0
مسیر جاری :
بخاری نفتی هدیه جاودانی

بخاری نفتی

سمیه عالمی داستان زیر را با موضوع وقف نگاشته است.
خب درد داره امّا! یاد یاران

خب درد داره امّا!

«خب درد داره امّا!» داستانی است از محسن صالحی حاجی‌آبادی که یکی از خاطرات رزمندگان دوران جنگ تحمیلی را بازگو می کند.
غم نشسته بود توی چشم آسمان شعر

غم نشسته بود توی چشم آسمان

اسماعیل اله‌دادی غم و دلگیری غروب جمعه را در شعر «غم نشسته بود توی چشم آسمان» به تصویر کشیده است.
روزی که حال زمین بد شد مناسبت ها

روزی که حال زمین بد شد

آن روز صبح وقتی زمین چشم­ هایش را باز کرد، دید نمی ­تواند خوب نفس بکشد و نمی ­تواند با چشم­ هایش اطرافش را خوب ببیند. هرچه چشم­ هایش را مالید، هرچه نفس عمیق کشید، دید نه که نه؛ هیچ‌چیز تغییر نکرد.