ویرایش عکس شهریور 99
خبرنگار روزنامه ایران حاشیه هایی از دیدار رئیس جمهور با مردم استان کهگیلویه و بویر احمد را منتشر کرد.
مى دانستم که رئیس جمهور در محل استاندارى کهگیلویه و بویر احمد مى خواهد با مردم این استان دیدار چهره به چهره و رو در رو داشته باشد ولى اگر هم نمى دانستم از شلوغى خیابان هاى منتهى به استاندارى و تجمع مردم در مقابل این مکان به راحتى مى فهمیدم که امروز استاندارى رنگ و بوى دیگرى دارد.
در ادامه مطلب ارگان مطبوعاتی دولت که تحت عنوان «جشنواره خدمت» منتشر شده آمده است: با سایر خبرنگاران بدون هیچ مشکلى تا چند قدمى اتاقى که دکتر احمدى نژاد شخصاً مشکلات مردم را پیگیرى مى کرد رفتیم ولى پشت همین اتاق و در محل انتظار بود که گروه خبرى با روشن کردن دوربین هایشان کار خود را شروع کردند.
جانباز شیمیایى ویلچر سوار، پیرمرد عشایر عصا به دست، جوان تحصیل کرده بیکار، کشاورز آسیب دیده از خشکسالى، دخترک فقیرى که پدرش مریضى لاعلاج داشت و... سوژه هاى عکاسان و خبرنگارانى بودند که تصویر آنان را به حافظه دوربینشان مى سپردند. با هماهنگى هاى صورت گرفته به پشت در اتاق استاندار که رئیس جمهور آنجا بود، مى رسم. پشت در یک پیرزن و پیرمرد روستایى منتظرند که نوبتشان بشود و به ملاقات دکتر احمدى نژاد بروند. پیرزن تا مرا با لباس و کارت خبرنگارى مى بیند، مى گوید: از آقاى خامنه اى متشکرم. ان شاءالله خدا سایه اش را بر سر ما حفظ کند. ان شاءالله خدا به احمدى نژاد طول عمر بدهد تا بتواند کارهایش را تمام وکمال انجام بدهد. در اتاق رئیس جمهور باز مى شود. یکى از مسئولین به پیرمرد و پیرزن اشاره مى کند تا بروند داخل. آنها نیز با شعفى خاص داخل اتاق مى شوند. با نظم پیش بینى شده، یک عده دیگر مى آیند و پشت در منتظر مى شوند تا به دیدار دکتر محمود احمدى نژاد بروند. بعد از مدتى با ۳ تن از اهالى روستاى دیشموک وارد اتاق مى شوم.
بعد از احوالپرسى رئیس جمهور با آنان، یکى از اهالى این روستا از مشکلات دیشموک و بعضى از روستاییان این منطقه مى گوید، رئیس جمهورخیلى زود و با پرسیدن چند سؤال از مختصات جغرافیایى روستا و جزئیات مشکلات آنان اطلاع مى یابد و در بعضى از مواقع از استاندار که درکنارش نشسته است اطلاعات تکمیلى را جویا مى شود. دکتر احمدى نژاد در پاسخ به اهالى این روستا، پروژه آبرسانى و گازرسانى به این منطقه را در حال اجرا دانست و براى بعضى دیگر از مشکلات که اکثراً شخصى بودند دستورات لازم را زیر نامه آنان نوشت تا پیگیرى شود.
خبرنگار ایران در ادامه می نویسد: «خیلى خوشحال شدیم که رئیس جمهور کشورمان را در چنین مقطعى و بدون هیچ دغدغه اى ملاقات کردیم. »
یکى از ملاقات کنندگان این جمله را به رئیس جمهور گفت و ادامه داد: آقاى احمدى نژاد! در زمان انتخابات من وضو گرفتم و به حضرتعالى رأى دادم و به این رأى هم افتخار مى کنم. شما در میدان مستضعفان هستید و تا زمانى که به تلاش خود براى برقرارى عدالت ادامه مى دهید ما را در پشت خود مى بینید. بدانید که شما محبوب قلبهاى مردم دیشموک هستید. رئیس جمهور با لبخند و بیان جملاتى به ابراز احساسات او پاسخ مى دهد. مرد دیشموکى در پایان مى گوید: من از طرف اهالى روستاى دیشموک مأمور شده ام که دست جنابعالى را به عنوان خدمتگزار مستضعفین و محرومین ببوسم و سلامشان را به شما برسانم.
بیرون از اتاق نیز صحنه هاى زیبایى در حال رخ دادن بود. دو تن از مشاوران رئیس جمهور در دیگر اتاق هاى ساختمان استاندارى حضور داشتند و پاى درد دل هاى مردم کهگیلویه و بویر احمد نشسته و در صدد حل مشکلات آنان بودند. معاون ارتباطات مردمى رئیس جمهور با تلاشى مضاعف پیگیر پرونده هاى ملاقات کنندگان و تکمیل نمودن پرونده هاى آنان بود. مدیر کل روابط عمومى و معاون تشریفات ریاست جمهورى نیز تمام تلاش خود را براى حفظ نظم و هماهنگى امور انجام مى دادند تا با کمترین فرسایش و اتلاف وقت، تعداد بیشترى از مردم به ملاقات دکتر احمدى نژاد بروند. همه این عوامل دست به دست هم داد تا لبخند به هنگام خروج شاخصه مشترک تمامى کسانى باشد که از اتاق رئیس جمهور بیرون مى آمدند. به صورت مستقیم و بدون هیچ واسطه اى سخن گفتن هم براى مردم شیرین بود و هم براى رئیس جمهور و مشاورانشان. شاید همین شیرینى باعث مى شد که هیچ کس حتى خبرنگاران احساس خستگى نکنند.
افتتاح طرح سامانه ملى کنترل و نظارت طرح و پروژه هاى عمرانى که با اتاق ملاقات مردم با رئیس جمهور چند قدمى فاصله داشت منجر شد که رئیس جمهور براى دقایقى از «صندلى خدمت» بلند شود و بعد از افتتاح، دوباره براى پیگیرى و حل مشکلات مردم به اتاق ملاقات باز گردد. اکثرخبرنگاران بعد از ساعتى و بعد از آنکه عکس ها و گزارش هاى خودشان را کافى دیدند راهى محل اقامت خود شدند تا استراحتى کرده و خود را براى بازگشت به تهران آماده کنند. اما هنوز در اتاق ملاقات باز بود. مردم به دیدن رئیس جمهور مى رفتند و مشکلات خود را مى گفتند و رئیس جمهور با کسب اطلاعات کافى دستورات لازم را مى داد و مردم لبخند رضایت بر لبانشان مى نشست و این کار تا ورود آخرین نفر از کسانى که نامش براى ملاقات با رئیس جمهور ثبت شده بود ادامه یافت.
