استراو : قرارداد دارسی اخاذی صریح انگلیس بود

وزیر خارجه سابق انگلیس با بیان اینكه كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا علیه مصدق از اشتباهات انگلیس بود، گفت: قراردادهایی چون قرارداد دارسی در آغاز قرن بیستم یك اخاذی صریح بود.
سه‌شنبه، 6 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استراو : قرارداد دارسی اخاذی صریح انگلیس بود
وزیر خارجه سابق انگلیس با بیان اینكه كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا علیه مصدق از اشتباهات انگلیس بود، گفت: قراردادهایی چون قرارداد دارسی در آغاز قرن بیستم یك اخاذی صریح بود.
جك استراو در افتتاحیه نمایشگاه «ایران در دوره شاه عباس» که با همكاری سازمان میراث فرهنگی و موزه ملی ایران با موزه بریتانیا در لندن برگزار شد گفت:
مفتخرم كه امشب در اینجا نمایشگاه جذاب شاه عباس و دوباره ‌سازی ایران را افتتاح می‌كنم.
در قرن شانزدهم میلادی دو كشور مقتدر ایران و بریتانیا از مذهب برای تحكیم و تثبیت استقلال خود استفاده كردند. این موضوع بیشتر از وجه افتراق دو كشور، وجه تشابه بین دو كشور را می‌رساند با لحاظ این موضوع كه ارتباط بین نهادهای مذهبی و سكولار در دو كشور ایران و بریتانیا عمدتا جنبه غیرماهوی دارند. برخی در انگلستان ممكن است تعجب كنند كه چرا ایران را امروز جمهوری اسلامی می‌خوانند (جك استرا با بیرون آوردن یك سكه از جیب خود ادامه داد) اگر به این سكه نگاه كنید یك واژه اختصاری لاتین روی سكه ما می‌بینید كه می‌گوید: ملكه انگلستان حافظ دین و ایمان است. ایمانی كه به ما كمك كرد تا استقلال بریتانیا را حفظ كنیم. به طور همزمان شاه عباس پیشرفت‌دهنده ایران و بریتانیای درگیر در هند به طور مستقیم با هم كار می‌كردند و ایران بزرگ ترین شریك تجاری ما بود. برخلاف دوران هند، روابط ایران و انگلستان از توازن بسی دور بوده است. در قرن نوزدهم انحصار تنباكو بسیار مضحك و نامعقول بود به نحوی كه همه در ایران آن را تحریم كردند (تحریم تنباكو) و نیز قرارداد نفتی آغاز قرن بیستم به راستی یك اخاذی صریح بود (اشاره به قرارداد دارسی).
 
 كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا علیه مصدق از اشتباهات انگلیس بود
چشم بستن بر روی حكومت رضاشاه كه تقلیدی بی‌مایه از آتاتورك بود و جامعه آن حساسیتی بیشتر از تركیه داشت. اشغال ایران توسط انگلیس و آمریكا و شوروی در خلال پنج سال جنگ جهانی دوم و مداخله مستقیم به همراه آمریكا در بركناری دولت منتخب و دموكراتیك مصدق در سال 1953 كه با حمایت مدافعانه از شاه علیرغم عدم برخورداری از حمایت مردم ادامه یافت.
به نظر من این انگلیس است كه در درك ایران دچار مشكل می‌باشد و نه ایران در درك ما. همانطور كه رئیس موزه بریتانیا دو هفته قبل در روزنامه فاینشنال تایمز گفت كه بسیار از انگلیسی‌ها فراموش‌ كرده‌اند كه در تاریخ بین سال‌های 1950-1820 بریتانیا بر زندگی سیاسی ایران سیطره داشت و اتفاقاتی كه در ایران رخ داد به طور عمده‌ای ناشی از مداخلات بریتانیا بود. ایرانی‌ها در پائین‌ترین سطح نیز از این مسائل مطلع‌اند در حالی كه انگلیسی‌ها حافظه گذشته را فراموش كرده‌اند. این وجهی بسیار نامتقارن است.
 
ایران اهمیت راهبردی عظیمی برای ثبات در خاورمیانه دارد
اكنون زمان آن برای ما فرا رسیده است كه حافظه را به یاد آوریم. یك ملت بدون تاریخ همچون یك انسان بدون حافظه است و ایران همان طور كه این نمایشگاه به ما یادآور می‌شود برای مدت‌های طولانی مهم ترین كشور منطقه بوده است و امروز نیز از اهمیت عظیم راهبردی برای حل مناقشات در افغانستان، فلسطین و مسائل لبنان و ثبات عراق برخوردار است.
هرچه ما ایران را بیشتر بفهمیم برای روابط غرب با دیگران بهتر خواهد بود و هرچه بهتر خودمان را بشناسیم برای تاریخ مشترك‌مان بهتر خواهد بود. نمایشگاه فعلی به زیبایی آراسته شده است. من به همه مدیران موزه ملی ایران و سایرین، قائم مقام سازمان میراث فرهنگی و همكارانشان و همه دولت‌ جمهوری اسلامی ایران تبریك می‌گویم البته از مدیر موزه انگلیس و همكارانش نیز تشكر می‌كنم.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.