0
مسیر جاری :
جهان خرم از اوست امام علی علیه‌السلام

جهان خرم از اوست

آمد آن چشمه رحمت که جهان خرم از اوست آفتابی که درخشنده همه عالم از اوست در گلستان ولا لاله رخی چهره نمود که صبا غالیه افشان و مبارک دم از اوست
جلوه اهورایی امام علی علیه‌السلام

جلوه اهورایی

کعبه را صفا دادی، با رُخ اهورایی دل ز دلبران بردی، ای خدای زیبایی کعبه عاشقِ رویت، دل پریشِ گیسویت این چنین ز دستش شد، رشته شکیبایی
جانم علی... امام علی علیه‌السلام

جانم علی...

یاعلی گفتیم و دلهامان بهاری می‌شود یکصد و ده بار این دل آبیاری می‌شود چشمه‌های نور از چشم تو جاری شد علی زخم دل با تیرعشقت باز کاری شد علی
تنهای تنها آفریدند امام علی علیه‌السلام

تنهای تنها آفریدند

تنهای تنها آفریدند تو را تنهای تنها آفریدند برای خاطر ما آفریدند تمام عشق را در تو نهادند تو را با عشق یکجا آفریدند
پینه دست تو امام علی علیه‌السلام

پینه دست تو

پینه دست تو گندمکار بود زارع دشت تبسم زار بود هیچ کس هم مخفی از دیدت نشد بسکه چشمان تو مردم‌ دار بود
به مهر علی خو گرفته‌ام امام علی علیه‌السلام

به مهر علی خو گرفته‌ام

من از ازل به مهر علی خو گرفته‌ام درس خداشناسی و نیرو گرفته‌ام ار مرشد طریقت خود شاه لافتی خوی محبت از کرم او گرفته‌ام
به خط خدا صدر لوح قضا امام علی علیه‌السلام

به خط خدا صدر لوح قضا

بود نام ایزد تعالی علی تقدس علی و تعالی علی به خط خدا صدر لوح قضا بود طوق زرین طغری علی در آن حد که ممکن به واجب رسد
به جز از علی نباشد امام علی علیه‌السلام

به جز از علی نباشد

به جز از علی نباشد به جهان گره گشایی طلب مدد از اوکن چو رسد غم و بلایی چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن به جز او به زخم دلها ننهد کسی دوایی
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی امام علی علیه‌السلام

به بندگی نرسد بنده ای به پای علی

به بندگی نرسد بنده‌ای به پای علی قلم چه عاجز و لال است در ثنای علی محب آل علیم خوشم که اثباتِ حلال زادگی من بود به پای علی
برادر خوانده روح حرا امام علی علیه‌السلام

برادر خوانده روح حرا

ای برادر خوانده روح حرا ای وصی صرف ختم الانبیاء نحوی عاجز ماند از ترکیب تو رحم کن دریا به عجز ناخدا