مقدمه:
حضرت فاطمه زهرا (س)، به عنوان منجی و راهنما و مادر اهل بیت (ع)، نقش بسیار مهمی در ایجاد چهار دیواری امنیت و ولایت دارد. ایشان با رهبری، تعلیم و تربیت، و فرهنگ ایمانی، این امنیت و ولایت را برای مؤمنان بنیانگذاری کردند.1- دیوار معرفت: حضرت زهرا (س) با انتقال دقیق و صحیح آموزههای اسلامی و ارزشهای اهلبیت (ع)، مردم را به شناخت و معرفت صحیح با امامان هدایت کرد. ایشان با آموزش و تبلیغ اسلام نقش بسیار مهمی در شناخت امامان اهل بیت داشتند.
2- دیوار محبت: حضرت فاطمه (س) با عشق و محبت صادقانه به امامان اهل بیت، مردم را به سوی ایشان جذب کرد. ایشان با نشان دادن محبت و احترام به امامان، این ارتباط و ولایت را به مؤمنان الهام داد.
3- دیوار اطاعت و تسلیم: حضرت زهرا (س) با اعتقاد قوی به امامت امام علی (ع)، مردم را به اطاعت و تسلیم به رهبری امامان هدایت کرد. ایشان با نمونه زندگی و اطاعت از فرمانهای امام علی، راه را برای مؤمنان نمونهگیری باز کرد.
4- دیوار سبقت و شهادت و نصرت: حضرت فاطمه (س) با آمادگی برای قربانی کردن خود و تلاش برای دفاع از امامت و ولایت، نشان داد که امنیت و ولایت اهل بیت بر هر چیزی ارزشمند است. ایشان با شهادت و نصرت به امامت، نمونهای برای تمامی مؤمنان ارائه دادند.
با رهبری و رهنمود حضرت زهرا (س)، ما میتوانیم این چهار دیواری امنیت و ولایت را به امامان اهل بیت (ع) بنا کنیم و از راه هدایت و رهنمود آنان، به سوی خدا و پیروزی نهایی هدایت شویم.
در این مطلب ابتدا اشاره ای به جایگاه ولایت خواهیم داشت، و در ادامه به چهار دیواری ولایت یعنی همان امنیت از منظر حضرت زهرا (س) اشاره خواهیم کرد.
چهاردیواری ولایت (امنیت) از منظر حضرت زهرا (س)
ولایت پذیری حضرت زهرا (س) در قرآن
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسانى اهل نماز و حج و زکات باشند، ولى نسبت به کارهاى پیامبر صلى الله علیه و آله سوءظن داشته باشند، در حقیقت مؤمن نیستند. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت فرمودند.: [1]فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا[2]
نه چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمیشوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آنگاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به عنوان معصوم و وارث امامت و ولایت، در این چهار مورد حق ولایت پذیری را هم نسبت به خدا، هم نسبت به پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله) و هم نسبت به امام علی (علیه السلام) به شکل کامل ادا کردهاند:
1- در مورد نشانههای ایمان راستین، حضرت زهرا (س) به جای طاغوت، داوری را نزد پیامبر (ص) برده و قضاوت او را پذیرفتهاند. این نشان از تسلیم و اعتقاد کامل به رسول الله و ولایت اوست.
2- در مورد تسلیم قلبی و روحی، حضرت زهرا (س) علاوه بر تسلیم ظاهری، به ابعاد روحی و قلبی نیز توجه کامل داشتهاند. این نشان از عمق ایمان و پایبندی به اهداف اسلامی و ولایت امامت است.
3- در مورد قضاوت، حضرت زهرا (س) فرمان پیامبر را با دلگرمی پذیرفته و به قضاوت او اطاعت کامل داشتهاند. این نشان از احترام و اعتقاد به ولایت پیامبر و امامت اوست.
4- در مورد ولایت امام علی (ع)، حضرت زهرا (س) نسبت به امامت و ولایت امام علی (ع) به شکل کامل اطاعت و تسلیم داشتهاند و به عنوان امام و رهبر اعتقاد و احترام داشتهاند.
حضرت زهرا (س) به عنوان نمونهای از پایبندی و تسلیم به حق ولایت نسبت به خدا، پیامب(ص)ر و امام علی (ع)، نشانهی ایمان و اطاعت صادقانه و کامل را به ما ارائه میدهند.
ولایت مداری زمان نمیشناسد
ولایت مداری زمان نمیشناسد و عشق به ولایت با گذشت زمان کهنه نمیشود. آن چه مهم است اینکه انسان همواره باید به امام زمان خود شناخت و آگاهی داشته باشد و او را به درستی بشناسد و فرهنگش را به جامعه معرفی کند و گرنه با عدم شناخت به امام زمان مانند کسی خواهد بود که به مرگ جاهلیّت مرده است. «من مات و هو لایعرف امامه مات میتة جاهلیّة»[3]حضرت فاطمه زهرا(س) در اثبات امامت و ولایت علی(ع) در بیاناتی فرمودند: «مثل امام، مانند کعبه است، مردم باید در اطراف آن طواف کنند. نه آن که کعبه دور مردم طواف نماید»[4]
ایشان همچنین درباره غصب خلافت فرمودند: «قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار میکردند و از عترت رسول خدا(ص) اطاعت مینمودند، در نفر هم (درباره حکم خداوند) با یکدیگر اختلاف نمیکردند و امامت همان گونه که رسول خدا(ص) معرفی فرمود، از علی (ع) تا حضرت قائم - (عج) فرزند نهم امام حسین(ع) - از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث میرسید.»[5]
حضرت فاطمه(س) درجای دیگر نظام امت اسلامی و مصون بودن از پراکندگی و تفرقه را در گرو امامت و پیروی از رهبر و ولایت خودشان معرفی میکند و میفرمایند: «خدا اطاعت و پیروی از ما (اهل بیت(ع)) را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها قرار داده است»[6].
بنابراین می بینیم که هیچ کس به اندازه حضرت زهرا(س) شایسته دفاع از حریم پیامبر(ص) نبود، زیرا وی حلقة میان نبوت و ولایت است و برترین واسطه و بهترین پیوند، میان رسالت و وصایت.
برتری جایگاه ولایت از همهی احکام الهی
ولایت از مهم ترین مباحث دین مفاهیم دین ماست: پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) در یک جمله کوتاه مى فرماید: «لا دِینَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ; کسى که پایبند عهد و پیمان خود نیست دین ندارد».[7] پس هرکس تسلیم ولایت نباشد دین ندارد. ولایت پذیری هم وفای به عهد است، چون ولایت تأمینکننده و تضمینکنندهی همهی احکام الهی است.
این روایت از طریق شیعه و سنی نقل شده و به صحت آن بیشتر بزرگان اعتماد دارند. امام باقر(علیه السّلام): «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ» اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت» [8]
در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است. [9] در بعضی از روایات شیعی «بُنِیَ الاسلام»، افزوده هایی در تأکید بر ولایت آمده است؛ از جمله: «... وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ؛ آنگونه که به ولایت ندا شده، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم به چهار رکن اخذ کردند ولی این ولایت را رها کردند. [10]
«قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِک أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِن» زراره گوید گفتم کدام یک از ارکان پنج گانه افضل و برتر است؟ فرمود ولایت، چون ولایت کلید آنها است و والی راهنمای آنهاست. [11]
این تعبیر نشان مى دهد که اگر تمام دین را در وفادارى نسبت به خالق و خلق خلاصه نکنیم حداقل یکى از ارکان مهم دین، وفاى به عهد است. و لذا در تعبیر دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «اَصْلُ الدِّینِ اَداءُ الاَْمانَةِ وَ الْوَفاءِ بِالْعُهُودِ».[12]
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: ما اَیْقَنَ بِاللّهِ مَنْ لَمْ یَرْعَ عُهُودَهُ وَ ذِمَّتَهُ; کسى که رعایت عهد و پیمان خویش را نکند، به خدا یقین و ایمان پیدا نکرده است».[13]
زیرا پیمان شکنان، منافع خویش را در عصیان پروردگار جستجو مى کنند، و این دلیل بر آن است که پایه هاى اعتقادشان نسبت به توحید افعالى سست و متزلزل است.
در فرمان معروف مالک اشتر، از مهمترین مسایلى که على(علیه السلام) بر آن تأکید مى کند مسأله وفاى به عهد در برابر هر کس و هر گروه است، مى فرماید:
«وَ اِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، اَوْ اَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً فَحُطَّ عَهْدَکَ بِالْوَفاءِ، وَ ارْعَ ذِمَّتَکَ بَالاَْمانَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ ما اَعْطَیْتَ فَاِنَّهُ لَیْسَ مِنْ فَرائِضِ اللّهِ شَىْءٌ النّاسُ اَشَدُّ عَلَیْهِ اِجْتِماعاً مَعَ تَفَرُّقِ اَهْوائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرائِهِمْ مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفاءِ بِالْعُهُودِ، وَ قَدْ لَزِمَ ذلِکَ الْمُشْرِکُونَ فِیما بَیْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَواقِبِ الغَدْرِ;
اگر پیمان بین تو و دشمن بسته شد یا تعهد پناه دادن را به او دادى جامه وفا را بر عهد خویش بپوشان، و تعهدات خود را محترم بشمار، و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده، زیرا هیچ یک از فرائض الهى نیست که همچون وفاى به عهد و پیمان، مردم جهان با تمام اختلافاتى که دارند، نسبت به آن این چنین اتفاق نظر داشته باشند. حتى مشرکان زمان جاهلیت علاوه بر مسلمانان آن را مراعات مى کردند چرا که عواقب پیمان شکنى را آزموده بودند».[14]
جایگاه ولایت در حدیث سلسلة الذهب
امام رضا علیهالسلام هنگام عزیمت به خراسان در مسیر خود به نیشابور رسید، جمعیت بسیاری از آن حضرت استقبال کردند و از ایشان خواستند تا حدیثی از آباء گرامیش که صاحبان اندیشه توحیدی بودند، نقل کند.امام سایبان مرکب را کنار زدند، مردم در حال هجوم بودند و سر و صدا می کردند، امام از مردم خواست تا ساکت گردند آنگاه فرمود: «پدرم از پدرش تا امیرالمؤمنین علی علیه السلام و او از پیامبر صلی الله علیه و آله و او از جبرئیل نقل کرد که خداوند فرمود:
«کَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی» (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است.
کلمه توحید، حصار محکم من است. هر کس داخل آن گردید، از عذاب من ایمن خواهد شد.امام بعد از اندکی تأمل به آن ها فرمود: که از شروط آن، پذیرش امامت من است.[15] اما به شرطهایی «بشروطها و انا من شروطها»
اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.این حدیث به جهت مسلسل بودن آن از ائمه اطهار علیهمالسلام تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به «سلسلة الذهب» معروف شده است.[16]
عواقب داخل نشدن در چهار دیواری ولایت
داخل نشدن در چهار دیواری ولایت در دنیا باعث عواقب زیر می شود.1- اضطراب
طول تاریخ بشر بزرگترین آسیبی که بشر خورده از اضطراب و افسردگی و ناآرامی است.
بی شک، مضطرب شدن و گرفتاری در هیجان ها و اندوه های اضطراب، پیامدها و عواقبی دارد که به دو مورد از آنها اشاره می گردد:
امام صادق(ع) فرموده اند: «از دو خصلت بر حذر باش: اضطراب و تنبلی ؛ چرا که اگر مضطرب شوی، صبر و پایداری بر [مسیر [حق نخواهی داشت، و اگر تنبلی کنی، حقوق دیگران را ادا نمی کنی. همانا مسیح(ع) می گفت: کسی که هَمّ و غمّش زیاد شود، جسمش بیمار و رنجور خواهد شد»..[17]
در جای دیگری امام صادق(ع) به نقل از پدرانش، در بیان توصیه های پیامبر(ص) به علی(ع) چنین فرموده است: «ای علی! کسی که اضطراب و نگرانی بر او مسلّط شود، راحتی و آسایش از او دور خواهد شد»..[18]
پس ولایت و تسلیم به در چهار دیواری ولایت باعث انطباق با معیارهای اخلاقی و اسلامی فراهم میآورد که باعث ایجاد هماهنگی و تعامل مثبت در جوامع میشود. بدون ولایت و رهبری امامان علیهم السلام، انسجام و وحدت در جوامع ممکن است به خطر بیفتد و اختلافات و انشعابات اجتماعی ناشی از عدم وحدت ایجاد شود که منجر به افزایش اضطراب و ناامنیتی خواهد.
2- انحراف
امنیت از انحراف، انحراف زمینه همه گناهان چه گناهان اعتقادی چه گناهان جوارحی.
گاهی دور ماندن از شنیدن سخن حق و تبلیغ سخن حق، تک ماندن، تنها ماندن، انسانها را دچار انحراف فکری و عقیدتی میکند. اسلام در بافت اجتماعی خود اجازه نمیدهد انسانها از شناخت سخن حق و تبلیغ سخن حق دور بمانند
امام صادق علیهالسلام در روایتی با اشاره به دشمنی ابلیس در جریان غدیر فرمود: «هنگامى که پیامبر(ص) سخنانش را در غدیر فرمود و امیرالمؤمنین علیهالسلام را براى مردم نصب کرد، ابلیس فریادى کشید که بزرگانِ گروهش نزد او جمع شدند و گفتند:
اى بزرگِ ما، این چه فریادى بود؟! ابلیس گفت:واى بر شما ! امروز مانند روز عیسى است. بخدا قسم، مردم را در این باره گمراه خواهم کرد... بار دیگر ابلیس فریادى کشید و بزرگان گروهش نزد او جمع شدند و گفتند:
اى بزرگِ ما، این فریادِ دوم چه بود؟! ابلیس گفت:خداوند در باره گفته من آیهاى نازل کرد: «وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ'؛ ابلیس گمان خود را بر آنان به صدق رسانید.» سپس ابلیس به سوى آسمان متوجه شد و گفت: خداوندا، به عزّت و جلالت قسم، گروههاى هدایت یافته را هم به بقیه ملحق خواهم کرد.
در اینجا پیامبر(ص) که متوجه رفتار ابلیس بود- این آیه را از جانب خداوند تلاوت فرمود: «اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطان؛ تو را بر بندگانم تسلط و راهى نیست». بار دیگر ابلیس فریادى کشید و بزرگان گروهش بسوى او باز گشتند و پرسیدند:
این فریاد سوم چه بود؟ ابلیس گفت: بخدا قسم، از اصحاب على(که نمىتوانم بر آنهاتسلّط داشته باشم) ولى خداوندا، قسم به عزّت و جلالت، گناهان را براى آنان (یعنى شیعیان على) زیبا جلوه خواهم داد تا با ارتکاب آن ایشان را به درگاه تو مبغوض کنم. .[19]
3- سقوط
انحراف و اضطراب باعث سقوط آدم ها میشود همه اینها به خاطر دوری از ولایت و امنیتی که در این چهار دیواری وجود دارد می باشد.خروج و سقوط از ولایت مصداق این آیه : وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ[20]
و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم.این آیه هشدار واخطار به روىگردانان از حقّ، تا بیم و امید در کنار هم مطرح شده و مؤثّر باشد.
در روایات، رها کردن خط ولایت اهلبیت علیه السلام یا ترک کردن فریضهى حج، مصداق اعراض از یاد خدا شمرده شده است. [21]
مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نیست، بلکه بسیارى از سرمایهداران به خاطر حرص، ترس و دلهره، در فشار و تنگنا زندگى مىکنند. .[21]
انحراف سه قسم است:
1-انحراف در فکر: یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ.فَرِیقًا هَدَىٰ وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ[23]گروهی را (به طاعت خود) رهنورد هدایت کرد، و گروهی (به پیروی شیطان) گمراهی بر آنان حتمی شد، چون خدا را گذارده و شیطانها را به دوستی اختیار کردند و گمان میکنند که به راه راست هدایت یافتهاند.
1- هدایت کار خداست، ولى گمراهى، به خاطر سوء انتخاب خود ماست
2- تا زمانى که از خدا نبریدهایم، وسوسههاى شیطان با یاد او و توبه قابل جبران است،
3- انسان آزاد است و مىتواند ولایت الهى را انتخاب کند یا ولایت شیطان را.
4- دیدگاه منحرفان، واقع بینانه نیست، بلکه خیالپردازانه است.
5- انحراف فکرى و جهل مرکّب، (گمراه بودن ولى خود را در راه حقّ دیدن،) از بدترین انحرافات است.
2- انحراف در عمل : یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا
الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا: (زیانکارترین مردم) آنها هستند که (عمر و) سعیشان در راه دنیای فانی تباه گردید و به خیال باطل میپنداشتند که نیکوکاری میکنند. [24]
ضرر و زیانها نیز داراى مراحل و تفاوتهایى است:
الف: گاهى معاملهى بدى است.
ب: گاهى سودى ندارد
ج: گاهى خسارت است
د: گاهى غرق در زیان است.
ه: گاهى خسارت بزرگ و آشکار است.
و: گاهى خسارت در تمام ابعاد است.
زیانکاران چند گروهند:
الف: گروهى که کار نیک نمىکنند.
ب: گروهى که براى دنیا کار مىکنند، نه آخرت.
ج: گروهى که کار مىکنند و مىدانند که کارشان صحیح نیست.
د: گروهى که در زیانند و مىپندارند که سود مىبرند.
سه گروه اوّل، ممکن است با توبه به فکر اصلاح خود و جبران بیفتند، ولى گروه چهارم چون به فکر چاره نمىافتند، بدترین مردمند.
3-انحراف در شخصیت : یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَیْءٍ
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعًا فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَمَا یَحْلِفُونَ لَکُمْ ۖ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَیْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْکَاذِبُونَ[25]روزی که خدا همه آنها را (برای انتقام) برانگیزد پس چنان که برای شما قسم یاد میکنند برای خدا هم به دروغ سوگند میخورند و میپندارند که اثری بر آنها خواهد داشت. الا (ای اهل ایمان) بدانید که آنها بسیار مردم دروغگویی هستند.
مسئله سوگند دروغ در قیامت، بارها در قرآن آمده است. چون سوگند به تدریج انسان را به باور مىکشاند، لذا باید در برابر سوگند دروغ ایستاد و اجازه نداد که مردم آن را باور کنند.
1- اگر دروغگویى براى انسان ملکه و خُلق ثابت و همیشگى شود، حتّى در قیامت هم به دروغ سوگند مىخورد.
2- منافقان در دنیاى خیالى غوطهور هستند.
3- زندگى منافقان، سراسر دروغ و نادرستى است.
پذیرش ولایت و تسلیم به امامان اطهار، ما را در مسیر راهروی به سوی رضایت الهی و آرامش روحی و امنیتی دائمی هدایت میکند. این اعتقاد و ولایت ما را از سرنوشتهای غمانگیز و از تاثیرات نامطلوب دشمنان و انحرافات اجتماعی و شخصیتی ناشی از آنها محافظت میکند.
ثمرات داخل نشدن در چهار دیواری ولایت
1- فَوَقَاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ : وم به جای آنکه پند مؤمن آل فرعون را بشنوند قصد آزارش کردند) پس خدا از شر و مکر فرعونیان او را محفوظ داشت و عذاب سخت آل فرعون را فرا گرفت (و همه به دریای هلاک غرق شدند).خدا از شر و مکر فرعونیان او را محفوظ داشت. امام صادق علیه السلام مىفرماید: فرعونیان مؤمن آل فرعون را کشتند و مراد از «فَوَقاهُ اللَّهُ» این است که خداوند دین او را حفظ کرد. [26]
2-یعنی: خدا از سیئات و از مکر دشمن از انحراف فکری ازانحراف عملی از انحراف شخصیتی ازاضطراب که برای سقوط ما دشمن طراحی کرده در امان هستیم
3-یعنی تبدیل به ذکر می شویم: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[27]
4-یعنی تبدیل به ذکر و آرامش می شویم الاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[28]
امروز بزرگترین مشکل ما این است که مردم ولایت مدار هستند ولی حق ولایت ادا نمی کنند، اصول ولایت و تسلیم به امامان علیهم السلام، باید به شکل کامل و در تمام جنبههای زندگی انسان ادا شود. این شامل پیروی از احکام دینی، اطاعت از رهبران معصوم و پیروی از اخلاق اسلامی است. بدون ادا کردن حق ولایت، اصل ولایت تبدیل به یک عنصر سمبلیک و بیمعنی میشود.
چهار دیواری ولایت چیست؟
چهار دیواری ولایت ( امنیت) چهارقسم است:1- حق معرفت
2- حق محبت
3- حق اطاعت و تسلیم
4-حق نصرت ، سبقت ، شهادت (از نصرت تا شهادت)
1- حق معرفت به چه معناست :
مفهوم "حق معرفت" یکی از بنیادیترین مفاهیم در اندیشه اسلامی است که به شناخت عمیق و دقیق از حقیقت و واقعیت اشاره دارد. این شناخت، محدود به دانش نظری نیست، بلکه به معنای درک قلبی و عملی از حقایق است که منجر به عمل و اطاعت میشود.
حق معرفت نسبت به معصومین (ع) به چه معناست؟
شناخت عمیقتر از خود: معصومین (ع) به دلیل عصمت و ارتباط مستقیم با خداوند، از شناخت و آگاهی بسیار بیشتری نسبت به ما برخوردارند. آنها به اسرار عالم هستی آگاهاند و از آینده خبر دارند.
درک عمیقتر از مسائل: معصومین (ع) مسائل را با عمق بیشتری درک میکنند و میتوانند بهترین راه حلها را برای مشکلات ارائه دهند.
دانش وسیعتر: دانش معصومین (ع) به تمام ابعاد زندگی انسانها گسترش یافته است و شامل علوم مختلفی مانند دین، اخلاق، سیاست، اقتصاد و ... میشود.
شاهد قرآنی و روایتی:
آیه شریفه "النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم": این آیه به وضوح بیان میکند که پیامبر (ص) نسبت به مؤمنان اولیتر از خودشان است. این اولویت به معنای آن است که مؤمنان باید در همه امور به پیامبر (ص) مراجعه کنند و از او پیروی کنند.
حدیث "من کنت مولاه فهذا علی مولاه": این حدیث نیز بر ولایت و رهبری امیرالمؤمنین (ع) تاکید میکند و بیان میدارد که هر کس پیامبر (ص) را مولای خود میداند، باید علی (ع) را نیز مولای خود بداند. و بقیه ائمه هم مصداق آن هستند
سه ویژگی عمیق، وسیع و دقیق در ارتباط با اطاعت از امام را به شرح زیر توضیح میدهم:
۱. عمیق: اعتقاد به عمیق بودن علم امام به معنای این است که امام در فهم و دانش دینی و اخلاقی بسیار پیشرفته و عمیق است. ایشان دسترسی به علم الهی دارند و در درک مسائل الهی و انسانی به عمقهای بیشتری دست یافتهاند.
۲. وسیع: اعتقاد به وسعت دانش امام به این معنا است که امامان اطهار در دامنه دانش و حکمت خود بسیار گستردهاند. ایشان توانایی رهبری و هدایت در امور دینی، اجتماعی و اخلاقی را به نحوی کامل و جامع دارند.
۳. دقیق: اعتقاد به دقت علم امام به این معنا است که امامان اطهار در تفسیر و تبیین مسائل دینی و اخلاقی بسیار دقیق و دقتگرا هستند. ایشان با دقت و وسواس بالا، به راهنمایی مؤمنان در راه رسیدن به حقیقت و انجام اعمال صالح میپردازند.
به عنوان پیروان امامان اطهار، اعتقاد به این سه ویژگی به ما کمک میکند تا به راهنماییهای ایشان اطاعت کنیم و به سوی رشد روحی و اخلاقی پیش برویم.
حضرت زهرا (س) که می فهمد حق معرفت علی بن ابیطالب از فاطمه بیشتر علی ولی اوست پس او بیشتر می فهمد برای هر کارش می پرسد پس از اجازه می گیرد اجازه می گیرم چون کار بدون پرسش و بدون اجازه رو می دونه حجت نداره انجام بده
فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (30): با اینکه میدانیم که فاطمه عصمت الله کبری است که فاطمه زهرا (س) جبرئیل براش نازل شد شکی نداریم در عظمت او نیست.
حضرت زهرا علیها السلام به عنوان مادر امامان اطهار و حصن ایمان، در اطاعت از امام علی علیه السلام نمونهای بیبدیل از پایبندی به اصول و ارزشهای دینی است. از آنجا که امام علی علیه السلام به عنوان امام حق و ولی الله برای مؤمنان تعیین شده است، اطاعت از ایشان از اهمیت ویژهای برخوردار است و حضرت زهرا علیها السلام این اهمیت را به خوبی درک کرده و به آن پایبند بودهاند.
بنابراین، این نکته نشان دهنده عظمت و ارزش ولایت و امامت امام علی علیه السلام است و از آنجا که حضرت زهرا علیها السلام نیز از معصومین و حجت الهی بر مؤمنان است، اطاعت از امام علی علیه السلام برای ایشان از اهمیت بالایی است این معنای معرفت است.
البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ اَمَتُکَ، اِفعَل ما تَشَاءُ! [31] خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شما هستم و هر طور که صلاح می دانید عمل کنید.
چون می داند علی ولی اوست پس او بیشتر می فهمد برای هر کارش می پرسد پس از اجازه می گیرد اجازه می گیرد چون کار بدون پرسش و بدون اجازه رو می دونه حجت نداره انجام بده لذا اگر وقتی از همسرش سوال می کند که اینها آمدن از شما حلالیت بطلبن اجازه میدهی بیان داخل ، حضرت می فرماید اینجا خانه ی توست.
حضرت زهرا علیها السلام نشاندهنده ارتباط قوی ایشان با امام علی علیه السلام و پایبندی به ولایت ایشان است. حضرت زهرا علیها السلام با این اظهارات، نشان دادند که در مقام اطاعت و ولایت از امام علی علیه السلام، اصراری نسبت به حق و معرفت ایشان دارند.
این نقل قول نشان میدهد که حضرت زهرا علیها السلام، به عنوان همسر امام علی علیه السلام و دختر پیامبر اسلام، درک عمیقی از حقیقت ولایت و امامت امام علی علیه السلام داشتهاند. ایشان با این اظهارات، اهمیت و ارزش ولایت و اطاعت از امام علی علیه السلام را بیان کرده و اعلام کردهاند که خانه و مکان ایشان، تابعیت و وابستگی به امام علی علیه السلام دارد.
بنابراین، این نقل قول نشان میدهد که حضرت زهرا علیها السلام با پذیرش ولایت امام علی علیه السلام، از اهمیت و ارزش این موضوع آگاهی دارند و اعلام میکنند که اطاعت و پیروی از امام علی علیه السلام قرار است در هر جنبهای از زندگی و عملکردشان حاکم باشد.
پس معرفت به معنای شناخت و درک صحیح از وضعیت و مقام امامانعلیهم السلام است. آنها به عنوان حجت الهی و ولی الله بر ما تعیین شدهاند و دارای فهم عمیق و دقیقتر از ما در امور دینی و عقاید هستند. ایشان به عنوان پیشوایان و رهبران معصوم، دارای بصیرت و شناختی عمیق از حقایق دینی و راههای رسیدن به خداوند متعال هستند.
معرفت در چیست؟
در ست که دانستن جزئیاتی از زندگی و ویژگیهای امامان اهل بیت، از جمله سن، فرزندان، شهادت، ولادت، فضائل، شاگردان و کرامات آنها، اهمیت بسیار دارد و میتواند در افزایش معرفت و ارتباط با ایشان موثر باشد.
اما در واقعیت، معرفت و ارتباط با امامان اهل بیت نه تنها از دانستن اطلاعات فردی و تاریخی آنها برخوردار است، بلکه از درک و ادراک عمیقتری از مقام و جایگاه ایشان در اسلام و حقیقت وجودی خودشان نیز باید برخوردار باشد.
به عنوان مؤمنان، معرفت با امامان اهل بیت بیشتر از مجموعه اطلاعاتی که از آنها داریم، به ایمان و قلبی که با ایشان ارتباط داریم و به تعهد و ولایتی که نسبت به ایشان داریم، وابسته است. در واقع، معرفت و ارتباط با امامان اهل بیت بیشتر از یک امر دانشی است، بلکه یک امر روحانی و عمیق است که ما را به سوی خدا و رضای او هدایت میدهد.
نمونه ای از حق معرفت :
1- معرفت به رهبر و مقتدا:
و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری مومن بسرکم و علانیتکم و شاهدکم و غائبکم و اولکم و اخرکم [32] من در همه حال و در همه امورم، امام را مقدم بر هر چیز دیگری میدانم و به ایشان نیازمندم و ارادتمند هستم. من به شما، چه حاضر باشید چه غایب، چه در ابتدا باشید چه در انتها، به صورت آشکار و پنهان ایمان دارم."
معنی کلی:این جمله بیانگر یک اعتقاد قلبی عمیق نسبت به امام است. گوینده اعلام میکند که در تمام مراحل زندگی، امام را بهعنوان رهبر و مقتدا میپذیرد و به ایشان عشق میورزد. او همچنین بر ایمان خود به امام، چه در حضور و چه در غیاب، تاکید میکند.
2- پیامبر اکرم (ص) و پرده خانه فاطمه (س):
وقتی پیامبر اکرم (ص) وارد خانه فاطمه زهرا (س) شدند، پردهای را دیدند که اگرچه اسرافآمیز نبود، اما به نظر ایشان شایسته خانه دخترشان نبود. حضرت فاطمه (س) با فروتنی کامل، پرده را برداشتند و آن را در راه خدا انفاق کردند. این روایت نشان میدهد که حتی حضرت فاطمه (س) که پاکترین انسانها هستند، خود را برتر از نصیحت و نظر پیامبر نمیدانستند.
3- ولی فقیه و اطاعت از او:
امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید::فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ [33] «آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها هستم.» این آیه شریفه نشان میدهد که ولی فقیه حجت خدا بر روی زمین است و از ما به مسائل آگاهتر است. تجربیات بیش از هفتاد سال انقلاب اسلامی و رهبری حکیمانه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به وضوح نشان میدهد که ولی فقیه با دانش و بصیرت خود، مسائل را بسیار بهتر از ما تحلیل میکند.
نتیجه اینکه :همانطور که حضرت فاطمه (س) به نظر پیامبر اکرم (ص) عمل کردند، ما نیز باید به نظر ولی فقیه عمل کنیم. زیرا او حجت خدا بر روی زمین است و به دلیل ارتباط با معصومین (ع) از ما به مسائل آگاهتر است. اطاعت از ولی فقیه، اطاعت از خداست.
2-حق محبت:
یکی از ارکان مهم ولایت، محبت است؛ محبتی که به معنای امنیت و آرامش است. برای تحقق این محبت، سه چالش اساسی باید برطرف شود:
1-تضاد محبت به امام و گناه: نمیتوان هم به امام معصوم عشق ورزید و هم به گناه. این دو با هم ناسازگارند. محبت به امام، ما را به سوی پاکی و طهارت میکشاند و محبت به گناه، ما را از این مسیر دور میکند.
2-اولویتبندی محبتها: نمیتوانیم محبت به امام را با محبت به دنیا و حتی والدین برابر بدانیم. محبت به امام باید بر همه محبتهای دیگر مقدم باشد. زیرا امام، راهنمای ما به سوی سعادت ابدی است.
3-فداکاری در راه امام: بالاترین درجه محبت، فداکاری در راه امام است. یعنی حاضر باشیم تمام داشتههایمان، از جمله جان و مال خود را فدای امام کنیم. این فداکاری، ما را به کمال انسانی میرساند.
پس محبت به امام، محبتی آگاهانه و انتخابی است. این محبت، ما را به سوی کمال و سعادت هدایت میکند و امنیت و آرامش را برای ما به ارمغان میآورد. برای رسیدن به این محبت، باید گناه را ترک کنیم، محبت به امام را بر همه محبتها مقدم بدانیم و آماده هرگونه فداکاری در راه امام باشیم.
فداکاری حضرت زهرا (س)؛ اوج محبت به ولایت:
حضرت زهرا (س) در اوج محبت و ولایت به امیرالمؤمنین علی (ع)، حتی جان و سلامت خود و فرزندش محسن را فدای حفظ ولایت نمودند. این فداکاری بینظیر، نشان از عمق عشق و تعهد ایشان به امام علی (ع) و اصل ولایت دارد.
حضرت زهرا (س) با این اقدام شجاعانه، به ما آموخت که محبت به اهل بیت (ع) تنها یک احساس نیست، بلکه اقدامی عملی و مسئولانه است. ایشان با فداکاری خود، الگویی بیبدیل از ولایتمداری و ایثارگری برای همه شیعیان شدند.
ولایت و محبت؛ اصول بنیادین اسلام:
محبت به اهل بیت (ع) و ولایت آنها، از اصول اساسی دین اسلام است. قرآن کریم و روایات معصومین (ع) بر اهمیت این موضوع تأکید فراوان دارند. حضرت زهرا (س) با عمل به این آموزهها، بهترین تفسیر را از محبت و ولایت ارائه دادند.
الگوبرداری از سیره حضرت زهرا (س):
ما بهعنوان شیعیان باید از سیره حضرت زهرا (س) الگو بگیریم و در زندگی خود، محبت به اهل بیت (ع) و ولایت آنها را سرلوحه قرار دهیم. این امر، نه تنها به سعادت دنیوی و اخروی ما کمک میکند، بلکه جامعه اسلامی را نیز متحول خواهد ساخت.
در یک نگاه:
فداکاری حضرت زهرا (س) در راه ولایت، نمادی از بالاترین درجه محبت و تعهد به اهل بیت (ع) است. ایشان با این اقدام، به ما آموختند که محبت به اهل بیت (ع) تنها یک ادعا نیست، بلکه عملی است که باید در زندگی روزمره ما تجلی یابد.
3-حق اطاعت و تسلیم چیست؟
حق اطاعت و تسلیم یعنی باور کنم این دنیا میدون مینه تنها راهنمایی که اگه پشت سرش حرکت کنم ولی خداست پشت سر او قدم به قدم حرکت کنم تون واقع و رسول که باور کنم حق اطاعت و تسلیم اینه که باور کنم.
أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ. [34] الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ واللاّزِمُ لَهُمْ[35]
-حضرت زهرا هیچ کاری جلوتر از امیرالمومنین نبود اطاعت محض داشت. اشاره کردیم:«البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ اَمَتُکَ، اِفعَل ما تَشَاءُ!» نمونه بارز آن است.
اطاعت از ولی امر در سه سطح:
درک و اطاعت: وقتی حکم ولی امر را درک کنیم، به سادگی از آن اطاعت میکنیم. چرا که فهمیدهایم این حکم، حکم خداست و به صلاح ماست.
عدم درک و اطاعت: اگر حکمی از ولی امر صادر شد که ما دلیل آن را نمیفهمیم، باز هم باید اطاعت کنیم. زیرا ولی امر، به دلیل ارتباطش با معصومین (ع)، از ما آگاهتر است.
شک و تردید و اطاعت: حتی اگر شیطان در دل ما وسوسه کند و به ما بگوید که حکم ولی امر اشتباه است، باید باز هم اطاعت کنیم. زیرا خداوند میداند که پیامبری را در کجا قرار دهد و مجرمان را به سزای اعمالشان خواهد رساند.
مثالهایی از اطاعت بیچون و چرا:
داستان حضرت موسی و خضر: حضرت موسی علیهالسلام وقتی دید حضرت خضر کشتی را سوراخ میکند، با وجود اینکه این کار برایش عجیب بود، به دلیل اطاعت از ولی خدا، ساکت نماند. و اعتراض کرد درحالیکه باید سکوت می کرد.
فرمان امام صادق (ع): اگر امام صادق (ع) به کسی میفرمودند که وارد آتش شود، آن فرد باید بدون هیچ تردیدی اطاعت میکرد.
اطاعت از ولی فقیه: امروزه، ولی فقیه حجت خدا بر روی زمین است و هر حکمی که صادر میکند، باید بدون چون و چرا اطاعت شود، حتی اگر با تحلیل شخصی ما در تضاد باشد.
پس اطاعت از ولی امر، یکی از مهمترین اصول در اسلام است. این اطاعت باید در همه حال و در هر شرایطی محض و بیقید و شرط باشد. زیرا ولی امر، به عنوان نماینده خدا در زمین، از ما آگاهتر است و حکم او، حکم خداست.
4- حق سبقت نصرت و شهادت
تفسیر ابعاد مختلف این ارتباط به شرح زیر است.
ولایت به مثابه امنیت: همانطور که اشاره کردید، ولایت به معنای امنیت است. اما این امنیت تنها به معنای امنیت فیزیکی نیست، بلکه شامل امنیت ایمانی، روانی و اجتماعی نیز میشود. هر یک از ارکان سبقت، نصرت و شهادت، به نحوی به تقویت این ابعاد امنیتی کمک میکنند.
سبقت: پیشقدم بودن در راه خدا: سبقت به معنای پیشی گرفتن از دیگران در انجام وظایف دینی و الهی است. کسی که در راه خدا سبقت میگیرد، در حقیقت دیواری محکم در برابر دشمنان دین و مذهب ایجاد میکند.
نصرت: یاری رساندن به ولی خدا: نصرت به معنای یاری رساندن به ولی خدا و دفاع از حق است. کسی که به ولی خدا نصرت میرساند، در واقع به امنیت جامعه کمک میکند.
شهادت: فداکاری در راه خدا: شهادت بالاترین درجه نصرت است. کسی که در راه خدا به شهادت میرسد، با جانفشانی خود، امنیت و آرامش را برای جامعه به ارمغان میآورد.
حضرت زهرا (س)؛ الگوی کامل ولایتمداری
حضرت زهرا (س) به عنوان کاملترین الگوی ولایتمداری، تمام این ابعاد را در خود جمع کرده بود. ایشان:
سبقت: در همه امور، از جمله عبادت، طاعت، جهاد و ... از دیگران پیشی میگرفتند.
نصرت: به پدر بزرگوارشان پیامبر اکرم (ص) و همسر گرامیشان امیرالمؤمنین علی (ع) نصرت میرساندند و از آنها دفاع میکردند.
سه عملیات حضرت فاطمه زهرا (س)
وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُم[37]
حضرت فاطمه زهرا (س) در مدینه در سه عملیات مختلف به نصرت و یاری امام علی (ع) اقدام کرد.
عملیات پشت در: حضرت فاطمه (س) در این عملیات به نصرت و یاری امام علی (ع) در مقابل دشمنان او در مدینه پرداخت. او با اقدامات خود، امام علی را در مواجهه با تهاجم و توطئههای دشمنان حمایت نمود. بدترین ضربات را خورد مقدمه ای برای شهادتش بود.
عملیات کوچه: در این عملیات نیز حضرت فاطمه (س) به نصرت امام علی (ع) در مواجهه با دشمنانش در کوچههای مدینه پرداخت. او با قدرت و ایمان خود، امام علی(ع) را در مواجهه با تهاجم و توطئههای دشمنان حمایت کرد. سیلی خورد جلوی فرزندان در حالیکه دختر رسول خدا بود.
عملیات مسجد: حضرت فاطمه (س) در این عملیات نیز به نصرت و یاری امام علی (ع) در مسجد مدینه پرداخت. او با حضور و اعتزاض خود، امام علی(ع) را در مواجهه با دشمنانش حمایت کرد. خطبه خواند و فریاد زد و می خواست نفرین کند.
این عملیاتها نشان از وفاداری، محبت و ولایت حضرت فاطمه زهرا (س) به امام علی (ع) بوده و نمونههای برتری از تعهد و اراده برای حمایت از امام اعظم اهل بیت (علیهم السلام) محسوب میشوند.
شهادت: در راه دفاع از حق و ولایت، به شهادت رسیدند.
نتیجه:
1- ثمرات ولایت در دنیا و آخرتحضرت زهرا (س) چهار حق مهم را به شایستگی ادا کردند:
اول، حق معرفت: ایشان به عنوان معصوم، از ما به خودمان آگاهتر بودند. پس قبل از هر کاری باید از ایشان اجازه میگرفتیم و به دستوراتشان عمل میکردیم. امروزه بسیاری از مشکلات ما به دلیل بیتوجهی به این اصل مهم است.
دوم، حق محبت: محبت به اهل بیت (ع) باید بر هر محبتی مقدم باشد. باید از محبتهای نادرست و گناهآمیز دوری کنیم و حتی از خودمان نیز در راه اهل بیت بگذریم.
سوم، حق اطاعت و تسلیم: حتی اگر دلیل حکمت دستورات معصومین (ع) را نفهمیدیم، باید به آنها اطاعت کنیم و تسلیم اراده الهی باشیم.
چهارم، حق نصرتو شهادت: ما باید آماده فداکاری در راه خدا و اهل بیت باشیم و تمام دارایی و جان خود را در این راه تقدیم کنیم. همانطور که امام حسین (س) در واقعه کربلا این حق را به بهترین وجه ادا کردند.
کربلا یعنی گذشت از هرچه هست
فا طمه یعنی گذشت از هرچه هست
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:اِنَّ الناسَ لَو اِجْتَمعُوا عَلی حُبِّ عَلی لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علی علیه السّلام جمع میشدند، خداوند آتش (جهنم) را نمیآفرید. [38]
در جای دیگری داریم که حضرت زهرا (س) فرمودند که اگر همه مردم ولایت امیرالمؤمنین (ع) را قبول میکردند، جهان عاری از گناه و ظلم میشد. امروزه، تمام مصیبتهایی که در جهان رخ میدهد، از جمله ظلمهایی که به مردم غزه، فلسطین، لبنان و یمن روا میشود، نتیجهی نادیده گرفتن حق ولایت اهل بیت (ع) است. اگر ولایت امیرالمؤمنین (ع) به عنوان حصنی محکم و پناهگاهی امن پذیرفته میشد، هیچ انحرافی در جامعه اسلامی رخ نمیداد.
2-عقوبت بی ولایتی در دنیا و آخرت
عذاب در نیا :همان اضراب و انحراف و نهایتا سقوط
عذاب در آخرت: یعنی عذاب: کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا-
آنان که به آیات ما کافر شدند به زودی در آتش دوزخشان درافکنیم که هر چه پوست تن آنها بسوزد آنان را پوست دیگری جایگزین کنیم تا (سختی) عذاب را بچشند، که همانا خدا مقتدر و کارش از روی حکمت است.در یک کلام عذابی که تمامی ندارد
پی نوشت ها:
1.تفسیر نورالثقلین؛ کافى، ج 1، ص 390.2.آیه 65 سوره یور ه نسا
3. میزان الحکمه محمدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث، چاپ هشتم، 1386، ص 247، بحارالانوار 23/76/1.
4 . نهج الحیاة، ص 44، بحارالانوار، ج 36، ص 353.5 . همان.
6 . همان، ص 42.
7. بحارالانوار، جلد 69، صفحه 198، (حدیث 26)
8.کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ ح۱، ۳ و ۵.
9.کلینی، همان، ص ۲۱، ح ۷.
10..کلینی، همان، ح۱ و ۳.
11. کلینی، همان، ح۵.
12. غررالحکم، حدیث 1762.
13.غررالحکم، حدیث 9577.
14.نهج البلاغه، نامه 53.
15.اعیان الشیعه، ج 2، ص 18.
16.دایرةالمعارف تشیع، ج 6، ص 175.
17 . أمالی الصدوق، ص 636 .
18 . کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 355 .
19. بحارالانوار:ج 37 ص 164 و 165.
20.آیه 124 سوره طه
21. تفسیر نورالثقلین. به نقل از نفسیر نور جلد 5 - صفحه 405
22. تفسیر نمونه. به نقل از نفسیر نور جلد 5 - صفحه 405
23.آیه 30 سوره اعراف
24.آیه 104 سوره کهف
25.آیه 18 سوره مجادله
26.آیه 45 سوره غافر
27.آیه 9 سوره حجر
28.آیه 28 سوره رعد
29.آیه 6 سوره احزاب
30. آیه 43 سوره نحل
31.بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص198
32.زیارت جامعه کبیره
33.اکمال الدین صدوق، ج ٢، ص ٤٨٣.
34.آیه 59 سوره نساء
35.مناجات شعبانیه
36.آیه 124 سوره انعام
37.شرح زیارت اربعین: فراز چهل و یکم
38.بحار الانوار، ج 39، ص 248
منابع:
https://virasty.com/Norooznia/1692115988839289525?lang=fahttps://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=2138
http://soroosh-maghale.blogfa.com/post/45
https://hawzah.net/fa/Article/View/10542
https://fa.wikifeqh.irاضطراب در قیامت (قرآن)
https://fa.wikifeqh.irولایت کبرای فاطمه زهرا
https://wiki.ahlolbait.comآیه 124 سوره طه
https://www.pasokhgoo.ir/node/59131
https://mehrnews.com/news/5919551
https://ahlolbait.com/content/34600
https://mojerasa.ir/khabar/33893