اين پرسش هميشه مطرح بوده و هست که آينده بشر و فرجام او به کجا مي رود؟ اديان و فلسفه هاي مختلف به اين پرسش، پاسخ هاي گوناگوني داده اند که در اين جا به آنها اشاره مي شود:

چون نگرش انسانها نسبت به آینده متفاوت و گوناگون است، تحلیل ها و ارزیابی ها و موضع گیری صاحب نظران نیز خط مشی واحدی ندارد و نسبت به آینده ی فرد و جامعه، و آینده ی خودشان، راه و رسم زندگی شان مکتب و آئین

صاحب نظرانی که انسان و جهان و آینده را بدون خدا، و جدای از جهان غیب و تعالیم آسمانی، ارزیابی و تحلیل می نمایند، و با فرض (انسان تنها) به بررسی حوادث و تحوّلات سیاسی جهان می پردازند، و با عقل بشری و باورهای

انسان به امید زنده است، و از نظر قرآن کریم، و نهج البلاغه و علوم روانشناسی، انسان موجودی است آینده نگر، که چشم به افق های بیکرانه ی فردا و فرداهای دور دوخته است، و انواع مشکلات و رنج ها و دردها را به امید...

همه تلاش می کنند تا پرده های اِبهام نسبت به آینده را بالا زده و آنرا بگونه ای روشن بنگرند و اظهارنظرهای فراوان و متفاوتی از صاحب نظران مطرح شده، و خواهد شد که برخی از آنها را می توان مورد توجه قرار داد

آینده انسان و جهان، و آینده اسلام در روایات اسلامی بصورت مشروح تبیین گشته و مورد شناسائی قرار گرفته است که به برخی از جوانب آن اشاره می شود

بسیاری آینده روشن را قبول دارند. اما در میان طرفداران توجّه به آینده، و ضرورت آینده سازی، تفاوت های گوناگونی بچشم می خورد و در برابر این سؤال که:

روایات مربوط به آینده اسلام، حوادث گوناگونی از تحولّات تلخ و شیرین را می شناسانند، و این واقعیّت تاریخی را مطرح می کنند که مراحل گوناگون در اسلام دارای فراز و نشیب های شگفتی آوری است مانند...

هزاره گرایی (Millennialism) (1) میراث قدیم ادیان است که با آغاز هزاره ی جدید در جوامع مسیحی رواج یافت. این آرمان در یهودیت بسیار اوج گرفت و در مسیحیت - به ویژه در حدود سال 1000 میلادی به نهایت اوج خود...

یکی از مفاهیم و آموزه های مرتبط با فرجام شناسی و موعودباوری مسیحی، مفهوم «هزاره»است که ریشه در کتاب مقدس دارد. این آموزه، گرچه در ادیان دیگری چون زرتشت هم نظایری دارد، در مسیحیت، هزاره گرایی در فضای آموزه...