وحدتی که علی ابن ابیطالب به ما آموخت

امروز رضایت پیامبر ،حضرت زهرا و امیر المومنین علیهم السلام در چیست
يکشنبه، 8 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وحدتی که علی ابن ابیطالب به ما آموخت

امروز رضایت پیامبر ،حضرت زهرا و امیر المومنین علیهم السلام در چیست


به گزارش راسخون به نقل از باشگاه خبرنگاران، وبلاگ سرباز صفر جنگ نرم در جدیدترین نوشته خود آورده است:

سوال این است که دغدقه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در مورد وحدت مسلمانان چه بود؟ آیا تا به حال این را از خود پرسیده ایم که چرا در مورد وحدت از پیامبری که تا آخر دنیا را می دید و وقایع و اختلافات مسلمانان جلوی چشمش بود نسخه نمی گیریم؟ به راستی نگرانی پیامبری که در صدد اظهار دینش بر همه دینها و بر همه دنیا بود چه می تواند باشد؟!

پیامبر در روزهای آخر عمر شریفش چه می دید و چه عهدی از امیرالمومنین علیه السلام گرفت؟ چرا باید در ایامی که ایام تولد ختم المرسلین و فخر شیعیان و اهل سنت است و این می تواند برای آنان وحدت ساز باشد دقیقا چند روز قبل از این ایام روز "عمر کشان"  و به اصطلاح "عید الزهرا" نامیده شود و حال آنکه اصلا معلوم نیست که چنین شخصی در چنین روزی مرده باشد بلکه تحقیقات اهل فن چیز دیگری را می گوید! و شادی حضرت زهرا سلام الله علیها آیا به ایجاد تفرقه بین مسلمین و کشتار آنها محقق می شود؟؟

حالا ما بیاییم با این توجیه که او بالاخره در روزی مرده است ،مشخصا همین روز را برای جشن گرفتن انتخاب کنیم!! به یقین می تواند دست شیاطین و عوامل استکبار ،که تنها آنان از این تفرقه سود می برند در این کار باشد،آنهم با این جشنی که در بسیاری موارد افراد در آن پا را فراتر از قیود اخلاقی و مصلحت های علوی می گذارند.

باید سوال کرد که ای افرادی که بدون توجه به دستور بزرگانتان اینگونه محافل و مجالس را برگذار می کنید! این عمر کشان است یا مسلمان کشان! به کجا چنین شتابان؟ آیا ما شیعیان هیچ گاه از خود پرسیده ایم که آن چه مصلحتی بود که امیرالمومنین در مقابل جسارت به دختر پیامبر و زهرای اطهر سلام الله علیها ،ناگزیر و ناچار صبر و سکوت نمود؟!

تمام آن مصلحت در امروز  وجود دارد بلکه شاید امروز نیاز به رعایت این مصلحت دارای شیب بیشتری باشد، به قول مقام عظمای ولایت باید مواظب باشیم که در میدان دشمن بازی نکنیم و موجبات شادی او را فراهم نکنیم!

امروز اگر مسلمانان در دنیا با وجود کثرت و جمعیت میلیاردی باز در موضع ضعف هستند و آزار اذیت می بینند وبسیار کشته می شوند مطمئنا به خاطر عدم وحدت آنان است.

امروز اگر شیعه بتواند پیرو واقعی آن امیرالمومنین بصیر باشد ،این امر مطمئنا موجب پیروزی مسلمانان خواهد بود،امیرالمومنین در زمان خود اتحاد ظاهری را با خلفا حفظ می کرد و حتی به آنها در بسیاری از موارد یاری می رساند تا عزت مسلمانان وچهره مسلمین مخدوش نگردد وکفار را برای دست اندازی به حاکمیت اسلام به طمع نیاندازد همچنین در زمان سایر ائمه علیهم السلام نیز سیاست نفی دیگری برای اثبات خود تایید نمی گشت بلکه چنان بیان می فرمودند که شیعه باید "شیعه" باشد تا امتیازات فراوان و نورانی اهل بیت در او جلوه نماید و آفتاب آید دلیل آفتاب!

در انتها در یک استدلال کلی می توان گفت که صرف نظر از اختلافاتی که شیعه با اهل سنت دارد ،امروز ما در یک سپاه و در یک جبهه در مقابل دشمن واحد تحت لوای اسلام ناب محمدی قرار داریم و هر گونه تفرقه در جبهه خودی در چنین شرایطی به سود دشمن سوء استفاده گر و فرصت طلب است؛ دشمنی که با مظاهر اسلام ناب در تمام دنیا در ستیز است و پیامبر اسلام را مورد اهانت قرار می دهد و امروز همه باید برای حفظ و حراست ازاصل اسلام و احترام مسلمانان قیام کنیم به امید روزی که با ظهور حجت حق اسلام واقعی در سراسر جهان گسترش یابد.



برخی منابع تاریخی و حدیثی دغدقه و سیره امیرالمومنین علیه السلام در حفظ وحدت میان مسلمین


هنگامى که على علیه‏السلام مشغول تجهیز پیامبر صلی الله علیه و‏ آله بود، عده اى در سقیفه براى انتخاب خلیفه اجتماع کردند. ابوسفیان که شم سیاسى نیرومندى داشت، زمانى که خبر بیعت مردم را با ابوبکر شنید، زمینه اختلاف مسلمانان را آماده ‏تر دید. افزون بر خطر ارتداد، اختلاف مهاجران و انصار در پایتخت کشور اسلام، امرى نمایان بود ؛

به رغم این که پیامبر صلی الله علیه و‏ آله پیوسته براى ایجاد برادرى و الفت بین مهاجران و انصار، فراوان کوشید (انفال (8)، 63)، حس عصبیت و نژاد پرستى برخى افراد، باعث شد بعد از رحلت پیامبر گرامى، مهاجران و انصار دائم همدیگر را به جنگ تهدید کنند.

ابوسفیان که زمینه اختلاف را به خوبى دریافته کرده بود براى رسیدن به هدف شوم خود، «درِ خانه» امام على علیه‏ السلام را زد و به وى پیشنهاد کرد که «دستت را بده تا من با تو بیعت کنم و دست تو را در جایگاه خلیفه مسلمانان بفشارم که اگر من با تو بیعت کنم، هیچ کس از فرزندان عبد مناف با تو به مخالفت بر نمی خیزد و اگر فرزندان عبد مناف با تو بیعت کنند، کسى از قریش از بیعت تو سر نمى‏پیچد و سرانجام همه عرب تو را به فرمانروایى می پذیرند» (ابن شهر آشوب، ص 77).

امیر مؤمنان در این لحظه جمله تاریخى خود را درباره ابوسفیان گفت: مازلت عدوا للاسلام و اهله؛ تو بر دشمنى خود با اسلام باقى هستى (یوسف بن عبد البر قرطبى مالکى، ج 2، ص 690).

ابوسفیان ساکت ننشست و براى تحریک احساسات امام على علیه ‏السلام و یارانش اشعارى بدین مضمون سرود: نباید در مقابل حق مسلّم‏تان که غارت شده است سکوت کنید!

بنى هاشم لاتطمعوا الناس فیکم و لا سیّما تیم ابن مرّة او عدى
فما الامر الا فیکم و الیکم و لیس لها الا ابو حسن على

(ابن شهر آشوب، ص 87)

فرزندان هاشم! سکوت را بشکنید تا مردم به ویژه قبیله‏هاى تیم و عدى در حق مسلّم شما چشم طمع ندوزند. امر خلافت به شما و به سوى شما است و براى جز حضرت على کسى شایستگى ندارد.

على علیه‏ السلام که از هدف شوم ابو سفیان در ایجاد فتنه و آشوب براى خشکاندن نهال نوپاى اسلام وبازگرداندن جاهلیت به خوبى آگاه بود، ضمن رد این پیشنهاد به وى فرمود: تو به جز فتنه و آشوب، هدف دیگرى ندارى. تو مدت‏ها بدخواه اسلام بوده‏اى. مرا به نصیحت و سپاهیان تو نیازى نیست (طبرى، ج 3، ص 209؛ ابن ابى‏الحدید، ج 2، ص 45؛ على ابن اثیر، ج 2، ص 7).

در نهج البلاغه نیز حضرت در پاسخ این اقدام ابوسفیان و آگاه کردن مردم از عواقب بد اختلاف می ‏فرماید: موج‏هاى فتنه را با کشتیهاى نجات بشکافید. از ایجاد اختلاف و دو دستگى دورى گزینید و نشانه‏ هاى فخر فروشى را از سر بردارید. ... اگر سخن بگویم، مى‏گویند بر فرمانروایى حریص است و اگر خاموش بنشینم، گویند از مرگ مى‏ترسد. به خدا سوگند! علاقه فرزند ابوطالب به مرگ بیش از علاقه کودک به پستان مادر است.

اگر سکوت می کنم، به سبب علم و آگاهى خاصى است که در آن فرو رفته‏ ام و اگر شما هم مثل من آگاه بودید، به ‏سان ریسمان چاه، مضطرب و لرزان میشدید (نهج البلاغه، خطبه 5).

عِلمى که حضرت از آن سخن مى‏گوید، آگاهى از نتایج وحشت آور اختلاف و دو دستگى مسلمانان است؛ زیرا حضرت به خوبى می دانست که قیام براى احقاق حق، به قیمت از بین رفتن اسلام و بازگشت مردم به عقاید جاهلى، تمام می شود؛ بدین جهت، ترجیح مى‏دهد برای حفظ اسلام و وحدت امت اسلامى سکوت کند.

در نامه ‏اى هم که به مردم مصر نوشته، علت سکوت خود را همین مسأله بیان کرده است: به خدا سوگند! من هرگز گمان نمی کردم که عرب خلافت را از خاندان پیامبر صلی الله علیه و‏ آلهر  بگیرد یا مرا از آن باز دارد. مرا به شگفتى وانداشت جز توجه مردم به دیگرى [= ابوبکر] که دست او را براى بیعت می ‏فشردند؛ از این رو من دست نگاه داشتم. دیدم گروهى از مردم از اسلام بازگشته اند و می خواهند آیین محمد صلی الله علیه و‏ آله را محو کنند.

ترسیدم که اگر به یارى اسلام و مسلمانان نشتابم، در پیکر آن رخنه و ویرانى مشاهده کنم که مصیبت و اندوه آن بر من بالاتر و بزرگ‏تر از حکومت چند روزه اى است که به زودى مانند سراب یا ابر از میان می رود؛ سپس به مقابله با این حوادث برخاستم و مسلمانان را یارى کردم تا آن که باطل محو شد و آرامش به آغوش اسلام و جامعه اسلامى بازگشت (همان، نامه 62).

چنان‏که ملاحظه می شود، در این نامه حضرت تصریح مى‏کند که نخست خود را کنار کشیدم هنگامى که اسلام و امت اسلامى را در معرض خطر دیدم و با این‏که حق من غصب شده بود، آن‏را نادیده گرفتم و به کمک دین و مسلمانان شتافتم.

حفظ وحدت امت اسلامى، براى جلوگیرى از آسیب‏هاى دینى و ارتداد مسلمانان در سخنان دیگرى از امام علیه ‏السلام نیز جلوه گر است. حضرت می فرماید: قریش پس از پیامبر صلی الله علیه و‏ آله ، حق ما را گرفت و به خود اختصاص داد. بعد از تأمل به این نتیجه رسیدم که صبر کردن [بر غصب حق خود [بهتر از ایجاد تفرقه بین مسلمانان و ریختن خون آن‏ها است. مردم تازه مسلمانند و کوچک‏ترین سستى دین را تباه می ‏کند و کوچک ترین فردى ممکن است دین را از بین ببرد (ابن ابى الحدید، ج 1، ص 308).

على علیه‏السلام در روزهاى اولیه حکومت خود ضمن باز گفتن اوضاع پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و‏ آله که حق‏شان تلف شده و در ردیف توده بازارى‏ها قرار گرفته است فرمود: پس از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله حق ما را غصب کردند و در ردیف توده بازارى‏ها قرار گرفتیم. چشم‏هایى از ما گریست و ناراحتی ‏ها پدید آمد. به خدا قسم! اگر بیم وقوع فتنه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهى دین نبود، رفتار ما با آنان طور دیگرى می بود و با آن‏ها می جنگیدم (همان، ص 307؛ شیخ مفید، مصنفات، ج 13، ص 155).

حضرت نه تنها هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه و‏ آله مردم را از اختلاف باز داشت، بلکه در شوراى شش نفرى نیز که بیعت عبدالرحمن با عثمان را نیرنگى بیش نمى دانست، بیعت کرد و عملاً جلو اختلاف مردم را گرفت و خطاب به اعضاى شورا فرمود: گرچه رهبرى، حق من است و گرفتن آن ازمن، ظلم بر من شمرده می شود، مادامى که کار مسلمانان رو به راه باشد و فقط به من جفا شود، مخالفتى نخواهم کرد (نهج البلاغه، خ 74؛ محمدبن جریر بن یزید، ج 4، ص 228).

پیش از ورد به جلسه شورا، عباس عموى پیامبر صلی الله علیه و‏ آله از على علیه‏السلام می خواهد در جلسه حضور نیابد؛ زیرا نتیجه آن را که عثمان انتخاب خواهد شد، به طور قطع می دانست. امام علیه‏ السلام ضمن تأیید عباس در مورد نتیجه آن جلسه، پیشنهاد وى را رد کرد و فرمود: انى اکره الخلاف. من اختلاف را دوست ندارم (ابن ابى الحدید، ج 1، ص 191؛ احمد بن عبد الرب اندلسى، ج 4، ص 260).

روزى که على علیه‏السلام دست روى دست گذاشته بود، بانوى گرامى حضرت، فاطمه علیهاالسلام ، او را به قیام دعوت کرد. در همان هنگام صداى مؤذن به نداى «اشهد ان محمد رسول الله» بلند شد. امام علیه‏ السلام رو به همسر گرامى خود فرمود: آیا دوست دارى این صدا در روى زمین خاموش شود؟ فاطمه علیه االسلام فرمود: هرگز. امام علیه‏ السلام گفت: پس راه همان است که من پیش گرفته‏ام (ابن ابى الحدید، ج 11، ص 113).

بیش از این همکاری امیرالمومنین علیه السلام با خلفا در موضوعات متعدد بسیار زیاد است که منابع آن موجود می باشد اما دیگر ذکر آن موارد از حد این مقال خارج است.

/111/



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم نیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم راتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم راتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سرینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سرینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
حکمت | تنها حکومت ولایی در طول تاریخ / استاد عالی
music_note
حکمت | تنها حکومت ولایی در طول تاریخ / استاد عالی
معنی اسم دالیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دالیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم لیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم لیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم روژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم روژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم مایسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم مایسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سارینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سارینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کاملیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کاملیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم شایلین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم شایلین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
راسخون برگزار می‌کند: قرعه‌کشی بزرگ کمک هزینه پیاده‌روی اربعین
راسخون برگزار می‌کند: قرعه‌کشی بزرگ کمک هزینه پیاده‌روی اربعین
معنی اسم بلال و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بلال و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال