امام حسین و حکومت معاویه - ویژه تلفن همراه
شکي نيست که در رأس مخالفان پيامبر گرامي اسلام (ص) ، ابوسفيان و ايل و تباراو قرار داشتند و در واقع درک و تبيين درست از بعثت و اهداف رسالت، بدون در نظر گرفتن و شناخت مخالفين، که در رأس آنها بنياميه قرار داشتند نيز ميسر نميشود و همين طور اگر قرار است به موضعگيري و جهتگيري امام علي (ع) به طور عميق پي ببريم، ناچاريم در ابتدا شناخت وسيع و همه جانبهاي از دشمنان آن حضرت پيدا کنيم. لذا مطلبي که به فهم ما از مواضع امام حسين (ع) کمک ميکند، شناخت افراد و اهدافي است که در مقابل امام حسين (ع) قرار دارند که در رأس آن معاويه ميباشد. معاويه در دوره امامت امام حسين (ع) در واقع ريشههاي حکومت خود را مستحکم نموده است.
امام حسین و حکومت معاویه - ویژه تلفن همراه
لیست گوشی های تست شده
شکي نيست که در رأس مخالفان پيامبر گرامي اسلام (ص) ، ابوسفيان و ايل و تباراو قرار داشتند و در واقع درک و تبيين درست از بعثت و اهداف رسالت، بدون در نظر گرفتن و شناخت مخالفين، که در رأس آنها بنياميه قرار داشتند نيز ميسر نميشود و همين طور اگر قرار است به موضعگيري و جهتگيري امام علي (ع) به طور عميق پي ببريم، ناچاريم در ابتدا شناخت وسيع و همه جانبهاي از دشمنان آن حضرت پيدا کنيم. لذا مطلبي که به فهم ما از مواضع امام حسين (ع) کمک ميکند، شناخت افراد و اهدافي است که در مقابل امام حسين (ع) قرار دارند که در رأس آن معاويه ميباشد. معاويه در دوره امامت امام حسين (ع) در واقع ريشههاي حکومت خود را مستحکم نموده است. از طرفي به ظاهر توانست بر علي (ع) چيره شود و پس از آن هم با مکر و حيله فراوان و سوء استفاده از جهل مردم و حتي دامن زدن به جهالت مردم توانست صلح را بر امام حسن (ع) تحميل کند. هر چند خود به صلح و مفاد آن وفادار نماند، اما اهداف خود را به خوبي تعقيب نمود وآن را تا حدودي در مسير دلخواه خود به پيش برد و وقتي توانست با حيلههاي خاص خود، امام حسن (ع) را هم به شهادت برساند تا حد زيادي اهداف خود را برآورده ميديد، امافقط يک مشکل عمده باقي بود و آن هم وجود امام حسين (ع) بود. در اين دوره معاويه درصدد مهيا نمودن زمينههاي ولايت عهدي يزيد است و از طرفي با شهادت امام حسن (ع) امر امامت بر عهده امام حسين (ع) است و مبارزه با ظلم و انحراف وکژيها بر عهده اين امام همام ميباشد. لذا اوج مواجهه امام حسين (ع) با امويان و دررأس آن معاويه در اين دوره است و ما به طور دقيق اين دوره را مورد بررسي و کاوش قرار ميدهيم و قيام عاشورا از جمله مسائلي است که بدون بررسي علل و ريشههاي اصلي آن، غالباً به آن پرداختهاند. لذا ما به بررسي ريشههاي قيام عاشورا پرداختيم.
شکي نيست که در رأس مخالفان پيامبر گرامي اسلام (ص) ، ابوسفيان و ايل و تباراو قرار داشتند و در واقع درک و تبيين درست از بعثت و اهداف رسالت، بدون در نظر گرفتن و شناخت مخالفين، که در رأس آنها بنياميه قرار داشتند نيز ميسر نميشود و همين طور اگر قرار است به موضعگيري و جهتگيري امام علي (ع) به طور عميق پي ببريم، ناچاريم در ابتدا شناخت وسيع و همه جانبهاي از دشمنان آن حضرت پيدا کنيم. لذا مطلبي که به فهم ما از مواضع امام حسين (ع) کمک ميکند، شناخت افراد و اهدافي است که در مقابل امام حسين (ع) قرار دارند که در رأس آن معاويه ميباشد. معاويه در دوره امامت امام حسين (ع) در واقع ريشههاي حکومت خود را مستحکم نموده است. از طرفي به ظاهر توانست بر علي (ع) چيره شود و پس از آن هم با مکر و حيله فراوان و سوء استفاده از جهل مردم و حتي دامن زدن به جهالت مردم توانست صلح را بر امام حسن (ع) تحميل کند. هر چند خود به صلح و مفاد آن وفادار نماند، اما اهداف خود را به خوبي تعقيب نمود وآن را تا حدودي در مسير دلخواه خود به پيش برد و وقتي توانست با حيلههاي خاص خود، امام حسن (ع) را هم به شهادت برساند تا حد زيادي اهداف خود را برآورده ميديد، امافقط يک مشکل عمده باقي بود و آن هم وجود امام حسين (ع) بود. در اين دوره معاويه درصدد مهيا نمودن زمينههاي ولايت عهدي يزيد است و از طرفي با شهادت امام حسن (ع) امر امامت بر عهده امام حسين (ع) است و مبارزه با ظلم و انحراف وکژيها بر عهده اين امام همام ميباشد. لذا اوج مواجهه امام حسين (ع) با امويان و دررأس آن معاويه در اين دوره است و ما به طور دقيق اين دوره را مورد بررسي و کاوش قرار ميدهيم و قيام عاشورا از جمله مسائلي است که بدون بررسي علل و ريشههاي اصلي آن، غالباً به آن پرداختهاند. لذا ما به بررسي ريشههاي قيام عاشورا پرداختيم.