مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 146
الهی مشرب می شناسم اما وا خوردن نمی یارم، دل تشنه و در آرزوی قطرهٔ میزارم سقایه مرا سیراب نکند، من در طلب دریایم، بر هزار چشمه گذر کردم تا که دریا دریابم، در آتش عشق غریقی دیدی ؟ من چنانم، در دریا تشنه ای دیدی ؟ من آنم، راست بحیرت زدهٔ مانم که دربیابانم، فریادم رس که از بلایی به فغانم.