نتايج يك پژوهش تخصصي در انستيتو بهداشت عمومي نروژ نشان داد: وقتي كودكان در خانوادههايي بزرگ ميشوند كه مادر خانواده دچار اختلال رواني است، يا خانواده در معرض استرس بوده و يا با فقدان حمايت اجتماعي مواجه است، اين كودكان بيشتر در معرض خطر ابتلا به مشكلات احساسي هستند.
براساس اين تحقيقات؛ دختران در اين شرايط بيشتر از پسران و كودكان ترسو و خجالتي نيز بيش از ساير همسالان خود آسيب پذير هستند.
براساس اين تحقيقات؛ دختران در اين شرايط بيشتر از پسران و كودكان ترسو و خجالتي نيز بيش از ساير همسالان خود آسيب پذير هستند.
اضطراب و افسردگي دو مورد از شايعترين مشكلات رواني براي كودكان و نوجوانان هستند.
مطالعات دكتر ايواليل كارولد در اين زمينه نشان ميدهد: 10 تا 20 درصد از كل كودكان و نوجوانان در روند رشد تا حدي علايم اضطراب و افسردگي را بروز ميدهند كه براي تشخيص بيماري كافي است.
در اين مطالعات كارولد كودكان بيش از 900 خانواده را مورد بررسي قرار داده و وضعيت اين اطفال را تا دوران نوجواني دنبال كردند.
اين يافتهها بر اساس گزارش مادر و خود كودك از علايم اضطراب و افسردگي در كودك به علاوه گزارشهاي بدست آمده از مادر درباره فاكتورهاي خطرزا و حفاظتي در محيط خانواده به دست آمدهاند.
نتيجه اصلي اين تحقيقات بر روي اهميت فاكتورهاي محيطي براي خانوادههايي كه كودكان زير پنج سال دارند، تاكيد ميكند.
به گفته متخصصان؛ علايم اختلالات و آشفتگيهاي رواني مادر، تنش خانوادگي و فقدان حمايت اجتماعي در محيط رشد كودكان در سالهاي پيش از مدرسه خطر بروز علايم اضطراب و افسردگي را وقتي اين كودكان به سن 12 و 13 سالگي ميرسند در آنها تشديد ميكند. بعلاوه دختران بيش از پسران در معرض ابتلا به مشكلات احساسي در سنين 12 و 13 سالگي هستند كه اين وضعيت در مراحل اوليه بلوغ دختران حتي وخيمتر است و در اين مرحله از زندگي دختران نوجوان بسيار آسيب پذيرتر هستند.
استرس يا تنش، نيروهايي هستند كه از دنياي بيرون به فرد وارد ميشوند. هر فردي در برابر استرس به شيوهاي واكنش نشان ميدهد كه هم روي وي و هم روي محيط تاثير ميگذارد.
به گفته متخصصان؛ در واقع تنش يك بخش طبيعي و عادي از زندگي است كه هم ميتواند به ما كمك كند كه ياد بگيريم و رشد كنيم و يا ميتواند براي ما مشكلات مهمي به بار آورد. استرس باعث آزاد شدن مواد نور و شيميايي قدرتمند و هورمونهاي خاص در بدن ميشود كه ما را براي اقداماتي چون مبارزه يا فرار آماده ميكند. اگر ما نتوانيم عملي انجام دهيم واكنش استرس زا ميتواند باعث بروز مشكلات سلامتي شده و يا حتي آنها را تشديد كند. استرسهاي طولاني مدت، پيوسته، غيرقابل پيش بيني و يا غيرقابل كنترل مخربترين انواع استرس هستند.
اين مشكل را ميتوان با ورزش كردن منظم، مديتيشن و ساير تكنيكهاي آرام كننده، توقفهاي زماني سازمان دهي شده و يا يادگيري راه كارهاي جديد غلبه بر استرس با ايجاد موقعيتهاي قابل پيش بيني در زندگي در كنترل درآورد.
برخي فعاليتها مانند مصرف مواد مخدر، الكل، كشيدن سيگار و يا خوردن در واقع ميتواند استرس را تشديد كرده و واكنشهاي ما را در برابر شرايط تنش زا حساستر كند.
هرچند راههاي مطمئني براي درمان استرس وجود دارد اما كنترل آن عمدتا بستگي به تمايل فرد براي ايجاد تغييرات ضروري در نحوه زندگي دارد.
هرچند راههاي مطمئني براي درمان استرس وجود دارد اما كنترل آن عمدتا بستگي به تمايل فرد براي ايجاد تغييرات ضروري در نحوه زندگي دارد.