نامه های حضرت علی(ع)به مردم کوفه-ویژه تلفن همراه

بسم الله الرحمن الرحيم نامه اى از آن حضرت(ع)به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره. از بنده خدا،على،امير المؤمنين به مردم كوفه كه بزرگواران ياران و ارجمندان عرب اند. اما بعد.شما را از كار عثمان خبر مى دهم،به گونه اى كه شنيدنش چون ديدن باشد:مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم،همواره خشنودى او را مى خواستم و كمتر سرزنش مى كردم.ولى طلحه و زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان،تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان،رفتارى ناهموار بود.بناگاه،عايشه بى تامل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدندو كشتندش.آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار،بل به رضاو اختيار. بدانيد كه سراى هجرت[مدينه]مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند.
شنبه، 9 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

نامه های حضرت علی(ع)به مردم کوفه-ویژه تلفن همراه

بسم الله الرحمن الرحيم نامه اى از آن حضرت(ع)به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره. از بنده خدا،على،امير المؤمنين به مردم كوفه كه بزرگواران ياران و ارجمندان عرب اند. اما بعد.شما را از كار عثمان خبر مى دهم،به گونه اى كه شنيدنش چون ديدن باشد:مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم،همواره خشنودى او را مى خواستم و كمتر سرزنش مى كردم.ولى طلحه و زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان،تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان،رفتارى ناهموار بود.بناگاه،عايشه بى تامل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدندو كشتندش.آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار،بل به رضاو اختيار. بدانيد كه سراى هجرت[مدينه]مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند.
نامه های حضرت علی(ع)به مردم کوفه-ویژه تلفن همراه

نامه های حضرت علی(ع)به مردم کوفه-ویژه تلفن همراه

لیست گوشی های تست شده

بسم الله الرحمن الرحيم
نامه اى از آن حضرت(ع)به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره.
از بنده خدا،على،امير المؤمنين به مردم كوفه كه بزرگواران ياران و ارجمندان عرب اند.
اما بعد.شما را از كار عثمان خبر مى دهم،به گونه اى كه شنيدنش چون ديدن باشد:مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم،همواره خشنودى او را مى خواستم و كمتر سرزنش مى كردم.ولى طلحه و زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان،تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان،رفتارى ناهموار بود.بناگاه،عايشه بى تامل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدندو كشتندش.آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار،بل به رضاو اختيار.
بدانيد كه سراى هجرت[مدينه]مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند.
ناگاه،چون ديگى كه بر آتش باشد،جوشيدن گرفت و فتنه سر برداشت.پس به سوى اميرتان بشتابيد و اگر خدا خواهد،براى جهاد با دشمن،به پيش تازيد. 





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.