تا زمانی که نگرشهای ناعادلانه از میان برداشته نشود، رسیدن به یک جامعه عادلانه امکانپذیر نخواهد بود. سوای اینکه برخی دشمنیها با اصول اساسی انسانی و اسلامی نمیخواهد مردم در یک جریان و سیستم عادلانه قرار بگیرند و زندگیشان آرامش و آسایش داشته باشد. فساد همیشه خواهان بینظمی و بیعدالتی و عدم توازن و تعادل است. در واقع در این شرایط است که میتواند رشد کند و حقوق انسانها را پایمال و سهم زندگی با آرامششان را در جیب عدهای دیگر سرازیر کند و مفسدان برای رسیدن به خواستههای نامشروع خود به هر کاری دست بزنند و همیشه خود را دارای حق دانسته یا دارای حق جلوه دهند.
پس از انقلاب اسلامی افرادی با شناخت این جریان در مقابل مفسدان و تبهکاران میایستند و نمیگذارند با تضییع حقوق مردم منافع خودشان را تامین و ثروت خودشان را زیاد کنند. اینجاست که مفسدین به تکاپو افتاده و اجرای عدالت و مجری عدالت رو نشانه گرفته و از هر ترفندی استفاده میکنند تا آن را متوقف کنند.
هرچند تا تحقق عدالت در جامعه گامهای بلندی باید برداریم اما اینکه اجرای عدالت توانسته دشمن را خسته و رنجور کند، باید شکرگذار بود و به بودن در این مسیر افتخار کرد. اگر ما نتوانسته بودیم اجرای عدالت و مقابله با دشمن را جدی بگیریم، دشمنان هرگز نیاز نمیدیدند قضات ما را ترور کنند یا بخواهند نظام و انقلاب را با ترور شخصیتی کنار بزنند. ما میتوانیم نمره بالایی در تحقق عدالت بگیریم و باید همین مسیر را ادامه دهیم.