راسخون :آخوند خراسانی در جريان مشروطه گفت: «... اقدام کردن به ایستادگی در برابر مجلس قانون گذاری مذکور به منزله اقدام به ایستادگی در برابر احکام دین حنیف اسلام است، پس بر مردم مسلمان واجب است در برابر هر نوع حرکتی علیه آن مجلس ایستادگی کنند... .»
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاري دانشجو ، محدثه نصراللهزاده؛ محمدکاظم خراسانی مشهور به آخوند خراسانی، فقیه و مرجع تقلید زمان خود بوده است كه در سال 1255ه.ق. در مشهد متولد شد.
وي اصالتا افغانی بود و شاید اگر شخصیتهای استبدادستیزی چون او در افغانستان بودند، اکنون اين كشور اینقدر رو سیاه نبود.
حکیم سبزواري درباره او گفت: «وي در آينده در علم و دانش نابغه خواهد شد و از انوار نبوغ او هزاران نفر به بزرگي خواهند رسيد و از فرمان او سرنوشت ملتي تغيير خواهد كرد.»
جوادی آملی: آخوند خراسانی عقل را در لباس اصول وارد حوزه کرد
آخوند خراساني در سبزوار و تهران، حکمت و فلسفه خواند، سپس به نجف رفته و از محضر اساتید گرانقدری چون شیخ انصاری و حاج سیدعلی شوشتری و میرزای شیرازی بهره گرفت.
بعد از تحصیل، در نجف و سامرا به تدریس علوم معقول و منقول مشغول بود؛ به گونهای که علما و فضلا از سراسر نقاط جهان برای شرکت در جلسات او میآمدند.
وي به «عقل» تاکید فراوان داشت به گونهای که به فرموده آيتالله جوادی آملی، بدون کاستن از اعتبار نقل، عقل را در لباس اصول وارد حوزهها كرد، چه آنکه عقل عریان را حوزه نمیپذیرفت. (1)
استبدادستیزی توأم با استعمارستیزی
وي در 1315ه.ق. به دعوت تني چند از علماي ايران، همراه با گروهي ديگر از مراجع تقليد، فتاوایی در تحریم کالاهای خارجی و حمایت از تولید داخلی و رفع نیاز به خارج بیانیهای صادر كردند كه به نقل از جمالالدین اصفهانی واعظ چنين آمده: «برمسلمانان لازم است لباس ذلت تولید خارج را از تن بیرون کنند و لباس عزت ساخت داخل را بپوشند.» همچنین در نامهای به مظفرالدین شاه او را به حمایت از «شرکت اسلامیه» تحریك كردند.
از ديگر اقدامات سياسي او در مسائل مربوط به ايرانِ قبل از مشروطيت، ميتوان به ابراز مخالفتش با اخذ وام توسط مظفرالدين شاه از روسيه تزاري و تلاشهايش در روشن ساختن اذهان مردم نسبت به پيامدهاي اين گونه اقدامات، درخواست اخراج رئيس گمرك ايران (نوژبلژیکی) از طريق نامه به سید عبدالله بهبهانی برای آگاه ساختن خلافكاريهايش و آگاهي اولياي دولت از عملكردهاي نامطلوب كارگزاران، اشاره كرد.
شيخ فضلالله: من با مشروطه آخوند خراسانی مشکلی ندارم، من با مشروطه این افراد بیگانه مشکل دارم
شيخ فضلالله از آیات ثلاث نجف و مراجع ثلاثه مشروطهخواه است كه همراه با عبدالله لاهیجی و میرزاحسین خلیلی تهرانی که تا آخر زندگانی به مشروطه وفادار ماندند و از طریق تلگراف و پیام به ایران، مردم را به مبارزه با استبداد ترغیب میکردند.
در این تبادل اطلاعات، گاه اخبار غلطی به آخوند خراساني میرسد که در جایی شیخ فضلالله که خود از رهبران مشروطه است و هرگز نتوانسته است با وي ارتباط برقرار کند، مینویسد: «به قرآن قسم من با مشروطه آخوند خراسانی مشکلی ندارم، من با مشروطه این افراد بیگانه مشکل دارم.»
میتوان گفت آخوند خراسانی نیز رهبر و حامی مشروطهای است که براساس اسلام شکل گرفته است، ولی گویا مدیریت از راه پیام و از راه دور، این پیامد را به دنبال داشته است که بطور کامل از انحرافات و دخالت افراد بیگانه پرست مطلع نگردد؛ چه آنکه خود نیز سرانجام عزم سفر به ایران كرد که قبل از عملي كردن آن به شهادت رسيد. آرامگاه او در حرم امام علی (ع) است. (2)
آخوند خراسانی و تأكيد بر شرعي بودن قوانين مصوبه در مجلس
با صدور فرمان مشروطه و تشکیل مجلس و آن زمان که محمدعلی شاه حاضر به قبول مجلس و مصوبات آن نبود، علما و مشروطهخواهان از علمای نجف و در راس آنان آخوند خراسانی استمداد کردند. وي نيز چون همیشه صراحت بیان و شجاعت داشت، بيان كرد: «... اقدام کردن به ایستادگی در برابر مجلس قانون گذاری مذکور به منزله اقدام به ایستادگی در برابر احکام دین حنیف اسلام است، پس بر مردم مسلمان واجب است در برابر هر نوع حرکتی علیه آن مجلس ایستادگی کنند... .»
وي در تأكيد بر شرعي بودن قوانين مصوبه در مجلس طي نامهاي مهم به نايبالسطنه نوشت: «...قوانين مملكتي را به كلي با حضور هيئت مجتهدين عظام نظار كه سابقا به مجلس محترم معرفي شدند، مطابق قانون اساسي عاجلاً مترصد و از منكرات اسلاميه و منافات مذهب به كمال شدت و سختي جلوگيري فرماييد... .»
نابودي مشروطيت تنها بازگشت به استبداد نبود، بلكه برنامهاي استعماري با هدف تحكيم اراده بيگانه بر كشورهاي اسلامي بود
پس از روشن شدن قصد محمدعلي شاه براي انحلال مجلس، آخوند خراساني اندرزنامه دهگانهاي براي شاه فرستاد و او را به قانونگرايي اسلامي، بيگانهگريزي و استعمارستيزي، بسط رفاه عمومي و عدالت اجتماعي و تاريخنگري دعوت كرد، اما محمدعلي شاه با حمايت روسيه در 23 جماديالاول 1326ه.ق. به اقدامي گستاخانه دست زد و مجلس را به توپ بست و نظام نوپاي مشروطه را برچيد.
آخوند خراساني در نامه شديداللحني، به اقدام شاه در براندازي مشروطه حمله كرد و برخي اقدامات سري وي را فاش ساخت. از نظر مراجع مشروطهخواه نجف، اقدام محمدعلي شاه در نابودي مشروطيت تنها بازگشت به استبداد نبود، بلكه برنامهاي استعماري با هدف تحكيم اراده بيگانه بر كشورهاي اسلامي به شمار ميرفت؛ لذا آخوند خراساني فتوايي صادر و اعلام كرد كه محمدعلي شاه هيچگونه حقي براي دريافت ماليات و يا امضاي هيچ قراردادي با دولتهاي خارجي ندارد.
بعد از انحلال مجلس توسط محمدعلی شاه، با آغاز قيام مردم آذربايجان به رهبري ستارخان براي بازگرداندن نظام مشروطه در 20 ذيقعده 1326ه.ق. نامهاي براي مسلمانان روسيه فرستاد و از آنان خواست به انقلابيون تبريز كمك كنند. همچنين با ارسال نامهها، پيامها و فرامين روشنگرانه متعدد، قيام ضد استبدادي مردم تبريز را تأييد كرد و بر تداوم آن تا پيروزي نهايي تأكيد كرد. شاه نيز ناگزير اعلام كرد كه نظام مشروطه را دوباره برقرار خواهد كرد و تلگرافهايي خطاب به مراجع عراق فرستاد.
حرکت علما و طلاب نجف به ایران برای جهاد
آخوند خراساني به نشانه اعتراض و مخالفت با اقدامات روس (مستشار خارجی برای اداره امور کشور) و انگليس (اشغال جنوب ایران) در ايران، درس خود را تعطيل كرد و به منظور چارهجويي درباره حوادث پيش آمده، جلسات متعددي تشكيل داد و تصميمات مبنی بر حرکت علما طلاب نجف به ایران برای جهاد گرفته شد.
سرانجام با حمله روس به شمال ایران وي تصميم گرفت تا براي بيرون راندن روسها از كشور و نظارت نزديك به امور دولت و مجلس و جلوگيري از انحرافات پيش آمده، به همراه حدود پانزده نفر از مجتهدان و علماي طراز اول نجف و در رأس گروه كثيري از مجاهدان به سوي ايران حركت كنند، اما صبح روز حركت به طور ناگهاني در نجف اشرف درگذشت.
مرگ وي در 20 ذيحجه 1329ه.ق. مقارن با 21 آذر 1290ه.ش. رخ داد كه مرگ طبيعي تلقي نشد و گفته شده عوامل روس و انگليس او را به شهادت رساندند.
آخوند ملا محمدكاظم خراساني در صحنههاي سياسي ـ اجتماعي، مردي قاطع و نافذالكلام بود كه براساس ايمان و باورهاي استوار ديني خود حركت ميكرد.
وي به عنوان مرجع و رهبر ديني، خواهان قطع ايادي خارجي از كشور، رواج صنايع و دانش هاي نوين، فقرزدايي و تأمين رفاه عمومي، تحصيل خودكفايي ملي در اقتصاد، تأمين عدالت اجتماعي بر پايه قوانين شرعي اسلامي با نظارت فقيهان بر اسلاميت آنها و ايجاد ارتش نيرومند به سلاحهاي روز بود تا از كيان كشور پاسداري كند.
شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد.
998