در دوره حکومت یکی از خلفا، هرکس در پایتخت ستمی میدید، خود را به در خانه عالم و بزرگی میرساند و بست مینشست (تا از مصونیت مرسوم آن زمان استفاده کند.) یکی از دانشمندان بیشتر نقاط شهر را بست خود اعلام کرده بود. خلیفه به او پیام داد از تو خواهش میکنم حدود بستِ خود را تعیین کن تا ما تکلیفمان را بدانیم! عالم در جواب نوشت: «... الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَینَهُمَا؛ مشرق و مغرب و آنچه میان آن دوست». (شعراء: 28)
در دوره حکومت یکی از خلفا، هرکس در پایتخت ستمی میدید، خود را به در خانه عالم و بزرگی میرساند و بست مینشست (تا از مصونیت مرسوم آن زمان استفاده کند.) یکی از دانشمندان بیشتر نقاط شهر را بست خود اعلام کرده بود. خلیفه به او پیام داد از تو خواهش میکنم حدود بستِ خود را تعیین کن تا ما تکلیفمان را بدانیم! عالم در جواب نوشت: «... الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَینَهُمَا؛ مشرق و مغرب و آنچه میان آن دوست». (شعراء: 28)