نگرش های مختلف نسبت به مسئله آینده

چون نگرش انسانها نسبت به آینده متفاوت و گوناگون است، تحلیل ها و ارزیابی ها و موضع گیری صاحب نظران نیز خط مشی واحدی ندارد و نسبت به آینده ی فرد و جامعه، و آینده ی خودشان، راه و رسم زندگی شان مکتب و آئین
سه‌شنبه، 19 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگرش های مختلف نسبت به مسئله آینده
نگرش های مختلف نسبت به مسئله آینده

 

نویسنده: محمد دشتی




 

چون نگرش انسانها نسبت به آینده متفاوت و گوناگون است، تحلیل ها و ارزیابی ها و موضع گیری صاحب نظران نیز خط مشی واحدی ندارد و نسبت به آینده ی فرد و جامعه، و آینده ی خودشان، راه و رسم زندگی شان مکتب و آئین خویش برخوردهایی مختلف دارند که به برخی از آنها اشاره می گردد.

اول - بی تفاوتی نسبت به آینده

گروهی نسبت به آینده بی تفاوت و بی نظرند، کاری بحوادث آینده ندارند، و حسّاسّیت روشنی نشان نمی دهند می گویند:
ما را با آینده ی دور و نزدیک چه کار؟
هر چه پیش آید خوش آید!!
به من یا به ما، بتو یا شما چه که در آینده چه خواهد شد؟!!
این دسته از مردم، نان به نرخ روز می خورند، و به دنبال منافع مادّی خود در حرکتند، و رفاه زدگی را اصالت دادند، و اصل لذّت جوئی را انتخاب کردند، کاری به برنامه ریزی ها، مدیریّت ها، حکومت ها ندارند، با هر حرکت و فریادی که مزاحم منافعشان نباشد کنار می آیند، و هر حکومتی را که به آنها منفعت برساند می پذیرند، نه دلسوزی دارند و نه احساس مسئولیّت و تعهّد می کنند
هم در عزای حسین علیه السلام می گریند و هم بر سفره ی یزید غذا می خورند.
آنقدر کوته فکر و نادانند که نمی توانند خطرات اجتماعی را بررسی نمایند، و مفاسد اجتماعی و ضرر و زیان آن را بدرستی بشناسند
نمی دانند که اگر سیل آمد همه چیز را، نابود می سازد و اگر آتش گرفت تر و خشک نمی کند همه چیز را می سوزاند، و اگر دشمن مهاجم پیش آمد و پیروز شد جان و مال و ناموس همه در خطر است.
اینها براساس فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و قرآن کریم
مَیّتٌ بَیْنِ الأَحیاء (1)
(مردگانی در بین زندگان) می باشند
بَطنُ الاْرضِ أولی مَن ظَهرِها (2)
زیر گِل باشند بهتر از آنکه بر روی زمین زندگی کنند.

دوم - آینده و بینش جبرگرائی

گروهی دیگر نسبت به آینده بی تفاوتند، و موضع گیری مثبتی ندارند، امّا نه چون دسته اوّل که با «اصل رفاه زدگی» و اصالت دادن به «لذّت جوئی» به انحراف کشیده شدند، بلکه با بینش «جبرگرائی» و تفکّر هیستوریسم ماتریالیستی (جبر تاریخ) راه بی تفاوتی می پویند و می گویند:
تاریخ سیر جبری خود را آغاز می کند.
سیر جبری تاریخ قابل انسداد نیست و نمی توان آن را تغییر داد.
فرد یا جامعه نمی تواند مسیر تاریخ را عوض نماید.
پس انسان نقشی در آینده خود و جامعه اش ندارد. باید منتظر سیر جبری «تاریخ» لحظه شماری نمود تا چه خواهد؟ و چگونه حرکت خود را آغاز نماید؟!!
اینجاست که مکاتب جبری و طرفداران حرکت جبری تاریخ، راه بی تفاوتی پیموده و نسبت به آینده، و بازسازی فرد و جامعه، موضوع گیری مثبتی ندارند
بی اعتباری و بی ارزشی تفکر انحرافی این دسته از طرفداران جبر تاریخ، نیز روشن است. زیرا می دانیم که:
تاریخ «مجموعه رخدادها» است و رخدادها از کارهای اختیاری انسان منشأ می گیرد.
و هر روز می بینیم که ملّت ها و انسانهای آزاده، تاریخ مملکت خود را با خون و قیام عوض می نمایند، و با دست توانای انقلاب، ویرانه های بجا مانده از سلطه ی استعمارگران را بازسازی می کنند.
و بحثِ «تحوّل خودبخود» در تحلیل حوادث آینده، انکار «علّیت» و نادیده گرفتن «علل و عوامل پیدایش رویدادها» ست که از نظر علم و عقل بیهوده است و نمی تواند ارزش فکری داشته باشد.
طرفداران جبر تاریخ چه با دیدگاه مادیّت نظاره گر نظام هستی باشند، و یا با جبر الهی، و با آب و رنگ مذاهب و ادیان بخواهند حوادث آینده را تصادفی و جبری تحلیل نمایند، راه باطل می پیمایند و ادّعای دروغین آنان هرگز قابل اثبات نخواهد بود زیرا در نظام علّت و معلول چیزی بدون عوامل حساب شده پدید نمی آید.

سوم - نقش انسان در سازندگی آینده

از دو گروه بی تفاوت یاد شده که بگذریم با طرفداران «نقش سازندگی انسان» در آینده های دور و نزدیک آشنا می گردیم که معتقدند:
آینده را می توان دگرگون نمود و ساخت
انسان موجودی آینده نگر و آینده ساز است.
آینده در گرو اعمال ماست.
رشد و کمال انسان به میزان آینده نگری و برنامه ریزی های واقع گرایانه او بستگی کامل دارد.
طرفداران «نقش سازندگی انسان» در آینده، به اختیار و انتخاب انسان روی آورده و قدرت بازسازی و بازپروری انسان را مورد مطالعه قرار می دهند، و باور دارند که:
آینده در دست ماست.
کودکان امروز آینده سازان فردای تاریخ بشریتند.
و اعمال و رفتار امروز ما سرنوشت آینده را دگرگون خواهد ساخت.
و همه ی ما مسئول بازسازی فردا و فرداهای تاریخ می باشیم.
از نظر قرآن کریم:
انسان موجودی آینده نگر و آینده ساز است.
ترقّی و تکامل، سقوط یا انحراف در آینده، به علل و عوامل حساب شده ای مربوط می شود.
انسان نسبت به آینده ی خود و خانواده و ملّت خود مسئول و متعهّد است.
می فرماید:
همه زشتی ها و بدیهایی که دامنگیر شما و جامعه می گردد، از اعمال و رفتار زشت شما منشأ می گیرد و هیچ کس جز شما، و انتخاب بی جا و اقدام و عمل بیهوده شما دخالت نخواهد داشت.
وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ
در جای دیگر، روح امیدواری را تقویت فرموده که در خوبی ها و انتخاب های درست، خداوند بزرگ کمک می کند، تنهایتان نمی گذارد که:
مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ
خوبی ها همه از اوست. (3)
پس روزگار و زمانه را، بخت و اقبال را سرنوشت و تقدیر را، نباید مطرح کرد و دشمنام داد، به جای منفی بافی، و تفکّر انحرافی، باید علل شکست ها را در خود و انتخاب بیهوده ی خود جستجو نمود و باور داشت که:
خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنوشت
إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ. (4)
خداوند بدون دخالت مردم جامعه مردمی را به رشد و کمال نمی رساند جز آنکه خود انتخاب کنند.
در این تفکر حرکت ساز، انسان مسئول است و باید نسبت به آینده ی خود همه گونه آمادگی های لازم را داشته باشد، و زمینه های مناسب را پدید آورد، که سستی و کوتاهی امروز، عامل ذلّت و خواری فرداست.
و فراز و گریز از مسئولیت ها عامل نابودی و سقوط فرداهای تاریخ است.
امام علی علیه السلام، می فرماید:
وَاستَحیوُا مِنَ الفِرِّ فَاِنَّهُ عارٌ فی الأَعقَابِ
از فرار در برابر دشمن شرم دارید که ذلت و خواری شما را حتی در نسلهای آینده تثبیت خواهد کرد (5)
آینده و فردا و فرداها، به تلاش و همّت امروز ما وابسته است، اگر زمینه های وحدت و همکاری را پدید آوردیم، آینده روشنی را تحقیق بخشیده ایم و اگر با سستی و رفاه زدگی، بی تفاوت ماندیم، و احساس مسئوولیت نکردیم از رشد و کمال خبری نخواهد بود.
اینجاست که مادران امروز با یک دست گهواره ی کودک، و با دست دیگر گویا آینده ی بشریت را به حرکت درمی آورند.
و معلّمان و مربّیان جامعه، رهبران فکری مردم، اگر درست بیاندیشند، و با برنامه ریزی های صحیح، جان و دل فرد و جامعه را بدرستی تربیت نمایند، آینده روشن است، حرکت زاست، متکامل است، امام علی علیه السلام به مسئولیت های بشری اشاره نموده و می فرماید:
اِتَّقُوااللهَ فی عِبادِهِ وَ بِلادِهِ، فَاِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقَاعِ و البَهائِمِ.
مردم! نسبت به بندگان خدا، و شهرها و اماکن انسانها از خدا پروا کنید، زیرا در قیامت مسئول خود می باشید که حتی نسبت به خانه ها و حیوانات نیز از ما خواهند پرسید. (6)

چهارم - شناخت آینده سازان

در میان طرفداران «آینده نگری» و ضرورت «بازسازی آینده» دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که باید به آنها پرداخت.
1- تفکر سلطه گرائی
ابرقدرت ها، استعمارگران و صاحبان زور و سلطه می گویند، آینده را فقط ما می سازیم، و توان سازندگی یا تخریب آن را داریم
و در اثبات دیدگاه های زورمدارانه خود به ارزش های مادی، و قدرت های ظاهری و امکانات تسلیحاتی و حامیان بین المللی، و اسلحه های مدرن، و تجهیزات شگفت آور نظامی تکیه می کنند، و باور دارند که:
چون از سرمایه ی فراوان و اسلحه ی برتر برخوردارند، آینده سازند.
چون دیگران در قدرت مادّی، و ابزار نظامی، همانند آنها نیستند نمی توانند «آینه ساز» باشند.
و فکر می کردند، و می کنند که:
آینده در دست آنهاست.
همانگونه که فضا و دریا و صحرا و پایگاه های نظامی دنیا هم اکنون در دست آنهاست.
با چنین روح مغرور و سرکشی به سلطه گری، و باج خواهی، و استعمار فکری، و فرهنگ استعماری، روی آورده و ملت ها را به بند کشیده و یا خواهند کشید.
2- حق گرائی
در برابر این فرضیه ی ناپایدار «سلطه گرائی»، باید به تفکر قرآن کریم، و رهنمودهای آن پرداخت، که تنها صالحان، پرهیزکاران، مجاهدان می توانند آینده ساز باشند
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذَّکْرِ اَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ.
ما در کتاب زبور داوود نوشتیم که همانا وارث زمین بندگان نیکوکار من خواهند بود. (7)
فلسفه ی تاریخ از دیدگاه قرآن، به پیروزی صالحان و پاکان، و پا برهنه های زمین، تکیه دارد، که:
حق پیروز است.
و طرفداران حق سرانجام «آینده سازان» زمین می باشند
برخورد این دو تفکر نابرابر را در مبارزات پیامبران الهی
در بعثت و قیام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
و در جنگ و مبارزه ی انقلابیون اسلام با رژیم شاه و حامیان بین المللی او، به روشنی می توان بررّسی نمود، و نشانه های گویای آن را در 8 سال جنگ تحمیلی نابرابر می توان مشاهده کرد. که چگونه عاشقان امام و شهادت طلبان با تقوا با امکانات اندک بر دریایی از تسلیحات نظامی دشمن غالب آمدند؟
و باید پرسید:
چرا قدرت فوق مدرن دشمن، در یورش ارتش های تا دندان مسلّح، نتوانست آینده ساز باشد؟
چرا قدرت های بزرگ بگِل فروماندند؟ و انگشت حیرت بدندان گزیدند؟
چرا خون بر شمشیر پیروز گشت؟ و نماز بر کفر جهانی غلبه نمود؟
چرا ایمان در برابر یورش های بین المللی پیروز گشت؟ و پوزه ی سرکشان جهان را بخاک مالید؟
و چرا تفکر سلطه گرایی باطل شد؟
پس باید به شیوه های دیگر، و ارزش های دیگر، اندیشید.
و نباید آینده سازی را در چهار چوب امکانات مادی قدرت های شیطانی نگریست
و باید باور نمود که:
ایمان و ارزش های معنوی آینده سازند.
و وعده ی خدا حق است.
و مستضعفان صالح، و مجاهدان عاشق، آینده سازان تاریخند.
و پیروز مردان همیشه اعصار و قرون می باشند.
این وعده را رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در آغازین لحظه های بعثت، و در حال حفر خندق مطرح فرمود که:
اسلام جهانی خواهد شد
و دنیا به دست صالحان امت اسلامی، و با ظهور حضرت مهدی علیه السلام ساخته خواهد شد
و ایرانیان و پیروان امام علی علیه السلام در بازسازی جهان اسلام، نقش مؤثر خواهند داشت.
و از آینده سازان پیروز خواهند بود.
در اینجا توجّه به برخی از روایات جالب و ضروری است:

پنجم - آینده سازان در روایات اسلامی

نسبت به قیام پیروز شرق «ایران» رهنمودهای زیر مطرح است.
1- در تفسیر آیه وَ اِنْ تَتَوّلُوا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُم
اگر شما روی برگردانید خداوند دیگران را به جای شما خواهد آورد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

اَعْنی اَبناءَ المَوالی اَلمُعْتَقِین (8)
مراد ایرانیان آزاد شده می باشند.

2- امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود:

اِنْ تَتَوّلوا یا مَعْشَرَ العَرَب یَستَبِدلْ قَوماً غَیرَ کم یَعنی المَوالی. (9)
ای گروه عرب اگر از ولایت برگردید خداوند گروه دیگر را جایگزین شما خواهد کرد، یعنی ایرانیان.

3- اصحاب رسول اکرم سؤال کردند که:

یا رسول الله «قَوماً غَیرَکُم» چه کسانی هستند.
وَ کانَ سَلمانُ اِلی جَنبِ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم.
در حالیکه سلمان در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دست مبارک را بر زانوی سلمان زد و فرمود:
«هذا و قُومُهُ»
وَ الَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَو کانَ الایمانُ مَنوطاً بِالثُّرَیّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِنْ فارس.
این مرد و اهل کشورش [ایرانیان]، به خدایی که جان من در دست قدرت اوست سوگند، اگر ایمان به ستاره ی ثریا بسته باشد هر آینه دلیر مردانی از فرزندان ایران به آن دسترسی پیدا می کنند. (10)
تفسیر نمونه ج 4، ص 418، همین روایت را در تفسیر آیه 54 مائده نقل کرده است
یا اَیّها الّذین آمَنوا مَنْ یَرتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللهُ بِقومٍ یُحِبُّهُمْ و یُحبُّونَهُ اَذِلةٍ عَلَی المُؤمِنینَ أعِزةً عَلی الکافرِینَ یُجاهِدُون فِی سَبِیلِ الله وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائمٍ ذلِکَ فَضْلُ الله یُؤتِیِه مَنْ یَشاءُ وَ الله واسِعٌ عَلیم.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
لَوْ کانَ الدّینُ مُعَلّقا بِالثُّرَیّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِنْ اَبناءِ الفارسِ
و تفسیر منهج الصادقین ج 3، ص 264، هم این روایت را نقل کرد.
و همه ی مفسرین می گویند:
این قبیل مردان دلیر و مسلمان باید در زمان نزول آیه موجود نباشند

4 - در تفسیر آیه 4 سوره ی جمعه: آخَرینَ مِنْهُم لَمّا یَلْحَقوُا بهِم وَ هُوَ العَزیز الحَکیم

امام باقر علیه السلام فرمود:
هُمُ الأعاجمُ و مَنْ یَتَکَلَّم بِلُغَةِ العَرَبْ.
آنان ایرانیان می باشند و کسانی که به زبان تازی صحبت می کنند و یا:
کسانی که عرب نیستند اما به زبان عربی صحبت می کنند. (11)

5 - در تفسیر آیه ی 39 سوره ی توبه، اِلّا تَنْفِرُوا یُعَذَّبُکُم عَذاباً اَلیماً و یَسْتَبْدِلْ قُوماً غَیْرَکُم.

مفسرّین گفته اند که هدف از این قوم ایرانیان هستند. (12)

6 - قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: اَعْظَمُ النّاسِ نَصیباً فِی الاِسلامِ اَهلُ فارس

کسانی که بزرگترین سهم را در اسلام دارند، اهل فارس، «ایرانیان» می باشند. (13)

7- امام صادق علیه السلام فرمود:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اعراب مسلمان نسبت به ایرانیان هشدار داد که:
ضَرَبتُمُوهُم عَلی تَنْزیِلِهِ و لا تَنْقَضِیَ الدُّنیا حَتّی یَضْرِبُوکُمْ عَلی تَأوِیلِهِ:
شما با ایرانیان براساس تنزیل وحی و قرآن می جنگیدید و جهان به پایان نمی رسد تا روزی که ایرانیان با شما برای تفسیر و تأویل وحی می جنگند. (14)

8- رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

یَخْرُجُ ناسٌ مِنَ المَشْرِقِ فَیُوَطَّئُونَ لِلمَهدِی سُلطانَهُ:
مردمی از شرق قیام می کنند و زمینه را برای انقلاب جهانی مهدی (عج) فراهم می سازند. (15)
تذکر:
در روایت ساد شده، اهل شرق «ناسٌ مِنَ المشرَق» آمده است که عام است و شامل کشورهای شرقی و مسلمانان مشرق زمین هم می شود، و البته شامل ایران نیز هست، همینطور کلمه ی «مَوالی» و «عَجَم» و «أعاجِم» که جنبه ی عمومی دارد، «موالی» یعنی شیعیان، و «أعاجم» یعنی غیر عرب.
ولی عمومیّت این روایات تخصیص می خورد به روایاتی که در آنها جمله ی «اَهل فارس» و «رِجالٌ من فارس» و یا «أبناء الفارس» دارد که منظور از مشرق، و شرق، و أعاجم، یا موالی، شیعیان ایران و کشور ایران است، که دسته ی سوم از روایات اینگونه تخصیص ها را تفسیر می کنند.
که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دست مبارک بر زانوی سلمان فارسی زد و فرمود:
«هذا وَ قَوْمُه» این سلمان و مردم ایران.
با توجه به مباحث و روایات مطرح شده، نتایج ارزشمندی به اثبات می رسد مانند:
1- انسان در انتخاب چگونگی آینده ی خود آزاد است.
2- بدون دخالت انتخاب و تلاش مداوم، آینده بازسازی نخواهد شد.
3- فکر سیر جبری تاریخ مردود و باطل است.
4- تاریخ فعل و ساخته ی انسان است گرچه تاریخ گذشتگان نیز در انسان تأثیر خواهد داشت.
5- تلاش قدرتمندان بیهوده است زیرا انسان و جهان صاحب دارد.
6- حق و حق گرایان سرانجام پیروزند.
7- پیروزی حق گرایان جبری و بدون دخالت جهاد و پیکار نیست.
8- آینده روشن و متناسب با طرح جامع آفرینش الهی است.
9- ایرانیان با جهاد و پیکار و امدادهای الهی در آینده ی جهان نقش تعیین کننده ای دارد.
10- روایات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام نسبت به آینده، حاکی از حاصل تلاش و پیکار ایرانیان و امداد الهی است، و ارتباطی به تفکر جبرگرائی ندارد. (16)
11- قیام قم، و جهاد و پیکار امام امت (ره)، و خون و شهادت ایرانیان، زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) است.
12- آینده ی جهان با ظهور حضرت مهدی (عج) روشن و امیدوار کننده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. (مردگانی متحرک در میان زندگان)
2. کتاب الفتن (خطی) علاّمه مجلسی طبق نقل صاحب بیان الائمة.
3. سوره نساء آیه 79
4. سوره ی رعد آیه 11
5. خطبه ی 3/66 نهج البلاغه معجم الفهرس
6. خطبه ی 5/167 نهج البلاغه معجم الفهرس
7. سوره ی انبیاء آیه 105، (یعنی مباحث مربوط به آینده در ادیان دیگر نیز مطرح بوده است).
8 و 9. تفسیر صافی، سوره محمد آیه 38 و مجمع البیان مرحوم طبرسی ج 9 ص 108
10. خدمات متقابل شهید مطهری، گنجینه ی آثار قم ص 5، تاریخ اصفهان، ج 1، ص 13، حافظ ابونعیم و اسد الغابة ابن اثیر ج 4، ص 216 و کنز العمال ج 12، ح 34129 و تفسیر صافی
11. تفسیر صافی، سوره ی جمعه
12. تفسیر نمونه ج 7، ص 417 و تفسیر المنار سوره ی توبه آیه 39 و تفسیر روح المعانی سوره ی توبه آیه 39.
13. گنجینه ی آثار قم، ص 5، و کنرالعمال، ج 12، حدیث 34125.
14. بحارالانوار ج 67، ص 174 و کنز العمال حدیث 11772 و سفینة البحار ج 2 ماده ولی و نهج السعادة ج 2 ص 702.
15. کنز العمال حدیث 38657 و الزام الناصب ج 2، ص 14.
16. برخی با مطالعه ی روایت آخرالزمان به این نتیجه رسیدند که خداوند اراده کرد تا ایرانیان و انقلاب ایران پیروز گردد، چه بخواهند یا نخواهند، چه قیام بکنند، یا در سکوت بمانند، در صورتی که خداوند بزرگ نسبت به بعثت پیامبران نیز چنین اراده ای نداشت. و رشد و تکامل و تحولات اجتماعی را به انتخاب و اختیار و تلاش ملتها واگذار فرمود، گرچه پس از انتخاب راه حق با انواع امدادهای الهی پیروزشان گردانید.

منبع: دشتی، محمّد، (1383)، آینده و آینده سازان (ارزیابی تحولات آینده ی جهان و نقش ایرانیان در ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قم، مؤسّسه ی فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السّلام، چاپ چهارم.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.